شرایط-امکان-علوم-اجتماعی-200x300.jpg
16.3K
#گزارش_نشست_علمی_۱
#نقد_کتاب_۱
🔺 نشست «نقد و بررسی کتاب شرایط امکان علوم اجتماعی در فلسفهی غرب و فلسفهی متاخر اسلامی» در انجمن جامعهشناسی ایران، با همکاری فصلنامهی نقد کتابِ کلام، فلسفه و عرفان برگزار شد.
🔺 به گزارش بردار، این نشست با حضور دکتر ابوالفضل مرشدی، نویسندهی کتاب؛ و دکتر محمدامین قانعیراد، دکتر محمدعلی مرادی، دکتر سیدجواد میری و دکتر مالک شجاعی به عنوان منتقدین کتاب برگزار شد.
🔺 در ابتدای جلسه دکتر ابوالفضل مرشدی طرح کلی کتاب و ایدهی اصلی خود در این کتاب را توضیح داد. سپس منتقدین به طرح رای و نقد در خصوص ساختار و محتوای کتاب پرداختند. در انتها نیز از طریق گفتوگوی تعاملی میان نویسنده، منتقدین و حاضرین جلسه، به چگونگیهای ایجاد علوم اجتماعی بومی پرداخته شد.
bordar-ensani.ir
@monir_ol_din
ابوالفضل-مرشدی-1.jpg
20.8K
#گزارش_نشست_علمی_۱
#نقد_کتاب_۲
🔸 مروری بر کتاب: چگونگی امکان علوم اجتماعی
🔺 کتاب «شرایط امکان علوم اجتماعی در فلسفهی غرب و فلسفهی متاخر اسلامی» در یازده فصل به بنیادهای فلسفی علوم انسانی جدید از منظر امانوئل کانت، فیلسوف آلمانی قرن نوزدهم و علامه طباطبایی، فیلسوف اسلامی معاصر نوصدرایی میپردازد.
🔺 نویسنده در دو بخش اصلی به طرحریزی ایدهی اصلی خود میپردازد؛ بخش نخست «ایمانوئل کانت» و بخش دوم «علامه طباطبایی».
🔺 ایدهی اصلی این کتاب تمرکز بر «مبانی» شکلگیری علوم اجتماعی جدید است و نویسندهی کتاب بر آن است تا «مبانی» علوم اجتماعی جدید در غرب را از طریق آراء کانت (بخش نخست کتاب) به عنوان نقطهی عطف علوم اجتماعیِ غرب پی گیرد؛ سپس با برکشیدن مفاهیم و بخشهایی از آراء علامه سیدمحمدحسین طباطبایی (بخش دوم کتاب)، به خواننده و نیز به شاگردان و اخلاف علامه یادآور شود که با واسازی نظریات بومی (در اینجا: آراء علامه) میتوان به «مبانی» علوم اجتماعی درونزا دست یافت.
🔺 در بخش دوم کتابِ «شرایط امکان علوم اجتماعی»، نویسنده درصدد تشریح یکبهیک و جزءبهجزء آراء علامه نیست. بلکه در آراء علامه به دنبال جای پاهای محکمی برای ساختن بنای جدید علوم اجتماعی میگردد. چراکه «اگرچه در گذشته علوم اجتماعی ِ خاصی در این مناطق وجود داشته است، یعنی پیرامون روابط انسانها در ابعاد متفاوت و منظرهای گوناگون تامل شده است، اما علوم اجتماعی به مفهوم و معنای دوران جدید به طور کلی دارای مولفههای نو است و از این رو، علوم اجتماعی جدید به گونهای اساسی متمایز از علوم گذشته است» (ص ۱۷).
@monir_ol_din
✔️ آقای #ابوالفضلمرشدی در این کتاب به دنبال بررسی امکان #علوماجتماعی براساس مبانی فلسفی علامه طباطبایی و نظریه #اعتباریات ایشان است.
@monir_ol_din
#گزارش_نشست_علمی_1
#نقد_کتاب_3
✔ بعد از معرفی کتاب توسط نویسنده آن، ناقدین به بیان نکات خود می پردازند. ابتدا دکتر #محمدعلیمرادی درباره این کتاب چنین می گوید:
🔺 دکتر محمدعلی مرادی، سخنان خود را با طرحریزی کلیای از نحوهی تفکر آغاز کرد. به نظر مرادی «سوژهمحوری» که در غرب آغاز شده است، در تمام دنیا بسط یافته است. به طوری که امروزه در ایران بسیاری در سوژهمحوری و «روح»ِ مورد نظر هگل غرق شدهاند.
🔺 از نظر مرادی ما باید بتوانیم خارج از تاریخ خطی غرب، #سپهرهایاندیشگی جدید را شناسایی و دنبال کنیم. کار آقای مرشدی آغازی برای این شناسایی است که که طی سی چهل سال آینده باید از طریق سه گروه دنبال شود؛ گروه اول حوزویانی هستند که بر سنتهای فکری خود ایستادهاند و در ضمن پرسشهای دنیای جدید را نیز میشناسند. گروه دوم دانشگاهیانی هستند که غرب خواندهاند (نه دربارهی غرب) و میدانند غرب در کجا شکل گرفته است. گروه سوم فعالان و دنبالکنندگان بحثهای محیط زیستی کشور هستند.
🔺 به زعم مرادی طرفین این گفتوگو قرار نیست همدیگر را متقاعد کنند، بلکه باید نزدیک کردن افقها را مدنظر قرار دهند. مرادی کتاب «شرایط امکان علوم اجتماعی…» را آغازگر این گفتوگو دانست.
bordar-ensani.ir
@monir_ol_din
• | اعتباریات علامه | •
آیا نظریه #اعتباریاتعلامه ظرفیت تاسیس #علوماجتماعی در سنت فلسفه اسلامی را دارد؟
@monir_ol_din
#گزارش_نشست_علمی_1
#نقد_کتاب_4
✔ همانطور که گذشت، جناب آقای #محمدعلیمرادی با ایده نویسنده کتاب همراهی داشت اما به نظر می رسد، مخالفین جدی در مقام نقد این ایده برآمده اند. دکتر #قانعیراد می گوید:
«مباحث علامه طباطبایی راه به علوم اجتماعی کانتی نمیبرد»
🔺 قانعیراد نقد اصلی به کتاب را مقایسهای دانست که میان کانت و علامه صورت گرفته است. اشکالی که این مقایسه دارد، را در دو بخش توضیح داد. در بخش نخست به اهمیت کاری که کانت انجام داد پرداخت: «کانت و هگل به عنوان فیلسوفان آزادی متوجه شدند دو مقولهی فیزیک و متافیزیک مانع آزادی هستند. آنها این دو را انکار نکردند، بلکه تعیین کننده بودن را از آنها گرفتند». سپس«ایده» و «روح» مطرح شد که نسبتِ انسان با فیزیک و متافیزیک را تعریف میکردند. کانت و هگل در کنار طبیعت و مابعدالطبیعه، قلمروی سومی را به نام علوم اجتماعی شکل میدهند.
🔺 قانعیراد توضیح داد: «هدف کانت آزادسازی انسان از فیزیک و متافیزیک و سپردن به دست اخلاق است. یعنی کانت در پی ایجاد جامعهی مدنی اخلاقی یا جامعهی مدنی حقوقی است. اما کار علامه حفظ امت است، نه جامعهی مدنی اخلاقی و حقوقی». امت، جامعهای است که قانونگزار آن خداست و خدا به متافیزیک تعلق دارد؛ در حالی که کانت به دنبال رهایی انسان از متافیزیک است.
🔺 قانعیراد سخن خود را با این گزاره پایان برد که «از آراء علامه طباطبایی پوزیتیویسم علمی و متافیزیک شریعتگرا استخراج میشود، اما علوم اجتماعی به معنای کانتی آن، خیر».
http://bordar-ensani.ir
@monir_ol_din
💥 فصلنامه #صدرا در چند شماره به ظرفیت شناسی نظریه #اعتباریاتعلامه در تحول علوم انسانی میپردازد.
به برخی از کوششها و تحقیقات علمی که در این زمینه انجام شده است، در کانال #فلسفه_چگونگی_اسلامی اشاره خواهم کرد. انشاءالله.
@monir_ol_din
• | گام دوم | •
ولی امرمان عزم بر #گامدوم دارد، نگاهش به #جوانان است، سهم ما اندیشیدن برای چگونگی هاست. #سوال این است: چگونه میتوان گام دوم را برداشت؟
@monir_ol_din
🔺 #نظریهاعتباریاتعلامه
🔸حجة الاسلام و المسلمین حمید پارسانیا از شاگردان آیت الله جوادی آملی، سالهایی است که در دانشگاه تهران در گروه علوم اجتماعی مشغول به فعالیت هستند. ایشان برخوردار از ایده های مختلفی در #علوماجتماعی هستند و بخشی از آنها در کتابهایی مانند #جهانهایاجتماعی نیز تبلور پیدا کرده است.
🔸 آنچه که در این مجال، مهم است به آن اشاره شود، اعتقاد ایشان به ظرفیت های نظریه اعتباریات علامه طباطبائی در تحول علوم انسانی و به خصوص در حوزه علوم اجتماعی است.
🔸در ادامه یک #مقاله و یک #گفتگو که گویای نگاه ایشان به ظرفیت نظریه اعتباریات و نیز دیدگاه ایشان درباره تعاملات فقه و علوم اجتماعی است، تقدیم می گردد.
@monir_ol_din
نظریه اعتباریات در تحول علوم انسانی.pdf
466.1K
#مقاله
🔺 عنوان مقاله: "دلالتهای نظریه اعتباریات برای تحول در علوم انسانی"
🔸 چکیده
نظریۀ ادراکات اعتباری، از مهمترین زوایای فلسفۀ اسلامی است که ارائه نظاممند آن به ابداع علامه طباطبایی، صورت گرفت. اهمیت این نظریه در نظام فلسفی علامه طباطبایی آنقدر زیاد است که در اکثر قریب به اتفاق آثار ایشان، اشارهای موجز یا مبسوط به آن شده است. این نظریه با تمایزی که میان ادراکات حقیقی و اعتباری قائل میشود، از یکسو علوم حقیقی را از گزند خطاهای معرفتشناسانه حفظ میکند و از دیگر سو خلأ تئوریکی که میان ذخائر غنی فلسفۀ اسلامی و علوم اجتماعی کاربردی شکل گرفته را پُر مینماید. از این رو، میتواند تأثیر عمیقی بر حوزههای گوناگون علوم انسانی و علوم اجتماعی بگذارد. پیوند اعتباریات با حقایق، از مهمترین اجزای این نظریه است که تمایز جدی آن با رویکردهای اثباتگرا و معناگرا را نشان میدهد. تبیینی که علامه در آثار گوناگون خود از این نظریه داشتهاند، زمینه خوبی برای تحلیل و نقادی رویکردهای اثباتگرا و معناگرا فراهم میکند و بَستر تحول در علوم انسانی ـ بر اساس مبانی و مبادی حکمت اسلامی ـ را فراهم میآورد.
@monir_ol_din
مصاحبه با پارسانیا- فقه و علوم اجتماعی.docx
48.8K
#گفتگو
🔸فصلنامه صدرا مصاحبه ای با #استادپارسانیا انجام داده است و در آن به بررسی رابطه فقه با علوم اجتماعی در جهان غرب و در دنیای اسلام پرداخته است.
🔸در این گفتگو استاد پارسانیا هم به نسبت شریعت با علوم اجتماعی در جهان غرب پرداخته اند و هم ایده #فارابی را توضیح داده اند.
🔸گفتگویی خواندنی و حاوی نکات مهمی است. از دست ندهیم.
@monir_ol_din
#نظریهاعتباریاتعلامه
✔یکی دیگر از کوششهایی که سعی کرده است از ظرفیت نظریه اعتباریات برای علوم انسانی بهره بگیرد، تلاش حجةالاسلام و المسلمین کیاشمشکی است.
🔸پیرامون همین موضوع با #فصلنامهصدرا مصاحبه ای انجام داده است که گزیده هایی از آن مصاحبه در ادامه خواهد آمد.
@monir_ol_din
#گفتگو
گزیده ای از مصاحبه فصلنامه صدرا با آقای #کیاشمشکی:
🔺علامه مستقیماً وارد روش شناسی یا فلسفه علوم انسانی اجتماعی نشدند، بلکه اعتباریات یک مبحث فلسفی است که به نظر می آید در پی خودش متدولوژی یا فلسفه علوم اجتماعی علوم انسانی را به ما نشان می دهد. آنچه از فرمایشات علامه فهمیده می شود این است که ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، #ساختارکنشهایانسانی، ساختاری اعتباری است و ضرورتاً باید مطالعات مربوط به کنشهای انسانی متوجه مقوله اعتبار و اعتباریات باشد. بنابراین مسئله مدل های مختلف وجود ندارد بلکه منحصر در این مدل است.
🔺اصل اعتباریات علامه شباهت زیادی به #وینچ دارد. مانند اینکه تلقی ما از جهان را موضوع قرار می دهد و اعتباریات را برساخته های ما می داند. شاید بهترین معادل برای فضای فلسفه علمی غرب «constrct» به معنای ساخت باشد. در واقع ما تلقی خود از جهان را شکل می دهیم و می سازیم. یعنی وقتی شما به این باور می رسید که من کارشناس هستم، معنایش این است که شما یک کارشناس در ذهنتان ساخته اید و آن را بر من تطبیق کرده اید؛ اگر چه ممکن است در این تطبیق دچار خطا شده باشید.
🔺علامه در #المناماتوالنبوات این سیستم اعتباری را به یک سری حقایق و به شجره ای که ریشه اش باید در حقایق باشد گره می زند. آنجا به اصول فلسفه ملاصدرا مانند اصالت وجود، تشکیک در وجود، حرکت جوهری و اینکه نفس بعد مجرد دارد و ..... اشاره می کند و این اصول را به عنوان مفروض می گیرد تا کنش را توضیح بدهد و براساس آن، خیر و شر این موجود را شرح دهد؛ یعنی جایگاه حقیقی اش را در نظام وجود توضیح می دهد و سپس آنها را به عنوان غایات مناسب آن موجود در نظر می گیرد و می گوید غایات مناسب انسان، آنهایی است که انسان را به کمال انسانی اش برسانند. بنابراین سیستم اعتباری که این نتایج را به بار می آورد، سیستم معتبر و مناسب با انسان است و سیستمی که این نتایج را به باور نمی آورد، اینگونه نیست.
@monir_ol_din
💥 #اطلاعیه
✔ قریب به یک ماه پیرامون #هستیشناسیاجتماع گفتگو کردیم. همزمان با دوره علمی که در #فرهنگستانعلوماسلامیقم برگزار می شد، صوت جلسات و مطالب اساتید دوره نیز در اختیار دوستان قرار گرفت. به نظر میرسد این مقدار از بحث هستی شناسی اجتماع برای اینکه اذهان درگیر با این مقوله گردد کفایت می کند. امید است که ان شاءالله مطالب آن دوره در قالب یک #کتاب به تدوین درآید و #نظریهاستادسیدمنیرالدینحسینی مکتوب شود تا علاقمندان بتوانند از آن مباحث استفاده بیشتری نمایند و عزیزان منتقد نیز بتوانند به اندیشه ایشان دسترسی داشته باشند و نقدهای خود را منعکس سازند.
✔در نظر دارم به امید حق متعال و با یاری شما عزیزان فرهیخته، #چهارمین پرونده علمی را با موضوع #دیدگاهفرهنگستانعلوماسلامی درباره #فلسفهاسلامی طرح کنم. برخی سوالات و ایرادات وجود دارد که نیاز به پاسخهای شفاف و تبیین های مستدل دارد.
امیدوارم در انجام این پرونده علمی، بنده حقیر را از نکات ذیقیمت خود محروم نسازید.🌹
@monir_ol_din
💥 هم اکنون
#چهارمینپروندهعلمی کانال #فلسفه_چگونگی_اسلامی
💥با موضوع
#دیدگاهفرهنگستاندربارهفلسفهاسلامی
👇👇👇
https://eitaa.com/monir_ol_din/1029
#پرونده_علمی_4
#دیدگاهفرهنگستاندربارهفلسفهاسلامی
🔸در آذرماه سال 1391 همایش بین المللی قطب الدین شیرازی در شیراز برگزار شد. یکی از سخنرانان اصلی آن همایش حضرت استاد آیت الله میرباقری(زیدعزه) بودند. به مناسبت آن سخنرانی، مصاحبه ای با ایشان در #فرهنگستان انجام شد.
🔸 ایشان در آن مصاحبه نکات بدیعی درباره جریان فلسفه اسلامی گفتند که متن آن خدمت عزیزان تقدیم می گردد. نکاتی از این مصاحبه وجود دارد که باید برجسته شده و مورد تأمل قرار بگیرد که بعد از بارگذاری متن و مطالعه آن انجام خواهد شد.
@monir_ol_din
بررسی مبادی و مبانی حکمت اسلامی.pdf
173.7K
#گفتگو
🔸محضر علاقمندان به #فلسفهاسلامی و کسانی که جویای دیدگاه #استادمیرباقری پیرامون فلسفه اسلامی هستند، عرض می شود متن گفتگو را با دقت مطالعه نمایند. نکات خیلی مهمی در این گفتگو آمده است که تلقی های جدید و مثمری در اختیارمان خواهد گذاشت. 🌹
http://www.isaq.ir/vdcebz8eijh8p.9bj.html
@monir_ol_din
⚫️ عظم الله اجورکم ⚫️
⚫️حضرت مولی الموحدین أمیرالمؤمنین علیّ سلام الله علیه فرمود:
مَن أحَبَّ أن يَلقی اللّهَ وَ قَد رُفِعَت دَرَجاتُهُ وَ بُدِّلَت سَيِّئاتُهُ حَسَناتٍ ، فَليَتَوَلِّ مُحَمَّدًاالجَوادَ .
اگر کسی دوست داشته باشد خدا را ملاقات کند در حالیکه مقام و مرتبه اش بلند گشته و درجات معنوی او بالا رفته و گناهانش به حسنات تبدیل شده، باید به دامان ولایت حضرت امام جواد سلام الله علیه بیاویزد و تحت ولایت و امامت ایشان قرار بگیرد.
⚫️ر.ک. بحارالانوار ج۳۶ ص ۲۹۶
@monir_ol_din
#پرونده_علمی_4
#دیدگاهآیتاللهمیرباقریدربارهفلسفهاسلامی_1
🔸اولین نکته ای که می توان از مصاحبه استادمیرباقری برجسته سازی کرد، تأکید ایشان بر «ایمانی بودن محتوای فلسفه اسلامی» است، لیکن ایشان این نکته را مبتنی بر اندیشه فلسفی خود توضیح می دهد؛
🔺 در تولید فلسفه و حکمت اسلامی، «ایمان» مقدّم بر «دانش» بوده است، به تعبیر دیگر مؤمنانه میاندیشیدند، منتهی این را باید بحث کنیم که این مؤمنانه اندیشیدنشان چقدر تمام بوده و چقدر ناتمام؟ که این سخن دیگری است اما فی الجمله مؤمنانه میاندیشدند. اینکه در این مؤمنانه اندیشیدن، چقدر تسلیم وحی میشدند؟ سخن بعدی است، ولی بالأخره فضای ایمانی دنیای اسلام و فضای معارف وحیانی بر تفکر اینها سایه افکنده بود. بنابراین یک فلسفهی ایمانی تولید شده، بعد آمدهاند هدف این فلسفهی ایمانی را توضیح میدهند.
🔺 درست است که اول نمیگویند فلسفه ایمانی است یا نه؟ و به یک معنا در تعریفِ هدف فلسفه، ابتدائاً یک نگاه غیر دینی دارند، ولی خوب که نگاه میکنید میبینید نه، این نگاه غیر دینی کمکم به ایمان گره میخورد، اول که میخواهند نگاه فلسفی داشته باشند به نظر میرسد کاری با خدا و پرستش و توحید ندارند، میگویند ما میخواهیم «استکمال نفس» پیدا کنیم و یک هدف مشترک میگذارند که این هدف، مقید به پرستش نیست، بعد میگویند برای استکمال نفس باید «معرفت» پیدا کنیم، معرفت را هم کمکم میرسانند به معرفتی که در «الهیاتِ بالمعنی الاعم» پیدا میشود، و «الهیاتِ بالمعنی الاخص» را هم «معرفت اعلی» و «معرفت به علت العلل» قرار میدهند.
#ایمانیبودنمحتوایفلسفهاسلامی
@monir_ol_din
May 11
#پرونده_علمی_4
#دیدگاهآیتاللهمیرباقریدربارهفلسفهاسلامی_2
1⃣ در #عقلعملی هم گفتند ما دنبال بررسی هستیهای مربوط به اختیار خودمان هستیم که این تحلیل کمال قوهی نظری است. یعنی کأنّه توجه دارند که تحلیل نظری در حکمت عملی، کار قوهی نظر است و این کمال قوهی نظری است، ولی مسیرش، خیر و شر است و بهترین نوع فعل را به ما نشان میدهند که به کار بستن عملی آن، به کمال قوه عملیمان هم منتهی میشود و غایتش میتواند استکمال عملی هم باشد، ولی خودش ابتدائاً با نگاه اولی موضوع عقل نظر است و موجب استکمال و کمال عقل نظر است. کمکم کمال عقل عملی و عمل خیر را هم به سعادت اخروی گره زدند، یعنی گفتند خیر در سعادت اخروی است. یعنی معاد را وارد سعادت بشری کردند.
2⃣ در #حکمتعملی بحث از موجودی است که مربوط به اختیار ماست، بحث میکنیم از اینکه بهترین نوع تحقق آن موجود چیست؟ اعم از اینکه آن چیزی که مربوط به حوزه اختیار ماست در حوزه فرد -که علم اخلاق متعهد به آن است- ، در حوزه خانواده -که علم تدبیر منزل متعهد به آن است- و یا در حوزه سیاست اجتماعی و ناظر به جامعه باشد -که علم تدبیر کشور و کشورداری متعهد به اوست- این طبقهبندی اجمالی است، اینها طبقهبندی تفصیلی هم پیدا میکنند. بنابراین علم «سیاست»، «تدبیر منزل» و «اخلاق» ناظر به فعل منسوب به ارادهی انسانی هستند و بحث از وجه خیر و شر آن میکنند و میگویند بهترین نوع صدور این فعل از «جامعه»، «خانواده» یا «فرد» چیست؟ خیر بودن آن به چیست؟ خیر بودن آن به توسعه رفاه مادی است یا به سعادت اخروی؟ که فلاسفه #خیر را به #سعادتاخروی برمیگردانند. این همان جایی است که ایمان در حکمت عملی دخالت میکند و میگویند خیر آن است که به سعادت اخروی منتهی شود. اگر شما غیردینی نگاه میکردید میگفتید خیر آن است که منتهی به توسعه رفاه میشود و رابطهاش را با سعادت میبُریدید. پس هم در حوزهی معرفت نظری، غایتِ حکمت نظری را دستیابی به معرفت الله قرار دادند و هم در حکمت عملی، سعادت اخروی را غایت قرار دادند، و این به این معناست که ایمانشان در غایت سنجی برای علم و تعریف غایت دخالت کرده است.
3⃣در مقابل شما ملاحظه کنید که #ارسطو علت العللی بحث کرده است، ولی این آقایان بحث را در «واجب تعالی» و «الله تبارک تعالی» بردند و با آن ادبیات بحث کردند. من ندیدم ارسطو در اخلاق، سعادت اخروی را بیاورد، اما اینها خیر و شر را در ارتباط با آخرت و کمال نظری را در ارتباط با معرفت الله تعریف میکنند.
#ایمانیبودنمحتوایفلسفهاسلامی
@monir_ol_din
امتداد حکمت و فلسفه
#پرونده_علمی_4 #دیدگاهآیتاللهمیرباقریدربارهفلسفهاسلامی_1 🔸اولین نکته ای که می توان از مصاحب
•|ایمانی بودن محتوای فلسفه اسلامی|•
استادمیرباقری:
در #تولید فلسفه و حکمت اسلامی، #ایمان مقدم بر #دانش بوده است، به تعبیر دیگر حکمای اسلامی #مومنانه میاندیشیدند.
@monir_ol_din