eitaa logo
یادداشت‌ها و تأملات
641 دنبال‌کننده
10 عکس
1 ویدیو
0 فایل
یادداشت‌ها و تأملات محمد #ولیانپور #طلبه | اهل #فرهنگ و #پژوهش و #رسانه | #روزنامه_نگار | جبهه #عدالتخواه ارتباط با من در ویراستی و فارس: virasty.com/valianpour farsnews.ir/Valianpour
مشاهده در ایتا
دانلود
هویت پژوهش‌گری در حوزه علمیه ✍️ محمد ولیانپور و را می‌توان بخشی از فصل منطقی انسان و جزئی جداناشدنی از ناطقیت او به شمار آورد؛ با این نگاه انسان بما هو انسان، از آن رو که عاقل است و ناطق، در جستجوی نادانسته‌هاست و پژوهش‌گر خوانده می‌شود. تحقیق به معنای حق‌پژوهی نیز در جوهره وجود انسان قرار دارد؛ چه این‌که حرکتش پیوسته به سوی کمال و حقیقت است. از این‌رو همه حرکات و سکنات منطقی انسان جز پژوهندگی و تحقیق نیست و بدون آن، انسانیت او محل مناقشه خواهد بود. اما پژوهش را به معنای مصطلح آن، روندی هوشمندانه، هوشیارانه خلاقانه و روشمند دانسته‌اند برای یافتن نایافته‌ها و دانستن نادانسته‌ها و بازتفسیر نامفهوم‌ها. با این تعریف، دایره مفهوم قدری ضیق میشود و معنایی تخصصی می‌یابد. پژوهش به معنای اعم آن در حوزه علمیه نیز به تبع زمینه علمی و طبع انسانی و اسلامی علوم حوزوی، امری معمول به‌شمار می‌رود، اما وجوه حرفه‌ای و تخصصی آن نیازمند تأمل بیشتری است. گرچه کارکردهای ذاتی را به حکم آیه «نفر» می‌توان در تفقه و اندار، یعنی آموزش و تبلیغ خلاصه کرد، اما وابستگی این دو به پژوهش، محل تردید نیست. چه از حیث منابع آموزشی و چه از حیث روش‌های آموزشی و فرایند تحصیل، بر پایه پژوهش استوار است. به عنوان روش کهن آموزشی حوزه، نمادی از آموزش پژوهش‌محور است و امروز با ترویج این نوع از آموزش در همه سطوح مراکز علمی و آموزشی، از مدارس پیش‌دبستانی گرفته تا دوره های عالی دکتری، ضرورت بازگشت به این سنت کهن حوزوی در نیز بیشتر احساس می‌شود. نیز گرچه به توسعه افقی دین تعبیر می‌شود که لزوما عمیق نیست و چه‌بسا شامل ترویج مناسک، اعتقادات عمومی و اخلاق عمومی باشد، اما مبتنی بر تحقیق و پژوهش پیشین و مطالعات محتوایی و روشی درباره محتوای تبلیغ و روش اثرگذار آن خواهد بود. اما اگر تفقه و آموزش را به عنوان فرایند درونی حوزه و ترویج و توسعه دین را به عنوان موضوع و هدف حوزه علمیه، برون‌دادی برای این سیستم در نظر بگیریم، می‌توان نتایج توسعه‌ای را در دو بستر توسعه افقی و عمودی، یا سطحی و عمیق تصور کرد. تبلیغ، توسعه افقی یا توسعه برون‌زاست که مأموریت حوزه را در سطح جامعه گسترش می‌دهد و تحقیق، توسعه عمودی، عمقی یا درون‌زاست که مأموریت حوزه را در عمق و لایه‌های تخصصی‌تر گسترش می‌دهد. هر چند در یک نگاه مسأله‌محور، توسعه عمودی و تحقیقات، نهایتا در خدمت لایه‌های مختلف توسعه افقی، یعنی تبلیغ قرار می‌گیرد. بدین‌سان، پژوهش نیز هویتی مستقل می‌یابد که در پس‌زمینه همه فعالیت‌های حوزوی جریان دارد، زیربنای محصولات آن را تشکیل می‌دهد و کارکرد مستقلی در توسعه عملی و تولید علم خواهد داشت. به‌ویژه در عصری که با گسترش علوم، گریزی از تخصص، توسعه علمی و تولید علم نیست و ارتباطات، عرصه‌های رقابت صاحبان مکاتب را بیش از بیش به هم نزدیک کرده است. پژوهش در حوزه‌های علمیه همیشه در سایه کارکردهای آموزشی و ترویجی قرار داشته و گرچه چنین واقعیتی را می‌توان مثبت و نشانه رویکرد کاربردی حوزه‌های علمیه در طول تاریخ تلقی کرد، اما همین پرده‌نشینی باعث شده است تا پژوهش هیچ‌گاه هویت مستقلی نداشته باشد و گاه آن‌چنان که باید دیده نشود. این‌چنین است که نقش طلبه در حوزه علمیه، از تدریس و تدرّس و تبلیغ فراتر نمی‌رود و حتی صفت «محقق» نیز در محاورات حوزوی، تنها به مدرس یا خطیبی اطلاق می‌شود که مایه علمی بیشتری دارد و برای انجام درست کارکردهای درسی و تبلیغی به درستی از پژوهش استفاده می‌کند. با این نگاه، نقش مستقل طلبه ، کم‌تر به رسمیت شناخته می‌شود و با تسری آن به جامعه، مردمان نیز طلبه را فقط در قامت درس و تبلیغ می‌بینند و جایگاه اجتماعی او را تنها در این کسوت به رسمیت می‌شناسند. اما کارکردهای جدید حوزه و رسالت‌های عصری در پاسخ به مسائل نوپدید، به ویژه ورود به عرصه رقابتی تولید علم و تمدن‌سازی، اقتضائات دیگری دارد و تغییر نگاه به پژوهش و رسمیت‌بخشی به آن را به عنوان یکی از کارکردهای اصلی حوزه‌های علمیه، ضروری می‌سازد. بی‌شک ایجاد چنین نگاهی مستلزم فرهنگ‌سازی و تثبیت نقش محققانه طلبه و رسمیت‌بخشی به در حوزه و به بیان ساده‌تر، پذیرش در کنار طلبه مدرس، محصل و مبلغ است. منتشرشده در مجله کلید پژوهش، شماره ششم، صفحه 4 (سخن سردبیر)، اسفندماه 1393 یادداشت‌ها و تأملات محمد @mvalianpour
پژوهش‌محوری در رقابتی نابرابر ✍️ محمد ولیانپور (بخش 1/2) آیا نهادی صرفا است؟ یا فراتر از آموزش باید ابعاد دیگر حیات روحانیت، از جمله و را نیز پشتیبانی کند؟ این شاید بنیادی‌ترین سؤالی است که در مسیر نهادینه شدن پژوهش در حوزه علمیه قرار دارد و هرچند در استاد بالادستی بدان اشاره شده، اما دست‌کم در ساختارهای رسمی نمود مشخصی نیافته است. نفس و وابستگی ذاتی آن به پژوهش، چنین مرزبندی دقیقی را با پژوهش، دست‌کم به معنای اعم و غیرحرفه‌ای آن برنمی‌تابد و اقتضائات عصری در گسترش دامنه علوم، شکسته شدن مرزهای دانش و توقف حل مسائل بر آموز‌های نیز به کم‌رنگ شدن هرچه بیشتر آن کمک کرده است. با این وجود و با وجود رویکرد فردی طلاب به تولید آثار پژوهشی، که در فراخوان‌های سالانه نیز نمودی نسبی دارد، پژوهش حتی از نوع آموزشی‌اش هنوز در فضای آموزشی حوزه چندان به رسمیت شناخته نمی‌شود و این واقعیت، گام‌های حرکت به سوی پژوهش‌محوری را به سستی می‌کشاند. شاید مهم‌ترین مانع ، باشد که استاد و طلبه را به‌جای وفاداری به محتوا، به متن کتاب متعهد می‌دارد. و این حتی در ارزیابی‌های آموزشی نیز نمود دارد؛ آن‌جا که بخش‌های عمده‌ای از آزمون شفاهی یا کتبی به اختصاصی می‌یابد. آموزش پژوهش‌محور را حتی گامی فراتر از می‌توان دانست که این نیز جز در برخی ، در سطوح حوزه چندان تجربه نشده است. آموزش استادمحور، دانش‌پژوه را به‌جای متن تعیین‌شده توسط نظام آموزشی، تابع متنی می‌کند که استاد معرفی کرده یا حتی با کنار گزاردن همه منابع موجود، خود به ارائه جزوه مکتوب با محتوای شفاهی می‌پردازد. گذشته از چنین مسائل بنیادین، رویکردهای مدیریت آموزش، چه در صف و چه در ستاد نیز کماکان «آموزش آموزش‌‌محور» را به نمایش می‌گذارد که نشانه تثبیت در این نظام آموزشی است. به هرحال درب برنامه‌ها و چارچوب‌های درسی، سال‌ها بر این پاشنه چرخیده و حجمی از باورها، هنجارها، قواعد و دستورالعمل‌ها را بر کرسی‌های تدریس حاکم کرده است. بدنه آموزشی نیز کار با چنین نظام نسبتا آماده‌ای را ساده‌تر از نظام مفهومی مطلوب‌تر و البته مبهم و ناآزموده پژوهش‌محور می یابند. چراکه آموزش و ارزیابی در نظام آموزشی حافظه‌محور، بسیار آسان و نتایج آن نیز شفاف‌تر و حتی در کوتاه‌مدت، به ظاهر مطلوب‌تر از پیچیده و قابل مناقشه و نتایج بطیء آموزش پژوهش‌محور است. برنامه‌های اقتضائی و مبهم پژوهشی، در برابر برنامه‌های آماده و آزموده آموزشی، پژوهش را در این رقابت نابرابر همیشه بازنده می‌کند و به زعم بسیاری از مدیران آموزشی، به امری مزاحم تحصیل تبدیل شده که تنها وقت طلبه را می‌گیرد و نتیجه‌ای ملموس و زودبازده، نظیر آن‌چه در کارنامه نمرات طلبه می‌توان دید، ندارد. برای عمده مدیران آموزشی که بنابر اقتضائات، شاید ناچارند تنها «حال» را ببینند و مدیران فرادستی که مدارس را با سنجه‌های موجود، یعنی معدل آموزشی بالا و پایین می‌کنند، همین واقعیت شفاف و زودبازده مهم است و حقایقی چون غیرکابردی بودن آموزش، ماندگاری پایین دانسته‌ها، راندمان پایین فراگیری، عقیم شدن خلاقیت‌ها و زمین‌گیر کردن دانش‌پژوهان خلاق در این نوع آموزش، در آینه مبهم آینده رنگ می‌بازد... ادامه 👇 یادداشت‌ها و تأملات محمد @mvalianpour
فرا «فراخوان» ✍️ محمد ولیانپور ، و نشست‌های تخصصی از جمله بسترهای بروز و ظهور آثار پژوهشی هستند و فراخوان‌ها اگرچه عمق و اعتبار نشریات علمی را ندارند، اما با توجه به گستره و جذابیت، زمینه مناسبی برای ظهور استعدادهای پژوهشی و نشاط علمی ایجاد می‌کنند. پس از یازده سال جایگاه خود را در منظومه علمی این حوزه پیدا کرده و شاید امروزه به یکی از برندهای حوزه علمیه خراسان و شناسنامه پژوهشی آن تبدیل شده است. از این‌رو شاید بتوان گفت که این فراخوان، می‌تواند نمایان‌گر وضعیت علمی‌پژوهشی حوزه علمیه خراسان باشد که حتی روند رشد کمی و کیفی آن نیز نشان‌دهنده فراز و فرودهای این حوزه و ارتقای حوزه در طول یازده سال گذشته به‌شمار می‌آید. در این شماره از کلید پژوهش به تدقیق در «فراخوان» و بررسی موضوع «فراخوان آثار پژوهشی حوزه علمیه خراسان» پرداخته‌ایم. پیش از ورود به محتوای پرونده، نکاتی چند را در این باب مرور می‌کنیم: تلخ و شیرین فراخوان در غیاب نشریات جدی پژوهشی، فراخوان را می‌توان تنها بستر ظهور جدی آثار پژوهشی طلاب حوزه علمیه خراسان به‌شمار آورد و بدین ترتیب، عمده آثار پژوهشی طلاب خراسان را در خود جمع کرده است. برآورد مدیران پژوهشی حوزه نیز چنین چیزی را نشان می‌دهد. اما این مهم، علاوه بر نشان دادن گستره و شمول فراخوان و اهمیت آن، واقعیت تلخی را نیز به رخ می‌کشد و نشان‌دهنده فاصله کمی آثار با وضع مطلوب در نسبت با جمعیت طلاب و روحانیون استان است. چراکه از نهادی آموزشی‌پژوهشی با بیش از ۲۰ هزار نیروی فعال، انتظار بیشتری در تولید آثار پژوهشی دست‌کم در بخش و می‌رود. برای جبران این نقیصه و با توجه به ذات آموزشی حوزه، انتظار می‌رود که بخش تحقیقات درسی، سهم پررنگ‌تری را در فراخوان به خود اختصاص دهد تا از این رهگذر، هم پیوند هرچه بیشتر با آموزش‌های رسمی حوزه محقق شود و هم به رشد کمی و کیفی آثار طلاب محصل بیانجامد. اولویت فراخوان کجاست؟ اما یکی از خطرهایی که حرکت پژوهشی حوزه را تهدید می‌کند، بسندگی به فعالیت‌های ظاهری و نتیجه‌گرایی در پژوهش است. انتظار بازده سریع از فعالیت‌های پژوهشی چندان منطقی نیست، چرا که «پژوهش»، امری دیرپا و دیربازده است و در لایه‌های زیرین حیات علمی و در سکوت کتاب‌خانه‌ای حرکت می‌کند و ذاتا، دست‌کم پیش از به‌بار نشستن، از جنجال خبری و فلاش دوربین‌ها گریزان است. بر همین اساس، پرداختن به پژوهشگران و نتایج و آثار فعالیت آنان نیز پیش از برقراری مقدمات و الزمات پژوهش وجهی ندارد. در این صورت حتی رتبه شناسایی و تقدیر از پژوهشگران نیز در جدول اولویت‌های پژوهشی، به جایی پایین‌تر از آموزش‌های مهارتی، ، تأمین منابع و ایجاد بسترهای اشاعه آثار سقوط می‌کند. البته اهتمامی که تاکنون در برنامه‌ریزی و مدیریت پژوهش بر ترویج وجود داشته، نشان‌دهنده توجه نسبی به این آسیب و تلاش برای فراهم آوردن بخشی از زیرساخت‌ها و بنیادهای لازمه پژوهش بوده است. از سوی دیگر باید اذعان کرد که با وجود پایین بودن اولویت ذاتی فراخوان، «ضرورت ایجاد نشاط علمی» به عنوان یکی از کارکردهای این فعالیت در چارچوب بسترها و الزامات پژوهشی ارزیابی می‌شود. خطر سفارشی‌نویسی از جمله آسیب‌های مهمی که طلاب شرکت‌کننده در فراخوان‌ها را تهدید می‌کند، تبدیل طلاب پژوهشگر به پژوهشگران حرفه‌ایِ فراخوانی است! پژوهشگرانی که به‌جای رصد «نیاز»ها و تحقق «تحقیق»، تنها با نیم‌نگاهی به اولویت‌های فراخوان‌ها، ذائقه فراخوان و داورانش را به دست آورده‌اند و با هدف انتفاع مالی یا کسب سابقه علمی و شأن اجتماعی صرفا «برای فراخوان» می‌نویسند! برای پرهیز از گسترش و نیز تعمیق پژوهش‌ها بهتر است انتشار نیازسنجی و اعلام موضوعات، جدا از فراخوان و همزمان با فراخوان قبلی در بسترهای پژوهشی و آموزشی انجام شود تا هم فرصت کافی برای نگارش در دسترس باشد و هم تأثیر خود را بر ذهنیت طلاب پژوهشگر، به منظور انتخاب موضوع پژوهش‌های آنان بگذارد. حوزه به مثابه موضوع پژوهش تلاش برای محقق شدن و اجرایی شدن محتوای آثار، دست‌کم در محیط حوزه علمیه، امری است که انگیزه پژوهش در ابعاد و مسائل حوزه را دوچندان می‌کند و نگاه‌های جستجوگر پژوهشگران حوزوی را به مسائل درونی ما معطوف خواهد کرد. شاید نیازسنجی پژوهشی را از درون حوزه و با ساخت مسائل حوزه باید شروع کرد. چرا نباید همه برنامه‌ها و اقدامات اجرایی حوزه علمیه پیوست پژوهشی و مطالعاتی داشته باشد؟ مسائل درونی حوزه، بهترین موضوع برای تحقیق طلایی است که در محیط حوزه تنفس کرده‌اند و با آب‌وهوای آن آشنایی کامل دارند. منتشرشده در مجله کلید پژوهش، شماره هشتم، صفحه 4 (سخن سردبیر)، اسفندماه 1394 یادداشت‌ها و تأملات محمد @mvalianpour