eitaa logo
پرسمان اعتقادی
41.7هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
72 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔در هنگام نفخه صور اول و وقوع قیامت آیافقط شامل زنده های آن هنگام است ویا اینکه میلیاردها انسان مرده تا آن زمان نیز مشمول قیامت می شوند❗️ دفتر یکی از مراجع وروحانی مسجد بیان داشتند قیامت فقط مشمول زنده هاست و مرده ها درنفخه بعد از قیات محشور می شوند ❗️❗️ 💠💠 👌در آيات فراوانى از قرآن مجيد اشاراتى به مسأله نفخ صور آمده است، از اين آيات به خوبى استفاده مى‏ شود كه دوبار در صور دميده مى‏ شود ؛ 1⃣يك بار در پايان جهان كه همه چه آنانی که در دنیایند و چه آنانی که در برزخ زنده اند ،همه مى‏ ميرند و اين نفخه مرگ است . 2⃣و بار ديگر در آستانه رستاخيز كه همه زنده مى‏ شوند، و اين نفخه حيات است که قیامت در این هنگام برای همگان محقق می شود . ❕در حقيقت توقف و از كار افتادن اين جهان، و آغاز حركت جهان ديگر تشبيه به توقف و حركت لشكرها و ‏ها شده است كه با صداى شيپور مخصوص يا صداى بلند ديگرى همگى با هم از راه رفتن باز مى ‏ايستند و متوقف مى‏ شوند، و با صداى ديگرى به پا مى‏ خيزند و حركت مى‏ كنند. 🔸خداوند می فرماید ؛ « و در صور دميده مى ‏شود و تمام كه در آسمان‏ها و زمين هستند مى‏ ميرند مگر كسانى كه خدا بخواهد، سپس بار ديگر در صور دميده مى‏ شود ناگهان همگى به پا مى ‏خيزند و در انتظار (حساب و جزا) هستند.» ( زمر 68) ❕مفهوم آيه فوق همان مرگ است كه تمام موجودات عالم را چه در دنیا و برزخ و چه در آسمان (بر اثر نفخ صور) فرا مى‏ گيرد و پس از آن با نفخه دوم همگان زنده می شوند و در عرصه قیامت حاضر می شون . ❔در اين‏كه منظور از الّا مَنْ شاءَ اللَّهُ (مگر كسانى كه خدا بخواهد) چيست؟ در ميان مفسّران ، بعضى آن را اشاره به جمعى از فرشتگان بزرگ خدا (همچون جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل) دانسته ‏اند، و بعضى اشاره به شهيدان راه خدا، و بعضى علاوه بر چهار فرشته فوق، حاملان عرش الهى را نيز مشمول آن دانسته ‏اند اما در بیان شده است که منظور اسرافیل است . ❕ به هر صورت مسلم است كه همگان سرانجام به حكم كُلُّ نَفْسٍ ذائَقَةُ الْمَوْتِ (آل‏ عمران- 185) طعم مرگ را مى‏ چشند و تنها ذات پاك خداوند كه حَىٌّ لا يَمُوْتُ است مى ‏ماند وَيَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْأكرامِ (رحمان- 27). 🔸لذا امام علیه السلام فرمود ؛ « در هنگام نفخه صور اول خداوند اسرافیل را امر می کند که به دنیا بیاید و در صور بدمد که در این هنگام هیچ ذی روحی نمیماند مگر این که می میرد به غیر خود اسرافیل ، خداوند به خود هم امر می کند که بمیرد ، اسرافیل هم می میرد ... پس از آن خود خداوند نفخه صور دوم را به صدا در می آورد ( که همگان برای ورود به عرصه قیامت زنده می شوند ) و تمام اهل آسمانیان و حاملان عرش زنده می شوند و خلائق هم برای حساب و کتاب زنده و محشور می شوند » 📚بحار الانوار ج 6 ص 325 ❕در رابطه با نفخه صور نیز گفتنی است ؛ 1⃣نفخه صور اولًا بيانگر اين حقيقت است كه مسأله مرگ و حيات عمومى موجودات عالم مسأله و پيچيده ‏اى در پيشگاه خداوند نيست، با يك صيحه عظيم و مرموز و عالمگير همه خلايق مى ‏ميرند، و با يك عظيم مرموز ديگر همه زنده مى‏ شوند، گويى خفتگانى بوده ‏اند كه با اين فرياد بيدارگر، بيدار مى ‏گردند. ❕اين پاسخى است به گفته كسانى كه در امر معاد ترديد مى‏ كردند، و آن را مسأله محال يا مشكلى مى ‏پنداشتند و بر پيغمبر اسلام خرده مى‏ گرفتند. 2⃣ثانياً: هشدارى است به همه انسان‏ها كه زندگى را پايدار ندانند و گرفتار غرور و غفلت نشوند، و هر زمان احتمال دهند رستاخيز و نفخه مرگ برخيزد، و آنها در همان حال به سوى ديار عدم بشتابند و با تمام آرزوهاى دور و دراز در كام مرگ فرو روند. 3⃣ثالثاً: چگونگى نفخه صور و پايان اين جهان و آغاز جهان ديگر درس تربيتى عميق ديگرى به انسان‏ها مى‏ دهد كه در هر لحظه و هر حال آماده استقبال از چنين حادثه عظيمى باشند، هرگز كار و امروز خود را به فردا نيفكنند، چرا كه هيچ تاريخ معينى براى اين حادثه ناگهانى تعيين نشده، و تقريباً بدون مقدمه آغاز مى‏ شود. 📚پیام قرآن ج 6 ص 59 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔فلسفه وجوب زنان در چیست ❗️آیا قانون نفقه نوعی توهین به زنان نمی باشد که در قبال خدمت جنسی و غیر جنسی به مرد ، باید از بهره مند شود ❕آیا این توهین به زنان محسوب نمی شود ❕❕ 💠💠 👌در مورد فلسفه وجوب نفقه باید توجه داشت که می فرماید ؛ « الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ » « مردان سرپرست و خدمتگزار زنانند بخاطر برتريهايى كه (از نظر نظام اجتماع) خداوند براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است و به خاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى‏ كنند » ( نساء 34) ❕خانواده يك واحد كوچك است و همانند يك اجتماع بزرگ بايد رهبر و سرپرست واحدى داشته باشد، زيرا رهبرى و سرپرستى‏ دستجمعى كه زن و مرد مشتركا آن را به عهده بگيرند مفهومى ندارد در نتيجه مرد يا زن يكى بايد" رئيس" خانواده و ديگرى" معاون" و تحت نظارت او باشد، قرآن در اينجا مى ‏كند كه مقام سرپرستى بايد به مرد داده شود . 👌اشتباه نشود منظور از اين تعبير استبداد و اجحاف و تعدى نيست بلكه منظور رهبرى واحد با توجه به مسئوليتها و مشورت‏هاى لازم است. ❕اين مسئله در دنياى امروز بيش از هر زمان روشن است كه اگر هيئتى (حتى يك هيئت دو نفرى) مامور انجام كارى شود حتما بايد يكى از آن دو،" رئيس" و ديگرى" معاون يا عضو" باشد و گر نه هرج و مرج در كار آنها پيدا مى ‏شود- سرپرستى مرد در خانواده نيز از همين قبيل است. 💠و اين به خاطر وجود خصوصياتى در مرد است ؛ 1⃣ مانند ترجيح قدرت تفكر او بر نيروى عاطفه و احساساتبه عكس زن كه از نيروى سرشار بيشترى بهره‏ مند است . 2⃣ديگرى داشتن بنيه و نيروى جسمى بيشتر كه با اولى بتواند بينديشد و نقشه طرح كند و با دومى بتواند از خانواده خود دفاع نمايد. ❕ تعهد مرد در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن هزينه‏ هاى زندگى،و نفقه آنها و پرداخت مهر و تامين زندگى آبرومندانه همسر و فرزند، همه باز گشت به همین سرپرستى او می کند . 📚تفسیر نمونه ج3 ص 370 ❕به دیگر ؛ 👌در اسلام سه نوع وجود دارد: 1⃣نفقه اى كه مالك بايد صرف خود نظیر حیوانات خود بكند. 2⃣نفقه اى است كه انسان بايد صرف فرزندان خود در حالى كه صغير يا فقيرند و يا صرف پدر و مادر خود كه فقيرند و يا خويشاوندان خود (اگر كسى را ندارند و فقيرند) بنمايد. ملاك اين نوع نفقه حقوقى است كه طبيعتاً فرزندان بر به وجودآورندگان خود پيدا مى كنند و حقوقى است كه پدر و مادر به حكم شركت در ايجاد فرزند و به حكم زحماتى كه در دوره كودكى فرزند خود متحمّل شده اند بر پيدا مى كنند. شرط اين نوع نفقه، ناتوان بودن شخص واجب النفقه است. 3⃣نفقه اى است كه مرد در مورد زن مى كند. 👌ملاك اين نوع از نفقه، مالكيت به مفهوم نوع اول و حق طبيعى به مفهوم نوع دوم نيست. حتى عاجز بودن و ناتوان بودن و فقير بودن زن نيز شرط نيست. ❕تفاوت ديگر نفقه زن با دو نوع قبل اين است كه در نوع اول و دوم اگر شخص از زير بار شانه خالى كند و نفقه ندهد، گناهكار است اما تخلّف وظيفه به صورت يك دَين قابل مطالبه و استيفا در نمى آيد يعنى جنبه حقوقى ندارد. ولى در خصوص نفقه زن، اگر از زير بار وظيفه شانه خالى كند، زن حق دارد به صورت يك امر حقوقى اقامه دعوا كند و در صورت اثبات، مرد را محكوم كرده و از مرد بگيرد. 👌تفاوت سوم اين است كه اگر بين نفقه زن و باقى موارد تعارض پيش آيد، نفقه زن مقدّم مى شود چون هم است و هم الزام حقوقى دارد. ❕از نظر اسلام تأمين بودجه كانون خانوادگى، و مخارج زن به عهده مرد است. اگرچه زن چند برابر شوهر نيز ثروت و دارايى داشته باشد به خاطر دلائل زیر ؛ 1⃣ اسلام نخواسته به زن و عليه مرد يا به نفع مرد و عليه زن قانون وضع كند. بلكه در اسلام قوانين با واقع بينى و دورانديشى وضع شده است. مسئوليت و رنج و زحمات طاقت فرساى توليد نسل از لحاظ طبيعت به عهده زن گذاشته شده است. اين زن است كه بايد عادت و رنج ماهانه را تحمل كند، سنگينى دوره باردارى، زايمان و عوارض آن را تحمل نمايد، كودك را شير بدهد و پرستارى كند. ❕اينها همه از نيروى بدنى و عضلانى زن مى‏ كاهد، توانايى او را در كار و كسب كاهش مى‏ دهد. اينهاست كه اگر بنا بشود قانون، زن و مرد را از لحاظ تأمين بودجه زندگى در وضع مشابهى قرار دهد و به زن بر نخيزد، زن وضع رقت بارى پيدا خواهد كرد. و همينها سبب شده كه در جاندارانى كه به صورت جفت زندگى مى ‏كنند، جنس نر همواره به حمايت جنس ماده برخيزد، او را در مدت گرفتارى توليد نسل در خوراك و آذوقه كمك كند. ❕ادامه 👇👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔فلسفه وجوب زنان در چیست ❗️آیا قانون نفقه نوعی توهین به زنان نمی باشد که در قبال خدمت جنسی و غیر جنسی به مرد ، باید از بهره مند شود ❕آیا این توهین به زنان محسوب نمی شود ❕❕ 💠💠 👌در مورد فلسفه وجوب نفقه باید توجه داشت که می فرماید ؛ « الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ » « مردان سرپرست و خدمتگزار زنانند بخاطر برتريهايى كه (از نظر نظام اجتماع) خداوند براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است و به خاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى‏ كنند » ( نساء 34) ❕خانواده يك واحد كوچك است و همانند يك اجتماع بزرگ بايد رهبر و سرپرست واحدى داشته باشد، زيرا رهبرى و سرپرستى‏ دستجمعى كه زن و مرد مشتركا آن را به عهده بگيرند مفهومى ندارد در نتيجه مرد يا زن يكى بايد" رئيس" خانواده و ديگرى" معاون" و تحت نظارت او باشد، قرآن در اينجا مى ‏كند كه مقام سرپرستى بايد به مرد داده شود . 👌اشتباه نشود منظور از اين تعبير استبداد و اجحاف و تعدى نيست بلكه منظور رهبرى واحد با توجه به مسئوليتها و مشورت‏هاى لازم است. ❕اين مسئله در دنياى امروز بيش از هر زمان روشن است كه اگر هيئتى (حتى يك هيئت دو نفرى) مامور انجام كارى شود حتما بايد يكى از آن دو،" رئيس" و ديگرى" معاون يا عضو" باشد و گر نه هرج و مرج در كار آنها پيدا مى ‏شود- سرپرستى مرد در خانواده نيز از همين قبيل است. 💠و اين به خاطر وجود خصوصياتى در مرد است ؛ 1⃣ مانند ترجيح قدرت تفكر او بر نيروى عاطفه و احساساتبه عكس زن كه از نيروى سرشار بيشترى بهره‏ مند است . 2⃣ديگرى داشتن بنيه و نيروى جسمى بيشتر كه با اولى بتواند بينديشد و نقشه طرح كند و با دومى بتواند از خانواده خود دفاع نمايد. ❕ تعهد مرد در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن هزينه‏ هاى زندگى،و نفقه آنها و پرداخت مهر و تامين زندگى آبرومندانه همسر و فرزند، همه باز گشت به همین سرپرستى او می کند . 📚تفسیر نمونه ج3 ص 370 ❕به دیگر ؛ 👌در اسلام سه نوع وجود دارد: 1⃣نفقه اى كه مالك بايد صرف خود نظیر حیوانات خود بكند. 2⃣نفقه اى است كه انسان بايد صرف فرزندان خود در حالى كه صغير يا فقيرند و يا صرف پدر و مادر خود كه فقيرند و يا خويشاوندان خود (اگر كسى را ندارند و فقيرند) بنمايد. ملاك اين نوع نفقه حقوقى است كه طبيعتاً فرزندان بر به وجودآورندگان خود پيدا مى كنند و حقوقى است كه پدر و مادر به حكم شركت در ايجاد فرزند و به حكم زحماتى كه در دوره كودكى فرزند خود متحمّل شده اند بر پيدا مى كنند. شرط اين نوع نفقه، ناتوان بودن شخص واجب النفقه است. 3⃣نفقه اى است كه مرد در مورد زن مى كند. 👌ملاك اين نوع از نفقه، مالكيت به مفهوم نوع اول و حق طبيعى به مفهوم نوع دوم نيست. حتى عاجز بودن و ناتوان بودن و فقير بودن زن نيز شرط نيست. ❕تفاوت ديگر نفقه زن با دو نوع قبل اين است كه در نوع اول و دوم اگر شخص از زير بار شانه خالى كند و نفقه ندهد، گناهكار است اما تخلّف وظيفه به صورت يك دَين قابل مطالبه و استيفا در نمى آيد يعنى جنبه حقوقى ندارد. ولى در خصوص نفقه زن، اگر از زير بار وظيفه شانه خالى كند، زن حق دارد به صورت يك امر حقوقى اقامه دعوا كند و در صورت اثبات، مرد را محكوم كرده و از مرد بگيرد. 👌تفاوت سوم اين است كه اگر بين نفقه زن و باقى موارد تعارض پيش آيد، نفقه زن مقدّم مى شود چون هم است و هم الزام حقوقى دارد. ❕از نظر اسلام تأمين بودجه كانون خانوادگى، و مخارج زن به عهده مرد است. اگرچه زن چند برابر شوهر نيز ثروت و دارايى داشته باشد به خاطر دلائل زیر ؛ 1⃣ اسلام نخواسته به زن و عليه مرد يا به نفع مرد و عليه زن قانون وضع كند. بلكه در اسلام قوانين با واقع بينى و دورانديشى وضع شده است. مسئوليت و رنج و زحمات طاقت فرساى توليد نسل از لحاظ طبيعت به عهده زن گذاشته شده است. اين زن است كه بايد عادت و رنج ماهانه را تحمل كند، سنگينى دوره باردارى، زايمان و عوارض آن را تحمل نمايد، كودك را شير بدهد و پرستارى كند. ❕اينها همه از نيروى بدنى و عضلانى زن مى‏ كاهد، توانايى او را در كار و كسب كاهش مى‏ دهد. اينهاست كه اگر بنا بشود قانون، زن و مرد را از لحاظ تأمين بودجه زندگى در وضع مشابهى قرار دهد و به زن بر نخيزد، زن وضع رقت بارى پيدا خواهد كرد. و همينها سبب شده كه در جاندارانى كه به صورت جفت زندگى مى ‏كنند، جنس نر همواره به حمايت جنس ماده برخيزد، او را در مدت گرفتارى توليد نسل در خوراك و آذوقه كمك كند. ❕ادامه 👇👇👇
🤔 ❔در هنگام نفخه صور اول و وقوع قیامت آیافقط شامل زنده های آن هنگام است ویا اینکه میلیاردها انسان مرده تا آن زمان نیز مشمول قیامت می شوند❗️ دفتر یکی از مراجع وروحانی مسجد بیان داشتند قیامت فقط مشمول زنده هاست و مرده ها درنفخه بعد از قیات محشور می شوند ❗️❗️ 💠💠 👌در آيات فراوانى از قرآن مجيد اشاراتى به مسأله نفخ صور آمده است، از اين آيات به خوبى استفاده مى‏ شود كه دوبار در صور دميده مى‏ شود ؛ 1⃣يك بار در پايان جهان كه همه چه آنانی که در دنیایند و چه آنانی که در برزخ زنده اند ،همه مى‏ ميرند و اين نفخه مرگ است . 2⃣و بار ديگر در آستانه رستاخيز كه همه زنده مى‏ شوند، و اين نفخه حيات است که قیامت در این هنگام برای همگان محقق می شود . ❕در حقيقت توقف و از كار افتادن اين جهان، و آغاز حركت جهان ديگر تشبيه به توقف و حركت لشكرها و ‏ها شده است كه با صداى شيپور مخصوص يا صداى بلند ديگرى همگى با هم از راه رفتن باز مى ‏ايستند و متوقف مى‏ شوند، و با صداى ديگرى به پا مى‏ خيزند و حركت مى‏ كنند. 🔸خداوند می فرماید ؛ « و در صور دميده مى ‏شود و تمام كه در آسمان‏ها و زمين هستند مى‏ ميرند مگر كسانى كه خدا بخواهد، سپس بار ديگر در صور دميده مى‏ شود ناگهان همگى به پا مى ‏خيزند و در انتظار (حساب و جزا) هستند.» ( زمر 68) ❕مفهوم آيه فوق همان مرگ است كه تمام موجودات عالم را چه در دنیا و برزخ و چه در آسمان (بر اثر نفخ صور) فرا مى‏ گيرد و پس از آن با نفخه دوم همگان زنده می شوند و در عرصه قیامت حاضر می شون . ❔در اين‏كه منظور از الّا مَنْ شاءَ اللَّهُ (مگر كسانى كه خدا بخواهد) چيست؟ در ميان مفسّران ، بعضى آن را اشاره به جمعى از فرشتگان بزرگ خدا (همچون جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل) دانسته ‏اند، و بعضى اشاره به شهيدان راه خدا، و بعضى علاوه بر چهار فرشته فوق، حاملان عرش الهى را نيز مشمول آن دانسته ‏اند اما در بیان شده است که منظور اسرافیل است . ❕ به هر صورت مسلم است كه همگان سرانجام به حكم كُلُّ نَفْسٍ ذائَقَةُ الْمَوْتِ (آل‏ عمران- 185) طعم مرگ را مى‏ چشند و تنها ذات پاك خداوند كه حَىٌّ لا يَمُوْتُ است مى ‏ماند وَيَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْأكرامِ (رحمان- 27). 🔸لذا امام علیه السلام فرمود ؛ « در هنگام نفخه صور اول خداوند اسرافیل را امر می کند که به دنیا بیاید و در صور بدمد که در این هنگام هیچ ذی روحی نمیماند مگر این که می میرد به غیر خود اسرافیل ، خداوند به خود هم امر می کند که بمیرد ، اسرافیل هم می میرد ... پس از آن خود خداوند نفخه صور دوم را به صدا در می آورد ( که همگان برای ورود به عرصه قیامت زنده می شوند ) و تمام اهل آسمانیان و حاملان عرش زنده می شوند و خلائق هم برای حساب و کتاب زنده و محشور می شوند » 📚بحار الانوار ج 6 ص 325 ❕در رابطه با نفخه صور نیز گفتنی است ؛ 1⃣نفخه صور اولًا بيانگر اين حقيقت است كه مسأله مرگ و حيات عمومى موجودات عالم مسأله و پيچيده ‏اى در پيشگاه خداوند نيست، با يك صيحه عظيم و مرموز و عالمگير همه خلايق مى ‏ميرند، و با يك عظيم مرموز ديگر همه زنده مى‏ شوند، گويى خفتگانى بوده ‏اند كه با اين فرياد بيدارگر، بيدار مى ‏گردند. ❕اين پاسخى است به گفته كسانى كه در امر معاد ترديد مى‏ كردند، و آن را مسأله محال يا مشكلى مى ‏پنداشتند و بر پيغمبر اسلام خرده مى‏ گرفتند. 2⃣ثانياً: هشدارى است به همه انسان‏ها كه زندگى را پايدار ندانند و گرفتار غرور و غفلت نشوند، و هر زمان احتمال دهند رستاخيز و نفخه مرگ برخيزد، و آنها در همان حال به سوى ديار عدم بشتابند و با تمام آرزوهاى دور و دراز در كام مرگ فرو روند. 3⃣ثالثاً: چگونگى نفخه صور و پايان اين جهان و آغاز جهان ديگر درس تربيتى عميق ديگرى به انسان‏ها مى‏ دهد كه در هر لحظه و هر حال آماده استقبال از چنين حادثه عظيمى باشند، هرگز كار و امروز خود را به فردا نيفكنند، چرا كه هيچ تاريخ معينى براى اين حادثه ناگهانى تعيين نشده، و تقريباً بدون مقدمه آغاز مى‏ شود. 📚پیام قرآن ج 6 ص 59 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔در هنگام نفخه صور اول و وقوع قیامت آیافقط شامل زنده های آن هنگام است ویا اینکه میلیاردها انسان مرده تا آن زمان نیز مشمول قیامت می شوند❗️ دفتر یکی از مراجع وروحانی مسجد بیان داشتند قیامت فقط مشمول زنده هاست و مرده ها درنفخه بعد از قیات محشور می شوند ❗️❗️ 💠💠 👌در آيات فراوانى از قرآن مجيد اشاراتى به مسأله نفخ صور آمده است، از اين آيات به خوبى استفاده مى‏ شود كه دوبار در صور دميده مى‏ شود ؛ 1⃣يك بار در پايان جهان كه همه چه آنانی که در دنیایند و چه آنانی که در برزخ زنده اند ،همه مى‏ ميرند و اين نفخه مرگ است . 2⃣و بار ديگر در آستانه رستاخيز كه همه زنده مى‏ شوند، و اين نفخه حيات است که قیامت در این هنگام برای همگان محقق می شود . ❕در حقيقت توقف و از كار افتادن اين جهان، و آغاز حركت جهان ديگر تشبيه به توقف و حركت لشكرها و ‏ها شده است كه با صداى شيپور مخصوص يا صداى بلند ديگرى همگى با هم از راه رفتن باز مى ‏ايستند و متوقف مى‏ شوند، و با صداى ديگرى به پا مى‏ خيزند و حركت مى‏ كنند. 🔸خداوند می فرماید ؛ « و در صور دميده مى ‏شود و تمام كه در آسمان‏ها و زمين هستند مى‏ ميرند مگر كسانى كه خدا بخواهد، سپس بار ديگر در صور دميده مى‏ شود ناگهان همگى به پا مى ‏خيزند و در انتظار (حساب و جزا) هستند.» ( زمر 68) ❕مفهوم آيه فوق همان مرگ است كه تمام موجودات عالم را چه در دنیا و برزخ و چه در آسمان (بر اثر نفخ صور) فرا مى‏ گيرد و پس از آن با نفخه دوم همگان زنده می شوند و در عرصه قیامت حاضر می شون . ❔در اين‏كه منظور از الّا مَنْ شاءَ اللَّهُ (مگر كسانى كه خدا بخواهد) چيست؟ در ميان مفسّران ، بعضى آن را اشاره به جمعى از فرشتگان بزرگ خدا (همچون جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل) دانسته ‏اند، و بعضى اشاره به شهيدان راه خدا، و بعضى علاوه بر چهار فرشته فوق، حاملان عرش الهى را نيز مشمول آن دانسته ‏اند اما در بیان شده است که منظور اسرافیل است . ❕ به هر صورت مسلم است كه همگان سرانجام به حكم كُلُّ نَفْسٍ ذائَقَةُ الْمَوْتِ (آل‏ عمران- 185) طعم مرگ را مى‏ چشند و تنها ذات پاك خداوند كه حَىٌّ لا يَمُوْتُ است مى ‏ماند وَيَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ الْأكرامِ (رحمان- 27). 🔸لذا امام علیه السلام فرمود ؛ « در هنگام نفخه صور اول خداوند اسرافیل را امر می کند که به دنیا بیاید و در صور بدمد که در این هنگام هیچ ذی روحی نمیماند مگر این که می میرد به غیر خود اسرافیل ، خداوند به خود هم امر می کند که بمیرد ، اسرافیل هم می میرد ... پس از آن خود خداوند نفخه صور دوم را به صدا در می آورد ( که همگان برای ورود به عرصه قیامت زنده می شوند ) و تمام اهل آسمانیان و حاملان عرش زنده می شوند و خلائق هم برای حساب و کتاب زنده و محشور می شوند » 📚بحار الانوار ج 6 ص 325 ❕در رابطه با نفخه صور نیز گفتنی است ؛ 1⃣نفخه صور اولًا بيانگر اين حقيقت است كه مسأله مرگ و حيات عمومى موجودات عالم مسأله و پيچيده ‏اى در پيشگاه خداوند نيست، با يك صيحه عظيم و مرموز و عالمگير همه خلايق مى ‏ميرند، و با يك عظيم مرموز ديگر همه زنده مى‏ شوند، گويى خفتگانى بوده ‏اند كه با اين فرياد بيدارگر، بيدار مى ‏گردند. ❕اين پاسخى است به گفته كسانى كه در امر معاد ترديد مى‏ كردند، و آن را مسأله محال يا مشكلى مى ‏پنداشتند و بر پيغمبر اسلام خرده مى‏ گرفتند. 2⃣ثانياً: هشدارى است به همه انسان‏ها كه زندگى را پايدار ندانند و گرفتار غرور و غفلت نشوند، و هر زمان احتمال دهند رستاخيز و نفخه مرگ برخيزد، و آنها در همان حال به سوى ديار عدم بشتابند و با تمام آرزوهاى دور و دراز در كام مرگ فرو روند. 3⃣ثالثاً: چگونگى نفخه صور و پايان اين جهان و آغاز جهان ديگر درس تربيتى عميق ديگرى به انسان‏ها مى‏ دهد كه در هر لحظه و هر حال آماده استقبال از چنين حادثه عظيمى باشند، هرگز كار و امروز خود را به فردا نيفكنند، چرا كه هيچ تاريخ معينى براى اين حادثه ناگهانى تعيين نشده، و تقريباً بدون مقدمه آغاز مى‏ شود. 📚پیام قرآن ج 6 ص 59 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔همه انسانها دوست دارند مشهور و محبوب باشند با این حال چرا روایات از نهی کردند؟ آیا این نهی مقابله با فطرت انسان نیست ❕❗️ 💠💠 👌هر كس به چيزى علاقه‏ مند است، بعضى به مال عشق مى‏ ورزند، بعضى ديگر به جمال، گروهى خواهان كمالند، ولى جمعى طالب مقام و شهرت و آوازه اند و اين گروه اخير را ‏ طلب مى‏ نامند، دوست دارند مردم همه به آنها احترام بگذارند، و به خانه آنها رفت و آمد داشته باشند، و به اصطلاح از ديگران يك سر و گردن برتر باشند، آخرين سخن، سخن آنها باشد و كسى روى حرف آنها حرف نزند، هر چند عقل و كفايت و لازم براى اين امور را نداشته باشند. اين گونه افراد را جاه طلب و طالب اسم و آوازه و مقام مى‏ نامند.. ❕اين صفت رذيله سرچشمه بسيارى از مفاسد فردى و اجتماعى است، انسان را از خدا و خلق خدا دور مى‏ كند و او را براى وصول به مقصدش به دنبال گناهان خطرناكى مى ‏فرستد، و از همه بدتر اين كه در بسيارى از اوقات با صفات نيك مانند احساس مسؤوليت و تصميم بر انجام اجتماعى و لزوم مديريت صالح در جامعه و امثال اين‏ها اشتباه مى ‏شود. اين صفت، پيوند نزديكى با رياكارى و تكبر و عُجب و خودپسندى دارد . 📚اخلاق در قرآن ج 3 ص 13 🔹تأثير مخرّب اين رذيله اخلاقى در دين انسان به قدرى شديد است كه در از رسول خدا مى‏ خوانيم ؛ «دو گرگ درنده كه در آغل گوسفندان رها شوند فساد و خرابى آنها بيشتر از حبّ مال و مقام در دين انسان مسلمان نيست ». 📚میزان الحکمه ج 1 ص 492 👌و فرمود ؛ « علاقه شديد به مقام ( و شهرت ) و مال، را در قلب انسان مى ‏رويانند همان گونه كه آب سبزه را مى‏ روياند». 📚المحجه البیضاء ج 6 ص 112 🔹 در حديث ديگرى از امام عليه السلام مى‏ خوانيم ؛ « كسى كه طالب مقام باشد (و دلباخته آن گردد) هلاك مى‏ شود » 📚الکافی ج 2 ص 297 ❕البته اسلام با مطلق مقام و شهرت و جاه و ریاست طلبی مخالفتی ندارد تا شما بگویید اسلام در این رابطه خلاف فطرت است در روایت معصوم داریم که فرمود ؛ « كسى كه رياست را به طلب كند از اطاعت خداوند به حق محروم خواهد شد» 📚تحف العقول ص 237 ❕از اين حديث اين نكته استفاده مى‏ شود كه رياست‏ طلبى بر دوگونه است ؛ ریاست حق و باطل ؛ 👌در بعضى از آيات قرآن مى‏ خوانيم كه يكى از خواسته‏ هاى خاص خدا (عِبادُالرَّحْمانِ) اين است كه مى‏ گويند: «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ اماماً؛ خداوندا! ما را پيشواى پرهيزگاران قرار ده» ( فرقان 74) 🔸از اين تعبير به خوبى استفاده مى ‏شود كه رياست ‏طلبى هميشه مذموم نيست، بلكه به گفته «علّامه » (رضوان الله تعالى عليه) در «بحارالانوار»، رياست بر دو گونه تقسيم مى‏ شود، حق و باطل، سپس براى رياست حق مثال به متصدى شدن مقام فتوا و تدريس و وعظ مى‏ زند و مى‏ گويد ؛ « كسى كه اهليت اين كار را دارد و عالم به متون كتاب و سنت است و هدفش هدايت خلق و تعليم مسائل دين باشد اين از نوع رياست حق است كه گاه وجوب عينى يا كفائى دارد، ولى كسى كه آگاهى از اين امور ندارد يا آگاهى دارد ولى هدفش تنها شهرت ‏طلبى و جلب قلوب و تحصيل مال و مقام است اين از نوع رياست باطل است و اين كار كسانى است كه به صفت رذيله جاه‏ طلبى گرفتارند.» 💠سپس از بعضى از نقل مى ‏كند كه معنى «جاه» همان تملك دلها و نفوذ در آنهاست. و حكم آن حكم تملك اموال است، اينها همه از امورى است كه جزء اهداف زندگى دنيا مى‏ باشد و با مرگ پايان مى‏ يابد و دنيا مزرعه آخرت است؛ پس كسى كه از اين امور زاد و توشه ‏اى براى آخرت برگيرد سعادتمند و خوشبخت است و كسى كه آن را وسيله هوسرانى قرار دهد بدبخت و بيچاره است. 📚بحار الانوار ج 70 ص 147 به بعد 👌در واقع كسانى كه مقام و آوازه را براى رسيدن به اهداف مقدس اجتماعى و انسانى و به تعبير ديگر براى اهداف الهى مى‏ طلبند نه جاه طلبند و نه مقام پرست؛ آنها در خط اميرمؤمنان عليه السلام حركت مى‏ كنند كه مى ‏فرمايد: « آگاه‏ باشيد! به خدا سوگند، خدائى كه دانه را شكافت، و انسان را آفريد، اگر نه اين بود كه جمعيت بسيارى گرداگردم را گرفته و به ياريم قيام كرده‏ اند و از اين جهت، حجت تمام شده است، اگر نبود عهد و مسئوليتى كه خداوند از علماء و دانشمندان (هر جامعه) گرفته كه در برابر شكم خوارى ستمگران و گرسنگى ستمديدگان سكوت نكنند، من مهار شتر خلافت را رها مى‏ ساختم و از آن صرف نظر مى‏ نمودم و آخر آن را با جام آغازش سيراب مى‏ كردم» 📚نهج البلاغه خطبه 3 ipasookh.ir 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
💠 شیعه مرزبان ولایت 🔸 الآن ما چیست؟! وظیفه همه ما ـ مخصوصاً حوزویان و دانشگاهیان ـ این است كه از علی (سلام الله علیه) حمایت بكنیم. منظور در آیه سوره مباركه كه فرمود: ﴿النَّبِی أَوْلی بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ﴾ اینها ـ معاذ الله ـ قضیه شخصیه و خارجیه نیست كه تاریخ مصرفش گذشت كه این برای زمان پیغمبر بود. نه! امروز پیامبر زنده است چون نبوت زنده است، امروز پیامبر زنده است چون اسلام زنده است، امروز هم علی زنده است چون . اگر كسی از بخواهد دفاع نكند به این آیه عمل نكرد! اگر كسی خدای ناكرده بشنود به حریم تشیع اهانت شده، به ولایت اهل بیت اهانت شده، به امامت اینها اهانت شده، عالمانه و محققانه با حفظ وحدت اسلامی دفاع نكند به این آیه عمل نكرده است! 🔸 آیه سوره مباركه «توبه» چه می‌گوید؟ می ‌گوید مبادا خودتان را كنار بگذارید تیر بخورد به نبوت و رسالت! اگر به اسلام به نبوت به رسالت به ولایت اهل بیت (علیهم السلام) تیری خورد و كسی سینه سپر نكرد به آیه سوره «توبه» عمل نكرد، فرمود: ﴿ما كانَ ِلأَهْلِ الْمَدینَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ اْلأَعْرابِ أَنْ یتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللّهِ وَ لا یرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ﴾، این «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِی مَوْلَاه‏» حاكم بر ولایت است؛ یعنی اگر تاكنون ﴿أَوْلی بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ﴾ یك نفر بود، الآن این سیزده نفر با آن یك نفر این چهارده نفر یك نور‌ند، این چهارده تا یك حكم ‌اند «اَلنَّبِی وَ اَهْلُ بَیتِه» می ‌شود. 🔸 بنابراین وظیفه رسمی ما با این است كه ما همه شبهات را ارزیابی كنیم، محققانه پاسخ بدهیم، نه بگذاریم بیگانه این وحدت اسلامی را آسیب برساند، نه ما اهل تسامح و تساهل باشیم كه ـ معاذ الله ـ این ولایت و این امامت آسیب ببیند. آپارات: https://www.aparat.com/v/gjlAH 📚 درس اخلاق تاریخ: 1384/10/29 🔰 @p_eteghadi 🔰
🏴 سبب راستین ▫️ ما وقتی در جهان، زندگی و خواهیم داشت كه 1️⃣ نظام هستی را بشناسیم 2️⃣ جایگاه انسان را در نظام هستی بشناسیم 3️⃣ پیوند انسان و جهان را هم خوب ارزیابی كنیم و با سامان یافتن این مثلث، خود را بشناسیم. ▫️ عدّه زیادی بر این باورند كه این نظام هستی به وسیله سلسله علل و معلول می ‌گردد و هر كاری علّتی دارد و خدای سبحان این علل است، سلسله جنبان این علل است، اوّلین علّت اوست بقیه علل و اسباب بعدی‌ اند و همان تفكر جهان ‌بینی، در مسائل اخلاقی و سیاسی و اجتماعی اینها اثرگذار بوده و می باشد؛ یعنی گاهی كار را به دیگری واگذار می ‌كنند، او را به عنوان علّت قریب می ‌شناسند؛ گاهی نیازی دارند به كسی مراجعه می‌ كنند و از او به عنوان واسطه در فیض یا سبب قریب كمك می ‌طلبند یعنی او را سبب می ‌دانند گرچه خداست. این تقریباً یك است که از نظر موحّدان جهان‌ بین، یك نگاه میانی است؛ ولی وجود مبارك مانند سایر ائمه (علیهم السلام) را مظاهر و آیات الهی می ‌دانند و اگر از غیر خدا به عنوان سبب یاد می‌ شود بازگشتش به این است كه به نظر ما اینها سبب ‌اند؛ ولی همان خدای سبحان است كه ﴿وَمَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ﴾. ▫️ ما لازم نیست راه های طولانی را طی بكنیم و بگوییم این شیء مسبَّب از آن سبب قریب است، آن مسبَّب از سبب دیگر است و چون تسلسل باطل است به رأس سلسله برسیم؛ آیا ما باید تسلسل را باطل كنیم و به نقطه آغازین برسیم یا در همین قدم اوّل می ‌توانیم خدا را ثابت كنیم؟ یعنی این مجاری واقعاً اسباب ‌اند واقعاً علل‌ اند منتها خدای سبحان رأس علل است كه تا این سلسله را طی نكنیم به خدا نمی ‌رسیم یا همه اینها مجاری فیض ‌اند و در عین حال كه خدای سبحان اینها را وسیله قرار داد، خدای سبحان به هر كدام از اینها، از كسی یا چیزی كه سبب قریب اینهاست نزدیك تر است؟ اهل‌بیت (علیهم السلام) این راه دوم را كه است نه راه فلسفه و كلام به ما آموختند و در دعاهای نورانی امام سجاد این مطلب شكوفاتر است. لازم نیست ما سلسله را طی كنیم و بگوییم چون تسلسل باطل است در رأس سلسله خداست، بلكه خدا را در همین قدم اول باید بكنیم و بیابیم. آپارات: https://aparat.com/v/Yy0Sa 📚 دیدار اعضای برگزار کننده همایش حضرت امام سجاد علیه السلام با آیت الله العظمی جوادی آملی تاریخ: 1390/09/02 🔰 @p_eteghadi 🔰