eitaa logo
نشر خوبی ها محمد مهدی۱
265 دنبال‌کننده
583 عکس
681 ویدیو
238 فایل
نشر خوبی ها
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم یا امیر المومنین علیه السلام موضوع : در یکی از چیزهایی که خیلی روی آن شده است داری و ادای امانت است همانطور که به محمد صلی الله علیه و آله و سلم معروف بودند اگر کسی شما را امین دانست و و و شماست که امانت را به او برگردانید چه آدم خوبی باشد و چه آدم بدی باشد امانت : ۱- گاهی عبارت است از : و پولی که مالک و صاحبش نزد شمای امین سپرده است تا بعداً بگیرد ۲ - گاهی عبارت است از : کاری که شما آن را قبول کرده‌اید که به نحو انجام بدهید و متصدی کاری شده‌اید یعنی : کاری را به شما واگذار کرده است و شما هم قبول و تقبل کرده‌اید الحمدلله رب العالمین https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan ۱۴۰۲/۷
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم یا امیر المومنین علیه السلام موضوع : در یکی از چیزهایی که خیلی روی آن شده است داری و ادای امانت است همانطور که به محمد صلی الله علیه و آله و سلم معروف بودند مثلاً : ۱- اگر شما و دکتر هستی و به شما مراجعه کرده است مریض شمای دکتر را امین دانسته است که به شما مراجعه کرده است و شما باید امانت داری کنید ۲- اگر شما هستید و کسی از شما غذا خریده است تا بخورد شما را حتماً امین دانسته است که از بین این همه آشپز به شما مراجعه کرده است پس شما باید امانتداری کنید ۳- اگر شما وکاسب کار هستید و کسی از شما چیزی خریده است شما را امین دانسته است که به شما مراجعه کرده است پس باید امانت داری کنید و خیانت نکنید چه مراجعه کننده : آدم خوبی باشد و چه آدم بدی باشد چون که بدی و خوبی دیگران با تعالی است همه ما این است که : در امانت داری کنیم و همه باید به وظیفه خود مان کنیم و کوتاهی نکنیم الحمدلله رب العالمین https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan ۱۴۰۲/۷
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم سلام علیکم السلام علیک یاامیرالمومنین و یا زهراء علیهما السلام پدرش : مصطفى عليه السلام و خاتم انبياء است و خداوند در وصف پدرش فرمود: يا احمد اما الا فلاك اى اگر بخاطر تو نبود هستى را نمى آفريدم . او فرستاده از سفراى الهى ، كل و هادى سبيل است . رمز و آفرينش افلاك و انجم به بركت وجود اوست در سايه او نظام اسلامى رشد كرد و بشر به واقعى رسيد. او مردى پاكدامن و مكه بود كه خداوند او را بر همه جهانيان بلكه بر همه انبياء و اوصياء برترى داد. الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan علیه السلام
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم سلام علیکم السلام علیک یاامیرالمومنین و یا زهراء علیهما السلام مادرش : زن سرشناس عرب ، كبرى بود. خديجه كبرى ، از خاندانى بود كه اغلب اعضايش متفكر و صاحب مقامات علمى بودند. خديجه از قبيله قريش ، صاحب مال و ثورت بسيار، داراى عالى و در خور نام زكيه ، پناه زنان و دختران بى پناه بود. به گونه اى كه بدين خاطر ام الاء يتامش ؛ مادر يتيمان مى خواندند. او به ثروت و شهرت و پاكدامنى و طهارت ، خواستگارانى بسيار داشت ولى به همه آنها پاسخ منفى مى داد، اما چون عليه السلام را فردى و راستگو يافته بود و آثار عظيمى از نجابت و در او سراغ داشت ، خود به وسيله پيام رسانى به او پيشنهاد داد و تقاضاى همسرى با او را كرد. خديجه به او گفت : اى پسر عم ! به خاطر خويشاوندى و نزديكى تو با من و داشتن شرافت ، دارى ، خوش و صدق در سخن ، به تو رغبت دارم و خواستار ازداوج با تو شده ام . او با مال و ثروت خود از دين محمد حمايت كرد و به جايى رسيد كه خداوند به وسيله براى او سلام مى رساند. پيامبر عليه السلام او را بسيار عزيز مى داشت و درباره اش مى فرمود: خديجه دختر خويلد از جمله چهار زنى است كه به كمال رسيده اند. الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 https://eitaa.com/nashrekhobyhakashan علیه السلام
روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند در حالیکه طلا و و اشیاء گرانبها بهمراه داشتند. ✍پس رو کرد به جماعتی که در آنجا داشتند ( نیز در بین بود ) و سوال کرد : "خلیفه ی نبی و او چه کسی است؟" پس جمعیت حاضر ، را نشان دادند ، پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید : نامت چیست؟ ابوبکر گفت : نامم "" است راهب پرسید : دیگرت چیست؟ابوبکر گفت : نام دیگرم "" است. راهب سوال کرد : نام دیگری هم داری؟ ابو بکر گفت : "نه هرگز" پس راهب گفت : گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست. ✍ابوبکر گفت : دنبال چه هستی؟ راهب پاسخ داد : من بهمراه جمعی از مسیحیان از آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و ما این است که : از ی مسلمین چند بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان کند و اگر نتوانست سوالات مارا پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم. ✍ابوبکر گفت : سوالاتت را بپرس ، راهب گفت :باید به من نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت : در امانی ، پس سوالاتت را بپرس. ✍راهب سه سوالش را مطرح کرد: 1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟ *چه چیزاست که از آن نیست؟* 2)ما هو شئ لیس عندالله؟ *چه چیزاست که در خدا نیست؟* 3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟ *آن چیست که خدا آن را نمیداند؟* پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت : باید از کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ ماند پس بدنبال فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند : چه سوالیست که میپرسی؟ خدا همه دارد و همه چیز را میداند. ✍راهب نا گشته قصد بازگشت به روم کرد ، ابوبکر گفت : ای دشمن خدا اگر بر امان دادنت نبسته بودم را به خونت رنگین می کردم . ✍سلمان که ماجرا بود بسرعت خود را به امام (ع)رسانده و ماجرا را کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند. پس امام علی ع بهمراه پسرانش امام (ع )و امام (ع )میان جمعیت حاضر و با و تکبیر جماعت حاضر ، مواجه شدند. ✍ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس! راهب رو به امام علی (ع) کرده و پرسید : نامت چیست؟ امام علی (ع) فرمودند: نامم نزد یان *""* نزد مسیحیان *""ایلیا"* نزد پدرم *"علی"* و نزد مادرم *""* است. پس راهب گفت : نسبتت با نبی (ص) چیست؟ ✍امام (ع )فرمودند: او و پسرعموى من است و نیز او هستم. پس راهب گفت ، به بن مریم که و گمشده ی من تو بودی. پس به سوالاتم پاسخ بده و دوباره سوالاتش را مطرح کرد. ✍امام علی (ع) پاسخ دادند: فإن الله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا فلیس من الله لأحد و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک 🔹 *آنچه خدا ندارد ، و فرزند است.* 🔹 *آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است* 🔹 *و آنچه خدا نمیداند ، و همتا برای خود است* پس راهب با شنیدن این پاسخها ، امام علی را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت: "أشهد أن لا اله إلا الله و أن رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و الحکمة" ✳️به درستی که نامت در إلیا و در ایلیا و در علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر پیامبری، سپس تمام هدایا را به امام علی (ع) تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین تقسیم کرد. ⬅️ *پیامبر(ص)فرمود: هرکس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع)را نشردهد، مادامیکه از آن نوشته اثری باقیست ملائکة الله برای او می کنند* منبع : کتاب الإحتجاج مرحوم الحمدلله‌رب‌العالمین کانال‌نشرخوبی‌ها🌹 @nashrekhobyhakashan https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم حضرت رضا(ع ) هنگامى كه حكومت (ششمين خليفه ) سقوط كرد، و حكومت سراسر قلمرو اسلام ، براى ماءمون (هفتمين عباسى ) استقرار يافت ، نامه اى براى (ع ) (كه در آن روز در مدينه بود) نوشت و در آن نامه ، آن حضرت را به خراسان دعوت كرد. حضرت رضا(ع ) به عللى از رفتن به خراسان ، خوددارى كرد و عذر خواهى نمود، ولى ماءمون پيوسته براى آن حضرت مى نوشت و اصرار مى كرد كه بايد به خراسان بيائى ، سرانجام آن حضرت در يافت كه چاره اى جز رفتن به خراسان نيست بناچار مدينه را به قصد خراسان ترك كرد، و در آن روز پسرش (ع ) هفت سال داشت . ماءمون در نامه اش دستور داده بود كه حضرت رضا(ع ) از راه كوهستان (باختران و همدان ) و قم نيايد، بلكه از راه اهواز و بصره بيايد (و اين دستور به خاطر وجود شيعيان در مسير راه اول بود كه ماءمون براى خود احساس ‍ خطر از شيعيان مى كرد). حضرت رضا(ع ) به راه خود ادامه داد تا به سرزمين خراسان رسيد و در آنجا به شهر (مرو) كه ماءمون در آنجا بود، وارد گرديد. ماءمون به حضرت رضا(ع ) پيشنهاد كرد كه : مى خواهم امر را به تو واگذار كنم ، آن را بر عهده بگير. حضرت رضا(ع ) (كه مى دانست نقشه اى در كار است ) آن پيشنهاد را با قاطعيت رد كرد. سر انجام ماءمون (مساءله ولى عهدى ) را مطرح نمود و به حضرت عرض ‍ كرد: (بايد مقام را بر عهده بگيرى ). پس از گفتگوى بسيار، امام رضا(ع ) فرمود: (مشروط به شروطى كه از تو مى خواهم ) ماءمون : هرچه خواهى بخواه . امام رضا(ع ): (من مقام ولايتعهدى را به عهده مى گيرم ، به شرط آنكه : امر و نهى نكنم و حكم و فتوى ندهم و كسى را نسب و عزل ننمايم ، و هيچ امرى را كه پا برجاست تغيير ندهم ، و از همه امور مرا معذور بدارى ) کافی باب مولد ابى الحسن الرضا(ع ) قسمت اول حديث 6، ص 489 - ج 1 (به اين ترتيب ، امام رضا(ع ) ولايت عهدى را پذيرفت ، كه در حقيقت نامش ‍ بود، و اين پيشنهاد را نيز رد كرد زيرا معنى دخالت نكردن در هيچ يك از امور، بيانگر آن است كه آن حضرت ، ولايتعهدى ماءمون ظالم را نپذيرفته است ). الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ﷽🕊♥️ ‍🕊﷽ السلام علیک یا امیرالمومنین و یا صاحب الزمان علیهما السلام سلام علیکم حضرت (ع ) در مدينه با قبر منوّر جدّ بزرگوارش ‍ رسول اكرم (ص ) و همه اعضاى خانواده و حتى تنها فرزند عزيز و جانشين گرامى اش حضرت امام محمّد تقى عليه السلام وداع فرمود، وداعى سوزناك و شكيب سوز. موكب و محمل و هودجهاى مجلل كه به دستور دستگاه خلافت فراهم شده و همراهان آن حضرت كه والى مدينه و بزرگان قوم بودند تا بصره با شكوه و عظمت چشمگيرى براه افتادند. كه كشتن و آوردن سر برادرش را به پايتخت و بر پا كردن جشن و سرور جايزه دادن را مقصد و مقصود خود قرار داده بود، چگونه مى توانست از خلافت چشم بپوشد و آنرا به آل على (ع ) واگذار نمايد؟ اين امر باور كردنى نبود. امّا آنچه در تجليل و بزرگداشت حضرت رضا عليه السلام ظاهرا انجام مى داد، وسيله اى براى قدرت و شوكت بخشيدن به خلافتش و كارها و نقشه هايى بود كه به دستور ( ) وزير با سياستش انجام مى داد. بارى ، امام هشتم (ع ) از طريق بصره ، خرمشهر و اهواز و اراك و قم و رى و نيشابور در دهم شوال سال 201 هجرى به مرو ورود فرمود. مردم اين شهرها مقدم يگانه يادگار رسول خدا (ص ) را از هر جهت گرامى و مغتنم مى دانستند و از فرصت با ارزشى كه پيش آمده بود براى حل مشكلات دينى و دنيايى خود از آن حضرت كمك مى خواستند. الحمدلله‌رب‌العالمین🌹 @nashrekhobyhakashan گل های مهدوی عجل الله تعالی فرجه https://eitaa.com/joinchat/1471611628Cc2ba09a45b