eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
365 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
وداع با ماه مبارک رمضان.mp3
7.69M
ممنونم اگر نروی...😔 حجت الاسلام میرزامحمدی وداع بسیار زیبا با ماه مبارک💔😭 ✍خودم این مداحی رو خیــــــــــــــــــــلے دوست دارم 😭   @navaye_asheghaan
بادستگاه شور درآمدسلمک گوشه رضوی قرچه👇👇 امام حسین(ع)_ زبانحال حضرت رقیه(س)   سن آت اوسته پای پیاده من نه قد‌ر قاچوم دایانیم بابا سنی عمّه‌مین جانی بیردایان باشیوا گلوم دوْلانیم بابا بویوْل اوسته ایستیر‌م اگلشیب سنه بیرجه درددل ایلییم ئؤلوم ایسته جانیمی قورتاروم داخی سنسیز عالمی نیلور‌م دیمه گوشواره‌می آلمیسان اوره‌گیم سینوبدی گیلیلییم نه قدر مصیبته تاب ائدیم نه قدر دؤزوم دایانیم بابا دایان ایندی قلب شریفیوی بویانقلی آهیله داغلا گئت دؤشنیم ایاقیوا ئؤلممیش باشیم اوسته اگلشیب آغلا گئت گئدیسن دالونجا باخانمورام ائله گؤزلریمی ده باغلا گئت گؤزی باغلی دوت الیمی اؤزون باشیوا دوروب دوْلانوم بابا باشیمی اوجاتمیشیدی منیم باباجان بوسایه‌ی رحمتون هامودان علاوه بوبیکسه واریدی همیشه محبّتون منه نسبت ایندی ندن بئله آزالیبدی لطف وْکرامتون بواَسفلی آیریلیقی مگر نئجه ایندی سهل سانیم بابا بویوْل اوسته من اوْتوروم بابا پوْزولان بوحالیوه آغلاییم باشوا و یا دوْلانوم سنین داغیلان جلالیوه آغلاییم منی آل قوجاقیوا یوز قوْیوم سارالان جمالیوه آغلاییم اوْلا سینن اوسته فدا سنه یوْرولان ضعیفه جانیم بابا وئر اجازه شمره گئدیم دییوم اور‌گیزده کینه‌نی ئؤلدورون نه یانون شراره‌ی دوزَخه نه ولیّ‌ ذوالمنی ئؤلدورون سنی گؤرسه‌دیم قوْشونا دئیوم بونی بوْشلیون منی ئؤلدورون علی‌اصغریم کیمی اوْخلانام سپه‌سن سمایه قانیم بابا سؤزومی قبول ائله هجر اوْدون بابا خسته قلبیمه وورما سن قوْی علیّ‌ اصغریله یاتوم منی آغلادوب بئله یوْرما سن گؤتور ال دعا ائله قوْی ئؤلوم منی اصغریمدهن آییرما سن دئمه‌سین هایاندا قالوب منیم گئجه لای‌لای چالانیم بابا بولوسن محبّت اسیر‌یم آتاسزلیغا دؤزه بولمور‌م منی سن سینوْندا بؤیوتموسن اتگوندان ال اوزه بولمور‌م سوْیونوب بوشامون اوزاق یوْلون من آیاق یالون گله بولمور‌م گولی خاره تاپشیریسان نئجه دایانیم بواوْدتدا یانیم بابا @navaye_asheghaan
. و مرقد پاک تو زیباست خدا می داند خیمه ات قبله ی دل هاست خدا می داند یک نگاهت همه را عاشق و مجنون کرده رحمت از چشم تو پیداست خدا می داند آب اگر نیست چه غم یاور تو عبّاس است علقمه تشنه ی سقاست خدا می داند نام زیبای تو بر هم زده هر مجلس را چون که نامت خُم صهباست خدا می داند هر که یک قطره ز جام تو خورد آقا جان در دلش آتش و غوغاست خدا می داند سوز دل با نمک سفره ی تو جانسوزست آتش عشق تو پیوسته جهان افروزست می روی بی من و دل خسته پی ات گریه کنان از حرم آمده ام با غم و با آه و فغان مادرم کرده وصیّت که به هنگام وداع بزنم بوسه بر آن حنجر تو جان جهان رحم بر خواهر خود کن که پی ات افتاده با دلی سوخته و چشم تر و قدّ کمان رحم کن رحم بر این خواهر غمدیده ی خود که شده خم کمرم از غم و از بار گران من نگویم که مرو لیک کمی آهسته تا تماشات کنم بار دگر از دل و جان این وداعی ست که با آه و فغان همراه است چه وداعی که پر از حرف و بسی کوتاه است دختری گریه کنان جانب مولا آمد زخم دل داشت ولی بهر مداوا آمد دختر آغوش پدر خواست ولی با اشکش نازها داشت که بر دامن بابا آمد روی دامان پدر سفره ی دل باز نمود شعله ای بود که در دامن دریا آمد غنچه ای بود که آتش به نیستان میزد با دو صد شور به بستان تمنا آمد پدرش دید که در وقت وداعش آخر روی دامان پدر جلوه ی زهرا آمد گر چه میخواست زند بوسه به روی پدرش دل به داد آمد و فریاد زد از چشم ترش زیر پا مانده ای و لشگریان دور و برت رو به سوی حرم افتاد ز غم چشم ترت کودکانت به فغان آمده از غربت تو تا رساندست صبا جانب طفلان خبرت ای سلیمان وفا دل نگران خواهر توست هم چو انگشتر تو گم شده قَدر و قَدَرت کاش در مقتل تو مادر تو ره نبرد تا نبیند که چگونه شده ببریده سرت با لب تشنه جدا کرده عدو سر ز تنت سینه سوزد ز غم و ناله و سوز جگرت با وضو آمده بودند خدا رحم کند آیه از سوره ربودند خدا رحم کند من که از داخل گودال برون می رفتم با قد خم شده و با دل خون می رفتم تن صد چاک تو را روی زمین تا دیدم گریه ها کردم و با سوز درون می رفتم نعل ها بوسه بر آن پیکر صد چاک زدند پیکرت دیدم و با حال نگون می رفتم چه بگویم که پس از عصر دهم در گودال بی کفن دیدمت از شطّ جنون می رفتم ظاهراً بر سر پا لیک خدا می داند از کنار بدنت کون فیکون می رفتم بین گودال که بودی کفنت را بردند گرگ ها از تن تو پیروهنت را بردند ✍ .................................... ..............@navaye_asheghaan
. و این بار آخر است منم روبه روی تو تو سوی من نشستی من هم به سوی تو کفراست کفر اگر که بهشت آرزو کند وقتی نشسته زینب تو پیش روی تو گریه امان نداد که ما درد دل کنیم جان میرود زچشم من از گفتگوی تو ای جان من مفارقت از جسم من مکن من روبه قبله ام به خدا روبه روی تو بوسه به حلق تو که زدم شمر خنده کرد ای کاش خنجری نرسد بر گلوی تو برروی تل نشستم و دیدم که ریختند با تیغ و سنگ و دشنه و نیزه به روی تو یک نیزه آه آمد و نگذاشت ضربه اش تا جوشد از گلوی تو راز مگوی تو در زیر دست و پایی و گم کرده ام تورا در زیر دست پایم و در جستجوی تو سی پاره تن تو زهم مو به مو گسست آشفته گشته پیکرتو مثل موی تو چیزی نمانده ازتن تو تا بغل کنم دربین سینه ماند فقط آرزوی تو ✍ .
. در نمازم خم ابروت گرفتارم کرد صورت خاکی تو بود که بیمارم کرد موج گیسوی ترا شانه کشیدم با دست اسم زهرا وسط آمد که دلم زود شکست برکت زندگیم سفرهء خیرات تو بود پای زهرا وسط طور مناجات تو بود سالک سِیر مِن الله اِلی الله شدی یعنی از سرّ درونی خود آگاه شدی من که یک عمر ز چشم تو محبت دیدم صحبت رفتنت آمد به خدا رنجیدم اوج پرواز گرفتی بنشین حوصله کن از قضا و قدر خواهرت امشب گله کن من که عمریست شدم در همه جا مشتریت حق بده که بشود قاتلم انگشتریت ترس دارم که ضریحم دوسه تا بخش شود عطر سیب بدن تو همه جا پخش شود ای که از درد دل مضطر من باخبری قصد داری بروی، خواهر خود را نبری مانده ام با دل وامانده، بگو من چه کنم؟ موقع بوسه زدن زیر گلو من چه کنم؟ چه شده می روی و دور حرم می گردی کاشکی مثل همیشه بغلم می کردی لااقل حرف بزن، خون نخورم، دق نکنم التماس همهء مغرب و مشرق نکنم می زنم رو به همه تا نروی تا نروم وسط محرم و نامحرم این ها نروم جگرم سوخته و بی کس و کارم به خدا طاقت خندهء اشرار ندارم به خدا گریه کردی چقدر؟ داغ غمت کُشت، مرا کمکم کن نزند شمر و سنان، مُشت، مرا گله ام را برسان بعد مدینه به نجف می شوم بعد تو با حرمله و زجر طرف تو نرو تا نروم بین دو سه قلدر مست تو نرو تا نشود معجر من دست به دست گرچه قصد سر تو سایهء محمل شدن است ترس من از سر نیزه متمایل شدن است .
🎤سیدرضا نریمانی سفره ی اشک دو ماهه عزا جمع میشه روز شهادت رضا نوکریمون قبوله ایشاالله که با محبت و عنایت رضا اگه یکی از ما نبود بقیه یادش بکنن ، سال دیگه تو روضه ها اگه یکی از ما نبود بقیه یادش بکنن ، تو اربعین کربلا اگه یکی از ما نبود بقیه جاش بگن ، حسین ، حسین ، حسین نیابتاً اگه یکی از ما نبود بقیه یادش بکنن ، تو روضه امام حسن مادر زهرا، تو شاهدی که کم نذاشته این نوکرتون مادر زهرا، همه ی هستیم و من میارم محضرتون مادر زهرا، همه ی زندگیم و دارم از منبرتون حسین وای، حسین وای من همیشه مشتری اشکتم رضا تا دنیا ملامتم کنه همیشه میام در خونت آقا تا که عشق تو هدایتم کمه چرا خداحافظ بگم وقتی که من شبای جمعه روضه خون غمتم چرا خداحافظ بگم وقتی که تو شبای سال دخیل این پرچمتم چرا خداحافظ بگم من که همیشه آب می بینم و به تو سلام می دم چرا خداحافظ بگم من که به یک عذاب می بینم و به تو سلام می دم نوکر باید همیشه نوکری کنه تو شادی و عزا نوکر باید باشه پای رکاب حضرت خون خدا نوکر باید یه روزی جون بده آخر تو راه کربلا حسین وای، حسین وای آقام، آقام، آقام، حسین آقام دو ماهه پیرهن سیاه تنم بوده چه جوری در بیارم دل بکنم نیتی کردم که تا آخر عمر عزادار اون شه بی کفنم مگه میشه یادم بره آقای ما رو تشنه توی کربلا سر بریدن مگه میشه یادم بره که دست ساقی خیمه ها رو بریدن مگه میشه یادم بره سر آقای ما رو تو کربلا به نیزه ها زدن مگه میشه یادم بره که چطوری به روی بچه های مصطفی زدن غارت کردن تموم خیمه هایی که بودش پُرالتهاب غارت کردن گهواره رو به پیش چشمای خون رباب غارت کردن خیمه های همه بچه های بوتراب حسین ، حسین ، حسین ، حسین وای السلام علیک یا مظلوم ، یا اباعبدالله حسین ، حسین ، حسین ، حسین
1.mp3
4.54M
چه زود گذشت😭 🎤حاج ابوذر بیوکافی
به درد و غم و ابتلا میروم             دریغا که از کربلا میروم اگرچه جدا گشتم از کوی یار.          دل وجان من مانده در این دیار خداحافظ ای خاک پاک حسین.       انیس تن چاک چاک حسین خداحافظ ای عشق بی شکیب.       حبیبی حبیبی حبیبی حبیب الا کربلا اینک سوزد دلم.                 چگونه زخاک تو دل برکنم خداحافظ ای وادی علقمه                خداحافظ ای ناله فاطمه  خداحافظ ای شیرخوار رباب.         خداحافظ ای ناله ی آب آب خداحافظ ای خیمه پر ز دود.          خداحافظ ای یاس های کبود  خداحافظ ای دامن سوخته.           خداحافظ ای دامان دل از تو افروخته خداحافظ ای ناله ی آه آه.               خداحافظ ای گودی قتلگاه خداحافظ ای هستی ماه همه.          خداحافظ ای یوسف فاطمه کربلا @navaye_asheghaan
. سلام_الله_علیها ما زالَتْ بَعْدَ اَبيها ص مُعَصَّبَةَ الرَّأْسِ ناحِلَةَ الْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ باكِيَةَ الْعَيْنِ مُحْتَرَقَهَ الْقَلْبِ يُغْشى عَلَيْها ساعَةً بَعْدَ ساعَةٍ.... در بین بستری و مداوا نمی شوی بانوی آسمانی من! پا نمی شوی!؟ برخیز ای شکوفه ی باغ بهاری ام برخیز ای توسلِ شب‌زنده‌داری ام برخیز و حال و روز مرا روبه راه کُن با چشم کَم سوی‌ات به علی هم نگاه کُن زهرِ بدونِ یارشدن را چشیده ام من کم محلی از همه ی شهر دیده‌ام تنها تو اعتنا به کلامم کُنی بس است جای تمام شهر سلامم کُنی بس است برخاستی و شد پُر خون جای پیکرت آلاله کاشتی وسط باغ بسترت خونابه را به ورطه ی سیلاب می کِشی این رختخواب را چِقَدَر آب می کِشی! مَرهَم به پیش زخم تنت سد نمی شود ردِّ غلافِ بازوی تو رد نمی شود دردت به جانِ من..،تو قنوتِ دُعا نگیر با دستِ بی تعادل خود رَبَّنا نگیر حجم غم تو در دل من بی حساب شد آن بانویِ رشیده‌ی من آبِ آب شد ثانیه های رفتن تو تند می شود دارد نفس نفس زدنت کُند می شود با سنگ،شیشه ی دل من را محک زدند آئینه ی مرا وسط کوچه چک زدند در کوچه..،خاک بوی لباس تو را گرفت آن تکّه‌گوشوارِ تو را مجتبی گرفت لطفاً بیا بمان و نرو یارِ غارِ من زهرا!نمی شود نَروی از کنارِ من!؟ مهتابِ من سری به دلِ شب نمی زنی!؟ شانه به زلف درهم زینب نمی زنی!؟ گیسوی پُر گره شده را غرق بوس کن زهرا بمان و زینبمان را عروس کن خانُم!دعای رفتَنَت از خانه زود بود خانُم!سه ماه آخرِ عمرت کبود بود آه اِی کتاب عشق که بندت گسسته شد آه ای کبوتری که پر تو شکسته شد لطفاً بمان و ترک نکن اهل لانه را بگذار روبه راه کنم وضع خانه را من آن دری که بر سر تو خورد..،می کَنم آن میخ کج که بر پر تو خورد..،می کَنم ای خانه دارِ عرش! سرت درد می کند جارو نزن‌..،تمام پرت درد می کند این آسیا ست گریه نموده به حال تو دستاسِ خانه سُرخ شد از شرمِ بال تو من دست هم به لقمه یِ امشب نمی زنم نانی که پخته‌ای بخدا لب نمی زنم دست از کفن بشوی و علی را کفن نکن این قدر خون به قلبِ حسین و حسن نکن بی تو حسین چشم به خوابی نمی بَرَد این تشنه! لب به کاسه ی آبی نمی برد باشد..،برو..،محل نده زهرا به اشک و آه باشد..،قرار و وعده ی ما بین قتلگاه @navaye_asheghaan
. السلام علیکمـ یا اهل بیت النبوه (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ حبیبه‌ی حیدر ـ بار سفر بستی ـ مگه از این خونه چرا بریدی دل ـ از اهل این منزل ـ انقد غریبونه خواهشم اینه ـ بمون حبیبه که بی تو حیدر ـ خیلی غریبه بدون تو می‌ریزه اشکام می‌لرزه زانوها و دستام وای وای وای وای ـ خداحافظ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هم نفس حیدر ـ یار و کس حیدر ـ بمون کنار من بمون تا که باشی ـتو این خزون غم ـ فقط بهار من ببین که زینب ـ می‌گیره ماتم اگه بری تو ـ میمیره از غم بدون تو خیلی غریبم همش تو ذکر یا مجیبم وای وای وای وای ـ خداحافظ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خیلی دعا کردم ـ با اشک و با ناله ـ زخمای پهلوتو لبخندتو دیدم ـ وقتی که کوبیدم ـ میخ‌های تابوتو الهی کاشگی ـ دعام بگیره زخمای پهلوت ـ شفا بگیره قرار بعدی‌مونو زهرا یادت باشه تو دل صحرا وای وای وای وای ـ خداحافظ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
. و (س) و ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تبر زده شاخه و برگ و برم را گرفته غم تاب و توان دلم را نشسته‌ام در بر یاس شکسته بود نگاهم سوی پیکر زهرا تویی گل بهارم زدی گره به کارم (2) دل من محزون غمت پُرِ از درد المت ببین یتیمانت همه محزونند شکسته بال و پر همه دلخونند تویی گل بهارم زدی گره به کارم (2) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چگونه این روی کبود تو شویم وَ با که درد دل خسته بگویم رسیده دستم به کبودی بازو شکسته بغض غم تو به گلویم من آن گره گشایم که شد غمت بلایم (2) جگرم را شعله زدی تو چرا حرفی نزدی ز درد پهلو بی خبرم زهرا زدی تو آتش بر جگرم زهرا تویی گل بهارم زدی گره به کارم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شعر_سبک
. سلام‌الله‌علیها علیهماالسلام ✍ بشین خونه رو آب و جارو نکن بذار زخم پهلوت بهتر بشه خودم از پس غربتم بر میام نمیخوام چشات واسه من تر بشه نمیتونم از کوچمون رد بشم چیکار کرده این کوچه با روح من یه عمره ازت شرمسارم عزیز منو بسته بودن تو رو میزدن نگاهت رو این روزا از من نگیر تو عطر ِنجیب ِبهشتی برام خودت داری میری ولی پشت در دو خط یادگاری نوشتی برام نوشتی شبا تشنه میشه حسین همین غصه داره تو رو میکشه نوشتی ظریفه، شبیه گله حواست بهش باشه پرپر نشه «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» @navaye_asheghaan
. چادر تو حبل المتین  فاطمه فاطمه رکن امیرالمومنین فاطمه فاطمه روز قیامت ، ناقه سواری بر چشم عالم ، پا می گذاری زهرا یا زهرا ای مادر هر سینه زن فاطمه  فاطمه ام الحسین ام الحسن فاطمه فاطمه در مهربانی ، تو بی نظیری دستان مارا ، محشر بگیری زهرا یا زهرا در وسط آتش و دود فاطمه فاطمه صورت تو گشته کبود فاطمه فاطمه زیر لگدها ، نقش زمینی ناله کشیدی ، فضه خذینی مظلومه زهرا تاکه در خانه شکست فاطمه فاطمه محسن تو رفت ز دست فاطمه فاطمه در جای تنگی ، شدی گرفتار گفتی به گریه ، لعنت به مسمار مظلومه زهرا گرچه میان بستری فاطمه پشت و پناه حیدری فاطمه فاطمه گشته دعایت ، با گریه هرشب عجل وفاتی،یاربی یاری زهرا یا زهرا ای همه آرامش من فاطمه فاطمه رد نکنی خواهش من فاطمه فاطمه خیلی برایم زهرا عزیزی می میرم از جایت بر نخیزی زهرا یا زهرا بوسه زدی روی حسین فاطمه فاطمه شانه زدی موی حسین فاطمه فاطمه دلواپسی تو ، بهر لبانش پنجه نیفتد ، در گیسوانش زهرا یا زهرا باشد قرار ما دوتا فاطمه فاطمه شب‌های جمعه کربلا فاطمه فاطمه پیراهنش را ، بر سر گزاری آبهای خود بر ، حنجر گزاری جانم حسین جان ناله زنی ای بی کفن یا بنی حسین عریان شدی در پیش من یا بنی حسین جمعت کنم از ، خاک بیابان بر خورده بر من ، شدی تو عریان جانم حسین جان ناله رسد ز کوچه ها مادرم مادرم ذکر امام مجتبی مادرم مادرم کوچه عذاب ِ ، ما غیرتی هاست چون قتلگاهِ، اولادِ زهراست آه و واویلا مسیر خانه بسته شد آه و‌اویلتا حرمت ما شکسته شد آه و واویلتا چشمان مادر، شد تیره و تار یکی زسیلی ، یکی زدیوار آه و واویلا دیدی توباچشمان خود ای حسن جان حسن وقتی قباله پاره شد ای حسن جان حسن تا خانه مادر ، را می کشاندی آهسته چادر ، را می تکاندی ای مهربان تر از همه مادر ای مادر أمُّ الاَحبا فاطمه مادر ای مادر خدمت گذارت ، روح الامین است چون خانهٔ تو ، عرشِ زمین است زهرا یا زهرا با آنکه هستی بی حرم مادر ای مادر بر ما سوا داری کرم مادر ای مادر از دامن تو ، حسن کریم است ارباب عالم ، صاحب حریم است زهرا یا زهرا دارد ورم بازوی تو مادر ای مادر خونین شده پهلوی تو مادر ای مادر اوضاع خانه ، شد نا مرتب شانه نخورده ، گیسوی زینب بازی نکن با جان من فاطمه جانم حرف ِ جدایی را مزن فاطمه جانم شرمنده ام از ، رویت عزیزم ماندم چه خاکی، بر سربریزم زهرا یا زهرا آتش به دلها می زنی فاطمه جانم داری کفن تا می زنی  فاطمه جانم آهسته بارِ ، سفر ببندی باید به تابوتِ خود بخندی!!! زهرا یا زهرا دستان لرزانم ببین فاطمه جانم با زانو افتادم زمین فاطمه جانم جان دادنت را ، باید ببینم روی تن تو ، لحد بچینم ای قمر هاشمیان ابوفاضل مدد عموی صاحب الزمان ابوفاضل مدد صحن و سرایت ، قبلهٔ حاجات باب الحوائج ، عموی سادات جانم اباالفضل 🎤 @navaye_asheghaan
شب جمعه قبل از شهادت حسین جان حسین جان حسین جان حسین بیا این شب جمعهٔ آخری حسین عزیزم بشین روبروم همینکه موهات ونگا می کنم گره می خوره ناله هام توو گلوم سرِ شب شمردم کفن هامون و بمیرم الهی یه دونه کمه هزار تا لباسم برا یوسفی که در بین گرگا بمونه کمه دعا می کنم که شبیه خودم تویِ جای تنگی گرفتار نشی نبیم که در گودی ِ قتلگاه داری پاتو روی زمین می کِشی یه روز آخه دور تو خالی میشه می مونی چه تنها تو و خواهرت همه دسته دسته ته قتلگاه باشمشیر و نیزه می ریزن سرت بزرگ قبیله می گیره وضو یه نیزه می شه بینشون دست به دست لگد میزنه پهلوت و می‌شکنه یکی مثل اونکه پر من شکست شب جمعه ها قول میدم که بیام کنار تو ای یوسف بی سرم خونای گلو رو تمیز می‌کنم باچشمی ترو گوشه معجرم صدا می زنه پیش چشمام حسین با نعلای تازه بهم ریختنت به قدر کف دستی سالم نموند زیر شمشیر و نیزه ها از تنت @navaye_asheghaan
به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند به خاک گفتم اگر شدتنت بپوشاند ببین دل زار زینب نگاه و اصرار زینب تو راهی از خیمه شدی و ...من از قفا مرو کجا، امیر سالارِ زینب سایه ی روی سرم چه کنم ؟؟ با آتیش جیگرم چه کنم ؟ یه زنِ تنها با حرم چه کنم؟ به منِ خسته ی غم زده رحمی... به دلِ جون به لب اومده رحمی... نرو نرو یه نیگا به حرم کن / به حرم رحمی... دم غروبِ خورشیده چه بوی سیبی پیچیده وصیتِ مادرمونه / که زینبت داری میری زیر گلوت وُ بوسیده چقده زخمی شده بدنت جونی نمونده دیگه به تنت زینبُ کشته کهنه پیرُهنت تو دل من غم عالمه رحمی... دور و بر ما نامحرمه رحمی... تو رو به چادر خاکی زهرا ،به مادرم رحمی... ببین که پاهام لرزونه ببین که دستام بی جونه بیا بریم خیمه ببینیم، که توی خواب با ترس و لرز ،رقیه روضه میخونه بذار بخوابه شاید نبینه که تن تو به روی زمینه یکی با خنجر رو سینه ات می شینه به مادرِ دم گهواره رحمی... به گوشای پر گوشواره رحمی... میزنه حرمله خنده به اشکام،نداره رحمی هنگامه ی غم شد تیر آمد و مقتل همه آلوده به سَم شد هی کم کم و کم کم از جسم تو هی کم شد و هی کم شد و کم شد یک نیزه به شانه آنقدر فرو رفت که یک مرتبه خم شد پاشیده تن او تقطیع شده بند به بند بدن او عمامه و انگشتری و پیرُهنِ او لب پاره شد انگار، با پا زده نیزه بر دهن او لب تشنه و خسته شمشیر چنان خورده که اعضاش شکسته زیر سم مرکب دندان و سر و سینه و ابروش شکسته شمر است که با چکمه روی سینه نشسته " گوشه ای، عده ای کمان در دست / روی اعضاش شرط میبندند " فریاد کشیده از روی بلندی به روی سینه پریده دَه ضربه زده ست وُ ... مانده دو ضربه که به حنجر نرسیده با خنجر کُندَش... رگ های گلو را نبریده... که دریده ای مونس شکسته دلان حال ما ببین مارا غریب و بی کس و بی آشنا ببین سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب
. دست ما خالی است، فیض امّا فراوان می رسد برکت و خیرات، از دست کریمان می رسد غصه ی ما را فقط زهرا و حیدر می خورند ریشه ی ما یا به فضه، یا به سلمان می رسد هم بلای نوکر خود را به جانش می خرد هم به داد عبد جامانده حسن جان می رسد آخرش هم در مقام قرب، اول میشود هرکسی با یارقیه، لنگ لنگان می رسد من عقب ماندم، ضرر کردم، دگر تنها شدم دست من تنها به آقای خراسان می رسد دست هرکس که به کویت هم نیامد را بگیر سهمی از العفوهای من به آنان می رسد چشم یعقوب دل من کور شد، روشن نشد یوسف گم گشته دیگر کی به کنعان می رسد؟ جای لبخند و سلام، این بار دشنامی بده به مشامم باز دارد بوی عصیان می رسد آی صاحبخانه! در را بر گداهایت نبند بعد سی شب گریه دارد روز هجران می رسد یا علی از شوق دیدار نجف پر می کشم کی زمان دیدن تو زیر ایوان می رسد قند من افتاده، یک خوشه از انگورت بده آن شراب کهنه، بویش تا به ایران می رسد بین روضه، با لبان تشنه جانم را بگیر چون که بالای سرم ارباب عطشان می رسد خواهری وقت وداعش با برادر، سنگ خورد گفت می ترسم .... زمان تیر باران می رسد خاک ها را از لب تو می تکانم، مضطرم از نوک آن چکمه هایی که به دندان می رسد شانه بر مو می کشم اما پریشانم حسین دیده ام که شمر با خنجر به میدان می رسد کهنه پیراهن تنت کردم تو هم فکری بکن خواهرت بی روسری تا جسم عریان می رسد ✍ . @navaye_asheghaan
الوداع ای ماه پر فیض.mp3
2.39M
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 الوداع ای ماه پر فیض خدا الوداع ای لحظه ی ناب دعا با تو حال ما دگرگون گشته بود الوداع ای انقلاب قلب‌ها با تو ذکر جوشنم الغوث بود الوداع ای ربنا اغفرلنا نیمه ی شب توبه بود و گریه بود الوداع ای ماه عبد پر خطا الوداع ای ماه محبوب نبی ماه محبوب همه آل عبا الوداع ای ماه نور فوق نور ماه عفو بنده و ماه عطا الوداع ای ماه افطار و سحر ماه یکسان گشتن شاه و گدا الوداع ای ماه مهر و معرفت قلب ما با تو شده همچون طلا ذکر اقراء در دلت معنا گرفت الوداع ای ماه قرآن و ثنا باز طی شد ماه خوب بندگی ماه ضربت خوردن شیر خدا وحید زحمت کش شهری @navaye_asheghaan
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 صحیفه سجادیه دعای ۴۵ ( دعا به هنگام وداع با ماه مبارک رمضان ) وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي وِدَاعِ شَهْرِ رَمَضَانَ دعاى آن حضرت است در وداع ماه مبارك رمضان ﴿1﴾ اللَّهُمَّ يَا مَنْ لَا يَرْغَبُ فِي الْجَزَاءِ (1) خدایا! ای که شوقی به پاداش ندارد؛ چون بی‌نیاز از آفریده‌هاست؛ ﴿2﴾ وَ يَا مَنْ لَا يَنْدَمُ عَلَى الْعَطَاءِ (2) و ای که بر عطابخشی‌اش، پشیمان نمی‌شود؛ ﴿3﴾ وَ يَا مَنْ لَا يُكَافِىُ عَبْدَهُ عَلَى السَّوَاءِ . (3) و ای که پاداش بنده‌اش را مساوی و برابر نمی‌دهد؛ [بلکه پاداشش بیش از عمل بنده است]. ﴿4﴾ مِنَّتُكَ ابْتِدَا ، وَ عَفْوُكَ تَفَضُّلٌ ، وَ عُقُوبَتُكَ عَدْلٌ ، وَ قَضَاِّْؤُك خِيَرَةٌ (4) نعمتت آغاز است، [دست کسی در ساخت و پرداختش جایی ندارد] و گذشتت احسان و مجازاتت عدالت و فرمانت خیر است. ﴿5﴾ إِنْ أَعْطَيْتَ لَمْ تَشُبْ عَطَاءَكَ بِمَنٍّ ، وَ إِنْ مَنَعْتَ لَمْ يَكُنْ مَنْعُكَ تَعَدِّياً . (5) اگر عطا کنی، عطایت را به منّت آلوده نمی‌کنی؛ و اگر منع کنی، منعت بر پایه تجاوز نیست. ﴿6﴾ تَشْكُرُ مَنْ شَكَرَكَ وَ أَنْتَ أَلْهَمْتَهُ شُكْرَكَ . (6) کسی که تو را سپاس-گزاری کند، پاداشش می‌دهی؛ در حالی که خودت سپاسگزاری را به او الهام کردی. ﴿7﴾ وَ تُكَافِىُ مَنْ حَمِدَكَ وَ أَنْتَ عَلَّمْتَهُ حَمْدَكَ . (7) و کسی که تو را ستایش کند، تلافی و جبران می‌کنی؛ در صورتی که ستایش را خودت به او آموخته‌ای. ﴿8﴾ تَسْتُرُ عَلَى مَنْ لَوْ شِئْتَ فَضَحْتَهُ ، وَ تَجُودُ عَلَى مَنْ لَوْ شِئْتَ مَنَعْتَهُ ، وَ كِلَاهُمَا أَهْلٌ مِنْكَ لِلْفَضِيحَةِ وَ الْمَنْعِ غَيْرَ أَنَّكَ بَنَيْتَ أَفْعَالَكَ عَلَى التَّفَضُّلِ ، وَ أَجْرَيْتَ قُدْرَتَكَ عَلَى التَّجَاوُزِ . (8) پرده می‌پوشی بر کسی که اگر می‌خواستی رسوایش می‌کردی؛ جود و کرم می‌کنی بر کسی که اگر می‌خواستی منعش می‌فرمودی؛ در حالی که هر دوی این‌ها از سوی تو سزاوار رسوایی و منع‌اند؛ امّا چنین نمی‌کنی، چون تمام کارهایت را بر پایۀ لطف و احسان بنا نهادی و قدرتت را بر آیین گذشت به جریان انداختی. ﴿9﴾ وَ تَلَقَّيْتَ مَنْ عَصَاكَ بِالْحِلْمِ ، وَ أَمْهَلْتَ مَنْ قَصَدَ لِنَفْسِهِ بِالظُّلْمِ ، تَسْتَنْظِرُهُمْ بِأَنَاتِكَ إِلَى الْإِنَابَةِ ، وَ تَتْرُكُ مُعَاجَلَتَهُمْ إِلَى التَّوْبَةِ لِكَيْلَا يَهْلِكَ عَلَيْكَ هَالِكُهُمْ ، وَ لَا يَشْقَى بِنِعْمَتِكَ شَقِيُّهُمْ إِلَّا عَنْ طُولِ الْإِعْذَارِ إِلَيْهِ ، وَ بَعْدَ تَرَادُفِ الْحُجَّةِ عَلَيْهِ ، كَرَماً مِنْ عَفْوِكَ يَا كَرِيمُ ، وَ عَائِدَةً مِنْ عَطْفِكَ يَا حَلِيمُ . (9) و با کسی که با تو به مخالفت برخاسته، با بردباری روبه‌رو شدی؛ و کسی را که بر ستم به خود همّت گماشت، مهلت دادی؛ با حلم و بردباری‌ات مهلتشان می‌دهی تا به سویت بازگردند. شتاب در عقوبت را وا می‌گذاری تا به عرصه‌گاه توبه و بازگشت بنشینند؛ تا آن‌که از سوی تو، سزاوار هلاکت شده، هلاک نشود؛ و تیره بختشان به نعمت تو بدبخت نگردد. هلاکت و بدبختی آنان، پس از طول مدتی است که حرام و حلالت را برای آنان روشن کردی و پیوسته به عذاب تهدیدشان فرمودی و عذر بسیاری از این قبیل در برابرشان قرار دادی و پی‌درپی بر آنان اتمام حجّت کردی. این همه، بر پایۀ کرم و بخششی از عفو توست، ای بزرگوار! و سود و بهره‌ای است از مهربانی تو، ای بردبار! ﴿10﴾ أَنْتَ الَّذِي فَتَحْتَ لِعِبَادِكَ بَاباً إِلَى عَفْوِكَ ، وَ سَمَّيْتَهُ التَّوْبَةَ ، وَ جَعَلْتَ عَلَى ذَلِكَ الْبَابِ دَلِيلًا مِنْ وَحْيِكَ لِئَلَّا يَضِلُّوا عَنْهُ ، فَقُلْتَ تَبَارَكَ اسْمُكَ ﴿تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنَاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ﴾. (10) تویی که دری برای بندگانت به سوی بخششت گشودی و آن را توبه نامیدی و بر آن درِ گشوده دلیلی از وحی‌ات قرار دادی تا آن را گم نکنند؛ - ای که نامت والا و مبارک است! - فرمودی: «به سوی خدا بازگردید؛ بازگشتی خالص، باشد که پروردگار گناهانتان را محو کند و شما را وارد بهشت‌هایی کند که از زیر آن‌ها، نهرها روان است. ﴿11﴾ ﴿يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ ، نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمَانِهِمْ ، يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا ، وَ اغْفِرْ لَنَا ، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ﴾. فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ ذَلِكَ الْمَنْزِلِ بَعْدَ فَتْحِ الْبَابِ وَ إِقَامَةِ الدَّلِيلِ @navaye_asheghaan
. 🏴 دهم محرم الحرام ۱۴۰۳ شب 🏴بند اول دله مضطرم بی قراره امشبو بیا آرومش کن تو دل زینبو تو قرآن میخونی یار کربلایی میرسه بر مشامم بوی جدایی با مناجاته تو آسمون می باره طاقته فراقت رو زینب نداره تو قرار گذاشتی کنارم بمونی چرا امشبو از جدایی میخونی نگو تقدیره ما اینه نگو میری از کنارم نگو باید که بدونت بمونم طاقت ندارم قلبمو بده تسلا نگو از غصه ی فردا وای امون از دل زینب وای امون از دل زهرا واویلا... 🏴بند دوم میرسه مادر و،خواهرت بین راه میرسه روضه هات به شیب قتلگاه با چکمه نشسته رو سینت بی حیا با ده ضربه جدا کرد سرو از قفا زدن روی نیزه پیشه خواهر سرو رد شدن با مرکب از روی پیکرو به غارت بردن انگشتو انگشترو کشیدن گوشواره از گوش دخترو وای از این مصیبتا که میاره جونو روی لب با طلوعه صبح فردا همشو میبینه زینب زینبو هجومه لشکر زینبو غصه ی معجر زینبو خیمه ی سوخته زینبو یک تن بی سر واویلا... ۱۴۰۳/۰۳/۰۶ ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی @navaye_asheghaan
. 🏴 ویژه دسته عزاداری علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ عصر فردا ، بی پناهم / خسته بین ، قتلگاهم می رسم پیش تو با قد خمیده می زنم بوسه به رگهای بریده فدای کام عطشانت - می شوم دیده گریانت با غم جسم عریانت ۲ یا حسین یا اخ المظلوم ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ عصر فردا ، بیند آزار / خیمه های ، بی علمدار از میان خیمه ها آید صدایی ذکر طفلان می شود عمو کجایی خواهرت موپریشان است - دخترت دیده گریان است العطش  ذکر طفلان است ۲ یا حسین یا اخ المظلوم ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای امام ، دل شکسته / داغ تو در ، دل نشسته یا اخا سوزانده ای تو قلب من را از چه می پوشی تو کهنه پیرهن را می کنم خاک غم بر سر / می شود قلب من مضطر با غم حنجر اصغر ۲ یا حسین یا اخ المظلوم ۳ ........................... 🏴 ویژه دسته عزاداری علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ این بند از یک نوحه قدیمی است که توسط پیرغلام اهل بیت(ع) "مرحوم حاج حجت کسری" (رحمه الله علیه) خوانده شده است. گشته دریا ، مست سقا / خون چکد از ، دست سقا لاله ی ام البنین گردیده پرپر زاده ی زهرا حسین شد بی برادر صفای قلب سوزانم - فروغ چشم گریانم تویی سقای طفلانم ۲ یا اخا یا ابوفاضل ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای علمدار ، ای پناهم / بوده ای تو ، تکیه گاهم داغ تو بر روی قلب من نشسته ای برادر از غمت پشتم شکسته مانده ای خسته و تنها - تشنه لب بر لب دریا زائرت حضرت زهرا ۲ یا اخا یا ابوفاضل ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ غصه هایم ، بی حساب است / بین خیمه ، قحط آب است حال اهل خیمه ها بی تو خراب است بی قرار مشک تو طفل رباب است بی تو من چشم تر دارم - سینه ی خونجگر دارم دست خود بر کمر دارم ۲ یا اخا یا ابوفاضل ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یاور من ، ای برادر / مانده ای تو ، پای رهبر تو به عالم داده ای درس رشادت خم نکردی سر به جز امر ولایت ساقی جان نثار من - همیشه در کنار من بوده ای افتخار من ۲ یا اخا یا ابوفاضل ۴ .............. . 🏴 ویژه دسته عزاداری علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ الوداع ای ، یار زینب / ای طلایه،دار زینب ‌ می روی ای جان من با بی قراری پرچمت را دست زینب می سپاری عزیز قلب زهرایی - خسته در اوج تنهایی نبینم جز به زیبایی ۲ یا حسین یا اخ المظلوم ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ الوداع ای ماه زینب / راه تو شد راه زینب یاد تو گردد انیسم بین این راه نقش پرچم می شود نصر من الله ناله ام مادری باشد - گریه ام کوثری باشد خطبه ام حیدری باشد ۲ یا حسین یا اخ المظلوم ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ گرچه غرق التهابم / می خروشم با حجابم کس ندیده سایه ای از قامتم را شام می بیند کمی از غیرتم را دختر فاطمه هستم - با تو من عهد خون بستم پرچم عشق تو دستم ۲ یا حسین یا اخ المظلوم ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آسمان پر ستاره / داغت از دل زد شراره ترسم از اینکه ببینم ماتمت را دست نامردی ببینم خاتمت را خواهرت خسته جان باشد - قد من چون کمان باشد در کمین ساربان باشد ۲ یا حسین یا اخ المظلوم ۳ .......... 🏴 ویژه دسته عزاداری علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ با دوچشم پر ستاره / بر سر دارالعماره زیر بار غصه های تو شکستم تا ابد از روی تو شرمنده هستم فدای غصه های تو - غصه ی کربلای تو جان من شد فدای تو ۲ یا حسین سیدالمظلوم ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ با نگاه خسته امشب / می کنم من یاد زینب ترسم از بی رحمی بازار کوفه سر گذارم بر روی دیوار کوفه وای از غربت زینب - وای از محنت زینب هتک حرمت زینب ۲ یا حسین سیدالمظلوم ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ غرق درد و اضطرابم / مضطر طفل ربابم خواب دیدم قامتت از غم خمیده گوش تا گوش علی اصغر دریده وای از کام عطشانش - وای از قبر پنهانش جانِ من به قربانش ۲ یا حسین سیدالمظلوم ۳ .👇
. 🏴 ویژه دسته عزاداری علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ عصر فردا ، بی پناهم / خسته بین ، قتلگاهم می رسم پیش تو با قد خمیده می زنم بوسه به رگهای بریده فدای کام عطشانت - می شوم دیده گریانت با غم جسم عریانت ۲ یا حسین یا اخ المظلوم ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ عصر فردا ، بیند آزار / خیمه های ، بی علمدار از میان خیمه ها آید صدایی ذکر طفلان می شود عمو کجایی خواهرت موپریشان است - دخترت دیده گریان است العطش  ذکر طفلان است ۲ یا حسین یا اخ المظلوم ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای امام ، دل شکسته / داغ تو در ، دل نشسته یا اخا سوزانده ای تو قلب من را از چه می پوشی تو کهنه پیرهن را می کنم خاک غم بر سر / می شود قلب من مضطر با غم حنجر اصغر ۲ یا حسین یا اخ المظلوم ۳ ........................... 🏴 ویژه دسته عزاداری علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ این بند از یک نوحه قدیمی است که توسط پیرغلام اهل بیت(ع) "مرحوم حاج حجت کسری" (رحمه الله علیه) خوانده شده است. گشته دریا ، مست سقا / خون چکد از ، دست سقا لاله ی ام البنین گردیده پرپر زاده ی زهرا حسین شد بی برادر صفای قلب سوزانم - فروغ چشم گریانم تویی سقای طفلانم ۲ یا اخا یا ابوفاضل ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ ای علمدار ، ای پناهم / بوده ای تو ، تکیه گاهم داغ تو بر روی قلب من نشسته ای برادر از غمت پشتم شکسته مانده ای خسته و تنها - تشنه لب بر لب دریا زائرت حضرت زهرا ۲ یا اخا یا ابوفاضل ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ غصه هایم ، بی حساب است / بین خیمه ، قحط آب است حال اهل خیمه ها بی تو خراب است بی قرار مشک تو طفل رباب است بی تو من چشم تر دارم - سینه ی خونجگر دارم دست خود بر کمر دارم ۲ یا اخا یا ابوفاضل ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یاور من ، ای برادر / مانده ای تو ، پای رهبر تو به عالم داده ای درس رشادت خم نکردی سر به جز امر ولایت ساقی جان نثار من - همیشه در کنار من بوده ای افتخار من ۲ یا اخا یا ابوفاضل ۴ .............. . 🏴 ویژه دسته عزاداری علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ الوداع ای ، یار زینب / ای طلایه،دار زینب ‌ می روی ای جان من با بی قراری پرچمت را دست زینب می سپاری عزیز قلب زهرایی - خسته در اوج تنهایی نبینم جز به زیبایی ۲ یا حسین یا اخ المظلوم ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ الوداع ای ماه زینب / راه تو شد راه زینب یاد تو گردد انیسم بین این راه نقش پرچم می شود نصر من الله ناله ام مادری باشد - گریه ام کوثری باشد خطبه ام حیدری باشد ۲ یا حسین یا اخ المظلوم ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ گرچه غرق التهابم / می خروشم با حجابم کس ندیده سایه ای از قامتم را شام می بیند کمی از غیرتم را دختر فاطمه هستم - با تو من عهد خون بستم پرچم عشق تو دستم ۲ یا حسین یا اخ المظلوم ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آسمان پر ستاره / داغت از دل زد شراره ترسم از اینکه ببینم ماتمت را دست نامردی ببینم خاتمت را خواهرت خسته جان باشد - قد من چون کمان باشد در کمین ساربان باشد ۲ یا حسین یا اخ المظلوم ۳ .......... 🏴 ویژه دسته عزاداری علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ با دوچشم پر ستاره / بر سر دارالعماره زیر بار غصه های تو شکستم تا ابد از روی تو شرمنده هستم فدای غصه های تو - غصه ی کربلای تو جان من شد فدای تو ۲ یا حسین سیدالمظلوم ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ با نگاه خسته امشب / می کنم من یاد زینب ترسم از بی رحمی بازار کوفه سر گذارم بر روی دیوار کوفه وای از غربت زینب - وای از محنت زینب هتک حرمت زینب ۲ یا حسین سیدالمظلوم ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ غرق درد و اضطرابم / مضطر طفل ربابم خواب دیدم قامتت از غم خمیده گوش تا گوش علی اصغر دریده وای از کام عطشانش - وای از قبر پنهانش جانِ من به قربانش ۲ یا حسین سیدالمظلوم ۳ .👇
. . علیه‌السلام سلام‌الله‌علیها   خواهرش بر سینه و بر سرزنان رفت تا گیرد برادر را عنان سیل اشکش بست بر شه، راه را دود آهش کرد حیران، شاه را در قفای شاه رفتی هر زمان بانگ مهلا مهلنش بر آسمان کای سوار سر گران کم کن شتاب جان من لختی سبک‌تر زن رکاب تا ببوسم آن رخ دلجوی تو تا ببویم آن شکنج موی تو شه سراپا گرم شوق و مست ناز گوشهٔ چشمی به آنسو کرد باز دید مشکین مویی از جنس زنان بر فلک دستی و دستی بر عنان زن مگو مرد آفرین روزگار زن مگو بنت الجلال اخت الوقار زن مگو خاک درش نقش جبین زن مگو، دست خدا در آستین پس زجان بر خواهر استقبال کرد تا رخش بوسد، الف را دال کرد همچو جان خود در آغوشش کشید این سخن آهسته بر گوشش کشید: کای عنان گیر من آیا زینبی؟ یا که آه دردمندان در شبی؟ پیش پای شوق زنجیری مکن راه عشق‌ست این، عنان‌گیری مکن با تو هستم جان خواهر، همسفر تو بپا این راه کوبی من به سر خانه سوزان را تو صاحبخانه باش با زنان در همرهی مردانه باش جان خواهر در غمم زاری مکن با صدا بهرم عزاداری مکن معجراز سر، پرده از رخ، وامکن آفتاب و ماه را رسوا مکن هرچه باشد تو علی را دختری ماده شیرا کی کم از شیر نری؟! 📚 گنجینة الاسرار .
❃﷽ ❃ ─━⊰••❃❀❃••⊱━─ دو ماه خیــمه زدم در دلم برای حسین دو مــاه ناله زدم در غــم عزای حسین دو ماه اشک سرودم که اربعین برسم به شهر شاه شهیدان به کربلای حسین دو مـاه بزم عـــزای حسیــــن برپا بود زدیم دست تیــمم به خاک پای حسین اگر چه چیده شد امشب بساط روضهٔ او میان سینه مهیــاست روضه های حسین نشـــسته اند همــــیشه تمام مهمــــانان به دورِ ســــفرهٔ پر بار و بی ریای حسین دلم گرفتـــه از امشب که جمع شد سفــره شکسته قلبم و دارم به سر ، هوای حسین به خاک پاک حریمش می آورم ســجده که "کیمــیا" شوم آخر به زیر پای حسین ─━⊰••❃❀❃••⊱━─ ✍رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۳/۶/۱۵
تسلیَت یَابنَ الحَسن، آمد عزای مادرت آسمان دارُالعَزاست ۲ بر مزارِ مخفیِ او، خاک ریزی بَر سَرت آسمان دارُالعَزاست ۲ . ای پدر جان رفتی و مَحزونِ تو زهرا شده حیدرم تنها شده ۲ بعدِ تو پای غَریبه دَر سَرایم وا شده حیدرم تنها شده ۲ . پهلویم بشکسته دیگر دَر پسِ این دَر شده فضّه بَر دادم بِرِس ۲ با علی چیزی نَگو که غُنچه ام پَرپَر شده فضّه بَر دادم بِرِس ۲ . بینِ آتش دربِ خانه بَر سَرَم آوار شد دیده هایم تار شد ۲ سینه ی من داغ از گُلبوسه ی مِسمار شد دیده هایم تار شد ۲ . ضربه ای از ثانی و یک ضَربه از دیوار خورد مادرم ای مادرم ۲ خواست برخیزد زِ جا، سیلیِ دیگر بار خورد مادرم ای مادرم ۲ . با اَذانت شَهرِ یَثرِب بیقراری می کُند ای اَذان گوی نبی ۲ فاطمه یادِ پِدر اُفتاده، زاری می کند ای اَذان گوی نبی ۲ . بعد از این قبرِ عمویم بیتُ الاحزانِ من است عرش گریانِ من است ۲ میزبانِ ناله های قلبِ سوزانِ من است عرش گریانِ من است ۲ . بس که لاله می چِکَد از جای جای پیکرت شد گُلِستان بسترت ۲ باغبانی گَشته این ایّام، کارِ همسرت شد گُلِستان بسترت ۲ . می شود خاموش از امشب ناله های یارَبَم جانم آمد بر لبم ۲ یا علی، جانِ تو و جانِ حُسین و زینبم جانم آمد بر لبم ۲ . ای مسیحای علی بارِ دگر اِعجاز کن دیده بر من باز کن ۲ ای پرستویم بمان، یا با علی پرواز کن دیده بر من باز کن ۲ . باغبان تنها شده، گُلخانه ی او سوخته قلبِ او افروخته ۲ دیده بر تِکّه لباسِ بر روی در دوخته قلبِ او افروخته ۲ . می دَهم با فضّه امشب شُستشویت فاطمه وای از پهلوی تو ۲ بازویت دارد ورَم، سُرخ است رویت فاطمه وای از پهلوی تو ۲ . من اَمیرَالمُؤمنینَم پهلوانِ خیبرم خورده سیلی همسرم ۲ جسم بی جان گُلم را رویِ دوشم می بَرم خورده سیلی همسرم ۲ . خاک می ریزم به روی جِسمِ چون نیلوفرت ای فدایت حیدرت ۲ لَرزه اُفتاده به زانویم کنارِ پیکرت ای فدایت حیدرت ۲ . رفتی و تاریک شُد بعد از تو این کاشانه ام ای صفای خانه ام ۲ چادرت بر سَر نَماید دخترِ دردانه ام ای صفای خانه ام ۲ . آمدم باشم کنیزِ بچّه های فاطمه در سَرای فاطمه ۲ مادرِ عبّاس هستم، خاکِ پای فاطمه در سَرای فاطمه ۲ . @navaye_asheghaan