. #زمینه #فاطمیه #حضرت_زهرا #۱ ماهم ! قرار بود بمونی همراهم بمـون که من اول راهـم بمون بزرگ کنیم بچه هامونو باهم (برای من ، نفس بکش بجای تو می میرم بجای من، نفس بکش از نفس افتاده مجتبای‌ من ، نفس بکش مادر مظلوم بچه های من ، نفس بکش ) ۲ جانِ علی ( یا زهرا ۳ ) #۲ زوده ! علی و التماس بیهوده هنوز حیاط خونمون دوده خیال کردم حال و روزت رو به بهبوده به جون من ، نفس بکش فاطمه ی پوست و استخوون من نفس بکش کجا داری میری تو بدون من ، نفس بکش داغتو پیرم کرده ، جوون من نفس بکش برای من ، نفس بکش بجای تو می میرم بجای من، نفس بکش از نفس افتاده مجتبای‌ من ، نفس بکش مادر مظلوم بچه های من ، نفس بکش جانِ علی ( یا زهرا ۳) #۳ درده‌ علی بمیره دست و پات سرده آخه برا چی صورتت زرده گفتن علی بیا! که فاطمه تموم کرده تو رو خدا ، نفس بکش پارچه سفید کشیدی رو سرت چرا ، نفس بکش با صورت افتادم توی کوچه ها ، نفس بکش نرو که تنهاتر میشه مرتضا ، نفس بکش برای من ، نفس بکش بجای تو می میرم بجای من، نفس بکش از نفس افتاده مجتبای‌ من ، نفس بکش مادر مظلوم بچه های من ، نفس بکش #امیرحسین_ثابتی✍

. #فاطمیه #نوحه #قاسم_نعمتی✍ چادر تو حبل المتین فاطمه فاطمه رکن امیرالمومنین فاطمه فاطمه روز قیامت ، ناقه سواری بر چشم عالم ، پا می گذاری زهرا یا زهرا ای مادر هر سینه زن فاطمه فاطمه ام الحسین ام الحسن فاطمه فاطمه در مهربانی ، تو بی نظیری دستان مارا ، محشر بگیری زهرا یا زهرا در وسط آتش و دود فاطمه فاطمه صورت تو گشته کبود فاطمه فاطمه زیر لگدها ، نقش زمینی ناله کشیدی ، فضه خذینی مظلومه زهرا تاکه در خانه شکست فاطمه فاطمه محسن تو رفت ز دست فاطمه فاطمه در جای تنگی ، شدی گرفتار گفتی به گریه ، لعنت به مسمار مظلومه زهرا گرچه میان بستری فاطمه پشت و پناه حیدری فاطمه فاطمه گشته دعایت ، با گریه هرشب عجل وفاتی،یاربی یاری زهرا یا زهرا ای همه آرامش من فاطمه فاطمه رد نکنی خواهش من فاطمه فاطمه خیلی برایم زهرا عزیزی می میرم از جایت بر نخیزی زهرا یا زهرا بوسه زدی روی حسین فاطمه فاطمه شانه زدی موی حسین فاطمه فاطمه دلواپسی تو ، بهر لبانش پنجه نیفتد ، در گیسوانش زهرا یا زهرا باشد قرار ما دوتا فاطمه فاطمه شب‌های جمعه کربلا فاطمه فاطمه پیراهنش را ، بر سر گزاری آبهای خود بر ، حنجر گزاری جانم حسین جان ناله زنی ای بی کفن یا بنی حسین عریان شدی در پیش من یا بنی حسین جمعت کنم از ، خاک بیابان بر خورده بر من ، شدی تو عریان جانم حسین جان ناله رسد ز کوچه ها مادرم مادرم ذکر امام مجتبی مادرم مادرم کوچه عذاب ِ ، ما غیرتی هاست چون قتلگاهِ، اولادِ زهراست آه و واویلا مسیر خانه بسته شد آه و‌اویلتا حرمت ما شکسته شد آه و واویلتا چشمان مادر، شد تیره و تار یکی زسیلی ، یکی زدیوار آه و واویلا دیدی توباچشمان خود ای حسن جان حسن وقتی قباله پاره شد ای حسن جان حسن تا خانه مادر ، را می کشاندی آهسته چادر ، را می تکاندی ای مهربان تر از همه مادر ای مادر أمُّ الاَحبا فاطمه مادر ای مادر خدمت گذارت ، روح الامین است چون خانهٔ تو ، عرشِ زمین است زهرا یا زهرا با آنکه هستی بی حرم مادر ای مادر بر ما سوا داری کرم مادر ای مادر از دامن تو ، حسن کریم است ارباب عالم ، صاحب حریم است زهرا یا زهرا دارد ورم بازوی تو مادر ای مادر خونین شده پهلوی تو مادر ای مادر اوضاع خانه ، شد نا مرتب شانه نخورده ، گیسوی زینب بازی نکن با جان من فاطمه جانم حرف ِ جدایی را مزن فاطمه جانم شرمنده ام از ، رویت عزیزم ماندم چه خاکی، بر سربریزم زهرا یا زهرا آتش به دلها می زنی فاطمه جانم داری کفن تا می زنی فاطمه جانم آهسته بارِ ، سفر ببندی باید به تابوتِ خود بخندی!!! زهرا یا زهرا دستان لرزانم ببین فاطمه جانم با زانو افتادم زمین فاطمه جانم جان دادنت را ، باید ببینم روی تن تو ، لحد بچینم ای قمر هاشمیان ابوفاضل مدد عموی صاحب الزمان ابوفاضل مدد صحن و سرایت ، قبلهٔ حاجات باب الحوائج ، عموی سادات جانم اباالفضل #نوحه_سنتی #حاج_منصور 🎤

🎤| حاج منصور ارضی ▪️نوحه خوانی ▪️ مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها 🌙 شب اول 🕌 مسجد ارک تهران 📆 چهارشنبه ۱ آذر ماه ۱۴۰۲

#سلام_ای_شهیدان_عاشق_سلام #شهید_گمنام #شهید_شهادت_شهدای_گمنام 🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷 سلام ای شهیدان عاشق سلام غزالان دشت شقایق سلام سبکبال مرغان کوی امید شهیدان خوشنام خوش آمدید سلام ای خوش آوازه درهرزمان شهیدان، شهادت گوارای تان سلامم به سرهای از تن جدا بدنهای افتاده بی سر رها غیوران بی باک دشت خطر سفرخوش، مرغان بی بال وپر خوشا برشما ای خوش اقبال ها کجا بوده اید این همه سال ها؟ شما لاله بودید و پرپر شدید به عطر شهادت معطر شدید عزیزان مگر از کجا آمدید؟ که بوی خوشِ کربلا می دهید به قربان روی زخون رنگ تان همیشه دلم هست دلتنگ تان شما را خدا بـا شهادت خرید خوشا برشما که شدید روسفید درآن شب که برخاک افتاده اید چگونه غـریبانه جـان داده اید؟ عیار شما را که نتوان کشید شـما زیــرخـاکی و بـا ارزشـید شما درتب عشق تان سوختید چو خورشید در عالم افروختید شما طالبان حقیقت شدید فــدایـیِ راه ولایـت شـدیـد شما کربلا هم اگر بوده اید فداییِ راه حسین می شدید شمایید یاران پاک حسین شمابوده ایدسینه چاک حسین زعطر شما لاله ها، یاس ها وطن پرشد ازعطراحساس ها شـما تــا اَبـد جـاودانی شدید پیـام آور مهــربـانـی شـدیـد عزیزان، پس از سالهای مَدید سرافراز سوی وطن آمدید فدای تن چاک چاک شما تن بی سر و بی پلاک شما کجا شد سرتان ز پیکر جدا؟ بمیرم کجا می زدید دست و پا؟ به قربان چشمان مست شما کجا مانده در خاک دست شما شما تا قیامت عزیز دلید شما همچو نوری به هر محفلید عزیزان زهرا خوش آمدید عزیزید به دلها خوش آمدید شما گم نبودید که پیدا شوید خدا خواست محبوب دلهاشوید شما خواستید خود ز پروردگار همانند زهرا شوید بی مزار شما اقتدا کرده بودید همه به مظلومی و غربت فاطمه چهل سال چشم پدر، مادران به در بوده آید عزیزان شان چهل سال راهمچو یعقوب وار زهجران تان بوده اند اشکبار چه شبها که باگریه خوابیده اند چه شبها که خواب شما دیده اند چه شبها که مادر فقط ناله کرد پدر گریه می کرد با بُغض و درد چه بسیاری از این پدر مادران ندیدند نعش عزیزان شان خدایا به راز مگوی علی الهی به بُغض گلوی علی الهی به درد و غم فاطمه الهی به عمر کم فاطمه به اشک حسین و حسینش قسم به آن هِق هِق زینبینش قسم به آه علی یاور بی کسان دگر مهدی فاطمه را رسان مدد کن که سرباز نابش شویم شهـید ره انقــلابـش شــویـم به لطف تو «مداح» دارد امید که در راه مهدی گردد شهید. 🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷 #علی_اکبر_اسفندیار_مداح

. #فاطمیه ای اشک! چاره‌ای! غم کوثر نگفتنی‌ست باران! ببار! روضه سراسر نگفتنی‌ست با آن‌که روضه‌خواندن ما با کنایه است اما هنوز روضه‌ی مادر نگفتنی‌ست تاریخ شرم دارد از آن روزهای تلخ آن روزهای بعدِ پیمبر نگفتنی‌ست جا مانده بین کوچه دلِ بی‌قرارمان اما حکایتِ گلِ پرپر نگفتنی‌ست باران شوی اگر نود و پنج روز، باز حال غریب مادر و دختر نگفتنی‌ست آن‌شب وصیتش به علی ناتمام ماند باران گرفت... روضه‌ی آخر... نگفتنی‌ست #یوسف_رحیمی ✍ #شهادت_حضرت_زهرا .

. #زمینه_شهادت #فاطمیه بار سفر بستی زهرا دل بریدی از این دنیا پاشو و رو زانو بشین نگاهی به این خونه کن برا بار آخربی بی موی زینب و شونه کن داری میکشیم اینجوری با نگات درد و غصه ی تو معلومه تو چشات زهرا مرو ای زهرا بند دوم باورم نیست داری میری از زندگی ازچه سیری داری حیدر و میکشی دیگه حرف رفتن نزن پاشو و به زینب برس رحمی کن به حال حسن آرزوم همینه خنده تو ببینم باز مثه قدیما پیش تو بشینم زهرا مرو ای زهرا بند سوم از غصه هات قلبم خونه میریزه اشکام رو گونه هر روزش برام خاطره است نه سالی که پیشم بودی باورم نمیشه بری فاطمه تو به این زودی حسرت یه نگات مونده روی دلم تاابد من ازت فاطمه خجلم زهرا مرو ای زهرا #احسان_بمانی ✍ #فاطمیه #حضرت_زهرا #زمینه

. #واحد_شلاقی #فاطمیه ۱۴۰۲ ــــــــــــــــــــ➖➖➖ ✍ #بنداول 📝 تویی نَفْس نبی و نَفَسِ حیدر تو هستی عالِمِه و عالِمِه پرور تویی مادرِ ما حضرتِ فاطمه وُ تو هستی امـــّــید اول و آخر ملائک همگی غلامُ و پابندت گره خورده رضایِ حق ، به لبخندت یقین دارم میخری منو چونکه منم نوکر نوکرای فرزندت نگاهت بهشته/نفس بی تو زشته رو قلبم یازهرا خداوند نوشته نگات چاره سازه/خدا بت مینازه نگه داشتنِ شأن تو حر میسازه تو بی همتایی/مالک دنیایی/ شافع عقبایی/ یازهرا تو بی پایانی/ رحمت رحمانی / چشمه ایمانی/ یازهرا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💢مادرم یازهرا مادرم یازهرا💢 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍ #بنددوم 📝 به نخ های چادرت دخیل بستم میگیرم علم عشقتو رو دستم تو این دنیا و تو آخرت قطعا سرم بالاست چون نوکر تو هستم مقام تو نوره مافوق نوره خدا مدحت رو گفته تو هر سوره کسی که قدمی برا شما برداشت دم در بهشت با تو محشوره سرم خاک پاته/دو عالم گداته تویی اونکه صاحب اختیار کائناته تویی اصل و ریشه/فداتم همیشه دیگه بهتر از تو که پیدا نمیشه دم آغازی / با خدا همرازی / معدن اعجازی / یازهرا توکه نایابی/ نور عالمتابی/ مادراربابی / یازهرا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💢مادرم یازهرا مادرم یازهرا💢 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ #علی_حاجیان_فر ✍ شنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۲ ➖➖➖ .

#واحد_شلاقی تویی نفس نبی ... ✍#علی_حاجیان_فر

. 🏴 #فاطمیه ۱۴۰۲ #حضرت_زهرا سلام الله علیها #واحد #بستر_بیماری #شهادت #مهدی_ستارزاده ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سه ماهه / دل زهرای من / به غم خو گرفته می‌بینم / کشتی عمر کمش / که پهلو گرفته می‌بینم - که شمع وجودش - داره آب میشه - نداره توونی با گریه - میگفت زینب من - نرو مادر آخه - تو خیلی جوونی بمون و نذار من بی یاور بشم پریشون و تنها و مضطر بشم از اینی که هستم غریب تر بشم [نرو فاطمه فاطمه فاطمه] ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ چجوری / آخه یادم بره / من اون اتفاقو توو کوچه / جلوی باغبون / آتیش زد یه باغو ... یه باغی - که پر از صفا بود - خزون شد بهارش - با آتیش کینه یه لاله - تحمل نداره - که غنچه‌اش رو تیشه - با نفرت بچینه تو اون لاله‌ای و من اون باغبون تو رو جون محسن گل باغمون یکم دیگه خانوم کنارم بمون [نرو فاطمه فاطمه فاطمه] ۳ .