eitaa logo
نشر آثار استاد حسین عشاقی
685 دنبال‌کننده
31 عکس
4 ویدیو
97 فایل
📚 پایگاه اطلاع رسانی آثار استاد حسین عشاقی ✅ ارائه کتاب ها، مقالات، دروس و يادداشت هاي جناب حجت الاسلام والمسلمين استاد حسين عشاقي زيد عزه 🔸 متخصص در فلسفه و عرفان اسلامي 🔸 مدرس اسفار و فصوص الحكم @oshaghierfan
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵یادداشت ها 🖌 موضوع: خروج از ولايت خداوند اخيرا آقاي با ادبياتي خارج از ادب و با كمال بي‌انصافي، بخاطر مجازات يك مجرم امنيتي وابسته به بيگانه، متعرض مقام ولايت و رهبر انقلاب شده است؛ در اين رابطه عرايضي را محضر خوانندگان محترم و نيز براي او و امثال او ارائه مي‌كنم. 1- خداوند در قرآن (120 بقره) تك تك مسلمانان را مخاطب قرار مي‌دهد و اين چنين به آنها هشدار مي‌دهد : 🔹«وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذي جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصيرٍ»🔹 يعني اي مسلمان اگر تو دانسته، از يهود و نصارى پيروي كني و تابع خواسته‌هاي ناحق آنها باشي در اين صورت تو از ولايت خداوند خارج شده‌اي و نه سرپرستي از ناحيه خداوند داري و نه ياوري از جانب او؛ 2- جمله «ما لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصيرٍ» واجد يك هشدار دردناك و جدي است؛ مي‌گويد آنهائي كه تابع خواسته‌هاي ناحق كفار باشند، تحت سرپرستي و ولايت حاكمان خدائي نيستند و از جانب خدا ياوري ندارند؛ 3- روشن است مخصوصا براي كسي كه ادعا سلوك عرفاني دارد بسيار فاجعه‌آميز و تحمل ناپذير است؛ زيرا بي‌اعتنائي خداوند به عبد و «بُعد عن الله»؛ براي عارف واقعي، از سقوط در عمق جهنم درد‌آوردتر و تحمل‌ناپذيرتر است چنانكه امير‌المؤمنين در دعاي كميل به آن اشاره مي‌كند آنجائي كه مي‌فرمايد: 🍀«فَهَبْنِي يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِك‏».🍀 4 - از طرفي روشن است كاري كه آقاي امجد كرده است به روشني مصداق جمله «اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ» است؛ زيرا بدون هيچ شك و شبهه‌اي، تضعيف @رهبر_انقلاب كه عمود خيمه انقلاب اسلامي است، از خواسته‌هاي ناحق حاكمان نظام كفر جهاني است؛ و بدون شك آقاي با چنين اظهارات كافرپسندي خود را در راستاي اين خواست‌ ناحق نظام كفر قرار داده است و تابع آنها شده است؛ بنابراين او به توبه‌اي كه به ديگران سفارش مي‌كند سزاورتر است و لذا اگر آقاي امجد واقعا در مسير بوده است و بهره‌‌اي از مقامات عرفاني داشته است بايد از و سقوط در مهلكه جداً بترسد و قبل از اين كه شيطان ملعون او را بيشتر از اين، گرفتار فراق عن الله كند، (كه دردناك‌تر از جهنم است)؛ بايد از گناه بزرگي كه به آن گرفتار شده است كند. @oshaghierfan &
🔺 ادامه از بالا نتايج برگرفته از ايه 1️⃣ چشاندن عذاب به جهنمیان برای رهائی از مسیر غلطی است که دوزخیان به خاطر آن گرفتار جهنم شده‌اند؛ لذا اعلان می‌کند ما عذاب می‌دهیم تا شاید از مسیر غلط خود برگردند «لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»؛ پس خود رنج دادن و هدف اصلی خداوند نیست؛ بلکه برای برگشتن جهنمیان از مسیر غلط است؛ 2️⃣ این تعبیر «لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ» نشان می‌دهد که باب در جهنم هم باز است و انسانها می‌توانند حتى در جهنم از راه غلط خود توبه کنندو نجات یابند؛ 3️⃣ خداوند برای تحقق هدف توبه جهنم‌یان، به حداقل عذاب اکتفا می‌کند و این باز نشان می‌دهد چشاندن عذاب خود مطلوب اصلی خداوند مهربان نیست؛ ✳️ اين سه دلالت دارند که چشاندن درد به جهنمیان، ناشی از اعمال خشونت نیست بلکه در راستای دوزخیان و برخاسته از مهر و محبت خدا است نه از سر عبوسی خدا؛ 🔸ازین‌رو است که خداوند خبر عذابش را برای کفار و منافقان بشارت می‌داند نه خبر بد و ناگوار می‌گوید : «بَشِّرِ الَّذینَ کَفَرُوا بِعَذابٍ أَلیم» 🌸(۳ توبه)؛ یا «بَشِّرِ الْمُنافِقینَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذاباً أَلیما » (۱۳۸ نساء)؛ یعنی ای پیامبر عذاب دردناک را به مثابه یک بشارت به کفار و منافقان برسان. اما متأسفانه و در عمق جان دوزخیان نهادینه شده ازین‌رو با فوریت حاضر نیستند دست از آن اعتقادات و رفتار باطل دنیائی‌شان بردارند و توبه حقیقی کنند؛ لذا تا توبه حقیقی از آن اعتقادات و رفتار باطل دنیائی‌شان تحقق نیابد و در جهنم به کفر و نفاق و عصیان خود ادامه می‌دهند، همواره درد هشداردهنده را احساس می‌کنند و محکوم به درد ابدی و رنج جاودانه‌اند؛ زیرا این معلول آن و آنها است؛ مثل این که درد کلیه ناشی از سنگ کلیه است؛ و زوال معلول به زوال علت آن است؛ و محال است با حفظ و بقای علت که همان کفر و عصیان است، معلول (احساس درد و ناراحتی‌) رفع شود و از بین برود؛ اینجا است که خداوند در قرآن به و عذاب گناهکاران حکم می‌کند و مثلا می‌گوید : «إِنَّ الْمُجْرِمینَ فی‏ عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ»🌸 (۷۴ زخرف) ؛ ولی ابدیت عذاب در فرض بقاء علت، معنی‌اش این نیست که عملا همواره و بی‌کران در عذاب می‌مانند بلکه معنی‌اش این است که عذاب لازمه ابدی و جدائی ناپذیر از گناه است که علت آن درد است؛ ولی در عین حال، انسان در جهنم، کفرش ادامه نمی‌یابد بلکه کم‌کم با تمهیداتی که خداوند مهربان فراهم می‌کند آگاهانه توبه کرده و بالتبع با توبه از گناه و دست برداشتن از اعتقادات باطل، از درد ناشی از گناه و اعتقادات باطل، رهائی می‌یابد؛ پس در فرض بقاء علت، با در فرض زوال علت منافات ندارد؛ به‌همین خاطر خداوند در عین این که در آیه (۸۸ آل عمران) حکم به خلود و جاودانگی عذاب برای کفار می‌کند و می‌گوید : «خالِدینَ فیها لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْظَرُون»🌸 بلا فاصله در آیه (۸۹) با آوردن «الّا …» به مفاد آیه (۸۸) تبصره می‌زند و می‌گوید مگر کسانی که بعد از گرفتاری در جهنم توبه کرده و خود را اصلاح کنند که در این صورت خداوند نسبت به آنها امر به زندگی کرده و آنها را مورد رحمت قرار می‌دهد «إِلاَّ الَّذینَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ»🌸. ادامه👇👇 @oshaghierfan &
🔺 ادامه از بالا 🔴 بنابراين ادعای دیگر آقای که در قرآن رهائی از خلود عذاب نیامده؛ و این بوده‌‌اند که رهائی از عذاب را مطرح کرده‌اند، ادعای باطلی است؛ و به عکس باید گفت رهائی از خلود عذاب جهنم در بسیاری از آیات قرآن مطرح است و اگر عرفا هم ادعای رهائی از جاودانگی عذاب را مطرح کرده‌اند با تکیه به آیات قرآنی بوده است نه این که عرفا یک سخن من‌درآوردی گفته باشند. 🔸نتايج يادداشت: 🔸 🔹 اولا عذاب خداوند به دوزخیان خود مصداقی از مهر و خداوند است به دوزخیان چون برای هشیارسازی آنها است نسبت به بیماری روحی آنها تا در جهنم توبه کنند و نجات یابند؛ نه اینکه از سر عبوسی و خشونت باشد؛ نظیر احساس دردی است که خداوند برای مبتلایان به سنگ کلیه قرار داده تا آنها را متوجه آسیب کلیه‌شان بکند و بدنبالش به درمان بپردازند؛ روشن است چنین رنج دادنی مهر است نه خشونت نامعقول. 🔹 ثانیا گرچه این گزاره درست است که «کافر با حفظ کفرش دارای عذاب ابدی است» ولی در عین حال کفار و مجرمان به کفرشان ادامه نمی‌دهند بلکه بالأخره پس مدتی کم یا زیاد، در جهنم با و ایمان آگاهانه مؤمن گشته و از عذاب رهائی یافته و مشمول خداوند قرار می‌گیرند. 🔹 ثالثا مسئله رهائی از عذاب در خود قرآن در آیات زیادی مطرح است و اگر عرفا هم به عدم جاودانگی عذاب قائلند از همین آیات قرآنی الهام گرفته‌اند؛ نه این که این ادعا را از خود آورده باشند. @oshaghierfan &
🔵یادداشت ها 🖌 نجات دوزخیان از عذاب با ایمان آوری در قیامت پاسخي ديگر به اظهارات دکتر سروش راجع به ✳️ چكيده پاسخ: «گرچه درست است که کافر با حفظ کفرش محکوم به عذاب ابدی است؛ اما همه‌ی کفار بعد از عذاب درخوری در قیامت، کرده، مؤمن می‌شود و خواهند یافت» توضیح 1️⃣ و نیز هر دو درست و حق‌اند؛ ولی موضوع این دو حکم، متفاوت است‌؛ لذا بین این دو حکم هیچ‌گونه تعارضی برقرار نیست. 🔶 ادله قرآنی که بر جاودانگی جهنم یا عذاب آن برای کافر دلالت دارند، به‌شکل گزاره حقیقیه این ادعا را بیان می‌کنند؛ و نتیجه آن ادله، این گزاره است که «کافر با حفظ کفرش در آخرت، معذب است ابدا»، و معنای این گزاره‌ی حقیقیه این است کفر کافر در آخرت، ملاک کامل و علت تام است برای معذب بودن ابدی کافر، 🔸 روشن است اگر چیزی ملاک کامل تحقق امری باشد، در فرض ثبوت آن چیز، آن امر، جدائی ناپذیر از آن ملاک است، و ممکن نیست با حفظ و بقای آن ملاک در موضوع، آن امر برای موضوعِ واجد ملاک، دائم الثبوت نباشد؛ زیرا تخلف معلول از علت تام، ناممکن است؛ 🔻مثلا حقیقت «مثلث» ملاک کامل و علت تام است برای سه زاویه داشتن و ممکن نیست چیزی مثلث باشد، و در عین حال، سه زاویه نداشته نباشد؛ بلکه سه زاویه داشتن برای مثلث، امر ابدی و جاودانه است؛ و در هیچ زمانی و در هیچ وضعی نیست که چیزی مثلث باشد، اما دارای سه زاویه نباشد؛ بلکه همواره و تا ابد مثلث، دارای سه زاویه است، 🔸 هم برای کافر همین گونه است؛ کفر کافر در آخرت ملاک تام برای عذاب ابدی کافر است؛ و با حفظ کفر، انقطاع عذاب و رفع آن، محال و ناممکن است؛ یعنی ممکن نیست کسی در قیامت کافر باشد و به کفرش ادامه دهد اما در عین حال عذاب را نداشته باشد؛ 🔷 اما درستی «کافر در آخرت، معذب است ابدا» به شکلی که گفته شد با درستی «کافر تائب در آخرت، معذب است به عذاب منقطع» منافات ندارد؛ زیرا موضوع این گزاره، عوض گردیده است؛ موضوع این گزاره‌ « کافر تائب» است، نه کافر با حفظ کفرش؛ روشن است وقتی موضوع دو گزاره متفاوت بود، دو حکم متقابل و ناسازگار، با دو موضوع متفاوت، با هم ناسازگار و متقابل نیستند؛ 🔹 چنانکه بین دو گزاره‌ی «مثلث، سه زاویه دارد» و «مثلثی که به چهار ضلعی تبدیل شده، سه زاویه ندارد» ناسازگاری نیست؛ بلکه هر دو گزاره درستند؛ زیرا حکم «سه زاویه داشتن» مربوط به مثلثی است که مثلث بودنش محفوظ است و حکم «سه زاویه نداشتن» مربوط به مثلثی است که مثلث بودنش زائل شده و اینک مثلا به چهار ضلعی تبدیل شده است. پس گرچه گزاره‌ی «کافر در آخرت، معذب است ابدا» که آیات قرآنی بر آن دلالت دارند، درست است؛ اما این گزاره مربوط به است با حفظ و بقاء کفر، نه کافری که با در آخرت از کفرش خارج بشود. ادامه👇 @oshaghierfan &
5️⃣ با تمهیداتی که خدا در قیامت فراهم می‌کند، عملا همه در آخرت پس از دوره‌ای از عذاب، دیر یا زود از کفرشان، کرده و آگانه از آن بیرون می‌روند؛ و بدین وسیله زمینه نجات خود را فراهم می‌کنند به گونه‌ای که در زمانی ، هیچ انسانی در عذاب باقی نخواهد ماند، و عملا هیچ انسانی به و جاودانه گرفتار نمی‌شود؛ چون همه از عنوان «کافر در آخرت» آگاهانه خارج می‌شوند و مؤمن می‌گردند؛ و بعد از دوره متناهی از عذاب، آمرزیده و سپس مشمول رحمت و فضل خدا قرار می‌گیرند؛ 🔶 به بیان دیگر، مطابق مفاد (۲۰ حدید) کفار عملا در عوالم بعد از مرگ، سه مرحله را طی می‌کنند الف - مرحله عذاب شدید، بـ مرحله آمرزش بوسیله توبه، ج - مرحله مرضی خدا واقع شدن و بهشتی شدن. «وَ فِی الْآخِرَهِ عَذابٌ شَدیدٌ وَ مَغْفِرَهٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ».🍀 ✳️ ادله قرآني در آیات (۳۸ تا ۴۹ صافات) چنین آمده : «إِنَّکُمْ لَذائِقُوا الْعَذابِ الْأَلیمِ، وَ ما تُجْزَوْنَ إِلاَّ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ، إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصینَ، أُولئِکَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ، فَواکِهُ وَ هُمْ مُکْرَمُونَ، فی‏ جَنَّاتِ النَّعیمِ، عَلى‏ سُرُرٍ مُتَقابِلینَ، یُطافُ عَلَیْهِمْ بِکَأْسٍ مِنْ مَعینٍ، بَیْضاءَ لَذَّهٍ لِلشَّارِبینَ، لا فیها غَوْلٌ وَ لا هُمْ عَنْها یُنْزَفُونَ، وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ عینٌ، کَأَنَّهُنَّ بَیْضٌ مَکْنُونٌ».🌸 🔸 خداوند در این آیات بعد از این که حوادثی که در قیامت در مورد بی‌ایمانان اتفاق می‌افتد را توضیح می‌دهد، خطاب به مشرکان چنین می‌گوید: شما مشرکان، عذاب دردناکی را می‌چشید؛ اما کیفری به شما داده نمی‌شود، مگر همان کاری که انجام می‌دادید؛ 🔸 سپس خداوند با عبارت «إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصینَ» از جمع چنین مشرکانی یک عده را استثناء می‌کند که طبق مفاد آیات بعد، آنها در قیامت مورد عنایت خداوند قرار گرفته و به نعم بهشتی متنعم خواهند شد «أُولئِکَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ، فَواکِهُ وَ هُمْ مُکْرَمُونَ فی‏ جَنَّاتِ النَّعیمِ…»🌸؛ 🔸در این که به‌لحاظ ادبی، استثناء «إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصینَ» منقطع است یا متصل، عموم مفسران آن را استثناء منقطع دانستنه‌اند؛ زیرا در مواضعی از قرآن و از جمله در (۸۲ ص) «فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ إِلَّا عِبادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِین» روشن می‌گردد که «عباد الله المخلصین» دارای مقامات والائی هستند به گونه‌ای که طبق آیه اخیر حتی گرفتار اغوای ابلیس هم نخواهند شد؛ بنابراین طبق نظران مفسران «عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصینَ» در آیه مورد بحث، قطعا گروهی از مشرکانی که گرفتار عذاب خواهند شد نیستند؛ و بالتبع این استثناء استثناء منقطع است؛ این نظر عموم مفسران است. 🔸 ولی به نظر نگارنده این استثناء، استثناء متصل است و باید گفت این «عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصینَ» گروهی از همان هستند که آیات قبل در مورد آنان سخن می‌گوید ولی اینها با توبه‌ای که در جهنم می‌کنند، از ناپاکی‌ گناه خالص می‌گردند و لذا از مجموع آن مشرکان استثناء و از جمع آنان خارج می‌شوند؛ 🔴 دلیل ادعای ما این است که نوع بهشت و نعمت‌هائی که خداوند برای آنان می‌شمارد مادون شأن مُخْلَصینَی است که در آیه (۸۲ ص) مطرح هستند؛ زیرا آن در سطح انبیاء و اولیاء هستند که از مقام عصمت برخوردارند بگونه‌ای که حتى اغوای شیطان در آنها راه ندارد، مثل حضرت یوسف که خداوند در مورد او می‌گوید «إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصین»🌸 (۲۴ یوسف)؛ روشن است مُخْلَصینَی مثل حضرت یوسف، بهشت‌شان به مقتضای «فَادْخُلِی فِی عِبادِی. وَ ادْخُلِی جَنَّتِی‏» (۳۰ فجر) جنت ذات است و نه بهشت خوراکی‌ها و شهوات حیوانی؛ لذا هیچ لذتی جز معاشقه با خود حضرت حق مناسب مقام آنها نیست؛ بلکه اشتغال به لذائد حیوانی موجب ناخرسندی آنها است و نوعی گناه برای آنها محسوب می‌شود؛ 🔻ازین‌رو است که آنها از هر گونه شادی و لذتی جز یاد خداوند و انس با خدا استغفار می‌کنند چنانکه در دعاهای خمسه عشر از امام سجاد (ع) روایت شده است: «أستغفرک من کلّ لذّه بغیر ذکرک، و من کلّ راحه بغیر انسک، و من کلّ سرور بغیر قربک»؛ پس بهشت حور و قصور در شأن و مقام مطرح در آیه (۸۲ ص) نیست؛ حال آن که در آیات مورد بحث، تعبیر «لَهُمْ» در جمله «أُولئِکَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ، فَواکِهُ وَ هُمْ مُکْرَمُونَ فی‏ جَنَّاتِ النَّعیمِ…»🌸 دلالت بر اختصاص دارد؛ و حاکی از آن است که مخلصین در آیات مورد بحث، شأن و مقامشان همین لذات حیوانی است؛ پس چنین مُخْلَصینَی نمی‌تواند همان مخلصینی باشد که در امثال آیه (۸۲ ص) مطرح هستند. ادامه👇 @oshaghierfan &
🔻 و ثانیا در ادامه آیات مورد بحث، خداوند گفتگوئی را از این «عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصینَ» نقل می‌کند، بدین صورت که یکی از آنها به دیگران می‌گوید که من در دنیا قرینی و هم‌نشینی داشتم که او نسبت به آخرت در من القای کفر می‌‌کرد «قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّی کانَ لی‏ قَرین، یَقُولُ أَ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُصَدِّقینَ، أَ إِذا مِتْنا وَ کُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَدینُون»، معلوم است «قَرین» در اینجا یا اشاره به شیطان است چنانکه در آیه (۳۶ زخرف) آمده است که «وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرین» یا هم‌نشین انسانی کافر است؛ 🔻 ولی در هر صورت مُخْلَصینَی که در آیه (۸۲ ص) مطرح هستند چنین نیستند که در دنیا با شیطان و یا انسان ملحد هم‌نشینی داشته باشند؛ بله مُخْلَصینَ با ملحدان ارتباط دارند، ولی این ارتباط از قبیل هم‌نشینی نیست؛ زیرا در هم‌نشینی یک نوع فکری و تناسب شخصیتی لازم است؛ و معلوم است مُخْلَصینَی مثل انبیاء و اولیاء با ملحدان چنین هماهنگی فکری و تناسب شخصیتی ندارند. بنابراین (طبق بیان فوق و ادله دیگری که در این‌ آیات هست) روشن می‌شود که مُخْلَصین در آیات مورد بحث، همان مشرکانی هستند که با توبه‌ای که در جهنم می‌کنند از گناه خالص شده و از آسیبهای خلاصی داده می‌شوند؛ و طبق مفاد آیات بعد، وارد بهشت خواهند شد و از نعم الهی در بهشت متناسب با مقام خود بهره‌مند می‌گردند. ✳️ پس روشن گردید، حتی مشرکانی که اگر در دنیا به آنها گفته می‌شد که معبودی جز الله نیست چنین سخن حقی را متکبرانه برنمی‌تابیدند «إِنَّهُمْ کانُوا إِذا قیلَ لَهُمْ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ یَسْتَکْبِرُون»🌸 (۳۵ صافات)، در قیامت پس از ورود به جهنم، دیر یا زود و توبه می‌کنند، و از عفونت و چرکی گناه خلاصی داده می‌شوند و به بهشت وارد خواهند شد؛ پس طبق این آیات «مشرک خلاص شده از گناه، عذابش قطع می‌گردد»؛ گرچه «مشرک با حفظ و بقای شرک، گرفتار عذاب ابدی است، و منقطع العذاب نیست» و این دو گزاره هر دو درستند، و بین‌شان تعارضی نیست. و از اینجا روشن شد سایر کافران که کفرشان در حد و پایه شرک نیست، نیز به طریق اولی با در ، از رهائی یافته و بهشتی می‌شوند؛ و بنابراین همه انسانها بلا استثناء دیر یا زود بهشتی خواهند شد؛ گرچه ممکن است به مقتضای «لابِثینَ فیها أَحْقابا» قرنها طول بکشد تا شرایط توبه حقیقی برای آنها فراهم گردد. پس و هر دو درستند اما با دو موضوع متفاوت؛ ولی عملا معذّبان جهنم با توبه رهائی می‌یابند و عذابشان نیست. @oshaghierfan & متن كامل👇👇 🌐 iict.ac.ir/1399/11/oshsor
🔵 يادداشت‌ها 🖌 موضوع: ممنوع بودن یأس از رحمت خدا حتی در جهنم در فرازی از از امام سجاد علیه السلام 🌸 إلَهِي لَوْ قَرَنْتَنِي بِالْأَصْفَادِ وَ مَنَعْتَنِي سَيْبَكَ مِنْ بَيْنِ الْأَشْهَادِ وَ دَلَلْتَ عَلَى فَضَائِحِي عُيُونَ‏ الْعِبَادِ وَ أَمَرْتَ بِي إِلَى النَّارِ وَ حُلْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَ الْأَبْرَارِ مَا قَطَعْتُ رَجَائِي مِنْكَ وَ لَا صَرَفْتُ تَأْمِيلِي لِلْعَفْوِ عَنْكَ وَ لَا خَرَجَ حُبُّكَ مِنْ قَلْبِي أَنَا لَا أَنْسَى أَيَادِيَكَ عِنْدِي وَ سَتْرَكَ عَلَيَّ فِي دَارِ الدُّنْيَا .🌸 🌺 خدایا اگر مرا به غل و زنجیرها ببندی؛ و در حضور حاضران عطایت را از من دریغ داری؛ و عیوب من را به چشم مردم نشان دهی؛ و به بردن من به دستور دهی؛ و بین من و نیکان جدائی بیاندازی؛ با این حال من (در این وضعیت) قطع امید از تو نمی کنم (مَا قَطَعْتُ رَجَائِي مِنْكَ) و از آرزوی و بخششم منصرف نمی شوم (لَا صَرَفْتُ تَأْمِيلِي لِلْعَفْوِ عَنْكَ) و محبتت از قلبم بیرون نمی رود؛ زیرا من، دستگیری و خطاپوشیت را در دنیا فراموش نمی کنم🌺. 🔶 از این فراز دعای ابوحمزه مطالب زیر را می توان استنباط کرد: 1️⃣: امام با این جملات به تعلیم می دهد که در جهنم هم نباید انسان از و مغفرت خدا مأیوس باشد؛ بلکه باید به مغفرت و رحمت او باشد (لو… أَمَرْتَ بِي إِلَى النَّارِ …. مَا قَطَعْتُ رَجَائِي مِنْكَ وَ لَا صَرَفْتُ تَأْمِيلِي لِلْعَفْوِ عَنْكَ). 2️⃣ : این امیدواری به رحمت و مغفرت خدا در قیامت، خود یک کار عبادی و است؛ زیرا یأس از رحمت خود نوعی و گونه ای از کفر است چنانکه در قرآن آمده است «وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّالُّون»؛ و نیز آمده «لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ». 3️⃣ : با توجه به بند (۲) روشن می شود که باب و ایمان آوری در قیامت به کلی مسدود نیست؛ چون امام در این فراز از دعا، به دوزخیان تعلیم می دهد که در آنجا به امیداوری به رحمت و مغفرت خدا روآورند؛ اما اگر باب عمل عبادی و ایمان آوری در قیامت به کلی باشد چنین تعلیمی و بیهوده؛ بلکه تشویق به ناممکن خواهد بود؛ که از شأن امام دور است. 🔸 و از اینجا روشن می شود که روایت «الیوم عمل و لا حساب و غدا حساب و لا عمل» که دلالت بر منتفی بودن عمل عبادی در قیامت دارد، مربوط به همه مقاطع و مراحل نیست بلکه مربوط به مقطع خاصی مثل مقطع است. 4️⃣ : راه و بازگشت به سوی خدا حتی در باز است؛ زیرا امیدوارشدن به مغفرت خداوند در جهنم، خود نوعی توبه است چون توبه این است که انسان کفر و عصیان را رها کرده و رو به ایمان و عبادت آورد؛ و این همان کاری است که در این دعا به جهنمی تعلیم داده شده یعنی به او تعلیم داده شده که را رها و به عبادت «امیدواری به رحمت و مغفرت خدا» رو آورد. 5️⃣ : و چون راه توبه در جهنم باز است پس راه نجات از نیز باز است؛ بنابراین دوزخیان با (نه صرفا زبانی) در جهنم می توانند از عذاب دوزخ رهایی یابند. @oshaghierfan &
🔵 يادداشت‌ها 🖌 موضوع: تمهیدات الهی برای نجات دوزخیان از عذاب 🔶 خداوند زمينه و ايمان‌آوري آگاهانه و مختارانه را در فراهم مي‌كند؛ 🔸زيرا خداوند اسماء لطفي فراواني دارد و از جمله اين اسماء لطفي، اسم است كه در فرازي از دعاي عهد به معني آن اشاره شده است آنجا كه مي‌گويد: 🌸«بِاسْمِكَ الَّذِي‏ يَصْلُحُ‏ بِهِ‏ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُون‏»🌸. 🔹خداوند بر اساس اقتضاي چنين اسمي و نيز بخاطر وعده‌ مغفرتي كه به گناه‌كاران داده و فرموده است 🌺«إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعا»🌺 با تمهيداتي كه در قيامت براي دوزخيان فراهم مي‌كند، همه انسانها، از اولين تا آخرين را تائب، مؤمن و صالح خواهد كرد. 🟣 از تمهيداتي كه خداوند براي ايمان‌آوري و توبه دوزخيان انجام می‌دهد، براي دوزخيان و كشف حقائق ايماني براي آنها است؛ اين نكته از آيه (75 قصص) قابل استنباط است ☘️«وَ نَزَعْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهيداً فَقُلْنا هاتُوا بُرْهانَكُمْ فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ»☘️. 🔸 طبق مفاد اين آيه، در آن روز خداوند از هر امتي و گروهي، فردي را بيرون كشيده و به صحنه بحث استدلالي و برهاني وارد مي‌سازد، و اين گفتگوي برهاني و استدلالي در حضور منجر مي‌شود به اين كه كافران و مشركان به حقانيت خداوند آگاه شوند «فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ»، و همه بافته‌هاي دروغين‌شان رنگ‌باخته و پوچي آنها آشكار شود و اعتقاد به آنها منحل گردد «وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ»؛ 🔹بنابراين برخاسته از عذاب آنان، كه ايماني ضعيف و غير مستقر بود، به ايماني قوي و راسخ تبديل خواهد شد. و لذا در مورد درك امور حقه تعبير «فَعَلِمُوا» براي آنها بكار مي‌برد و مي‌گويد «فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ» و در مورد بريده شدن از امور باطل و گناه تعبير از «ضلّ عنهم» براي آنها بكار مي‌برد و مي‌گويد «وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ». 🔷از سویی آيات متعددي در قرآن وارد شده است كه دلالت مي‌كنند عذاب قیامت عینا همان است یعنی نفس گناهان اعتقادي و رفتاري به شكل اشياء آزاردهنده براي مجرم، حاضر شده و موجب رنج انسان گناهكار مي‌شوند 🔹مثل (54-55 عنکبوت) «إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِين يَوْمَ يَغْشاهُمُ الْعَذابُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَ يَقُولُ ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ». 🔹و نیز مثل (84 قصص) «مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزَى الَّذينَ عَمِلُوا السَّيِّئاتِ إِلاَّ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»؛ ✅جمع این گونه آیات با جملاتی مثل «ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ» نتیجه‌اش این می‌شود که دوزخیان با تمهیدات مذکور، به اندازه‌ای که از گناهان اعتقادی و رفتاری بریده می‌شوند عذاب برایشان شکل بگیرد؛ زیرا طبق فرض، این گناه است که به شکل موجودات موذی به دوزخیان آزار می‌رسانند بنابراین زوال و بریده شدن از گناه عینا به معنای زوال و بریده شده از است. @oshaghierfan &
توبه هنگام مرگ و بعد از آن.pdf
حجم: 91.7K
بسیاری از صاحب نظران با استناد به آیات (17 و 18 نساء) معتقدند که ، در لحظه و بعد از مرگ به کلی منتفی است؛ ما در این یادداشت به بررسی درستی یا نادرستی این ادعا می‌پردازیم و روشن خواهیم کرد که این آیات چنین دلالتی ندارند بلکه اصل در ممکن الوقوع و مطلوب خداوند است؛ گرچه نوع خاصی از توبه از و بعد از آن، منتفی است. . @oshaghierfan .