013 P26 - S 19.mp3
12.56M
📕 #اسفار
#جلد_ششم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه سيزدهم
📖 الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة / مکتبة المصطفوی / ۱۳۶۸
صفحه 26 سطر 19
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
024 P 53 - S 3.mp3
11.85M
📕 #مقدمه_قيصری_بر_شرح_فصوص_الحكم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه بيست و چهارم
📖 شرح فصوص الحكم، چاپ بوستان كتاب (1382)، ص53 س 3
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
014 P27 - S 11.mp3
13.26M
📕 #اسفار
#جلد_ششم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه چهاردهم
📖 الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة / مکتبة المصطفوی / ۱۳۶۸
صفحه 27 سطر 11
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
025 P 54 - S 6.mp3
11.05M
📕 #مقدمه_قيصری_بر_شرح_فصوص_الحكم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه بيست و پنجم
📖 شرح فصوص الحكم، چاپ بوستان كتاب (1382)، ص54 س 6
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
015 P28 - S 3.mp3
11.75M
📕 #اسفار
#جلد_ششم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه پانزدهم
📖 الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة / مکتبة المصطفوی / ۱۳۶۸
صفحه 28 سطر 3
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🖌 موضوع : برهانهايي بر وحدت شخصي وجود (13)
🔵برهان بر اساس وجود لابشرطي بودن حقيقت حق:
🔸 حقيقت حق، همان #وجود_لابشرطي است كه از هر خصوصيتي رها است و گرنه ذاتش مركب از اصل طبيعت وجود و خصوصيتي ميشود كه به امكان او منتهي ميشود؛ پس حقيقت خداوند همان وجود است بدون تقيد به هر قيدي و شرطي؛
🔸 بنابراين هر چه وجود باشد مصداق همين حقيقت واجب الوجودي است كه همان حقيقت وجود است بدون هر قيد ؛ چون افراد هر حقيقتي از سنخ همان حقيقتاند؛ و ازينرو تكثر وجود به تكثر واجب منتهي ميگردد كه محال است؛ بنابراين وجود منحصر در وجود خداوند است.
🔹اين برهان متخذ از حديثي است كه از امام صادق رسيده است كه در ادامه به بيان آن حديث ميپردازيم.
«عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ لِلزِّنْدِيقِ حِينَ سَأَلَهُ مَا هُوَ قَالَ هُوَ شَيْءٌ بِخِلَافِ الْأَشْيَاءِ ارْجِعْ بِقَوْلِي شَيْءٌ إِلَى إِثْبَاتِ مَعْنًى وَ أَنَّهُ شَيْءٌ بِحَقِيقَةِ الشَّيْئِيَّةِ غَيْرَ أَنَّهُ لَا جِسْمٌ وَ لَا صُورَة» (صدوق، التوحيد، ص 104؛ كليني، الكافي، ج 1، ص 83)
🔸پرسش سائل از امام پرسش از چيستي و ماهيت خداوند است؛ او ميپرسد «مَا هُو» خداوند چيست؟ بنابراين پاسخ امام، بيان چيستي خداوند است؛ و حقيقت و ذات خداوند را تعريف ميكند؛ و حاصل اين تعريف اين است كه «أَنَّهُ شَيْءٌ بِحَقِيقَةِ الشَّيْئِيَّةِ» او شيئي است كه به حقيقت شيئيت، شيء است؛
🔴 اينجا دو بيان براي انحصار وجود در هستي خدا ميتوان ذكر كرد:
🔸بيان اول: روشن است تعريف هر حقيقتي بايد مانع اغيار باشد؛ بنابراين طبق اين تعريف بايد گفت كه هيچ موضوعي جز خدا شيء حقيقي نيست؛ و گرنه لازم ميآيد كه اغيار در تحت تعريف خداوند مندرج باشند كه چنين چيزي پذيرفته نيست؛
🔸بيان دوم: اگر ساير موضوعات نيز مثل خداوند شيء حقيقي باشند در اين صورت شيئيت حقيقي بين ذات حق و ساير حقائق امكاني مشترك ميگردد و لازم است خداوند با قيدي اضافه بر اصل شيئيت از ساير اشياء حقيقي ممتاز گردد؛ در اين صورت حقيقت خداوند مركب ميگردد از يك مابهالاشتراك كه بين خدا و ديگران مشترك است، و يك مابهالامتيازي كه خدا را ساير اشياء حقيقي متمايز ميسازد؛ و لازمهي اين تركب، وابستگي ذات حق به اجزاء است؛ و لازمهي آن، ممكن بودن ذات حق است كه آشكارا محال و باطل است؛
👌 بنابراين حقيقت و ماهيت خداوند هيچ قيد اضافه بر «شيء حقيقي» ندارد؛ و ازينرو اگر ما ساير موضوعات را شيء حقيقي بدانيم لازم ميآيد كه همه آنها مصداقي از تعريف خداوند باشند؛ كه اين خود به شرك ذاتي و چند خدائي بلكه به بينهايت خدائي منجر ميگردد؛
🔸زيرا وقتي تعريف ذات خداوندي بر چيزي صادق بود بايد آن مصداق را كه مطابَق تعريف خداوند قرار گرفته است، مصداق واقعي خدا دانست؛ و روشن است در اين صورت همه آن موضوعاتي كه ما آنها را شيء حقيقي ميدانيم بايد خدا باشند؛ و اين همان التزام به چند خدائي است بلكه اين، به ساير شركها نيز منجر ميگردد؛ زيرا خداوند با همين تعريف خدا بودنش، لايق معبوديت است و طبق فرض، ما همان تعريف را براي ديگران نيز پذيرفتهايم و لازمهاش آن است كه همانگونه كه خدا معبود حقيقي است ساير اشيائي كه همين تعريف را براي آنها پذيرفتهايم لايق معبوديت باشند؛ و نيز در مورد ساير اختصاصيات حق كه ثبوت آنها براي اغيار به نوعي از شرك منجر ميگردد مثل توحيد در ربوبيت، توحيد در خالقيت، توحيد در ملك و فرمانروائي و غير آنها همين اشكال جاري است «سُبْحانَهُ وَ تَعالى عَمَّا يَصِفُون».
#برهانهاي_وحدت_شخصي_وجود (13)
#توحيد_عرفاني
#وحدت_شخصي_وجود
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
026 P 59 - S 3.mp3
11.4M
📕 #مقدمه_قيصری_بر_شرح_فصوص_الحكم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه بيست و ششم
📖 شرح فصوص الحكم، چاپ بوستان كتاب (1382)، ص56 س 3
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
016 P30 - S 1.mp3
12.34M
📕 #اسفار
#جلد_ششم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه شانزدهم
📖 الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة / مکتبة المصطفوی / ۱۳۶۸
صفحه 30 سطر 1
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🖌نكاتي در باره برهانهاي صديقين (27)
🔴موضوع : اثبات وجود واجب از راه اثبات حمل واجب بالذات بر «هر چه ممكن العدم نيست»
🔸«1» = «هر چه ممكن العدم نيست، واجب الوجود بالذات است»؛ زيرا اگر افراد موضوع چنين گزارهاي واجب الوجود بالذات نباشند؛ پس بايد حدّ أقلّ «برخي از آنها، امكان عدم داشته باشند»؛ يعني بايد درست باشد كه «برخي از آنچه ممكن العدم نيست، ممكن العدم است» اما چنين گزارهاي آشكارا تناقض دارد؛ چون چنين افرادي هم بنا بر وصف عنواني موضوع بايد ممكن العدم نباشند، و هم طبق فرض بايد ممكن العدم باشند؛ و اين آشكارا تناقض است؛ و تناقض محال و باطل است؛ پس نميتوان خلاف مدعا را درست دانست؛ پس درست است كه «1» = «هرچه ممكن العدم نيست، واجب الوجود بالذات است».
🔹و وقتي درستي گزارهي «1» ثابت شد، بايد عكس مستوي آن هم درست باشد؛ پس درست است كه «2» = (برخي «واجب الوجود بالذات»، اين چنين است كه «ممكن العدم نيست»)؛ و وقتي گزارهي «2» درست بود، بايد درست باشد كه افراد موضوع گزارهي «2» معدوم نيستند؛ چون اگر معدوم باشند حتماً «ممكن العدم» هم خواهند بود، و اين خلاف فرض درستي گزارهي «2» است؛ بنابراين افراد موضوع گزارهي «2» حتماً موجودند؛ پس اجمالا درست است كه «واجب الوجود بالذات، موجود است» و اين همان مطلوب ما است.
#نكاتي_درباره_برهانهاي_صديقين (27)
#توحيد_عرفاني
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram