eitaa logo
مجله پاییز
202 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
921 ویدیو
29 فایل
سلام سعی میکنم چیزایی که به ذهنم میرسه و لازمه باهاتون درمیون بگذارم رو اینجا مطرح کنم. خوب و بدشو به بزرگی خودتون ببخشید آیدی اینستاگرام: p_a_eee_z3 گفتگو با پاییز: شناس؛ @pa_eee_z ناشناس؛ https://harfeto.timefriend.net/17140620203928
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 🔆 2⃣3⃣1⃣📌حضور رهبر انقلاب در دیدار اساتید و دانشجویان ۱۳۸۷/۰۲/۱۴ ۲. الف)حلقه‌ی دوم بحث این است که این را داشت؛ ما در خلأ که زندگی نمیکنیم، ما در یک واقعیاتی داریم زندگی میکنیم؛ این واقعیات چقدر برای رسیدن به این هدفها کمک بود یا مزاحمت بود؟ یقیناً ا گر مزاحمهائی که حالا میشمارم، وجود نداشت، رسیدن به این ، زمان زیادی نمیخواست. شاید در طول پنج سال، ده سال یک گروه متشکل قوی میتوانستند این اهداف را برآورده کنند؛ منتها در سر راه وجود دارد. اساساً همین وجود است که به معنا و میبخشد و اسمش میشود ؛ والّا اگر مانع نبود، جهاد معنی نداشت. جهاد یعنی همراه با و چالش با . 💢 این چه بودند؟ ما دو نوع موانع داشتیم: یکی ، یکی . یعنی چه چیزهائی؟ یعنی آن چیزهائی که در درون خود ما انسانها - چه تصمیم‌گیرانمان، چه آحاد مردم مان، چه ناظرین بیرون از گود و - وجود دارد؛ اینها موانع درونی است. ، ست؛ است، است، است، است، است؛ این گاهی اوقات خودش یکی از موانع تحقق آن چیز است. باید برآورد و تقویم نسبت به کار و مشکلات کار، مطابق با واقع یا لااقل نزدیک به واقع باشد. هم مثل آسان‌گیری و است؛ آن هم یکی از است. گریز از چالش هم یکی از ماست. به گریز از چالش، بغلط میگویند . چیز خوبی است. یکی از بزرگترین است؛ «یا ولىّ العافیة نسئلک العافیة؛ عافیة الدّنیا و الأخرة». به معنای پنجه نیفکندن نیست؛ به معنای‌ درست عمل کردن، بجا قدم گذاشتن، بجا ضربت زدن و بجا عقب کشیدن است. عافیت از ، مثل این است که بگوئیم عافیت از . بنابراین چیز بدی نیست؛ لیکن بغلط به گریز از چالش میگویند ؛ یعنی در واقع همان ، مواجهه‌ی با را زشت و ناپسند دانستن، آماده نبودن برای مواجهه‌ی با مشکلات. اینها ماست. @chekhabarazkoja
🔆 🔆 3⃣3⃣1⃣📌حضور رهبر انقلاب در دیدار اساتید و دانشجویان ۱۳۸۷/۰۲/۱۴ 2⃣ 💢 ب) یکی دیگر از عبارت است از موجود و ، که اینها در ما در آغاز انقلاب بود. شما شاید از و ما در هنگامی که پیروز شد، تصویر درستی نداشته باشید. امروز ما میبینیم که عنوان « » در همه هست. واقعاً هم اگر بگویند آقا شما میتوانید بزنید روی دست پیشروِ دقیق‌ترین و ظریف‌ترین دنیا، شما میگوئید بله؛ اگر کنیم، کنیم، میتوانیم. واقعاً در خودش را قادر بر هر کاری میداند؛ این در اول اینجور نبود. تربیتهای قبلی درست عکس این بود. 💢هر کاری که مطرح میشد، میگفتند آقا ما که نمیتوانیم! آقا فلان چیز را بسازید، میگفتند ما که نمیتوانیم! با فلان شعار غلط در دنیا مقابله کنیم، میگفتند آقا ما که زورمان نمیرسد، ما که نمیتوانیم! « ِ» امروز، آن روز « » بود. این، آن تربیت و بازمانده‌ی از دوران گذشته است. 💢 توسری خوری، شنیدن ، دیدن در کسانی که از آنها توقع و و و دارد، عادت شده بود. یعنی اگر در دوران پیش از میآمدند به مردم میگفتند آقا فلان کشور - حالا شخص اول که خود بود - یا یا فلان عیاشی را کردند، فلان را کردند، فلان عمل زشت و ناهنجار را انجام دادند، مردم تعجب نمیکردند؛ میگفتند خوب، هست دیگر؛ معلوم است! یعنی کرده بودند به اینکه را که باید باشند و باشند، و ببینند. ما تعجب میکردیم از اینکه در صدر چطور یک خلیفه مست رفت برای مردم صبح خواند! هم درباره‌ی خلیفه هست، هم درباره‌ی یکی از امرای منصوب از قِبل یک خلیفه. این در تاریخ هست و معروف و مسلّم هم هست. نماز صبح دو رکعت است؛ اما او چون سرکیف بود، شش رکعت خواند. گفتند آقا نماز صبح را زیادی خواندی؛ گفت بله، حالم خوش است؛ اگر بخواهی، بیشتر هم میخوانم! این در بود. در آن زمان مردم میدیدند که خلیفه یک چنین فسقی را دارد انجام میدهد، اما تحمل میکردند و بیتفاوت از مقابل این قضیه میگذشتند. 💢 زمان ما هم همین‌جور بود. در دوره‌ی - که ماها تا قبل از پیروزی با مواجه بودیم - قضیه همین‌جور بود. تعجب نمیکردند از اینکه فسق کند، فجور کند، باده‌گساری کند، کارهای هرزه انجام دهد. شاید من قبلاً گفته باشم که یکی از علمای بزرگ که مرد بسیار دانشمند و عالمی بود و بنده هم او را دیده بودم - استاد پدر ما بود - پیرمردی بود بسیار عالم، اما بسیار ساده! من یک وقتی رفته بودم ، شاگردان و دوستانِ علاقه‌مند خود ایشان نقل میکردند؛ میگفتند یک وقتی محمدرضا در دوره‌ی جوانیاش آمده بود ، رفته بود سراغ این آقا. احترام کرده بود از این آقا، رفته بود توی آن مدرسه‌ای که این آقا تدریس میکرده. بعد که محمدرضا رفته بود، این آقای - که هم بود، هم بود، منتها بود - شاه شده بود و از او تعریف میکرد. دوستان گفته بودند آقا شما که از این شخص تعریف میکنید، این مرد این کارهای خلاف را انجام میدهد - حالا کارهائی که در نظر آن عالم، خیلی بزرگ باید مینمود؛ مثلاً او شراب میخورد - گفته بود خوب، است دیگر؛ میخواهی نخورد؟! گفته بودند آقا مثلاً قماربازی میکند، گفته بود است دیگر؛ پس میخواهی مثلاً چه بازی کند؟! عرف این بود که چون است، چون است، پس باید بتواند کند، کند، از خودش نشان بدهد. این جزو عاداتی بود که در جامعه‌ی ما وجود داشت. @chekhabarazkoja
🔆 🔆 8⃣3⃣1⃣📌حضور رهبر انقلاب در دیدار اساتید و دانشجویان ۱۳۸۷/۰۲/۱۴ 3⃣ 💢 ج) خوب، حالا بینید این را. همه‌ی این جزو است. وجود این تصادفی نیست. اینها است؛ یعنی و با مواجه است، والّا جهاد معنا نمیداشت: «و کذلک جعلنا لکلّ نبىّ عدوّا شیاطین الانس و الجنّ یوحی بعضهم الی بعض زخرف القول غرورا»؛ در همه‌ی دعوتهای ، - - از و وجود داشتند. 💢 در آیه‌ی دیگر: «و کذلک جعلنا فی کلّ قریة اکابر مجرمیها لیمکروا فیها و ما یمکرون الّا بانفسهم». در درون ، طبقاتی که وجود آنها مایه‌ی ، مایه‌ی بوده است؛ اینها جزو هاست. یعنی هرگز نگفتند ما آن‌وقتی که جاده صاف است وارد میدان میشویم؛ نه، در همین فضا و صحنه‌ی بشدت درگیر و دشوار، آنها وارد شدند؛ مثل و . اما متقابلاً هم این است که اگر ، که مصداقش است، به کار خود ادامه بدهد و دنبالگیری کند، بر همه‌ی این فائق خواهد آمد؛ این هم است. 💢 در سوره‌ی مبارکه‌ی آمده است: «و لو قاتلکم الّذین کفروا لولّوا الادبار ثمّ لایجدون ولىّ و لا نصیرا. سنّة اللَّه الّتی قد خلت من قبل و لن تجد لسنّة اللَّه تبدیلا»؛ اگر بایستید، اگر کنید، اگر را گم نکنید، اگر را متوقف نکنید، بدون تردید در این عرصه با شماست. حاصل حرف من همین است با شما عزیز. @chekhabarazkoja
🔆 🔆 2⃣4⃣1⃣📌حضور رهبر انقلاب در دیدار اساتید و دانشجویان ۱۳۸۷/۰۲/۱۴ 💢 در دهه‌ی اول، را بسیاری از انقلابیون در الگوی چپ؛ چپ دهه‌ی شصت، یعنی الگوی گرایشمند به میدیدند. هر کس هم مخالفت میکرد، یک تهمتی، لکه‌ای، چیزی متوجهش میکردند. یک عده‌ای از مسئولین، دست‌اندرکاران، فعالین عرصه‌ی کار در ، نگاهشان نگاه حاکمیت و مالکیت بود؛ خوب، این نگاه، نگاه غلطی بود. نگاه به از زاویه‌ی دید تفکر شرقىِ چپ محسوب میشد؛ این غلط بود. البته غلط بودن این خیلی زود فهمیده شد، حتّی آن کسانی که آن روز مروج همین دیدگاه بودند، ناگهان صد و هشتاد درجه برگشتند! آن به یک حالا تبدیل شد. 💢 یک برهه‌ای از زمان، نگاه به ، نگاه بود؛ یعنی همان راهی که آنها رفتند، اینها هم باید بروند؛ تصورشان این بود. خودشان را در حدِ و و هم نمیدیدند؛ در حد همین کشورهائی مثل میدیدند. این هم رد شد. امروز در ذهن و فکر و به صورت یک گفتمان عمومی در ذهن و ، نقشه‌ی غربی کشور ردشده است؛ غلط از آب درآمده است. علتش هم این است که انتقاد از نقشه‌ی به شیوه‌ی غربی، امروز مخصوص ملتهای شرق نیست، مخصوص ما نیست؛ خودِ غربی، خودِ غربی، زبان به انتقاد گشوده‌اند؛ هم در زمینه‌های ، هم در زمینه‌های ، هم در زمینه‌های . همان چیزی که به آن افتخار میکردند به عنوان ، امروز مورد انتقاد است؛ پس این هم نقشه‌ی نیست. امروز ما اینها را میدانیم. البته نقشه‌ی پیشرفت چیست؟ این باید تدوین شود، باید روشن شود، باید ابعاد و زوایایش مشخص شود؛ این کار به طور کامل انجام نگرفته است و باید بشود. اما همینی که ما فهمیده‌ایم که باید برگردیم به ، این خودش بزرگی است. این را امروز داریم. 💢 خوب، این است. مسیرِ پیشرفت، مسیر غربی نیست، مسیر منسوخ و برافتاده‌ی اردوگاه شرقِ قدیم هم نیست. بحرانهائی که در غرب اتفاق افتاده است، همه پیش روی ماست، میدانیم که این بحرانها گریبانگیر هر کشوری خواهد شد که از آن مسیر حرکت کند. پس ما بایستی مسیرِ مشخصِ خودمان را در پیش بگیریم و این را با سرعت حرکت کنیم؛ با سرعت مناسب. ✅ راه حلی که بر اساس این مقدمات وجود دارد، این راه حل را شما باید پیدا کنید. شما باید به نتیجه برسید، به این استنتاج برسید، اما آنچه که من میتوانم به عنوان راهنمائی و راهبرد کلی به شما عرض کنم، و جوانانه و پیگیر است. شما که در دانشگاهید، فعالیت شما است؛ باید درس بخوانید، تحقیق کنید، به فکر باشید. الگو گرفتن بی قید و شرط از ی غربی و شیوه‌ی را غلط و خطرناک بدانید. ما در زمینه‌ی احتیاج داریم به . بسیاری از حوادث دنیا حتّی در زمینه‌های و و غیره، محکومِ نظرات در است؛ در ، در ، در ؛ آنها هستند که شاخصها را مشخص میکنند. در این زمینه‌ها ما باید نظریه‌پردازیهای خودمان را داشته باشیم و باید کار کنیم؛ باید کنیم؛ باید کند. و باید نگاه کلان به داشته باشد؛ دنبال آنها برود. مراقب باشید نتواند از و از عنصر و استفاده کند. این آن چیزی است که من روی آن تأکید میکنم. میبینید یک حادثه‌ی کوچکی اتفاق میافتاد، حالا در همین خودتان، یک تعدادی مثلاً شاید در یک قضیه‌ای گله‌مندند، معترضند؛ ببینید بلافاصله در دنیا روی آن تفسیر میگذارند، تحلیل میگذارند، نه با جهتی که آن به خاطر آن جهت این حرکت را انجام داده، این اقدام را کرده، بلکه درست در نقطه‌ی مقابل آن جهت. یعنی را، را، را زیر سؤال میبرند با این وسائل. باید هشیار بود؛ در این از همیشه لازمتر است. @chekhabarazkoja
🔆 🔆 0⃣5⃣1⃣📌حضور رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان ۱۳۹۰/۲۴/۷ 💢هم امروز که و و و در گذرگاه است، و هم در که ها و های زیادی در عرصه‌های مختلف بر دوش شما خواهد بود - در ، در ، در ، در ، در و و همه‌ی - نقش برجسته است. پس شما، هم امروز و هستید، هم ان‌شاءالله در چنین خواهد بود. بنابراین ، گفتن با آنان و شنیدن از آنان، دارای است. @chekhabarazkoja
🔆 🔆 1⃣5⃣1⃣📌حضور رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان ۱۳۹۰/۲۴/۷ 💢 پیغمبر اکرم از از ‌ی خودشان خوششان آمد و برای او دعائی کردند و فرمودند: «اللّهمّ امتعه بشبابه»؛ (۱) یعنی پروردگارا! او را از جوانىِ خود متمتع کن، بهره‌مند کن. معلوم میشود همه‌ی از خود بهره‌مند نمیشوند که پیغمبر برای این چنین دعائی را کرد. 💢 تمتع از ، بهره‌مندی از به چه معناست؟ خطاست اگر خیال کنیم بهره‌مندی از به معنای بردن از است، است، استفاده‌ی از لهویات در دوره‌ی است؛ این نیست بهره بردن از جوانی. در یک بیان دیگری پیغمبر اکرم فرمودند: «ما من شابّ یدع لذّة الدّنیا و لهوها و اهرم شبابه فی طاعة الله الّا اعطاه الله اجر اثنین و سبعین صدّیقا»؛ (۲) یعنی که دامن خودش را نگه میدارد، از دوری میگزیند، در پیش اجر هفتاد و دو را دارد. «در بودن شیوه‌ی پیغمبری است». 💢 مثالی هم که خدای متعال به عنوان در مقابل گذاشته است، است. تمتع از به این نیست؛ تمتع از این است که انسان - همچنان که در این حدیث هست - «اهرم شبابه فی طاعة الله»؛ را در بگذراند. هم فقط خواندن نیست. البته خیلی با و است و است، اما فقط این نیست. در عرصه‌ی وسیع ، مصداقهای زیادی برای اطاعت خدا هست؛ که یکی از مهمترین آنها است، آلوده نکردن دامن است. هم که شما میخوانید، ست؛ هم که میورزید، ست؛ همین کارهائی که این جوانهای عزیز اینجا گفتند - در زمینه‌ی مسائل ، ، ، و غیره - در این راه‌ها، همه ست. ۱) الخرائج و الجرائح، ج ۱، ص ۵۲ ۲) مجموعة ورام، ج ۲، ص ۶۰ @chekhabarazkoja
🔆 🔆 5⃣7⃣1⃣📌حضور رهبر انقلاب در دیدار دانشجویان ۱۳۸۴/۰۲/۱۹ 💢 مسأله ، شکل دادن به یک است که بتواند به فعالیت ها و تلاش های بدهد؛ چون بدون ، نه می شود درست زندگی کرد و نه تلاش ، منضبط خواهد بود. باید و و افق واضحی در مقابل وجود داشته باشد که به انسان جهت بدهد. این چیست؟ 💢 من از این جا شروع کنم که جوان در کنونی ما - شاید در جاهای دیگر هم همین طور باشد؛ من نمی توانم از لحاظ اظهارنظری بکنم؛ اما آن چیزی که به و از نزدیک به آن رسیده ام، در مورد کنونی ماست - یش خلاصه نمی شود در پیدا کردن و و ؛ این، همه ی آرزوهای یک نیست. البته اینها نیازهای یک جوان است و دوست دارد تأمین شود؛ اما فراتر از این، ی بزرگتری هم به طور طبیعی در ما وجود دارد؛ بخشی مربوط به است - که در آن وجود دارد - بخشی مربوط به آرزوهایی است که برای و ی ما ترسیم کرده؛ برخی شاید بر اثر هایی است که تاکنون با به دست آمده؛ برخی هم بر اثر ناکامی هایی است که وجود دارد. جوان ما وقتی را در جامعه می بیند، آرزوی در دل او شعله می کشد. ما وقتی را در بخشی از دستگاه های مجموعه ی مشاهده می کند، میل به مبارزه ی با و ریشه کنی در درون او شکل می گیرد و او را به وادار می کند. به این دلایل، &جویی و در ما وجود دارد. 💢 چه می خواهد؟ جوان ما مایل است در کشوری که خانه ی اوست، و و نباشد؛ و و وجود داشته باشد؛ و و بر فضای حاکم باشد؛ میدان و و در برابر او باز باشد؛ احساس پوچی نکند؛ و و والایی که در دل هر هست، بتواند آن را کند. این یک ترسیم کلی از هایی است که قاعدتاً یک دارد. 💢این چیزهایی که عرض کردم، مجموعاً در اصطلاح قرآنی است؛ «فلنحیینّه حیاة طیّبه». یعنی در رویه ی و و همچنین در لایه ی - چه ، چه عملی، چه - پاسخگو باشد. @chekhabarazkoja
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 سخن‌نگاشت | رهبرانقلاب، شب گذشته در جمع اعضای گروه‌های جهادی: 👈 تلاش کنید و پیش بروید فکر کنید و به عمل برسانید 🔻 هرچه ممکن است #تلاش کنید و پیش بروید. هرچه ممکن است #فکر کنید و این فکر را به مرحله #عمل در بیاورید. ۹۸/۵/۱۰ 🌷 #گفتمان_جهادی 💻 @Khamenei_ir
مجله پاییز
اپیزود اول: ❓ #هدف_انقلاب چه بود؟ 💢 #هدف_انقلاب عبارت بود از ساختن یک ایرانی با این خصوصیاتی که عر
اپیزود دوم: 💢 این بود؛ اما ما در خلأ که زندگی نمیکنیم، ما در یک واقعیاتی داریم زندگی میکنیم؛ این واقعیات چقدر برای رسیدن به این هدفها کمک بود یا مزاحمت بود؟ یقیناً ا گر مزاحمهائی که حالا میشمارم، وجود نداشت، رسیدن به این ، زمان زیادی نمیخواست. شاید در طول پنج سال، ده سال یک گروه متشکل قوی میتوانستند این اهداف را برآورده کنند؛ منتها در سر راه وجود دارد. اساساً همین وجود است که به معنا و میبخشد و اسمش میشود ؛ والّا اگر مانع نبود، جهاد معنی نداشت. جهاد یعنی همراه با و چالش با . 💢 این چه بودند؟ ما دو نوع موانع داشتیم: یکی ، یکی . یعنی چه چیزهائی؟ یعنی آن چیزهائی که در درون خود ما انسانها - چه تصمیم‌گیرانمان، چه آحاد مردم مان، چه ناظرین بیرون از گود و - وجود دارد؛ اینها موانع درونی است. ، ست؛ است، است، است، است، است؛ این گاهی اوقات خودش یکی از موانع تحقق آن چیز است. باید برآورد و تقویم نسبت به کار و مشکلات کار، مطابق با واقع یا لااقل نزدیک به واقع باشد. هم مثل آسان‌گیری و است؛ آن هم یکی از است. گریز از چالش هم یکی از ماست. به گریز از چالش، بغلط میگویند . چیز خوبی است. یکی از بزرگترین است؛ «یا ولىّ العافیة نسئلک العافیة؛ عافیة الدّنیا و الأخرة». به معنای پنجه نیفکندن نیست؛ به معنای‌ درست عمل کردن، بجا قدم گذاشتن، بجا ضربت زدن و بجا عقب کشیدن است. عافیت از ، مثل این است که بگوئیم عافیت از . بنابراین چیز بدی نیست؛ لیکن بغلط به گریز از چالش میگویند ؛ یعنی در واقع همان ، مواجهه‌ی با را زشت و ناپسند دانستن، آماده نبودن برای مواجهه‌ی با مشکلات. اینها ماست.