نماهنگ حالا فهمیدی چرا.mp3
5.27M
هی درد هی داغ وای از داغه احراق
🎙 #محمد_حسین_پویانفر
✳️ #احراق_البیت
#️⃣ #شهادت_حضرت_زهرا
#️⃣ #فاطمیه
#️⃣ #استودیویی
هی درد هی داغ وای از داغ احراق
غنچه با گل میسوزند بین باغ
کبوتری خسته بشه
مگه میشه پر نشکنه
لگد اگه سنگین بشه
مگه میشه در نشکنه
مادر به دیوار بخوره
مگه میشه سر نشکنه
پر شکست در شکست
مادرو زد به دیوار و سر شکست
حالا فهمیدی چرا مُعصبة الرأس ...
هی اشک هی آه آه از درد جانکاه
روضه جانسوز شد عمر گل کوتاه
آینه که لگد بشه میاد صدا شکستنش
نهالی که خورده تبر چه مشکله پا شدنش
گل که بیفته زیر پا چی میمونه از بدنش
نیمه جون قد کمون
تا شده قدش زیر پای خزون
حالا فهمیدی چرا مُنهدة الرکن ...
بی پر بی بال مادر رفته از حال
تن تو بستر اما دل تو گودال
صیاد بی رحم اومده مگه میشه پر نبره
با ضربه دوازدهم مگه میشه سر نبره
خواهری از رو تل میگه الهی خنجر نبره
پر جدا سر جدا
نشدش دست شمر از خنجر جدا
حالا فهمیدی چرا ذُبح بالقفا ...
.
@navaye_asheghaan
4_5933626774033287786.mp3
4.55M
#زمینه #شور ۱۴۰۳
#حضرت_رقیه
گریونه هر دوتا چشمام
خیلی من بابا جون تنهام
نمیشه باوره من که
سرت باشه میونه دستام.
چشاتو. من می بوسم
زخماتو من می بوسم
به جای عمه بابا
رگا تو من. می بوسم
پاک می کنم
خاک موتو. خاک موتو. خاک موتو
می بوسم. هی
بابا روتو. بابا روتو. بابا روتو
بابا. بابا
اندازه ی زخمای سره تو.
بابا بابا
خرده تازیانه دختره تو.
اسم تو هر جا می بردم
تنها من سیلی. می خردم
به زیره ضربه های پا
روزی صد دفعه می مردم
ببین زیره آبرومو
کبویه بازومو
ببین شکسته گیه
این دنده و پهلوومو
سه سالمه
ولی. پیرم. ولی. پیرم. ولی پیرم
از زندگی
دیگه سیرم. دیگه سیرم. دیگه سیرم
بابا. بابا.
تو بغل میگرمش سرت رو
بابا بابا
می بینی تو حاله دخترت رو
بعد از تو غصه ها دیدم
بعد از تو من چیا دیدم.
دوز از چشم عمو عباس
کوچه و بازارا دیدم.
به اشکامون خندیدن
به دورمون رقصیدن
رو سرمون از رویام
سنگ بابا جون پاچیدن
تو ازدحام
مارو بردن. مارو بردن. مارو بردن
میمونه شام
مارو. بردن. مارو بردن. مارو بردن
بابا. بابا
اندازه زخم های سره تو
بابا. بابا
خرده تازیونه دختره تو.
#رضا_نصابی ✍
...............
مناسب ایام #فاطمیه و
#شب_سوم_محرم
@navaye_asheghaan
.
#امام_زمان_فاطمیه
#امام_زمان
بیت وحی و شعله های نار أَینَ المُنتَقِم
سوخت در آتش گل و گلزار أَینَ المُنتَقِم
این صدای ناله زهراست می آید به گوش
از میان آن در و دیوار أَینَ المُنتَقِم
مادر و شش ماهه باهم پشت در افتاده اند
کار شد بر خادمه دشوار أَینَ المُنتَقِم
خون محسن میچکد از آن درِ آتش زده
خون زهرا ریزد از مسمار أَینَ المُنتَقِم
با چهل نامرد شد در کوچه زهرا رو به رو
وایِ من از این همه آزار أَینَ المُنتَقِم
در کنار قبر زهرا نیمه شبها تا به صبح
ناله میزد حیدر کرار أَینَ المُنتَقِم
دید تا طشت پر ازخونِ حسن را خواهرش
گفت با چشمان گوهر بار أَینَ المُنتَقِم
نیزه داران آنقدَر بر پیکر اکبر زدند
شد تنش مانند نیزه زار أَینَ المُنتَقِم
با عمود آهنین افتاد آخر بر زمین
با سر آن سر لشکر و سردار أَینَ المُنتَقِم
خون اصغر را که می پاشید سمت آسمان
گفت جدّت با دل خونبار أَینَ المُنتَقِم
کرد با خون دلش مویِ سفیدش را خضاب
بین مقتل سیدالاحرار أَینَ المُنتَقِم
در میان قتلگه که دست و پا میزد حسین
در حرم شد کار زینب زار أَینَ المُنتَقِم
از حرم تا قتلگه میزد صدا (أَینَ الحسین)
تا تنش را دید میزد زار أَینَ المُنتَقِم
زجر ملعون دختر از قافله جا مانده را
میکشد با زجر روی خار أَینَ المُنتقم
زینبی که سایه اش را چشم نامحرم ندید
شد تماشایی سرِ بازار أَینَ المُنتَقِم
#عبدالحسین ✍
#فاطمیه #حضرت_زهرا #کربلا
..............
#زمزمه
صدای گریه میاد، میون مجلسمون
داره آتیش میزنه، به زمین و آسمون
صدای مرد غریبی/ که تو روضه ها میشینه
ولی هیچ کس این آقا رو/ نمیبینه نمیبینه
چشاش خیس اشکه دلش غرق خونه
عزادار مادر خودش روضه خونه
فلک خون گرفته چشای ترم رو
زدند توی کوچه همه مادرم رو
امون از غریبی 4
آقا جون قربونتم، به فدای قدمت
میدونم با گناهام، همه جوره زدمت
اما امشب اومدم تا/ تو نظر کنی به حالم
بگو جون مادرت که/ میکنی آقا حلالم؟
میخوام با تو امشب با این سوز سینه
بیام بین روضه بریم تا مدینه
میگن از مریضا عیادت ثوابه
میگن حال مادر وخیمو خرابه
امون از غریبی 4
#زبانحال_مولا
فاطمه همدم من، نرو جون بچههام
لحظه لحظه آب میشم، به تو می افته چشام
هیچ کی تا حالا ندیده/ اشکای فاتح خیبر
بعد تو همه میخندن/ به زمین خوردن حیدر
بیا زندگیمو دوباره عسل کن
بیا بچه هارو دوباره بغل کن
به دورت بگردم برای همیشه
کی گفت زخم بازوت دیگه خوب نمیشه؟
امون از غریبی 4
#حسین_کریمی_نیا ✍
.............
روایت امام صادق 👇
#زبانحال_مولا لحظات آخر
ای مسیحای علی اعجاز کن
جان زینب چشم خود را باز کن
ای کتاب عشق من بسته مشو
مثل مردم از علی خسته نشو
........
ابکنی یا ابالحسن وبک للیتامی
(علی برای من و بچههای یتیمم گریه کن)
.....
گریه کردم عقده از دل وا شود اما نشد
در مدینه گشتم و گم گشته ام پیدا نشد
جستجو کردم بسی در بین مظلومان اگر
از علی و فاطمه مظلوم تر پیدا نشد
............
ای آنکه تویی نتیجهی صوم و صلاة
هم مصحف توحیدی وهم حج و زکات
اسلام بُوَد رهین خون تو حسین
بر روح مقدست درود و صلوات
#صلواتی_امام_حسین
.👇
@navaye_asheghaan
شب دوم فاطمیه.mp3
22.8M
کریمی نیا
روضه شب دوم فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا شهادت
@navaye_asheghaan
.
علی جان
شرمنده ام،حمایت من بی نتیجه ماند
دستم شکست و بند ز دست تو وانشد
.
@navaye_asheghaan
#روضه_حضرت_زهرا_س
فاطمه مجموعه صفات خداوند
فاطمه آیینه کمال پیمبر
عصمت کبری، ولیه ی الله عظمی
قره ی عین النبی، حبیبه داور
شهر خرد احمد و علیست درِ آن
فاطمه این شهر راست مرکز و محور
نامتناهی بود محیط ثنایت
عقل نخستین در این محیط شناور
خانه تو کعبهٔ امید امامان
بیت تو معراج صبح و شام پیمبر
حبل متین هزار عارف و عامی ست
هر نخی از چادرت به عرصه محشر
رشته ی چادرش اگر به دست انبیاء رسد
شعار فخر، انبیاء به عرش کبریا رسد
از لب جان فزاش اگر زمزمه ی دعا رسد
جان ز نوای گرم او به جسم مصطفی رسد
کسی که در کتاب خود ثنای او خدا کند
کسی که پیش پای او قیام مصطفی کند
پیراهن عروسیش به سائلی عطا کند
کسی که خاک فضه اش دوای دردها کند
چگونه رد کند ز خود مریض درد مند را
کجا جواب رد دهد فقیر مستمند را
حبلِ متین هزار عارف و عامی ست
هر نخی از چادرت به عرصهٔ محشر
در عجب از علم تو علی ولی الله
مفتخر از دستبوسی تو پیمبر
فاطمه جان فاطمه جان! بانوی اسلامی و به خانه شوهر،کهنه حصیریست تو را مفرش و بستر یه پوست دباغی شده بود.
شبها حسنین روی اون پوست میخوابیدن وقتی اون مسکین اومد در خانه بی بی گفت: بی بی جان! برهنه ام همان پوست را بر داشت فرمود: بیا این پوست را بگیر خودتو بپوشان
بی بی جانم فاطمه جان
بانوی اسلامی و به خانه شوهر
کهنه حصیرست تو را مفرش و بستر
تا که خدا فخر آورَد به ملائک
جانب محراب خیز و روی بیاور
*وقتی به نماز میایستاد آسمانها از نور نماز بی بی روشن میشد خدا به ملائکه فخر ميکرد اما دیگه نمازش را نشسته میخوند دیگه نمیتونست رو پا بايسته این ساعتهای آخر گاهی از هوش ميرفت گاهی به هوش میآمد،امشب اومدی برای مادر گریه کنی امشب اومدی برای غربت علی گریه کنی ،شب تنهایی علی شب غربت امیرالمؤمنین شب بی مادریه زینبه شب یتیمی حسنین..*
مبر ز خانۀ حیدر صدای گرمت را
علی بگو...شنوم آن نوای گرمت را
ز چشم من مبری خنده های گرمت را
بخوان دوباره نماز و دعای گرمت را
قیام نیمه شبانه ات عجب تماشائیست
در آسمان زِ قنوت تو شور و غوغائیست
بتاب در دل شبهای تار من زهرا
بمان برای همیشه کنار من زهرا
ببین تو حال دل بیقرار من زهرا
انیس بی کسی ام غمگسار من زهرا
به پای سفرۀ خالی ز نان من ماندی
* سه روز تو خونه غذا نداشتن به علی نگفتن امیر المؤمنین فرمود: چرا به علی نگفتی غذا نداری؟ گفت: یا علی شاید بهت بگم نتونی غذا تهیه کنی خجالت بکشی*
به پای سفرۀ خالی ز نان من ماندی
در اوج غصه و غم همزبان من ماندی
*امشب اومدی برای بی مادری خودت گریه کنی مادر همه اس هر کی امشب احساس یتیمی میکنه بدونه بی بی بهش نظری کرده..*
از آن زمان که دو دستت ز کار افتاده
تمام خانۀ من از مدار افتاده
حسن ز داغ رخت بیقرار افتاده
غریب و خسته کنار تو زار افتاده
مگو که می روم و می سپارمت به خدا
که تا به روز ابد دوست دارمت به خدا
یا فاطمه
مرا دوباره صدا کن اباالحسن، زهرا
سخن ز درد جدایی مزن به من
مگو که دختر تو آورد کفن یا زهرا
*مادر اگر بخواد به مسافرت بره اگه چنتا پسر هم داشته باشه وقتی میخواد از خونه بره بیرون سفارشا را به دختر میکنه میگه مادر مواظب داداشات باش، مادر مواظب بابات باش، سفارشا را به زینب کرد*
مگو که دختر تو آورد کفن زهرا
به پیش چشم غریبم نفس نزن زهرا
این نفسهای آخرش جیگر علی را آتش زد آخه کسی که از ناحیه قفسه سینه صدمه ببینه نفس کشیدن براش سخته..*
با این نفس کشیدنت داری کبابم میکنی
*تو اهل بیت دو نفر از ناحیه سینه صدمه دیدن یکی مادر بود، یک سینه هم کربلا زیر سم اسبها رفت ..*
با این نفس کشیدنت داری کبابم میکنی
فاطمه جان مرو مرو خونه خرابم میکنی
#
#شور_حضرت_زهرا_س
#جدید
آه مادر تک و تنها رفتی پشت در
آه مادر تو زمنی خوردی جلو حیدر
آه مادر به خدا نمیکنم باور
خونه ی وحیه و آتیش بلا
وا محمدا وا محمدا
ترسیدن بچه ها تو سر و صدا
وا محمدا وا محمدا
با لگد ادا شد حق مصطفی
وا محمدا وا محمدا
توی آسمون پیچیده این صدا
وا محمدا وا محمدا
****
آه مادر یه تنه مقابل لشکر
آه مادر غرقه خونه سوره ی کوثر
آه مادر چی بگم از آتیش معجر
داغیه میخه و طفل بی گناه
موندی بی پناه موندی بی پناه
فضه رو صدا زدی میون راه
موندی بی پناه موندی بی پناه
در و همسایه ها میکنن نگاه
موندی بی پناه موندی بی پناه
علی درداشو باید بگه به چاه
موندی بی پناه موندی بی پناه
****
آه مادر سخته بین دود و خاکستر
آه مادر مثل پروانه شدی پرپر
آه مادر بیت الاحزان میگه دردآور
نَقله مقتله که غرق خون شدی
نیمه جون شدی نیمه جون شدی
یه جوری زدن که قد کمون شدی
نیمه جون شدی نیمه جون شدی
بی هوا زدند و در شکسته شد
سر شکسته شد سر شکسته شد
مرد خونه ی تو سرشکسته شد
سر شکسته شد سر شکسته شد
****
آه ریان پشت اسمش بنویس عطشان
آه ریان جد ما به خاک و خون غلطان
آه ریان بگو برگه برگه شد قرآن
شیب گوداله و شاه بی ردا
وا محمدا وا محمدا
عمه جان رو به مدینه زد صدا
وا محمدا وا محمدا
میزنه سنان جدا شمر جدا
وا محمدا وا محمدا
برسه اگه صدای به صدا
وا محمدا وا محمدا
🔹جدید
🔸شور
#حضرت_زهرا
#سید_رضا_نریمانی
شب 1 فاطمیه دوم 1403
@navaye_asheghaan
بخش_هشتم_شور_تو_لحظه_ی_بی_کسی_تو_لحظه_ی_دلهره.mp3
18.27M
.
#شور_حضرت_زهرا_س
#فاطمیه
#حضرت_زهرا_س
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توو لحظهی بیکسی، توو لحظهی دلهره
فقط پناه مادره که، به دردمون میخوره
توو همهمهی این دنیا، حال دلم و میبینی
باز خستهام و زمین خوردم، یا فاطمه اَغیثینی
« یا فاطمه أغیثینی»
وقتی بلا میرسه، وقتی گرفتاری هست
دَواء فقط دعای توئه، وقتی که بیماری هست
چند وقته که رو دلهامون، مونده یه غمِ سنگینی
وضع ما رو ببین مادر، یا فاطمه اَغیثینی
« یا فاطمه اَغیثینی»
فقیرم و اینجا با، هزار امید اومدم
خوب میدونم درِ خونهی، چه بانویی رو زدم
بازم شده دخیلِ این، خونه شبونه مسکینی
دست من و عطای تو، یا فاطمه اَغیثینی
« یا فاطمه اَغیثینی»
چی میشه دل بالش و، تا کربلا وا کنه؟
چه خوبه اون زیارتی که، فاطمه امضا کنه!
توو حسرت حرم مادر!، اشکام و داری میبینی
رحمی به منِ جا مونده، یافاطمه اَغیثینی
« یا فاطمه اغیثینی»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
@navaye_asheghaan
.
#فاطمیه
آیا تحمل میتوان کرد این جفا را؟ نه
این خانهی خالیِ از تو، از صفا را؟ نه
حتی طبیبی هم به بالینت نیاوردم
آیا امیدی بود قلب مرتضی را؟ نه..
شاید روَد از یادم اشک چشمهایمرا
دست تو که از درد مانده در هوا را نه
در را عوض کردم ولی دیوارها ماندند
در را عوض میشد کنم دیوارها را نه
من کردهام بلند خیبر را به تنهایی
تابوت تو که بود هموزن صدا را، نه
اسما برای مرتضی تابوت را میساخت
من قبر خود را کنده ام قبر شما را نه
#حضرت_زهرا
#ابوالفضل_امیر_مروتی ✍
.
@navaye_asheghaan
.
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
#بستر_بیماری
آشفته من به کوچه و هر رهگذر شدم
در کوچه جان به لب شدم و محتضر شدم
گر چه نشد کسی سپر فاطمه ، ولی
تا پاي جان ، پاي علی من سپر شدم
هر لحظه می شدم به خدا من کبودتر
مانند یک پرستوي بی بال و پر شدم
دیدم به چشم خویش که چشمم ز دست رفت
محتاج ، من ، به یاري دیوار و در شدم
با پا مرا زدند همه تا به پاي مرگ
زیر دري که سوخته ، من ، بی پسر شدم
از بس شدم نحیف نشناسد مرا علی
مانند عمر مختصرم ، مختصر شدم
شکرِ خدا که جاي لگد را علی ندید
شکرِ خدا ندید ، شکسته کمر شدم
خود مانده ام که ماندنی ام یا که رفتنی
جانم به لب رسید ولی جان به سر شدم
چیزي ز من نمانده علی شستشو دهد
خود در تعجبم که چرا اینقدر شدم ؟
دانم که غسل دادن من طول می کشد
هر شب گذشت صاحب زخمی دگر شدم
#سید_محسن_حسینی ✍
.
@navaye_asheghaan
.
#فاطمیه
گل شمّهای از آیهی تطهیر تو باشد
گر آینه در آینه تکثیر تو باشد
خود کیستی ای سورهی کوثر که حسینت
تا کربوبلا رفت که تفسیر تو باشد
بر سفرهی نان و نمکت دست علی هم
برداشت نمک را که نمکگیر تو باشد
اکسیر کنیز تو طلا کرد مِسم را
خود فضّه طلاگشتهی اکسیر تو باشد
در آب به تصویر کسی زل زده عباس
عشقش فقط این است که تصویر تو باشد
ای دستِ پر از پینه ز چرخاندن دستاس
عالم همه در گردش تقدیر تو باشد
در خوابِ شهیدان جهان یکّهسواریست
کِی میرسد از راه که تعبیر تو باشد
#شهادت_حضرت_زهرا
#مهدی_جهاندار ✍
#حضرت_زهرا
.
@navaye_asheghaan