🔵یادداشتهای قرآنی و روايائي (27)
🖌 موضوع: تفسیر « فَادْخُلي في عِبادي، وَادْخُلي جَنَّتي»
📣 تذكر: مطالب پيش رو در ادامه بحث #قسيم_الجنة_والنار بودن اميرالمؤمنين علي عليه السلام و تثبيت اين مدعاست كه همنشيني با حضرت، قسمي در كنار #بهشت و #دوزخ است و ميتوان از آن به #جنت_الذات تعبير كرد.
♥️ لينك مطالب پيشين
https://eitaa.com/oshaghierfan/355
https://eitaa.com/oshaghierfan/405
🌸در روايات، آيات «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة فَادْخُلي في عِبادي، وَ ادْخُلي جَنَّتي» در شأن امام حسين ع و شيعيان ايشان و در شأن پيامبر اكرم ص و خاندان و شيعيان ايشان آمده است و از باب تطبيق معنا بر مصداق همگي درست هستند. 🌺
🔴 اما نكات در آيه شريفه
🔶 #نفس_مطمئنه
نفسي است كه نسبت به خداوند و شؤون خدائي خداوند به يقين رسيده و از شك و تزلزل بيرون رفته است؛ و به همين دليل در ادامه از آن با عنوان #راضِيَةً توصيف شده است يعني او به مقام رضايت از خداوند نائل شده است؛ و نسبت به خداوند و اموري كه به خداوند ارتباط دارد هيچ اعتراضي ندارد، بلكه آنها را كاملا بجا و درست مييابد؛
🔸كسي كه نسبت به خداوند و شؤون خدائي خداوند راضي باشد خدا هم از او راضي خواهد بود و لذا چنين نفسي در ادامه، با عنوان #مَرْضِيَّة ستوده شده است؛ البته در برخي روايات، متعلَق اطمينان ولايت اميرالمؤمنين معرفي شده كه اين نيز در همان راستا است؛ زيرا از طريق ولايت اميرالمؤمنين و اهلبيت است كه انسان ميتواند هدايتهاي ارشادي و تكويني را دريافته و نسبت به امور الهي به يقين برسد و مقام رضايت از خدا را حقيقتا كسب كند.
🔷 #نفس_مطمئنه با اطمينان به خدا يك امتياز بزرگ نصيبش ميشود و آن اين است كه مخاطَب «ارْجِعي إِلى رَبِّكِ» قرار گرفته و مأمور به «رجوع الی الله» ميشود، و بسوي خدا برميگردد.
🔹«رجوع الی الله» به دليل مفاد «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون» سرنوشت همه انسانها است؛ ولي نفس مطمئنه زودتر از ديگران به اين امتياز نائل ميشود.
⬛️ معناي «رجوع الى الله»
رجوع الي الله به چه معناست و ما چگونه به الله رجوع ميكنيم؟
◾️پاسخ اين است كه طبق جمله «إِنَّالِلَّهِ»؛ ما، مال خدائيم نه مال خودمان؛ يعني شيئيتي كه ما به خود نسبت ميدهيم و ميگوييم «وجود من»، حقيقتاً مال ما نيست؛ چون مالكيت، حق اختصاصي خدا است «لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ إِلَيْهِ الْمَصير»؛ ولي ما از آن مالك حقيقي #غفلت داريم و خيال ميكنيم ما موجويتي داريم كه مال خودمان و مباين با وجود خدا است؛ ولي هر انساني دير يا زود، اختيارا يا جبرا اين نكته را شهود ميكند كه موجوديتش و شيئيتش، مِلك او نيست؛ و خودش مالك موجوديتي نيست تا بگويد «وجود من»، بلكه او مالكيت خدا را مالكيت خود ميپنداشته است؛
◾️با تحقق چنين شهودي #فناي_في_الله رخ ميدهد يعني شيئيت من، از آن جهت كه به من انتساب داشت، زائل و فاني ميشود؛ و پندار شيئيت من و موجوديت من، زائل ميگردد؛ و موجوديت من، به مالك اصلياش باز ميگردد؛ عينا مثل لباس عاريهاي كه انسان از ديگري گرفته و عاريه بودنش را فراموش كرده است و بعد متوجه شده است كه اين لباس مال ديگري است؛ اينجا است كه توهم «لباس من» معدوم شده و بجايش تعبير «لباس او» مينشيند؛ پس وقتي انسان به شهود #لاشيئيت خود رسيد «رجوع الى الله» شكل گرفته؛ و جمله «وَ إِلَيْهِ تُقْلَبُون» (21عنكبوت) فعليت يافته است و ماسواي او، همه او ميشوند، و جمله «إِلَى اللَّهِ الْمَصير» تحقق يافته است؛
✔️ اين امتياز زودتر نصيب #نفوس_مطمئنه ميشود؛ زيرا نفوس مطمئنه در رهائي از پندار غيريت، و در رسيدن به شهود او بودن، از ساير افراد گوي سبقت ميبرند؛ لذا اين گروه را در يوم الحشر، نه به #جهنم ميبرند و نه به #بهشت_ابرار»؛ بلكه خداوند به آنها خطاب ميكند كه محشر و جايگاهي كه به شما اختصاص دارد، حريم عباد من است؛ پس در بين عباد من داخل شويد «فَادْخُلي في عِبادي»؛ همان عبادي كه قبلا از پندار غيريت، خارج و نفي ماسوا كردهاند؛ و چيزي جز من نميبينند و لذا بهشتي جز ذات من ندارند؛ پس شما نيز مثل عباد من، به #جنت_الذات من داخل شويد «وَ ادْخُلي جَنَّتي»؛ زيرا جنتِ كسي كه جز خدا را نميبينيد جز خدا نيست.
✳️ و نكته پاياني اين كه: انسانهائي كه هنوز به #مقام «إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون» نرسيدهاند و «إِنَّا إِلى رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ» براي آنان #فعليت نيافتهاست، به چنين فضائي راه ندارند؛ بلكه آنها يا در جهنماند يا در بهشت ابرار؛ زيرا موجود اعتباري را به حريم موجود حقيقي راهي نيست.
#يادداشتهاي_قرآني_و_روايي
#انسان_كامل
#جنة_الذات
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🔻 و ثانیا در ادامه آیات مورد بحث، خداوند گفتگوئی را از این «عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصینَ» نقل میکند، بدین صورت که یکی از آنها به دیگران میگوید که من در دنیا قرینی و همنشینی داشتم که او نسبت به آخرت در من القای کفر میکرد «قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّی کانَ لی قَرین، یَقُولُ أَ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُصَدِّقینَ، أَ إِذا مِتْنا وَ کُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدینُون»،
معلوم است «قَرین» در اینجا یا اشاره به شیطان است چنانکه در آیه (۳۶ زخرف) آمده است که «وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرین» یا همنشین انسانی کافر است؛
🔻 ولی در هر صورت مُخْلَصینَی که در آیه (۸۲ ص) مطرح هستند چنین نیستند که در دنیا با شیطان و یا انسان ملحد همنشینی داشته باشند؛ بله مُخْلَصینَ با ملحدان ارتباط دارند، ولی این ارتباط از قبیل همنشینی نیست؛ زیرا در همنشینی یک نوع #هماهنگی فکری و تناسب شخصیتی لازم است؛ و معلوم است مُخْلَصینَی مثل انبیاء و اولیاء با ملحدان چنین هماهنگی فکری و تناسب شخصیتی ندارند.
بنابراین (طبق بیان فوق و ادله دیگری که در این آیات هست) روشن میشود که مُخْلَصین در آیات مورد بحث، همان مشرکانی هستند که با توبهای که در جهنم میکنند از #ناپاکی گناه خالص شده و از آسیبهای #گناه خلاصی داده میشوند؛ و طبق مفاد آیات بعد، وارد بهشت خواهند شد و از نعم الهی در بهشت متناسب با مقام خود بهرهمند میگردند.
✳️ پس روشن گردید، حتی مشرکانی که اگر در دنیا به آنها گفته میشد که معبودی جز الله نیست چنین سخن حقی را متکبرانه برنمیتابیدند «إِنَّهُمْ کانُوا إِذا قیلَ لَهُمْ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ یَسْتَکْبِرُون»🌸 (۳۵ صافات)، در قیامت پس از ورود به جهنم، دیر یا زود #آگاهانه و #مختارانه توبه میکنند، و از عفونت و چرکی گناه خلاصی داده میشوند و به بهشت وارد خواهند شد؛
پس طبق این آیات «مشرک خلاص شده از گناه، عذابش قطع میگردد»؛ گرچه «مشرک با حفظ و بقای شرک، گرفتار عذاب ابدی است، و منقطع العذاب نیست» و این دو گزاره هر دو درستند، و بینشان تعارضی نیست.
و از اینجا روشن شد سایر کافران که کفرشان در حد و پایه شرک نیست، نیز به طریق اولی با #توبه در #جهنم، از #عذاب رهائی یافته و بهشتی میشوند؛ و بنابراین همه انسانها بلا استثناء دیر یا زود بهشتی خواهند شد؛ گرچه ممکن است به مقتضای «لابِثینَ فیها أَحْقابا» قرنها طول بکشد تا شرایط توبه حقیقی برای آنها فراهم گردد.
پس #جاودانگی_عذاب و #انقطاع_عذاب هر دو درستند اما با دو موضوع متفاوت؛ ولی عملا معذّبان جهنم با توبه رهائی مییابند و عذابشان #جاودانه نیست.
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
متن كامل👇👇
🌐 iict.ac.ir/1399/11/oshsor
🔵 يادداشتها
🖌 موضوع: ممنوع بودن یأس از رحمت خدا حتی در جهنم در فرازی از #دعای_ابوحمزه_ثمالی از امام سجاد علیه السلام
🌸 إلَهِي لَوْ قَرَنْتَنِي بِالْأَصْفَادِ وَ مَنَعْتَنِي سَيْبَكَ مِنْ بَيْنِ الْأَشْهَادِ وَ دَلَلْتَ عَلَى فَضَائِحِي عُيُونَ الْعِبَادِ وَ أَمَرْتَ بِي إِلَى النَّارِ وَ حُلْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَ الْأَبْرَارِ مَا قَطَعْتُ رَجَائِي مِنْكَ وَ لَا صَرَفْتُ تَأْمِيلِي لِلْعَفْوِ عَنْكَ وَ لَا خَرَجَ حُبُّكَ مِنْ قَلْبِي أَنَا لَا أَنْسَى أَيَادِيَكَ عِنْدِي وَ سَتْرَكَ عَلَيَّ فِي دَارِ الدُّنْيَا .🌸
🌺 خدایا اگر مرا به غل و زنجیرها ببندی؛ و در حضور حاضران عطایت را از من دریغ داری؛ و عیوب من را به چشم مردم نشان دهی؛ و به بردن من به #آتش دستور دهی؛ و بین من و نیکان جدائی بیاندازی؛ با این حال من (در این وضعیت) قطع امید از تو نمی کنم (مَا قَطَعْتُ رَجَائِي مِنْكَ) و از آرزوی #عفو و بخششم منصرف نمی شوم (لَا صَرَفْتُ تَأْمِيلِي لِلْعَفْوِ عَنْكَ) و محبتت از قلبم بیرون نمی رود؛ زیرا من، دستگیری و خطاپوشیت را در دنیا فراموش نمی کنم🌺.
🔶 از این فراز دعای ابوحمزه مطالب زیر را می توان استنباط کرد:
1️⃣: امام با این جملات به #جهنمیان تعلیم می دهد که در جهنم هم نباید انسان از #رحمت و مغفرت خدا مأیوس باشد؛ بلکه باید به مغفرت و رحمت او #امیدوار باشد (لو… أَمَرْتَ بِي إِلَى النَّارِ …. مَا قَطَعْتُ رَجَائِي مِنْكَ وَ لَا صَرَفْتُ تَأْمِيلِي لِلْعَفْوِ عَنْكَ).
2️⃣ : این امیدواری به رحمت و مغفرت خدا در قیامت، خود یک کار عبادی و #عمل_دینی است؛ زیرا یأس از رحمت خود نوعی #گمراهی و گونه ای از کفر است چنانکه در قرآن آمده است «وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّالُّون»؛ و نیز آمده «لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ».
3️⃣ : با توجه به بند (۲) روشن می شود که باب #عمل_عبادی و ایمان آوری در قیامت به کلی مسدود نیست؛ چون امام در این فراز از دعا، به دوزخیان تعلیم می دهد که در آنجا به امیداوری به رحمت و مغفرت خدا روآورند؛ اما اگر باب عمل عبادی و ایمان آوری در قیامت به کلی #مسدود باشد چنین تعلیمی #لغو و بیهوده؛ بلکه تشویق به ناممکن خواهد بود؛ که از شأن امام دور است.
🔸 و از اینجا روشن می شود که روایت «الیوم عمل و لا حساب و غدا حساب و لا عمل» که دلالت بر منتفی بودن عمل عبادی در قیامت دارد، مربوط به همه مقاطع و مراحل #قیامت نیست بلکه مربوط به مقطع خاصی مثل مقطع #حساب_رسی است.
4️⃣ : راه #توبه و بازگشت به سوی خدا حتی در #جهنم باز است؛ زیرا امیدوارشدن به مغفرت خداوند در جهنم، خود نوعی توبه است چون توبه این است که انسان کفر و عصیان را رها کرده و رو به ایمان و عبادت آورد؛ و این همان کاری است که در این دعا به جهنمی تعلیم داده شده یعنی به او تعلیم داده شده که #گناه_یأس را رها و به عبادت «امیدواری به رحمت و مغفرت خدا» رو آورد.
5️⃣ : و چون راه توبه در جهنم باز است پس راه نجات از #عذاب_الهی نیز باز است؛ بنابراین دوزخیان با #توبه_واقعی (نه صرفا زبانی) در جهنم می توانند از عذاب دوزخ رهایی یابند.
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🔵 يادداشتها
🖌 موضوع: حسین (ع)، ساحت سوم در قیامت:
🔶از آیات و روایات فراوانی، این گونه استنباط میشود که در قیامت، غیر از ساحت #جهنم و #بهشت معروف، ساحت سومی نیز در کار است که حتی ساکنان بهشت معروف را به آن راهی نیست؛
🔸در مورد این سه ساحت، روشن است که:
🔹جهنم محل کیفر کفار و منافقان است؛
🔹بهشت برای لذت و شادی مؤمنان، آماده گشته است؛
🔹اما ساحت سوم باید روشن شود که چگونه است و مربوط به چه کسانی است؟
🔶از جمله آیاتی که به وجود ساحت سوم و منتسبان به آن اشاره میکند آیات سوره واقعه است. در این سوره بعد از اشاره به اصل وقوع قیامت، (إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ لَيْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَة)؛ خداوند مردم را به سه دسته تقسیم کرده است: «وَ كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً» که عبارتند از:
🔹اصحب المشئمه
🔹اصحاب المیمنه
🔹و «مقربان».
🔸در مورد جایگاه دسته اول میگوید: «في سَمُومٍ وَ حَميمٍ؛ وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ؛ لا بارِدٍ وَ لا كَريمٍ» آنان در باد و آبی سوزان، و در سايهاى از دود گرم و سياهاند، كه نه خنک است و نه ارجمند؛
🔸در مورد جایگاه دسته دوم میگوید: «في سِدْرٍ مَخْضُودٍ؛ وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ؛ وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ؛ وَ ماءٍ مَسْكُوبٍ؛ وَ فاكِهَةٍ كَثيرَةٍ» آنان در فضای درخت سِدْر بىخار، و موز لايه لايه، و سايه گسترده، و آبشار، و میوه فراوان بسر میبرند؛
🔸اما در مورد جایگاه دسته سوم میگوید: «فَأَمَّا إِنْ كانَ مِنَ الْمُقَرَّبينَ، فَرَوْحٌ وَ رَيْحانٌ وَ جَنَّةُ نَعيم» اگر کسی از مقربان باشد خود لذت و خوشبویی و بهشت نعیم است؛ نه این که ساکن ساحت بهشت باشد؛ و چقدر فرق است بین این که ساکن بهشت باشی یا خود، #عین_جنت_نعیم باشی!؟
✳️ ساحت سوم در روایات
از جمله روایاتی که به وجود ساحت سوم و منتسبان به آن اشاره میکند روایت معروف 🌺«یا علیّ أنت #قسیم الجنة و النار» است؛
کلمه «قسیم» دو معنی متفاوت دارد،
🔹قسیم اسم فاعلی
🔹قسیم اسم مفعولی؛
🔸«قسیم» اسم فاعلی یعنی قسمتکننده یک شیء، به اجزائی؛ مثلا «طلوع فجر» از یک نظر، قسیم فاعلی است؛ یعنی 24ساعت شبانهروز را به دو بخش، یکی بخش شبانه و یکی بخش روزانه تقسیم میکند؛
🔸اما «قسیم» مفعولی هر یک از بخشهای شیء تقسیم شده در مقایسه با سایر بخشها است؛ مثلا «طلوع فجر» از یک نظر، قسیم مفعولی است یعنی «طلوع فجر» خود بخش سومی از زمان 24ساعت شبانهروز است در کنار و مقابل بخش شب و بخش روز، که خود نه شب است و نه روز؛ و مجموعا سه بخش شب و روز و «طلوع فجر» شکل میگیرند و هر یک، در قیاس با دو بخش دیگر، قسیم مفعولی است.
❓سوال:
حال آیا در این حدیث «یا علیّ أنت قسیم الجنة و النار»، علی (ع) قسیم فاعلی است که ساحت قیامت را به دو بخش بهشت و جهنم تقسیم میکند؛ یا قسیم مفعولی است که بر اساس آن، علی (ع) خود یک بخش سومی از ساحت #قیامت است، مقابل دو بحش جهنم و بهشت معروف که نه جهنم است و نه بهشت معروف؟
پاسخ:
❇️ در پاسخ به این پرسش میتوان از بیانات امام رضا (ع) استفاده کرده و احتمال قسیم مفعولی را در این حدیث، ترجیح داد؛
🔶 قضیه ازین قرار است که مأمون در جلسهای از امام رضا (ع) معنی حدیث «یا علیّ أنت قسیم الجنة و النار» را میپرسد و امام با بیاناتی ابتدا «قسیم» را به معنی قسیم فاعلی معنی میکنند؛ امام رضا (ع) با تکیه بر کلام پیامبر که فرمود 🌺«حُبُّ عَلِیٍّ إِیمَانٌ وَ بُغْضُهُ کُفْرٌ»🌺 برای مأمون توضیح میدهند که چون حب علی، ایمانی است که به بهشت منجر میشود و دشمنی با علی کفری است که به جهنم خاتمه مییابد؛ پس علی (ع)، #قاسم و تقسیم کننده ساحت قیامت به دو بخش «بهشت» و «جهنم» است و بهشت را به بهشتیان و جهنم را به جهنمیان میدهد.
تا اینجا امام قسیم را به همان معنای قسیم فاعلی گرفتند؛ اما بعد از رجوع امام به خانه خودشان، اباصلت هروی از تفسیری که امام برای مأمون کرده بود ابراز شگفتی میکند؛ ولی امام شگفتی او را نمیپسندد و میفرماید ای اباصلت من در این تفسیر با توجه به جایگاه فکری مأمون سخن گفتم «یَا أَبَا الصَّلْتِ إِنَّمَا کَلَّمْتُهُ مِنْ حَیْثُ هُوَ»؛ از این جمله امام فهمیده میشود که قسیم به معنای قاسم گرچه فی حد نفسه درست است؛ ولی این که این تفسیر، مراد پیامبر در آن حدیث باشد چندان درست نیست؛ و نمیتوان مراد پیامبر را از این حدیث این معنی دانست؛
در ادامه حدیث، امام این حدیث را از طریق اجدادشان به گونهای روایت میکند که بر اساس آن، امیرالمؤمنین قسیم مفعولی است یعنی آن حضرت خود بهعنوان ساحت سومی مقابل بهشت و جهنم، قرار میگیرد (عیون أخبار الرضا، ج ۲، ص ۸۶).
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
ادامه در پایین 👇👇👇
ادامه از بالا 👆👆
🔶پس از آیات و روایات گذشته روشن شد ساحت قیامت شامل سه بخش متفاوت است؛
🔹یک بخش #جهنم است که جایگاه اهل کفر و نقاق است؛ آنان به دو بخش دیگر دسترسی ندارند؛
🔹بخش دوم، #بهشت معروف است که مؤمنان معمولی در آن مستقرند و البته به ساحت سوم که حریم اولیاء الهی است راهی ندارند؛ گرچه مشرف به دوزخیاناند و میتوانند بدون این که آسیبی ببینند از آنجا و دوزخیان ساکن آنجا اطلاعاتی داشته باشند؛
🔹بخش سوم همان ساحت #وجود_امیرالمؤمنین و #سیدالشهداء و سایر اولیاء و انبیاء عظام است که به مقام فناء فی الله رسیده و در جنت «ذات حق» داخل شده، و باقی به بقاء وجود حضرت حق گشتهاند؛
🔸ساکنان این بخش در همه ساحات #ظهور_حق میتوانند حضور داشته و نیز میتوانند از لذات بهشت در ساحت دوم، هم بهرهمند گردند؛ گرچه به چنین لذاتی بیاعتنا هستند؛ زیرا لذات ساحت دوم، در قبال لذاتی که از وجود حضرت حق دارند؛ ناچیز است؛
🔸و نیز میتوانند در ساحت #دوزخیان حضور داشته باشند بدون این که از عذاب دوزخیان ساکن آسیبی ببینند.
🔷ابن قولویه در کامل الزیارات از امام صادق حدیثی را نقل کرده است که نشان میدهد حسین (ع) و گریه کنندگان بر او، در #ساحت_سوم هستند؛ در بخشی از این حدیث چنین آمده است:
🌸«هر بندهاى در روز قيامت چشمانش گريان است جز #گريه_كنندگان بر جدّم حسين (ع)؛ که
🔸[1] آثار سرور و شادى در صورتشان نمايان است؛
🔹[2] مردم در نگرانی و ناراحتىاند ولى آنان از هر غم و محنتى در اماناند؛
🔸[3] مردم در معرض #حساب و #محاکمهاند ولى آنان در زير عرش و سايه آن با حسین (ع) به گفتگو مشغولند؛ و از ناملايمات و ناراحتيهاى روز حساب هيچ خوف و هراسى ندارند.
🔹[4] به آنان گفته مىشود داخل بهشت (معروف) شويد ولى آنها از ورود به آن بهشت #امتناع نموده و محضر حسين و گفتگوی با او را ترجیح میدهند؛
🔸[5] حور العين به آنها پيغام مىدهند كه ما با ولدان مخلّد مشتاق شما هستيم؛ ولى آنان از فرط سرور و نشاطى كه در مجلس و محضر حسین (ع) دارند سرشان را بالا نكرده و به آنها توجهی نمیکنند🌸
«إنَّ الْحُورَ لَتُرْسِلُ إِلَيْهِمْ أَنَّا قَدِ اشْتَقْنَاكُمْ مَعَ الْوِلْدَانِ الْمُخَلَّدِينَ فَمَا يَرْفَعُونَ رُءُوسَهُمْ إِلَيْهِمْ لِمَا يَرَوْنَ فِي مَجْلِسِهِمْ مِنَ السُّرُورِ وَ الْكَرَامَة»؛
🟢 از بیاعتنایی همنشینان حسین (ع) به حور و قصور بهشت روشن میشود که حسین خود در کنار جهنم و بهشت، #ساحت_سومی از قیامت است که همنشینان با او چنان غرق لذتاند که اعتنائی به #حور و #قصور و #ولدان_مخلدین ندارند؛
رزقنا الله و ایاکم🥀💐.
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🔸 5: از مسئله فناء روشن میشود که مسئله #خلود در بهشت و جهنم که در آیات فراوانی به آن اشاره شده است به معنای #بیپایانی زمان بهشت و جهنم نیست؛
🔹زیرا با درستی این جمله که هر چیز به فناء خواهد رسید باید پذیرفت انسانها نیز چه بهشتی و چه جهنمی نیز #فانی خواهند شد و بیپایانی زمانی، نه برای انسانها خواهد بود و نه برای خود بهشت و جهنم؛ مخصوصا که آن حضرت نسبت به خصوص زمان و مکان تصریح به فناء میکند و میفرماید: «بِلَا وَقْتٍ وَ لَا مَكَانٍ وَ لَا حِينٍ وَ لَا زَمَانٍ، عُدِمَتْ عِنْدَ ذَلِكَ الْآجَالُ وَ الْأَوْقَاتُ وَ زَالَتِ السِّنُونَ وَ السَّاعَاتُ»
🔸 پس با فنای زمان و مکان، هیچ زمانی و هیچ مکانی نیست تا #خلود، به معنی بیپایانی زمانی، و در مکانی مثل بهشت یا جهنم، شکل گیرد، و انسانها در بهشت یا در جهنم جاودانگی زمانی داشته باشند؛ و ازینرو است که در قرآن به این #انقطاع و #پایانیابیِ بهشت و جهنم و اهل آنها توجه داده شده است آنجا میگوید: «فَأَمَّا الَّذينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فيها زَفيرٌ وَ شَهيقٌ - خالِدينَ فيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِما يُريدُ - وَ أَمَّا الَّذينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خالِدينَ فيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ» (106- 108 هود)؛
🔹در این آیات خلود #دوزخیان و خلود #بهشتیان مقید به قید «ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ» شده بنابراین استمرار بهشت و بهشتی بودن، و جهنم و جهنمی بودن تا جایی است که ما سوا به مرحله فناء نرسیده باشند؛ اما طبق آیه «يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعيدُهُ وَعْداً عَلَيْنا إِنَّا كُنَّا فاعِلينَ» (104 انبیاء) بساط زمین و آسمان مثل همه ما سوا برچیده میشود؛ و با فنای ما سوای ذات حق، همه چیز و از جمله #بهشت و بهشتیان و #جهنم و جهنمیان و نیز هر #زمان و #مکانی زوال خواهند پذیرفت؛ و لذا #خلود به معنای بیپایانی زمانی، باطل و منتفی است.
🔸 6: در ادامة خطبه فوق با فاصله چند سطر، آن حضرت به مسئله #بقاء_بعد_الفناء اشاره میکنند آنجا که میفرماید: «ثُمَّ يُعِيدُهَا بَعْدَ الْفَنَاءِ مِنْ غَيْرِ حَاجَةٍ مِنْهُ إِلَيْهَا وَ لَا اسْتِعَانَةٍ بِشَيْءٍ مِنْهَا عَلَيْهَا...» يعنی سپس خداوند موجودات فانی شده را دو باره باز میگرداند بدون این که خداوند به آنها نیازی داشته باشد و از آنها کمکی طلب کند؛
🔹این مرحله ظاهراً همان چیزی است که در لسان عرفا از آن، با عنوان #بقاء_بعد_الفناء یاد میشود که در سفر سوم، سالکین الی الله به آن نائل میگردند؛ در این مرحله، سالک باقی به بقاء الله است نه باقی به ابقاء الله؛ زیرا طبق فرمایش آن حضرت که در بالا توضیح داده شده با فناء فی الله همه ما سوا و از جمله انسانها رجوع الی الله میکنند و به او #انقلاب یافته و او میگردند «إِنَّا إِلى رَبِّنا لَمُنْقَلِبُون»
🔸بنابراین اگر چیزی باقی است شیء دومی نیست که به #ابقاء خدا نیاز داشته باشد بلکه هر چه هست به عین وجود حق، موجود است، و به عین بقاء او باقی است و هویت غیر اویی ندارد.
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram