Haj Mahmood Karimi - Bebar Ey Baroon (128).mp3
12.63M
ببار ای بارون ببار بر دلم گریه کن خون ببار ♬♫♪
در شب تیره چون زلف یار بحر لیلی چو مجنون ببار ای بارون!!!
فدای غم های تو خون می چکد از چشمان تو ♬♫♪
بی تاب روی زیبای تو میسوزه عالم در پای تو ای آقا ای آقا!!!
خون دل آسمون زبون میگیره صاحب زمون ♬♫♪
ای امان ای امان ای امان عمه جان عمه جان عمه جان ای عمه!!!
دل زارم در تبه گوشه چادر زینبه ♬♫♪

امشب جون همه بر لبه روضه خون مادر زینبه ای زینب!!!
دلم زار زینبه گوشه چادر زینبه ♬♫♪
امشب جون همه بر لبه روضه خون مادر زینبه وای زینب!!!
رسیده جون بر لبم میسوزه سینه پر تبم ♬♫♪
آسمون سینه تیره شبم قربونیه غم زینبم وای زینب!!!
اگر که غوغا نکرد اگه شکوه ز غم ها نکرد ♬♫♪
سفره دلشو وا نکرد غصه جگرشو پاره کرد ای زینب!!!
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
محمود کریمی ببار ای بارون ببار
🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹
1_2058373604.mp3
6.3M
شهادت حضرت زهرا ( سلام الله علیها )🖤
▪️▪️▪️
بریز آب روان اسما ، ولی آهسته آهسته
به جسم اطهر زهرا ، ولی آهسته آهسته
بریز آب روان تا من ، بشویم مخفی از دشمن
تنش از زیر پیراهن ، ولی آهسته آهسته
ببین بشکسته پهلویش ، سیه گردیده بازویش
تو خود ریز آب بر رویش ، ولی آهسته آهسته
همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار
بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته
حسن ای نورچشمانم ، حسین ای راحت جانم
بنالید ای عزیزانم ، ولی آهسته آهسته
بیا ای دخترم زینب ، به پیش مادرت امشب
بخوان او را به تاب و تب ، ولی آهسته آهسته
روم شب ها سراغ او، به قبر بی چراغ او
کنم زاری ز داغ او ، ولی آهسته آهسته
شعر از : حاج_غلامحسین_سازگار
با اجرای : حاج_محمود_کریمی
اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️اهتزاز پرچم عزای حضرت زهرا (س) در حرم امیرالمومنین(ع)
@navaye_asheghaan
4_6012851324163460076.mp3
3.05M
◾️#نوحه_حضرت_عباس_ع
◾️#شب_نهم_محرم
◾️#سبک_شور
🖤═✾♡🥀♡✾═🖤
عمو ابوالفضل فدای مهربونیات عمو ابوالفضل فدای خشکی لبات عمو ابوالفضل خوشبحال
رقیه که توعموشی عباس صدقه میده وقتی (زره میپوشی عباس)۲بارقربون روی ماهت یا قمرالاشیره خدا تورو ی لحظه ازاین حرم نگیره وای داری میرین کجا وای از دل خیمه ها وای عمو جونم بیا وای ابوالفضل
عمو ابوالفضل صدای آبو میشنوم عمو ابوالفضل پشت سرتو میدوم
(عمو ابوالفضل)۳بارفدای مهربونیات عمو ابوالفضل فدای خشکی لبات عموابوالفضل
کجای راهی الان میبینی شرط آبو بگو بهش شکستی (خیلی دل ربابو)۲بار حتی با ابرا قهرم آشتی نمیکنم زود بارون اگه میومد عموم الان پیشم بود وای جون بابا قسم وای بیا دلواپسم وای بی تومن بی کسم وای ابوالفضل وای بی قرارم همه وای جدتی فاطمه وای ازعلقمه وای ابوالفضل عمو ابوالفضل توخیمه اشک نم نم عمو ابوالفضل فدا سرت که تشنمه عمو ابوالفضل فداسرت نخوردم آب عموابوالفضل بیا به خاطر رباب
عموابوالفضل عموابوالفضل فدای مهربونیات عموابوالفضل فدای خشکی لبات عموابوالفضل
بابا داره میادو کمرشم شکسته تازه ی بغض سنگین راه گلو شو بسته از توچشاش میخونم دسته بریده دیده علم روی خاکو مشک دریده دیده وای یل ام النبی وای چرا خوردی زمین وای حرمله درکمین وای ابوالفضل وای حرما اواره شد وای عمه بیچاره شد وای چادرم پاره شد وای ابوالفضل عموابوالفضل توروچه طورزدن زمین عموابوالفضل عمود آهنین زدن عموابوالفضل فقط شنیدما آب شدی عموابوالفضل شرمنده ی رباب شدی عمو
ابوالفضل عموابوالفضل فدای مهربونیات عموابوالفضل فدای خشکی لبات عموابوالفضل
🖤═✾♡🥀♡✾═🖤
Shab2Fatemieh2-1393[08] (2).mp3
3.4M
واحد تند
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
میثم مطیعی
گرچه در این شام غم، ماه عزا کامل است
در دل تاریک شب، غسل و کفن مشکل است
سیلی طوفان به باغ، هست مصیبت ولی
اوج غم باغبان سوختن حاصل است
رود به هر جا روَد عاشق دریا شود
موج به هرجا زنَد، دلخوشی اش ساحل است
وای که دارد اجل حلقه به در می زند
در خم دیوار و در، پهلوی او حائل است
او گه گلوبند اوست، موجب عتقُ العبید
اوست که افطار او شام شب سائل است
آه که در کربلا حادثه تکرار شد
دید سری روی نی در جلوی محمل است
سرخ و خجل علقمه از قدم مادر است
بوسه گه فاطمه (س) دست ابوفاضل است
تیر و سنان می زند بوسه به چشمان او
دست عمود حدید بر رخ او مایل است
گفت که دستان من پیشکش کوچکی است
جان به فدای حسین (ع) تحفه ناقابل است
شاعر: عباس
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
آتش افتاده به جان همـه، اما چه شده؟
همـه جمـعند در خانه ی مولا چه شده؟
آسمان ناله زدوگفت درآن جا چه شده؟
فاطمه پشت در افتاده خدایا چه شده؟
دودی ازآتش آن«در»به سـماوات رسید
گل یاس نبـوی را چــه جــراحات رسید
به فلک ناله ای از مــادر ســادات رسید
کـه!خبر داشت که درعالم بالاچه شده؟
آسمان دید که بر عـرش، طنیــن افتاده
شعلـه بر بال و پـر روح الامیـن افتاده
غنچـه پرپر شـده و گل به زمین افتاده
وای فضه تو بگوپهلوی زهـرا چه شده؟
فضه میگفت که ازچشم گهربار بپرس
من نگویم چه شده،از درو دیوار بپرس
فاطمه روی زمین است،زمسـمار بپرس
آه مسمار درِ خانه،دراین جا چــه شده؟
در هیاهو که همه فتنه گران همدستند
ناگهـان آتـش و بیداد به هــم پیوستند
عده ای دست علی را به طـنابی بستند
بی حیا مردم بی شرم،شما راچه شده؟
گرچه مأموربه صبر است،تواناست علی
در بـرِ کــوه مصـیبـات، شکـیباست علی
خیز ای فاطمه از جای، که تنهاست علی
خیز ازجا و ببین حرمت مولا چه شده؟
نظــر گل به سـوی خـرمنی از خار افتاد
مثــل آتـش به دل اهل سـتمکار افـتاد
بازوی فاطـمه با ضــربتـــی از کار افتاد
یار تنـــهای علی در بر اعـدا چـــه شده؟
به خــــداوند ،گل لم یــــزلی زهــرا بود
در شب غربت وغم، نورجلی زهــرا بود
تا دمِ جــان، هـــمهجا یار علی زهرا بود
ای«وفایی»چه بگویم گل طاهاچه شده
شعر:سیدهاشم وفایی
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
🕯سبک زمینه یا شور ایام فاطمیه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها زبانحال
#زمینه_ایام_فاطمیه
#شور_ایام_فاطمیه
#سرو_رشیده
بند🕯
سرو رشیده ی قد کمونم
فاطمه ای یار جوونم
بمون تا که منم بمونم
ای گل یاس زرد و کبودم
فاطمه ای بود و نبودم
آتیش نزن به تار و پودم
ای،تنها امید حیدر
ماه و خورشید حیدر
زهرا زهرا
ای،زور بازوی حیدر
هستی نیروی حیدر
زهرا زهرا
بند🕯🕯
بی تو غریب این روزگارم
فاطمه ای دارو ندارم
نکن به غصه ها دچارم
بعد تو موندن برام عذابه
بی تو سلامم بی جوابه
این خونه رو سرم خرابه
آه،تنها سپاه حیدر
ای تکیه گاه حیدر
زهرا زهرا
آه،جان و جانان حیدر
روح و ریحان حیدر
زهرا زهرا
ای،تنها امید حیدر...
بند🕯🕯🕯
بی تو میفته گره به کارم
به جز تو یاوری ندارم
بمون همیشه در کنارم
زوده که من به عزا بشینم
بذار یکم روتو ببینم
میمونه داغش توی سینم
آه،ای ماه شام تارم
ای همه کس و کارم
زهرا زهرا
آه،بمون بمون کنارم
ای صبر و ای قرارم
زهرا زهرا
ای،تنها امید حیدر...
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
🕊﷽🕊
🔆 #روضه_حضرت_ام_البنین_س
🔅 #دفتری_ام_البنین_س 3
✳️بر مادر با وفــای ســـــقا صلوات
✳️رخسارِ مه و ستاره ها را صلوات
✳️آن چار شهید و مادر پاک سرشت
✳️بر گلشــــن و باغبانِ والا صلوات
🔆(دعای فرج)
♻️ #السلام_علیک_یا_زوجة_ولی_الله_یاام_الادب_یاام_البنین..♻️
▪️ای به سپهر عاطفه بی قرین
▪️ستارهٔ مدینه ام البنین
▪️قدر تو در جهان نبود معلوم
▪️قبر تو در جوار جهار معصوم
▪️فاطمهٔ دوم مرتضایی
▪️مادر دیگری به مجتبایی
▪️تو کیستی که با غم و زمزمه
▪️پای نهی به خانهٔ فاطمه
▪️تو کیستی که با همه عزیزی
▪️گفته ای آمده ام کنیزی
▪️محض دل تازه گلان حزین
▪️نام تو فاطمه! شد امّ البنین
⬅️ اونایی که مدینه رفتن خوشبحالشون..
اونایی که نرفتن بسم الله..
ببرمت مدینه..نشونی بدم..
همه شهر نورانیه..
همه جا چراغ داره..
فقط یه جا تو مدینه است نه شمعی داره.. نه چراغی داره..
(دلتو آماده کن)
همه میدونن کجاست..آره اونجا بقیعه...4تا عزیز دل زهرا تو بقیعه...
آدم که بقیع بره...بی اختیار میگه قبر مادر کجاست..
همه قبرا یه نشونی داره..اما قبر مادر نه...
هر چی بگردی چیزی پیدا نمیکنی..
اما برا دلخوشی شیعه یه قبری گوشه بقیعه..
اونم قبر مادر ادب ام البنینه..
امروز بریم کنار قبر بیبی ام البنین..
💔قربون مقامت برم بیبی جان..
ان شالله یه روزی پشت دیوار بقیع..برا دردای دل این مادر اشک بریزیم...
☑️همین قدر از ادب خانم برات بگم..
امیرالمومنین وارد منزل شد..
دید خانم ام البنین زانوهای غم بغل گرفته..داره آروم آروم گریه میکنه..
(امان از دل امیرالمومنین)
صدا زد ام البنین چی شده چرا گریه میکنی..
صدا زد آقا یه خواهش ازتون دارم..
(چی شده)
آقا جان میشه دیگه منو فاطمه صدا نزنید..
(هاا ناله داری یا نه)
(چرا فاطمه نگم)
مگه از اسم فاطمه بدت میاد
(نه آقا جان نستجیرُ باالله اسم خانممِ اسم خاتونمِ.. همه افتخارم اینه کنیز فاطمه ام..)
🔷آقا جان راستشو بخوای همینی که به من میگی فاطمه.. میبینم حسنین و زینبین یاد مادر می افتند..
یاد مصیبتای مادر میافتن..
تن و بدن بچه ها میلرزه..
زینبم ناراحت میشه محزون میشه...
دلم نمیاد غم تو چهره زینبم ببینم..
آقا فرمود پس از این به بعد #امالبنین صدات میزنم ...
💟صدا زد آقا جان ام البنین یعنی مادر پسرها...
من که پسری ندارم...
فرمود ام البنین...
خدا بهت چهار تا پسر میده... یکی از یکی رشیدتر..با ادب تر... زیباتر..
ولی گل سر سبدشون یه پسره..
( با اینکه بنی هاشم زیبارو هستن) ولی این قمر بنی هاشم میشه..
♥️ ای وای 3
(آی قربون این ناله ها برم)
⬅️همین قدر برات بگم..
همین مادر می اومد تو قبرستان بقیع...
4صورت قبر با انگشت دست درست میکرد...
مینشست کنار این قبرا ناله میکرد گریه میکرد
✨ام البنين مضطر نالد چو مرغ بى پر
✨گويد به ديده تر، ديگر پسر ندارم
✨زنها! مرا نگوييد ام البنين از اين پس
✨من ام بى بنينم ، ديگر پسر ندارم
✨آخ مرا ام البنين ديگر مخوانيد
✨من ام بی بنینم دیگر پسر ندارم
زنهای مدینه دیگه دیگه منو ام البنین صدا نزنید..
من یه زمانی ام البنین بودم که 4تا پسر داشتم..
دیگه به من ام البنین نگین..
⬅️میگفتن طوری خانم ام البنین گریه میکرد دوست و دشمن بحال ام البنین گریه میکردند
🔸(مروان حکم دشمن خاندان نبوته
به گریه خانم ام البنین گریه میکرد..)
(دیدی مادر جوون از دست داده باشه چطور گریه میکنه..)
هی مشت به سینه میکوبه.. میگه مادر آتش گرفتم سوختم مادر
⬅️زنهای مدینه دیدن خانم ام البنین می اومد کنار قبرستان بقیع هی خودشو رو این قبرا می اندازه..
(هی خوذشو رو این قبر می اندازه رو اون قبر می اندازه)
هی خاک بقیع رو سرو صورتش میریزه.. ناله میکنه..گریه میکنه..
چی میگفت خانم ام البنین...
⏪میگفت...مادر...ابالفضلم مادر...
مادر نبودم کربلا..
اما مادر... برام خبر آوردن..
دستاتو از بدن جدا کردند..
مادر نبودم کربلا..
اما برام خبر آوردن..
با تیر به چشم نازنینت زدن مادر..
با عمود آهن به فرقت زدند مادر ..
یه وقت صدا زد مادر ابالفضلم مادر..
مادر من برا تو گریه نمیکنم مادر..
مادر من برا اون حسینی گریه میکنم که مادر نداره...
(دشتی)
🍁 آخ مسلمانان حسین مادر تدارد
🍁 آخ غریب است و کسی بر سر ندارد
🍁 ز جور ساربان بی مروت
🍁 دگر انگشت و انگشتر ندارد
⬅️هر چقدر ناله داری به سوز جگر خانم ام البنین به ناله های دل این مادر دلسوخته صدای نالتو ببر بالا سه مرتبه ناله بزن
یا حسین...
🎋ام البنین دخیلم
🎋درمانده و ذلیلم
🎋تا ندهی مُرادم
🎋دست از تو بر نگیرم
🎋تو را بجان عباس
🎋مکن تو نا امیدم
🌟در هنگام نشر صلوات حذف نشه لطفا🙏👇👇
💟هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💟
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🕊﷽🕊
🖤 #ختم_مادر
🖤 #دفتری_مادر
@بر نور خدا عصمت کبری صلوات
@بر دخت نبی ام ابیها صلوات
@بر آن که بود شفیعه روز جزا
@همتای علی حضرت زهرا ع صلوات
▪️وای از جدایی از غم سرایی
▪️تنها شدم من مادر کجایی
▪️یک دل پر غم یک خانه ماتم
▪️مونده برا من بعد از تو مادر
▪️ماندم چه تنها تنهاتر از پیش
▪️در بین مردم بعد از تو مادر
▪️با ناله هر شب گیرم سراغت
مادر خوبم
⏪ کیا مادر ندارن...
کیا صورت مادر اشونو بخاک گذاشتن....
اونی که طعم بی مادری کشیده...
صورت مادر رو روخاک گذاشته...
امروز بیا ناله بزن...
اشک چشتو هدیه کن به روح مادر...
بخدا تو عالم هیچ کسی جای مادر رو برات نمیگیره...
مادر سنگ صبوره دختره...
هر وقت دختر غم ها رو دلش سنگینی میکنه کنار مادر میشینه با مادر درد دل میکنه
✅ آخ گل گلخونه ام بودی تو مادر
✅ چراغ خونه ام بودی تو مادر
✅ زنم بوسه به عکس دلربایت
✅ آی بریزم اشک و اشکم از برایت
✅ کجا رفتی عزیزم ای جون مادر
✅ آی چقدر خون جگر باید بریزم
ای مادر ....
⬅️ عزیرم جاتو خالی جاتو خالی
⬅️ گل گشته خزونم جاتو خالی
⬅️ ز هجرونت دلی غمناک دارم
⬅️آی به دل داغ گلی درخاک دارم
⏪⏪ هر مادری از دنیا بره دوستان فایلا آشناها جمع میشن.. نازنین بدن مادر رو غسل میدن.. کفن میکنند..این بدن رو احترام میکنند... تشییع میکنند..
اما میخوای ناله بزنی بگو یا زهرا...
من یه مادر غریبی میشناسم تو مدینه...تو دل شب علی داره بدن زهراشو غریبانه غسل میده..
◼️اسما بریز آب روان
بر روی گلبرگ گلم
ولی آهسته آهسته
◼️ آخ ببین بشکسته پهلویش
سیه گردیده بازویش
◼️بریز آب روان رویش
ولی آهسته آهسته
◼️بود خون جاری ای اسما
هنوز از سینهٔ زهرا
بنالم زین مصیبتها
ولی آهسته آهسته
ولی آهسته آهسته2
☑️زهرا رو غسل داد
یکی یکی بندای کفن رو بست...
آی حاجت دارا دلش نیومد بند آخرو ببنده....
آی اونایی که مادر از دست دادید...
نمیدونم لحظه جون دادن مادر بودی یا نه...
نمی دونم لحظه ی آخر چطور با مادر خداحافظی کردی..
علی یه طرف کفنو رو هم می آورد...
هی برمیگشت یه نگاهی به صورت زهرا...
(میدونی چی میگفت)
💟 آخ شب دامادیم کی باورم بود
💟 که من روزی عزادار تو باشم
⏪⏪کی باورم میشد خودم غسلت بدم...
خودم کفنت کنم...
خودم بدنتو تشییع کنم...
⚫️کجا خاکش کنم امشب خدایا
⚫️ چگونه من بشویم جسم زهرا
⚫️ رمق دیگر ندارم که گذارم
⚫️ به روی دوش خود تابوت زهرا
آی اونایی که مادر از دست دادید...یادت میاد...اون لحظه ای که میخوان بدن مادر رو بردارند یکی جلو جنازه صدا میزد...
بلند بگو لااله الا الله...
آی مریض دارا...گرفتارا .... اون دل شب تو مدینه کسی نبود بلند بگه لا اله الا الله....بدن زهرا رو غریبانه می بردن....
قربون آون دختری که دنبال جنازه مادر میدوید....
⏪⏪ بدن زهرا رو درون خانه ی قبر گذاشت...سنگای لحد چید... خاکارو ریخت ...علی نشست کنار مزار زهرا... علی ناله زد.... دیدن دلش قرار نمیگیره....علی گریه کرد.... دیدن دلش آروم نشد... یه وقت دیدن امیرالمومنین خم شد صورت رو خاک قبر زهرا گذاشت...
هی میگه فاطمه غریبم
فاطمه مظلومم...
(دلت اینجاست )
🔹دلتو ببرم کربلا....
((✔️هر گریزی خواستید بزنید ..✔️))
🔆🔆اگه اون شب تو مدینه امیرالمومنین صورت رو خاک قبر زهرا گذاشت... ناله زد....
آی حسینیا آی کربلاییا ابی عبدالله تو کربلا صورت به صورت علی اکبر گذاشت...
هی از سوز جگر صدا میزد...
ولدی علی....
♻️((قتل الله قوما قتلوك ما اجراهم علي الله و علي انتهاك حرمة الرسول، علي الدنيا بعدك العفا))
💟هر چقدر ناله داری...به ناله های دل امیرالمومنین...
به ناله های دل ابی عبدالله کنار بدن ارباً اربای علی اکبر...
سه مرتبه ناله بزن یا حسین....
⬇️صلوات حذف نشه لطفا که فرستاده بشه⬇️
🖤هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🖤
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
هستی محرابی:
#فاطمیه_۱۴۰۱_زبانحال_حضرت_زینب
#سلام_الله_علیها
خودم دیدم که آتش بر در افتاد.
شرارِ در به جانِ مادر افتاد
خودم دیدم به چشمم بینِ کوچه_
به خاک و خون گلِ پیغمبر افتاد
خودم دیدم که آتش شعله ور شد
ز سر تا پایِ جسمِ کوثر افتاد
خودم دیدم که او با جسمِ بیجان
میانِ آتش و خاکستر افتاد
یکی دستِ پدر را بسته بود و_
عدو از کین به جانِ مادر افتاد
تصوّر کن تو این صحنه که آندم_
غلاف و تیغ دستِ کافر افتاد
تصوّر کن تو در کوچه زنی را_
که تنها حلقه ی یک لشکر افتاد
در آن لحظه علی از غصه جان داد
ز رویِ فاطمه تا معجر افتاد
کسی این صحنه را هرگز ندیده
که گل با غنچه در خون پرپر افتاد
عدو جوری زده بر مادرم که_
سه ماه آزگار او بستر افتاد
گریزِ روضه اینجا سخت گشته
که از زین بر زمینی پیکر افتاد
هیاهویی به پا گردید آن دم_
تنی بر خاک دیدم بی سر افتاد!
#هستی_محرابی
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#مولا_امیر_المومنین_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
« السلام علیکم یا اهل بیت النبوه »
هر آن چــه خلق کـرده خالقِ یکتا سبب دارد
و هر مخلـوق در عمـقِ وجودش نورِ رب دارد
به هر چه بنگری در آن خدا را خوب می بینی
خدا را یافته هر کـس که ذاتی حق طلب دارد
خدا راشکر احساسی به نام عشق در دلهاست
که با این عشـق دنیای همه شور و طَرب دارد
وفا برعشق واجب گشته بر عشّاق، باید گفت:
برای عشق حـرمت قائل است آن که ادب دارد
خوش آن عشقی که خرجِ حیدرو اولاد اوگردد
هر آن که عاشقِ حیدر شود ،اصل و نسب دارد
یدالله است و وجـهُ الله ، عیــنُ اللهُ و نورُالله
در آن نام خــدا پیــداست هر چه او لقب دارد
چه آقایی چــه مولایی عجـــب ماهِ دل آرایی
در این دنیا چه بابایی چو حیدر زینِ اب دارد
هنر دارد، جگر دارد ، به کف تیـــغ دو سر دارد
هر آن چه خصلت نیک است، قتّال العرب دارد
خلایـق نان خــورِ دسـتِ علی و آل او هـستند
بشـــر از برکــتِ این خانواده نانِ شب دارد
بگو با شدّت و قدرت ، به بدخــواهِ علی لعنت
خدای مهـــربان بر دشــــمنان او غضب دارد
به حکمِ آیه ی " تبّت یداه.."پیوسته می گویم :
بریده باد دســتِ هر که خــویِ بولهـب دارد
زمین یک روز خالی می شــود از دشمنانِ حق
به عشقِ مهدیِ موعــود ، دنیا تاب و تب دارد
شعر:رضا یزدی اصل
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#فریضه_جهاد_تبیین
#مظلومیت_امیر_المؤمنین
#روضه_شهیده
#ختم_المرسلین_صلوات_الله_علیهم_اجمعین
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
اگر چشـمِ فتنه، درآوردَنی است...
چرا نزد برخـی، رها کردنی است؟
در آنجـــا که فتـــنه، شرر میزند
سـکـوتِ زبـانهــا، ضـــــرر میزند
چگونه سـت،در اوجِ گردوغبار،،،
نمودند خــوبان، سکوت اختیار؟
کجــا رفــت، فــــریادِ عـــمارها؟
زبانِ چـــــو شمـشــــــیرِ تمارها؟
چه شد، عهد ومیثاقِ رزمندگان؟
مبـادا بمــانـند ، شــــــرمندگان!
خواص ازچه شد دور،از بندگی؟
پیِ چرب و شـیریـنِ این زندگی!
عــــوام از خواصــند، فهمیده تر
قــــدم میگـــذارند، سنـجیده تر
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
اَلا ای خـــواصِ زمــــانه، بگوش!
بزرگان، جوانان، دلیـران، بهوش!
ندیدیـد! آتـــش به قـــرآن زدند؟
لگــد بـر زنانِ مســـلمان زدنـد؟
ندیدید! کشـــــتند بس بی گناه؟
جــوانانِمان را، به هــــر قتلگاه؟
ندیدیـد! با چند قبضــــه سِلاح؟
نمودنـد، هــــتکِ حــرم را مباح؟
ندیدید! بی غـــیرتی سر گرفت؟
به یک نقشه،بی عفتی سرگرفت؟
ندیــدیـد ! با لطــفِ پروردگار؟
که شد چهـــره های نفاق آشکار؟
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
چـــــه تکـرارِ تاریخ، دیــدیم باز!
که سَـــــبّ علی را، شــنیدیم باز!
بجـــــای عـلی ، با معــــــاویه ها
نشستند و گـــــفـتند از او چه ها
دروغِ معـــــــاویه، تکـــــــرار شد
اَراجــــیفِ شـــان، پُر خریدار شد
ز تهـدید و تطمیــــع و تحـریم ها
به کـفـــار، کـــــــردند تکـــریم ها
در آنجـا که غـــم، تا نهایت رسید
اِهانت، جسـارت، به غایت، رسید
در آنـــروزها، خـــــانه آتـش زدند
در این روزها،خصمِ مسجد شدند
پس از ناســــزاها و اقــــدام ها،،،
چه شد رفت شیطان، ســرِ بامها؟!
علی، باز اگـــر دست بسته شود،،،
خواص از چه درکار،خسته شود؟!
در آنجا که زهــرا، چهل نیمه شب
به یاریِ مولا، شـــــود در تَعَــــب
چگونه به تنهـــائی اَش، تن دهیم
به رسـوائیِ خویشـــتن، سـر نَهیم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
علی دوســــتان، حـــامیِ حیدرند
همه جـان به کف، رَهـــروِ کوثرند
اگـرچــه عــدوی علی، یاغی است
دفــاع از عـلی، تا ابـد باقـی است
وفاداریِ خـــود، نشـــان میدهیم
به فرمانِ زهراست، جان میدهیم
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
هنوز از جفا، فاطمـــه شاکی است
هنوز اشـک، بر چــادرِ خاکی است
هنوز آهِ زهــــرا، به مســمار هست
هنوز اشکِ مولا ، به دیـوار هست
هنوز اَبـروی مرتضـــا اَخمی است!
چرا گونه ی فاطــمه زخمی است؟
چه شد،ضربه ای برگُلِ یاس خورد؟
چه شد،بر رخَش دستِ خناس خورد؟
خــــــدایا! قـســــم بــر ولای ولی
ز دشـــمن بگـــیر انتــــــقامِ علی
شعر: حاج محمود ژولیده
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
هستی محرابی:
#زبانحال_حضرت_زهرا(س)
#هجوم_به_بیت_وحی
میانِ خانه ام بود و، بساطِ خون به پا کردند
سفارش کرد بابایم، عجب حقش ادا کردند
هنوز این جسمِ بابا را، نه تغسیل و عزا کردند
به جای تسلیت بر ما، امامت ادّعا کردند
ببین بابا که این امت، به حقِ ما چِها کردند
مرا با پیکرِ خونین، به بستر مبتلا کردند
جلویِ دیده ی طفلان چنان ظلم و جفا کردند
میان کوچه جانم را، گرفتارِ بلا کردند
امان از این همه غمها، ز بعدِ رفتنت بابا
علی را جانبِ مسجد، طنابی از قفا کردند
قسم بر زخمِ بازویم، که قلبم را جدا کردند
همانا بدترین ظلم و، شقاوت بهرِ ما کردند
برای اخذِ یک بیعت، چه آشوبی به پا کردند
مرا با محسنِ زارم، میانِ خون رها کردند
خدا داند که درحقٌم، چه ظلمِ ناروا کردند
بسا این کودکانِ من پیمبر را صدا کردند
که این جسم نحیفم را، ز میخِ در جدا کردند
امان از این همه غمها، ز بعدِ رفتنت بابا
#اجرا: کربلایی_مجید_منصوری
#هستی_محرابی
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#غزل #وداع
#مصیبت_بستر_پردرد
پیش از غروب عمرتوبانو خزان شده
مابین بستری وتنت نیمه جان شده
از روز حادثه توچرا بی تکلمی
نا محرمم مگر لب توبی زبان شده
اذن دخول توملک الموت میکند
بانوبگومگر اجلت ناگهان شده
من گرد بسترت همه شب دور می زنم
حرفی بزن بگوکه غم توعیان شده
گویابه خواب امشب تو محسن آمده
خنده به لب شدی ز لب مهربان شده
تسبیح وهم ستاره و سجاده شاهداست
بر ناله ی شبانه و درد نهان شده
دستی که زانوی غم زهرا به برگرفت
غمخوار آه وناله ی این کودکان شده
زهراببین که قلب حسن تیر می کشید
غمدیده از کبودی قد کمان شده
زهراشکسته قلب علی درهوای تو
درماتم وعزای تو اومیزبان شده
بانو به زیرپای توچادر فتاده بود
از بس که خم شدی کمرت ناتوان شده
زینب کناربسترتوسفره کرده پهن
خوشمزه تر برای تو این پخت نان شده
گویاردیف دنده ی تان نامنظم است
ای وای من شکسته سراستخوان شده
این درد پهلویت پس از آن ضربه ی دَرَست
احوال مرگ بررخ ماهت عیان شده
از چشم پر ستاره ی تو خون چکیده است
گریم برای قطره ی اشک روان شده
مهمان شدم شبی که بپرسم حال تورا
دیدم بهارعمرتوبانو خزان شده
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
زهرای من زهرای من
هرگز نمی شد باورم
رفتی تو زهرا از برم
آتش زدی بر جان من
زهرای من زهرای من ۲
ای مادر طفلان من
ای هستی وایمان من
ای گلشن و بستان من
ای دردم و درمان من
آتش زدی برجان من
زهرای من زهرای من ۲
بی تو ببین تنها منم
بیکس دراین دنیا منم
درسوگ تو زهرا منم
مجنون بی لیلا منم
آنش زدی بر جان من
زهرای من زهرای من ۲
رفتی کجا جان علی
ای روح وریحان علی
خورشیدرخشان علی
ای ماه تابان علی
آتش زدی بر جان من
زهرای من زهرای من ۲
ای هستی وای یاورم
ای یاس من نیلوفرم
من(بیقرارت)همسرم
ای نازنین تاج سرم
بیقرار اصفهانی