🔵یادداشتهای قرآنی و روايائي (27)
🖌 موضوع: تفسیر « فَادْخُلي في عِبادي، وَادْخُلي جَنَّتي»
📣 تذكر: مطالب پيش رو در ادامه بحث #قسيم_الجنة_والنار بودن اميرالمؤمنين علي عليه السلام و تثبيت اين مدعاست كه همنشيني با حضرت، قسمي در كنار #بهشت و #دوزخ است و ميتوان از آن به #جنت_الذات تعبير كرد.
♥️ لينك مطالب پيشين
https://eitaa.com/oshaghierfan/355
https://eitaa.com/oshaghierfan/405
🌸در روايات، آيات «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة فَادْخُلي في عِبادي، وَ ادْخُلي جَنَّتي» در شأن امام حسين ع و شيعيان ايشان و در شأن پيامبر اكرم ص و خاندان و شيعيان ايشان آمده است و از باب تطبيق معنا بر مصداق همگي درست هستند. 🌺
🔴 اما نكات در آيه شريفه
🔶 #نفس_مطمئنه
نفسي است كه نسبت به خداوند و شؤون خدائي خداوند به يقين رسيده و از شك و تزلزل بيرون رفته است؛ و به همين دليل در ادامه از آن با عنوان #راضِيَةً توصيف شده است يعني او به مقام رضايت از خداوند نائل شده است؛ و نسبت به خداوند و اموري كه به خداوند ارتباط دارد هيچ اعتراضي ندارد، بلكه آنها را كاملا بجا و درست مييابد؛
🔸كسي كه نسبت به خداوند و شؤون خدائي خداوند راضي باشد خدا هم از او راضي خواهد بود و لذا چنين نفسي در ادامه، با عنوان #مَرْضِيَّة ستوده شده است؛ البته در برخي روايات، متعلَق اطمينان ولايت اميرالمؤمنين معرفي شده كه اين نيز در همان راستا است؛ زيرا از طريق ولايت اميرالمؤمنين و اهلبيت است كه انسان ميتواند هدايتهاي ارشادي و تكويني را دريافته و نسبت به امور الهي به يقين برسد و مقام رضايت از خدا را حقيقتا كسب كند.
🔷 #نفس_مطمئنه با اطمينان به خدا يك امتياز بزرگ نصيبش ميشود و آن اين است كه مخاطَب «ارْجِعي إِلى رَبِّكِ» قرار گرفته و مأمور به «رجوع الی الله» ميشود، و بسوي خدا برميگردد.
🔹«رجوع الی الله» به دليل مفاد «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون» سرنوشت همه انسانها است؛ ولي نفس مطمئنه زودتر از ديگران به اين امتياز نائل ميشود.
⬛️ معناي «رجوع الى الله»
رجوع الي الله به چه معناست و ما چگونه به الله رجوع ميكنيم؟
◾️پاسخ اين است كه طبق جمله «إِنَّالِلَّهِ»؛ ما، مال خدائيم نه مال خودمان؛ يعني شيئيتي كه ما به خود نسبت ميدهيم و ميگوييم «وجود من»، حقيقتاً مال ما نيست؛ چون مالكيت، حق اختصاصي خدا است «لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ إِلَيْهِ الْمَصير»؛ ولي ما از آن مالك حقيقي #غفلت داريم و خيال ميكنيم ما موجويتي داريم كه مال خودمان و مباين با وجود خدا است؛ ولي هر انساني دير يا زود، اختيارا يا جبرا اين نكته را شهود ميكند كه موجوديتش و شيئيتش، مِلك او نيست؛ و خودش مالك موجوديتي نيست تا بگويد «وجود من»، بلكه او مالكيت خدا را مالكيت خود ميپنداشته است؛
◾️با تحقق چنين شهودي #فناي_في_الله رخ ميدهد يعني شيئيت من، از آن جهت كه به من انتساب داشت، زائل و فاني ميشود؛ و پندار شيئيت من و موجوديت من، زائل ميگردد؛ و موجوديت من، به مالك اصلياش باز ميگردد؛ عينا مثل لباس عاريهاي كه انسان از ديگري گرفته و عاريه بودنش را فراموش كرده است و بعد متوجه شده است كه اين لباس مال ديگري است؛ اينجا است كه توهم «لباس من» معدوم شده و بجايش تعبير «لباس او» مينشيند؛ پس وقتي انسان به شهود #لاشيئيت خود رسيد «رجوع الى الله» شكل گرفته؛ و جمله «وَ إِلَيْهِ تُقْلَبُون» (21عنكبوت) فعليت يافته است و ماسواي او، همه او ميشوند، و جمله «إِلَى اللَّهِ الْمَصير» تحقق يافته است؛
✔️ اين امتياز زودتر نصيب #نفوس_مطمئنه ميشود؛ زيرا نفوس مطمئنه در رهائي از پندار غيريت، و در رسيدن به شهود او بودن، از ساير افراد گوي سبقت ميبرند؛ لذا اين گروه را در يوم الحشر، نه به #جهنم ميبرند و نه به #بهشت_ابرار»؛ بلكه خداوند به آنها خطاب ميكند كه محشر و جايگاهي كه به شما اختصاص دارد، حريم عباد من است؛ پس در بين عباد من داخل شويد «فَادْخُلي في عِبادي»؛ همان عبادي كه قبلا از پندار غيريت، خارج و نفي ماسوا كردهاند؛ و چيزي جز من نميبينند و لذا بهشتي جز ذات من ندارند؛ پس شما نيز مثل عباد من، به #جنت_الذات من داخل شويد «وَ ادْخُلي جَنَّتي»؛ زيرا جنتِ كسي كه جز خدا را نميبينيد جز خدا نيست.
✳️ و نكته پاياني اين كه: انسانهائي كه هنوز به #مقام «إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون» نرسيدهاند و «إِنَّا إِلى رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ» براي آنان #فعليت نيافتهاست، به چنين فضائي راه ندارند؛ بلكه آنها يا در جهنماند يا در بهشت ابرار؛ زيرا موجود اعتباري را به حريم موجود حقيقي راهي نيست.
#يادداشتهاي_قرآني_و_روايي
#انسان_كامل
#جنة_الذات
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🟢 یادداشتهای قرآنی و روایی
موضوع: اثبات #مقام شهادت برای کشتهشدگان در راه خدا
🖌مقام معظم رهبری در مراسم سالروز ارتحال امام خمینی در سال 1403 نکتهای را در مورد آیه 154 بقره و در مقایسه با آیه 169 آل عمران ارائه فرمودند؛ که بلحاظ تفسیری، جالب و شایسته تدبر و اذعان است؛ زیرا در باب #شهادت و #شهید این پرسش مطرح است که آیا به لحاظ قرآنی مقامات شهید و شهادت که در آیات قرآنی به آن تذکر داده شده، فقط مربوط به کسانی است که توسط اقدامات دشمنان دین کشته میشوند؟ یا این مقامات شامل حال همه کسانی است که در راه خدا کشته گردند گرچه قتل آنان مستند به اقدامات دشمنان دین نباشد؟
🔷 پاسخ بدوی به این پرسش این است که بر اساس مفاد آیه «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون » (169 آل عمران) این مقامات مربوط به کسانی است که در راه خدا و توسط اقدامات دشمنان دین کشته شوند نه کسانی که قتل آنها مستند به اقدامات دشمنان دین نباشد (گرچه در راه خدا کشته شده باشند)؛
🔸 زیرا این آیه یعنی (169 آل عمران) در ضمن آیات جهاد با کفار است که به قرینه فضای جهادی این آیات، نکات مطرح شده در آیه، مربوط به جهاد با دشمن میشوند؛ پس مراد از «الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ» در این آیه کشتهشدگانی هستند که در راه خدا و با اقدامات دشمنان دین کشته شوند؛ و لذا نمیتوان سایر افراد را تحت شمول این عنوان قرار داد و بالتبع نمیتوان #مقامات_معنوی ذکر شده در این آیه را برای دیگر #کشتهشدگان راه خدا که قتل آنان مستند به اقدمات دشمنان دین نیست قائل بود.
🔶 این، مقتضای اولیه مفاد آیه (169 آل عمران) است؛ اما در آیه (154 بقره) تقریبا همین مقامات و با همین تعبیرات چنین آمده «وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُون» با این تفاوت که این آیه در ضمن آیات جهاد نیست و قبل و بعد آن از مسئله جهاد با دشمنان دین سخنی به میان نیامده است بلکه یک دستور کلی است مربوط به کسانی که در راه خدا کشته میشوند «مَنْ يُقْتَلُ في سَبيلِ اللَّهِ»، بدون این که این تعبیر، قید مقالی یا مقامی خاصی داشته باشد، که بالتبع مفاد آیه این میشود که مقامات مذکور در این آیه مربوط به کسانی است که در راه خدا کشته شوند (خواه قتل آنان مستند به اقدامات کفار باشد یا نباشد).
🔷 در اینجا این #پرسش شکل میگیرد که بالأخره این مقامات معنوی، موضوعش چه کسانی هستند؟
🔻«کشتهشدگان در راه خدا» که مقتضای 154 بقره است
🔻یا «کشتهگان در راه خدا که قتلشان توسط دشمنان خدا باشد» که مقتضای 169 آل عمران است؟
🔶 پاسخ این است که جمع بین دو آیه اقتضا میکند که افرادی که #یقینی_الخروج از مفاد دو آیه هستند را استثناء کنیم و بقیه افراد را (چه یقینی الدخول باشند چه مشکوک الدخول) تحت شمول نهی باقی گذاریم
🔹زیرا در شک در تعداد افراد خارج شده از حکم نهی بین اقل و اکثر باید به مقدار اقل اکتفاء کرد و چون عنوان «کشتهشدگان در راه خدا» از عنوان «کشتهشدگان در راه خدا که قتلشان توسط دشمنان خدا باشد» اعم است، پس افراد خارج شده از عنوان اول (که اعم است) کمتر از افراد خارج شده از عنوان دوم هستند؛
🔸و بنابراین طبق مفاد این قانون اصولی، بکارگیری عنوان #مرده برای همه افرادی که در راه خدا کشته شوند (خواه قتل آنان مستند به اقدامات کفار باشد یا نباشد) ممنوع و منهی است و نباید آنان را مرده پنداشت بلکه باید به #شهادت و زنده بودن آنان اعتقاد داشت.
🔷 این نتیجه در صورتی است که حکم مطرح شده در هر دو آیه را یکسان بدانیم ولی دقت در آیه نشان میدهد که گرچه هر دو آیه با توجه به ثبوت عنوان «کشتهشدگان در راه خدا» در موضوع، حکم مشترکی دارند و آن این است که چنین افرادی را نباید مرده پنداشت بلکه آنان شهید و زنده هستند؛ اما در عین حال آیه (169 آل عمران) بلحاظ این که قتل، در شرایط جنگ با دشمنان خدا رخ داده، کشتهشدگان در این آیه، یک حکم اختصاصی هم دارند، و آن این که این گروه از «کشتهشدگان در راه خدا» بخاطر حضور در میدان جهاد، به مقام #ارتزاق_عندالله نیز واصل میشوند؛
▪️ و در این صورت دو آیه دو موضوع متفاوت داشته و لذا دو حکم متفاوت هم دارند گرچه بخاطر ثبوت قدر مشترک در موضوع، در حکم هم، قدر مشترک حکمی نیز دارند.
🔶 به هر جهت هر دو آیه دلالت بر ثبوت #مقام_شهادت برای #کشتهشدگان در راه خدا» دارند چه در جنگ با کفار کشته شوند چه در سایر حوادثی که برای خدا صورت میگیرند.
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram