eitaa logo
نسیم آرامش
458 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
37 فایل
رنجت را تحمل نکن، رنجت را درک کن ! و این فرصتیست برای بیداری ارتباط با ادمین👇 @Admin_nasimearamesh ☎️۰۹۱۹۵۴۲۶۴۲۵ لینک مشاهده رزومه خانم برزگر و رزرو وقت مشاوره👇 https://pezeshkekhoob.com/doctor/14179-fatemeh-barzegar
مشاهده در ایتا
دانلود
افرادی که ظرفیت روانی بالایی دارند، قادرند بازخوردهای منفی را بدون تجربه‌ی شرم شدید یا فروپاشی روانی پردازش کنند. آنها قضاوت دیگران را به عنوان داده‌هایی برای رشد شخصی تلقی می‌کنند. اما افرادی که ظرفیت روانی پایین‌تری دارند، این نظرات را به عنوان تهدیدی علیه "هویت خود" می‌بینند و یا دچار اضطراب شدید می‌شوند. جهت تنظیم وقت مشاوره از طریق واتساپ و پیامک: ☎️09195426425  ┅═✿๑🍀🌺🌼🌸๑✿═┅ @nasimearamesh1
آنهایی که سبک دلبستگی اضطرابی دارند به تهدیدهای دلبستگی پاسخ های بیش از حد فعال می دهند. یادتان باشد که اضطراب یک معادل شیک برای نگرانی است و در سطحی عمیقتر و ابتدایی تر اغلب میتوان منشأ نگرانی را در ترس هم پیدا کرد آنها از طریق جست و جوی مضطربانه منبع یا منابع دلبستگی شان برای روابطشان می جنگند. آنها سعی می کنند هر مشکلی را پیش بینی کنند و بعد برای جلوگیری از این مشکلات احتمالی آرام وارد عمل میشوند گاهی سعی میکنند مشکل ارتباطی ای را که اصلاً وجود ندارد ترمیم کنند افرادی که راهبردهای دلبستگی اضطرابی دارند تحت تأثیر ترس از طرد و رهاشدگی هستند و به کافی بودن خودشان اعتقاد و اعتماد ندارند وقتی اشتباهی میکنند یا به دیگران صدمه میزنند چندان باور نمیکنند که دیگران عذرخواهی آنها را کاملاً پذیرفته باشند و ارتباطشان میتواند احیا شود آنها ممکن است دچار ترمیم بیش از حد شوند یعنی نپذیرند یا اعتقاد نداشته باشند که عذرخواهی اولیه آنها برای ترمیم رابطه کافی بوده است آن قدر عذرخواهی میکنند و رفتارهایشان را سازگار میکنند که دیگران را کلافه میکنند و کم کم از رابطه کنار گذاشته میشوند در واقع آنها آن قدر بیل میزنند که خودشان در چاهی که کنده اند می افتند و بعد خودشان را خاک میکنند آنهایی که دلبستگی اضطرابی دارند اغلب ممکن است به مراقبان جبری و وسواس گونه تبدیل شوند و حتی در مواقعی هم که نیازی به مراقبت و مهربانی نیست به آن اصرار داشته باشند این میتواند باعث چیزی شود که به آن می گویند «کسی را از فرط عشق خفه کردن» این مراقبت اضطراب گونه روشی است برای ایجاد یک پویش روانی که در آن اعتقاد دارند کسی نمی تواند برای آنها جایگزینی پیدا کند آنها اعتقاد دارند که مراقبتشان ارزشمند است و دیگران به آن نیاز دارند این کار معمولاً راهبرد مؤثری برای برقراری رابطه امن نیست. از کتاب چرا آن کار را کردم ترجمه حامد حکیمی  ┅═✿๑🍀🌺🌼🌸๑✿═┅ @nasimearamesh1
اینکه فرد به اسم حمایت، همهٔ کارها را خودش انجام داده و به دیگری اجازهٔ دست‌زدن به سیاه‌وسفید را نمی‌دهد، شکلی از کنترل‌گری‌ست که غالباً از همانندسازی با والد به وجود آمده... من فرصتِ تجربه‌کردن و یادگیری را از تو می‌گیرم تا همیشه برای کمک‌گرفتن به سراغم بیآیی. جهت تنظیم وقت مشاوره از طریق واتساپ و پیامک: ☎️09195426425 ☎️ 09186179694  ┅═✿๑🍀🌺🌼🌸๑✿═┅ @nasimearamesh1
روانکاوی یعنی کشف آنچه در سکوت ذهن پنهان شده،نه جنگیدن با آن. جهت تنظیم وقت مشاوره از طریق واتساپ و پیامک: 🆔@nasimearamesh1 ☎️09186179694
تمایل دائمیِ ما به سرزنش کردن دیگران، نشان می‌دهد که از زندگی خود تا چه اندازه ناراضی هستیم. در واقع با انتقاد و ایرادیابی همیشگی از دیگران حواسمان را از اشتباهات خودمان پرت می‌کنیم تا کمتر رنج ببریم.  ┅═✿๑🍀🌺🌼🌸๑✿═┅ @nasimearamesh1
گاهی برای پیدا کردن خودمان باید درهم بشکنیم شاید این فروپاشی همان آغاز دوباره باشد . ┅═✿๑🍀🌺🌼🌸๑✿═ @nasimearamesh1
9.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گاهی حرف تلخی ميزنيم و درون ديگری گره ای ايجاد ميكنيم و بعد در دفاع از خود ميگوييم: من فقط حقيقت را گفتم. بله ممكن است حقيقت باشد ولي اگر شيوه سخن گفتن ما موجب رنج غير ضروری در انسان ديگر شود، "سخن درست "نگفته ايم. حقيقت بايد به شيوه هايی بيان شود كه ديگری بتواند بفهمد و بپذيرد. كلمات نابود كننده و صدمه زننده سخن درست نيستند. كلماتتان را با دقت انتخاب كنيد. ┅═✿๑🍀🌺🌼🌸๑✿═ @nasimearamesh1
مرز داشتن تواناییِ نه گفتن، نشانه‌ای از خودآگاهی و احترام به خویشتن است. ما برای مراقبت از خود، نیاز به مرز داریم؛ مرزهایی که به دیگران می‌فهمانند کجا پایانِ مرزِ آن‌ها و آغازِ حریم ماست. «نه» گفتن، بی‌ادبی نیست؛ رد کردنِ یک درخواست، همیشه به معنای رد کردنِ شخص نیست. نه را می‌توان با احترام گفت؛ شفاف، بی‌بهانه، بی‌دروغ. لازم نیست خودت یا دیگری را قانع کنی که خسته‌ای یا گرفتار، تا حقی را پس بگیری که از آغاز سهمِ تو بوده. مرزها را نه با خشم، که با آرامش تعیین کن. حتی همیشه توضیح لازم نیست، گاهی فقط یک «نه، متشکرم» کافی‌ست. قرار نیست بارِ نارضایتیِ دیگران را همیشه به دوش بکشی. تواناییِ نه گفتن، مراقبت از خود است نه فاصله گرفتن از عشق و ارتباط با دیگران! مرز داشتن، یعنی خودت را جدی بگیری. یعنی بدانی که احترام از درون آغاز می‌شود. -برزگر ┅═✿๑🍀🌺🌼🌸๑✿═ @nasimearamesh1
رنج، اگر نادیده گرفته شود، پنهان نمی‌ماند؛ منتقل می‌شود. بسیاری از ما از رنج فاصله می‌گیریم، گاهی با مشغله، گاهی با انکار، و گاهی با تصویرسازی‌های ذهنی از اینکه "همه‌چیز خوب است". اما روان انسان، جای انبار نیست. احساسات سرکوب‌شده، بی‌صدا نمی‌مانند؛ گاهی در قالب اضطراب، گاهی در فرسودگی، گاهی در واکنش‌های شدید به مسائل کوچک، خود را نشان می‌دهند. اجازه دادن به خود برای لمس رنج، نه‌تنها نشانه ضعف نیست، بلکه نخستین گام در فرآیند شفاست. هیچ‌چیز به اندازه‌ی دیدنِ آنچه پنهان کرده‌ایم، ما را به آرامش واقعی نزدیک نمی‌کند. ┅═✿๑🍀🌺🌼🌸๑✿═ @nasimearamesh1
آن‌که خانه‌ی درونش ویران است، در کاخ‌های بیرونی هم آواره‌ است آدم بدوی، فقط آن کسی نیست که در غار زندگی می‌کرده یا ابزار ابتدایی داشته؛ آدم بدوی، وضعیتی روانی‌ست. حالتی که در آن، فرد هنوز توانایی تجربه‌ی جهان درونی‌اش را پیدا نکرده. او هنوز با خودش ناآشناست. هنوز از احساسات پیچیده می‌ترسد، از اندوه فرار می‌کند، از فکر کردن به رنج‌های عمیق جا می‌زند. برای همین، جهان بیرون برایش واقعی‌تر و قابل تحمل‌تر است. او جهان را با پوست می‌فهمد، نه با ذهن. با دست می‌سنجد، نه با دل. اگر چیزی را بتواند بخرد، حمل کند، مصرف کند، یا در اختیار داشته باشد، برایش واقعی‌ست. اما آن‌چه در جهان نامرئی ذهن و احساس اتفاق می‌افتد، برایش گنگ، مبهم یا حتی بی‌معناست. به همین دلیل، آدم بدوی به اشیاء وابسته است. او از طریق اشیاء به خودش هویت می‌دهد. از طریق دیده‌شدن، از طریق تأیید، از طریق قدرت بیرونی. او هنوز نمی‌تواند تنها باشد، نمی‌تواند در سکوت بماند، نمی‌تواند با پرسش‌های بی‌جواب سر کند. در واقع، روان بدوی هنوز زبان درون را نیاموخته. و تا آن زبان را نیاموزد، لذت‌های ناملموس برایش بی‌معنا می‌مانند. او در بیرون زندگی می‌کند، چون هنوز جرئت ورود به درون را ندارد و بیرون ، بی‌درون، جز پژواک خلأ نیست. ‎ تا عمق خویش را لمس نکنی، سطح جهان لغزنده می‌ماند. فاطمه برزگر ┅═✿๑🍀🌺🌼🌸๑✿═ @nasimearamesh1
اول سوگ را "مصرف کنید"، نه "ذخیره:. اشک هورمونهای استرس را دفع می کند. دوم، به خودتان اجازه "ضعیف بودن" بدهید. البته که این ضعف نیست، طبیعت انسان بودن است. سوم، از "من باید قوی باشم" به "من باید زنده بمانم" برسید. سوگ بخشی از پروسه ی خوب زنده ماندن است. یادتان باشد: غمهای سرکوب شده، مانند بمبهای ساعتی هستند - یا امروز با آنها روبرو میشوی، یا فردا آنها با تو روبرو میشوند. پ‌ن :گاهی قویترین کار ممکن، ریختن اشکهاست. برای کسی که از دست رفته، برای خودت، یا حتی برای آنهایی که به تو تکیه کرده اند. فاطمه برزگر ┅═✿๑🍀🌺🌼🌸๑✿═ @nasimearamesh1
☝️ این دقیقا وضعیت آدم وسواسیه! اون تیوب بادی که حکم نجات رو براش داره، رفتارهای وسواسیه و اون آبی که تا زیر گردنش اومده، اضطرابه. شخص مبتلا به ، اگه بهش بگی بسه دیگه این‌قدر نشور، این‌قدر قفل در رو چک نکن، ده بار یه سوال رو نپرس، انگار داری تیوب نجاتش رو ازش می‌گیری تا کامل توی خودش غرق بشه. توی جلسه قبل از اینکه لاستیک بادیش (فعل وسواسی) رو ازش بگیرن، بهش یاد می‌دن چطوری توی افکار اضطرابی شنا کنه تا غرق نشه. ✍️