eitaa logo
اصول فقه متعالیه(مباحث اصول مبتنی بر نظام اعتباریات علامه طباطبایی)
249 دنبال‌کننده
4 عکس
1 ویدیو
58 فایل
تبیین یک دوره کامل مباحث کاربردی اصول فقه به زبان ساده مطابق نظام اعتباریات علامه طباطبایی(قدّس سرّه)به همراه بعضی آراء شهید مطهری(رحمةالله علیه): نظام اعتباریات علامه طباطبایی(قدّس سرّه)یک بحث نو و بی سابقه ای است که اولین بار مطرح می شود. @elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
کفایه تخصصی. وضع مرکبات و جملات ترکیبی(آیا جملات ترکیبی، غیر از وضع مفردات و هیأت ترکیبی، وضع دیگری برای ترکیب مفردات و هیأت ترکیبی دارد).mp3
25.86M
کفایه تخصصی وضع مرکبات و جملات ترکیبی(آیا جملات ترکیبی، غیر از وضع مفردات و هیأت ترکیبی، وضع دیگری برای ترکیب مفردات و هیأت ترکیبی دارد) ریشه مشتق چیست؟ آیا مشتق برای متلبس بالفعل وضع شده یا اعم نظر علامه طباطبایی چیست؟ @osul_etebariat
کفایه تخصصی.آیا جملات ترکیبی، غیر از وضع مفردات و هیأت ترکیبی، وضع دیگری برای ترکیب هردو دارد؟ریشه مشتق،رجوع قید به ماده یا هیأت.mp3
16.9M
کفایه تخصصی آیا جملات ترکیبی، غیر از وضع مفردات و هیأت ترکیبی، وضع دیگری برای ترکیب هردو دارد؟ ریشه مشتق چیست؟ در جملات شرطی، قید و شرط به ماده (متعلق وجوب) برمیگردد یا به هیأت(وجوب)؟ @osul_etebariat
بسمه تعالی (طرح بحث در قالبی نو و بدیع): با توجه به اینکه نماز و ازاله نجاست دو امر وجودی هستند که با یکدیگر ضدیت و مزاحمت در تحقق و وجود دارند و غالبا نمی توان هر دو را همزمان و با هم انجام داد اگر مکلف در جایی به امر به هر دو مبتلا شد مثل اینکه موقع اذان برای امتثال امر نماز وارد مسجد شد دید مسجد نجس شده و امر به ازاله نجاست هم متوجه او شده در اینجا دو سوال مطرح می شود: : اگر مکلف قصد امتثال امر اهمّ(ازاله نجاست) را داشته باشد آیا برای امتثال امر اهمّ، نسبت به امر مهّم(نماز) نهی داریم. یعنی مولا برای اینکه امر اهمّ تحقق پیدا کند و امتثال شود باید از نماز خواندن نهی کند یا همان امر به اهمّ کافی است؟(خلاصه: آیا امر به مهمّ یا امتثال آن مانع امر به اهمّ یا امتثال آن است و باید از آن نهی کرد یا نه؟) : اگر مکلف قصد امتثال امر اهمّ(ازاله نجاست) را نداشته باشد آیا در ظرف عصیان امر اهمّ،امر به مهمّ یا ملاک آنرا داریم و می توان در ظرف عصیان امر اهمّ، به امتثال و انجام امر مهمّ(نماز) پرداخت؟ آیا برای امتثال امر مهمّ، باید امر به مهمّ داشته باشیم(نظریه ترتّب) یا ملاک امر کافی است (نظر آخوند خراسانی) یا اصلا نه امر داریم نه ملاک امر،در نتیجه امتثال امر مهمّ باطل و فاسد است(نظر شیخ بهایی)، یا اینکه از اول کار و در مرحله امتثال امر اهمّ(مرحله مربوط به سؤال اول) همزمان هم امر به اهمّ داریم هم امر به مهمّ،ولی امتثال امر مهمّ در مرحله دوم(مرحله مربوط به سؤال دوم و در ظرف عصیان امر اهمّ) است.یعنی امر به اهمّ و امر به مهمّ همزمان و در عرض هم داریم ولی امتثال هر دو همزمان ممکن نیست پس اولویت با امتثال اهمّ است و در ظرف عصیان امر به اهمّ، امتثال امر مهمّ تحقق می یابد(نظریه خطابات قانونیه امام خمینی و علامه طباطبایی)؟ : نظریه طرفداران نهی از ضدّ: امتثال امر اهمّ (ازاله نجاست) یا متوقف بر ترک نماز است(ترک نماز انجام ازاله است پس امر مقدمی به ترک نماز و نهی از خود نماز داریم) یا انجام ازاله نجاست ملازم با ترک نماز است پس به هر دو(ازاله-ترک نماز) امر داریم و از نماز خواندن نهی داریم. خلاصه: برای انجام ازاله نجاست نهی از نماز خواندن داریم یا از باب مقدمه یا از باب ملازمه (ترک نماز مقدمه ازاله نجاست است): نماز خواندن ازاله نجاست است نه اینکه ترک نماز ازاله باشد چون ممکن است مکلف هم نماز و هم ازاله نجاست را با هم ترک کند پس امر مقدمی به ترک نماز و نهی مقدمی از نماز نداریم.خصوصا با توجه به این نکته که نماز و ازاله در عرض هم و در یک رتبه ضدّ یکدیگر و مزاحم هم هستند و هیچ تقدم و تأخری بین آنها نیست پس ترک نماز مقدمه ازاله نجاست نیست و ترک ازاله هم مقدمه نماز نیست بلکه انجام هر یک مانع و مزاحم انجام دیگری است. (ترک نماز با ازاله نجاست است پس حکم یکسان دارد): بله این دو ملازم یکدیگر در و تحقق هستند ولی در ملازم و متحد نیستند یعنی لازم نیست برای تحقق و امتثال امر به ازاله، امر به ترک نماز کنیم و به تبع آن نهی از خود نماز خواندن کنیم. همان امر به ازاله کافی است. لازم نیست متلازمان در وجود، در حکم هم متلازم و متحد باشند و هر دو حکمِ یکسان داشته باشند می تواند یکی حکم دار باشد و دیگری فاقد حکم. بله تنها چیزی که مشکل ایجاد می کند این است که متلازمان در وجود، دو حکم متضاد بالفعل داشته باشند که در محل بحث اینطور نیست. پس نهی تلازمی و استلزامی به مهّم نداریم. : برای امتثال امر اهمّ، یا به مهّم مزاحم نداریم و لازم نیست. پس امر به شیء اهمّ، اقتضای نهی از ضدّ خاص(مهّم) ندارد.(شارع برای پاک کردن نجاست مسجد فقط کافی است امر به ازاله کند و بگوید «ازل النجاسة» لازم نیست نهی از نماز خواندن کند و بگوید «لا تصلّ» یا«ازل النجاسة و لا تصلّ» @osul_etebariat ادامه👇👇
👆👆ادامه 👇👇 : اگر مکلف امتثال امر اهمّ (ازاله نجاست) را کنار گذاشت و عصیان کرد آیا می تواند امر به مهّم(نماز) را امتثال کند؟ جواب شیخ بهایی: با عصیان امر به اهمّ، امر اهمّ ساقط نمی شود و از بین نمی رود پس امر اهمّ باقی است و دو امر همزمان به اهمّ و مهّم ممکن نیست پس با فقدان امر مهّم، امتثال آن(نماز خواندن) باطل است. جواب آخوند خراسانی: بله امر به مهّم نداریم. ولی ملاک امر مهّم و مصلحت و محبوبیت ذاتی آن همچنان باقی است و در تزاحم با امر اهمّ از بین نمی رود پس می توان امر مهّم را به نیت محبوبیت ذاتی انجام داد. اشکال بعضی محشین: مهّم در ظرف عصیان امر به اهمّ، محبوبیت ذاتی عالم تشریع و انشاء را ندارد.چون ممکن است مصلحت نفسی مهمّ در ظرف تزاحم با اهمّ کم شده یا از بین رفته باشد. نظریه ترتّب(میرزای شیرازی،میرزای نایینی، سید محمد فشارکی و...): امر همزمان به اهمّ و مهّم با هم و در عرض هم در مرحله اول(مرحله امتثال امر اهمّ) نداریم. اما امر به هر دو به ترتیب و در طول هم و در دو مرحله داریم یعنی اگر مکلف قصد امتثال امر اهمّ را دارد فقط امر به اهمّ داریم ولی اگر مکلف قصد امتثال امر اهمّ را ندارد و قصد عصیان دارد در ظرف عصیان امر اهمّ، امر به مهمّ متوجه مکلف می شود و زنده می شود و مکلف می تواند آنرا انجام دهد. پس امر ترتّبی به مهمّ داریم و امتثال آن صحیح است. شاهد آن این است که اگر مکلف امر اهمّ و مهمّ را با هم ترک کرد مورد سرزنش و عتاب مولا و عقلا قرار می گیرد که چرا در فرصتی که با عصیان امر اهمّ داشتی به امتثال امر مهمّ نپرداختی؟ @osul_etebariat ادامه👇👇
👆👆👆👆 ادامه👇👇 اشکال علامه طباطبایی و حضرت امام: مولا و شارع و قانون گذار در مرحله تشریع و اعتبار و قانون گذاری و انشاء به نماز و ازاله نجاست و صدها چیز دیگر به صورت مجزا و جداگانه و تک تک امر یا نهی کرده یعنی در مرحله تشریع، تمام احکام (تکلیفی الزامی و غیر الزامی و احکام وضعی) را یکجا تشریع کرده و همه را به عهده مکلف گذاشته و ابلاغ کرده، البته در مرحله قانون گذاری به صورت جداگانه و تک تک به احکام نظر انداخته و تشریع کرده و به احکام به صورت جمعی و با هم نظر نینداخته و حکم به جمع دو یا چند چیز نداده مثلا امر به نماز کرده، بعد جدای از نماز، امر به ازاله نجاست کرده اما هیچ جا امر همزمان به نماز و ازاله نجاست با هم نکرده است. یعنی مولای قانون گذار در مرحله تشریع و قانون گذاری، به اتفاقاتی که ممکن است برای مکلف در مرحله امتثال پیش بیاید توجهی ندارد چون به مولا و قانون گذاری ارتباطی ندارد مگر مواردی که برای مولا اهمیت ویژه ای دارد و در ظرف تشریع آنرا لحاظ کند (مثل لا تقربوا الصلاة و انتم سکاری). تزاحم بین امر اهمّ و امر مهمّ مربوط به مکلف در مرحله امتثال است که باید با عقل و تدبیر خودش حل کند و ربطی به مولا و مرحله تشریع قانون ندارد. پس ممکن است مکلف در مرحله امتثال به دو یا چند تکلیف همزمان مبتلا شود ولی از آنجا که امتثال یکی مزاحم امتثال دیگری است عقل می گوید اولویت با امتثال امر اهمّ است ولی اگر امتثال امر اهمّ را کنار گذاشتی به امتثال امر مهمّ مشغول شو. خلاصه کلام اینکه بین دو امر اهمّ و مهمّ در مرحله تشریع و حتی مرحله امتثال تزاحم نیست(دقت شود در مرحله امتثال بین دو امر و دو حکم تزاحم نیست بلکه بین امتثال امر اهمّ و امتثال امر مهمّ نه خود امر ها مزاحمت هست) بلکه فقط در مرحله امتثال، امتثال امر اهمّ مزاحم امتثال امر مهمّ است مادامی که به امتثال امر اهمّ مشغول هستی. اگر امر اهمّ را عصیان کردی فرصتی برای امتثال امر به مهمّ فراهم می شود. پس بین ها ترتب هست نه بین . یعنی امر به اهمّ و مهمّ هر دو همزمان از اول هست نه اینکه از اول فقط امر به اهمّ باشد و امر مهمّ مرده و نابود باشد و در ظرف عصیان امر اهمّ، امر به مهمّ زنده شود(نظریه ترتب)یا ملاک امر مهّم زنده شود(نظریه آخوند). نه، خود امر مهمّ زنده نمی شود بلکه امتثال آن زنده می شود و فرصتی برای امتثال امر مهمّ فراهم می شود. و این همان نظریه خطابات قانونیه است. خلاصه: ترتب بین دو امر اهمّ و مهمّ نیست بلکه بین امتثال آنها است. ریشه تمام اشکالات در مسأله ضدّ، طرح اشتباه اصل مسأله است چون اساسا نه بین نماز و ازاله نجاست ضدّیت هست نه بین امر هر دو. چون این ها ذاتاً ارتباطی با هم ندارد و دو چیز کاملا مستقل از یکدیگر هستند خصوصا دو امر در مقام تشریع و انشاء و قانون گذاری ربطی به هم ندارند و فقط در مقام امتثال، امتثال هر یک مزاحم دیگری است نه مزاحمت و ضدیت ذاتی، بلکه مزاحمت بالعرض در مقام امتثال. حتی بین نماز و ازاله نجاست هم مزاحمت و تضادی نیست بلکه در بعضی موارد می توان هم نماز خواند هم ازاله نجاست کرد به شرطی که هیأت نماز به هم نریزد بله غالبا نمی توان هر دو را با هم انجام داد اما ضدیت در ایجاد است نه ضدیت ذاتی. پس اساسا نه امر به اهمّ و مهمّ تضاد دارند نه خود نماز و روزه. بلکه امتثال این دو امرها تضاد و تزاحم دارند و ایجاد نماز و ازاله باهم در بعضی موارد ممکن نیست. @osul_etebariat
امر به شیء، اقتضای نهی ارشادی اجرایی از ضد خاص در مقام امتثال دارد نه نهی مولوی تشریعی قانونی
الانسان قبل الدنیا.هبوط انسان از ملکوت به دنیا و اندیشه های اعتباری.اعتبارات و مصنوعات بشری کپی برداری از تکوین است.نقش اعتبارات دینی.mp3
19.55M
الانسان قبل الدنیا ✅ هبوط انسان از ملکوت به دنیا و اندیشه های اعتباری ✅ اعتبارات و مصنوعات بشری کپی برداری از تکوین است. ✅ نقش اعتبارات دینی در تنظیم اعتبارات بشری ✅ غالب احکام شرعی فاقد مصلحت و مفسده نفس الامری در جزییات است بلکه شریعت مقدمه تلقین حقیقت و بازسازی عالم ذر و یادآور ملکوت و خداست. در عین حال برای حفظ این شریعت که طریق به حقیقت است باید تمام شروط و جزییات آنرا مراعات کرد و هیچ کس غیر از شارع مقدس حق کم و زیاد کردن و تغییر این شریعت ندارد. یعنی برای وصول به در شریعت(انقطاع و اتصال به خدا و ملکوت و عالم ذر) باید و ظواهر شریعت را کامل حفظ کرد. @osul_etebariat
اصول فقه متعالیه(مباحث اصول مبتنی بر نظام اعتباریات علامه طباطبایی)
الانسان قبل الدنیا ✅ هبوط انسان از ملکوت به دنیا و اندیشه های اعتباری ✅ اعتبارات و مصنوعات بشری ک
اگر قبرستان جاییست که مردگان را در آن قرار می دهند ما قبرستان نشینان عادات و روزمرگی را آیا به معنای زندگی راهیست؟ اگر مقصد پرواز است لانه ویران بهتر. پرستویی که مقصد را در اوج می یابد از ویرانی لانه اش نمی هراسد. ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅
حقیقت اعتباریات تشبیه است برای تحریک احساسات تا غرضی شبیه مشبه به ایجاد گردد.الفاظ قرآن را باید غرض محمور و کنایی و پیام رسان ترجمه کرد.mp3
21.51M
✅ حقیقت اعتباریات تشبیه است برای تحریک احساسات تا غرضی شبیه مشبه به ایجاد گردد. ✅ ایجاد انگیزه و تحریک احساسات افراد جامعه از طریق تشبیهات اعتباری به راحتی و بسیار سریع محقق می شود ولی فهم حکیمانه و عمیق نظری و زیربنایی فکری سال ها طول می کشد و نیاز به گذراندن دوره و خواندن کتب (معرفت شناسی، خداشناسی فلسفی، انسان شناسی، فلسفه حقوق، فلسفه اخلاق، فلسفه سیاست) دارد. ✅ الفاظ قرآن را باید غرض محور و کنایی و پیام رسان ترجمه کرد نه تحت اللفظی. بیانات قرآن و روایات درباره حقایق ماورای ماده تشبیهی است نه تحقیقی. ✅ اختلاف موافقان و مخالفان فلسفه و عرفان ناشی از تحقیقی گرفتن بیانات تشبیهی قرآن و روایات است. ✅ مبنای لغت شناسی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان @osul_etebariat
7.04M
: در حال خواندن کتاب اصول مظفر هستم علاقه مندم که بحث اعتباریات علامه رو بخونم و از اصوات حضرتعالی کمک بگیرم . به نظرتون کی بخونم خوبه آیا نیاز به فلسفه هم هست؟ : در صوت👆 @osul_etebariat
9.87M
نظریه آخوند خراسانی، حضرت امام، علامه طباطبایی در بحث طلب و اراده
1-اعتباریات حقیقت اعتبار یک نوع تشبیه و استعاره است. تمام حب و بغض ها و جنگ و صلح ها در عالم بر محور تشبیه است.
2-حقیقت اعتباریات تشبیه است برای تحریک احساسات تا غرضی شبیه مشبه به ایجاد گردد.الفاظ قرآن را باید غرض محور و کنایی و پیام رسان ترجمه کرد.mp3
21.51M
2-حقیقت اعتباریات تشبیه است برای تحریک احساسات تا غرضی شبیه مشبه به ایجاد گردد. الفاظ قرآن را باید غرض محور و کنایی و پیام رسان ترجمه کرد
3-شرح مقاله اعتباریات علامه طباطبایی از کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم.mp3
13.91M
3-شرح مقاله اعتباریات علامه طباطبایی از کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم اعتبار واسطه بین حقیقتی ناقص و حقیقتی کامل است یعنی واسطه بین نقص و کمال اختیاری است. اعتبار یعنی کپی برداری از تکوین و تطبیق بر جایی که آن مصداق تکوینی موجود نیست پس اعتبار توسعه در مصداق است مجازاً
4-شرح مقاله اعتباریات علامه طباطبایی از کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم.mp3
9.16M
4-شرح مقاله اعتباریات علامه طباطبایی از کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم اعتبار، تشبیه انسان ناقص به انسان کامل است تا در انسان تولید اراده و اختیار برای افعال اختیاری کند. اعتبار وجوب در افعال اختیاری، اعتبار ضرورت بالغیر است مجازاً، نه ضرورت بالقیاس تکوینی در هر فعل اختیاری سه ضرورت و وجوب موجود است(الف-ضرورت بالغیر تکوینی قبل از عمل و اراده ب- ضرورت بالغیر تکوینی بعد عمل و اراده ج-ضرورت بالغیر مجازی و اعتباری و تشبیهی حین عمل و اراده) اشکال معروف بر نفی وجوب بالغیر اعتباری حین عمل و اراده و جواب آن
5-شرح مقاله اعتباریات علامه طباطبایی از کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم.mp3
10.27M
5-شرح مقاله اعتباریات علامه طباطبایی از کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم اعتبار وجوب و باید در افعال ارادی اعتبار مقدمه حضوری کردن کمالات حصولی است.
6-شرح مقاله اعتباریات علامه طباطبایی از کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم.mp3
11.36M
6-شرح مقاله اعتباریات علامه طباطبایی از کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم اعتبار شبیه سازی عالم مُلک و تدریج به علم ملکوت و کن فیکون دفعی خداست