eitaa logo
مصابره | محمد طهماسبی
313 دنبال‌کننده
309 عکس
108 ویدیو
38 فایل
خدمت در نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی اِصبِروا و صابِروا... صبر فردی است و مصابره جمعی، مصابره یعنی همدیگر را به صبر و استقامت واداشتن در مسیر تحقق آرمان الهی @mtahmasebi
مشاهده در ایتا
دانلود
6.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لطفا نقد این سخنان را در ذیل بخوانید. @mosabereh
نقدی بر سخنان دکتر پزشکیان 1. بیان امیرالمؤمنین، یک قید مهم دارد که متأسفانه ایشان نگفتند و آن این‌که صلحی که رضایت خدا در آن باشد (وَلِلَّهِ فِیهِ رِضیً) نه این‌که به‌طور مطلق هر وقت دشمن درخواست صلح کرد بپذیر: وَلاَ تَدْفَعَنَّ صُلْحاً دَعَاکَ إِلَیْهِ عَدُوُّکَ وَلِلَّهِ فِیهِ رِضیً (یعنی لازم است کلیه معارف دین و شرایط موجود دیده شوند و رضایت خدا شناخته شود. لذا پذیرش درخواست دشمن در صلاحیت ولی فقیه است نه اینکه به‌طور مطلق آن را توصیه کنیم.) 2. بحث این است که «اگر دشمن از تو درخواست صلح کرد»، نه این‌که تو بروی درخواست صلح کنی. همانطور که آیه‌ی قبل از آن بیان می‌کند، وظیفه شما این است که برای جنگ آماده باشید و خودتان را تا می‌توانید قوی کنید، تا دشمن بترسد (و درخواست صلح بدهد). وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اِسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِبٰاطِ اَلْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اَللّٰهِ وَ عَدُوَّکُمْ... ﴿انفال، 60﴾ (البته اساسا آمریکا در خواست صلح نکرده، بلکه در موضع تهدید است؛ تحریم کرده و فشار آورده و می‌گوید اگر خواسته مرا نپذیرید، همه گزینه‌ها از جمله جنگ نظامی روی میز است) 3. درمورد آیه «وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهٰا»، جدا از این‌که به نظر عده‌ای، بعد از نزول آیات سوره برائت و اعلام جنگ با کافران نسخ شد، به فرض عدم نسخ نیز، اگر به آیات قبل و بعد نگاه کنیم، تماما در تحریض مؤمنین به آمادگی برای قتال و ایستادگی در جنگ است و حتی اشاره به این دارد که منافقین، مؤمنین را در زمان جنگ مسخره می‌کنند که فریب دینشان را خورده‌اند. اما متأسفانه تمام آن‌ها نادیده گرفته شده است: مروری بر آیات سوره‌ی انفال: جنگ جنگ تا رفع فتنه: وَ قٰاتِلُوهُمْ حَتّٰی لاٰ تَکُونَ فِتْنَةٌ ... (39) استقامت کنید در جنگ: یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا إِذٰا لَقِیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا...(45) خدا و رسول را اطاعت کنید و نزاع نکنید (به قول سردار دلها، دو صدا از جبهه ما شنیده نشود و فقط صدای امام و رهبر): وَ أَطِیعُوا اللّٰهَ وَ رَسُولَهُ وَ لاٰ تَنٰازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ رِیحُکُمْ... (46) منافقین و بیماردلان می‌گویند این‌ها فریب دینشان را خورده‌اند: إِذْ یَقُولُ اَلْمُنٰافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ غَرَّ هٰؤُلاٰءِ دِینُهُمْ... (49) تقویت نظامی تا حداکثر امکان (نه برجام موشکی!): وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِبٰاطِ اَلْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اَللّٰهِ وَ عَدُوَّکُمْ... (60) در این شرایط اگر دشمنان به صلح گرایند، تو هم به صلح گرای: وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهٰا وَ تَوَکَّلْ عَلَی اَللّٰهِ... (61) - فرمان جنگ و پذیرش صلح، از اختیارات رهبر است. «فَاجْنَحْ» نفرمود: «فاجنحوا» باز در آیات بعدی تحریض مؤمنین به‌جنگ حتی باجمعیت خیلی کمتر: یٰا أَیُّهَا اَلنَّبِیُّ حَرِّضِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَی اَلْقِتٰالِ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صٰابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ... (65) 4. اسلام دین صلح است، اما صلح با عموم انسان‌ها و مستضعفین و نه صلح با مستکبران و ظالمان. دستور اسلام این است که دشمن ظالمین باشید و یاور مظلومان؛ همچنانکه امیرالمؤمنین می‌فرمایند: «وَ کُونَا لِلظَّالِمِ‌ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْنا» ادامه در پست بعد... @mosabereh
و اساساً اسلام برای نابودی استکبار و طاغوت‌ها و ایجاد حاکمیت حق و عدل در دنیا آمده: هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکونَ ﴿صف، 9﴾ وَ لَقَدْ بَعَثْنٰا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اُعْبُدُوا اَللّٰهَ وَ اِجْتَنِبُوا اَلطّٰاغُوتَ... ﴿نحل‌، 36﴾ و صلح با ظالمین و طواغیت معنا ندارد، مگر به‌صورت تاکتیکی و موقت برای آمادگی اقدام بعدی که آن هم بنابر تشخیص رهبر است نه لشکریان. 5. دستور به قتال در راه خدا و برای نجات مستضعفین: رهبر انقلاب، 6/9/1393: «بحث این‌که آیا جهاد، دفاعی است یا ابتدایی است یا مانند این‌ها، بحث‌های فرعی است؛ بحث اصلی این است: ما لَکُم لا تُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللهِ وَ المُستَضعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الوِلدان؛ چرا جهاد نمی‌کنید، مقاتله نمی‌کنید، نبرد نمی‌کنید در راه خدا - و بلافاصله [می‌گوید] - و در راه مستضعفین، برای نجات مستضعفین؟ این احساس مسئولیّت است؛ یعنی شما برو جان خودت را به خطر بینداز و جانت را کف دستت بگیر در میدان‌های خطر، برای این‌که مستضعفان را نجات بدهی؛ معنای این، همان مسئولیّت است دیگر. یا این حدیث معروفِ مَن اَصبَحَ وَ لَم یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِم؛ و از این قبیل، فراوان آیات و روایاتی در متون اسلامی است که این جزو بیّنات اسلام است؛ یعنی اسلام انسان را این‌جور خواسته است که مسئول باشد؛ هم نسبت به خود، هم نسبت به نزدیکان خود، هم نسبت به جامعه‌ی خود، هم نسبت به بشریّت مسئول است.» 6. در این آیه و روایت کلیپ، بحث صلح در زمان جنگ نظامی است، و نه بحث سازش و ارتباط دوستانه. این یک مغالطه‌ای است که می‌کنند و عدم جنگ را به معنی لزوم سازش تفسیر می‌کنند. در حالی که در قرآن داریم: یا أَیُّهَا النَّبِیُّ جاهِدِ الْکُفّارَ وَ الْمُنافِقِینَ وَ اغْلُظْ عَلَیْهِمْ... (توبه، 73) و رهبر انقلاب در تفسیر این آیه می‌فرمایند: «می‌فرماید جاهِد؛ نمی‌فرماید قاتِل؛ قاتِل الکُفّارَ و المُنافِقین [قتال‌] همیشه لازم نیست، امّا جهاد همیشه لازم است. گاهی جهاد، جهاد سیاسی است، گاهی جهاد فرهنگی است، گاهی جهاد نرم است، گاهی جهاد سخت است، گاهی با سلاح است، گاهی با علم است؛ همه‌ی این‌ها جهاد است امّا در همه‌ی این‌ها باید توجّه داشت که این جهاد، علیه دشمن است، علیه دشمن بشریّت است، علیه دشمنانی است که به اتّکاء قدرت خود و زر و زور خود، وجود سنگین و مطامع خودشان را بر بشریّت تحمیل می‌کنند. سازش با آن‌ها معنا ندارد؛ اتَّقِ اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَ الْمُنافِقِینَ‌.» (رهبر انقلاب، 27/9/1395) 7. البته از سایر آیات فهمیده می‌شود که طرف دشمنی، کفاری هستند که با ما دشمنی دارند نه همه آن‌ها: لا یَنْهاکُمُ‌ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یُقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ... (ممتحنه 8) رهبر انقلاب، 13/8/1399: «سوره‌ی برائت، سوره‌ی جنگ است... این سوره این جور می‌فرماید: عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم [رنج شما بر پیامبر اعظم گران می‌آید]... از این یک نکته‌ای می‌شود استفاده کرد و آن، این است که آن خطاب‌هایی که وجود دارد، مربوط به آحاد بی‌خبر و غافل غیرمسلمان نیست، مربوط به سران کفر است، مربوط به سران استکبار است. خطاب به آن تشکیلاتی که است مسلّط بر سرنوشت جوامع بشری‌اند که قرآن در یک جا از آن‌ها تعبیر کرده است به «ائمّه‌ی کفر»: فَقاتِلوا اَئِمَّةَ الکُفرِ اِنَّهُم لا اَیمانَ لَهُم... در واقع آن حدّت و شدّتی که قرآن در قبال دشمنان اسلام و کفّار ابراز می‌کند، در مقابل آن جریان‌ها است. آحاد مردم کفّار، [یعنی] آن‌هایی هم که دنبال حقّند، مایل به حقّند، عنادی ندارند، غرضی ندارند، همان کسانی هستند که مخاطب آن جمله‌ی زیبا و شریف هستند: عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّم.» 8. قرآن مملو از آیاتی است که به شدت نهی کرده از این‌که ارتباط دوستانه با دشمنان دین بگیرید. اتفاقاً نشانه‌ی منافقین را همین ارتباط دوستانه دانسته است: بَشِّرِ اَلْمُنٰافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذٰاباً أَلِيماً ﴿138﴾ اَلَّذِينَ يَتَّخِذُونَ اَلْكٰافِرِينَ أَوْلِيٰاءَ مِنْ دُونِ اَلْمُؤْمِنِينَ أَ يَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ اَلْعِزَّةَ فَإِنَّ اَلْعِزَّةَ لِلّٰهِ جَمِيعاً ﴿نساء، 139﴾ حزب الشّیطان را همین افراد دانسته (مجادله،19) و حزب الله را کسانی دانسته که ابدا دنبال این دوستی نمی‌روند (مجادله، 22). ویژگی پیامبر و همراهان ایشان را اینگونه شمرده: مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ اشِدّاءُ عَلَی‌ الْکُفَّار رُحَماءُ بَیْنَهُمْ... (فتح، 29) و بسیاری از آیات دیگر که نمی‌بینند یا نمی‌خواهند ببینند. ادامه در پست بعد... @mosabereh
اصل اختلاف برخی جریانات سیاسی با انقلاب اسلامی در سیاست خارجی در همین است که این گزاره اصیل دینی را قبول ندارند: جنگ نظامی با دشمنان دین همیشه لازم نیست اما جهاد در مقابل آنان واجب همیشگی است. نمی‌شود به سمت تفاهم با دشمن اصلی که استکبار است رفت. اولا اسلام اجازه نمی‌دهد، چون وظیفه ما نابود کردن آن است. ثانیا شما هم کوتاه بیایی آن دشمن کوتاه نمی‌آید. او تصمیم دارد هر کانون اصیل دینی را نابود کند. (تجربه‌ی 8 سال دولت برجامی) ثالثا اگر به سمت او بروی، غیر از این‌که به نتیجه نخواهی رسید، ضرر مهمش این است که خدا تو را رها می‌کند: وَ لَا تَرْکَنُواْ إِلی الَّذِینَ ظَلَمُواْ فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَ مَا لَکُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ (هود، 113) «به ظالمان متمایل نشوید و تکیه نکنید که که موجب می‌شود آتش شما را فرا گیرد؛ و هیچ ولی و سرپرستی جز خدا نخواهید داشت؛ و یاری نمی‌شوید!» البته برخلاف تهمت‌ها، تفکر اسلامی با دنیا سر جنگ ندارد، بلکه همانطور که اشاره شد با عموم کافران هم اگر آن‌ها بنای جنگ و استکبار نداشته باشند نیکی می‌کند (آنها طرف دعوت حق هستند نه طرف جنگ)، بلکه دنبال نجات بشریت از دست ظالمان است؛ لذا: - تقابل ما با استکبار است و همیشگی است. - توافقی اگر صورت می‌گیرد، نباید به این اصل خدشه وارد کند، به قول آقا نرمش قهرمانانه برای زدن ضربه بعدی است نه شروع دوستی. ضمن این‌که باید تضمین قطعی گرفته شود نه قول شفاهی. راه رفتن با کری و اظهار محبت‌ها و تضمین دانستن قول کری و ... در مذاکرات قبلی، عدول از این اصل بود که امیدواریم در دور جدید مذاکرات، این اصول به درستی رعایت شوند. باید بدانیم، کشوری که از جنگیدن می‌ترسد یعنی خوراک خوبی برای حمله است! اگر اظهار ضعف کنی، دشمن تشجیع می‌شود. راه منطقی همان است که قرآن گفته، اولا کاملا آماده جنگیدن و استقامت در جنگ و شهادت باشید و ثانیا آنقدر قوی شوید که از شما بترسند و خودشان اعلام کنند بیایید صلح کنیم آن موقع شما از موضع بالا گفتگو می‌کنید. اعلام لزوم مذاکره در شرایطی که دشمن احساس کند شما ترسیده‌اید و توان ندارید، یعنی آنچه در جنگ می‌خواسته به‌دست بیاورد را باید بدون جنگ بدهید تا راضی شود. فَاسْتَقِمْ كَمٰا أُمِرْتَ وَ مَنْ تٰابَ مَعَك... ﴿هود، 112﴾ @mosabereh
مصابره | محمد طهماسبی
خداوند در قرآن کریم، انسان‌ها را به تعقل و عدم پیروی کورکورانه از آبا و اجداد فراخوانده؛ وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اِتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اَللّٰهُ قٰالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ (بقرة: ۱۷۰) «و هنگامی که به آن‌ها گفته شود: از آنچه خدا نازل کرده است، پیروی کنید، می‌گویند: نه، ما از آنچه پدران خود را بر آن یافتیم، پیروی می‌نماییم. آیا گرچه پدران آنها چیزی نمی‌فهمیدند و هدایت نیافته بودند؟!» و اساساً دین می‌آید که انسان‌ها را از زنجیر خرافات نجات دهد و زندگی عقلانی و الهی را رقم بزند. وَیَضَعُ عَنهُم إِصرَهُم وَالأَغلالَ ٱلَّتِی کَانَت عَلَیهِم... (اعراف: ۱۵۷) «و بارهای سنگین، و زنجیرهایی را که بر آن‌ها بود، بر می‌دارد.» در آداب و رسوم نیز آنچه خرافی نیست را دین تأیید می‌کند اما آنچه خرافی است باید حذف شود. نوروز به عنوان جشن آغاز سال، امری خرافی نیست؛ اما چهارشنبه سوری یک سنت خرافی مضر و بدون فایده است و سیزده‌به‌در بر اساس باور خرافی نحس بودن عدد ۱۳ است که البته فایده طبیعت گردی دارد. و لذا در جمهوری اسلامی، نوروز به درستی تأیید شده، سیزده به در به روز طبیعت تغییر یافته تا وجه خرافی آن حذف شود و چهارشنبه سوری هم با تدبیر نفی می‌شود. البته ممکن است کسانی اعتقادی به حقیقت و عقلانیت نداشته باشند و دل به خرافه خوش کنند، که این‌ها با هر چه دین بگوید مخالفند و در تاریخ نیز همواره در مقابل انبیا بودند. پ.ن: ایشان استاد فیزیک دانشگاه شریف و معاون پژوهشی وزارت علوم آقای خاتمی بودند! @mosabereh
14010101 پیام نوروزی و سخنرانی نوروزی رهبر انقلاب - کلام مهر.pdf
711.9K
متن عنوان‌زده‌شده‌ی پیام نوروزی و سخنرانی نوروزی رهبر انقلاب - کلام مهر ۱۴۰۱/۱/۱ @mosabereh
مصابره | محمد طهماسبی
واضح است که باید به طور جدی قانون برخورد با آزار جنسی اجرا شود و از آسیب‌دیدگان حمایت شود، اما آیا با این کار بساط آزار جنسی برچیده می‌شود؟ در غرب که مدعی است در مورد قوانین جلوگیری از آزار جنسی جدی عمل کرده، این جدیت چقدر مانع تجاوزات جنسی شده است؟ چه در کوچه و خیابان چه در ادارات و ارتش؟ طبق آمار اعلامی، در آمریکا هر ۹۸ ثانیه یک تجاوز جنسی اتفاق می‌افتد؛ حال آنکه از هر ۱۰۰۰ فرد متجاوز تنها ۶ نفر راهی زندان می‌شوند. اگر دنبال فرهنگ غربی حرکت کنیم، طبیعتا به همان نتایج خانمان براندازی می‌رسیم که آنها رسیده‌اند؛ وقتی مسیر غلط است، قطعا با قانون سختگیرانه هم مشکل حل نمی‌شود (صرفا ممکن است کم شود). فمینیست‌ها و زنان مدعی آزادی بی‌قید و شرط می گویند بدن من مال خودم است و هرجور بخواهم لباس می‌پوشم و رفتار می‌کنم اما مردها حق ندارند از من سوء استفاده کنند و بدون رضایت من به من دست بزنند. در واقع می‌خواهند جذاب باشند و دلبری کنند اما انتظار دارند مردان خودشان را کنترل کنند و جذب ایشان نشوند! یک پدیده خودمتناقض (پارادوکسیکال)! راه جلوگیری از این آسیب، نه گفتن به فرهنگ ولنگار و منحط غربی و عمل به همان دستوری است که خالق انسان داده: حجاب زنان و عدم اختلاط دلبرانه و غیر ضرورری. خداوند زنان را برای مردان بسیار جذاب آفریده؛ یک راز این جذابیت هم در این است که خانواده تشکیل شود و آرامش انسان و امتداد نسل او تضمین شود؛ خداوند با دستور به حجاب و عدم اختلاط، این جذابیت را برای شوهر منحصر کرده است، تا کیان خانواده محفوظ بماند و درواقع وفاداری مرد به زن را هم تضمین کند. البته از سوی دیگر هم به مردان دستوراتی مثل کنترل نگاه داده است، اما طبیعتاً همه مردان که عامل به این دستور نیستند، لذا دلبری همگانی با پوشش جذاب و اختلاط بی‌قید و شرط، یعنی به اشتراک گذاشتن جذابیت برای همه مردان، و طبیعتا طمع بسیاری از مردان و همین نتایجی که این بازیگران به آن معترضند. صفحات مجازی اکثر همین خانم‌های معترض را اگر نگاه کنیم، گویای مطلب است. لذا همزمان با پیگیری اجرای ، باید هم تصویب و اجرا شود. این قانون هم به نفع کل جامعه است و هم به نفع همین زنان بازیگر؛ هرچند متوجه نباشند. @mosabereh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در حذف رسوم غلط سهیم باشیم. بسیاری از آداب و رسومی که مردم به آن معتقدند، مبنای شرعی یا عقلی ندارند، اما چون اشتباه بودن آن ذکر نمی‌شود، نسل به نسل منتقل می‌شوند. @mosabereh
پس از این‌که عده‌ای در اعتراضات و اغتشاشات اخیر، شعارهای تند و فحش و ناسزا گفتند، چندین بار دیدم که برخی (حتی یک از اساتید دانشگاه) در توجیه این فحاشی‌ها به آیه‌ی ۱۴۸ سوره نساء استناد کردند که: لاٰ یُحِبُّ اَللّٰهُ اَلْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ اَلْقَوْلِ إِلاّٰ مَنْ ظُلِمَ و این‌گونه ترجمه کردند که خداوند فریاد زدن با کلام زشت را دوست ندارد مگر درمورد کسی که به او ظلم شده است. در حالی که این ترجمه و برداشت غلط است. در لغت‌نامه در معنی «جهر» نوشته است «جَهَرَ الشَّی‌ءُ جَهْراً: ظَهَرَ و عَلَن‌» یعنی معنی «جهر»، ظاهر کردن و آشکار کردن است؛ همانگونه که در نماز می‌گوییم برخی نمازها باید به‌صورت اخفات (آهسته) و برخی به‌صورت جهری (با صدایی که شنیده می‌شود و جوهره دارد) خوانده شود. پس جهر به معنی فریاد زدن نیست بلکه بلند گفتن چیزی به صورتی است که دیگران بشنوند. (در مقابل آهسته گفتن) درمورد سوء، منظور بیان چیزهای زشتی همچون غیبت است که در حالت کلی در شرع جایز نیست، اما موارد استثنایی دارد که از جمله آن‌ها برای دفاع مظلوم از خود است که این دفاع هم شرایطی دارد. برای درک بهتر موضوع، دو نکته از دو تفسیر را ببینیم: تفسیر المیزان: «پس در حقیقت فرموده: "لکن من ظلم لا باس بان یجهر بالسوء من القول فیمن ظلمه و من حیث الظلم" (خدا دوست نمی‌دارد سخن زشت با صدای بلند گفتن را، لیکن کسی که مورد ظلم شخصی یا اشخاصی قرار گرفته، می‌تواند در مورد خصوص آن شخص و یا اشخاص و در خصوص ظلمی که به وی رفته، سخن زشت و با صدای بلند بگوید) و همین خود قرینه است بر این‌که چنین کسی نمی‌تواند هر چه از دهانش بیرون بیاید به او نسبت دهد و حتی آیه شریفه دلالت ندارد بر این‌که نمی‌تواند بدی‌های دیگر او را که ربطی به ظلمش ندارد به زبان بیاورد بلکه تنها می‌تواند با صدای بلند ظلم کردنش را بگوید و صفات بدی از او را به زبان آورد که ارتباط با ظلم او دارد.» تفسیر نمونه: «نخست می‌فرماید: "خدا دوست نمی‌دارد که بدگویی شود و یا عیوب و اعمال زشت اشخاص با سخن بر ملا شود". لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ‌ ... سپس به بعضی از امور که مجوز این‌گونه بدگوئی‌ها و پرده‌دری‌ها می‌شود اشاره کرده، می‌فرماید: "مگر کسی که مظلوم واقع شده" (إِلَّا مَنْ ظُلِمَ‌). روشن است در این گونه موارد نیز تنها به آن قسمت که مربوط به ظلم ظالم و دفاع از مظلوم است باید قناعت کرد. و در پایان آیه -همانطور که روش قرآن است- برای این‌که افرادی از این استثناء نیز سوء استفاده نکنند و به بهانه این‌که مظلوم واقع شده‌اند عیوب مردم را بدون جهت آشکار نسازند می‌فرماید: "خداوند سخنان را میشنود و از نیات آگاه است". وَ کانَ اللَّهُ سَمِیعاً عَلِیماً.» @mosabereh
14011014 دیدار صدها تن از زنان فرهیخته و فعال کشور.pdf
849K
متن عنوان زده شده بیانات رهبر انقلاب در دیدار صدها تن از زنان فرهیخته و فعال کشور ۱۴۰۱/۱۰/۱۴ @mosabereh