باتَک
سهیل کتابش را بست:«اکبر! بگو باتک چی میشه؟»
اکبر سرش را خاراند:«باز چیزای الکی سر هم کردی؟»
سهیل خندید:«بگو نمیدونم. نخیر خیلی هم راستکیه»
اکبر شانههایش را بالا انداخت. روی نیمکت پارک نشست:«لابد بانکه، تو میگی باتَک»
سهیل کتاب را روی نیمکت گذاشت. روی وسیلهی ورزشی دراز کشید:«یه راهنمایی میکنم. از هر طرف بخونی همونه.»
سهیل دستش را پشت سرش گذاشت:«اون که درده. خودت بگو ببینم چیه؟»
سهیل گفت:«کتاب منو بگیر دست راستت.»
اکبر کتاب را برداشت.
_ حالا بگیر دست چپت.
اکبر گفت:«یعنی چی؟ جواب اون چی میشه؟»
سهیل خندید:«دیدی؟ از هر طرف بگیری کتابه. پس میشه کتاب»
#داستانک
#خالقی
نمایشگاه انجمن باغ گردو
باتَک سهیل کتابش را بست:«اکبر! بگو باتک چی میشه؟» اکبر سرش را خاراند:«باز چیزای الکی سر هم کردی؟» س
در باغچه داستانک اعضا مشغول نوشتن داستانک های جذاب با موضوع کتابند
جای شما خالی نباشد بفرمایید داستانک نویسی😎
نمایشگاه انجمن باغ گردو
نقاشی #کتاب
در باغچه نقاش باشی هم همه در فکر کتابند.
دلیلش را در کانال جشنواره بخوانید☺️
کانال جشنواره👈 @Festivals
نمایشگاه انجمن باغ گردو
#تمرین #دیالوگ #مونولوگ #ایده #داستان #کتاب_العشرة #شعر_کودک و هرآنچه به ذهنتون میرسه ببارید🌺🙏
تمرین در باغ گردو هم شروع شد.
💢 موقعیت حوادث
🔅حوادث داستان را به دو دسته، یعنی حوادث طرحی یا اصلی و حوادث بسط دهنده یا فرعی تقسیم میکنند.
✅ حوادث طرحی یا اصلی : حوادثی که وجودشان برای طرح داستان ضروری است. این حوادث، همان رشته وقایعی هستند که در فکر نویسنده به هم گره خوردهاند و بر روی هم طرح داستان را به وجود آوردهاند و چنانچه طرح داستان، طرح در خور و جامعی باشد، حذف یا تغییر هر یک از آنها، داستان را پاک دگرگون خواهد ساخت.
✅ حوادث فرعی: حوادث کمکی هستند و نویسنده به یاری آنها طرح داستان را گسترش میدهد. حلقههای آن را که همان حوادث اصلی باشند به هم میپیوندد. یا با استفاده از آنها راه را برای وقوع حوادثِ اصلی هموار میکند، یا آنها را کامل میکند. این حوادث در درجهی دوم اهمیت هستند و حذف یا تغییر هر یک از آنها تغییری اساسی در داستان نخواهد داد.
#کتابهنرداستاننویسی
#آموزش
@nahal313
⭕️ معمولا همه تصور میکنند که اطناب به معنی استفادهی بیش از حد از توصیف،روایت،گفتو گو و اسناد و مدارک است. البته این درست است، اما اطناب غیر مستقیم و ظریف دیگری نیز وجود دارد: استفادهی نابجا و غیر ضروری از قیود و صفات
⚠️ نباید از قیودی که معنی فعل را تقویت نمیکند استفاده کرد. قیود زاید مزاحم جمله است.
مثال:«مشتش را سفت به هم فشرد»
«به سرعت، دوان دوان از خیابان گذشت.»
♻️ وقتی کسی مشتش را به هم میفشرد، محکم فشار میدهد و نه شل و ول. و کسی که دوان دوان از خیابان میگذرد، حتما سریع میگذرد. سرعت جزء ذات دویدن است.
✅ اگر از فعل به هم فشردن و دویدن به نحوی مؤثر استفاده کنیم، نیازی به تأکید اضافی نداریم.
🔰 تأکید اضافی معنی بیان دقیق نویسنده را عوض میکند.
#کتابدرسهاییدربارهیداستاننویسی
#آموزش
@nahal313
سلام و احترام
با تشکر از استاد بزرگوار و همگروهی های محترم
مدت کوتاهی از حضورتون مرخص میشم
إن شاالله اگر عمری بود برمیگردم
چقدر این پیام ارزشمنده.
واقعا همه ما باید در کار گروهی و تشکیلاتی به مجموعه و اعضا احترام بگذاریم.
خروج ناگهانی و بدون اطلاع و احترام بوی خوبی ازش برداشت نمیشه.
از این مدیر ارجمند و پرتلاش بابت تلاش ها و عملکرد خوب شان متشکریم.
البته ایشون در یک قسمت مخصوص از باغ گردو مشغول فعالیت هستند که بعدا خواهم گفت.
🍀 دستچین کردن حوادث
💢 نویسنده در بدو امر به واقعهی عمدهی داستان میاندیشد، سپس حوادث دیگری را در پیرامون آن گرد میآورد و مجموعهای میسازد که همان طرح یا نقشهی داستان است.
🔰 در این کار، انتخاب صحیح و دقیق حایز اهمیت است. چون حوادثی که انتخاب میشوند باید با خصوصیات اشخاص و نیز اوضاع و احوال داستان سازگار باشند.
🔶 در مَثَل، اگر نویسنده بخواهد نظر مساعد یا همدردی یا نفرت خواننده را نسبت به شخصیت داستان جلب کند باید او را چنان بیارایدو در چنان حوادثی شرکت دهد که واکنش او طبیعی بنماید، لباس اشخاص ، متناسب با مقتضیات فصل باشد؛ در توجیه وقوع هر حادثهای علل و جهات کافی موجود باشد؛ و هر حادثه در شرایط و اوضاعی که روی میدهد طبیعی بنماید.
#کتابهنرداستاننویسی
#آموزش
@nahal313