014 P34 S 6.mp3
11.05M
📕 #مقدمه_قيصری_بر_شرح_فصوص_الحكم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه چهاردهم
📖 شرح فصوص الحكم، چاپ بوستان كتاب (1382)، ص34 س 6
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🖋 يادداشتهاي قرآني و روايي (24) :
🔵 موضوع : منزلات وحياني مرتبط با قرآن و مساله #تحريف
🔸 خلاصه بحث :
متن موجود قرآن بدليل تأييد ائمه عليهم السلام و ارجاع به آن حجيت دارد؛ در اين متن موجود، آياتي هست كه دلالت ميكند منزلات وحياني مرتبط با قرآن دو گونهاند؛
يكي منزلاتي كه همان متن موجود در دسترس مردم است و يكي منزلات تفسيري ناظر به بخش اول، كه در قرآن موجود از آن با عنوان #ذكر ياد شده؛ بخش اول كه همان متن موجود است، تحريف نشده است؛ اما متون وحياني تفسيري كه بيانگر بخش اول بودهاند اصل آن نزد اهل بيت عليهم السلام موجود است وتوسط خلفاي جور از دسترس مردم بيرون رفته و تحريف شده است. روايات دال بر #تحريف_قرآن نيز ناظر به اين بخش است.
🔴 تفصيل بحث:
🔳 دوگونگي منزلات وحياني قرآني :
از بسياري از آيات اين قرآن موجود استنباط ميشود كه در كنار قرآن رسمي موجود، يك مجموعه وحياني ديگري بوده است كه مبيّن و مفسر بخش اول بوده است كه ذيلا به برخي از آنها اشاره ميكنم.
1️⃣ : « وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (نحل44)» در اين آيه خدا ميگويد كه ما به سوي تو #ذكر را فرستاديم تا تو «ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ» را براي مردم توضيح دهي و تبيين كني؛ روشن است مبيِّن و مفسر غير از آن چيزي است كه بايد تفسير و تبيين شود.
هميچنين تعبير «ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ» در اين آيه نشان ميدهد همه آنچه مردم بايد از مجموعه قرآن در دسترسشان باشد نزد آنها هست؛ زيرا «للناس» كلمهاي است كه همه انسانهاي مسلمان را در همه زمانها شامل ميشود پس متن اصلي قرآن نزد همه مردم مسلمان هست.
2️⃣: «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَ ما يَنْبَغي لَهُ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبينٌ» (يس 69) در اين آيه نيز خداوند اتهام شعر بودن را در مورد منزلات وحياني رد ميكند و اعلان ميكند ما آنچه را به پيامبر ياد دادهايم دو مورد است يكي #ذكر و ديگر #قرآن؛ جدا بودن دو عنوان «ذكر» و «قرآن» ، دلالت بر دو گونه بودن اين منزلات دارد.
3️⃣: «ص وَ الْقُرْآنِ ذِي الذِّكْر» در اين آيه نيز خداوند قرآن را دارنده ذكر معرفي ميكند؛ روشن است دارنده چيزي غير آن چيز است.
4️⃣:« ذلِكَ نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ الْآياتِ وَ الذِّكْرِ الْحَكيمِ» (آل عمران58) در اين آيه نير خداوند چيزهايي كه بر پيامبر تلاوت ميشوند را با دو عنوان بيان ميكند يكي «الآيات» كه همان قرآن موجود است و يكي « الذِّكْرِ الْحَكيمِ» ذكر حكيمانه؛ حكيم صيغه مفرد مذكر است اگر «ذكر» تعبير ديگري از همان « الْآياتِ» قبلي بود بايد وصف مؤنت ميآمد ولي وصف مذكر آمده كه اين خود نشانده دوگانگي«الْآياتِ» و «الذكر» است.
#يادداشتهاي_قرآني_و_روايي (24)
ادامه بحث👇
🔳 اثبات وجود متون تكميلي در روايات اهل سنت وحذف آن از مجموعه قرآن:
اين ادعا كه افزون بر متن موجود قرآن، متون ديگري در كنار قرآن موجود، وجود داشتهاند، هم در روايات شيعه هست و هم در روايات اهل تسنن.
نمونههايي از روايات اهل سنت در اين باره:
1️⃣: بخاري در صحيحش از ابن عباس روايت ميكند كه عمر در دوره خلافتش بر منبر نشست و گفت : «إِنَّ اللَّهَ بَعَثَ مُحَمَّدًا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِالْحَقِّ وَأَنْزَلَ عَلَيْهِ الْكِتَابَ فَكَانَ مِمَّا أَنْزَلَ اللَّهُ آيَةُ الرَّجْمِ فَقَرَأْنَاهَا وَعَقَلْنَاهَا وَوَعَيْنَاهَا....» خدا محمد (ص) را بحق مبعوث كرد و كتاب قرآن را بر او نازل ساخت و يكي از چيزهايي كه نازل كرد آيه رجم است كه ما آن را ميخوانديم و تعقل ميكرديم و در آن فكر ميكرديم.
در ادامه همين حديث باز عمر ادعا ميكند كه : «ثُمَّ إِنَّا كُنَّا نَقْرَأُ فِيمَا نَقْرَأُ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ أَنْ لَا تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ فَإِنَّهُ كُفْرٌ بِكُمْ أَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ أَوْ إِنَّ كُفْرًا بِكُمْ أَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ» يعني از جمله مواردي كه ما در «كِتَابِ اللَّهِ» قرائت ميكرديم اين جملات بود: «أَنْ لَا تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ فَإِنَّهُ كُفْرٌ بِكُمْ أَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ أَوْ إِنَّ كُفْرًا بِكُمْ أَنْ تَرْغَبُوا عَنْ آبَائِكُمْ».
🔸در اين حديث ادعا شده در قرآن آيه رجم بوده است؛ و نيز مطالبي در مورد دوري نكردن از پدران بوده؛ حال آن كه چنين آيهاي و چنين مطالبي در قرآن موجود نيست؛ پس آيات ديگري وراء آيات قرآن موجود، وجود داشته است كه از مجموعه قرآن (شامل دو بخش مذكور) حذف شده است .
2️⃣: مسلم در صحيحش روايت ميكند كه ابوموسي اشعري وارد بصره شد؛ قاريان قرآن را جمع كرد و مطالبي را به آن قاريان قرآن گفت از جمله گفت :«وَإِنَّا كُنَّا نَقْرَأُ سُورَةً كُنَّا نُشَبِّهُهَا فِي الطُّولِ وَالشِّدَّةِ بِبَرَاءَةَ فَأُنْسِيتُهَا غَيْرَ أَنِّي قَدْ حَفِظْتُ مِنْهَا لَوْ كَانَ لِابْنِ آدَمَ وَادِيَانِ مِنْ مَالٍ لَابْتَغَى وَادِيًا ثَالِثًا وَلَا يَمْلَأُ جَوْفَ ابْنِ آدَمَ إِلَّا التُّرَابُ وَكُنَّا نَقْرَأُ سُورَةً كُنَّا نُشَبِّهُهَا بِإِحْدَى الْمُسَبِّحَاتِ فَأُنْسِيتُهَا غَيْرَ أَنِّي حَفِظْتُ مِنْهَا يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ فَتُكْتَبُ شَهَادَةً فِي أَعْنَاقِكُمْ فَتُسْأَلُونَ عَنْهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛
ما سورهاي را قرائت ميكرديم كه در طولاني بودن و سختيهايش آن را شبيه سوره برائت ميدانستيم و من گرفتار فراموشي شدهام ولي بخشي را حفظ كردهام كه اين است «لَوْ كَانَ لِابْنِ آدَمَ وَادِيَانِ مِنْ مَالٍ لَابْتَغَى وَادِيًا ثَالِثًا وَلَا يَمْلَأُ جَوْفَ ابْنِ آدَمَ إِلَّا التُّرَابُ»
ونيز ما سورهاي از سورههاي مسبحه را قرائت ميكرديم كه شبيه به سورهاي مسبحه بود ولي بخشي را حفظ كردهام كه اين است «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ فَتُكْتَبُ شَهَادَةً فِي أَعْنَاقِكُمْ فَتُسْأَلُونَ عَنْهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ».
🔸 مطابق اين حديث صحيح مسلم يك سوره بزرگ نظير سوره برائت (=سوره توبه) از مجموعه قرآن حذف شده و نيز يك سوره متوسط نظير سورههاي مسبحه از اين مجموعه حذف شده؛ زيرا بخشي را كه از اين دو سوره نقل ميكند در هيچ سورهاي از سور قرآن موجود فعلي نيست.
3️⃣ :مسلم در صحيحش روايت ميكند عايشه به غلامش دستور داد كه مصحفي را برايش بنويسد؛ و به او گفت وقتي به آيه (حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلاَةِ الْوُسْطَى) رسيدي مرا خبر كن او ميگويد وقتي به آن آيه رسيدم به او خبر دادم؛ عايشه بر من املا كرد اين آيه را چنين بنويسم (حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلاَةِ الْوُسْطَى وَصَلاَةِ الْعَصْرِ. وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ) بعد عايشه ميگويد من اين چينن از پيامبر شنيم « قَالَتْ عَائِشَةُ سَمِعْتُهَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ » .
🔸طبق اين حديث صحيح مسلم عايشه تعبير «وَصَلاَةِ الْعَصْرِ» را بر قرآن موجود اضافه ميكند و ادعا ميكند اين چنين از پيامبر شنيده است؛ بنابراين تعبير «وَصَلاَةِ الْعَصْرِ» از مجموعه قرآن حذف شده است .
4️⃣: مشابه مطلب فوق را مالك از حفصه دختر عمل نقل ميكند: «كنت أكتب مصحفا لحفصة زوج النبي صلى الله عليه و سلم قالت : إذا بلغت هذه الآية فآذني فلما بلغتها آذنتها فقالت : حافظوا على الصلوات والصلاة الوسطى وصلاة العصر وقوموا لله قانتين».
#يادداشتهاي_قرآني_و_روايي (24)
ادامه بحث👇
5️⃣ : هيثمي در مجمع الزوائد (كتابي است روايي، كه احاديثش بر اساس معيار صحت بخاري يا مسلم صحيحاند) از حذيفه روايت ميكند (و صحت آن را تأييد ميكند) : «عن حذيفة قال : التي تسمون سورة التوبة هي سورة العذاب وما يقرؤون منها مما كنا نقرأ إلا ربعها؛ رواه الطبراني في الأوسط ورجاله ثقات»؛
🔸بر اساس اين حديث صحيح، حذيفه كه رازدار پيامبر بوده است ميگويد : مردم از سوره توبه قرائت نميكنند مگر ربع مقداري را كه ما از اين سوره قرائت ميكردهايم «ما يقرؤون منها مما كنا نقرأ إلا ربعها»؛ بنابراين طبق اين حديث صحيح، سهچهارم سوره توبه حذف شده است و فعلا در دسترس مردم نيست.
🔹روايات فوق الذكر از نظر اعتبار نزد اهل سنت در درجه عالي است؛ اما روايات ديگري نيز هست كه گرچه از جهت سندي بهحد و اندازه احاديث قبلي نيستند اما بلحاظ اين كه مطالب موجود در آن، بيشتر بحثهاي تاريخ قرآن است و از سوي علماي داراي اعتبار نقل شده مورد توجه قرآن شناسان واقع شدهاند لذا قرآن شناسي مثل سيوطي در كتاب الاتقان في علوم القرآن آن روايات را مورد بحث قرار داده است كه برخي را ذيلا ميآورم.
6️⃣: عبدالرزاق (استاد بخاري) در مصنفاتش نقل ميكند أُبَيُّ بْنُ كَعْبٍ به كسي گفت سوره احزاب را با چند آيه قرائت ميكنيد؟ گفت 73 يا 74 آيه؛ أُبَيُّ گفت من آنرا شمردهام چيزي نزديك به سوره بقره بوده است يا طولاني تر : «... إِنْ كَانَتْ لَتُقَارِبُ سُورَةَ الْبَقَرَةِ ، أَوْ لَهِيَ أَطْوَلُ مِنْهَا...»
🔸پس طبق اين حديث سهچهارم سوره احزاب حذف شده است.
7️⃣: سيوطي در الاتقان في علوم القرآن از عايشه روايت ميكند كه سوره احزاب 200 آيه داشته است؛ وقتي عثمان مصحفها را نوشت به بيش از آنچه الآن هست (73 آيه) دست نيافتيم : «كانت سورة الأحزاب تقرأ في زمن النبي صلى الله عليه وسلم مائتي آية، فلما كتب عثمان المصاحف لم نقدر منها إلا ما هو الآن» .
🔸طبق نظر عايشه از زمان پيامبر تا زمان عثمان 127 آيه از سوره احزاب از بين رفته است.
8️⃣ : سيوطي در تفسيرش در المنثور از ابن عمر روايت ميكند كه گفت : «لا يقولن أحدكم قد أخذت القرآن كله، ما يدريه ما كله؟ قد ذهب منه قرآن كثير ، ولكن ليقل قد أخذت ما ظهر منه » يعني هيچ كس نگويد من همه قرآن را دربرگرفتهام؛ او چه ميداند كه همهاش چقدر است؛ زيرا از قرآن مقدار كثيري ازبين رفته است؛ بجايش بگويد آنچه از قرآن ظاهر است است را دربرگرفتهام.
🔸طبق نظر فرزند عمر هم بخشهاي زيادي از قرآن از بين رفته است « قد ذهب منه قرآن كثير». ادعاي دستكاري در قرآن بيش از آن كه در كلمات علماي شيعه باشد در كلمات صحابه و محدثان اهل تسنن به بدترين وجه مطرح شده است .
9️⃣: ادعاي وجود قرآني نزد اميرالمومنين عليه السلام كه شامل قرآن موجود و تتمه تفسيري آن است، در كتب اهلسنت و از جمله در صحيح بخاري و مسلم آمده است. بخاري روايت ميكند:
«خَطَبَنَا عَلِيٌّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ عَلَى مِنْبَرٍ مِنْ آجُرٍّ وَعَلَيْهِ سَيْفٌ فِيهِ صَحِيفَةٌ مُعَلَّقَةٌ فَقَالَ وَاللَّهِ مَا عِنْدَنَا مِنْ كِتَابٍ يُقْرَأُ إِلَّا كِتَابُ اللَّهِ وَمَا فِي هَذِهِ الصَّحِيفَةِ فَنَشَرَهَا فَإِذَا فِيهَا أَسْنَانُ الْإِبِلِ وَإِذَا فِيهَا الْمَدِينَةُ حَرَمٌ مِنْ عَيْرٍ إِلَى كَذَا فَمَنْ أَحْدَثَ فِيهَا حَدَثًا فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ مِنْهُ صَرْفًا وَلَا عَدْلًا وَإِذَا فِيهِ ذِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ وَاحِدَةٌ يَسْعَى بِهَا أَدْنَاهُمْ فَمَنْ أَخْفَرَ مُسْلِمًا فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ مِنْهُ صَرْفًا وَلَا عَدْلًا وَإِذَا فِيهَا مَنْ وَالَى قَوْمًا بِغَيْرِ إِذْنِ مَوَالِيهِ فَعَلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ مِنْهُ صَرْفًا وَلَا عَدْلًا».
امام علي عليه السلام بر منبري از آجر، بر ما خطبه ميخواند، او شمشيري بر بدنش بود كه صحيفهاي (كتابي) بر آن بسته شده بود؛ او گفت بخدا قسم كتابي در نزد ما نيست مگر كتاب خدا و آنچه در اين صحيفه است. سپس آنرا باز كرد كه در آن مطالبي از قبيل ديه دندان شتر، حدود حرم مدينه و چيزهاي ديگر بود...
🔸طبق اين حديث، قرآني كه آن حضرت قرائت ميكرد شامل كتاب الله و يك كتاب ديگري بود كه نمونههاي از مطالب آن را به رويت مردم رساند.
#يادداشتهاي_قرآني_و_روايي (24)
ادامه بحث👇
🔳 اثبات وجود متون تكميلي در روايات شيعه و حذف آن از مجموعه قرآن:
🔸 در روايات شيعه نيز رواياتي وجود دارد مبني بر اين كه علاوه بر متن قرآن موجود، متون وحياني ديگري نيز وجود داشته كه در قرآن فعلي موجود نيست؛ گرچه نزد اهل بيت عليهم السلام محفوظ است.
🔻نمونههايي را از اين روايات:
1️⃣ : در كتاب شريف كافي روايت شده است :«عَنْ سَالِمِ بْنِ سَلَمَةَ قَالَ قَرَأَ رَجُلٌ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلاموَ أَنَا أَسْتَمِعُ حُرُوفاً مِنَ الْقُرْآنِ لَيْسَ عَلَى مَا يَقْرَأُهَا النَّاسُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع كُفَّ عَنْ هَذِهِ الْقِرَاءَةِ اقْرَأْ كَمَا يَقْرَأُ النَّاسُ حَتَّى يَقُومَ الْقَائِمُ (عليه السلام) فَإِذَا قَامَ الْقَائِمُ عليه السلام قَرَأَ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى حَدِّهِ وَ أَخْرَجَ الْمُصْحَفَ الَّذِي كَتَبَهُ عَلِيٌّ عليه السلام».
سالم بن سلمه ميگويد مردي بر امام صادق عليه السلام جملاتي از قرآن قرائت كرد و من هم ميشنيدم، اما آن جملات آنگونه كه مردم قرآن ميخوانند نبود؛ امام به او گفت از اين قرائت بازايست و همانگونه كه مردم قرآن ميخوانند بخوان، اين شيوه ادامه مييابد تا قائم قيام كند؛ وقتي قائم قيام كرد كتاب خدا را بر حدّ قرآن قرائت ميكند و مصحفي كه علي (عليه السلام) نوشته است را منتشر ميكند.
🔸اين روايت، ضمن تأييد قرآن كنوني توسط امام؛ دلالت دارد كه متون ديگري در مجموعه قرآن هست كه توسط امام زمان عليه السلام ارائه ميشود و فعلا در قرآن فعلي، وجود ندارد.
2️⃣: همچنين در كافي روايت ميكند كه مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ ميگويد امام رضا عليه السلام به من مصحفي دادند و گفتند به درون آن نگاه مكن. با اين حال من آن را باز كردم و قرائت كردم؛ و ديدم دنبال آيه « لَمْ يَكُنِ الَّذِينَ كَفَرُوا ...» اسم هفتاد نفر از قريش نوشته شده است « فَوَجَدْتُ فِيهَا اسْمَ سَبْعِينَ رَجُلًا مِنْ قُرَيْشٍ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَسْمَاءِ آبَائِهِمْ»؛ سپس امام فرمان داد كه مصحف را باز گردان.
3️⃣: همچنين هشام بن سالم از امام صادق عليه السلام روايت ميكند كه امام فرمود : «إِنَّ الْقُرْآنَ الَّذِي جَاءَ بِهِ جَبْرَئِيلُ ع إِلَى مُحَمَّدٍ ص سَبْعَةَ عَشَرَ أَلْفَ آيَة» قرآني كه جبرئيل به سوي پيامبر صلوات الله عليه و آله آورد 17 هزار آيه دارد.
🔸بر اساس اين روايت تقريبا دوسوم مجموعه قرآن فعلا در دسترس مردم نيست.
🔳نتيجه
🔸به نظر نگارنده از يك سو، ادعاي #عدم_تحريف متن اصلي قرآن، ادعائي درست و مقبول است؛ و از سوي ديگر بر اساس احاديث معتبر در كتب شيعه و سني، اين ادعا نيز درست است كه مطالبي افزون بر متن اصلي در كنار متن اصلي، بعنوان مكمل قرآن وجود داشته است كه بخش اعظم آن، توسط خلفا از دسترس عموم مردم خارج شده است.
جمع بين دو سوي بحث، به اين است كه بگوييم قرآن اصلي بدون هيچ تحريف همان است كه اكنون در دسترس مردم است ولي بخشهاي تفسيري كه قرآن هم از آنها با نام #ذكر ياد كرده توسط خلفا جور از بين رفته است و دچار #تحريف شده است؛ گرچه اين بخش نيز در نزد اهل بيت عليهم السلام محفوظ است.
#يادداشتهاي_قرآني_و_روايي (24)
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
003 P14 - S14.mp3
14.42M
📕 #اسفار
#جلد_ششم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه سوم
📖 الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة / مکتبة المصطفوی / ۱۳۶۸
صفحه 14 سطر 14
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🖋 برهانهايي بر وحدت شخصي وجود (12)
🔵 برهان بر اساس ملازمه عدم وجوب ذاتي #حقيقت_وجود با #الحاد يا #امكاني بودن وجود خدا :
مدعا اين است كه حقيقت وجود تنها داراي يك مصداق است و فرض مصاديق متعدد براي آن محال است.
🔴 اگر بپذيريم حقيقت وجود داراي مصاديق متعدد (از جمله واجب الوجود و ممكن الوجود) است، احتمالات ذيل قابل فرض است:
1) حقيقت «وجود» (#حقيقت_لابشرطي_وجود) يا معدوم است يا موجود
2) اگر معدوم باشد؛ دو محذور لازم مي آيد:
الف) بايد هيچ وجودي موجود نباشد؛ زيرا انتفاء امر اعم ملازم با انتفاء هر فردي از آن اعم است؛ ازينرو اگر حقيقت لابشرطي «وجود» معدوم باشد، هيچ وجودي تحقق نخواهد داشت؛ و اين همان سفسطه و انكار هر واقعيتي است؛ كه خلاف بداهت است
ب) مستلزم انكار وجود خدا و الحاد است؛ كه بر اساس براهين اثبات وجود خدا باطل است.
3) اگر حقيقت لابشرطي «وجود»، موجود باشد؛ چنين حقيقت موجودي يا ممكن الوجود بالذات است يا واجب الوجود بالذات است.
الف) اگر ممكن الوجود بالذات باشد لازم ميآيد كه هر موجودي، ممكن الوجود باشد؛ زيرا حكم هر طبيعتي به تمام افرادش سرايت ميكند؛ و بنابراين موجوديت خداوند نيز به صورت امكاني خواهد بود؛ زيرا خداوند هم فرد موجودي است از همين حقيقت امكاني؛ و اين بدين معني است كه خداوند هم وابسته به غير باشد، نه واجب الوجود بالذات؛ تعالى عن ذلك علوا كبيرا.
ب) اگر اين حقيقت موجود، واجب الوجود بالذات باشد لازم ميآيد وجود، هيچ تكثري نداشته باشد؛ زيرا اگر چند وجود تحقق داشته باشد چون حكم هر طبيعتي به تمام افرادش سرايت ميكند در اين صورت به تعداد وجودهاي متعدد، واجب الوجود بالذات خواهيم داشت كه اين نيز به براهين توحيد، محال و باطل است.
#برهانهاي_وحدت_شخصي_وجود (12)
#توحيد_عرفاني
#وحدت_شخصي_وجود
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
015 P36 - S 4.mp3
12.4M
📕 #مقدمه_قيصری_بر_شرح_فصوص_الحكم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه پانزدهم
📖 شرح فصوص الحكم، چاپ بوستان كتاب (1382)، ص36 س 4
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
004 P15 - S 9.mp3
12.78M
📕 #اسفار
#جلد_ششم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه چهارم
📖 الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة / مکتبة المصطفوی / ۱۳۶۸
صفحه 15 سطر 9
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
016 P37 - S 10.mp3
10.9M
📕 #مقدمه_قيصری_بر_شرح_فصوص_الحكم
#استاد_عشاقی
📌 جلسه شانزدهم
📖 شرح فصوص الحكم، چاپ بوستان كتاب (1382)، ص37 س 10
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram