eitaa logo
عشاق‌الحسن(محب‌الحسن)
10.7هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
4 فایل
بالطفِ حـسن بوده حسینـی شده عالم این را به همه گفته و مبهـم نگذارید #روزی‌آبـاد‌مـیشود‌بقیـع🕊 .. سخنی بود درخدمتیم تبادلات کانال 👇 @yazahra_67 ............. @ghribemadine118
مشاهده در ایتا
دانلود
07.mp3
9.69M
🎙کربلایی‌محمدابراهیمی‌اصل دنیا‌اگه‌خراب‌شه یــا‌اگه‌انقلاب‌شه عاشق‌کُشی‌صواب‌شه من‌دوستت‌دارمـــــــ❤️ 🍃 https://eitaa.com/oshagholhasan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‌ ✹﷽✹ ═══════ ೋღ🕊 ღೋ═══════════ توی اداره پلیس به شدت با من برخورد می شد … اما کسی برای نیومد … و چون شاکی خصوصی نداشتم چند روز بعد ولم کردن … . پدرم جلوی در منتظرم بود … بدون اینکه چیزی ازم بپرسه با هم برگشتیم … مادرم با دیدن من، گریه اش گرفت… من رو در آغوش گرفته بود … هر چند لحظات و زمان سختی رو پشت سر گذاشته بودم ؛ اما سعی می کردم و محکم باشم … شب، بالاخره مهر سکوت هم شکست … مادرم خیلی محکم توی چشم هام نگاه کرد … . – کوین، دیگه حق نداری برگردی مدرسه … آخر این همه زجر کشیدن و درس خوندن چیه؟ … محاله بتونی بری دانشگاه… محاله جایی بتونی یه شغل درست و حسابی پیدا کنی… برگرد کوین … الان بچه های هم سن تو دارن دنبال می گردن … حتی اگر نخوای توی مزرعه کار کنی … با این استعدادت حتما می تونی توی یه کارخونه، کار پیدا کنی … . مادرم بی وقفه نصیحتم می کرد … و پدرم ساکت بود … هیچی نمی گفت … چشم ازش برنداشتم … اونقدر بهش نگاه کردم تا بالاخره حرف زد … تو دیگه شانزده سالت شده … من می خواستم زندگی خوبی داشته باشی اما انتخاب با توئه… اینکه ادامه بدی یا ولش کنی … اون شب تا صبح خوابم نبرد … غم، ترس، زجر و اندوهی رو که توی تمام این سال ها تحمل کرده بودم … جلوی چشم هام رژه می رفت … بی عدالتی و یاسی رو که بارها تا مغز استخوانم حس کرده بودم … فردا صبح، با بقیه رفتم سر زمین … مادرم خیلی خوشحال شده بود … چند روز به همین منوال گذشت …تا روز از راه رسید … توی زمین، حسابی مشغول کار بودم که … یهو از پشت سر، صدام کرد … . با چند تا از بچه ها اومده بودن … با خوشحالی اومدن سمتم … . – وای کوین … بالاخره پیدات کردیم … باورت نمیشه چقدر گشتیم … یه نگاهی به اطراف کرد … عجب زیبائیه… کم کم حواس همه به ماها جمع شده بود … بچه ها دورم رو گرفتن … یه نگاهی به سارا کردم … . – دستت چطوره؟ … خندید … از حال و روز تو خیلی بهتره … چرا دیگه برنگشتی مدرسه؟ … . سرم رو انداختم پایین … اگر برای این اومدید … وقتتون رو تلف کردید … برگردید … . – درسهای این چند روز رو بین خودمون تقسیم کردیم … هر کدوم جزوه یه درس رو برات نوشتیم که عقب نمونی … مکث کوتاهی کرد و کیفم رو داد دستم … فکر نمی کردم اهل جا زدن باشی … فکر می کردم تر از این حرف هایی … و رفت … چند قدمی از ما دور نشده بود که یکی شون گفت … ما همه پشتت ایستادیم … اینقدر تهدیدشون کردیم که نزاشتیم ازت شکایت کنن … سارا هم همین طور … کرد اگر ازت کنن … ازشون شکایت می کنه … دستش ۳ تا خورده؛ اما بی خیالش شد … خیلی به خاطر اتفاقی که افتاد احساس گناه می کنه … حس می کنه اونه که این بلا سرت اومد … برگرد پسر… تو تا اینجا اومدی … به این راحتی جا نزن … بچه ها که رفتن … هنوز کیفم توی دستم بود … توی همون حالت ایستاده بودم و فکر می کردم … حرف هاشون درست بود … من با این همه سختی، هر جور بود تا اونجا اومده بودم … اما اونها نمی تونستن شرایط من رو درک کنن … حقیقت این بود که هیچ آینده ای برای من وجود نداشت … در حالی که اونها به راحتی می تونستن برن دانشگاه و آینده شون رو رقم بزنن … فقط کافی بود واسش کنن … ولی من باید برای هر قدم از زندگیم، می جنگیدم … جنگی که تا مغز استخوانم درد و زجرش رو حس می کردم … .... ═══════ ೋღ 🕊ღೋ══════ https://eitaa.com/oshagholhasan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همراه با مناجات با خدا و اهل بیت علیهم السلام ۱۰۷ مناجات سوزناک با خدا با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی https://eitaa.com/oshagholhasan_313
🌺یابن الحسن... 🔻روز ظهور تو،چه سرافکنده می‌شوند 🔻آنان که در دعای فرج کم گذاشتند.. ☘به رسم هرشب،تجدید بیعتی دوباره با مولای غریبمان🌹 میخوانیم: الهی عظم البلا...⚡️ https://eitaa.com/oshagholhasan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‌🌼.🍂 دلتنگی‌هایم را لای برگهای دفتر خاطرات دنیا جا دادم؛ مثل یک برگ خشکیده و زرد پاییزی. خزان نام دیگر من است🍁 وقتی تو نیستی. ‌ ♥️ 🍃 https://eitaa.com/oshagholhasan_313
بسم الله الرحمن الرحیم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ🌸 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ🍃 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ🌸 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اللّهِ🍃 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِفْوَةَ اللّهِ🌸 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمینَ اللّهِ🍃 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللّهِ🌸 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اللّهِ🍃 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِراطَ اللّهِ🌸 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَیانَ حُکْمِ اللّهِ🍃 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دینِ اللّهِ🌸 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّیِدُ الزَّکِىُّ🍃 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ🌸 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْقاَّئِمُ الاْمینُ🍃 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعالِمُ بِالتَّأویلِ🌸 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْهادِى الْمَهْدِىُّ🍃 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الطّاهِرُ الزَّکِىُّ🌸 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا التَّقِِیُّ النَّقِىُّ🍃 السَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقیق🌸 ُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الشَّهیدُ الصِّدّیق🍃 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ🌸 💚 https://eitaa.com/oshagholhasan_313
•🍃 💚 اول هفته پس از گفتن یک بسم الله..؛ از دل و جان تو بگو «حَسَن عزیزِ زَهرا(س)! سلام ، هفته‌تون امام حسنی🌸
🌻.🍃 چنین‌فرمود‌مهربان‌پروردگار ای فرزند آدم هر زمان که مرا بخوانی و به من امید داشته باشی تمام آنچه برگردان توست می‌بخشم و ... https://eitaa.com/oshagholhasan_313
سلام وقت بخیر 🌸 برندگان مسابقه فاطمی👆 سایه لطف مادر بر زندگیتان مستدام🍃 سپاس از همراهی سبزتان🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.☘. 🍃 پيامبراسلام‌صلی‌الله‌عليه‌و‌آله: مؤمن كسى است كه مسلمانان او را بر مال و جان خويش، امين بدانند، مسلمان كسى است كه مسلمانان از دست و زبانش در امان باشند. مهاجر كسى است كه از بدى ها هجرت كند و گناهان را واگذارد. 📚 من‌لایحضره‌الفقیه، ج ۴،ص۳۶۲ https://eitaa.com/oshagholhasan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚⃟⃟🍃 الهی، قلبی عطایم فرما که شوقش او را به تو نزدیک سازد و زبانی که صدقش به سویت بالا آید و نظری که حقّش موجب قرب درگاهت شود. 🌿 https://eitaa.com/oshagholhasan_313
.🕊 خفگی‌، نبودِ نفس نیست بلکه نبود عزیز است... حاج‌ قاسم💔 https://eitaa.com/oshagholhasan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
..📝 در خانه‌ای که آدم‌ها یکدیگر را دوست ندارند، بچه‌ها نمی‌توانند بـــــزرگ شوند ! شایـد قــــــد بکشند ، اما بال و پـــــر نخواهند گرفت ! ﻣﻴﺪﻭنید ﺧﻮﻧﻪ ﻛﺠﺎﺳﺖ؟ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﻭﻧﺠﺎﻳﻰ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻳﻪ ﭘﺬﻳﺮﺍﻳﻰ ﺻﺪ ﻣﺘﺮﻯ و چهار ﺗﺎ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ و ﻛﻠﻰ ﺍﻣﻜﺎﻧﺎﺕ ﺩﻳﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ. خونه يعنى احترام و درك متقابل ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ ﺟﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﻭﻗﺘﻰ ﺑﻬﺶ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻰ ﻳﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﻴﺎﺩ ﺭﻭ ﻟﺒﺎﺕ خونه يعنى آرامش وامنيت ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ ﻳﻪ ﺍﺳﺘﻜﺎﻥ ﭼﺎﻯ ﮔﺮﻡ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﻯ خونه يعنى فضايى خالى از خشم خالى از دود خالى از قرص خواب واسترس ﺧﻮﻧﻪ ﻳﻌﻨﻰ ﻭﻗﺘﻰ ﻭﺍﺭﺩﺵ ﻣﻴﺸﻰ ﻟﺒﺨﻨﺪ بزنى و لبخند ببينى. ﻳﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﻮﺏ ﻣﺘﺮﺍﮊﺵ ﺑﺎﻻ ﻧﻴﺴﺖ؛ ﻭﺳﻌﺖ ﻗﻠﺐ ﺁﺩﻣﺎﺵ ﺯﻳﺎﺩﻩ. https://eitaa.com/oshagholhasan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‌ ✹﷽✹ ═══════ ೋღ🕊 ღೋ═══════════ هر چند آینده ای مقابل چشم هام نبود؛ اما با خودم گفتم … اون روز که پات رو توی مدرسه گذاشتی … حتی خودت هم فکر نمی کردی بتونی تا اینجا بیای … حالا، امروز خیلی ها این رو پیدا کردن که بچه هاشون رو بفرستن مدرسه … اگر اینجا عقب بکشی … امید توی قلب های همه شون میمیره … به خاطر نسل آینده و آدم هایی که امروز چشم هاشون به تو دوخته شده … باید هر طور شده، حداقل از دبیرستان فارغ التحصیل بشی … امروز تو تا دبیرستان رفتی… نسل بعد، شاید تا دانشگاه هم پیش برن … و بعد از اون، شاید روزی برسه که بتونن برن سر کار … اما اگر این امید بمیره چی؟ …   وسایلم رو جمع کردم و فردا صبح رفتم مدرسه … تصمیمم رو گرفته بودم … به هر طریقی شده و هر چقدر هم …باید درسم رو تموم می کردم … . وارد که شدم ؛از روی نگاه های بچه ها و واکنش هاشون می شد فهمید کدوم طرف من بودن … کدوم بی طرف بودن … بعضی ها با بهم نگاه می کردن … بعضی ها با تایید سری تکان می دادن … بعضی ها برام دست بلند می کردن … یه عده هم بی تفاوت، حتی بهم نگاه نمی کردن … یه گروه هم برای به برگشتم؛ می انداختن به همین منوال، زمان می گذشت … و من به آخرین سال تحصیلی نزدیک می شدم … همزمان ، دنبال می گشتم … من اولین کسی بودم که توی اون منطقه فرصت درس خوندن رو داشتم … دلم نمی خواست برگردم توی همون زمین و کارگری کنم … حالا که تا اونجا پیش رفته بودم؛ باید به بعد از خودم تفاوت و تغییر رو نشون می دادم … تا انگیزه ای برای رشد و تغییر اونها ایجاد کنم … . ولی حقیقت این بود که هیچ چیز تغییر نکرده بود … یه بومی سیاه، هنوز یه بومی سیاه بود … شاید تنها جایی که حاضر می شد امثال ما رو قبول کنه، بود … . من دنبال ایجاد تغییر در نسل آینده بودم … اما هرگز فکر نمی کردم یه اتفاق باعث تغییر خودم بشه … . نزدیک سال نو بود … هر چند برای یه بومی سیاه، مفهومی به نام سال نو وجود نداشت … اما مادرم همیشه به چشم فرصتی برای شاد بودن بهش نگاه می کرد … خونه رو تمییز می کردیم … و سعی می کردیم هر چند یه خیلی ساده … اما بین هر سال مون یه تفاوت کوچیک ایجاد کنیم… خیلی ها به این خصلت ما می خندیدن … اونها منتظر دلیلی برای شاد شدن بودن … اما ما حتی در بدترین شرایط … سعی می کردیم دلیلی برای شاد شدن بسازیم … . ما توی خونه، نه پولی برای وسایل کریسمس داشتیم … نه پولی برای خریدن هدیه و جشن گرفتن … نه اعتقادی به هم از دید ما یه جوان سفید پوست بود … و یکی از اهرم های فشار افرادی که سرزمین ما رو اشغال کرده بودن و ما رو به بند کشیده بودن … مادرم و برای از خونه خارج شدن … ساعت به نیمه شب نزدیک می شد؛ اما خبری از اونها نبود … کم کم می شد نگرانی رو توی چشم ها و صورت همه مون دید … پدرم دیگه طاقت نیاورد … منم همین طور … زدیم بیرون … در رو که باز کردیم، پشت در بود … ایستاده بود پشت در و برای در زدن دل دل می کرد … پدرم با دیدن چهره آشفته اون، رنگ از صورتش پرید … . سخت ترین لحظات پیش روی ما بود … زمانی که سفیدها مشغول جشن و شادی بودن … ما توی قبرستان بومی ها خواهر کوچکم رو دفن می کردیم … از خاک به خاک … از خاکستر به خاکستر … . مادرم خیلی آشفته بود و مدام گریه می کرد … خیلی ها اون شب، جوان که رو زیر کرده بود؛ دیده بودن … می دونستن کیه اما برای پلیس چه اهمیتی داشت … اونها حتی حاضر به شنیدن حرف ها و اعتراض پدرم نشدن … و با بدرفتاری تمام، ما رو از اداره بیرون کردن … . به همین راحتی، یه بومی سیاه دیگه … به دست یه سفید پوست کشته شد … هیچ کسی صدای ما رو نشنید … هیچ کسی از حق ما دفاع نکرد … اما اون شب، یه چیز توی من فرق کرد … چیزی که سرنوشت رو جور دیگه ای رقم می زد .... ═══════ ೋღ 🕊ღೋ══════ https://eitaa.com/oshagholhasan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺یابن الحسن... 🔻روز ظهور تو،چه سرافکنده می‌شوند 🔻آنان که در دعای فرج کم گذاشتند.. ☘به رسم هرشب،تجدید بیعتی دوباره با مولای غریبمان🌹 میخوانیم: الهی عظم البلا...⚡️ https://eitaa.com/oshagholhasan_313