🔵 يادداشتهاي قرآني و روايي
🖌 موضوع: زیارت امام حسین ع ، حقیقتاً زیارت خدا است
🔵 در احادیث زیادی، به این نکته توجه داشته شده است که زیارت پیامبر اکرم و أئمه معصومین علیهم السلام، همان #زیارت_خدا است.
🔶 این ادعا مخصوصا در مورد حضرت سید الشهداء بیشتر مطرح گشته است به گونهای که در کتاب کامل الزیارات (ص 147) که از معتبرترین کتب روایی شیعه است یک باب از این کتاب با عنوان 🌸باب من زار الحسين كان كمن زار الله في عرشه🌸 به همین موضوع اختصاص داده شده و احادیث متعددی و با مضامین مختلفی در این باره روایت شده است؛
🔸در این یادداشت به #تبیین و #تحلیل این مطلب میپردازیم و روشن میکنیم که چرا و چگونه زیارت حضرت سید الشهداء مثلا، همان زیارت خداوند است.
🔹در بین روایات این باب روایتی از حضرت امام رضا (ع) نقل شده؛ در این روایت اباصلت هروی از امام میپرسد این که در احادیث آمده است که مؤمنان از خانههایشان در بهشت، به زیارت خدا میروند، یعنی چه؟
🔹امام رضا (ع) با استناد به آیه 🌺إنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ، إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ...»🌺(10 فتح) مسئله را برای او توضیح میدهند میفرمایند بر اساس این آیه کسانی که با پیامبر #بیعت کنند با خداوند بیعت کردهاند؛ بنابراین بر همین منوال میتوان گفت کسی که به #زیارت پیامبر برود به زیارت خداوند رفته است؛ از سویی مؤمنان از منازلشان در بهشت به زیارت پیامبر میروند. پس طبق آیه فوق میتوان گفت مؤمنان با به زیارت پیامبر رفتنشان در #بهشت، به زیارت خدا میروند.
🔷 سوال؟
در اینجا این سؤال پیش میآید که آیا آنچه در آیه بیعت مطرح شده یک امر #اعتباری و #مجازی است نظیر این که کسی نمایندهای برای خودش معین میکند و بعد میگوید سخن و کار او، سخن و کار من است، هر که با من کار داشت به او مراجعه کند؛ یعنی با این که آنها دو نفر و دارای دو شخصیت و دو کار متفاوتند اما گوینده، با یک نحو اعتبار و #قرارداد، سخن و کار شخص دیگری را به عنوان سخن و کار خودش محسوب میکند؛ آیا چیزی که در آیه بیعت مطرح شده است از همین قبیل است؟
🔶 پاسخ
این رابطه ، یک رابطه اعتباری نیست بلکه تکوینی است. چرا که انبیاء و اولیاء الهی، به مقام #فنای در حضرت حق رسیدهاند بگونهای که أنانیت و هویتشان در حضرت حق، فانی شده است و در قبال حضرت حق، هیچ #بیگانگی برای آنان باقی نمانده است؛ لذا به گونه #حقیقی و نه مجازی، هر نحوه ارتباط با آنان همان ارتباط با خدا است.
🔸با دقت در آیه بیعت که حضرت رضا به آن استناد کردند، نیز میتوان پاسخ به این پرسش را از خود آیه استخراج نمود؛
🔸بيانش اين است كه كلمه #انّما در جمله «إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ» موجب #حصر در مفعول «يبايعون» است؛ بر اساس اين حصر، آنان كه با پيامبر بيعت ميكنند فقط و فقط، و انحصارا با خدا بيعت ميكنند؛ این معنای انّما در این جمله است؛
🔹اما اين #انحصار در صورتي تحقق مييابد كه پيامبر اكرم هيچ أنانيتي مغاير با هويت خداوند در او باقي نمانده باشد؛ بلكه كاملا در حضرت حق، #فاني شده باشد؛ زيرا اگر هر گونه هويت مغايري براي پيامبر اكرم باقي باشد بايد گفت طبق فرض، بيعتكنندگان با دو شخصيت متغاير بيعت ميكنند و نه منحصرا با خدا؛ و اين خلاف حصري است كه در آيه آمده است؛
🔹بنابراين بايد گفت أنانيت پيامبر كاملا در حضرت حق، فاني گشته و ازينرو #اسناد هر فعلي و ارتباطی به پيامبر اكرم #حقیقتا و بدون هر گونه مجازگویی، #اسناد_حقيقي به خداوند است.
🔸این مقام فنای در حضرت حق اختصاص به پیامبر ندارد بلکه أئمه أطهار که از اولیاء الهی هستند نیز به مقام فناء در حضرت حق نائل شدهاند؛ بنابراین همان رابطهای که برای پیامبر اکرم اثبات شد برای أئمه اطهار و از جمله حضرت #سیدالشهداء نیز محقق است؛
✳️ نتیجه این که: اسناد هر فعلي و ارتباطی به ائمه اطهار علیهم السلام واقعا اسناد حقيقي به خداوند است.
🍀 علاوه بر روایات قبلی، روایات ذیل نیز موید مطلب است.
🌺1: «مَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ ع يَوْمَ عَرَفَةَ كَانَ كَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِي عَرْشِه» (هر کس در روز عرفه حسین را زیارت کند همانند آن است که خدا را در عرشش زیارت کرده).
🌸 2: «مَنْ زَارَ الْحُسَيْنَ ع فِي النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ... هُوَ فِي حَدِّ مَنْ زَارَ اللَّهَ فِي عَرْشِهِ» (هر کس در نیمه شعبان حسین را زیارت کند او در جایگاه کسی است که خدا را در عرشش زیارت کرده) .
💐 3: «مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ بِشَطِّ الْفُرَاتِ كَانَ كَمَنْ زَارَ اللَّهَ فَوْقَ كُرْسِيِّه»(هر کس أبا عبدالله حسین را در کنار شط فرات زیارت کند همانند آن است که خدا را در بالای کرسی فرمانرواییش زیارت کرده).
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🔵 يادداشتهاي قرآني و روايي
🖌 موضوع: فناء در #حقيقت_محمدي ، راه وصول به قرقگاه حريم محمد و آل محمد (علیهم السلام)
✨(به مناسبت عيد فطر) :
🔹جمله 🌺اللهم أدخلني في كل خير أدخلتَ فيه محمدا و آل محمد و أخرجني من كل سوء أخرجتَ منه محمدا و آل محمد🌺 هم، بخشي از دعاي قنوت نماز #عيد_فطر است و هم بخشي از ادعيه ماه مبارك رمضان (مقنعة شيخ مفيد ص 172).
🔸معناي اين فراز از دعا اين است كه خدايا (در سلوك معنوي) مرا داخل كن به هر خيري كه محمد و آل محمد (ص) را داخل كردي، و نيز مرا خارج كن از هر بدي كه محمد و آلش را از آن خارج كردي.
🔎 در اينجا اين پرسش به نظر ميآيد كه برخي خيراتي كه محمد و آل محمد در آن داخل شدند، مختص به آنان است و براي سايرين، دستنايافتني است؛ زيرا نياز به ورود به مرحله #ولايت و مقام #عصمت دارد؛ درين صورت چگونه ما در اين ادعيه، همه مراتب كمال آنها را براي خود از خدا درخواست ميكنيم!؟ آيا اين يك دعاي ناشدني نيست؟ آيا ميتوان هم حريم قرقگاه مقامات محمد و آلش را حفظ كرد و هم طمع به رسيدن آن مقامات را داشت؟
📌 به نظر نگارنده پاسخ مثبت، و جمع بين دو سوي مسئله جايز و شدني است؛ يعني هم از سوئي، برخي مقامات عاليه محمد و آلش براي ديگران دستنايافتني است و هم از سوي ديگر درخواست از خدا براي رسيدن به چنين مقاماتي، بلكه رسيدن به چنين مراتبي، جايز و شدني است؛ اما البته بايد توجه داشت رسيدن و ورود به حريم قرقگاه مقامات آنها، تنها با #فناي_انانيت انسان در حقيقت محمد و آل محمد ممكن ميگردد؛ و در حقيقت، بازگشت معناي چنين دعائي اين است كه خدايا مرا در #حقيقت_محمد_وآل_محمد، فاني كن تا هر آنچه به محمد و آل محمد انتساب دارد به من هم كه بعد از فناء، چيزي جز حقيقت آنها نيستم، انتساب يابد.
🔶 توضيح مطلب
🔹همانگونه كه در #قوس_نزول، و به مقتضاي «اول ما خلق الله نوري»، صادر نخستين، #حقيقت_محمديه (ص) است كه جامع همه مراتب تفصيلي تجليات حق در قوس نزول است؛ و سپس اين حقيقت يگانه، بسط و نشر يافته و به صورت حقائق متكثر و موضوعات متفرق ظاهر شده و تجلي مييابد؛ در #قوس_صعود نيز و در مسير بازگشت كثرات به حضرت حق به مقتضاي « أَلا إِلَى اللَّهِ تَصيرُ الْأُمُور» (53 شورى) همه كثرات بواسطه رجوع به صادر نخستين، و از طريق او به صيرورت الى الله نائل ميگردند؛
🔸چون به مقتضاي «كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُون» (29 اعراف) مسير #بازگشت همان مسير #صدور است؛ و طريق حشر، همان طريق نشر است؛ بنابراين همه كثرات و از جمله انسانها از طريق فناي انانيتشان در صادر نخستين كه همان حقيقت محمديه است به صيرورت الي الله كارشان پايان مييابد؛
🔹از اينرو همه سالكان إلى الله كه باختيار و انتخاب خود و با دستورات سلوكي با سرعت بيشتري به صيرورت الی الله نائل ميگردند ابتدا بايد در حقيقت محمديه #فاني گردند و در اينجاست كه سالكان الی الله داخل در هر خيري ميگردند كه محمد و آلش در آن داخل شدهاند و از هر بدي كه محمد و آلش از آن خارج شدهاند خارج ميگردند؛ و اين در حالي است هيچ #غيريّتي از آن سالكان باقي نمانده تا گفته شود اين خيرات مخصوص محمد و آل است و براي ديگران دستناپافتني است؛
🔸بنابراين بعد از فناي سالك در حقيقت محمديه، هم سالك به همهي #خيرات محمد و آلش رسيده و هم مقام اختصاصي محمد و آلش به غير نرسيده و #حريم_قرقگاه مقامات محمد و آلش محفوظ مانده است. لذا روزهداران سالك در ادعيه ماه رمضان و در نماز عيد فطر از خدا ميخواهند
🌸«اللهم أدخلني في كل خير أدخلتَ فيه محمدا و آل محمد و أخرجني من كل سوء أخرجتَ منه محمدا و آل محمد🌸».
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram
🔸 5: از مسئله فناء روشن میشود که مسئله #خلود در بهشت و جهنم که در آیات فراوانی به آن اشاره شده است به معنای #بیپایانی زمان بهشت و جهنم نیست؛
🔹زیرا با درستی این جمله که هر چیز به فناء خواهد رسید باید پذیرفت انسانها نیز چه بهشتی و چه جهنمی نیز #فانی خواهند شد و بیپایانی زمانی، نه برای انسانها خواهد بود و نه برای خود بهشت و جهنم؛ مخصوصا که آن حضرت نسبت به خصوص زمان و مکان تصریح به فناء میکند و میفرماید: «بِلَا وَقْتٍ وَ لَا مَكَانٍ وَ لَا حِينٍ وَ لَا زَمَانٍ، عُدِمَتْ عِنْدَ ذَلِكَ الْآجَالُ وَ الْأَوْقَاتُ وَ زَالَتِ السِّنُونَ وَ السَّاعَاتُ»
🔸 پس با فنای زمان و مکان، هیچ زمانی و هیچ مکانی نیست تا #خلود، به معنی بیپایانی زمانی، و در مکانی مثل بهشت یا جهنم، شکل گیرد، و انسانها در بهشت یا در جهنم جاودانگی زمانی داشته باشند؛ و ازینرو است که در قرآن به این #انقطاع و #پایانیابیِ بهشت و جهنم و اهل آنها توجه داده شده است آنجا میگوید: «فَأَمَّا الَّذينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فيها زَفيرٌ وَ شَهيقٌ - خالِدينَ فيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِما يُريدُ - وَ أَمَّا الَّذينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خالِدينَ فيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ» (106- 108 هود)؛
🔹در این آیات خلود #دوزخیان و خلود #بهشتیان مقید به قید «ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ» شده بنابراین استمرار بهشت و بهشتی بودن، و جهنم و جهنمی بودن تا جایی است که ما سوا به مرحله فناء نرسیده باشند؛ اما طبق آیه «يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعيدُهُ وَعْداً عَلَيْنا إِنَّا كُنَّا فاعِلينَ» (104 انبیاء) بساط زمین و آسمان مثل همه ما سوا برچیده میشود؛ و با فنای ما سوای ذات حق، همه چیز و از جمله #بهشت و بهشتیان و #جهنم و جهنمیان و نیز هر #زمان و #مکانی زوال خواهند پذیرفت؛ و لذا #خلود به معنای بیپایانی زمانی، باطل و منتفی است.
🔸 6: در ادامة خطبه فوق با فاصله چند سطر، آن حضرت به مسئله #بقاء_بعد_الفناء اشاره میکنند آنجا که میفرماید: «ثُمَّ يُعِيدُهَا بَعْدَ الْفَنَاءِ مِنْ غَيْرِ حَاجَةٍ مِنْهُ إِلَيْهَا وَ لَا اسْتِعَانَةٍ بِشَيْءٍ مِنْهَا عَلَيْهَا...» يعنی سپس خداوند موجودات فانی شده را دو باره باز میگرداند بدون این که خداوند به آنها نیازی داشته باشد و از آنها کمکی طلب کند؛
🔹این مرحله ظاهراً همان چیزی است که در لسان عرفا از آن، با عنوان #بقاء_بعد_الفناء یاد میشود که در سفر سوم، سالکین الی الله به آن نائل میگردند؛ در این مرحله، سالک باقی به بقاء الله است نه باقی به ابقاء الله؛ زیرا طبق فرمایش آن حضرت که در بالا توضیح داده شده با فناء فی الله همه ما سوا و از جمله انسانها رجوع الی الله میکنند و به او #انقلاب یافته و او میگردند «إِنَّا إِلى رَبِّنا لَمُنْقَلِبُون»
🔸بنابراین اگر چیزی باقی است شیء دومی نیست که به #ابقاء خدا نیاز داشته باشد بلکه هر چه هست به عین وجود حق، موجود است، و به عین بقاء او باقی است و هویت غیر اویی ندارد.
@oshaghierfan
#Eitaa & #Telegram