eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
365 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
دلنوشته ای با نجف به بهانه‌ی افتتاح صحن حضرت زهرا سلام الله علیها نــجف دیـگر تماشـایـی شـدی تو دوبــاره عـــطــر زهـرا را گرفــتی به حُــسن افـتتـاح صـحـن زهــرا نمـــای عـــرش اعــلا را گــرفـتـی نــجــف دیــگر مـبـارک بـاد گـویی زِ عـمق جـان بـه زهـرا و بـه حیدر گرفتـی رونــما بـــر مــا گــدایان؟ بـــرات یــک ســفر را از پـــیمـــبر نجــف دیــگــر شــبیــه کربـلایــی دوتـا صـحن پـر از احـساس داری یــکی مــادر یـکی، بـــابــای عـالم تـو از انـگور و سـیب الماس داری نــجف دیگر دوچـندان شـور داری گــهـی بـا مرتـضی گـاهی به زهـرا بگـو با هـرکـه دنبال وصـال اسـت کـه پیـدا کــرده ام راهـی به زهرا نـــجـــف ديــگر نمـادی از بـهشتی اگــرچــه بـوده ای قــبلاً ، ولــیکن بهــشت بـی حـضور فاطمه نیست بـهشـت مـا علی جویان، نه..اصلاً نــجـف دیـگــر به خـود باید ببالی کــه ســایـه از عـلی داری و زهــرا بــمیرم کـه مدینـه بی حـرم شـــد نـباشــد در بقــیع یـک سایـه حتی نجـف دیــگر بــیـا بــاهم بــنالــیم بــرای قـــبـــر خـــاکـــی امــامـش دعـا کـن در حـضور قـلب حـــیدر بیــاید حیـــدری بَـــهرِ قیــامش نـــجف بــاید بــیایـد پــور زهــرا کــه قبـــر مــادرش پیــدا نمایـــد بـــگیــرد انتــقام کوچـــــه هـا را عـــــزا در مـاتـمش بــرپا نــماید.. …………………… بـــه لب شیرینی شـهدی می آید نـوید صـبح هـم عهــدی می آید بـرای رونــمــای صـحن زهــــــرا یــقیناً حضـرت مـهدی می آیـد الــهی تــاجِ دنـیــا را بـبــیـنم بـه‌چشمم این دو رؤیا را ببینم نجف باشـم هـم ایوانِ طلا را هـم آنـجا صحن زهـرا را ببینم چــه صـحنی مـادر ایـجاد دارد بــرای بـــی کســان امـداد دارد دگــر بـست گرفتاران دوتا شد شنیدم پـــنـجره فــــولاد دارد منی که «ملتمس» بر یار هستم زِ هــجر دلـــبرم بــیــمار هستــم الهـــــی که نـجف بـاشم بـــبینم دخــــیل حــیدر کرار هســــــتم @navaye_asheghaan
یازهرا: مدح تو را که حضرت زهرای اطهری باید خدا به روز قیامت بیان کند... @navaye_asheghaan
یافاطمه ای نور خدا در عرصات ای مادر و رهنمای کشتی نجات گفتم چه به شأن تو بگویم زهرا، آمد زِ خدا بگو به شأنش صلوات @navaye_asheghaan
از بحرِخطر موجِ نجاتی بفرست مرغِ دل خود را عتباتی بفرست تا صحن مدینه و نجف پر بگشا بر حيدر و زهرا صلواتی بفرست اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم @navaye_asheghaan
خواهد نفس ما نفحاتی دیگر از حیدر و زهرا برکاتی دیگر بر حضرت حیدر همه باهم صلوات بر حضرت زهرا صلواتی دیگر @navaye_asheghaan
زهرا ست همان بانویِ والا درجات اُلگویِ حجاب و عفت و نیک صفات از عرش چو با حجاب، حق او را دید فرمود: به عصمتش مُکرر صلوات *چادر فاطمه خاکی شد تا، چادر عصمت ما لِه نشود.. @navaye_asheghaan
از نورِ حجاب سینه را شیدا کن شیطانِ رجیم را بیا رسوا کن با حفظِ حجاب و عفتت در اَنظار، ای خواهر من، تأسی از زهرا کن @navaye_asheghaan
فوق بيان... آسمان هم در مدار فاطمه ست عرش حق هم بی‌قرار فاطمه ست کهکشان مُلک خدادادی اوست در زمین، هر شهر آبادی اوست اَختر و کوکب به نورش، پُر فروغ دور او باشد زِ هاجرها شلوغ آبی دریا به اَمرش آبی است کارِ دریائیش قطره‌یابی است باغ و بستان از نگاهش جان گرفت لطف او بوده اگر باران گرفت آه او آری جهنم ساز شد ماهِ رویش جلوه ی اعجاز شد مهر او در سینه آمد از ازل از ازل شد مهر پاکش بی‌بدل در مثال ما نِمی‌گُنجد بسی مثل او دنیا نیاوده کسی پرده‌ی عرش الهی چادرش بالِ پرواز ملائك پاخورش دست او روی سر افلاکیان زیرْ دست او تمام خاکیان مدح او کار پیمبر ها نبود خالقِ او بایدش از او سرود فوق ادراک است و او فوق بیان در مقام او بُوَد، الکن زبان آدم و حوا به عشق او دچار عیسی و مریم برایش سربدار یوسف از حسنش به چاه افتاده است نوح در بحر خطر سرداده است.. ..«فاطمه یا فاطمه» را یکصدا_ نام او ذکر لبان انبیا روز میلادش شروع شور بود روز فقدانش افول نور بود کوثر و قدر و نساء و مریم است نصّ قرآن و کلامِ محکم است اُسوه‌ی عفت، حیا، پاکی، وفا معدنِ تقوا، کرم، جود و عطا محو طاعاتش تمام عرشیان سجده‌ی او سّر مخفی و نهان زینت طاها بجز او کیست اش؟ مونسی جز خنده‌ی او نیست اش.. خنده ی زهرا بهشتِ مرتضی ست دست زهرا، سرنوشت مرتضی ست سر نوشت ما به دست حیدر است.. ..حیدری که عاشقش پیغمبر است.. ..حیدری که فاطمه بی تاب اوست خواب شیرین شبش هم خواب اوست وصف او انسیة الحورا شده‌ست از صفات او یکی زهرا شده‌ست قلب ما آبادِ زهرا و علی ست خانه ی اولادِ زهرا و علی ست ... عاقبت زهرا دلش غمخانه شد از نگاهِ وصل، چون پروانه شد پر کشید و سوخت بَهرِ مرتضی بعد چندی از وفات مصطفی.. بیت الاحزان از برایش خون‌فشان رفته از دنیا جوان و قد کمان! بین دیوار و در او را کشته اند خانه ی او را به خون آغشته اند غنچه ی او را به ضربی چیده اند بر دلِ خونِ علی خندیده اند او که حامی ولی الله بود لحظه‌ی آخر دلش پُرْ آه بود او به دور از دیده غسل و کَفْنْ شد حیف از دنیا، که او شب دَفْنْ شد قبر او پنهان زِ چشم عالم است کاشفش تنها امام خاتم است می‌رسد مهدی که غوغایی کند آسمان ها را تماشایی کند پر شود دنیا زِ بوی فاطمه دل ندارد با وجودش واهمه از سقيفه او بگیرد انتقام کار مولا را کند مهدی تمام … ای قیامَت کربلایی العجل مهدی زهرا، کجایی، العجل «ملتمس» چشم‌انتظار روی توست بَهرِ او بنما عطايی، العجل @navaye_asheghaan
السلام علیکِ یا فاطمة الزهرا یا انسیة الحورا ای بانویِ مُکرم هفت آسمان، سلام ای نورِ مُنجلیِ زمین و زمان، سلام ای شهرکِ ولای تو مجموعه‌ی بهشت ای خانه ی تو وسعت هر کهکشان، سلام ای دختر رسول خدا، بِضعة النبی ای همسرِ ولیِ خدایِ جهان، سلام ای آمده به مدح تو قرآنِ مُعجزه ای آمده ملک به صَفَت مدح‌خوان، سلام ای قدر و نور و کوثر و توحید و هل اتی ای مؤمنون و مریم و فجر و دُخان، سلام ای نام تو بلندتر از ذهنِ آدمی، ای وصف تو فراترِ از هر بیان، سلام ای راضیه، مبارکه، صدیقه، طاهره.. ای نام های نامیِ تو بی‌کران، سلام ای آمده زِ مریم و حوا و آسیه هر صبح و شب به سوی تو تاجِ زنان، سلام دنیا به یک سلام تو صد غبطه می‌خورد وقتی که از تو می‌شنود، مهربان سلام وقتی سلام نوکرتان بی جواب نیست ما می‌دهیم جای همه نوکران، سلام آرام می شود دل هرکس که می دهد از دور سمتِ مرقدِ تو بی نِشان، سلام زينب سلام می کند و این جواب توست ای دختر مؤدب و شیرین زبان، سلام تا میرسند حسین و حسن میدهند، سلام تو میدهی جواب، که ای جان و جان سلام اصلاً نیاز نیست سلامی به او کنند وقتی تو می کنی به علی هر زمان، سلام تو جایِ کُل شهر به مولا سلام کن وقتی نِمی کنند به او ناکِسان، سلام حالا که روی بستر غمها فِتاده ای اینگونه می‌کنم به تو ای قدکمان، سلام رُخسارِ تو کبود و تَنَت غرقِ لاله است حق میدهی بگویَمَت ای ارغوان، سلام هجده بهار دیدی و، سیلی تو را شکست حق می‌دهم که شد نفسِ ناتوان، سلام.. بعد از تو سخت لب به سخن باز میکند، مولا کُند به دلخوشیِ این و آن، سلام می آید و کنار مزار تو می‌دهد.. با ذکر فاتحه، به همه رفتگان، سلام @navaye_asheghaan
زهرا مادر ماست... نه تنها مادرِ سادات زهراست که حتی فاطمه ام ابیهاست من از طرزِ دعاهایی که می‌کرد، یقین کردم که زهرا مادرِ ماست چه مادر، مادرِ سبطینِ طاها چه بانو، بانویِ عرشِ مُعلاست فقیهه، عالمه، اِنسیه، حورا فهیمه، فاطمه، ریحانه، عَذراست بهشتی که به زیرِ پاش اُفتاد همانا مُزدِ شیعه صبحِ فرداست اگر آدم غلامِ مرتضی بود کنیزِ حضرتِ صدیقه حواست فقط نَه ماه و خورشید و فَلک، نَه تمامِ کائنات از آنِ زهراست اُمیدِ «ملتمس» بر چادر اوست همان چادر که خونآلودِ غمهاست @navaye_asheghaan
. 《ترکیب بند ولادت حضرت زهرا (س) 》 لولاک یعنی خلقت عالم برای توست دنیا شده نذر قدومت، رونمای توست معراج را وقتی پیمبر رفت بالاتر میدید قبل از خویش جای ردّ پای توست از نور تو عرش خدا روشن شده بانو زهرایی و نور بهشت از خنده های توست بر ما کنیزان تو حق سروری دارند ما نوکرش هستیم، هرکس که گدای توست عمری اگر که یا حسین و یا حسن گفتیم تنها دلیلش برکت و خیر دعای توست دنیا که جای تو نبود ای رتبه‌ات اعلا شأن تو بوده بیشتر در عالم بالا --------------------- چله نشینی پیمبر رو به پایان است وقت اجابت گشته و هنگام باران است تو نور سیب سرخ هستی که مَلَک آورد امشب خدیجه دامنش چون عرشِ رحمان است دختر اگر زنده به گوری در پِی اش بوده است با تو دگر پایان این غمهای دوران است قرآن اگر خير است تو خير كثير استى پس آن سه تا آيه خودش يک جلد قرآن است شد افتخارم خادمت سلمانِ ایرانی است سلمانِ ایرانی دیگر هم سلیمانی است -------------------- زهرا چو بابا شیوه ی پیغمبری دارد او بر پیمبر های عالم برتری دارد ام ابیها خوانده او را مصطفی یعنی بر گردن باباش حق مادری دارد بر مأذنه با اذن او ذکر اذان جاریست آن هم اذانی که نوای حیدری دارد حشر محبان علی با فاطمه باشد فردای محشر فاطمه چه محشری دارد امشب شب جشن و گداها پشت در هستند دیدیم که جمع گداها بیشتر هستند --------------------- ذکر تمام عالم موجود یا زهرا سرّ ظهور حضرت موعود یا زهرا بر تو توسل کرده هرکس حاجتی دارد رمز نجات هر پیمبر بود یا زهرا اى نورِ لَمْ تَمْسَسْهُ نارْ ، اصلاً خليل الله.. گفته ست بين آتش نمرود يا زهرا زهرا که در بِدرود هایش یاعلی میگفت ذکر علی هم موقع بِدرود یا زهرا وقتی که در وصفش خدایش سوره نازل کرد قبل از نزول سوره اش فرمود: یا زهرا ... اذن علی بوده اگر یا فاطمه گوییم ما امشبی را بیشتر یا فاطمه گوییم --------------------- مولا که در وصفش همیشه واژه کم آورد باید برای مدح او صد محتشم آورد وقتی که او ساقیِ کوثر گشته پس مستم باید شراب ناب را هم دم به دم آورد تا که صد و ده بار ذکر یاعلی گفتم نام تو مستی را به جانم لاجرم آورد دلتنگ صحنت هستم ای مولا عنایت کن یک اربعین عشق تو ما را تا حرم آورد باید ببوسم دستهای مادرم را چون او بوده که نام علی را بر لبم آورد امشب به ما صحن نجف عیدی بده مولا پابوس تو آییم ما با ذکر یا زهرا 🖍️ ✍ . @navaye_asheghaan
گوش مرا کشیدند، گوشم به ربّنا خورد چشم گناهکارم، بر خانه ی خدا خورد چوب خطای خود را خوردم گله ندارم با گریه قلب تارم، آیینه شد جلا خورد مردم که خواب خوابند، سَرخورده ها می آیند این بنده را بغل کن، یک عمر پشت پا خورد آلوده دامنی را بین نجف خریدند تا قطره های باران، از ناودانْ طلا خورد گر عبد هم نبودی، زحمت بکش گدا باش از زحمت علی بود، هر لقمه که گدا خورد هرکس علی ندارد، دستش نمک ندارد ای خوش به حال آنکه با مرتضی غذا خورد زهرا بجای حیدر، مردانه پشت در رفت در شعله سوخت اما، سیلی که خورد ... جا خورد دعوا سر علی بود، با چل نفر در افتاد دیوار بی هوا زد ... از میخ، بی هوا خورد آن نانجیب نامرد، بد موقعی لگد زد ریحانه ی پیمبر، آنجا ز ساقه تا خورد حیدر عبای خود را انداخت روی زهرا او حرف محسنش را، زیر همان عبا خورد مادر که غصه اش را از بچه ها نهان کرد یک روز با قد خم، راهش به کربلا خورد آن تشنه ای که دورش، صد جرعه آب می ریخت از لشکری سنان و از پیرها عصا خورد صد بار بر زمین خورد پشت سر حسینش خنجر دوازده بار، روی سر از قفا خورد دنبال جا برای بوسه به پیکرش بود از بین نیزه ها دید، سر روی نیزه ها خورد ✍ . @navaye_asheghaan
نوای دل نوشته ... ۱. به سرم زد که سری خانه ی قنبر بکشم مژه بر خاک کف گیوه ی حیدر بکشم مستم و با علی طرف شده ام باز دیوانه ی نجف شده ام ۲. فاطمه بی حرم از عرش خدا دل بُرده وصله ی چادرش از اهل کسا دل بُرده ای گدا پیش پنج تن بنشین دور سجاده ی حسن بنشین ۳. دست خالی به عبای کرمش می چسبد هر ضریحی به غبار حرمش می چسبد آسمان روضه ی منور اوست جبرئیل عاشق کبوتر اوست ۴. دست از جان بکش و دست نکش از حسنین هرکجایی شب جمعه برو بین الحرمین گله را پیش دلبرم ببرید قبل مرگم مرا حرم ببرید ۵. قمر ام بنین که قمر علقمه شد زود شد عبد حسین و پسر فاطمه شد مشک او را گرفته دست خدا تشنه ی اوست جام کرب و بلا ۶. علمش را به سر شانه بگیری عشق است در رکابش که بمانی و بمیری عشق است می نویسم روی عقیق یمن ذکر این الحسین و این الحسن ✍ .
بعد پیغمبر علے طعــم غریبــے را چشـید دشمن قرآن و عترت پرده از رخ بر کشید از سقیفــه توطئـــه ها بهر دیــن آغاز شد بدعتـے در دشمنــے با آل عصـمت باز شد حق زهـــرا وعلــے شـد پایمال غاصبـیـن از همانجا انحراف افتـاد در شـــرع مبین دیده پیغمبــر مصیبتهـاے بعد خویش را فتنه هاے ایـن خواص شوم بداندیش راه راز هاے بعــد خــود را با علـے افـشا نمود مصحــف تنهائــے قـرآن و عترت را گشـود این سفـارش از نبے بر قهرمان خیبـر است در بقاے این شریـعت صبـر امر داور است امــر یکتـا ونبـے و صبـر حیــدر آن زمـان فرصتــے شـد از براے فتنه هاے غاصـبان تا نفاق اگــه شـد از اســرار صبــر مرتـضا فرصتــے پیدا نمـوده بهـر هر جـور و جفا شهـــر پیغمبــر مدیـنه مهبـط روح الامین گشتـه اینڪ پایـگاه جاهلـین و فاسقـین واے اگر جهل و ستم بر ملتے حاکـم شود لایــق در یــوزگــے و حـاکــم ظالـم شود اولین طــرح سقیــفه در جـهان آغـاز شد شاهـــراه ظلــم بــر آل محـمد ص باز شد شـد غریبسـتان مدیـنه بهـر زهـرا و علـے سیلـے از شیطان خورد محبوبه رب جلـی جاهلان و دین فروشان آتشے افـروخـتند در شــرارستان کینه بیت حق را سوختند فاطمه جـان خاکیان قدر تو را نشناختند قدسیان درزیرپایت بال خویش انداختند میکنـد پــرواز سیمـرغ علــے تا کهکــشان پهلــوے بشکسـته رخ نیلے و بازو ناتوان وقت غـسل فاطمــه بیتاب شد مولا علے دیـده نیلــے بـازوے محبــوبـه رب جلے بعد از آن همرازحیدر چاه نخلستان شده اے خــدا رکـن علــے مــرتضا ویران شده گریه کن آے اهل دل بــر غربت شیر خدا اے "کیانے" نالـه کــن بر دردهـاے مرتضا «یا فاطمه مولاتے اغیثیـنے» 🖊شاعر: استاد کیانی
زمینه (دنیا دور سرم چرخید) - @reza_sheykhi_matn.mp3
12.66M
🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️ دنیا دور سرم چرخید تا که دیدم زمین خوردی پهلوی تو شکست اما خم به ابرو نیاوردی وسط این جماعت بی وفا یه نفره شدی طرفدار من مدیون این حمایتم تا ابد ای غمخوار من منو حلال کن اگه حرمت تو شکست پیش چشم ما منو حلال کن اگه صورتت شدکبود یاس مرتضی منو حلال کن اگه محسنت کشته شد توی کوچه ها 🔺️توروخدا نرو فاطمه🔻 🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️ حتی یک خواب راحت هم درد پهلو نذاشت واست وا میشه تا گل زخمت باز میفتی توی زحمت سه ماهه با هزارو یک درد سر را میری چند قدم جلوی چشم توروخدا به خاطر من بشین اینه خواهشم واسه یه بارم شده درد دل کن باهام تنها یاورم واسه یه بارم شده با غمات سر نکن یاس پرپرم واسه یه بارم شده با پر چادرت رو نگیر ازم 🔺️توروخدا نرو فاطمه🔻 🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️ آب شده پیکر تو ای چشمه‌ی جاری کوثر سرده این خونه بی تو ای گرمیه خونیه حیدر خزون باغ من رسیده چه زود دیگه تموم کار این باغبون گل نیلوفر علی دل نکن از گلخونمون صدقه دادم برات تا بمونی باهام همزبون من صدقه دادم برات خوب بشی همسر قدکمون من صدقه دادم برات تا بگیری شفا مهربون من 🔺️تورو خدا نرو فاطمه🔻 🔹️🔸️🔹️🔸️ ✍شعر و سبک حسین ناشعار‌کربلایی‌رضا‌شیخی @navaye_asheghaan
به دعا دست خود که برمی‌داشت بذر آمین در آسمان می‌کاشت به تماشا، مَلَک نمازش را نردبانی ز. نور می‌‏پنداشت چه نمازی؟ که تا به قبّه ی عرش بُرد او را و نردبان برداشت! پرچم دین ز بام کعبه گرفت بُرد و بر بام آسمان افراشت بس که کاهیده بود، شب او را شبحی ناشناس می‌انگاشت خصم بیدادگر ز جور و ستم هیچ در حقّ او فرو نگذاشت! تا نینداختش به بستر مرگ دست از جان او مگر برداشت؟ قصه را تازیانه می‌داند در و دیوار خانه می‌داند آتش کینه چون زبانه کشید کار زهرا به تازیانه کشید دشمن دل‌سیه، به رنگ کبود نقش بی‌مهری زمانه کشید آتش خشم خان و مان‌سوزش پای صد شعله را به خانه کشید در میانش گرفت شعله ی‏ کین پای حق را چو در میانه کشید همچو شمعی که بی‏‌امان سوزد شعله از جان او زبانه کشید.. قامتش حالت کمانی یافت بس‌که بار الم به شانه کشید سبحه، مشق سرشک او می‌‏کرد بس‌که نقش هزار دانه کشید بر رخ این فرشته ی معصوم نتوان پرده ی فسانه کشید قصه را تازیانه می‏‌داند در و دیوار خانه می‌داند سخن از درد و صحبت از آه است قصۀ درد او چه جان‌کاه است راه حق، جز طریق فاطمه نیست هر که زین ره نرفت، گمراه است.. در مسیری که عشق می‌‌تازد تا به مقصود، یک‌قدم راه است در بهاران، خزان این گل بود عمر گل‌ها همیشه کوتاه است با غم او، دلی که بیعت کرد تا ابد در مسیرِ الله است این که بر لب رسیده، جان علی‌ست دل گمان می‌کند هنوز، آه است.. هر که آمد، به نیمه ی ره ماند غم فقط با دل تو همراه است آن که بعد از کبودی رخ تو با خسوف، آشتی کند، ماه است قصه را تازیانه می‌داند در و دیوار خانه می‌داند.. بی تو ای یار مهربان علی! شعله سر می‌کشد ز جان علی بی تو ای قهرمان قصه ی عشق ناتمام است داستان علی.. خطبه ی‏ ناتمام زهرا کرد کار شمشیر خون‌فشان علی خواست نفرین کند، که زهرا را داد مولا قسم به جان علی- -که ز قهر تو ماسِوا سوزد؛ صبر کن صبر، مهربان علی! ذوالفقار برهنه ی سخنش کرد کاری به دشمنان علی، که دگر تا ابد به زنهارند از دم تیغ جان‌ستان علی با وجودی که قاسم رزق است ساخت عمری به قرص نان علی بعد او، خصم دون که می‌‏پنداشت به سه نان می‌خرد سنان علی، بود غافل که چون به سر آید دوره ی صبر و امتحان علی دشمنان را امان نخواهد داد لحظه‌‏ای تیغ بی‌امان علی.. دیدم انصاف را به کوچه ی عشق سر نهاده بر آستان علی عشق چون من ارادتی دارد به علی و به خاندان علی.. رفت زهرا و اشک از دنبال وز پی او روان، روان علی.. باز مانده‌ست سفرۀ دل او غم و درد است، میهمان علی درد دل را به چاه می‌گوید رفته از دست، همزبان علی آن شراری که سوخت زهرا را، سوخت تا مغز استخوان علی قصه را تازیانه می‌داند در و دیوار خانه می‌داند
۳۹ (حضرت زهرا س) ‏(۸بعد از شهادت) صفای بیت حیدر،تو رفتی بی قرارم در این عالم پس از تو،کسی دیگر ندارم گل پرپر یا زهرا۲ تو بودی همسر من،همیشه یاور من دلم خون گشته زهرا،که رفتی از بر من گل پرپر یا زهرا۲ بیایم نیمه شب ها،کنار قبر پاکت سرم را فاطمه جان،گذارم روی خاکت گل پرپر یا زهرا۲ صفای خانه ی من،گل کاشانه ی من شده خانه پس از تو،دگر غمخانه ی من گل پرپر یا زهرا۲ به یاد غربت توست،حسین با اشک جاری برایت زینب تو،نماید سوگواری گل پرپر یا زهرا۲ کنار قبرت آید،حسن با چشم گریان نشیند در کنارت،علی با قلب سوزان گل پرپر یا زهرا۲ navaye_asheghaan
کانال متن روضه مجمع الذاکرین.mp3
675.3K
زمینه _شور یا فاطمه مظلومه مادر جان شب تا سحر از گریه بیداری آروم آروم اشک غم میباری درد پهلو درد بازو داری یا فاطمه یا فاطمه مظلومه مادر جان دست به دیوار خمیده راه میری تو خونه هم از ما رو میگیری من بمیرم که داری میمیری یا فاطمه در و دیوار چرا خون آلوده همه حرفات حرف از رفتن بوده بی مادری برای من زوده یا فاطمه همسایه گفت که بی مادر میشم بی مادری میزنه آتیشم جون زینب مادر بمون پیشم یا فاطمه ✍میثم مومنی نژاد @navaye_asheghaan
110.4K
واکن چشماتو گل حیدر که تو هستی حاصل حیدر دمی بگشا لب تکلم کن غمت باشه قاتل حیدر مگردان رو از من تنها ببین احوال مرا زهرا پاشو بانوای همه هستم که تنها ماندم بر اعدا تویی تنها یاور حیدر همه هست وباور حیدر غریبم من بی کس و تنها تو ماندی تنها بر حیدر شعر و اجرا :طاهر کاشانی @navaye_asheghaan
🕊🤲🕊🤲🕊🤲🕊🤲 ای دخترِ جانِ عالمین یا زهرا اُمُّ اْلحَسَنین و زینَبین یـا زهرا ایـن نـوکری از ما بپذیر ای مـادر جان حسن وجان حسین یا زهرا 🕊🤲🕊🤲🕊🤲🕊🤲
حضرت زهرا س ی(5)(19).mp3
109.6K
حضرت زهرا (س) ‏ امید علی در کنار توام تو خاموش و من بی قرار توام دگر بی شکیبم،غریبم غریبم گلم فاطمه ² علی بعد داغ تو تنها شده روان اشک من همچو دریا شده الا در نابم،غمت کرده آبم گلم فاطمه ² برایم همیشه تو یاور شدی گل من ز کینه تو پرپر شدی علی گشته محزون،دل او شده خون گلم فاطمه ² فدای غریبی و عمر کمت شده قامتم خم ز سوز غمت تو رفتی ز دستم،من از پا نشستم گلم فاطمه ² چگونه بشویم تن پاک تو سرم را گذارم روی خاک تو برم مخفیانه،تنت را ز خانه گلم فاطمه ² کنار بدن جان من بر لب است پریشان تو دخترت زینب است الا نور دیده،شدم قد خمیده گلم فاطمه ² صفای دلم گو کجا می روی غریب مدینه چرا می روی تویی یاس چیده،که گشتی شهیده گلم فاطمه ² از این غم بود قلب من چاک چاک چگونه گذارم تو را زیر خاک ز تن رفته جانم،شده کم توانم گلم فاطمه ² @navaye_asheghaan
ایام فاطمیه ؛ ایام حزن واندوه ال محمد ص بر جمیع عاشقان ولایت تسلیت باد زبانحال حضرت زهرا س درد پهلو طاقتم از کف ربود هیچ کس از درد من آگه نبود سوختم در شعله های بی کسی با دل بشکسته و روی کبود با هجوم ظالمان بر خانه ام میخ در ؛ در سینه ام ماوی نمود زان تهاجم سینه ام مجروح شد بود فریادم بلند اما چه سود غنچه نشکفته ام پر پر شد و این مصیبت بر غم ودردم فزود درد پهلو انچنان شدت گرفت از قیام افتادم انجا در سجود ناله ام میرفت تا عرش برین از سویدای دل وعمق وجود بین دیوار ودر وان شعله ها اشک می امد زچشمانم چو رود بسته شد بر من دگر راه نفس در گلویم بغض سنگین بودو دود با چنین بی حرمتی در بیت حق شد شکسته عهد پیغمبر چه زود سوختم پروانه سان گرد علی بذل جان شرط است در بزم شهود با غزل شرح مصیبت مشکل است ای شقایق مثنوی باید سرود شعر:استاد حمید رضازاده " شقایق" کرمان @navaye_asheghaan
ایام فاطمیه ؛ ایام حزن واندوه ال محمد ص بر جمیع عاشقان ولایت تسلیت باد زبانحال حضرت زهرا س درد پهلو طاقتم از کف ربود هیچ کس از درد من آگه نبود سوختم در شعله های بی کسی با دل بشکسته و روی کبود با هجوم ظالمان بر خانه ام میخ در ؛ در سینه ام ماوی نمود زان تهاجم سینه ام مجروح شد بود فریادم بلند اما چه سود غنچه نشکفته ام پر پر شد و این مصیبت بر غم ودردم فزود درد پهلو انچنان شدت گرفت از قیام افتادم انجا در سجود ناله ام میرفت تا عرش برین از سویدای دل وعمق وجود بین دیوار ودر وان شعله ها اشک می امد زچشمانم چو رود بسته شد بر من دگر راه نفس در گلویم بغض سنگین بودو دود با چنین بی حرمتی در بیت حق شد شکسته عهد پیغمبر چه زود سوختم پروانه سان گرد علی بذل جان شرط است در بزم شهود با غزل شرح مصیبت مشکل است ای شقایق مثنوی باید سرود شعر:استاد حمید رضازاده " شقایق" کرمان @navaye_asheghaan
..........آتش در ملکوت........‌‌‌‌‌...... امت از داغ نبی سخت پریشان بودند آسمانها ز غمش سر به گریبان بودند حیدر و فاطمه بیش از همه نالان بودند وای بر اهل سقیفه... ، پی بحران بودند همه پیمان شکن و مظهر تلبیس و ریا عَلم توطئه بر پاست خدا رحم کند تیر فتنه ، پی دل‌هاست خدا رحم کند موسم غربت مولاست خدا رحم کند فاطمه بی‌کس و تنهاست خدا رحم کند از سقیفه شرر افتاده به جان زهرا سامری باز به سر فتنه‌ی اکبر دارد در دلش نیّت آزار پیمبر دارد آی مردم.....بخدا عقده ز حیدر دارد زنگی مست به کف شعله و خنجر دارد تا به آتش کشد از کینه ، سرای مولا میرود سمت سرایی که امید همه است مثل یک زلزله در هر قدمش واهمه است آی ابلیس مرو....‌. این حرم فاطمه است عرش را صاحب این خانه خودش قائمه است نسل قابیل ندارد ز علی شرم و حیا خانه ای که ز ازل بوده سر آغاز کَرم بی اجازه مَلک اینجا ننهاده است قدم اهرمن بهر هجوم آمده با ظلم و ستم هیزم آورده که آتش بزند درب حرم زوزه اش می شکند حرمتِ بنت طاها مردم انگار که در خلسه مرگند و سکوت سامری شعبده می کرد و خلایق مبهوت غافل از فاطمه بودند و حریم ملکوت کور بودند و ندیدند جلال و جبروت که بوَد منحصر دختر شاه بطحا شعله‌ور گشت دَر و خانه ی زهرا می‌سوخت پیش چشمان علی شاخه‌ی طوبا می‌سوخت همزمان با گل یاسش دل مولا می‌سوخت کوثر افتاد ز پا، سوره ی طاها می‌سوخت این شراریست که سوزد ز غمش ارض و سما لگد اهرمن و میخ در و سینه ی یاس آمده مثل خزان در کف خود دارد داس دل آیینه شکست از لگد آن خنّاس شد فدایی ولایت گلِ عشق و احساس در ره عشقِ علی ، فاطمه افتاد زپا بین دیوار و در افتاد و صدا زد بابا بین این قوم ببین دختر خود را تنها من بمیرم که غریب است در اینجا مولا قلم افتاد ز دستان " شقایق" اینجا.......😭 کی توان کرد بیان این مِحن جان‌فرسا شعر:استاد:حمید رضازاده " شقایق" کرمان @navaye_asheghaan
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ حیدر نشسته در کنار بستر یار همراه اطفال پریشان و دل افکار   این زمزمه دارند و بر لب بادل زار یا رب هوای مادر ما را نگهدار دارند  برلب زمزمه گلدسته های فاطمه   مظلومه مادر 2 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ازدست حیدر می رود بود نبودش شسته زدنیا دست خود یاس کبودش آتش گرفته مرتضی شمع وجودش زین بعد علی باشد به اطفالش پرستار دارند بر لب زمزمه گلدسته های فاطمه   مظلومه مادر 2 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حلقه زدن اطفال زهرا دور مادر دارد وصیت می کند زهرا به حیدر دفنم نما اندر دل شب ای غضنفر نزدم بمان قرآن بخوان بهرم تو بسیار دارند  بر لب زمزمه گلدسته های فاطمه مظلومه مادر 2 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بر پای مادر می‌زند بوسه حسینش شیرین زبانی می نماید نور عینش گرید برایش نور چشم نشاتینش حمد شفا می خواند اینک بهر بیمار دارند بر لب زمزمه گلدسته های فاطمه   مظلومه مادر 2 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ اطفال او با حالت محزون و خسته همراه بابا در بر مادر نشسته گویا که تار و پودشان از هم گسسته  دست دعا برداشته اند بر سوی دادار دارند  بر لب زمزمه گلدسته های فاطمه مظلومه مادر 2 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر: حجت آله فرج دنیوی 1402/9/11 التماس دعا @navaye_asheghaan