eitaa logo
❤️کانال شهید یوسفی ان‌شاءالله نظری کنه به ما❤️
57 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
52 فایل
هدف این کانال، متوسل به شهید یوسف الهی نشر مطالب کانال بدون لینک مجاز نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
459.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼🍁🌼🍁 🍁🌼🍁 🌼🍁 🍁 🔴✔️آیت الله حق شناس: . 💟⇦•وقتی جوان برای بلند می شود ؛ اما خوابش می آید و سرش به این طرف و آن طرف می رود، چانه اش پایین می افتد، درهای آسمان را باز می کند و خطاب به می فرماید 💥🦋« انظروا الی عبدی. یعنی به بنده من نگاه کنید ! » 📌خداوند علی اعلی افتخار می کند که ، ببینید این بنده من کاری را که بر او نکرده ام چگونه به جا می آورد. پروردگار می فرماید به او چیز مرحمت_میکنم : 1⃣⇦•اول اینکه موفق به اش می کنم. موفق به و قاطعش می کنم. 2⃣⇦•دوم اینکه را می آمرزم و 3⃣⇦•سوم اینکه وسیعی نصیبش می کنم. . 🌓 ! . ☑️🔻خیلی سفارش شده به و وقرآئت قرآن در دل شب. .🌟🌨ولی اگر یک حال نماز و دعا هم نبود، کسی بیدار شد ولو نشسته و چای خورده است، همین خوب است، خود بیداری شب، اثر دارد. 😇 . 🔆🔅 بنشین، یک کم در خدا فکر کن، در خودت فکر کن که من کجا بودم؟ کجا آمدم؟ به کجا می روم؟ کی من را اینجا آورد؟ همین را فکر بکنی، برایت کافی است.🧐⁉️ . 🍁🍂ببین حال تو چه می شود؟ خدا می داند. در مورد فکر کن به خدا بگو: « من را فريب داد. نمی خواستم مخالفت تو را بکنم». 🎤 آیةاللّه ناصری حفظه لله ❣ جْ❣
گفتن بر سر (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: هرگاه پهن مى شود، فرشته در اطراف آن حضور پیدا می کنند. چون بنده بگويد: « » فرشتگان مى گويند: «، به غذايتان بركت دهد!» سپس به مى گويند: «اى فاسق! بيرون شو. تو بر آنان، راه تسلّط ندارى». 📚 كافى ج۶ ، ص۲۹۲ ، ح۱ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ نشر‌معارف‌شهدا‌درپیامرسان‌ایتا🇮🇷👇 ••••••••••♡♡♡♡•••••••••••🆔 https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a ••••••••••♡♡♡♡••••••••••• ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 📖 📝 🔻 🔹سلیمان به فکر بنای 🕌 در سرزمین بود تا اسباب عبادت🤲🏻 و تقرب به خدا را فراهم سازد.☑️ 🔸سلیمان ساخت این بنا را به پایان رساند✔️ و آنگاه که دلش از احداث این بنای رفیع آرام😌شد✔️ ↩️ به قصد انجام فریضه‌الهی 🕋 به همراه اطرافیانش و گروه زیادی 👥عازم سرزمین شد. 🔹سلیمان چون به آن سرزمین رسید و و خود را به پایان رسانید✔️، ↩️سپس آماده حرکت شد و سرزمین حرم را به قصد یمن ترک کرد و وارد صنعا شد، 👈🏻 در آنجا و مشقت 😪 💧پرداخت و چشمه‌ها و چاههای زیادی را کاوش کرد ولی به آب 🤷🏻‍♂️ ❌ ↩️و سرانجام به کمک 🕊روی آورد. 🌸دید روزی آن رسول انس و جان      🍃 بین مرغان نیست از هدهد نشان 🌸گفت از هدهد اگر یابم خبر       🍃 یا که بینم گشته جایش مستقر 🌸می نمایم کیفری سخت و عذاب       🍃 یا کنم ذبحش به جرم ارتکاب 🌸یا برای غیبت عذری آرد او        🍃بهر توجیهش نماید گفتگو 🔸سلیمان که از یافتن آب 😔 شده بود از خواست تا او را به محل آب💧 راهنمایی کند، اما متوجه شد. 🔹سلیمان ناراحت شد و ✋🏻 یاد کرد که او را به سختی ⛓ کند، مگر اینکه دلیل روشنی برای غیبت خود بیاورد.✅ ☝️🏻اما هُدهُد کرده بود و پس از لحظاتی⏳ بازگشت و برای تواضع نسبت به سلیمان سَر و دُم خود را پائین آورد. ↩️سپس چون از 😠 بیم داشت، نزد او رفت و برای جلب رضایت او گفت؛ ✨ من که تو از آن .❌ من رازی را کشف کرده‌ام که موضوع آن بر شما پوشیده مانده است. 🔸این خبر، تا حدودی ➖، ↩️سپس سلیمان از هدهد خواست که هرچه زودتر داستان📜 خود را به طور مشروح بیان کند.✔️ 🕊 ؛ من در مملکت سبا زنی🧕🏻 را دیدم که حکومت آن دیار را در اختیار خود دارد. 🧕🏻وی 👈🏻از هر نعمتی برخوردار و 👈🏻 دارای دستگاهی عریض و 👈🏻 تختی عظیم است، 💢ولی 😈 در آنها نفوذ کرده و بر آن قوم ملسط گشته و چشم و گوششان را بسته🤦🏻‍♂️ و آنان را از راه راست است.😔 ✋🏻من ملکه و قوم او را دیدم👀 که بر خورشید☀️ سجده می کنند. 😟 من از مشاهده این منظره سخت ناراحت 😔شدم و کار آنها مرا به وحشت انداخت. ☝️🏻 این قوم با این قدرت و شوکت سزاوار و شایسته است خدایی را بپرستند که از راز دلها♥️ و افکار🤔 آگاه است✅ و او و است. 👤 ابوحنیفه از امام صادق علیه السلام پرسید؛ 🌿« سلیمان از بین پرندگان را انتخاب کرد؟»🤔 🌺 ؛ «چون (وجود) آب💧 را در زیرزمین تشخیص می دهد، چنانکه شما روغن را در شیشه می بینید. ادامه دارد..... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ نشر‌معارف‌شهدا‌درپیامرسان‌ایتا🇮🇷👇 ••••••••••♡♡♡♡•••••••••••🆔 https://eitaa.com/joinchat/2028601538C14264c1e4a ••••••••••♡♡♡♡••••••••••• ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 📖 📝 🔻 🔹چون شیطان سخن 🧕🏻 را شنید فرصت را غنیمت شمرد و به گمراهی او امیدوار گشت.😈 ⏪ سپس اوصاف ▪️جوانی ▪️شادابی😄 ▪️سلامت ▪️و صحت ایوب را بیان داشت،☑️ 👈🏻 نعمت سرشار او را یادآور شد 👈🏻و به ذکر مصیبت های او پرداخت😔 ☝️🏻و آتش🔥 غمهای نهفته را در همسر ایوب شعله ور کرد و او را و 😢 ساخت. 🔸در این جا بود که آن زن فریاد کشید و بی تاب شد. 😫 😈شیطان که دید تدبیرش کارگر افتاد، بزغاله ای را پیش او آورد و به او گفت، ✋🏻 اگر ایوب این را به دست خود ذبح 🔪کند و را به هنگام ذبح آن نبرد❌ از تمام بیماریها و رنج ها . 🧕🏻 همسر ایوب پیش شوهر خود رفت و چنین کرد و گفت؛ ☝️🏻تا کی خداوند تو را در عذاب نگه می‌دارد؟🤨 💰 ثروتت کجا رفته؟!😟 👥 فرزندان، دوستان و یارانت کجایند؟😣 ✨جوانی عزت و جلال تو کجا رفت؟! 🍃 ؛ براستی که تو را فریب داده است.🤦🏻‍♂️ ☝️🏻 آیا بر از دست رفته من گریه میکنی و برای جان سپرده مینالی؟⁉️ 🧕🏻 ؛ چرا از خدا نمیخواهی که اندوه تو را برطرف سازد و بلای تو را برگرداند؟!🤔 🍃 ؛ چند سال در نعمت و شوکت زندگی کرده‌ای؟! 🧕🏻 ؛ هشتاد سال. 🍃سپس ؛ چند سال است که در سختی و محنت بسر می بری؟! 🧕🏻 ؛ هفت سال. 🍃 ؛ من شرم میکنم😓 که از خدای خود بخواهم بلای مرا دور سازد، ☝️🏻زیرا هنوز مدت عذاب و بلا با دوران سلامت و خوشی من برابر نشده است.❌ 🤔فکر میکنم که ضعیف گشته و دلت ❤️از تحمل امتحانات الهی به تنگ آمده است☹️. ☝️🏻اگر از بستر بیماری برخاستم و نیروی پیشین خود را بدست آوردم، با تو را کیفر میدهم✔️. ☝️🏻 از امروز بر من حرام🚫 است که از دست تو آب و غذا بگیرم و تو را به کاری وادارم. هم اینک از من 😒 تا خواست و مشیت خدا به انجام برسد. ادامه دارد.... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
📘 📖 📝 🔻 🔹هنگامی که 🧕🏻باردار شد گفت؛ ✨«پروردگارا آنچه در شکم خود دارم کردم☝️🏻 تا آزاد شده از مشاغل دنیا 🌍و پرستشگر🤲🏻 تو باشد. 🍃پس از من بپذیر که تو خود شنوایی. 🔸 پس چون فرزندش را بزاد ؛ ✨ پروردگارا من دختر زاده‌ام، خدا به آنچه او زاییده داناتر🧐 بود. 👦🏻پسر چون دختر👧🏻 نیست، ❌من نامش را میگذارم و او و فرزندانش را از رانده شده، به تو پناه میدهم. ⬅️پس پروردگارش وی را با حسن قبول کرد😊 و او را بار آورد و را سرپرست وی قرار داد✅ *-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-* 🔻 🧕🏻همسر زکریا بود. ☝️🏻 او از فرزندان ماتان که در آن زمان مهتری بنی اسرائیل را در اختیار داشت بود و را در خانه زکریا تربیت کرد و از او سرپرستی نمود.☑️ 🔹یکروز زکریا طبق برنامه📋 معمول به رفت تا به نماز 🤲🏻و انجام فرائض بپردازد. ⬅️سپس به قصد احوال پرسی وارد شد و او را غرق دریای تفکر🤔 و عبادت خدا🤲🏻 یافت، 🔸زکریا ناگهان در مقابل مریم دید که موجب تعجب و حیرت😲او شد ☝️🏻زیرا میوه های آن تابستانی بود، حال آنکه در آن موقع زمستان بوده و بعلاوه زکریا در شگفت بود که چگونه و 👤 این میوه ها نزد مریم آورده شده است. 🔹از روزی که 📔در معبد درباره به قرعه پرداختند و قرعه به نام آمد☝️🏻 و او مریم را تحت سرپرستی خود درآورد، ⬅️ تا امروز مریم در غرفه و محراب خود بوده و با اطرافیان👥 ارتباطی نداشته❌ و از اجتماع جدا شده بود. ☝🏻حتی از روزی که برای وفای به نذر خود، او را به معبد آورد تا به خدای خویش تقرب جوید، تا به آن روز نتوانسته بود یک مرتبه به ملاقات فرزندش نائل آید، ☝️🏻پس این از کجا بدست مریم رسیده است؟🤔 ☝️🏻و این موضوع غریب چگونه اتفاق افتاده است؟!🤔 🔹و در سوره داستان📕 کفالت آن حضرت از مریم دختر عمران چنین آمده است؛ 🌿«... و زکریا کفالت مریم را به عهده گرفت و هرگاه زکریا به محراب نزد مریم می رفت نزد او می یافت😲، 🍃 ؛ ای مریم این روزی تو از کجا آمده؟⁉️ 🧕🏻✨ ؛ ☝️🏻از پیش خداست که خداوند هرکه را خواهد بی حساب روزی میدهد.😊» ✨ ؛ ✋🏻ای زکریا! چرا وحشت زده و متعجبی؟⁉️علت تعجب تو چیست؟🤔 🌸خدا به هرکس که بخواهد بی حساب و بدون واسطه روزی می دهد.😊 🌻میوه های تازه بودی نزد او     🌿میوه خوشمزه و خوش رنگ و بو 🌻در زمستان میوه از پاییز بود     🌿 فصل تابستان زمستان نیز بود ادامه دارد......... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ڪلیڪ ↩️ ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ ─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
1.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ دود دادن ⭕️ 🔸️در روایت داریم را تا ۷۰ منزل از خانه دور می کند. 🔸️سعی کنید در طول هفته یک الی دوبار در خانه کندر دود دهید... برای و بسیار موثر است. https://eitaa.com/joinchat/1782382904C4d9cd94bb9 کانال معرفتی و اخلاقی 🆔️ @rafe_ahobhe