eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
2.8هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
524 ویدیو
23 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ از تو صحرا با صدای زنگ اُشترا به پا خواست همگی بیایید سوار شید کاروون راهی صحراست میون لشکر اعدا دیگه زینب تک و تنها سوار ناقه ها کرده همه بچه های زهرا ببینید از روی ناقه همه ی چشم ها به زینب حالا همه سوارند از اون بالا دارند نگاه میکنند،این عمه یه روزی سوار ناقه شده،نمیدونی چه جوری سوار شد،چه شوکتی،بنی هاشم ،جوانها بازو به بازوی هم دادن،نیمه ی شب یه دیوار درست کردند،یه وقت سایه ی عمه مون رو کسی نبینه،عباس اومد زانو گرفت،علی اکبر اومد محمل گرفت،خود حسین علیه السلام زیر بغلای بی بی رو گرفت،حالا اهلبیت دارند از بالای ناقه ها نگاه میکنند،عمه تنها مونده پایین،چه جوری میخواد سوارشه؟ ببینید از روی ناقه همه ی چشم ها به زینب چه جوری میخواد سوار شه رحم کن خدا به زینب روی گونه اشک نم نم رو به گودال میگه با غم پاشو از جا غیرت الله خواهرات بین نامحرم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ دارم میرم داداش اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ▪️دل اهلبیت شور میزنه،بالاخره زینب چه میکنه؟لشکر ایستادند،یه وقت دیدند عوض اینکه زینب به سمت ناقه ها بیاد، دوید سمت گودال،داداش چه خاکی به سرم بریزم،خودش رو اندخت رو بدن برادر،وای،لباهارو گذاشت بر اون رگ های بریده، حسین... هشتک کانال حذف نشود ❌ https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
با عرض سلام خدمت شما ذاکرین عزیز برخی مطالب کانال هشتک گذاری شده،با لمس هر کدام از هشتک ها به سهولت مطلب مورد نظر را پیدا کرده و استفاده کنید. 👇👇
پپیر فاطمه تنهاست میان گودال.mp3
1.53M
شماره 676 کانال نوحوا علی الحسین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ پسر فاطمه تنهاست میان گودال امان از گودال خواهرش دید که شد پیکر پاکش پامال امان از گودال مادرش در پی آن رأس به نی شد بی حال امان از گودال وفت غارت شد و بردند ز طفلان خلخال امان از گودال ▪️آه قتیل العریان دشمنان حلقه زدند دور عزیز حیدر امان از خنجر خواهرش بر روی تل خاک بریزد بر سر امان از خنجر شمر دون آمده تا تیغ کشد بر حنجر امان از خنجر مادرش دید خدا نیست سرش بر پیکر امان از خنجر آه بگرید مادر آه گل ش شد پرپر ▪️آه قتیل العریان بدتر از کرببلا هست خدا روضه ی شام امان از دشنام میزنند سنگ به زينب همه جا از سر بام امان از دشنام نانجیبان به علی لعن بگویند مدام امان از دشنام بدترین روضه ی زینب شده آن بزم حرام امان از دشنام آه هیتک الاحرام ▪️آه قتیل العریان https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor_09173426998
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 این سر ِ شب زده ای کاش به سامان برسد قصه ی هجر من و ماه، به پایان برسد 🔹تازه از امشب ناله هات باید شروع بشه، آقا جان دهه ی اول محرم تموم شد، اما قصه ی فراق من و شما، قصه ی دوری ما از شما تموم نشد، دلم خوش بود شاید یه شب از محرم ببینمت دست این سائل بیچاره، به دستت نرسید کاش با لطف تو ای شاه، به دامان برسد دست من و دامان تو یاصاحب الزمان، آقا چه جوری صدات کنم امشب ؟ مولای من حال ِ آن تشنه، که با یاد تو سیراب شود مثل این است، که در دشت به باران برسد بعضی ها می خوان بگن حسین، صداشون در نمیاد، از بس ناله زدن صداشون گرفته. می خوام بگم: تازه شدی مثل عمه ی سادات زینب.. کاش با دیدن تو جان بدهم آقا جان قبل از آنی که ز هجرت به لبم جان برسد حرف دلت هست یا نه ؟ خوشبحال اونایی که روز عاشورایی می میرند گر مقدر شده آید به سراغم عجلم سببی ساز که در شام غریبان برسد 🔸دلم می خواد منم اینجوری جون بدم، دلم می خواد از صبح بگم: حسین، دم غروب که میشه دیگه این نفس بالا نیاد، وقتی نفس اربابم دیگه بالا نیومد، منم دیگه نمی خوام نفس بکشم. ای تشنه لب حسین عشق زینب حسین نه، نه، دیگه شام غریبان اینجوری باید بگی: ای بی کفن حسین عریان بدن حسین ای زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست این خار و خاشاک بلا منزل و مأوی تو نیست حسین... کوتاه کن کلام... بماند بقیه اش حسینُ کشتند، تموم شد مُرده است احترام... بماند بقیه اش ▪️کی کربلا رفته عاشورا ؟ مثل امروز از جلوی بین الحرمین دیگه نمیذارند کسی با کفش بره. چرا ؟ میگن: حریم حسین احترام داره، کسی با کفش تو حرم نره، اما نانجیب با چکمه هاش وارد گودال شد. کوتاه کن کلام... بماند بقیه اش مُرده است احترام... بماند بقیه اش از تیر های حرمله یک تیر مانده بود آن هم نشد حرام... بماند بقیه اش حسین... صدای سالم امشب نبری خونه ات، امشب یه جوری برو خونه، هر کی تو رو توی راه دید، نتونی باهاش حرف بزنی، با اشاره حرف بزن، بهت میگن: چرا حرف نمی تونی بزنی ؟ بگو: من برا زینب داد زدم. هر کس که زخمی از علی و ذوالفقار داشت آمد به انتقام... بماند بقیه اش حسین.... شمشیر ها تمام شد و نیزه ها تمام شد سنگ ها تمام... بماند بقیه اش ▪️مقتل میگه: همه با شمشیر می رفتند، بی شمشیر می اومدند، با نیزه می رفتند بی نیزه می اومدند، دامن هاشون رو پر سنگ می کردند، حسین.... 🔹کامل الزیارت میگه: امام صادق داشت رد می شد، دید یه عده دارند روضه می خونند، داد می زنند. میگن: امام صادق سجده کرد، گفت: خدایا به این هایی که دارند داد می زنند رحم کن، این ها دارند برا جد من داد می زنند. حالا بگو: حسین..... گویا هنوز باور زینب نمی شود بر سینه ی امام... بماند بقیه اش پیراهنی که فاطمه با گریه دوخته در بین ازدحام... بماند بقیه اش راحت شد از حسین همین که خیال شان شد نوبت خیام... بماند بقیه اش یه دفعه دید خیمه ها داره میسوزه از قتلگاه آمده شمر و زدامنش خون الدوام... بماند بقیه اش سر رفت آه، بعد هم انگشت رفت، کاش از پیکر امام ... بماند بقیه اش ▪️وقتی زینب رسید دید چیزی باقی نمونده، دید جای سالم نمونده، امروز زینب گلوی حسین رو بوسید، یه کاری کرد غیر از عرف همیشگی، همه موقع وداع صورت رو می بوسند، همه موقع بدرقه پیشانی رو می بوسند، اما زینب جایی رو بوسید همه براشون سئوال شد، کی خیلی سئوال شد توی ذهنش ؟ ▪️اونایی که دختر دارن می دونند، دختر کنجکاو ِ، همش سئوال میکنه، داشت از دور می دید، عمه داره زیر گلوی بابا رو می بوسه، هی امروز می خواست سئوال کنه، دید نمیشه، هی فردا رفت سئوال کنه، دید نمیشه، می دونی کی جوابش رو گرفت ؟ تو خرابه ی شام، وقتی دید رگ های بابا پاره پاره است. بر خاک خفته ای و مرا می بَرد عدو من میروم به شام ...بماند بقیه اش دلواپسم برای سرت روی نیزه ها از سنگ پشت بام ... بماند بقیه اش دلواپسی برای من و بهر دخترت در مجلس حرام ... بماند بقیه اش ای حسین.... @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔹لشكر كوفه تا ظهر روز يازدهم در كربلا ماند و پس از نماز بر كشته هاي خود و دفن آنان، عازم كوفه گرديد، در حالي كه پيكرهاي مطهر شهداي كربلا، بر روي زمين مانده بود. 🔸عمر سعد دستور داد كه اهل حرم را همراه با امام سجاد عليه السلام بر شتران بي جهاز سوار كرده و به صورت اسير روانه كوفه سازند. هنگام حركت، اهل بيت را از قتلگاه عبور دادند. ▪️وقتي چشم آنان بر پيكرهاي به خون تپيده شهدا افتاد، خود را از پشت شتران به زمين انداختند و هر يك بدن عزيزي را در آغوش گرفت و به نوحه و عزاداري مشغول شد. حضرت زينب عليهاالسلام نيز وارد قتلگاه شد و در حالي كه مي گريست، فرمود: وا محمداه صلي عليك ملائكة السماء هذا حسينٌ مرمل بالدماء مقطع الاعضاء و بناتك سبايا... هذا حسين مجزور الرأس من القفا... 😭 حضرت زينب عليهاالسلام در قتلگاه بر سر نعش برادر چنان جانسوز نوحه سرايي مي كرد كه دوست و دشمن را متأثر كرده بود: فابكت والله كل عدوٍ و صديق. راوي گويد: به خدا سوگند كه فراموش نمي كنم كه حضرت زينب عليهاالسلام دختر علي مرتضي عليه السلام كه بر حسين عليه السلام ندبه مي كرد و صدا مي زد: اين حسين است كه به خون خود آغشته شده و اعضايش قطعه قطعه گرديده، و اين ها دختران تو هستند كه اسير شده اند! از اين ظلم و ستم ها به خداوند و به خدمت محمد مصطفي و علي مرتضي و فاطمه زهرا و حمزه سيدالشهدا عليهم السلام شكايت مي برم! يا محمد! اين حسين است كه در گوشه ي بيابان افتاده و باد صبا بر او مي گذرد و او به دست زنازادگان كشته شده است!.. 😭 اي بسا حزن و اندوه من! امروز احساس مي كنم كه جد بزرگوارم احمد مختار از دنيا رحلت نمود! كجاييد اي اصحاب محمد صلي الله عليه و آله و سلم؟! اينك اين بي كسان، ذريه ي مصطفي را به اسيري مي برند. 🔹در روايت ديگر وارد شده است كه مي گفت: يا محمد! اينك دختران تو اسير و ذريه ي تو كشته شده اند و باد صبا بر اجساد ايشان مي وزد و اينك حسين سر از قفا جدا گرديده، عمامه و ردايش را از سر دوشش كشيده اند. پدرم فداي آن حسين كه در روز دوشنبه لشكرش به تاراج رفت. پدرم به فداي آن حسين كه طناب خيمه هاي حرمش را بريدند. پدرم به فداي آن حسين كه به سفر نرفته تا اميد بازگشتش را داشته باشم و زخم بدنش طوري نيست كه مداوا توانم نمود. ▪️جانم به فدايش كه با بار غم و اندوه از دنيا رفت. پدرم به فداي او كه با لب تشنه از دار دنيا رفت. پدرم به فداي او كه جدش محمد مطفي است. پدرم به فداي او كه فرزند زاده رسول الله آسمان هاست. پدرم به فداي او كه سبط نبي هدی است. جانم به فداي محمد مصطفي و خديجه ي كبري و علي مرتضي و فاطمه زهرا سيده ي زنان! جانم به فداي آن كه آفتاب بر او از مغرب بازگشت و طلوع ديگر نمود تا او نماز گزارد. راوي گويد: به خدا سوگند! زينب كبري عليهاالسلام با اين سخنان سوزناك، دوست و دشمن را بگرياند. زينب چو ديد پيكر آن شه به روي خاك از دل كشيد ناله و صد درد سوزناك كاي خفته خوش به بستر خون ديده باز كن احوال ما ببين و سپس خواب ناز كن اي وارث سرير امامت ز جاي خيز بر كشتگان بي كفن خود نماز كن برخيز صبج شام شد اي مير كاروان ما را سوار بر شتر بي جهاز كن اطفال خود به ورطه بحر بلا ببين دستي به دستگيري ايشان دراز كن ▪️هنگامي كه اهل بيت را از كنار اجساد شهدا عبور مي دادند، آنان خود را از شتران به زمين افكنده و هر يك جسم شهيدي را در آغوش گرفته، نوحه سرايي كردند. ▪️سكينه بنت الحسين چون پيكر قطعه قطعه پدر را ديد، آن را در آغوش گرفت و از شدت غم و اندوه غش كرد. جناب سكينه دخت آن حضرت نقل مي فرمايد كه بعد از جدا شدن سر مطهر آن حضرت، اين اشعار را از حلقوم مبارك پدر خود شنيده است: شيعتي مهما شربتم ماء عذب فاذكروني أو (اذ) سمعتم بغريب أو شهيد فاندبوني و أنا السبط الذي من غير جرم قتلوني و بجرد الخيل بعد القتل عمدا سحقوني ليتكم في يوم عاشورا جميعا تنظروني كيف استسقي لطفلي فأبو أن يرحموني سكينه بنت الحسين، هم چنان كه بدن پدر را در آغوش گرفته بود و از بابا جدا نمي شد، با ناله جانسوزي نوحه سرايي مي كرد تا اين كه «فاجتمعت عدة من الاعراب حتي جرّوها عنه»😭 به دستور عمر سعد، جمعي از لشكريان، حضرت سكينه را كشان كشان از نعش غرقه به خون سيدالشهداء جدا كردند. نزنيدم كه در اين دشت مرا كاري هست گل اگر نيست ولي صفحه ي گلزاري هست ساربانا مزنيد اين همه آواز رحيل آخر اين قافله را قافله سالاري هست https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
❇️ ادامه روضه👇👇 🔹حضرت امام زين العابدين عليه السلام در واقعه ي كربلا، به شدت بيمار بود و بر اثر همين بيماري شديد، توان نشستن بر پشت شتر را نداشت، لذا هر دو پاي مبارك آن حضرت را بر زير شكم شتر بسته بودند، هنگامي كه به نزديك قتلگاه رسيدند، امام سجاد عليه السلام نتوانست بر بالاي جسد پدر حاضر شود، ولي در همان حال خيره خيره به اجساد شهدا مي نگريست. عمق فاجعه و مصيبت به حدي بود كه نزديك بود روح از كالبد آن حضرت خارج شود. در اين هنگام، حضرت زينب عليهاالسلام متوجه امام سجاد عليه السلام شد. نزديك آن حضرت آمد و عرض كرد: يادگار برادرم! اين چه حالي است كه در تو مي بينم! چرا اين گونه به خود مي پيچي و در تب و تاب هستي؟! امام سجاد عليه السلام فرمود: عمه جان! چگونه بي تابي نكنم در حالي كه بدن ها بي سر پدرم و برادران و عموها و پسر عموها و بستگان را مي نگرم كه «مضرجين بدمائهم، مرملين بالعراء مسلبين؛ در خون خود غوطه ورند و عريان و بي كفن هستند». 😭 https://eitaa.com/noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌