اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم
*«أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَن يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا»
آیا ندیدى کسانى را که گمان مى کنند به آنچه (از کتابهاى آسمانى که) بر تو و پیش از تو نازل شده، ایمان آورده اند،در حالى که مى خواهند براى داورى نزد طاغوت و حکّام باطل بروند؟!
با این که به آنها دستور داده شده که به طاغوت کافر شوند. امّا شیطان مى خواهد آنان را در گمراهى دورى بیفکند.
(نساء/60)
👉 @mtnsr2
خداوند به آخرین نبی خود محمد صلی الله علیه وآله میفرماید :
🌀بگو: «اى بندگان من كه بر خود اسراف و ستم كرده ايد! از رحمت خداوند نا اميد نشويد كه خدا همه گناهان را مى آمرزد، زيرا او بسيار
آمرزنده و مهربان است »
✨نومیدی خطرناک ترین راه نفوذ شیطان در دل آدمی است لذا در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) لقمان به فرزندش چنین می فرماید:" از خداوند آنگونه بترس که اگر تمام عبادات نیک جن و انس را انجام داده باشی امکان دارد به سبب لغزشی تو را مجازات کند وآنقدر به رحمت خدا امیدوار باش که اگر تمام گناه جن وانس را انجام داده باشی امکان دارد تو را رحمت کند.
✨كسی كه از رحمت خدا نومید باشد و امید رستگاری نداشته باشد با خود می گوید من كه آخرت بدی دارم؛ پس لااقل نباید لذات دنیا را از خود دریغ كنم. با این اندیشه نادرست ارتكاب گناه برای او آسان می شود و در دریای عصیان غرق می گردد.و از هیچ گناهی ابا ندارد،چون میگوید:آب از سر من گذشته چه یک وجب چه صد وجب در روایتی نقل شده است كه پیامبر فرمودند:
✨قسم به آن كه معبودی جز او نیست به هیچ مۆمنی خیر دنیا و آخرت داده نشد مگر به سبب حسن ظن و امید او به خداوند و خوش خلق بودنش و خودداری از غیبت مۆمنان. قسم به آن كه جز او معبودی نیست هیچ مۆمنی پس از توبه و استغفار عذاب نشد، مگر به سبب سوءظن اوبه خداوند و كوتاهی در امید بستن به خدا وبدخلقی وغیبت مۆمنان. قسم به آن كه جزاومعبودی نیست،گمان هیچ بنده مۆمنی به خداوندنیكو نشود مگر آن كه خداوندهمراه گمان بنده مۆمن خود باشد همان طور با او رفتار كند كه گمان او بوده است زیرا خداوند كریم است و نیكی ها به دست اوست و حیا می كند از این كه بنده مۆمنش به او گمان نیك برد و او خلاف گمان او و امید بنده با او رفتار كند
👈سپس فرمود:
🌷فاحسنوا باللَّه الظن و ارغبوا الیه؛
📚 الكافی، ج 2، ص72
🌸پس به خدا خوش گمان باشید و به سوی او راغب شوید.
👉 @mtnsr2
👆👆👆
👈هر کی اشک و گریه و سوز دل میخواد، نگاه کنه و گوش کنه و زنده بشه!!!
👈هر کی دلش برای شهداء تنگ شده، نگاه کنه گوش کنه و زنده بشه!!!
👈اگه میخوای بدونی اسلام چجوریه و مردان مرد کیا هستند و انقلاب ما نیاز به چجور مردانی داره، نگاه کن و گوش کن و پخش کن!!!
⚡بر روح مطهر شهید بابایی عزیز صلوات!!!
👉 @mtnsr2
🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
⭕️ #شهید_عبدالصالح_زارع
🔶قسمت پانزدهم
🔶 #سفر_تبلیغی
وظیفه فرهنگی خودم می دانستم که خواهر زاده ها و گاه سایر بچه های کم سن وسال فامیل را با مطالعه کتاب و نیز معارف دینی آشنا کنم.
هر بار برای بچه ها کتابی مناسب سن و سالشان هدیه می آوردم وشرط میکردم که اگر برای دفعه بعد هم کتاب می خواهند باید این کتاب را خوب مطالعه و خلاصه نویسی کنند . همه خواهر زاده هایم از این حرکت استقبال میکردند .
خواندن این کتاب ها ذهن آنها را با پرسش های جدید آشنا میکرد . همه خواهر زاده هایم با من مانوس بودند ودر همه امور جزیی و محرمانه زندگی خود با مشورت میکردند . در این بین صالح به نسبت سایر بچه ها ذوق و شوق بیشتری برای دانستن وپرسشگری از خود نشان می داد. گاه ساعت ها می نشست و درباره مسائل مختلف دینی به بحث و گفتگو می پرداخت .
یکی از روش های ابتکاری صالح برای آشنایی بیشتر فامیل با معارف اسلام این بود که در جمع های خانوادگی با طرح پرسش هایی جذاب ، همه را وارد بحث میکرد ودر نهایت من به عنوان روحانی به برسی جوانب مساله و روشنگری پیرامون آن میپرداختم. قبل از ازدواج ، اغلب سوال هایی که طرح میکرد جنبه اعتقادی داشت و بعد ازدواج بیشتر پرسش هایی را در مهمانی ها و گعده های خانوادگیبه زبان می آورد که به درد زندگی مشترک خانواده ها می خورد و همسران را از حقوق و وظایفی که نسبت به یکدیگر دارند مطلع می ساخت . دغدغه هایی که نسبت به مسائل اسلام باعث شد تا چند بار با من در سفر های تبلیغی به مناطق محروم که اغلب محل فعالیت گروه های تبلیغی غیر شیعی بود ، همراه شود . او در طول سال ، مرخصی های خود را نگه می داشت تا بتواند در زمان همراهی با من از آن استفاده کند .
همواره نسبت به جدیت وسخت کوشی دستگاه های تبلیغی وهابیت و کم کاری نهاد های خودی معترض بود و افسوس فرصت هایی را می خورد که به راحتی از دست می رفت . همین شناخت او نسبت به خباثت وهابیت باعث شد که آگاهانه به دنبال حضور در سوریه ونبرد با عناصر جنایتکار تکفیری باشد . در یاداشت هایش نیز تاکید کرده که بعد از جبهه سوریه به نبرد مستقیم با آل سعود کودک کش و تفرقه افکن می اندیشیدند .
در سفرهایی که صالح همراهی ام می کرد از انجام هر کاری که برایش مقدور بود ابایی نداشت . گاه همراه من مثل یک کارگر ساده به باز سازی و تعمیر مسجد و حسینیه آن منطقه می پرداخت وگاه به هماهنگی جلسات مردمی جهت ارتباط گسترده تر تبلیغی اهتمام میورزید .
یک سال در سفری که به نمایندگی از سوی دفتر یکی از مراجع عظام تقلید به استان بوشهر داشتم . صالح با من آمد و به طور شبانه روزی به هماهنگی مسئولین استانی جهت ملاقات و تشویق آنها به برگذاری عاشورایی عزای حضرت زهرا علیه السلام پرداخت . آن سال ایام فاطمیه مصادف با مرداد ماه بود . گرمای هوای بوشهر و شهر های اطراف با عث شده بود پوست تنش پر از جوش شود . صالح یکبار هم به خستگی و گرمای آزار دهنده اعتنا نکرد وبا علاقه ای وصف ناشدنی ، بسیج امکانات استانی را برای برگذاری با شکوه مراسم عزاداری دنبال میکرد . از نظر من او مزد مجاهدت هایی را گرفت که برای بزرگداشت نام وهدف حضرت زهرا علیه السلام در شهر های مرزی کشور کشید و شهادتش به گونه ای رقم خورد که مراسم گرامیداشت خودش نیز با ایام فاطمیه مصادف شد .
👉 @mtnsr2
🌱🌿🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱
♻لیست کتب سروشی
⭕کتاب سلام بر ابراهیم۱
⭕ کتاب سلام بر ابراهیم جلد دوم
⭕ کتاب_پسرک فلافل فروش
⭕ کتاب سید مجتبی علمدار
⭕ کتاب عبد الصالح زارع(در حال تکمیل)
کتاب سروشی کاری از کانال مهدویت تا نابودی اسراییل
با سرچ آسان موضوع دلخواه از ۵ کتاب
لینک کانال سروشی
https://sapp.ir/salamebrahim1
1_32690673.mp3
1.69M
⭕️ اگه چهار چیز را بدانی عالم هستی
🌀 #استاد_رفیعی
👉 @mtnsr2
هدایت شده از مهدویت تا نابودی اسرائیل
⭕️ #قرار_عاشقی
🔷 #شهدارایادکنیدباذکرصلوات
🌷 #شهیدابراهیم_هادی
🌷 #شهیدعبدالصالح_زارع
🌷الهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌷
👉 @mtnsr2
اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم
*«وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَىٰ مَا أَنزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنكَ صُدُودًا»*
و هنگامى که به آنها گفته شود: «به سوى آنچه خداوند نازل کرده، و به سوى پیامبر بیایید»، منافقان را مى بینى که از (قبول دعوت) تو، به شدّت اعراض مى کنند.
(نساء/61)
👉 @mtnsr2
در دنیا گناه می کردی و می خندیدی😳 و ما تو را با آن حال رسوا نکردیم😔
اینک که گناه نکرده و گریه سر داده ای😭 چگونه رسوایت کنیم!!!
👉 @mtnsr2
🌷امام صادق علیه السلام می فرمایند:
🌀 بنده ای گنهکار را به صحنه محاسبه در قیامت وارد می کنند و او از کثرت خطاهایش می گرید.
به او خطاب می شود چرا گریه می کنی؟ پاسخ می دهد برای اینکه رسوا می شوم، و مفتضح می گردم و خلایق به گناهانم واقف می شوند.
👈به وی گفته می شود، در دنیا گناه می کردی و می خندیدی و ما تو را با آن حال رسوا نکردیم، اینک که گناه نکرده و گریه سر داده ای چگونه رسوایت کنیم!!!
✨آن حضرت نیز فرموده است: اذا کانَ یوْمَ الْقِیمَهِ نَشَرَ اللَّهُ تَبارَک و تَعالی رَحْمَتَهُ حَتَّی یطْمَعَ ابْلیسُ فی رَحْمَتِهِ
💫چون روز قیامت فرا رسد خدای متعال رحمتش را چنان می گستراند بطوریکه ابلیس هم طمع رحمت او می نماید.
✍مخلص کلام از رحمت خدا نا امید نشوید
👉 @mtnsr2
970226-Panahian-M-ImamSadegh-CheguneMehrabaniKhodaRaBavarKonim-64k.mp3
21.07M
⭕️ چگونه مهربانی خدا را باور کنیم؟
⌛️زمان: رمضان 97
🕌مکان: مسجد امام صادق(ع)، میدان فلسطین و حسینیه آیت الله حقشناس(ره)
🎙استاد پناهیان
👉 @mtnsr2
🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿
⭕️ #شهید_عبدالصاح_زارع
🔶قسمت شانزدهم
🔶 #آچار_فرانسه
شاید بعضی ها گمان کنند آدمهایی که جور کم کاری دیگران را کشیده وتلاش دارند تا بیشتر از همه دنبال خدمت و کارباشند لابد آدمهای ساده ای هستند . صالح آچار فرانسه کارهای فرهنگی بود کارهای مرتبط با آماده سازی فضای فکه برای مراسم عاشورا آن هم در بیابانی بی آب و علف در فقدان دسترسی به بسیاری از امکانات ، راحت و آسان نبود . صالح مسئول هیچ کاری نبود یعنی اصلا دنبال پذیرش مسئولیت نبود . اما جای خالی همه را پر می کرد و هر کار بر زمین مانده را دست میگرفت وبا جدیت به سر انجام می رساند .
هر وقت کار سختی بود تا می گفتیم : صالح برویم؟ با جان دل از جا بر می خواست . یکبار با تمام خستگی هایش بلند شد برای انجام کاری . آرام به من گفت : چرا این پنج شش نفر دیگری که این جا نشسته اند کاری انجام نمی دهند ؟ بعد خودش به این پرسش جواب داد که: بگذار آنها بنشینند و ما جایشان کار کنیم.
مگر نه این که ما دنبال کار و خدمت بیشتر به شهدا وزائرین شهدا هستیم ؟ پس قدر این توفیق را هم باید بدانیم . برای همین با آن که پاسداری بود ، در راهیان نور می آمد زیر دست بچه های بسیجی، بی هیچ ادعایی کار میکرد ..
میگفت برای ازدواج باید دنبال گزینه ای باشم که دست و پای مرا برای خدمت به انقلاب محدود نکند. برای همین وقتی یک سال نتوانست ظهر عاشورا در فکه باشد و خدمت کند . بارها افسوس خوردن واین ناراحتی را بر زبان آورد.
👉 @mtnsr2
🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌱🌿🌿🌱
⭕️دام زن رقاصه برای ایت الله بید آبادی
روزی جمعی از اشرار اصفهان که مرتکب هرگونه خلافی شده بودند، تصمیم می گیرند کار جدیدی و سرگرمی تازه ای برای آن روز خود بسازند. پس از شور و مشورت با یکدیگر، به این فکر می افتند که یک نفر روحانی را پیدا کرده و سر به سر او گذاشته و به اصطلاح خودشان (تفریحی) بکنند!
به همین خاطر در خیابان و کوچه به دنبال یک روحانی می گردند که از قضا چشم آنان به عارف بالله و سالک الی الله مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ محمد بیدآبادی (رضوان الله علیه) می افتد که در حال گذر بودند.
گروه اراذل و اوباش به محض دیدن این عالم گرانقدر نزد ایشان رفته و دست آقا را می بوسند و از ایشان تقاضا می کنند که جهت ایراد خطبه عقد به منزلی در همان حوالی بروند و دو جوان را از تجرد درآورند.
ایشان نگاهی به قیافه شیطان زده آنان نمود و در هیچ کدام اثری از صلاح و سداد نمی بینند ولی با خود می اندیشند که شاید حکمتی در آن کار باشد، به همین دلیل دعوت را قبول نموده و به همراه آنان به یکی از محله های اصفهان می روند. سرانجام به خانه ای می رسند و آنان از ایشان دعوت می کنند که به آن مکان وارد شوند.
به محض ورود ایشان، زنی سربرهنه و با لباس نامناسب و صد قلم آرایش صورت، از اتاق بیرون آمده و خطاب به مرحوم حضرت آیت الله بیدآبادی (نور الله قبره) می گوید: به به!حاج آقا خوش آمدی، صفا آوردی!!
ایشان متوجه قضایا می شوند و قصد مراجعت می کنند که جمع اوباش جلوی ایشان را گرفته و می گویند:
چاره ای نداری جز این که امروز را با ما بگذرانی!!!
آن عالم سالک در همان زمان متوجه دسیسه آن گروه مزاحم می شوند و به ناچار داخل اتاق می شوند. آن جماعت گمراه به ایشان دستور می دهند که در بالای اتاق بنشینند، و سپس همان زن که در ابتدا به ایشان خوش آمد گفته بود، در حالی که دایره ای یا تنبکی به دست داشته، وارد اتاق می شود و شروع به زدن و رقصیدن نموده و به دور اتاق می چرخد!!
جماعت اوباش نیز حلقه وار دور تا دور اتاق نشسته و کف می زنند. زن مزبور، در حال رقص گه گاه به آن عالم ربانی نزدیک شده و در حالی که جسارتی به آن بزرگوار نیز می نماید، این شعر را خطاب به ایشان خوانده و مکرر می گوید:
در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند
گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را!!!!!
پس از دقایقی که آن گروه گمراه غرق شعف و شادی و سرگرمی خود بودند و ایشان سر به زیر افکنده بودند، ناگهان سر بلند کردند و خطاب به آنان می فرماید:
تغییر دادم………
به محض آن که این دو کلمه از دهان عالم سالک خارج می شود، آن جماعت به سجده می افتند و از رفتار و کردار خود عذرخواهی نموده و بر دست و پای آن ولی الهی بوسه می زنند و ایشان نیز حکم توبه بر آنان جاری می نماید.
در ارتباط با این حادثه خود آن بزرگوار فرمودند:
در یک لحظه قلب آنان را از تصرف شیطان به سوی خداوند بازگرداندم…..
👉 @mtnsr2