#حضرت_محسن_بن_علی_ع_شهادت
در حمایت از علی، زهرا گذشت از هرچه داشت
محسنِ شش ماههاش را پشتِ «در» تقدیم کرد!
✍ #مرضیه_عاطفی
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
سوزِ دلِ آن قِصه را دیوار میداند
عُمقِ مصیبت را فقط مسمار میداند
✍ #سیدروح_الله_موید
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
دری که بوسهگهِ انبیایِ عُظمی شد
چگونه بود که با ضربهی لگد وا شد؟!
✍ #سیدپوریا_هاشمی
مداحی_آنلاین_مادر_یعنی_فاطمه_سیدرضا_نریمانی.mp3
8.07M
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴مادر یعنی فاطمه یعنی مظهر عشق
🌴مادر یعنی فاطمه یعنی آخر عشق
🎙 #سید_رضا_نریمانی
⏯ #شور
تو همه آقاها، یکی باید حیدر باشه
تو همه دریاها، ها یکی باید کوثر باشه
تپشای قلبم، میزنه با سینهزنی💔🥀💔🥀💔
همه عالم جمع شَن، کی میتونه مادر باشه
مادر یعنی فاطمه، یعنی آسمونی
مادر یعنی فاطمه، یعنی بیکرونی
مادر یعنی فاطمه، یعنی اوج مهربونی
مادر یعنی فاطمه، یعنی ماه شبها
مادر یعنی فاطمه، یعنی عشق مولا
مادر یعنی فاطمه، یعنی آبی مثل دریا
"دوست دارم مادر، دوست دارم مادر" 4
*
همه عالم پیشِ، کَرَمت زانو میزنن
ملائک با نیت، خونهشو جارو میزنن
همهی رؤیامه، که بشم مشمول دعاش
آخه پیغمبرها، به قنوتش رو میزنن
مادر یعنی فاطمه، یعنی استجابت
مادر یعنی فاطمه، یعنی اوج عصمت
مادر یعنی فاطمه، یعنی موندن با ولایت
مادر یعنی فاطمه، یعنی مظهر عشق
مادر یعنی فاطمه، یعنی آخر عشق
مادر یعنی فاطمه، یعنی باشی مادر عشق
"دوست دارم مادر، دوست دارم مادر" 4
*
کی به غیر مادر، زیر پاش داره جنتو
کی به غیر مادر، میدونه سرّ گریهتو
کی به غیر مادر، میتونه آرومت کنه
کی به غیر مادر، داره یکجا این عزتو
مادر یعنی فاطمه، یعنی نور خونه
مادر یعنی فاطمه، یعنی عاشقونه
مادر یعنی فاطمه، یعنی دردت رو بدونه
مادر یعنی فاطمه، یعنی بیقراری
مادر یعنی فاطمه، یعنی اشک جاری
مادر یعنی فاطمه، یعنی سر به پاش بزاری
"دوست دارم مادر، دوست دارم مادر" 4
@navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهر مدینه اذانش هم درد آوره
دلخوشیم اینه دیگه روزهای آخره
برا حسنم دیگه سفارش نکنم
شب پیش حسین کاسه آب یادت نره
راهی ام خوشحالم کن علی
بیا این دم آخر حلالم کن علی
علی نبینم مرد خونم عزاداره
جانشین من یه دختره خونه داره
بگو یه نفر میخ و ز در دربیاره
از من که گذشت برا زینب خطر داره
کاشکی باز خونه پر خنده بود
کاشکی من می مردم ولی محسن زنده بود
قدر عافیت اونکه مریضه میدونه
نعمت آب و دهان روضه میدونه
الهی خدا برا کسی نیاره ولی
درد تاول و هرکی بسوزه میدونه
یا مولا من و شرمنده کن
تا راحت بمیرم یه بار دیگه خنده کن
وقت راه رفتن زانوی من درد می گیره
وقت حرف زدن گلوی من درد می گیره
دیگه چی بگم از نماز نشسته ام
وقتی در وضو بازوی من درد می گیره
شنیدم اشک مظلوم شفاست
اما شفای درد من فقط پیش باباست
اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سرالمستودع فیها بعدد ما احاط به ی علمک
.
#زمینه
#فاطمیه #حضرت_زهرا (س)
#بستر_بیماری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چه خس خسی داره ـ نفس نفسهای ـ مادر معصومم
با دیدن حال ـ پر از غم و دردش ـ منم که مغمومم
گوشه خونه ـ میون بستر
تو تب میسوزه ـ خسته و لاغر
وای وای وای وای ـ مادرم زهرا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با تن تبدارش ـ با چشمای تارش ـ نماز که میخونه
با این کمر دردش ـ با صورت زردش ـ میگن نمیمونه
تو بین مردم ـ حرفش پیچیده
که مرگ زهرا ـ دیگه رسیده
وای وای وای وای ـ مادرم زهرا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
لبخندشو دیدم ـ وقتی بابام میزد ـ میخهای تابوتو
چقد دعا کردم ـ شفابگیرن اون ـ زخمای پهلوتو
الهی کاشکی ـ دعام بگیره
مادر خوبم ـ شفا بگیره
وای وای وای وای ـ مادرم زهرا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#زمینه_فاطمیه
#حضرت_صدیقه_کبری
#شعر_سبک #نصیر_حسنی
.
السلام علیکمـ یا اهل بیت النبوه
#زمینه #فاطمیه #حضرت_زهرا (س)
#وداع
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حبیبهی حیدر ـ بار سفر بستی ـ مگه از این خونه
چرا بریدی دل ـ از اهل این منزل ـ انقد غریبونه
خواهشم اینه ـ بمون حبیبه
که بی تو حیدر ـ خیلی غریبه
بدون تو میریزه اشکام
میلرزه زانوها و دستام
وای وای وای وای ـ خداحافظ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هم نفس حیدر ـ یار و کس حیدر ـ بمون کنار من
بمون تا که باشی ـتو این خزون غم ـ فقط بهار من
ببین که زینب ـ میگیره ماتم
اگه بری تو ـ میمیره از غم
بدون تو خیلی غریبم
همش تو ذکر یا مجیبم
وای وای وای وای ـ خداحافظ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خیلی دعا کردم ـ با اشک و با ناله ـ زخمای پهلوتو
لبخندتو دیدم ـ وقتی که کوبیدم ـ میخهای تابوتو
الهی کاشگی ـ دعام بگیره
زخمای پهلوت ـ شفا بگیره
قرار بعدیمونو زهرا
یادت باشه تو دل صحرا
وای وای وای وای ـ خداحافظ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#زمینه_فاطمیه
#حضرت_صدیقه_کبری
#شعر_سبک #نصیر_حسنی
.
.
#زمزمه و #زمینه حضرت صدیقه کبری (س)
در و دیوار و #هجوم_به_بیت_وحی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همه وجودت ـ پُرِ درده ای مادر
پلک کبودت ـ پره درده ای مادر
ای مادر
میون اون هول و ولا افتادی
میون دود و شعلهها افتادی
وقتی لگد ردن به در واویلا
دیدم به زیر دست و پا افتادی
افتادی و ـ رد شدن از ـ بالا سرت یه عده مرد بی حیا
نشد برات ـ کاری کنه ـ که بسته شد دستای تنهای بابا
یا زهرا یازهرا ـ یا اُما
ــــــــــــــــــــــ
آتیش و دوده ـ تو خونه پیچیده
غریبی اینجور ـ تا حالا کی دیده
ای مادر
چهل نفر به یک نفر واویلا
مادر و شیش ماهه پسر واویلا
غلاف و سیلی و لگد کاری کرد
شدی شهید پشت در واویلا
به پشت در ـ مقتل تو ـ پاخورده چادر تو ناموس خدا
بابامونو ـ میبردن و ـ یکی نبود کمک کنه به حال ما
یا زهرا یازهرا ـ یا اُما
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قد خمیدت ـ تفسیر درداته
اشکای چشمات ـ راوی غمهاته
ای مادر
رشیده بودی و قد تو تا شد
وقتی زمین خوردی بابام تنها شد
تو کوچه اون غلاف تیغ نامرد
باعث این خزون باغ ما شد
ضرب غلاف ـ به دست تو ـ دلیل این قنوتای یه دستیه
سوال من ـ سر دردتو ـ اون دستمالی که به پیشونیت بستیه
یا زهرا یازهرا ـ یا اُما
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#زمینه_فاطمیه
#حضرت_صدیقه_کبری
شعر و سبک #نصیر_حسنی ✍
.
#زمزمه و #زمینه
#فاطمیه #حضرت_زهرا (س)
#وداع و #غسل_شبانه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تبر زده شاخه و برگ و برم را
گرفته غم تاب و توان دلم را
نشستهام در بر یاس شکسته
بود نگاهم سوی پیکر زهرا
تویی گل بهارم
زدی گره به کارم (2)
دل من محزون غمت
پُرِ از درد المت
ببین یتیمانت همه محزونند
شکسته بال و پر همه دلخونند
تویی گل بهارم
زدی گره به کارم (2)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چگونه این روی کبود تو شویم
وَ با که درد دل خسته بگویم
رسیده دستم به کبودی بازو
شکسته بغض غم تو به گلویم
من آن گره گشایم
که شد غمت بلایم (2)
جگرم را شعله زدی
تو چرا حرفی نزدی
ز درد پهلو بی خبرم زهرا
زدی تو آتش بر جگرم زهرا
تویی گل بهارم
زدی گره به کارم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#زمینه_فاطمیه
#حضرت_صدیقه_کبری
شعر_سبک #نصیر_حسنی ✍
808.9K
سبک زمینه فاطمیه
بند اول🏴
دلم غمه شب و روز
نرو جوونی هنوز
برات بمیره علی
نمیدی درد و بروز
حتی خواب راحت،دردا نزاشته واست
وا میشه تا زخمت،میوفتی توی زحمت
دلم غمه/یه عالمه/به خاطر علی نرو تو فاطمه
(نرو زهرا)
بند دوم🏴🏴
علی رو تنها نزار
خزونه بی تو بهار
یادت میاد که باهم
داریم یه قول و قرار
وقت این نیست زهرا،بری علی تنهاشه
غصه های عالم،میون سینه م جاشه
به زخم من،زدن نمک
تو لااقل نرو منو بده کمک
(نرو زهرا)
شعر:علی اکبر غلام پور
نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. باذڪر(صلوات)
@navaye_asheghaan
2575_1396115183746_1813160.mp3
2.2M
#روضه
#دشتی
#شهادت_حضرت_زهرا_س
#سید_مجید_بنی_فاطمه
خدا داند دلم خون گریه می کرد
به حالم دشت و هامون گریه می کرد
*خدا ان شاءالله هیچ مردی به چه کنم چه کنمنندازه
صدا زد اسما توآب بریز میخوامبدن محبوبم و غسل بدم..اون روز امیرالمومنین فرمود به بچه ها گریه نکن به توکه نمیگم هرجور دوست داری گریه کن*
ندیدم زخم پهلو را در آن شب
ولی دیدم کفن خون گریه می کند
شب آمد بر سرت تنها نشستم
زپا افتاده و در خود شکستم
برای مرگ من پس باشد این داغ
که من با دست خود چشم تو بستم
*امروز برا مادری گریه کن که وقتی گریه کرد اومدن گفتن علی به زهرا بگو یاشب گریه کنه یا روز.. بابا آدم مادرش مریض میشه تا یه ناله میزنه همسایه ها درمیزنن، میگن کمک نمیخوای مادرم ما نیمه شب میگفت: آخ پهلوم آخ بازوم
مردم گله گی کردن امروز تو دادبزن آخ مادر...*
*اجازه میدی یاامام رضا یه جمله بگم ان شاءالله بخونن وگریه کنیم همیشه یه پدر میخواد کاری کنه خونواده رو به پسر بزرگش میسپره.صدازد: حسن جان توبایدحسین آروم کنی توباید زینب آروم کنی.وقتی مادرمیخوایم دفن کنیم نباید بلند گریه کنی.وسطای کوچه علی همچین که زهرا رو بغل گرفته یه وقت شنید پشت سرش آقازاده داره داد میزنه برگشت دید حسن داره گریه میکنه گفت :پسرم چرا داد میزنی توباید خواهرت آروم کنی گفت آخه بابا همین جا بود نامرد یه کاری کرد بگمیانه؟
یه کاری کرد مادرم دور خودش میگشت*
#ملتمس_دعا
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
@navaye_asheghaan