eitaa logo
المصيبة الراتبة | مقتل شناسی
5.9هزار دنبال‌کننده
471 عکس
317 ویدیو
46 فایل
🚩 اَلسَّلَامُ عَلَيكَ يَا صَاحِبَ المُصِيبَةِ الرَّاتِبَةِ 🚩 📎 پایگاه علمی - پژوهشی #مقتل و #مقتل_شناسی 📎 اِحیاء تراث شیعی و نسخ خطی 📌 ارتباط با ادمین: 🆔 @mosibatoratebah_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 وداع جانسوز امام حسین صلوات‌الله علیه با برادرش حضرت اباالفضل العباس علیه‌السلام 🔻 🥀 حسین علیه‌السلام برادرش را در کنار علقمه باقی گذاشت، و با چشمی گریان و قلبی محزون و کمری خمیده، به سمت خیمه بازگشت، در حالی که با آستین - یُکفکِفُ الدُّموعَ بِکَمِّه - اشکهایش را پاک می‌کرد تا زنان آن را نبینند، و از سپاه دشمن، خیمه‌هایش را حفظ کند، زیرا باقی مانده بود. 📕 مقتل‌الحسین علیه‌السلام ، بحر‌العلوم، صفحه ۳۲۴ ▫️ ▫️ سلام‌الله علیه 🆔 @mosibatoratebah
🔻 امام سجاد علیه‌السّلام:🔻 🥀 رحِمَ اللّه ُ عمي العَبّاسَ؛ فَلَقَد آثَرَ و أبلى و فَدى أخاهُ بِنَفسِهِ. 🥀 رحمت خدا بر عموی ما عبّاس! ایثار کرد و کوشید و جان فداى برادرش کرد. 📕 الخصال ، جلد ۱ ، صفحه ۶۸ ▫️ علیه‌السلام ▫️ علیه‌السلام 🆔 @mosibatoratebah
📜 📎 علیه‌السلام 📎 علیه‌السلام 🥀 سر خود خم کرد و مشک را از نزدیک زین به دندان گرفت و پیوسته رکاب می‌زد که شاید خود را به نزد سکینه سلام‌اللہ علیها برساند، که ناگاه تیری به چشم مبارکش خورد که خون از چشمش جاری گردید، با زور در تلاش بود که شاید آب را به حرم برساند که ناگاه تیری بر مشکش آمد و سوراخ شد و آب فرو ریخت. چون آب بر زمین ریخت با خود گفت: عباس؛ حال به چه رو دیگر نزد سکینه سلام‌اللہ علیها می‌روی؟! پس از رکاب زدن باز ایستاد... 📕 مقتل خطی مبکی‌العیون، صفحه ۱۲ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
📜 📎 علیه‌السلام 📎 علیه‌السلام 🥀 سر خود خم کرد و مشک را از نزدیک زین به دندان گرفت و پیوسته رکاب می‌زد که شاید خود را به نزد سکینه سلام‌اللہ علیها برساند، که ناگاه تیری به چشم مبارکش خورد که خون از چشمش جاری گردید، با زور در تلاش بود که شاید آب را به حرم برساند که ناگاه تیری بر مشکش آمد و سوراخ شد و آب فرو ریخت. چون آب بر زمین ریخت با خود گفت: عباس؛ حال به چه رو دیگر نزد سکینه سلام‌اللہ علیها می‌روی؟! پس از رکاب زدن باز ایستاد... 📕 مقتل خطی مبکی‌العیون، صفحه ۱۲ 🏷 🆔 @mosibatoratebah
📜 📎 علیه‌السلام 📎 علیه‌السلام 🥀 سر خود خم کرد و مشک را از نزدیک زین به دندان گرفت و پیوسته رکاب می‌زد که شاید خود را به نزد سکینه سلام‌اللہ علیها برساند، که ناگاه تیری به چشم مبارکش خورد که خون از چشمش جاری گردید، با زور در تلاش بود که شاید آب را به حرم برساند که ناگاه تیری بر مشکش آمد و سوراخ شد و آب فرو ریخت. چون آب بر زمین ریخت با خود گفت: عباس؛ حال به چه رو دیگر نزد سکینه سلام‌اللہ علیها می‌روی؟! پس از رکاب زدن باز ایستاد... 📕 مقتل خطی مبکی‌العیون، صفحه ۱۲ 🏷 🆔 @mosibatoratebah