eitaa logo
نشر آثار استاد حسین عشاقی
647 دنبال‌کننده
29 عکس
3 ویدیو
77 فایل
📚 پایگاه اطلاع رسانی آثار استاد حسین عشاقی ✅ ارائه کتاب ها، مقالات، دروس و يادداشت هاي جناب حجت الاسلام والمسلمين استاد حسين عشاقي زيد عزه 🔸 متخصص در فلسفه و عرفان اسلامي 🔸 مدرس اسفار و فصوص الحكم @oshaghierfan
مشاهده در ایتا
دانلود
🖌 نقد حكمت متعاليه صدرائي از منظر عرفان (24) 🔴 موضوع : نقد دليل اول اصالت وجودهاي خاص در فلسفه صدرائي برخي از دلايل ، ناظر به هستند، كه به نظر ما اين ادله‌، همانند اصل دعوا تام نيستند كه در دامنه اين بحث، به نقد آنها مي‌پردازيم. 🔶 دليل اول بر اصالت وجود 1) وجود است، نه ماهيت. 2) هر چيزي كه بالذات مجعول باشد اصيل است. (نتيجه): وجود اصيل است. الشواهد الربوبية؛ ص 75 🔸 نكته: اين دليل از دلايل است چرا كه در آن بر وجود تكيه شده، و مجعوليت فقط به وجودهاي خاصه تعلق مي‌گيرد نه به . پس بنابر اين استدلال بايد گفت وجودات خاص اصيل هستند. 🔵 نقد استدلال فوق: به دو بيان اين دليل تام نيست. 🔷 بيان اول: 🔹 «وجود» به‌خودي خود (بدون اين كه به قيدي مقيد و به شرطي مشروط باشد) واجب الوجود بالذات است؛ زيرا 1) بر اساس اصل بديهي امتناع ذاتي تناقض، «وجود» به‌خودي خود (بدون نياز به هر شرط و قيدي) عدم را طرد مي‌كند (و گرنه لازم مي‌آيد كه امتناع تناقض، امتناع بالغير باشد نه امتناع بالذات) . 2) هر چه به خودي خود عدم را طرد ‌كند واجب الوجود بالذات است؛ (نتيجه): پس وجود به خودي خود واجب الوجود است. ♦️با توجه به نتيجه برهان فوق: وجودهاي خاص يا حقيقتاً وجودند يا حقيقتا وجود نيستند اگر حقيقتاً وجود هستند بايد آنها نيز واجب الوجود بالذات باشند؛ چون حكم طبيعت به افراد حقيقي‌اش سرايت مي‌كند، و در اين صورت ادعاي در باره اين وجودهاي خاص كه بايد واجب الوجود بالذات باشند، درست نيست، تا به استناد اين مجعوليت، اصالت آنها نتيجه گرفته شود. و اگر آنها حقيقتاً وجود نيستند، قبول وجود، موجب نمي‌گردد كه آنها مجعول باشند؛ زيرا طبق فرض آنچه مجعول حقيقي است، وجود است، ولي طبق فرض، وجودات خاصه حقيقتاً وجود نيستند، تا به استناد مجعول بودن آنها اصالت آنها نتيجه گرفته شود. 🔷بيان دوم با صرف نظر از اين كه «وجود» به‌خودي خود واجب الوجود بالذات است، در اين كه ، وجود باشد مناقشه جدي وجود دارد؛ زيرا معناي اين كه وجود مجعول بالذات است، اين است كه معيار و ملاك ، وجود است؛ بر اين اساس هر جا فرض مجعوليت شد، بايد ملاكش كه وجود است تحقق داشته باشد، حال آن كه چنين چيزي محقق نيست؛ زيرا حقائق امكاني همانگونه كه در موجوديت نيازمند به جعل جاعل هستند، در هم نيازمند به جعل جاعل هستند؛ بنابراين ممكنات معدوم هم مجعول علتي هستند، و معدوميتشان بدون جعل نيست (عدم العلّة علة لعدم المعلول)؛ پس ممكنات ، مجعول‌اند، اما ملاك كه وجود است را ندارند؛ ✳️ بنابراين، اين كه وجود باشد، سخني درستي نيست؛ تا به استناد آن، اثبات گردد. @oshaghierfan &