شدی آشفته و من هم ز تو آشفتهترم
پشت در سوختی و سوخته من هم جگرم
زخم شد پلک تو از بس که به من پلک زدی
با اشاره تو سلامم کنی ای محتضرم
بس که ضربه به سرت خورد سرت را بستی
تو سرت بستی و من بر سر زانوست سرم
پیش چشمم چه بلایی سر چشمت آمد
با همین چشم کبودت بنگر چشم ترم
همه تقصیر مغیره است خودم میدانم
قوت بازوی من بازوی تو کرده ورم
مُردم آندم که صدای تو شنیدم زهرا
گفتی ای فضه بیا زود،که من زیر درم
بس که از روی در سوخته دشمن رد شد
از تو و سینهی خونین شدهات باخبرم
میکشیدند مرا تا که نگاهم افتاد
دیدم از ضربه پا له شده محسن پسرم
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#محمود_اسدی
@navaye_asheghaan
سالها بیقرار بودم من
بیقرار نگار بودم من
که به حسرت دچار بودم من
بسکه چشمانتظار بودم من
گرهام بعد سالها وا شد
قسمت من حجاب زهرا شد
جلوهی عفت و حیا هستم
بین سجاده با خدا هستم
با نماز شب آشنا هستم
تا سحر غرق ربنا هستم
ظلمتم تا به نور مَحرَم شد
هر نخَم دستگیر عالم شد
روز و شب بیقرار زهرایم
همدم شام تار زهرایم
خوشبهحالم که یار زهرایم
تا قیامت کنار زهرایم
سعی کردم که محرمش باشم
زخم اگر دید مرهمش باشم
از وجودم وقار میبارد
از وقارم قرار میبارد
از قرارم بهار میبارد
گرچه از من غبار میبارد
ریشههایم به خاک حساس است
تار و پودم معطر از یاس است
راویِ روضههای کوچه منم
گریهی بیصدای کوچه منم
شاهد ماجرای کوچه منم
علت هایهایِ کوچه منم
دو سه ماه است گریه میبارم
دو سه ماه است که عزادارم
مثل بانو به خاک افتادم
حبس شد بین سینه فریادم
دست در دست مجتبی دادم
گریههایش نرفته از یادم
تا قیامت دلی حزین دارم
من به این روضهها گرفتارم
آسمان داشت تیره تر میشد
پسری داشت خونجگر میشد
کوچه خالی ز رهگذر میشد
آتش کینه شعلهور میشد
پای ابلیس نخنمایم کرد
روضهی باز کوچههایم کرد
سایههای سیاه را دیدم
اضطراب نگاه را دیدم
عامل سدِ راه را دیدم
مادری بیپناه را دیدم
گر چه خوردم شبیهِ او سیلی
صورت من ولی نشد نیلی
ناگهان حرمت حرم گم شد
کوچه هم در غبار غم گم شد
راه خانه از آن ستم گم شد
از قضا گوشواره هم گم شد
آسمان چرخ زد به دور سرم
خاک غربت نشست روی پرم
داغ پیغمبر و غم بسیار
غربت یار و آن همه آزار
کوچه و آتش و در و دیوار
همه هم دست هم شدند انگار
تا که دست امیر بسته شود
حرمت خانهاش شکسته شود
بعد از آن خواب فاطمه کم شد
آب شد پیکرش قدش خم شد
گریه و نالهاش دمادم شد
عاقبت رفتنش مسلم شد
زخم من تا همیشه کاری شد
رنگ من رنگ سوگواری شد
فاطمه رفت و بیقرار شدم
آخرین یادگار یار شدم
سرِ زینب که ماندگار شدم
باز هم صاحب افتخار شدم
فاطمه در برم مجسم شد
ناگهان موسم مُحرَم شد
کربلا بود و غربت و غم بود
گریهها بیصدا و نمنم بود
آسمان هم اسیر ماتم بود
نه علمداری و نه مَحرم بود
دور زینب سپاه میدیدم
خیمه را بیپناه میدیدم
دیدهام گریههای زنها را
تن افتاده بین صحرا را
جسمی از نیزه اربا اربا را
پسری روی دست بابا را
خودم او را به خیمهها بردم
غصه بهر حسین میخوردم
بعد اکبر حسین تنها شد
بعد عباس از کمر تا شد
تک و تنها میان صحرا شد
روضهخوانِ حسین، زهرا شد
دیدم افتاد از روی مرکب
میکشید آه از جگر زینب
دیدم آنجا دوباره مادر را
التماس نگاه خواهر را
بدنی روی خاک پرپر را
شمر دستش گرفت خنجر را
لب گودال خواهرش افتاد
تهِ گودال مادرش افتاد
کربلا از عطش لبالب بود
آنکه قد خم نکرد زینب بود
شام عصر دهم همان شب بود
که تنِ شاه نامرتب بود
باز هم گشت شعلهور آتش
مثل من سوخت خیمه در آتش
کربلا را غبار میدیدم
با همین چشم تار میدیدم
همه را بیقرار میدیدم
لشکری نیزهدار میدیدم
دیدهام روی نیزه قرآن را
پیکری روی خاک، عریان را
زینب آن لحظه با سرش افتاد
پای جسم برادرش افتاد
یاد بوسه به حنجرش افتاد
گرچه گفتند معجرش افتاد
ولی از قامتش حجاب نرفت
از سر و روی او نقاب نرفت
پاسبان خیام را بردند
عزت و احترام را بردند
روشناییِ شام را بردند
سایهی مستدام را بردند
من و زینب سوار بر ناقه
نیزهای بود بین هر ناقه
راه را بر عقیله سد کردند
به یتیم حسین بد کردند
از دل قتلگاه رد کردند
بدن ماه را لگد کردند
سخت بر ما گذشت در آن شب
سر شکسته نشد ولی زینب
رفت بزم حرام، بودم من
بین بازار شام، بودم من
در دل ازدحام، بودم من
سنگ از پشت بام، بودم من
هر کجا رفت با حجابش بود
نور حق هر کجا حجابش بود
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#رضا_باقریان
@navaye_asheghaan
دوباره زارو زمین گیر اومدم
روسیاهم که باتأخیر اومدم
مثه هرشب تو معطلم شدی
دوباره سرقرار دیر اومدم
حرف خوبی برا گفتن ندارم
گوشیم برا شنیدن ندارم
شبونه زدم به جاده،می دونی
که پایی برا رسیدن ندارم
می خوام اشک نم نمو درست کنم
وسیله توبه مو درست کنم
خراب اومدم در خونه تو
می خوام از نو خودمو درست کنم
بعد از عمری گیر نیتم هنوز
تو دلم دنبال خلوتم هنوز
همه آماده مهمونی شدن
ولی من تو خواب غفلتم هنوز
بدجوری داد میزنه قیافه ام
که من از دست خودم کلافه ام
بعضی وقتا واقعافکر میکنم
بین این مهمونا من اضافه ام
باید آتیش تودلم درست کنم
حال و روزمو یه کم درست کنم
ازدلم پل بزنم تامدینه
برا مادرم حرم درست کنم...
...نا نجیب دست روی باورم گذاشت
قصه تلخی تودفترم گذاشت
جلوی چشم همه تو کوچه ها
پا روی چادرمادرم گذاشت
پشت درآتیش گرفت کم نیاورد
یه ذره به ابروهاش خم نیاورد
سرتاپاغصه بود اما توخونه
روغمای شوهرش غم نیاورد
هی لگدمی خورد می گفت علی علی
تو آتیش می سوخت می گفت حسین حسین
شبا با دست ورم کرده همش
پیروهن می دوخت میگفت حسین حسین...
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#محمد_نجاری
@navaye_asheghaan
منو ببخش برای لحظه هایی
که بردم از یاد تو رو مهربونم
از من فقط بدی رسید و تنها
خدا به خاطر تو داد امونم
دلگیر جمعه ها برای اینکه
دلگیری از منو تموم کارام
وقتی که تو راضی نباشی از من
بارونی شبیه ابره چشمام
این که میگم دوست دارم دروغ نیست دروغ هر چی غیر از این شنیدی
بیا که پیر شدم توی جوونی
رنگ موهام میزنه به سفیدی
قصه عشق من به تو نبوده
برای این یکی دو روز دنیا
من اگه مردم و تو رو ندیدم
بدون که بودم عاشق تو تنها
هر جا میرم یاد تو ام عزیزم
چون که تو هم به یادمی همیشه
من تو رو دوست دارم فقط ببینم
قسمت من میشه یا که نمیشه؟
گریه کن روضه شاه بی سر
کجایی روضه خون مشک بی آب
تو رو به جون عمه سه ساله ت
منم نگاه کن نوکرت رو دریاب
گریه کن روضه ی فاطمیه
روضه مادر و خودت بخونش
دلیل مرگ مادرت غلاف
غلافی که خورده به استخونش
#شعر_مناجات_امام_زمان_عج
#فاطمیه
#بهمن_ترکمانی
@navaye_asheghaan
خبر پیچید در شهر و جماعت را صدا میکرد
چه غوغایی به پا میکرد
خبر پیچید در بینِ مدینه کینهها را زیر و رو میکرد
دستها را خوب رو میکرد
خبر میگفت امروز است روز آن
زمان کینههایمان
تمام بغضها و غیظهای ما
زمان انتقام کشتههایمان
خبر میگفت فرصت هست
زمان بردن اسب خلافت است
خبر میگفت باید که به تهدید و به اجبار از علی بیعت گرفت و راه بر عترت گرفت و این چنین دولت گرفت و ... تا که با ما این جماعت هست
خبر پیچید در شهر و جماعت جمع شد از هر کسی که تیغ مولا باعث اسلام او میشد
منافقها یهودیهای پنهان
زر پرستان زورگویان
دستهاشان خوب رو میشد
خبر میگفت جای حق شناسی نیست ترسی نیست میریزیم راحت که هراسی نیست
خیال ما همه جمع است مامور است بر صبر و سکوت این مَرد
تسلیم است بی کس مانده یاری نیست با او
و غیر از صبر کاری نیست با او
ولیکن او علی هست و علی هم که علی باشد
در آندم نانجیبی گفت :
باید که همه با یک دگر باشیم
دست کم همه سیصد نفر باشیم
همه رفتند پشت در همه جمعند پشت در
تمام ناجوانمردان، اراذل، بی مروتها
خدایا جمع بی غیرتها
همه جمعند و میگویند او تنهاست
اینک سخت کاری نیست
زیرا که علی را هیچ یاری نیست
علی را هیچ یاری نیست اما
صدایی آمد از خانه صدایی که جماعت را به هم میریخت
به هم،ظلم و ستم میریخت
صدا میگفت :
تنها نیست تا وقتی که من باشم
اگرچه مَرد نه اما هزاران شیرزن باشم
صدا میگفت برگردید تنها پیش مرگ بوترابم جان فدای بوالحسن باشم
صدا میگفت اگر وقتش رسد
رزمندهی او در مصافی تن به تن باشم
صدای فاطمه اما نفسهای رسولالله میآمد آه میآمد
صدایی که جماعت را به هم میریخت
جماعت خواست برگردد که شیطان نالهای زد جمع دزدان خواست تا پاشد
که فریادی رسید از غیظ از کینه پُر از نفرت در آن سینه:
که هیزم کو که مشعل آی مردم کو
که آتش میکشم امروز با این خانه صاحبخانه را ...
با آتش و با هیزم و تیغ و تبر هستیم
راحت دست کم سیصد نفر هستیم
برگردید
فقط یک یار دارد هرچه پیش آید مهیا من
فقط یک یار دارد یک نفر،آن یک نفر با من
فقط یک یار سد مانده
تمام فاصله تا خرقه غصب خلافت این در است و یک قدم نه یک لگد مانده...
خواست تا سمتی رود تا در نیفتد روی او
حیف پهلویش به میخی خوردهِ بر در گیر کرد
پشت در هِی زد نفَس اما به سینه حبس شد
نالهی یا فضهاش در بین حنجر گیر کرد
آی در پیش حسینش چادر او گُر گرفت
وای بین دستهای شعله معجر گیر کرد
رفت در کوچه به دنبال علی،از هر دو سو
لااقل بین چهل نامرد مادر گیر کرد
او زمین میخورد و آنجا آسمان میزد به سر
هرچه شد دستان او بر شال حیدر گیر کرد
تازیانه پیش رو ضرب غلاف از پشت سر
در میان ضربهها بالِ کبوتر گیر کرد
خبر در کربلا پیچید
خبر با تیغها با نیزهها تا خیمهها پیچید
خبر پیچید در لشکر
خبر میگفت جان فاطمه در بین گودال است
پامال است
خبر پیچید لشکر تا بریزد بر سرش آنجا
خبر میگفت یاری نیست غیر از خواهرش آنجا
خبر میگفت او تنهاست
ما دست کم صدها نفر هستیم....
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#حسن_لطفی
@navaye_asheghaan
حضرت زهرا س ی(5)(37).mp3
85.3K
حضرت زهرا (س)
کنار پیکر تو،نگر بر گریه هایم
چگونه فاطمه جان،تو را غسلت نمایم
گل حیدر یا زهرا ²
الا بانوی خانه،بود اشکم روانه
تو را ای همسر من،دهم غسلت شبانه
گل حیدر یا زهرا ²
بریزد آب اسماء،به روی جسم پاکت
چگونه فاطمه جان،برم من زیر خاکت
گل حیدر یا زهرا ²
به هنگام وصیت،شنیدم سخنت را
به گریه فاطمه جان،کفن کردم تنت را
گل حیدر یا زهرا ²
تن پاک تو زهرا،برم بیرون ز خانه
کنم دفن تو زهرا،شبانه مخفیانه
گل حیدر یا زهرا ²
گل یاس شهیده،بریزم اشک دیده
کنار قبر تو من،شدم قامت خمیده
گل حیدر یا زهرا ²
#فاطمیه_سلام_الله_علیها
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
@navaye_asheghaan
4_5981166173599830296.mp3
1.48M
زمینه
من گدای مادر ارباب
سرم فدای مادر ارباب
زندگیمو میذارم والله
منم به پای مادر ارباب
دنیامو میسازی، با گوشه نگات
مادری کن واسم، مثل بچه هات
می میرم من آخر، پای روضه هات
به تو دل بستن شیرینه
چقد این سفره رنگینه
با تو دنیا و عقبامون
خدایی مادر تضمینه
سیدتی یا فاطمه
فاطمه اِی مادر شیعه
تویی همیشه یاور شیعه
سایه ی تو مادر سادات
برا همیشه س رو سر شیعه
چادر تو مادر، سر پناهمه
محبتت بی بی، تکیه گاهمه
دعاتون تا محشر، نور راهمه
پناه قلب هر نوکر
نگاهت امّید آخر
اجازه داده مهرت که
صدات کردم مادر، مادر
سیدتی یا فاطمه
وحید محمدی
#شهادت_حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
@navaye_asheghaan
316.7K
واحد حضرت زهرا (سلام الله علیها)
السلام علیکِ یا اُم الائمه و النُجبَاء
خانه پر از دود است و کوچه ازدحام است
این خانه وحی است و جای احترام است
جمع اراذل آن طرف گرم هیاهو
در بینشان قحطی احساس و مرام است
از بار شیشه بی خبر بودند! باشد
شعله چرا گِرد گل خیرالانام است؟
در را مگر با ضربه پا میگشایند
یا سیلی محکم زدن جای سلام است؟
در با شتاب آن لگد افتاد و انگار
در آن کشاکش کار شش ماهه تمام است
فضه بیا بین ذغال و دود و آتش
جز تو کنار فاطمه بودن حرام است
یک مادر و داغ گلی شش ماهه در خون
تنها گریز روضه من یک کلام است
تیر سه شعبه کربلا، میخ در اینجا
اینها بساط روضههای صبح و شام است
نصیر حسنی
.
#فاطمیه_سلام_الله_علیها
#حضرت_فاطمه_زهرا (س)
#حضرت_زهرا (س)
@navaye_asheghaan
170.7K
شب امام حسن مجتبی (علیه السلام)
غم من عجین با غم مادرِ
منم قتلگاهم کنار درِ
هزار بار بمیرم بازم زنده شم
محال که اون کوچه یادم برِ
خدا شاهده که عذابه برام
میاد تا مغیره جلوی چشام
بمیرم که اون روز خودم میدیدم
میزد مادرم رو به پیش بابام
یادم نمیره دست بسته
غلاف و بازوی شکسته
جوری زد مادر رو که در خون نشسته
من از داغ اون روز شدم نیمه جون
که هیزم آوردن در خونمون
چی اومد سر ما خدا میدونه
بپرسید ز مسمار غرق به خون
با گریه میدیم توی شعله ها
فقط مادرم گفت که فضه بیا
یه جوری زمین خورد به پیش همه
که بابا رو جسمش کشیده عبا
چیجوری از این غم نمیرم
زانو هامو بغل میگیرم
تو جوونی موهام سپید شد
که پیرم
میثم مومنی نژاد
#فاطمیه_سلام_الله_علیها
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
@navaye_asheghaan
329.5K
زمزمه
خدایا خدایا چی اومد سرم
صداشو بلند کرد سرِ همسرم
با چشمای گریون کشیدم خودم
عبامو روی پیکرِ همسرم
عبامو کشیدم رو جسمی کبود
که افتاده بود بین آتیش و دود
الهی بمیرم که زهرای من
توی خونه ی من لگد خورده بود
پشت در صداشو شنیدم
نفس نفس هاشو شنیدم
ناله ی یا فضه بیا شو شنیدم
میون مدینه پیچید این سخن
که افتاده لرزه به زانوی من
نمیشه کسی باورش این خبر
جلو چشم من همسرم رو زدن
چرا تازیانه به کوثر زدن
تویِ خونه سیلی به مادر زدن
به رخسار زهرا جسارت یعنی
که سیلی به روی پیمبر زدن
کوه غیرت بودم شکستم
همه دیدن شد بسته دستم
فاتح خیبر بودم از پا نشستم
#شهادت_حضرت_زهرا (س)
#حضرت_زهرا (س)
@navaye_asheghaan
Sh 01 Fatemieh Aval 1402 Arzi [Mohjat_Net] (2).mp3
1.63M
🎧 روضه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
🎤 حاج منصور ارضی
در چشم مردم رتبه ی حیدر عوض شد
بعد از پیمبر شهر پیغمبر عوض شد
تاوان فتح قلعه را آخر گرفتند
لشکر همان لشکر فقط خیبر عوض شد
هجمه که آمد یا علی میگفت اما
با سقط بچه ناله ی مادر عوض شد
وقتی صدا زد فضه را زینب به خود گفت
چی شد که جای خادم و دختر عوض شد
در رو به داخل باز میشد قبلا اما
پا خورد و پا خورد و جهت آخر عوض شد
تا میخ شد همدست با دود و فرو رفت
شکل تنفس کردنش دیگر عوض شد
از خانه دنبال علی تا کوچه ها رفت
میدان عوض شد لاجرم سنگر عوض شد
هی قنفذ آمد هی مغیره این زد آن زد
دائم فقط جای بد و بدتر عوض شد
یک بار دست و سینه و پهلو شکستند
صدبار رنگ صورت حیدر عوض شد
شمشیر چون بالا سر مولا گرفتند
روضه به سمت حنجر و خنجر عوض شد
#فاطمیه_سلام_الله_علیها
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
@navaye_asheghaan
Sh 01 Fatemieh Aval 1402 Taheri [Mohjat_Net] (1).mp3
2.8M
🎧 مناجات و روضه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
🎤 حاج محمدرضا طاهری
مه غم آمده در آسمان فاطمیه
رسیده باز صدای اذان فاطمیه
سیاهی دل ما را به این سیاه عزا
بیا ببخش امام زمان فاطمیه
مرا ببخش برای همه گناهانم
قسم به روی کبود جوان فاطمیه
هنوز شهر مدینه غبارآلود است
بیا و شرح بده داستان فاطمیه
بگو همیشه علی با حقیقت است
بگو ولایت است همه آرمان فاطمیه
بیا قدم بزن آقا به خاک مادری ات
برای تولیت آستان فاطمیه
تمام آرزوی ما زیارت زهراست
نشان بده حرم بی نشان فاطمیه
نگاه کن که نگاهم به اشک محتاج است
بیا و روضه بخوان روضه خوان فاطمیه
دعا بکن که در این فاطمیه جان بدهم
برای بانوی قامت کمان فاطمیه
شنیده ام نفس مادرت در آتش سوخت
شنیده ام ز غم بی امان فاطمیه
شنیده ام که در آتش نفس نفس میزد
گل شکسته ی چون ارغوان فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا (س)
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#حضرت_زهرا (س)
@navaye_asheghaan
🌐 #سوال
ببخشید استاد، کلا چه میوه هایی برای تارهای صوتی بد و چه میوه هایی خوب است❓
🟢 #پاسخ
برای حفظ سلامت تارهای صوتی، برخی میوهها مفید هستند و برخی دیگر ممکن است به تارهای صوتی آسیب بزنند. در ادامه فهرستی از میوههای مفید و مضر برای تارهای صوتی آمده است:
✅میوههای مفید:
1⃣ سیب 🍎: سیب دارای خاصیت ضدعفونیکننده و تسکیندهنده گلو است و برای تارهای صوتی مفید است.
2⃣گلابی🍐: گلابی آب زیادی دارد و باعث رطوبترسانی به گلو و تارهای صوتی میشود.
3⃣ انگور🍇: این میوه نرم و آبدار است و میتواند به نرم نگهداشتن تارهای صوتی کمک کند.
4⃣ هندوانه🍉: هندوانه آبرسانی قویای دارد و از خشکی گلو جلوگیری میکند.
5⃣ آناناس🍍: حاوی آنزیم بروملین است که به کاهش التهاب و تقویت تارهای صوتی کمک میکند.
6⃣لیمو و پرتقال🍊 (به مقدار متعادل): ویتامین C موجود در مرکبات باعث تقویت سیستم ایمنی و جلوگیری از عفونت میشود.
⭕️میوههای مضر (در صورت استفاده زیاد):
1⃣ موز🍌: موز میتواند خلط زیادی ایجاد کند و بهتر است از مصرف زیاد آن اجتناب کنید.
2⃣مرکبات ترش🍋 (لیموترش و گریپفروت) اگر به مقدار زیاد مصرف شوند، میتوانند باعث تحریک گلو و خشکی تارهای صوتی شوند.
3⃣میوههای خشکشده: این میوهها ممکن است آب گلو را کاهش دهند و باعث خشکی گلو شوند.
💠در کل، مصرف میوههایی که آب زیادی دارند و گلو را مرطوب نگه میدارند، برای تارهای صوتی بسیار مفید است، اما بهتر است از مصرف بیش از حد میوههای ترش و خشک خودداری شود.
🍇🍉🍋🍊🍐🍎🍍🍒🫐
سلام امام زمانم
#مناجات_امام_زمان_عج
باور دارم یکی از همین صبحها که بیهوا و خسته چشم باز کنم بوے نرگس در همه عالم دمیده است.
آمدن برازندهے توست ،،،،
خبرهاے خوش نوید آمدنت را میدهد،،،
منزندهامبهعشقتو یا صاحبالزمان
تعجیل در ظهورش صلوات
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
@navaye_asheghaan
.
#السلام_علیک_یا_فاطمة_الزهرا
#زبانحال_حضرت_علی_ع
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
این بار را فکر خودت باش و دعا کن
لب وا کن و زخم کبودت را دوا کن
فکر خودت گر نیستی ریحانه ی من
فکری برای بی کسی مرتضی کن
با یک نگاه نیلی ات ای جان خانه
این کلبه ی تاریک را از نو بنا کن
یادش به خیر آن خنده های آسمانی
با خنده هایت عرش را مهمان ما کن
عمرم گره خورده به چشمان تو زهرا
فکر جدایی از مرا از خود جدا کن
با دست های زخمی از دستاس خانه
از زندگی من گره ها را تو وا کن
#حضرت_زهرا سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#حسن_کردی ✍
.
#⃣ #روضه_حضرت_زهرا_س
#⃣ #روضه_کوچه
*وقتی تو کوچه جلوی مادر ما زهرا رو گرفت...(جریان کوچه صحت داره...نامه رو اولی ملعون نوشت برای حضرت زهرا سلام الله علیها...برگه ی فدک رو داد بعد پیغام داد برا دومی که من چنین کاری کردم برو یه کاریش بکن.)اومد تو کوچه جلوی مادر ما رو سد کرد.بعد گفت:برگه ی فدک رو بده.حضرت امتناع کرد.یه قدم به سمت مادر ما آمد.نامحرمه دیگه...باید بره عقب دیگه...قدم دوم به سمت مادرمون اومد...مادر یه قدم به عقب تر رفت...یه قدم به سمت مادر....اما قدم سوم دیگه شونه ی مادر ما به دیوار برخورد کرد...راه فرار نمونده...یه قدم به سمت مادر ما اومد..
ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف!
*هر چی قدمو بلند کردم...نشد...*
دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد
تا برگه ی فدک را گرفت...آب دهان برآن انداخت و پاره ش کرد...
من میخوام چهار تا کلمه بگم...خودتو مادر تو زنتو ناموستو تصور کن این بلاها سرتون آمده...
کلمه ی اول کلمه ی "ضَرَبَ" هستش...ضرب یعنی چی؟یعنی زدن...زدن ممکنه با دست باشه...ممکنه با پا باشه...
کلمه ی دوم کلمه ی "رَکَلَ" هستش...رکل یعنی لگد زدن به در...اونم ضرب شدید یه دفعه ای...اگه میخوای ضربه شدید باشه اول باید یه قدم بیای عقب...خیز کنی...جفت پا بزنی تو در...به این میگن "رَکَل..."
کلمه ی سوم کلمه ی "صَفَقَ" هستش....یعنی زدن به دو طرف...
"عَصَرَ"یعنی چی؟یعنی فشار دادن...
یه کلمه داریم "رَضَضَ" یعنی شکسته شده...
یه کلمه داریم"هَضَمَ" یعنی له شده...یعنی کوبیده شده...یعنی زیر پا گذاشته شده...یه کلمه داریم
"لَطَمَ"یعنی با مشت به صورت زدن...
یه کلمه داریم "نَبَتَ" یعنی بیرون آمدن...
بغدادی میگه وقتی در به سینه ی زهرا نشست" نَبَتَ المسمار..."
"رَفَسَ "یعنی چی؟یعنی لگد زدن به سینه...اومد تو خونه...دید زهرا افتاده...
اگر این است تاثیر شنیدن...
شنیدن کی بود مانند دیدن...
علی داره این صحنه ها رو میبینه...
این مسمار به سینه زهرا نشسته...من از شما سوال میکنم....مگه بانوی باردار شکم جلوتر از سینه نیست؟!
چه جوری این مسمار به سینه رسیده؟
وقتی دید فاطمه بین در و دیواره...میگه اونقدر این در رو فشار دادم....فشار دادم...فشار دادم....
@navaye_asheghaan
✍
یا صاحب الزمان (عج)
گفتم بجـزهوایت ایـــن سرهواندارد
گفـــتاكه قلبــم ازتواصــلا رضاندارد
گفتم كه دوری توآتـش زده به جانم
گفتاكه عشق بازی این شكوه هاندارد
گفتم من گدارابرسـفره ات رهــی ده
گفـتاكه سفره بازاست شاه وگداندارد
گفتم كه عاشـقم برروی ندیـده تــو
فكرم همیشه باتوست صبح ومساندارد
گفتابكــوش قلبت تا روشـنی بیـابد
پیـش توام ولیكن چشمت ضـیاندارد
گفتم كجابیـــابم آن روی مثل ماهت
گفــتابجزقلوب بشكــسته جـــاندارد
گفتم منادیت را دردیست چاره ای كن
گفتاكه دردعشـق است آن هم دواندارد
روح اله اسماعیلی (منادی)
#امام_زمان (عج)
@navaye_asheghaan
11- حاج علی انسانی.mp3
5.16M
زبانحال امیرالمؤمنین(علیه السلام)
خزان چه سرزده سروقت باغ میآید
ز باغ لالۀ من بوی داغ میآید
بگو به باد که سوسوی خانه را نبرد
امید حیدر و بانوی خانه را نبرد
چرا نگاه تو خورشید بیطلوع شده
نماز نافلۀ تو پر از رکوع شده
🎤حاج علی انسانی
#فاطمیه_سلام_الله_علیها
دردا که فراق، ناتوان ساخت مرا
در بستر ناتوانی انداخت مرا
از ضعف، چنان شدم که بر بالینم
صد بار اجل آمد و نشناخت مرا
✍🏻شوقی ساوه ای
#فاطمیه
@navaye_asheghaan
حضرت زهرا س ی(5)(16).mp3
248.3K
حضرت زهرا (س)
شب غسل و کفن فاطمه شد علی ز غم سوزد
داغ زهرای علی در دل او شعله برافروزد
گریه بر او حسن کند،حیدر او را کفن کند
بود و نبود اوست،یاس کبود اوست
زهرا گل حیدر ²
اسما ریزد نگران آب روان آهسته آهسته
تا شوید پیکر آن روح روان آهسته آهسته
می دهد غسل همسر خود،فاطمه آن یاور خود
حیدر ز جا خیزد،اشک از بصر ریزد
زهرا گل حیدر ²
خونجگر گشته علی وقت کفن کردن زهرایش
اشک زینب و حسن سوز حسین دهد تسلایش
روی نیلی همسرش،اشک چشمان دخترش
صبر علی کم شد،قامت او خم شد
زهرا گل حیدر ²
تابوت جان علی فاطمه اش به دوش حیدر بود
وقت تشییع گل پرپر خود بی یار و یاور بود
دفن زهرا شبانه شد،بردنش عاشقانه شد
پرپر گل حیدر،خون شد دل حیدر
زهرا گل حیدر ²
#شهادت_حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
@navaye_asheghaan
حضرت زهرا س ی(5)(17).mp3
235.9K
حضرت زهرا (س)
پرپر از کین گل یاسمن شد
خونجگر هم حسین هم حسن شد
قامتم در کنار تو خم شد
تا که جسم تو زهرا کفن شد
ای گل گلخانه
غسل تو شبانه
می شود در خانه
گل پرپر زهرا ³
با تو باشد گلم گفت و گویم
پیکرت را چگونه بشویم
وقت غسل و کفن کردن تو
بغض ماتم گرفته گلویم
ای شهیده زهرا
گل چیده زهرا
قد خمیده زهرا
گل پرپر زهرا ³
پیکرت نیمه ی شب کفن شد
زینبت غرق رنج و محن شد
غسل دادم تو را نور دیده
دیده گریان حسین و حسن شد
بانوی این خانه
شسته ام شبانه
جای تازیانه
گل پرپر زهرا ³
من فدای تو و خلق و خویت
به مشامم رسد عطر و بویت
من چگونه گل ختم مرسل
خاک ماتم بریزم به رویت
ای تمام هستم
رفته ای از دستم
من ز پا بنشستم
گل پرپر زهرا ³
#فاطمیه_سلام_الله_علیها
#حضرت_فاطمه_زهرا (س)
#حضرت_زهرا (س)
@navaye_asheghaan
236.2K
زمینه فاطمیه
شد وقت خداحافظی من ز مدینه
آسوده شدم از غم و میخ و در و سینه
پیراهن خونین گشته کفن من
شد مثل شقایق رنگ بدن من
ای فاطمه جانم ای فاطمه جانم
تابوت مرا در وسط خانه گذارید
مرهم به پر زخمی پروانه گذارید
دیگر من خسته بیتاب و توانم
در شهر مدینه یک لحظه نمانم
ای فاطمه جانم ای فاطمه جانم
در خانه اگر بار گران بودم و رفتم
مظلومهترین فرد زمان بودم و رفتم
مظلوم مدینه بنما تو حلالم
ای یار غریبم کن گریه به حالم
ای فاطمه جانم ای فاطمه جانم
خرمفر
#شهادت_حضرت_زهرا (س)
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
@navaye_asheghaan
4_5963064733283126173.mp3
9.35M
شور | به دعای مادرونه ی تو محتاجم
🎤 کربلایی حسین طاهری
به دعای مادرونه تو محتاجم
به توسل دره خونه تو محتاجم
دلم قرصه و پشتم گرمه مادری مثل تو دارم
رسیدی تو به دادم هر بار گره افتاده به کارم
شب اول قبرم به امام رضا سفارشم کنی ممنونم
تموم زندگیمو به تو و نوکری حسین تو مدیونم ممنونم
ای مادر ممنونم
اسممو میون گریه کنات مینویسن
هر دقیقش برا من حسنات مینویسن
نخ چادر تو بس باشه برای نجات عالم
چه ترسی از قیامت وقتی میرسی به داد ما هم
خدا خیر منو خواست شب و روز زندگیم گذشت دره این خونه
چی کار دارم با دنیا فقط این حسین حسیناست که برام میمونه
ای مادر ممنونم
#فاطمیه_سلام_الله_علیها
#ایام_فاطمیه
#فاطمیه
@navaye_asheghaan
حضرت زهرا س ی(5)(19).mp3
109.6K
حضرت زهرا (س)
امید علی در کنار توام
تو خاموش و من بی قرار توام
دگر بی شکیبم،غریبم غریبم
گلم فاطمه ²
علی بعد داغ تو تنها شده
روان اشک من همچو دریا شده
الا در نابم،غمت کرده آبم
گلم فاطمه ²
برایم همیشه تو یاور شدی
گل من ز کینه تو پرپر شدی
علی گشته محزون،دل او شده خون
گلم فاطمه ²
فدای غریبی و عمر کمت
شده قامتم خم ز سوز غمت
تو رفتی ز دستم،من از پا نشستم
گلم فاطمه ²
چگونه بشویم تن پاک تو
سرم را گذارم روی خاک تو
برم مخفیانه،تنت را ز خانه
گلم فاطمه ²
کنار بدن جان من بر لب است
پریشان تو دخترت زینب است
الا نور دیده،شدم قد خمیده
گلم فاطمه ²
صفای دلم گو کجا می روی
غریب مدینه چرا می روی
تویی یاس چیده،که گشتی شهیده
گلم فاطمه ²
از این غم بود قلب من چاک چاک
چگونه گذارم تو را زیر خاک
ز تن رفته جانم،شده کم توانم
گلم فاطمه ²
#فاطمیه_سلام_الله_علیها
#حضرت_زهرا_س
#فاطمیه
@navaye_asheghaan