eitaa logo
مُـبلِـغِ مَجـٰازے
481 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
136 فایل
بصیرتی، تربیتی، فرهنگی،مذهبی،تاریخی و سیاسی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ | آن‌سوی معبر 🔺️ بخش دفاع مقدس پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت ایام سالگرد شهادت سردار علی چیت‌سازیان، نماهنگ «آن‌سوی معبر» را منتشر می‌کند. 📥 سایر کیفیت‌ها👇 http://farsi.khamenei.ir/video-content?id=41051
✅ عشق او استاد علی صفایی حائری وقتی که عشق های کوچک‌تر، معشوق های محدود تو را به کارهای بزرگی کشیدند و بیستون ها را به پا کردند، چطور می شود عشق او کارهای بزرگتری به وجود نیاورد و بارهای سنگین تری را تحمل نکند؟ 📚 تربیت کودک/ ص ۱۱ Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
✅اين‌ها، كارهايى است كه بايد هميشه با آن‌ها باشى: 🔶استاد علی صفایی حائری: اين‌ها، كارهايى است كه بايد هميشه با آن‌ها باشى: -بيدارى شب و جمع‌بندى كارهاى روز و برنامه‌ريزى براى فردا... - احسان و اطعام و گذشت، آن‌هم بدون تكلّف و با حساب - انس با خدا و تضّرع و محاسبه‌ى كارها با عنايت‌هاى خدا و مقايسه‌ى اعمال خود،با نعمت‌هاى او. - انس با قرآن و قرائت بسيار تا زمينه‌ى آشنايى با معنا و روح قرآن فراهم شود. - انس با حديث و كلام معصوم تا به احاطه برسى و به جمع‌بندى احاديث موفق شوى. - فقه به معناى وسيع تفقّه در دين، نه آشنايى با احكام،به تنهايى. - آشنايى با گذشته و حال و درك وضعيت و موقعيت كنونى و بينش تاريخى، اجتماعى، سياسى - و عهده دارى كارهاى بزرگ و همت بسيار. 📚 نامه های بلوغ، صفحه 44 Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
✍ برشی از کتاب "عمار حلب" زندگی نامه #شهید_محمد_حسین_محمد_خانے جوانی امروزی ، دانشجو،هیئتی وحزب اللهے و... ✍خلاصه با ممدحسین و رفیقای کار درستش دم خور شدم و پایم به هیئت باز شد. خدا خیرشان بدهد. لنگہ ی ممدحسین توی ایران پیدا نمی شود. آدم همه چیز تمامی بود. یک تنه همه را اداره می‌کرد؛تزئینات و تبلیغات و تدارکات. اگر هم کسی لایی میکشید خودش می آمد جای او می ایستاد و خدمت می‌کرد. الحق که کباده ی این کار را بی گله و شکایت به دوش می کشید و دم نمیزد. آدم مثل چاله میماند دیگر. ممد حسین بیل اول را که ریخت هوا خواهش شدم. 📚 #عمار_حلب صفحہ ۱۲ Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313 #مُبـَلغِ_مَجــٰازی
مُـبلِـغِ مَجـٰازے
✍ برشی از کتاب "عمار حلب" زندگی نامه #شهید_محمد_حسین_محمد_خانے جوانی امروزی ، دانشجو،هیئتی وحزب الله
✍ برشے از کتاب "عمّار حَلب" زندگے نامه 📝 بہ قلــم مـحمـدعـلـے جـعفری 🏴دهه محرم به زیارت عاشورا ی صبح خیلی مقید بود با تمام خستگی باید میرفتیم. اگر هَمَّت محمد حسین نبود من به شخصه نمی رفتم. با موتور دو تَرکه سہ تَرکه می رفتیم مسجد اَرگ ، پای زیارت عاشورای حاج آقا مهدوی نژاد. عجیب محمد حسین را می گرفت. حالش متفاوت بود. آدابی داشت برای خودش. درخیمہ، تویِ آن اتاقی کہ کتیبه وعلم و پرچم زده بود ، اصلا نمی خوابید. احتــرام می گــذاشـت. حتی باپیراهن مشکےِ سینہ زنی اش نمی رفت دستشویی. خیلی وقت ها می گفت: کہ اگر کتیبه های هیئت را باخواندن زیارت عاشورا زدید ، آن وقت مجلس میگیرد. یک بار خیلی جدی به من گفت اگر یه شب چند تا مجلس داشتی ، نکنہ بگی تو مجلس اول صدام رو نگه دارم! خودت رو خرج امام حسین(ع) کن! اصلا تکیه کلام او این بود:"خودت رو خرج امام حسین(ع) کن.معلوم نیست از این مجلس ، بہ جلسہ بعدی برسی!" خودش خیلی وقتها با صدای گرفته هم روضه می خواند فکر این را نمی کرد که ممکن است بگویند چقدر صدایش بد است. می گفت که الان وظیفه ام روضہ خواندن است حتی باصدای گرفتہ. آخرهای روضہ هم نصیحت میکرد: "رفیق نکنه جا بمونی! نکنه ارباب تو رو نخره! نکنہ رو سیاه شی! اگہ نخره آبروت میره." 📚 صفحہ ۶۶،۶۷ Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
💠 آثار توسل به سیدالشهداء در سیره ی علماء  🔻يک بار مرحوم علامه طباطبايي يک نفر از ايشان سوال کرد که آقا البته اگر دلتان مي خواهد جواب بدهيد. چه شد که شما علامه طباطبايي شديد؟ ايشان فرمودند: نماز شب و رابطه با ابي عبدالله الحسين(ع). چون به علم و درس خواندنشان اشاره اي نکردند چون درس و علمشان در همين فضا بوده. ☑️ يعني نماز شب و رابطه با سيدالشهداء(ع) و گريه بر ابي عبدالله(ع)حتي در تنهايي اين قدر به آدم نور مي دهد که به جاي انتقال الفاظ از کفايه و مکاسب و کافي نور به انسان منتقل مي شود و يک نگاه ديگري نسبت به قرآن و نهج البلاغه پيدا مي کند. ✍حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسین انصاریان بہ نقل از علامه شید مرتضی مطهری جلسہ ۳۷ شرح نهج البلاغه. Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 تبیین و تحلیل | چرا ماهیت ۱۶ آذر ۱۳۳۲ یک حرکت ضدآمریکایی است؟ 🏷 به مناسبت #روز_دانشجو 🔍 متن کامل را از اینجا بخوانید👇 http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=41086
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰به مناسبت سالروز درگذشت نلسون ماندلا ✅دکترموسیٰ نجفی : آیا سیاستمداران ما می توانند سخن ماندلا را تکرار کنند ؟! Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313 #مُبـَلغِ_مَجــٰازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥دختر شهید مدافع حرم ،موسی کاظمی: آرزوی بزرگی ندارم فقط میخوام بابام برگرده! . . #دختر_شهید #دختر #دختر_اسلامی #شهید #خانواده_شهید #آرزوی_دختر_شهید #مدافع_حرم #دفاع_از_حرم #موسی_کاظمی #افسران_جنگ_نرم . ✍ #مُبـَلغِ_مَجــٰازی Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📖 متن کامل کتاب پاسخ‌های رهبر انقلاب به پرسش‌های دانشجویان در ۹ دیدار؛ انتشارات انقلاب ‌‌اسلامی 📥 دریافت👇 http://book-khamenei.ir/uploads/porsesh.pdf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بهشت زهرای تهران ، مزاری وجود دارد که علی رغم شناسایی شدن صاحب آن ، در گمنامی کامل بسر می برد. صاحب این مزار هم عکس دارد و هم نام پدر و تاریخ تولد و عروجش مشخص است اما نامی ندارد. برای زیارت این تربت مقدس ، باید به این آدرس مراجعه نمایید: قطعه 24 - ردیف 125 - شماره 5 بر فراز مزار این شهید گمنام ، بخشی از وصیت نامه او به این شرح نگاشته شده است: خدمت پدر و مادر عزیز و گرامی و خواهران و برادران عزیزم سلام رسانده و امیدوارم خدا را هیچ موقع فراموش نکنید. ای مادر که مرا در دامان خود پرورش دادی و شب و روز برایم زحمت کشیدی ، سعی کن همچون زینب در مرگ فرزندت صبور باشی و این را بدان که آخرین راه مردن است ، چه بهتر آن که در راه اسلام شهید شوم. من ننگ می دانم ، مرگ آن کسی را که در رختخواب بمیرد. ای مادر و پدر گرامی مرا تشییع جنازه نکنید که از روی هزاران شهیدی که بی هیچ ، تشییع جنازه ای جانشان را فدای انقلاب کردند شرمنده ام. بر روی سنگ قبرم نامم را ننویسید . می خواهم همچون ده ها هزار شهید دیگر گمنام باقی بمانم. اگر خواستید فقط این جمله را بنویسید : پر کاهی تقدیم به آستان کبریای الله ... ای برادران و خواهران و دوستان. برایم گریه نکنید که دشمن خیال می کند ضعیف هستید. به دشمن بگویید که اگر پیکرم را صد پاره کنند ، اگر پاره های آن را هم بسوزانید و اگر خاکستر مرا به دریا بریزید در دل موج خروشان دریا صدایم را خواهید شنید که فریاد می زنم اسلام پیروز است ، ستمگر نابود. والسلام..... 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🇮🇷 eitaa.com/namazi_313
💔💔🍂 #شهـــــادتـــــ دستِ خود ماست👌 چندماه قبل از شهادت💔 #محمودرضا یک شب خواب #شهیدهمت را دیدم🙂.دیدم دقیقا در موقعیتی که در پایان بندی اپیزودهای مستند(سردار خیبر)نشان میدهد☺️.با بسیجی‌هایی که کنار ماشین تیوتا منتظر #حاج‌همت هستند تا با او دست بدهند☺️ایستاده‌ام #حاج‌همت با قدم‌های تند آمد😊و رسید کنار تیوتا🙂من دستم را جلو بردم.دستش را گرفتم و بغلش کردمهنوز دست #حاج‌همت توی دستم بود که به او گفتم🙂 دست مارو هم بگیرید🙁منظورم شفاعت برای باز شدن باب شهادت🕊 بود #حاج‌همت گفت: دست من نیست و دستم را رها کرد🍂از همان شب تا مدتی ذهنم درگیر این موضوع شده بود😣 که چطور ممکن است دست شهدا در برآوردن چنین حاجتی باز نباشد😒فکر می‌کردم اگه چنین چیزی دست شهدا نیست😒پس دست چه کسی است؟!😞تا اینکه یک شب که در منزل #محمودرضا مهمان بودم😊خواب را برای او تعریف کردم☝️خیلی مطمئن گفت راست گفته !!!😕دست او نیستبیشتر تعجب کردم😐بعد گفتمن در سوریه خودم به این نتیجه رسیده امو با یقین می‌گویم☝️هرکس شهید شده💔خواسته که شهید بشود☝️☺️شهادت شهید فقط دست خودش است👌☺️ کتاب #توشهید‌نمی‌شوے💔 به راویت برادرشهید #محمودرضا‌بیضائے #سالروزــــ‌ولادت❤️ Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313 #مُبـَلغِ_مَجــٰازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 سلام به همگی ✋ قصد دارم باهم مهمون یکی از شهدای مدافع حرم بشیم سردار شهید ❣ ❣ اما هر روز یه قسمتهایی از ماجرای این شهید والامقام رو براتون میذارم. قسمت‌هایی که تقدیم حضور عزیزان میشه، برگرفته از مصاحبه با همسر محترم ایشون هست که در ادامه معرفی خواهم کرد. گفتم کلید در شهادت شکسته است. یا اندر این زمانه در باغ بسته است خندید و گفت: ساده مباش ای قفس پرست در بسته نیست بال و پر ما شکسته است این شعر حال روز ماست که روحمان زمین گیر دنیاست، وگرنه روح حاج حمیدها از همان ابتدا متعلق به این خاک و بند نبود که در بند شود و بماند. رفت سوریه و قول داد که محرم برمی گردد؛ البته گفته بود با پای خودش نمی آید، سرش می رفت قولش نمی رفت و الوعده وفا که آمد نه با پای خود بلکه بر دوش ملائک. به قافله شهدای مدافع حرم پیوست تا ثابت کند که هنوز در باغ شهادت فراخ است و باید قفس تن را شکست تا در بهشت ماوا گرفت و در این روزگار هم می توان «مختار حرم» بود و انتقام ظلم به ناموس شیعه را ستاند. در این میان نیمه حاج حمید که دیگر گمشده نیست و سالهاست که پیدا شده و در کنار این مرد آسمانی روزگار گذرانده در هجر همسر نه تنها بی تاب نیست بلکه با آرامشی مثال زدنی و صبری زینبی از اینکه حاج حمید به آرزوی دیرینه اش رسیده و آرامش یافته، خرسند است. در ادامه گفت وگوی بی تکلف و صمیمی با حاجیه خانم انجام شده که به رسم ادب هر روز قسمتی از آن رو تقدیم دوستان خوبم میکنم و ان شاء الله عزیزانی که میخونن با نشر اون در گروه هایی که هستن در ترویج و تبلیغ این فرهنگ ناب سهیم باشند @namazi_313
❣ #شهید_محمود_رضا_بیضائی همسنگر شهید : ️روزی به ایشان گفتم حسین آقا (محمود رضا)تو گوشیت چی فیلم و عکسهایی داری فورا بدون واهمه گوشی را داد واقعیتی که الان جدا از مسایل خانوادگی از چک شدن گوشی واهمه داریم، گوشی پر بود از فیلم های کوتاه از سخنرانی های مقام معظم رهبری. #حسین_نصرتی #اللهم_ارزقنا_توفیق_شهادت_فی_سبیلک Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313 #مُبـَلغِ_مَجــٰازی
970921__دیدار_جمعی_از_خانواده‌های.mp3
10.56M
🎙 بشنوید| صوت سخنرانی رهبرانقلاب در دیدار جمعی از خانواده‌های شهدا. ۹۷/۹/۲۱ 💻 @Khamenei_ir
مُـبلِـغِ مَجـٰازے
•♥️🇮🇷• تا صدای اذان از گلدسته‌ها بلنده ناامیدی گناه کبیره است... #ایران 🇮🇷 #حجاب 🧕 #شهید_عرفانی
🔰 روایتی از حاشیه‌های دیدار خانواده‌های شهدا با رهبر انقلاب 🌱 خانه‌ات شهیدآباد است! 👤 محمدرسول ملاحسنی           ✍ نویسنده‌ی کتاب «یادت باشد»   ⚡ سین اول 🔻 ساعت هنوز چند دقیقه‌ای به ۹ مانده است؛ مهمان‌ها پیش از ورود به حسینیه پذیرایی می‌شوند؛ خیلی ساده: یک شیرینی گل‌محمدی و یک لیوان شیرکاکائو. اصراری هم نیست که حتماً هر نفر یک شیرینی بخورد! برای همین، آن‌هایی که از راه دور آمده‌اند، چندنفر چندنفر نشسته‌اند و دارند به اسم صبحانه از خودشان حسابی پذیرایی می‌کنند! کمی جلوتر، خادم‌های حسینیه (اصرار دارم بگویم خادم، چون اینجا حسینیه است و هرکس خدمت می‌کند خادم) با ادب مهمان‌ها را راهنمایی می‌کنند. 🔍 ادامه را در آدرس زیر بخوانید👇 http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=41140
📝 متن بیانات امروز رهبرانقلاب در دیدار جمعی از خانواده‌های شهدا منتشر شد. ۹۷/۹/۲۱ 🔍 بخوانید👇 http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=41142
‌ 🌷 خانه‌ات، شهیدآباد است! ‌ 🔆 چهار شنبہ صبح ۲۱ آذر ماه ۱۳۹۷، (ره) میزبان جمعی از بود؛ هم خانواده‌ی شهدای و هم خانواده‌ی شهدای . ‌ 📝 آقای محمدرسول ملاحسنی، نویسنده‌ی کتاب نیز به حاشیه‌نگاری از این دیدار پرداخته. 📕 کتاب «یادت باشد» روایت زندگی شهید. حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر شهید است که رهبر معظم انقلاب درباره‌ی آن گفته بودند باید ماجرای قهرمانان آن در ثبت شود. 🔻حاشیه‌ی دیدار (بخش اول)👇 ‌‌ 🕰 سین اول ساعت هنوز چند دقیقه‌ای به ۹ مانده است؛ مهمان‌ها پیش از ورود به حسینیه پذیرایی می‌شوند؛ خیلی : یک شیرینی گل‌محمدی و یک لیوان شیرکاکائو. اصراری هم نیست که حتماً هر نفر یک شیرینی بخورد! برای همین، آن‌هایی که از راه دور آمده‌اند، چندنفر چندنفر نشسته‌اند و دارند به اسم صبحانه از خودشان حسابی پذیرایی می‌کنند! کمی جلوتر، خادم‌های حسینیه (اصرار دارم بگویم خادم، چون اینجا حسینیه است و هرکس خدمت می‌کند خادم) با ادب مهمان‌ها را راهنمایی می‌کنند. روبه‌روی جایگاه، طبق معمول شلوغ‌تر است. بین رفت‌وآمدها و تلاش مهمان‌ها برای پیدا کردن بهترین جا، اولین چیزی که خیلی به چشم می‌آید «سادگی حسینیه» است. من فکر می‌کردم اینجا فقط زمینش ساده است (داستان همان زیلوهای معروف آبی رنگ که همیشه همه‌جا با آقا هستند)، ولی اینجا آسمانش هم همین شکلی است؛ خبری از لوسترهای آن‌چنانی و گچ‌بری‌های خاص نیست. لامپ‌های مهتابی قدیمی با ترتیبی از نظم و بی‌نظمیِ کنار هم، آسمان اینجا را روشن کرده‌اند. آری، اینجا «حسینیه‌ی امام خمینی» است؛ به همین سادگی، که گاهی اوقات ساده بودن قشنگ است! ‌ 🌸 سین دوم ستون به ستون، جمعیت، آهسته‌آهسته صحن حسینیه را پُر می‌کند. پدران و مادران شهدا روی صندلی‌های دُورتادُور حسینیه، درست زیر پرچم‌های متبرک به نام ائمه نشسته‌اند. کنار من پدربزرگی همراه با نوه‌ی کوچکش ایستاده است. حدس زدم آن پدر باید پدر شهید باشد و آن پسر باید پسر شهید باشد. نوه اصرار داشت که جلوتر برود؛ همین‌طور هم شد و دست در دست پدربزرگ، از بین جمعیت، چند ستون جلوتر رفت؛ ولی آن‌قدر ازدحام بود که مجبور شدند چند قدمی برگردند و کمی جلوتر از ما بنشینند. بین همهمه‌ی جمعیت، هرکس با لهجه و البته شیوه‌ی خاص خودش، صلوات چاق می‌کند. با هر صلوات، جمعیت نیم‌خیز می‌شود ولی فعلاً خبری نیست. پسری که لباس رزم پدر شهیدش را پوشیده، هم‌ردیف محافظ‌ها، همسایه‌ی جایگاه اصلی ایستاده است و سعی می‌کند بی‌حرکت، چشم در چشم ما، ادای محافظ‌ها را دربیاورد! ‌ ✍ادامه دارد... Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
مُـبلِـغِ مَجـٰازے
‌ 🌷 خانه‌ات، شهیدآباد است! ‌ 🔆 چهار شنبہ صبح ۲۱ آذر ماه ۱۳۹۷، #حسینیه_امام_خمینی (ره) میزبان جمعی ا
‌ 🌷 خانه‌ات، شهیدآباد است! 📝 روایت دیدار صبح روز چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۷ ، خانواده شهدا با رهبر معظم انقلاب (بخش دوم) ‌ ⁉️ سین سوم سؤال پشت سؤال؛ پرتکرارترین سؤال این لحظه‌ها پرسش از ساعت است. وسط جمعیت هر چند دقیقه یک نفر بلند می‌شود و پاهایش را ماساژ می‌دهد. کاش یک نفر بود که می‌رفت پشت تریبون و شروع می‌کرد به نرمش دادن؛ مثل حیاط صحن باصفای دوکوهه، کنار حسینیه‌ی حاج همت، و اسم شهدا را می‌خواند: یک دو سه، و همه با هم می‌گفتند شهید! ‌ بچه‌ها جلوتر از همه، حوصله‌شان سر رفته است و مدام بین پدرها و مادرها، بین پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها دست به دست می‌شوند. همهمه‌ها خیلی بیشتر شده است. صندلی و میز معروف آقا را که می‌آورند، انگار همه‌چیز جدی می‌شود و این می‌شود همه‌ی دکور؛ به همین سادگی! ‌ 🌺 سین چهارم ساعت ۱۰ پرده کنار رفت؛ نه یک دقیقه زودتر نه یک دقیقه دیرتر! آرامِ دل خانواده‌های شهدا قدم به حسینیه گذاشت، همان‌جا بود که همه‌چیز به هم خورد؛ حتی آن پسری هم که می‌خواست ادای محافظ‌ها را دربیاورد، بی‌خیال شده بود و حالا رفته بود بالای نرده‌ها. جمله‌ی سردر جایگاه به‌صورت عملی تفسیر شد: «فَضّلَ اللهُ المُجاهدین عَلَی القاعِدین اَجراً عظیماً» ما جلو رفتیم؛ یعنی خودمان که جلو نرفتیم، جمعیت ما را با خودش جلو برد. انگار ذات با امام بودن همین است که همه با هم رشد می‌کنند و جلو می‌روند! وقتی شنیدم پسر شهید به پدربزرگش گفت: «بابا اومد» یکهو دلم لرزید. آنجا بود که فهمیدم آقا چقدر دختر و پسر دارد و چقدر فرزندان شهدا دلشان برای پدرشان تنگ شده است! ‌ 🌼 سین پنجم سکوت، مثل نور آفتاب دل‌انگیز پاییزی، همه‌جای حسینیه پهن شد. جمعیت، همراه آقا نشستند و قاری قرآن شروع کرد به تلاوت؛ از شهدا می‌خواند برای دل پدر و مادرها. آقا هم زیر لب آیات را زمزمه می‌کرد و با نگاهش به همه خوشامد می‌گفت؛ حتی به همان پسرهایی که روبه‌روی جایگاه، از دور دست تکان می‌دادند. بین تلاوت قرآن حواسم رفت به دوربین عکاس‌ها؛ یک قانون نانوشته‌ی اینجا همین است که عکاس‌ها که دوربین را بالا می‌گیرند، عکس شهدا هم بالا می‌آید. انگار همه می‌خواهند بگویند تنها نیامده‌اند؛ شهیدشان هم همراهشان آمده. اصلاً این حسینیه با شهداست که قشنگ است. ‌ صدای آشنای مداحِ مدیحه‌ی «عشق یعنی یه پلاک» چشم‌ها را آسمانی کرد. ذکر «یا صاحب الزمان» حاج که گُل کرد، صدای گریه‌ی بلند شد. روضه به حضرت که رسید، پدران شهدا هم دیگر ساکت نماندند و آقا هم همراهشان شد؛ چقدر در این حسینیه ذکر «یا حسین» با شهدا می‌چسبد! ‌ ✍ادامه دارد... ‌ Ⓜ️ eitaa.com/namazi_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا