🌾🌷🍃
🌷🍃
▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️
دستم از شانه شکسته به تنم می اُفتد۲
نفس از سینه به هر خم شدنم می اُفتد
نمی دونم چی جوری زده بودن ....
گاه یک دست ورم که ز بس سنگین است
وسط ذکر قنوت از بدنم می اُفتد .....
مادر .... مادر ...
درد هر بار که در پهلوی من می پیچد
ناله ی ناد علی در دهنم می اُفتد
انقدر علی رو دوست داشت ....
هر زمان یاد غریبی علی می اُفتم
ناگهان لرزه به این جان و تنم می اُفتد
چادر از صورت من تا به کناری برود
ذهنم ای وای به یاد حسنم می اُفت
اخه تو کوچه بود .
دانی ای دختَرکَم این گل بستر از چیست؟
لاله هایی است که از پیروهنم می اُفتد
هر زمانی که سخن از کفن آید به میان
دیده ام بر پسر بی کفنم می اُفتد ....
پسرکم ..... بنی .....
از روز اول که شنید و دید کفن ها مخصوص هر کسی هست ... اولین کفن رو که برا مادرش خرج کردن ، پیغمبر فرمود این کفن هم مال منه .... این کفن هم مال تو و علی و اینم کفن
از اون روز به یادش بود .... یه پیراهنی ببافه .
الله اکبر .....
گریه کرد گفت عزیزم گریه نکن ، دخترم ، بعد از من خانه دار این خانه ای .... اول مواظب بابات باش .... بچه ها رو به تو می سپارم .... به بابات علی ام سپردم .... بعضی ها این طوری فرمودن ، فرمود دخترم ، حسینم شب ها از خواب بیدار میشه .... تشنه ش میشه .... آب براش ببر ....
راوی میگه سراسیمه خودش رو به قتلگاه رساند ..... شاید اومده بود ببینه برادر آب خورده یا نه ..... دید داره سر و می بره ...
حسین ..
▫️استاد حاج منصورارضی
▪️روضه حضرت زهراسلام الله علیها
▪️روضه امیرالمومنین علیه السلام
▪️روضه سیدالشهداعلیه السلام
▪️روضه حضرت زینب سلام الله علیها
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مُسمّط مربّع - فاطمیه - ولایی و شهدایی
لهجه و اصل و نَسَب طایفه و ایل و تبار
عرب و کرد و لر و ترک و بلوچیِ دیار
شیعه و سنّی و هر فرقهیِ دیگر بیدار
باشد ایرانی و ایرانِ من و ما هُشیار
همگی پایِ همین پرچم و از یک وطنیم
از رگ و ریشه نپرسید که از یک بدنیم
روی این پرچم و این خاک تعصّب داریم
ترس را در دلِ هر توطئهای میکاریم
مثلِ اَبریم ببین با دو روش می باریم
رحمةُالله و اَشِدّاءِ عَلَیالکفّاریم
تا ابد سنگِ ولی بر روی سینه بزنیم
از رگ و ریشه نپرسید که از یک بدنیم
غرّشِ ما زده پس داعشی وُ آلِ سعود
میکند وحدتِ ما دشمنِ دین را نابود
میرسد عاقبت این پرچمِ ما به موعود
میدهد ریشهیِ هر توطئه را آقا دود
همگی منتظرِ منجیِ هر اَنجمنیم
از رگ و ریشه نپرسید که از یک بدنیم
ما به یادِ شهدائیم و شهیدان با ما
باکری و حججی... همّت و تهرانیها
باقری... باهنر و کشوری و چمران را
می برد شاه سرِ سفرهیِ بیبی زهرا
ما عزادارِ غمِ فاطمه مثلِ حَسنیم
از رگ و ریشه نپرسید که از یک بدنیم
بسترِ مادرمان پهن شده... آه... علی
کوچهای تنگ و دلی سنگ... چه شد ماه... علی
گلِ یاسِ تو که افتاد سرِ راه... علی
روضهخوانش تو شدی گریهکنش چاه... علی
سینهزنهای گلِ لالهیِ سرخِ کفنیم
از رگ و ریشه نپرسید که از یک بدنیم
مادر افتاد و در افتاد و علی را بردند
پهلوی یاسِ زمینگیرِ حرم آزردند
گلِ ما آه کشید و غنچهها پژمردند
آن غروبی که فَواطِم همه سیلی خوردند
ندبه خواندند که ما روضهیِ صدپارهتنیم
از رگ و ریشه نپرسید که از یک بدنیم
#فاطمیه #شهدایی #ولایی #نهم_دی
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#کربلا #مدینه #وای_مادرم
#هزار_مرتبه_شکر_خدا_که_حیدری_ام
#ما_با_ولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
Taheri_Shab5Fatemieh11395_04_259377.mp3
9.54M
یازهرا🌺:
زهراشبونه شکسته غرورم
محمدرضا طاهری
2386211496.mp3
14.08M
یازهرا🌺:
زمینه | جوونیمون نذر راه حیدر
مراسم عزاداری عصر شهادت
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)
چهارشنبه ۹بهمن ۱۴۴۱/۱۳۹۸
هیئت ثارالله زنجان
بامداحی: حاج مهدی رسولی
@majmaozakerine
Shabe01_Fatemieh1_1394_f_eheyat.com_.mp3
5.61M
🌴 من یار حیدرم، غمخوار حیدرم
🌴 زهرای مرضیه، ذوالفقار حیدرم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح و مرثیه فاطمیه
پروازمان دهید در این روضههایِ عشق
ما را کِشانکِشان بکشانید پایِ عشق
اینجا مُقدّر است که با شالِ نوکری ....
خدمت کنیم در حرمِ باصفایِ عشق
ما مفتخر به نوکریِ آلِ حیدریم
باید نفس نفس بزنیم از برایِ عشق
این قالَ صادق است اگر گریه میکنیم...
فرزندِ مادریم و سپاهِ وِلایِ عشق
این روزها چهها به سرِ مادر آمده
قدِّ جوان کمان شده در تنگنایِ عشق
سیلی رسید و صورتِ مادر کبود شد
پوشانده رویِ زخمیاش از آشنایِ عشق
شد شانههایِ کودکِ کم سنُّ و سالِ او
تا خانهیِ امیرِ مصائب عصایِ عشق
پشتِ دری که نیمی از آن سوخته گرفت
ذکری برای وصلِ دل و دلربایِ عشق
#فاطمیه #مدینه #غزل #مدح_مرثیه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#هزار_مرتبه_شکر_خدا_که_حیدری_ام
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#ما_با_ولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
1609145134196.mp3
13.44M
یازهرا🌺:
یازهرا🌺:
چه برو بیایی داشتیم کجاست اون روزا
فاطمیه هایی داشتیم کجاست اون روزا
.
سابقه نداشته انقدر ازت دور باشم
چه محرمایی داشتیم کجاست اون روزا
.
فکرشم نمی کردم ببینم یه روزی روضه ها اینجوری باشه
میشه بگی چکار کنم برای این که همه چیز باز مثل گذشته باشه
.
بغلم کن بیشتر از همیشه آغوشتو می خوام
بغلم کن من الان یه ساله دلتنگ قدیمام
بغلم کن بغلم کن
.
چه برو بیایی داشتیم کجاست اون روزا
فاطمیه هایی داشتیم کجاست اون روزا
.
سابقه نداشته انقدر ازت دور باشم
چه محرمایی داشتیم کجاست اون روزا
.
خیلی پیرغلاما بودن که از دست رفتن
چه بزرگترایی داشتیم کجاست اون روزا
.
تو حرم رفتم و دیدم که سوت و کوره
چه امام رضایی داشتیم کجاست اون روزا
.
فکرشم نمی کردم یه روز بیاد که از دور ضریحت رو ببینم
فکرشم نمی کردم نتونم با رفیقام بیام پیشت بشینم
.
بغلم کن سرمو می خوام رو شونه هات بذارم
بغلم کن من که هیچ کسی رو جز خودت ندارم
بغلم کن بغلم کن
.
بغلم کن بیشتر از همیشه آغوشتو می خوام
بغلم کن من الان یه ساله دلتنگ قدیمام
بغلم کن بغلم کن
.
این تقاص کدوم گناهه
میدونی چند وقته چشم به راهه
.
این تقاص کدوم گناهه
هم شبم سیاهه هم روزم سیاهه
.
بغلم کن بیشتر از همیشه آغوشتو می خوام
بغلم کن من الان یه ساله دلتنگ قدیمام
بغلم کن بغلم کن
.
میگم کربلا میگن که راها بسته است
میگم امام رضا میگن رواقا بسته است
.
در به درم جایی رو دیگه ندارم که برم
در به درم کسی نیست دست بکشه روی سرم
.
چـه برو بیایی داشتیم کجاست اون روزا
فاطمیه هایی داشتیم کجاست اون روزا
.
سابقه نداشته انقدر ازت دور باشم
چه محرمایی داشتیم
.
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#وداع
#غزل
باز هم ای دختر ِ پیغمبر ِ اکرم بمان
مَرهَم ِ دردِ علی ، ای دردِ بی مَرهَم بمان
زندگیِّ رو به راهی داشتم چشمم زدند
کوریِّ چشم ِ همه با شانه هایِ خم بمان
دستهایِ تو شکستَش هم پناهِ مرتضاست
تکیه گاهِ محکم ِ من پیش ِ من محکم بمان
تو نباشی پیش ِ من اینها زمینم میزنند
ای علمدار ِ مدینه پایِ این پرچم بمان
این نفس هایِ شکسته قیمتِ جانِ من است
زنده ام با یک دمت پس لطف کن یک دم بمان
کم ببوس دستِ مرا دارم خجالت میکشم
من حلالت میکنم اما تو هم یک کم بمان
آب ها از آسیاب افتاد خوبت میکنم
یار ِ هجده ساله ، هجده سالِ دیگر هم بمان
رفته رفته کار ِ من دارد به خواهش میکشد
التماست میکنم پیشم بمان پیشم بمان
#علی_اکبر_لطیفیان
👇
44db766e8e104f9cb6197c819668e4b6484dd201.mp3
1.55M
کجا می برندم، کجا می برند
#حاج_احمد_واعظی
▪️🎤زبانحال زینب هنگام بردن نعش مادر
#خدا_مادرم_را_کجا_میبرند
گمانم برای شفا میبرند
چه سان زیر تابوت و گیرد پدر
خدایا کمک کن نمیرد پدر
خدایا گل من که نیلی نبود
جواب پیمبر که سیلی نبود
خدایا توان مرا میبرند
کجا میبرندش کجا میبرند
علی هرچه شد اندراین کوچه شد
بپرس از حسن گوشواره چه شد
__________