eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی۱
265 دنبال‌کننده
583 عکس
681 ویدیو
238 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم سلام علیکم امام علیه السلام تسلیت و تعزیت ۱ - جنگ با تعالی ۲ - جنگ با معصومین علیهم السلام ۳ - جنگ با دشمن ۴ - جنگ با ۱ - اما با الله تعالی در دو مورد را از موارد جنگ با الله تعالی می‌داند : ۱ - خوردن ۲ - ۲ - جنگ با ائمه علیهم السلام مثل جنگ‌های صدر اسلام مثل جنگ احد و بدر و غیره مثل جنگ‌های علیه السلام مثل جنگ مثل جنگ امام علیه السلام در کرب و بلا همچنین جنگ‌های دیگر ۳ - جنگ با دشمن که جنگ با دو قسم است : ۱ - جنگ با دشمن ۲ - جنگ با دشمن ۱ - اما جنگ با دشمن درونی : که همان جنگ با هوای است که آن را می‌نامند ۲ - جنگ با دشمن همان است که این جنگ‌ها کما بیش زیادهستند مثل جنگ با شیاطین جنی و انسی کانال نشر خوبی‌ها https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم یا امیر المومنین علیه السلام سه چیز را می‌سازد : ۱- سخت ۲- ۳- سه چیز انسان را نابود می‌کند : ۱- ۲- ۳- زیاده در هرگز نباید سه چیز را از بدهیم : ۱- ۲- ۳- زندگی ما بر سه چیز استوار است : ۱- از دیروز ۲- از امروز ۳- به فردا سه چیز را هرگز نباید بشکنیم : ۱- ۲- ۳- و پیمان سه چیز را هرگز نباید : ۱- ۲- ۳- الحمدلله رب العالمین https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan
روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند در حالیکه طلا و و اشیاء گرانبها بهمراه داشتند. ✍پس رو کرد به جماعتی که در آنجا داشتند ( نیز در بین بود ) و سوال کرد : "خلیفه ی نبی و او چه کسی است؟" پس جمعیت حاضر ، را نشان دادند ، پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید : نامت چیست؟ ابوبکر گفت : نامم "" است راهب پرسید : دیگرت چیست؟ابوبکر گفت : نام دیگرم "" است. راهب سوال کرد : نام دیگری هم داری؟ ابو بکر گفت : "نه هرگز" پس راهب گفت : گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست. ✍ابوبکر گفت : دنبال چه هستی؟ راهب پاسخ داد : من بهمراه جمعی از مسیحیان از آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و ما این است که : از ی مسلمین چند بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان کند و اگر نتوانست سوالات مارا پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم. ✍ابوبکر گفت : سوالاتت را بپرس ، راهب گفت :باید به من نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت : در امانی ، پس سوالاتت را بپرس. ✍راهب سه سوالش را مطرح کرد: 1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟ *چه چیزاست که از آن نیست؟* 2)ما هو شئ لیس عندالله؟ *چه چیزاست که در خدا نیست؟* 3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟ *آن چیست که خدا آن را نمیداند؟* پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت : باید از کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ ماند پس بدنبال فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند : چه سوالیست که میپرسی؟ خدا همه دارد و همه چیز را میداند. ✍راهب نا گشته قصد بازگشت به روم کرد ، ابوبکر گفت : ای دشمن خدا اگر بر امان دادنت نبسته بودم را به خونت رنگین می کردم . ✍سلمان که ماجرا بود بسرعت خود را به امام (ع)رسانده و ماجرا را کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند. پس امام علی ع بهمراه پسرانش امام (ع )و امام (ع )میان جمعیت حاضر و با و تکبیر جماعت حاضر ، مواجه شدند. ✍ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس! راهب رو به امام علی (ع) کرده و پرسید : نامت چیست؟ امام علی (ع) فرمودند: نامم نزد یان *""* نزد مسیحیان *""ایلیا"* نزد پدرم *"علی"* و نزد مادرم *""* است. پس راهب گفت : نسبتت با نبی (ص) چیست؟ ✍امام (ع )فرمودند: او و پسرعموى من است و نیز او هستم. پس راهب گفت ، به بن مریم که و گمشده ی من تو بودی. پس به سوالاتم پاسخ بده و دوباره سوالاتش را مطرح کرد. ✍امام علی (ع) پاسخ دادند: فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا فلیس من الله لأحد و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک 🔹 *آنچه خدا ندارد ، و فرزند است.* 🔹 *آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است* 🔹 *و آنچه خدا نمیداند ، و همتا برای خود است* پس راهب با شنیدن این پاسخها ، امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت: "أشهد أن لا اله إلا الله و أن رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و الحکمة" ✳️به درستی که نامت در إلیا و در ایلیا و در علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر پیامبری، سپس تمام هدایا را به امام علی (ع) تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین تقسیم کرد. ⬅️ *پیامبر(ص)فرمود: هرکس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع)را نشردهد، مادامیکه از آن نوشته اثری باقیست ملائکة الله برای او می کنند* منبع : کتاب الإحتجاج مرحوم الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
رسیده ام که بگویم یاورِ عطشان سلام ، سلام و سلطان رسیده ام که پس از اینهمه مراحلِ دوری دوباره سر بگذارم به آستانِ تو جانان سلام کشته ی ، سلام زاده ی سلام میوه ی جانِ و ختمِ رسولان رسیده ام که بگویم، به اقتدار و سلامت رسیده اند به کویت، دوباره جمعِ نه خسته است دلی، نه شکسته حرمتی از ما نه بی تو هیچکسی، ناسزا شنیده ز عدوان نه چادری شده پامالِ این و آن، تَهِ نه معجری شده غارت ز و صغیران نه صورتی شده ، نه زده نه کسی زد، به کودکان و یتیمان نه کودکی به ، کنار راسِ تو دِق کرد نه دختری ز سفیری، شنیده لفظِ کنیزان به و سلامت رسیده ام ز رسانده ایم پیامت، به فقط بسنده به یک جمله میکنم ز که کاش بود در کنار اسیران □ □ □ تو هم بگو سخنی از خودت ز ساعتِ آخر چها گذشت به جسمت، بزیرِ سمِ ستوران چه شد که تکیه زدی تو، به های غریبی نشد بجای تو ، شود روانه ی به غیرِ طفلِ صغیرت که روی تو جان داد کسی جواب نمیداد، بر ندای تو مهمان اگرچه پیش پدر، نشود خواند مرا اشاره ای از دل، تراست ناله ای از جان به پیشِ چشمِ تو پرپر، که گشت گرفت جانِ مرا هم شبیهِ جانِ تو جانان مگو که یار نمانده، هنوز تو هست که جانِ خسته چو موری است، هدیه نزد