eitaa logo
مرکز مردمی نفس سبزوار
332 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
851 ویدیو
6 فایل
👶ناجی فرزندان سقط👶 طبق آمار😔روزانه حداقل 10 جنین در شهر سبزوار س.ق.ط عمدی می شوند😭 در صورت مواجهه با مشاوران،تماس بگیرید🙏. 09389803541 09045158764 09153714155 ادمین👇 @darininurse @drghazanfari @salarimanesh شماره کارت 6037997950482761
مشاهده در ایتا
دانلود
.... قسمت اول.... م به قلم: ف. ادیبان راد کارشناس مامایی همسرش چند قدم عقب تر، رو به آسمان، بی اختیار گریه می کرد و خودش هم در آغوش ما 😭😭😭 تمامی همکاران بی اختیار و بهت زده اشک میریختیم و از اینکه معجزه ای به این روشنی در چندقدمی مان رخ داده بود به خود می لرزیدیم و دائم شکر می گفتیم 🌸🙏🌸🙏🌸🙏🌸🙏🌸🙏 بار دیگر برگه آزمایش بارداری اش را نگاه کردم، مثبت بود. رابط بهداشت بود البته نه از آن نوعی که فقط در جلسات حضور داشته باشد، بلکه برای خودش یک پارچه کارمند بهداشتی شده بود و تقریبا در تمام رشته ها اطلاع داشت 🧐 کمک حالمان بود. دختری خندان، شوخ طبع و باهوش😊🥰 ده سال بیشتر بود که با مشکل نازایی دست و پنجه نرم می کرد🥺 دوبارIVF شده بود و هردو بار هم ناموفق،😔😔 تمام راه های ممکن را رفته بود. راهی نمانده بود و امیدی جز خدا نداشت و آن معجزه ای بود که انتظارش را می کشید.🤲🤲🤲 پزشکان دلیل نازائی اش را مشکلات نازایی همسر ایشان تشخیص داده و دیگر قطع امید کرده بودند.☹ ☘☘☘☘☘☘☘ هروقت او را میدیدیم که با حسرت و آه، کودکان مراجعه کننده به مرکز را میدید، از ته قلبمان برایش آرزو می کردیم که:. خداوندا!!! دامنش را سبز کن و فرزندان صالحی به او بده.👨‍👩‍👧👩‍👧‍👧 فقط من نبودم که چنین آرزویی داشتم تمامی همکارانم که کمترین آشنایی با او داشتند چنین آرزویی می کردند.🙏🙏🌸 چرا که دختری بود خوش قلب و مهربان و بی دریغ, هرکاری داشتیم انجام می داد. چگونه می شود که در ناامیدی شدید, خداوند چنین معجزه ای را به تو نشان بدهد. چقدر باید عزیز باشی🥰 همه ما خوشحال بودیم و برایش آرزوی بهترین ها را داشتیم. 🌾🌾🌾🌾🌾🌾 نه ماه بارداری او به سرعت برق و باد گذشت. از آن مادرانی بود که با وسواس تمام هربار و به موقع برای کنترل می آمد و تمام موارد توصیه شده را مو به مو انجام می داد.👌👌 می گفت نمیدانید چقدر منتظر این لحظات بودم🥰 هر لحظه لحظه آن برایم حکم آرزوی دیرینه را دارد. سنگین باشم نتوانم راه بروم دستم به شکمم باشد.به دیوار دست بگیرم.🤰🏼 همسرم در کنارم مواظب باشد که نیفتم. با احتیاط از پله بالا بروم نتوانم پشتی کفشم را بکشم و آنرا بخوابانم و ... 😄 همه و همه را بارها و بارها در ذهنم مرور کرده بودم و حالا آنها را انجام می دهم.😍😍😍 خدایا شکر خدایا هزاران هزار بار شکر که مرا لایق مادر شدن دیدی🥰 و ما پرسنل مرکز بهداشت، با هربار دیدن او خدا را شکر می کردیم چون بارها و بارها شاهد اشک ها و آه هایش بودیم😭😭 بعد از هربار که IVF می کرد و غیبتی طولانی داشت، عدم حضورش در درمانگاه حس می شد و ما تمام آن مدت برایش دعا می کردیم که خدایا اینبار به او نظری کن🥺 او عاشق مادر شدن است پس این نعمت را از او دریغ نکن🤲 🌸🌸🌸🌸🌸 خدارا هزاران مرتبه شکر که خدا بعد از آن همه تلاش و بعد از ناامیدی، اینگونه معجزه ای به آنها نشان داد😍 این داستان ادامه دارد.... 🌸مرکز مردمی نفس سبزوار🌸 https://eitaa.com/nafas110530
قسمت دوم و پایانی... نوشته ف. ادیبان راد کارشناس مامایی شکرخدا به سلامت، بارش رو زمین گذاشت و به خوبی و خوشی زایمان کرد.🤱 روزی که خبر به دنیا آمدن نوزادش رو شنیدیم همگی خوشحال شدیم🥰 طولی نکشید که یکروز با چشمانی گریان به مرکز آمد!!!😭😭😭 هنوز چندماه از زایمانش رد نشده بود که... 👶👶👶👶👶 بعد از سه ماه از زایمان اول, و در کمال ناباوری، برای بار دوم باردار شده بود.😨😨 برای فرزند اولش عذاب وجدان داشت. میترسید نتواند آنچنان که باید به او برسد ☹ قصد سقط داشت و این، نشان دهنده فراموشکار بودن ما انسانهاست.😔 به او گفتم وقتی همه دست به دست هم داده بودند که تو را نا امید کنند خداوند گفت که من هستم و امیدت را ناامید نکرد.🌱🌱 پس حالا هم به تقدیری که او برایت رقم زده، شک نکن بیاد بیاور روزهایی که با اشک و آه از خدا تقاضای بچه داشتی👶 چطور به این زودی آن روزهای سخت را از یاد بردی؟ گفت: بله حق با شماست ولی با عذاب وجدانم چه کنم؟ هنوز بچه من سه ماهه است!!!😭 از پس این شرایط برمی آیم؟ اطمینانش دادم که حتما برمی آیی! مادران زیادی هستند که شرایط شما را دارند. به این فکر کن که بچه هایت، هم بازی ها و دوستان خوبی برای هم می شوند. خدا را شکر که به من اطمینان داشت و حرفم را قبول کرد.🥰 شادمان از پایگاه خارج شد . با امیدوار کردنش، در قلبم حرارتی را حس کردم که تمام وجودم را گرم می کند. از اینکه توانسته بودم جان یک جنین را نجات بدهم به خودم می بالیدم😍 خدا را شکر کردم که من را در این ساعت و در این لحظه سر راه این دوست قدیمی گذاشت.🥰 با خودم فکر کردم که خدا چقدر مرا دوست دارد که ماما هستم. 🌼🌼🌼🌼🌼 ده سال گذشت. محل کارم به مکانی دیگر منتقل شده بود و من دیگر از او خبری نداشتم. ولی همچنان به یاد او ، خاطراتش را تکرار می کردم تا اینکه ... روزی به محل کارم آمد از دیدنش خوشحال شدم و از هم صحبتی با او لذت میبردم🥰 دوباره باردار شده بود و باز هم شاکی☹ و باز هم نالان اینبار بهانه اش سنش بود اوضاع اقتصادی اش بود ناتوانی جسمانی اش بود ولی من چیز دیگری در چشمانش میدیدم🥰 نگاه خدا را می دیدم که فقط جز خیر و برکت برای بنده اش نمیخواست😍 دوباره یادآوری کردم که کفر نگوید وقتی خدا به او روی کرده است. شاکر باشد که حکمتی را که برای او رقم خورده بپذیرد و چقدر راحت حرفهایم را پذیرفت😊 و من از اعتمادش به خودم، احساس غرور میکردم . و هربار که از اتاقم بیرون میرفت وجود خداوند را در قلبم بیشتر و بیشتر احساس میکردم🥰 آری خدا در قلب من بود و در چشمان او🥰 پایان 🌼مرکز مردمی نفس سبزوار🌼 https://eitaa.com/nafas110530
📚📚 مرکز مردمی نفس 📚📚 سلام ☺️،به منظور سهولت در انتخاب مطالب کانال و همچنین داستانهای زیبا و واقعی و آموزنده کانال، شما میتونید داستان 👇یا هر کدوم از موضوعات آبی رنگ پایین رو انتخاب کنید، بعد از اون، در صفحه پایین گوشی خود دو فلش کوچیک میاد. با زدن به هر کدوم از فلش ها، قسمت مورد نظر داستان خود را انتخاب کنید و از خواندن داستان های واقعی کانال لذت ببرید. مطالب مفید دیگر کانال هم در ادامه آورده شده است.☺️ کانال نفس رو به دوستان خود هم معرفی کنید. ؟ 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سوالات متداول 👶👧مرکز مردمی نفس سبزوار 👶👧 https://eitaa.com/nafas110530
📚📚 مرکز مردمی نفس 📚📚 سلام ☺️،به منظور سهولت در انتخاب مطالب کانال و همچنین داستانهای زیبا و واقعی و آموزنده کانال، شما میتونید داستان 👇یا هر کدوم از موضوعات آبی رنگ پایین رو انتخاب کنید، بعد از اون، در صفحه پایین گوشی خود دو فلش کوچیک میاد. با زدن به هر کدوم از فلش ها، قسمت مورد نظر داستان خود را انتخاب کنید و از خواندن داستان های واقعی کانال لذت ببرید. مطالب مفید دیگر کانال هم در ادامه آورده شده است.☺️ کانال نفس رو به دوستان خود هم معرفی کنید. ؟ 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 سوالات متداول 👶👧مرکز مردمی نفس سبزوار 👶👧 https://eitaa.com/nafas110530