eitaa logo
امتداد حکمت‌ و فلسفه
842 دنبال‌کننده
406 عکس
22 ویدیو
128 فایل
#اِمتدادِحِکمت‌وَفَلسَفِه، از ضرورت جریان یافتن اعتقادات تا عمل در مقیاس جامعه، بحث می‌کند. همان دغدغه‌ای که فَقیه‌ِحَکیم‌ِحاکمِ‌انقلاب از اهالی فلسفه مطالبه می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
(متوفای 339ق) 📝محمد متقیان 💥سؤال اول: آیا در اندیشه فلسفی ، تعریفی از امتداد حکمت ارائه شده است؟ 🔸مقدمه؛ 1. باید به این نکته توجه داشت که، تعبیر در ادبیات فلاسفه قدیم موجود نیست و این تعبیر نوپدید است. فلذا این ایده را باید در تعریفی که از حکمت ارائه می‌نمایند و رابطه میان حکمت را با سایر علوم توضیح می‌دهند پی‌جویی نمود. 2. حکمت در طبقه‌بندی قدمایی عنوانی شامل بر دو بخش حکمت نظری (فلسفه اولی، وسطی، سفلی) و حکمت عملی (اخلاق شخصی، تدبیرمنزل، سیاست مدن) با زیرمجموعه‌های آن است. مقصود از امتداد حکمت در این پرونده پیگیری امتداد حکمت نظری در حکمت عملی است که شامل بر سیاست مدن هم می‌شود. 1⃣ فارابی فیلسوف خاصی است و قطعاً در پرونده امتداد حکمت موقعیت و منزلت ویژه‌ای پیدا می‌کند. یکی از ویژگی‌های او ارائه طبقه‌بندی نوین و غیرارسطویی از علوم مشهوره در کتاب است. در این طبقه‌بندی به تعریف و می‌پردازد. او در تعریف علم الهی به بیان سه جزء این علم می‌پردازد و می‌گوید: «أحدها- يفحص فيه عن الموجودات و الأشياء التي تعرض لها بما هي موجودات‏. و الثاني- يفحص فيه عن مبادئ البراهين في العلوم النظرية الجزئية. والجزء الثالث- يفحص عن الموجودات التي ليست بأجسام و لا في أجسام‏» (احصاءالعلوم، ص75) جزء اول از علم الهی از بحث می‌کند، جزء دوم از مبادی براهین که در سایر علوم استعمال می‌شود بحث می‌کند، جزء سوم نیز از موجوداتی که نه جسمانی‌اند و نه نسبتی با جسم دارند بحث می‌کند. فارابی در کتاب تعریفی از حکمت ارائه می‌کند: «و هذا العلم؛ هو أقدم العلوم و أكملها رئاسة، و سائر العلوم الأخر الرئيسة هي تحت رئاسة هذا العلم.»(الاعمال الفلسفیة، ص 181) 2⃣با ملاحظه این دو تعبیر در دو کتاب، می‌توان به تلقی فارابی از نسبت و رابطه حکمت با سایر علوم دست یافت. او در تعبیر دوم، رابطه حکمت با سایر علوم را رابطه می‌داند. یعنی علم الهی و حکمت ریاست بر سایر علوم دارد. اما این ریاست چگونه محقق می‌شود و به چه معناست؟ به نظر می‌رسد که، معنای این ریاست در تعبیر اول آمده است که در جزء دوم می‌گوید: بخشی از علم الهی مبادی براهین در علوم جزئیه نظریه را بحث می‌کند. روش‌شناسی برهانی مهمترین منهج علمی در طبقه‌بندی مشائی است. این روش‌شناسی علاوه بر صورت استدلال نیاز به مبادی و مواد برهانی دارد که به نظر فارابی در علم الهی آن مبادی بحث می‌شود و در سایر علوم از آن مبادی استفاده می‌شود. او همچنین می‌گوید در این علم از مبادی علم منطق و علم تعالیم و علم طبیعی فحص می‌شود. پس رابطه علم الهی با سایر علوم به صورت از علم الهی به علوم پایین دستی است. یعنی آنچه که در علم الهی قاعده است به عنوان مبادی در سایر علوم اخذ می‌شود و این بدان معناست که، اساس و ساختمان سایر علوم برپایه‌های قواعد فلسفی بنا می‌شود. @monir_ol_din