💰حقیقت پول
🔰دوگانه پول اعتباری و غیر اعتباری ، دوگانه صحیحی نیست ، اساسأ پول خودش اعتبار است ...
و از این حیث تفاوتی بین پول کاغذی و پولطلا وجود ندارد .
فلذا انرا کالای واسط میدانند ، نقش واسطه برای ایجاد اعتبار است.
🔺پول خلقت ، #پول اسلامی و ... هم مقدس سازی های بی معناییست .
پول طلا پول اعتباریست که اعتبارش به راحتی دچار خدشه نمیشود چون از زیر دستگاه چاپ بیرون نمی اید و حرکت یک سرانگشت در سیستم بانکی نمیتواند انرا خلق کند فلذا مطمئن تر است ، اتفاقا انچه پول اعتباری میخوانیم (پول کاغذی یا دیجیتال) اعتبارش دچار تزلزل و نوسان است .
انچه هست یک اعتبار است طلا ذاتاً اعتبار ندارد ما به ان اعتبار میبخشیم ...
✨تا زمانی که جوامع انسانی حول محور ولایت الله به وادی مقدس وارد نشوند ، ترس از گرسنگی ، تشنگی و محرومیت ها مارا محتاج به یک کالای قابل ذخیره و واسط میکند.
✨در جهان ناایمن سپر و زره نیاز است برای بقا به امید روزی که زره ها و سپرها را کنار بیندازیم و ارام و سبک بال یکدیگر را به اغوش بکشیم ، بهم خدمت کنیم بی زَر و سیم ... و از نگرانی محرومیت به یک کالای واسط پناه نبریم که به ما اعتبار ببخشد ، انچه #اعتبار دارد انسان باشد که به کالاهای اعتباری نیاز ندارد .
✨ایا امام حسین در اربعین واسطه بین مومنین و مامومین نیست؟
ایا در اربعین اگر به موکب دار طلا در ازای غذا پرداخت کنید میپذیرد و ذاتاً با ارزش است؟
✨استعاره اشنا برای ما انست که در روابط اجتماعی هم گاهی ریش سفیدی واسطه میشود تا جوانی که خود اعتبار ندارد در جایی پذیرفته شود.
حال گاه این واسطه کالای جهانشمولی مانند طلا میتواند باشد گاه انسان ریش سفیدی و گاه قدرت ایمان به ولایت الهی ...
ولایت امام همچون بانکیست که همه در ان میتوانند سرمایه گذاری کنند اما #ولایت خود مومنین بر یک دیگر که ادامه و سرریز ولایت امام است ، نیازهای مصرفی و روز مره افراد را میتواند پشتیبانی کند آنگاه که امت نسبت به یکدیگر احساس ولایت و سرپرستی کنند .
✨تجربه شخصی ماهم میگوید انکه سرپرستی دیگری را پذیرفته دیگر خدمات دادنش نیاز به هیچ کالای واسطی ندارد ، و انکه تحت سرپرستیست نگران محروم ماندن نیست .
این محبت ، خیرخواهی و #ایثار است که کار میکند و در خزانه ولایت سرمایه گذاری و پسنداز میشود ، نه ریال و دلار و طلا و ... .
#عصر_ظهور
#پول_طلا
✍️ مهدی اخلاقی
https://eitaa.com/ommat_Dream
وقتی میگوییم جهان ایدهآل انبیاء و ظهور کالای واسطی به نام #پول ندارد که بر چگونگیش دعوا کنیم یا لااقل وجودش را ذاتاً نیاز بشر و اسلامی بخوانیم ، در پاسخ به «مگر میشود» بر میخوریم!!
نمیدانم اگر هواپیما اختراع نمیشد ما چگونه باید به خودرو سوارها میگفتیم که برای حرکت در یک پارادایم دیگر نیازی به آینه بغل ، سپر ، جاده های آسفالته طولانی و ... نداریم!.
#پولطلا
✍️ مهدی اخلاقی
https://eitaa.com/ommat_Dream
🔹اینجا تهرونه یعنی شهری که ...
1️⃣ از 2️⃣
🔰 ساعت چهار و بیست دقیقه بعد از ظهر جلوی درب #ترمینال_شرق از اسنپ پیاده شدم کرایه رو دادم از راننده تشکر کردم ، سرم رو بالا آوردم ، کوله مشکیم که منو یاد اربعین میندازه رو انداختم روی دوش سمت راستم رویم را برگرداندم سمت ترمینال و راه افتادم نزدیک درب قبل از اینکه وارد بشم یکی صدا میزنه آمل... آمل ... آمل میری آقا، با بی محلی راهمو ادامه دادم و وارد شدم فاصله در تا ساختمان ترمینال زیاد نیست ... حدوداً پنجاه متر ... چند نفر تو همین فاصله هی صدا میزنن ، آقا کجا میری ، بجنورد ، مشهد ...
از در شیشه ای عبور کردم و وارد ساختمان ترمینال شدم ، تعاونی ۱۴ سمت راست یه آقای میان سال با موهای جو گندمی و قد بلند نشسته ، از پشت میز با چشماش منو دنبال میکنه که دارم به سمتش میرم ...
سلام ، ببخشید اتوبوس چه ساعتی برای شیروان حرکت داره ...
_الان داریم ، آماده حرکته ...
_از کجا میره ؟ شمال یا از سمت سمنان
_از شمال
_نه ، از سمت سمنان کی حرکت داره ؟
_هفت به بعد هست ، الان فقط از مسیر شمال داریم
_باشه پس بی زحمت یه بلیت بهم بدید برای همون ساعت هفت
_چرا با این اتوبوس نمیری ؟الان داره میره ...
_چه فرقی داره هردو تا تو یه ساعت میرسن ، فقط سه ساعت اضافه باید اتوبوس رو تحمل کنم ، میرم یه دور بیرون میزنم ساعت هفت میام ؟
با خودم فکر کردم تا اون موقع هم وقت میگزره و هم اگه به چشمم خورد یه روغن موی خاویار میخرم ، یه هندزفری هم لازم دارم اگه ارزون قیمت و مناسب پیدا شد شاید خریدم ، تو این فرصت آرایش گاه هم اگه شد میرم ، یه خورده سرو صورتم مرتب بشه ...
بلیت رو گرفتم و اومدم بیرون ، پله ها رو از پل عابر پیاده بالا اومدم و به سمت فلکه اول تهرانپارس حرکت کردم ،
از اون ور خیابان از پله ها پایین اومدم ، یه راننده تاکسی پایین پله ها ؛
_آقا کجا میری
_جایی نمیرم عزیزم
عرض خیابان رو طی کردم و اونور از پیاده رو به سمت بالا راه افتادم بعد از چند دقیقه به فلکه اول رسیدم ، وارد یه لوازم آرایشی شدم ، پرسیدم
_ آقا روغن موی خاویار داری
_دیگه نیست دنبالش نگرد فقط تو عطاری های #بالاشهر سمت مینی سیتی میشه پیداش کرد ، چون یکی از دوستام چند بار از اونجا گرفته ...
البته اینجا هم نرسیده به فلکه دوم روبه روی پاساژ یه عطاری خیلی بزرگ هست به احتمال زیاد داشته باشه ، میخوای یه سر بزن .
_باشه ، خیلی ممنون
به سمت فلکه دوم آروم ، آروم و قدم زنان حرکت کردم ، تمیزی کف پیاده رو ها و خیابون نظرمو جلب کرد ، همچنین دکورهای شیک و لاکچری مغازه ها و البته چند تا ماشین خارجی ، نوجوانی هام خیلی علاقه به ماشین های اسپورت داشتم و هنوز هم دیدن یه ماشین خوش طرح یا به قولی خوش فیس چشمامو دنبال خودش میکشونه ، هرچند ته دلم از این چشم چرانی ماشین ها خیلی خوش ندارم ، ارزش #انسان به این نیست که دلش پی یه تیکه آهن پیچ و تاب خورده و براق باشه ، ولی ...
کنار پیاده رو دست فروش ها بساط کردن ، جلوی یکی شون یه خانم جوانی وایستاده یه شلوار نازک بسیار تنگ و دمپا گشاد پوشیده ، یه پیراهن تا روی کمر ، یه #کلاه دوره ای هم روی سرش که موهای زرد رنگ شُده یِ بلندش ریخته روی شونه ها و پشت سرش ، خیلی زننده است چشم هامو و برمیگردونم روبه رو را نگاه میکنم تا راهم رو ادامه بدم ، سه دختر با وضع بسیار بدی با چند قدم فاصله دارن میرن که ترجیح می دم توصیف و توضیح ندم ، سرم و پایین انداختم ، هرچند وقت یکبار، حدودا یک ، دو یا سه ماه مسیرم میخوره به #تهران ، هربار مرز بی حیایی و بدپوششی بدتر از قبل میشه ...
تعداد فست فودی های نسبتاً باکلاس و ویتامین فروشی ها تو مسیر زیاده ، همه صندلی ها رو بیرون و توی پیاده راه گذاشتن ، کم و بیش افرادی هم نشستن و در حال خوردن آب میوه یا ...
یه نفر یه ساندویچ با نون #فانتزی که لای پلاستیکی زرورقی گذاشته رو دو دستی گرفته و از سر پر از سُسِش طوری گاز میزنه که انگار فقط غذا نمیخوره بلکه باهاش تفریح میکنه ... ظاهراً قیمت هاشونم گرونه ، فقط پول موادش نیست که باید بدی ، #پول کرایه های عجیب این مغازه ها ، پول دکور ، بسته بندی ها، فضای خاص و ...
ناگهان صدای غرش و زوزه ای از پشت سر میاد سرم ناخودآگاه برمیگرده سمت خیابان متور سواری با سرعت خیلی زیاد همراه با تک چرخ طول خیابان را به ثانیه ای طی کرد ، صدای بلند متور پرقدرت چندصد سی سی #تفاخر سوارش را بر سر افراد حاضر در پیاده رو فریاد میکشید ...
✍️ مهدی اخلاقی
https://eitaa.com/ommat_Dream
27.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همین تعریف ساده ، فلسفه پول از ابتدای خلقت است .
این جنس کالای واسط نیست که اهمیت دارد این اعتماد آدم ها به اون کالاست که با ان معنای پول میدهد .
ولو اگر یک عدد دیجیتال و مجازی باشد .
اما برای شکل گیری اعتماد و نظم بخشیدن به آن همیشه یک سازوکار قدرتمند پشتیبان قرار میگیرد ، حالا یا دستگاه حکمرانی پادشاهی ، دولت مدرن ، بانکها ، سهامی ابر شرکت ها یا یک جهان شبکه ای مثل اینترنت و ...
حالا اگر ولی جامعه بخواهد پشتیبان اعتماد مردم باشد مگر چه چیز عجیبی است که بعضی در تحقق آن تردید دارند ؟!
بحثی که با عزیزان پول طلا داشتم از این منظر بود که جهان بدون پول جهانیست که آدم ها بت ها را برای اعتماد رها میکنند و در جامعه « ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون» زیر سایه ولایت زیست میکنند .
لینک فایل صوتی گفتگو با عزیزان پول طلایی 👇
https://eitaa.com/ommat_Dream/1261
#پول #پول_طلا
✍️ مهدی اخلاقی
https://eitaa.com/ommat_Dream
هدایت شده از رویای امت
🔺این گوساله خدای موسی نیست.
💢کلاس #فقه بازار بود برای دریافت پروانه کسب ...
حاج اقا از این میگفت که چگونه وام حلال و بدون #ربا از بانک بگیرید که به حرام نیفتید ...
یک مدلش قرض الحسنه است با کار مزد 4٪ که ...
یک نحو آن این است که وقتی وام را برای خرید خانه ، خودرو ، لوازم خانگی و ... در خواست میکنید ، باید حتما با آن پول همان چیزی که عنوان کردید خریداری شود دوما به میزانی که #بانک #پول میدهد باید به بانک فروخته شود و دوباره با قیمتی بالاتر که معادل سود در نظر گرفته شده باشد از بانک به صورت نسیه خریداری شود ...
هرچه صدا ها بلند شد که حاج آقا اینکه صوری و کلاه شرعیه، اصلا اجرا نمیشود و یا امکان اجرایش وجود ندارد . حاج اقا ارجاع داد به اینکه شما چکار دارید در مقابل شرع شما چشم بگویید و انجام دهید حلال میشود ، شما حجت شرعی دارید ...
نمیدانم تاکی باید جنازه گندیده بانک را اینگونه تطهیر کرد و با این ادبیات با مردم و مسئله مواجه شد .
اصلا نمیدانم چگونه وام بانکی را با قرض الحسنه یک کاسه کرد و سود را کارمزد نامید و کارمزد را چگونه درصدی محاسبه کرد ...
اما قرض الحسنه این حکم بلندمرتبه اسلام جهت و بُرداری دارد که وام دقیقا در جهت خلاف آن است جدای از مقدار سود آن حتی با سود صفر درصد!
بُردار قرض الحسنه ، جهت آن از طبقه برخوردار به سمت طبقه کمتر برخوردار است که منابع مالی و امکان رشد را از برخوردارها به سمت مستضعف ها و نیازمندان سرازیر میکند و به میزان گردش قرض الحسنه در جامعه مسلمین قدرت خرید و کنش اقتصادی از طبقه برخوردار کاسته و بر طبقه پایین افزوده و انتقال داده میشود به روایت تصویر میشود شبیه ترازوی قپونی ، که #عدالت و تعادل به ارمغان می آورد و امکان شکوفایی برای همه ...
اما در وام بانکی عکس این پروسه اتفاق می افتد سپرده های کوچک تجمیع و تبدیل به پول پرقدرت در دست قارون ها میشود تا نه تنها دارای ثروتمندان محدود نشوند بلکه امکان ضریب مالی بیشتر و قدرتی افزونتر برای مکیدن شیره طبقه محروم داشته باشد و انحصار ایجاد کند .
👌 وجه دیگرش آن است که قرض الحسنه در روابط فردی بر کرامت و فضیلت و حس شکرگزاری قرض دهنده افزوده و کرامت قرض گیرنده حفظ و همچنین روابط اجتماعی تقویت میشود .
حتی نحوه مصرف #قرض الحسنه متفاوت است چرا که کسی برای زیاده خواهی به دنبال قرض نبوده اما در سیستم بانکی جز مواردی اندک آنهم بافشار دولت وام برای تکاثر و مصرف زدگی داده میشود .
در قرض الحسنه اصالت بر کرامت ، فضیلت افراد بنا شده که انها را مستحق دریافت قرض میکند و روحیات انسانی و اخلاقی را بهینه میکند اما در نوع بانکی اصالت با سرمایه است بانک به میزان اعتبار عدد حساب و سرمایه اعتبار میدهد نه به نسبت نیاز و تعهد و امتیازت شخصیتی و فضیلت های اخلاقی متقاضی .
وام و قرض الحسنه دو گونه عمل میکنند و دوکارکرد دارند متضاد هم ، یکی قرض الحسنه است و یکی قرض السیئه.
این گوساله خدای موسی نیست ، همین .
#جستارـدوم
✍️ مهدی اخلاقی
https://eitaa.com/ommat_Dream
«دادوستد یا رزق»
1️⃣ از 3️⃣
🔰قبلاً در اینجا از #جامعه_نابازار به عنوان جامعه مطلوب ایمانی و اقتصاد آن خرده بحث هایی کردم .
🔸یکی از نشانه ها و تحولات پر رنگ آخرالزمانی ( قبل از ظهور) افزایش اثر پول در زندگی هاست به طوری که بعضی روایات از تبدیل شدن پول به #خدای_مردم بحث کرده اند ، با توجه به دانش اقتصاد مدرن که افزایش مداوم GDP تولید ناخالص ملی ( شاخص افزایش تراکنش های مالی ) را محور سیاست گذاری های خود قرار داده میتوان نسبت آن تعبیر روایات و این دانش زندگی در جامعه مدرن را درک کرد .
🔸پول به عنوان ابزار مبادله، زمانی قدرت و اثرگذاریش در سبک زندگی و جوامع انسانی بیشتر و بیشتر میشود که مقدار و تعداد مبادله و معامله در جامعه افزایش یابد تا نیاز روزافزون به ابزار تحقق آن یعنی پول شکل بگیرد ، به همین اعتبار #جامعه_مدرن را کپیتال یا به قول اساتید ما جامعه_بازار مینامند که همه چیز را تبدیل به کالای قابل معامله و قابل مبدل سازی به سرمایه مالی قابل تراکنش میکند ، دقیقاً در مقابل جامعه نابازاری که ما از جامعه ایمانی متصوریم که افزایش مدام روابط انسانی مبنای تولید و حل مشکلات و مسائل اقتصادی بدون واسطه گری #پول و بازار انجام میشود ، شاخص رشد مطلوب جامعه ایمانی این است که تراکنش های مالی به صفر میل کند.
🔸یعنی امورات روتین و روزمره در روابط اخوت و محبت جامعه حل و فصل میشود و رشد جامعه در رابطه #ولایت تعریف میشود ، ولایتی که از عالم بالا هدایت و امکانات جدید در عالم رو برای امت دریافت میکند .
🔸کار کردن انسان زمینی با #آسمان و رونق و تعالی زندگی خاکی ، بدون رقابت و خساست بر سر منابع محدودش که تخصیص بهینه آن تعریف علم #اقتصاد مدرن شده ... این الگو زندگی متفاوتی را رقم میزند و البته انسانی متفاوت و جهانی متفاوت...
در ادامه نکاتی را از سوره مبارکه جمعه ناظر به بحث عرض میکنم...
قسمت دوم 👇
https://eitaa.com/ommat_Dream/2001
قسمت سوم 👇
https://eitaa.com/ommat_Dream/2002
✍️ مهدی اخلاقی
https://eitaa.com/ommat_Dream
«قیام علیه پول»
قسمت اول 1️⃣
🔰در این قسمت تعاریفی فلسفی از ماهیت مخرب و ذاتی پول از زبان فیلسوفان غربی آورده ام که مطالعه این نظرات خالی از لطف و تامل نیست !
1. کارل مارکس:
"پول هر چیزی را که به آن تبدیل میشود، بیروح و سرد میکند. هنگامی که پول جایگزین #روابط_انسانی میشود، انسانها به اجسام تبدیل میشوند که فقط به عنوان ابزاری برای رسیدن به هدفهای اقتصادی دیده میشوند."
مارکس معتقد بود که پول باعث alienation (بیگانگی) انسانها میشود. وقتی انسانها فقط از طریق پول به ارزش و #هویت خود نگاه میکنند، #روابط_انسانی معنای واقعی خود را از دست میدهند و انسانها به کالاهایی برای مبادله تبدیل میشوند.
2. مکس وبر:
"پول و قدرت اقتصادی نه تنها روابط اجتماعی را تغییر میدهند، بلکه ماهیت انسانها را نیز به شیوهای غیرانسانی و ابزارگونه میسازند."
وبر این نکته را برجسته میسازد که پول و اقتصاد بازار میتوانند روابط انسانی را تبدیل به روابط غیرشخصی و کارکردی کنند، جایی که انسانها دیگر نه از روی همدلی و علاقه، بلکه به دلیل منافع #اقتصادی با یکدیگر ارتباط دارند.
3. هنری دیوید ثورو:
"پول ما را از حقیقت دور میکند، چون ما به جای جستجوی رضایت درونی، در دنباله پول و کالاها میدویم."
ثورو در نقد پول و #مصرفگرایی به این اشاره میکند که #پول بهعنوان یک عامل بیرونی، انسانها را از تحقق اهداف معنوی و درونی خود دور میکند. جامعهای که تمام ارزشها را بر مبنای پول بسنجد، به سمت بیمعنایی و پوچی سوق مییابد.
4. ژان-ژاک روسو:
"در ابتدا مردم برای برآوردن #نیازهای_واقعی خود به هم وابسته بودند، اما پول آنها را از هم جدا کرد و روابط انسانی را به روابط مبادلهای تبدیل کرد."
روسو در آثار خود، بهویژه در قرارداد اجتماعی، بر این نکته تأکید میکند که پول و اقتصاد بازار باعث میشود انسانها به جای توجه به ارزشهای #اخلاقی و #اجتماعی، به دنبال منافع شخصی خود باشند.
5. فرانتس فانون:
"پول در دنیای #استعمار و #نابرابری، فقط وسیلهای است برای ادامه سلطه و بیعدالتی."
فانون این نکته را بیان میکند که پول، در جوامعی که در آنها نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی وجود دارد، به ابزاری برای حفظ #سلطه و #استثمار تبدیل میشود. پول نه تنها باعث تفاوتهای طبقاتی میشود، بلکه خود بهعنوان یک ابزار در دست طبقات حاکم برای حفظ قدرت و سلطه است.
چکیده:
مارکس ، پول = بیگانگی انسان از انسان ، انسان از کار و انسان با معنای زندگی و جهان
مکس وبر, پول = از بین رفتن روابط اجتماعی و انسانی
دیوید ثورو ، پول = گم شدن حقیقت ، جایگزینی منفعت شخصی با روابط اجتماعی و انسانی ...
دقیقا نفی روابط انسانی و تهی شدن از معنا ، ارزش ، همدلی و ایثار و البته مصرف گرایی و ...
اگر به همین تعابیر دقت کنیم ، آثار مخرب وحشتناکی دارد ...
که در ادامه بیشتر باز خواهیم کرد و البته زوایای پنهان دیگری رو مورد وارسی قرار خواهیم داد ،انشاالله.
قسمت دوم 👇
https://eitaa.com/ommat_Dream/2006
✍️ مهدی اخلاقی
https://eitaa.com/ommat_Dream
«قیام علیه پول»
قسمت سوم 3️⃣ (ناترازی)
🔰در دو قسمت قبل از تاثیرات پول بر روابط اجتماعی ، انسانی و ... گفتیم و تعاریف فلاسفه غربی ، در این رابطه را آوردیم ، حالا در یادداشت سوم میخواهم به یک اثر و کارکرد مهم و مغفول پول بپردازم به نام #ناترازی ، البته مراد از ناترازی ، ناترازی بودجه یا انرژی ... نیست که این روزها نقل دهان اقتصادمال های ماست بلکه میخواهیم به ناترازی #تولید و #بهره فراگیر و جهان شمول بپردازیم که معلول #پول است .
🔸این روزها حتماً در جریان دستفرمان #تعرفه ای ترامپی هستید که ول وله ای راه انداخته ، استدلال ترامپیسم های آمریکایی چیست برای وضع تعرفه؟!
دلیل یک چیز عنوان میشود ناترازی تجاری ، یعنی آمریکا بیش از اینکه صادرات داشته باشد واردات دارد که به رقمی معادل ۱.۲ تریلیون دلار در سال رسیده با اختلافی نجومی نسبت به دارنده دومین رتبه ناترازی انگلیس ،امپراتوری فسیل شده ، یعنی پنج برابر بیشتر .
خب حالا ارتباط #ماهیت_پول با این بحث ناترازی تجاری آمریکا چیست ، به این نکته دقت کنید که «ناترازی مشکل آمریکا نیست بلکه مزیت امپراتوری هاست» اما به هنگام افول و زوال امپراتوری ها ناترازی به عنوان مشکل بزرگ نمایان میشود .
🔸قدرت مسلط و هژمون (ولایت) همیشه اعتبار خلق میکنند که دیگران باید در قبال این اعتبار خدمت رایگان انجام دهند کارکنند کالا تولید کنند و به قدرت مسلط تحویل دهند و در ازای آن اعتباری با امضاء امپراتور منتقل میشود اما وقتی امپراتوری افول کند و هژمونیش از بین برود ، در واقع آن اعتبار پشت نویسی شده از دست میرود و کسی به ان امضاء توجهی نمیکند و حاضر نمیشوند به خاطر اعتبار از دست رفته بهایی بپردازند( زنگ خطر از بین رفت جهان روایی دلار) ، فلذا این مشکل به عنوان کسری تراز تجاری خودش را نشان میدهد ، امپراتوری حد خودش را میفهمد و برای اینکه نابود نشود و نان شب برای خوردن داشته باشد قبل از اینکه چک های کشیده شده از اعتبار ساقط و بر سرش آوار شود وضعیت خودش را به لحاظ توان تولید ارتقاء ببخشد یا مصرفش را کم کند ، و الا کسی چیزی را مفت به او دیگر نخواهد داد مثل پادشاهی که از پادشاهی به زیر افکنده شود ، حالا باید نان بازو بخورد ، آمریکا و به طور کلی امپراتوری ها همیشه کسری تجاری داشته و خواهند داشت .
🔸دیوید گریبر #انسان_شناس آمریکایی در کتاب بدهی ، پنج هزار سال نخست ، اینطور میگه ، که این روایت مشهور که ابتدا جوامع ساده بودند تبادل کالا به کالا بوده و بعداً انسان ها دریافتند برای سهولت #دادوستد از واسطی به نام پول استفاده کنند را رد میکند و توضیح میدهد که اصولاً کسی کالای با ارزش ذاتی را با یک کاغذ یا فلز یا صدف و ... که هیچ کاربرد یا ارزشی برای فرد نداشته معامله نمیکند و چنین اعتباری هم به آن نمیدهد ، او میگوید جنگ عامل پیدایش پول بوده ، برای تصرف سرزمین ها نیاز به سرباز و لشکر است ، این لشکر هم برای تاب آوری در جنگ های طولانی که گاهی تصرف یک شهر نیاز به چند ماه محاصره داشته با طی مسافت و ... نیاز به آذوغه و غذا دارد چنین امکانی برای هیچ لشکری متصور نیست که این سربازان خودشان تولید کنند که یا خودشان مصرف کنند یا با کالای دیگران مبادله کنند ، فلذا بدهی شکل گرفت در پی یک تعهد و تضمین به واسط قدرت شکل گرفته که اگر پیروز شوند میتوانند بدهی ها را صاف کنند (خود عنصر قدرت هم متضمن این تعهد بود) ، همچنین در زمان سلطه به اعتبار همان قدرت که خَراج از رعیت ستانده میشد دیگران یا راضی و یا مجبور به پذیرفتن آن میشدند که باید با همان پول مورد تایید قدرت پرداخت خراج کنند و پول نه یک پدیده اجتماعی بلکه یک پدیده سیاسی بود .
این روایت قرابت زیادی با این تعبیر مارکس دارد که میگوید پول #خشونت_پنهان است .
یعنی پول تلطیف کننده رابطه #ارباب_و_رعیت شد تا ارباب به جای شلاق یا شمشیر ، پول را واسطه بهره کشی کند ... .
ادامه در پست بعدی 👇
https://eitaa.com/ommat_Dream/2011
✍️ مهدی اخلاقی
https://eitaa.com/ommat_Dream
« قیام علیه پول »
قسمت 4️⃣ فروشنده
🔰در قسمت های قبلی ارتباط مستقیم پول با گسست روابط انسانی_اجتماعی ، بیگانگی و بی معنایی و مسئله ناترازی در تولید و بهرمندی را مطرح کردیم که پول ذاتأ عنصری ضد عدالت است و عامل پنهان سلطه در سطوح مختلف از امپراتوری ها تا قارون ها و روابط افراد در جامعه...
پول در واقع به گونهای در نظم اجتماعی مداخله میکند یا بهتر است بگوییم نظم اجتماعی میسازد که در آن مفاهیم ، معانی و ادراکات نیز دست خوش تغییرات بنیادین میشوند ، البته واضح است که تصویر پردازی و گفتن از جهانی فاقد پول بسیار عجیب و غریب و دور از ذهن به نظر برسد خصوصاً برای ما که چنین تجربه ای نداریم ، اما همچنان وجوه بسیاری در زندگی ما خصوصاً ایرانی ها و مسلمانان وجود دارد که هنوز از روابط انسانی به روابط بازاری تبدیل نشده که عمومأ این روابط غیر بازاری در سنگر خانواده مانده هر چند هجوم فرهنگی جهان مدرن تمام توان و زورش را برای فتح این سنگر به کار گیرفته و تا حدودی نیز موفق بوده ...
روابطه جنسی احساسی ترین و پرحرارت ترین روابط زناشویی در بستر خانواده است ، اما وقتی در فرهنگ غربی تبدیل به کالایی بازاری میشود و برای ارضای این نیاز کارگر جنسی استخدام میکند یا در بهترین حالت شریک جنسی عنوان میکند، به چه سطحی از ابتذال کشیده میشود و نه صرفا اخلاقی بلکه ابتذال بی معنایی ، تهی شدگی از زندگی ، محبت ، آینده و ... .
🔸این مثال را عامدانه انتخاب کردم چون خیلی ملموس تفاوت رفتار بازاری و غیر بازاری را نشان میدهد ، بله هردو رفع نیاز میکنند اما این کجا و آن کجا ، این حقیقت بازار و اقتصاد بازاری با واسطه گری پول است .
ببینید ما در اینجا بحث از کمّیت صرف نمیکنیم بلکه از یک کیفیت حرف میزنیم که برای توسعه یا تحدید آن فناوری های اجتماعی و اقتصادی خلق میشوند که هر کدام غایت هایی متضاد میتوانند داشته باشند ، #پول نه یک پدیده طبیعی بلکه یک #صناعت هدفمند است نه در راستای رشد و رفاه جوامع بلکه در راستای سلطه و استثمار فیزیکی و تباهی نظم انسانی ... ، پول کارکردی به شدت فراتر از واسطه گری اقتصادی دارد که باید به کُنه آن رسید ...,
پس ابتدا یک جامعه نابازار داشتیم ( غیر مبادله ای و غیر معاملهای) که بعداً مبادله و مکان مبادله #بازار شکل گرفت ، با افزایش مبادلات و البته ورود یک قدرت سیاسی و خلق اعتباری بدون تولید ، سفته ای که از اعتبار قدرت سیاسی پیدا شد به نام پول (امضای قدرت)
🔸در بازار مفهومی شکل میگیرد به نام #فروش و #جنس_فروشی و فردی بازاری به نام #فروشنده ، از این لحظه به بعد محصولاتی که برای مصرف تولید میشدند حالا با انگیزه فروش تولید میشوند ، تا قبل از این مازاد تولید بخشیده میشد اما در اقتصاد بازاری ، نه تنها خساست بنیانش گذاشته، بلکه مازاد تولید عامل ذخیره قدرت به واسطه ذخیره پول برای سلطه بر بندگان خدا گشت ، این همان توسعه اراده خالقان #پول است .
🔸این ابتذال چیزی کمتر از بازاری شدن رابطه جنسی ندارد اما بازار برای ما که امکان و حتی فهمی برای خارج شدن از این وضعیت نداریم و از بدیهیات زندگی ها و جوامع شده جایی از اعراب ندارد و احتمالا این نوشته ها هم همچنان برای بعضی از خوانندگان آن جای تردید دارد .
🔸 در ادبیات قرآنی مومنان خودشان و همه چیزشان را به خدا می فروشند ، اما نه از خدا پول میگیرند و نه خداوند پول میدهد ، بلکه خداوند متولی و سرپرستشان میشود و آنها هدایت ، رحمت ، محبت و نعمت خداوند را میخرند .
یکی مال را حبس میکند برای فروش و دیگری میبخشد ، ایثار میکند ، انفاق و نذر و زکات میدهد و البته به اندازه نیز مصرف میکند ،
پ ن : البته باید همینجا توجه بدم که این رفتارها انارشیک ، بدون نظم اجتماعی و ضد ساختاری نیست بلکه در یک نظم جایگزین امکان پذیر است که بعداً انشاالله توضیح خواهیم داد.
✍️ مهدی اخلاقی
https://eitaa.com/ommat_Dream
ادامه قسمت هفتم
🔻 انقلاب صنعتی کار را از خانه به کارخانه برد تا تولید در یک فضای بیگانه و بدور از محل زندگی شکل بگیرد ، و بستر خانواده اقتصادش از استقلال به وابستگی شیفت کند و بعد برای سود بیشتر و ارضای طمع سرمایه دار مصرف گرایی را منطق بهینه زندگی کرده ...، آدمهایی تنها و بدون حامی در نظم بهره کش و خشن سرمایه داری که تنها دارایی یعنی عمر و توان کارشان را هم باید بفروشند ، چگونه بر محور صله زندگی کنند ؟!
ترس اینبار نه از ارباب شلاق به دست دنیای قدیم ، بلکه ترس از افتادن از قطار زندگی و بی بهره شدن از حداقلیات آن در جامعه ای سرد ، بی تفاوت و بیگانه خودش را چنان تحمیل کرده که رفتار کریمانه و زیستن کریمانه تبدیل به کیمیا شده .
آنوقت این وضعیت غیر طبیعی و غیر انسانی مشکلات لاینحلی جلوی روی افراد میگذارد که حکمرانی سکولار سعی کرده آنرا با ایجاد نهادهای اجتماعی حل کند ، مثل سوانح و حوادث طبیعی ، بیماری ها ، پیری و ... که فقط با حمایت دیگری ممکن میشود ، بیمه ها به عنوان میانجی پا به عرصه گذاشتند تا امنیت و حمایت را هم بدون هیچ گونه عاطفه و درک و ارتباط متقابل انسانی بفروشند ( صنعت بیمه).
پادکست نظریه سوئدی عشق به زوایای پنهان جامعه آرمانی دولت رفاه پرداخته که میتوانید از اینجا 👇 بشنوید.
https://eitaa.com/ommat_Dream/1402
🔻نهادهایی که از هم گسستگی خانواده ، روابط انسانی ، مرگ اخلاق و عطوفت و کرامت را تحمیل کرده تا آدمها را در مقابل نظم خشن انقلاب صنعتی که جسمش در لای چرخ دنده های صنعت پاره پاره میشد مرگ تدریجی را به روح آدمهایش تقدیم کند ( گزارش های قرن نوزدهمی از وضعیت اسفبار کارگران در انقلاب صنعتی انگلستان خواندنی و عبرت آموز است).
تمدن جدید لااقل تا آنجا که به بحث ما مرتبط میشود دو گونه نهادسازی کرده ، نهادهای اقتصادی برای قدرت بخشیدن به بازوی سرمایه و نهادهای اجتماعی برای سرپا نگه داشتن نیروی مزدور کار .
🔻خود پول اگرچه یک وسیله مبادله است و به اعتبار نهادهای پشتیبان کار میکند و اعتبار یافته ، اما خودش کارکردی مشابه نهادهای حمایت گر مدرن دارد ، اگر گزارشها و اخباری دقیق و مستند به واقع از زمانه خلق و رواج پول در دسترس بود احتمالا مردمان آن زمان احساس شدیدی از بهم خوردن نظم انسانی و اخلاقی داشته اند که در نسل های بعدی این احساس دیگر درک نشد چون شرایط قبل از آنرا تجربه نکرده بودند ،مثل بزرگ شدن یک پرنده قفسی ...
شاید ، سعادت «كثير من الاولين وقليل من الاخرين» که قرآن میفرماید رابطه ای با این تغییر ریل زیست انسانها باشد که از قضا پیشرفت نام گرفت ، سهولت آنی و گرفتاری ابدی .
🔻 طبیعی شدن شر به معنای بهبود وضعیت نیست ، یک مکانیزم بقاست و اعجاب ابزارهای نو در دستگاه شیطان فقط یک توهم امید آفرین و دوپینگ اعتیاد آور ... .
اتکا به #پول مثل اتکا به اسلحه در یک موقعیت ناامن و جامعه ناامن است ، والا یک جامعه اطمینان یافته نیازی به #سلاح_انفرادی ندارد.
به گمان نگارنده نظم مطلوب نظمیست که در ابتدایی ترین حالت خودش حمایت ارحام را به عنوان گاردریل زندگی و همچنین پشتیبان داراست که امکان رشد انسانی متفاوت از انسان مدرن را میدهد .
🔻هرچه قدر روابط انسانی شکاف بر میدارد یک ساختار یا ابزار جایگزین این شکستگی میشود که خود بر عمق شکاف می افزاید .
خانواده اساسی ترین بی جایگزین ترین نهاد تربیت کننده انسانهاست که افراد امکان حمایت شدن و حمایت کردن را پیدا میکنند ، قلب آدمها را گرم میکند و از سردی حفظ میکند و بخشندگی و زندگی بر اساس صله را ممکن میسازد ، خانواده امن ترین و اطمینان آور ترین نهاد انسانیست
و حالا اسلام با بزرگ کردن دایره خانواده از تکثر افراد تا رابطه خویشاوندی و مومنین را عمق و توسعه میدهد ،
همچنین گسترش آن به روابط مومنین .
در روایتی در اصول کافی اینچنین آمده
امام باقر عليه السلام از یکی از اصحاب یا شیعیانش پرسید : «آيا چنين هست كه فردى از شما نزد برادرش بيايد و دست در جيب او كند و به اندازه اى كه احتياج دارد بردارد و او مانع نشود؟». عرض كردم: در ميانمان چنين چيزى سراغ ندارم. امام فرمود: «پس، فايده اى ندارد». من گفتم: پس هلاك شديم! حضرت فرمود: «مردم هنوز به كمال عقلى خود نرسيده اند».
شاید این خلاف قوانین عرفی و حتی دینی به لحاظ حق مالکیت و ... به نظر برسد اما مسئله این است که احکام طریق رشد انسان هستند و بعضی از احکام در کیفیت و کمیتشان به نسبت رشد مومنین تغییر ایجاد میشود همچنان شریعت برای تمام پیامبران یکسان نبوده و در زمان ظهور هم با امروز یکسان نخواهد بود .
✍️مهدی اخلاقی
🆔 @ommat_Dream
« قیام علیه پول »
بخش دوازدهم2️⃣1️⃣
آیا اقتصاد بدون پول ممکن است؟
آیا این فقط یک خیال رمانتیک است یا واقعیتی روزمینی؟
برای پاسخ، باید یک پیشفرض رایج را کنار بگذاریم: اینکه اقتصاد یعنی بازار، #پول، معامله. این تصور، نتیجهی درک مدرن و محدودشده از اقتصاد است. در حالیکه اقتصاد، در اصل، نام دیگر «#تدبیر_معاش» و ساماندهی زندگی است؛ خواه با پول، خواه بیپول.
اقتصاد بدون پول، اختراع #آینده نیست؛ واقعیتی جاری است.
همیشه بوده و هنوز هم هست. هرجا میان دو انسان، رابطهای بر پایه محبت، اعتماد و درک متقابل شکل گیرد، پول از کار میافتد و عمل اقتصادی بدون آن انجام میشود.
این نوع رابطهها، نه فرضیاند و نه کمشمار:
درون خانوادهها، میان والدین و فرزندان
بین خویشاوندان، دوستان، همسایگان
حتی در سطح وسیعتر: در کار خیر، امداد، وقف، و ساختوسازهای عمومی
مثلاً طبق آمار رسمی:
۵۶٪ مدارس ایران توسط مردم و خیّران ساخته شدهاند.
۳۰٪ خدمات درمانی در کشور از سوی نهادهای غیر دولتی و مردمی تأمین میشود.
و بسیاری پلها، جادهها، قناتها و بناهای عامالمنفعه، محصول همین «اقتصاد بیپول» است.
اینها همه مصادیق اقتصاد انسانی و نابازاری هستند؛ اقتصادی که نه بر مبنای خرید و فروش، که بر پایهی رابطه شکل میگیرد.
دو نوع اقتصاد همیشه در جریان است:
1. اقتصاد انسانی (نابازار):
ریشه در #صلهرحم، محبت، ایثار و اعتماد دارد.
پول در آن بیاهمیت یا بلاموضوع میشود.
2. اقتصاد پولی (بازار):
مبتنی بر مبادله، ارزشگذاری مالی، و قراردادهای رسمی است.
در دوران #مدرن، این نوع اقتصاد گسترش یافته و روابط انسانی را تحتالشعاع قرار داده است.
اما اقتصاد انسانی، برخلاف تصور رایج، نه نایاب است و نه غیرقابل احیا.
بلکه فقط باید از حالت #ناخودآگاه و طبیعی به سطح #خودآگاه و نظاممند آورده شود؛
تا سیاستگذاری، نهادسازی و #گفتمانسازی حول آن شکل گیرد.
در نگاه تمدنی و ایمانی:
اقتصاد جامعه مؤمنانه، بر دو ستون استوار است:
#صلهرحم: ریشه در پیوندهای خانوادگی و عاطفی دارد؛ شالودهی اقتصاد خرد و محلی.
#قرضالحسنه: ابزار حرکت سرمایهی مؤمنانه و پیوندهای عمودی در سطح کلان؛
بُنمایهی اقتصاد ولایی است.
این دو، شریانهای اصلی یک اقتصاد انسانیاند.
و درون هر جامعه، این #اقتصاد_انسانی و اقتصاد پولی، در رقابت دائمی قرار دارند.
✍️مهدی اخلاقی
https://eitaa.com/ommat_Dream
🕌 تمدن «لا خوفٌ علیهم و لا هم یحزنون»
آنگاه که جامعه بر مدار #ایمان بچرخد و امنیت بر جان آن بنشیند:
✅ نه ترس از دریدهشدن دارد
✅ نه بیم غارت و تعرض
✅ و نه از بخشش هراسان
چراکه دستهای بخشنده همیشه فزونتر از دستهای نیازمندند.
این همان سلوک است، همان راه و صراطی که مستقیم به سوی خدا کشیده میشود.
اما هنگامی که احوال و اعتقاد آدمی دگرگون گردد و ترس و بخل و حرص و دنیاپرستی محور شود،
ناچار است خود را از خویشتن با خشونت محافظت کند.
پس قلعهای با دیوارهای بلند و قطور از #قانون، #پول و سلسلهمراتب آهنی میسازد،
همچون #تمدن حاضر.
او حتی از دیگری همسنخ خودش در امان نیست.
در حالیکه مؤمن، از برادرِ مؤمن خویش ـ که تکرار خویش است ـ امنیت مییابد.
🌿 این رابطه از جنس وصل است؛
راهیست همچون کوچهباغی پرطراوت، سرسبز و آکنده از عطر گلهای آدمی.
اما آنگاه که پیوندی برای پیمودن نمانَد و نوری برای رفتن،
همان بهتر که قلعهای از دیوارهای بلند و ستبر بنا شود، برای محفوظ ماندن زیر آسمان شب.
دیوارها حد و مرزهایی به اشکال مختلفاند:
از مرز جغرافیایی تا دیوارهای اجتماعی،
از جنس قانون و قرارداد، از انبار و ذخیره،
داد و ستد، #بازار و رقابت… و سرانجام «پول».
هرگاه بندگی فراموش شود، مرزها قد میکشند.
هرگاه تقوا فرو ریزد، #قانون عَلَم میشود.
و هرگاه رابطه ویران گردد، «#پول» به میدان میآید.
دیوارها اگرچه سکوت جدایی را پاس میدارند،
اما صدای #محبت را در سینه خفه میکنند.
🕊 السلام علیک یا ابن النبإ العظیم
🕊 السلام علیک یا مؤلِّفَ شَملِ الصلاح والرضا
🕊 السلام علیک یا أمانَ العالَم
🕊 السلام علیک یا السبیلَ بعدَ السبیل، یا السّببَ المتّصلَ بین الأرض والسماء
🕊 السلام علیک یا صراطَ اللهِ المستقیم
✍️مهدی اخلاقی
🆔 @ommat_Dream