⭕️کـــاش امام زمان هم ما را نفرین میکرد !!!
.
.
.
⭕️شــــاید بـــهــ خــودمون میومدیم !!!
#تلنگرانـہ ⚠️
🔴@mahdiavaran🔴
#دلتنگ_نباش
#پارت_بیست_و_چهار
دید روحالله کنار همان درختی که نشان گذاشته بودند، منتظرش ایستاده. کفشهایش را پوشید و رفت پیش او.
_ ببخشید خیلی منتظر شدین؟
روحالله لحن شوخی به خود گرفت《 تقریباً آره، دیگه کمکم علافی زیر پام داشت سبز میشد.》
هر دو خندیدند.
_ موافقید کمی قدم بزنیم؟
زینب به سبزههای پشت نمازخانه اشاره کرد و گفت:《 بله، بریم اونجا. خیلی باصفاس.》
قدمزنان راه افتادند.
روحالله نیمنگاهی به او انداخت《 زینب خانوم، من دوست دارم بازم یه موضوعی رو به شما تاکید کنم.》
زینب متعجب نگاهش کرد《 خب بگید. چه موضوعی؟》
_ درباره کارم. میدونم دربارهاش زیاد بهتون گفتم. اما دلم میخواد شما بازم بهش فکر کنید. کارم جوریه که ممکنه شما روزای تنهایی زیاد داشته باشید. ازتون خواهش میکنم در این مورد خیلی فکر کنید. ببینید میتونید این همه تنهایی رو تحمل کنید؟
وسط حرفش به گوشه دنجی روی چمنها اشاره کرد《 بشینیم اینجا.》
زینب سکوت کرده بود و به حرفهای او گوش میداد.
روحالله سرش را پایین انداخت. معلوم بود چیزی که میخواهد بگوید، برایش سخت است. صدایش را صاف کرد و با لحن آرامتری گفت《 ازتون خواهش میکنم بیشتر فکر کنید. هنوزم فرصت هست که تو تصمیمگیریتون تجدیدنظر کنید تا هنوز عقد نکردیم...》
زینب نگذاشت حرفش تمام شود:《 تموم شد آقا روحالله. دیگه چه فکری بکنم؟ من به تمام این چیزایی که شما میگید، فکر کردم و از خودِ خدا خواستم که کمکم کنه تا تحمل کنم. من شمارو با تمام این سختیهایی که گفتید، انتخاب کردم.》
انگار دنیا را به روحالله دادند. جوابش آنقدر محکم بود که جای هیچ حرفی را باقی نمیگذاشت، اما روحالله دوست داشت با او اتمام حجت کند.
_ راستش مامانم خیلی بخاطر شغل بابام سختی کشید. بابام یکسال پاکستان بود، دوسال افغانستان. ما اصلا هیچ خبری ازش نداشتیم. من میدیدم مامانم چقدر سختی میکشه، اما همیشه همپای بابام بود و تو تموم سختیا کمکش میکرد. منم دوست دارم شمام همینجوری باشید. کمک حالم باشید و همراهم.
شهید_مدافع_حرم
🎀شهید_روح_الله_قربانی
_________________
🌸@mahdiavaran🌸
😁 عکس العمل پسرا و دخترا وقتی نمرشونو میبینن
دخترا.20😊 پسرا.20😊
دخترا.18☺️ پسرا.18😊
دخترا.15😓 پسرا.15😊
دخترا.10😰 پسرا.10😊
دخترا.5😭 پسرا.5😂
☘روز دانشجو مبارک ☘
#خنده
☘@mahdiavaran☘
شااد باشید😻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با سپـردن همـه چیــز
به دستان گرم خـدا ،
خـودت را برای
فردایی بهتر آماده کن
آنوقت زیباتر از همیشه
نفس میکشی …
و زیباتر از همیشه میبینی 💕
ان شاءالله هفته جدید
براتون سراسر برکت و سلامتی داشته باشه🍁🙏
شبتون قشنگ و سرشار از آرامش🍁🙏🍁
꧁@mahdiavaran꧂
✨﷽✨
🌼برکات و معجزه های صلوات!
✍رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : در معراج ، ملکی را دیدم که هزار هزار دست دارد( یعنی یک میلیون) و هر دستی هزار هزار انگشت دارد و هر انگشتی هزار هزار بند دارد
آن ملک گفت : من حساب دانه های قطرات باران را می دانم که چند تا در صحرا و چند دانه در دریا می بارد. تعداد قطرات باران را از ابتدای خلقت تا حال را می دانم ، ولی حسابی است که من از محاسبه آن عاجزم.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: چیست؟ عرض کرد: هرگاه جماعتی از امت تو با هم باشند و با هم بر تو صلوات بفرستند ، من از محاسبه ثواب صلوات عاجزم
🌺صلوات جهت حاجت!
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : صلوات فرستادن شما بر من باعث روا شدن حاجت های شماست و خدا را از شما راضی می گرداند و اعمال شما را پاک و پاکیزه می کند.
🌺 آمرزش گناهان با صلوات!
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : هر کس هر روز از روی شوق و محبت به من سه مرتبه صلوات بفرستد ، بر خدا لازم می شود که گناهان او را بیامرزد ، در همان روز یا همان شب
🌺میزان صلوات در قیامت!
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : روز قیامت ، من پیش میزان اعمال هستم ، یعنی که هر کس کفه سیئاتش (گناهانش) سنگین تر از کفه حسناتش (ثواب هایش) باشد ، من صلوات هایی را که برایم فرستاده می آورم و در کفه حسناتش می گذارم تا آن که کفه حسناتش سنگین تر گردد
🌺دیدن بهشت با صلوات!
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : هر کس هر روز هزار صلوات بر من بفرستد از دنیا نخواهد رفت تا جای خود را در بهشت ببیند.
🌺هرگاه چیزی از یاد انسان برود و آدمی آن را فراموش کند ، صلوات موجب می شود آن را به خاطر آید.
🌺حضرت رضا (علیه السلام) فرمودند : هر کس قادر بر کفاره گناهان خود نباشد صلوات بسیار بفرستد که صلوات بر محمد و آل محمد گناهان را میریزد.
🌺امیر المومنین (علیه السلام) فرمودند : صلوات فرستادن در محو کردن گناهان شدیدتر است از فرو نشانیدن آتش توسط آب.
🌺رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : هر کس بعد از نماز ظهر ، صد بار صلوات بفرستد خداوند سه پاداش به او می دهد:
1⃣ مدیون نشود و اگر مدیون شود خداوند ادا کند
2⃣ایمان او را حفظ کند که این بزرگ ترین بخشش است
3⃣ روز قیامت از نعمتی که به او داده نپرسد.
🌺صلوات با دل و زبان!
یکی از آداب فرستادن صلوات این است که دل با زبان موافقت نماید ، به این معنا که از روی غفلت زبان را به گفتن صلوات حرکت ندهد.
🌺نجات عبور از صراط!
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : شب گذشته ، عجیب خوابی دیدم . مردی از امت خود را دیدم که از صراط می گذشت و هر لحظه می لرزید ، و در هر قدم می لغزید . پس دیدم صلواتی که بر من فرستاده بود ، آمد و دست او را گرفت ، و به سلامت او را از صراط گذرانید.
🌺واجب شدن شفاعت!
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)در وصیت خود به امیر مومنان علی (ع) فرمود : یا علی ! هر کس بر من ، هر روز و هر شب صلوات فرستد ، شفاعتم بر او واجب می شود ؛ اگر چه گناهانش از گناهان بزرگ باشد.
🌺رفع فقر و تنگدستی!
مردی خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و از فقر شکایت کرد
آن حضرت فرمود: وقتی داخل خانه خود شدی، سلام کن؛
خواه کسی در خانه باشد خواه نباشد، و بر من سلام فرست و بعد از آن،
سوره اخلاص را بخوان.
آن مرد چنان کرد و در اندک روزی توانگر گردید.
📚منابع:بحارالانوار،اصول کافی ج 4ص249،کتاب آثار و برکات صلوات،ثواب الاعمال و عقاب الاعمال،جامع الاخبارص68
#امام_زمان ♡
#تلنگرانـہ ⚠️
#آیه_های_نورانی♡
[°•♡@mahdiavaran♡•°]
[°•♡ سه شنبه های مهدوی :
مقدمه ایست برای یاد آوری عزیز ترینی که در این شلوغی های زندگی شده است غریب ترین؛ تا یادی کنیم از کسی که همیشه به یاد ماست...
شما هم میتوانید سهیم باشید در نذر سلامتی و ظهور امام زمان(عج) .
#سه_شنبه_های_مهدوی♡•°]
[°•♡@mahdiavaran♡•°]
[ °•♡ سهم شما از امروز سه شنبه های مهدوی :
دادن صــــدقــــهـــ بــــه نــــیابـــت از امــــام زمــــان ♡ بـــهــ نـــیت سلامتي و تـــعجیـــل در فـــرج ایــــشان ♡
بـــهــ ٱمـــید آمـــدنشـــ ... ☆
#سه_شنبه_های_مهدوی♡
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج♡
[°•♡@mahdiavaran♡•°]
#دلتنگ_نباش
#پارت_بیست_و_پنج
از جدیت لحن زینب هنوز چیزی کم نشده بود.《 شما هرچی ماموریت و مسافرت که میخوای بری، برو! از نظر من هیچ مشکلی نداره. اما به من قول بدید که هرجا میتونید، من رو هم با خودتون ببرید.》
_ سعی میکنم.
یکدفعه روحالله بی مقدمه گفت:《 زینب خانوم، من و شما تو این دنیا خیلی با هم زندگی نمیکنیم، اما به امید خدا اون دنیا همیشه باهمیم.》
زینب متعجب برگشت به سمت او و نگاهش کرد. فکر کرد شاید شوخی میکند، اما اثری از شوخی در صورتش ندید. اصلاً نتوانست حرفش را هضم کند. با تعجب پرسید:《 منتظرتون چیه؟》
روحالله نگاهش نمیکرد. همانطور که با سبزهها بازی میکرد، با لبخند گفت:《 حالا بعداً میفهمید.》
اما این جوابی نبود که میخواست. همچنان با تعجب نگاهش میکرد.
روحالله سعی کرد بحث را عوض کند. به سمت چند گربهای که با فاصله ازشان بودند، اشاره کرد《 نگاه کنید چقدر گربه اونجاست!》
زینب به سمت گربهها برگشت. روحالله بلند شد و پاورچین پاورچین به سمتشان رفت.
_ چیکار میکنی آقا روحالله؟ ولشون کن.
_ هیس، فقط نگاه کن.
آرام آرام نزدیکشان شد. بعد با سرو صدای زیاد دوید سمتشان. گربهها پا به فرار گذاشتند. زینب خندید《 نکن، گناه دارن حیوونیا.》
روحالله خندهکنان برگشت. دستش را گرفت و بلندش کرد. قدمزنان رفتن پیش خانوادههایشان. تا ساعت یازده شب که با هم بودند روحالله آنقدر حرف توی حرف آورد تا زینب پی حرفش را نگیرد. زینب هم از صبح آنقدر کار کرده بود و مشغله داشت که حرف روحالله از ذهنش رفت.
دو سه روز از نامزدیشان میگذشت، اما زینب همچنان همسرش را "آقا روحالله" صدا میکرد. روحالله چندبار از او خواست که تا آقای اول اسمش را بردارد، اما برای زینب سخت بود. آخر صدایش درآمد.
_ تا کی میخوای به من بگی آقا روحالله؟ من زینب صدات میکنم، توام آقای اول اسمش رو بردار دیگه.
_ باشه آقا روحالله، دیگه نمیگم آقا روحالله.
اولین پنجشنبه ماه محرم روحالله، زینب و خانوادهاش را برد سر مزار مادرش. وقتی رسیدند، یک زیرانداز پهن کردند و نشستند. روحالله بطری آب را برداشت و رفت سر مزار. زینب تمام مدت او را زیرنظر داشت. روی دوپا نشست. از بالای سنگ مزار آرامآرام آب ریخت و با دقت آن را شست. یک لک هم روی آن نماند. زینب کنارش نشست و مشغول فاتحه خواندن شد.
《 مامان ببین چه عروس خوبی برات گرفتم! کاش بودی و میدیدی. خیلی خانومه. مطمئنم که با دعای تو، خدا همچین دختری نصیبم کرد.》
شهید_مدافع_حرم
شهید_روح_الله_قربانی
__________________
🌸@mahdiavaran🌸