📡🚰سرگذشت #آبآشامیدنی اهالی روستای تاریخی مالواجرد
✍ نوشتهی : حجتالهحاجمختار
🟣همراهان ارجمند،
لطفا بخشاول که روز گذشته در کانال جانمائی شده است را بخوانید.
ضمنا آنچه پیرامون آبآشامیدنی اهالی روستا در دههی پنجاه به رشته تحریر درآمده است
✅دقیقا از
#مشاهداتاینجانب
#حجتالهصادقیحاجمختار بوده و تمامی مواردی که در خصوص آبآشامیدنی
#اهالیزادگاهم در این قسمت و تا پایان مطلب جانمائی خواهد شد
با تمام وجود درک کرده و چشیدهام.
#درفضایمجازیباکانالخودتان
#پابرجمالواجردهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡🚰سرگذشت #آبآشامیدنی اهالی روستای تاریخی مالواجرد
✍ نوشتهی : حجتالهحاجمختار
2⃣ #قسمتدوم
💫معمولا در هر خانهای مکانی برای قرار دادن ظرفهای آب بود بعضی در #دستڪ قرار میدادند
✍دستڪ فضائی بین دو اتاق بود که با چوب قفسهای ساخته بودند و کوزه و سبوها را طوری داخل آن میگذاشتند که ایستاده بود و از ریختن آب کوزه جلوگیری کند.
⚱خاصیت کوزههای سفالی این است که
🔻اولا آب شور و تلخ چشمه را کمی تسویه میکرد و
🔻ثانیا وقتی در فضای باز قرار میگرفت جریان هوا آب داخل آن را خنڪ میکرد.
❇️ دستکها یا همان محل نگهداری کوزهها در مکانهای #نسرم
(جائى که آفتاب نمیگرفت)
یعنی در ضلع جنوبی حیاط منزل واقع بود
💫بعضی خانهها پستو داشت
👇 #پستو :
داخل اتاق، اتاق دیگری بود که اصلا آفتاب نمیگرفت و چون دیوارهای گلی ضخیمی داشت و سقف آن هم خشتی بود گرمای هوا بر آن غلبه نمیکرد و در فصل تابستان خنڪ و در زمستان گرم بود.
⚱کوزه و سبوها را در آن قرار میدادند به این اتاق اندرونی #پستو میگفتند.
🔶 برای آنکه حشره داخل کوزه یا سبو نرود از پارچههای دور ریز #دربهائی به شکل توپ بیضی شکل درست میکردند و درب کوزه یا سبو قرار میدادند
💫صبح زود کشاورزان #سبویآب خنڪ را در #خورجینالاغ میگذاشتند و راهی صحرا میشدند.
💫زمانی که به صحرا میرسیدند سبو را در محل #سایهساری مثل :
🌴سایهی درخت یا زیر بوتههای بزرگ گیاهان میگذاشتند تا آب درون آن دیرتر گرم شود.
✍ #یادشبخیر
✍ #یادشبخیریادش
👶در صحرای برزاب پدرم و سائر کشاورزان مثل خدابیامرزدشان :
مرحومحاجغلامرضا
مرحومحاجاسماعیلحسینشیخ
مرحومکربلائیفرجالهمحمدعلی
#سبوهایشان را داخل
#گمبهچیحسینحاجعلی میگذاشتند.
✍هنوز بحمدالله این گمبه به همت فرزندان آن مرحوم که هر از گاهی
#مرمتمیکنند
#پابرجاست
👈 ادامه فرداشب...
#درفضایمجازیباکانالخودتان
#پابرجمالواجردهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡🚰سرگذشت #آبآشامیدنی اهالی روستای تاریخی مالواجرد
✍ نوشتهی : حجتالهحاجمختار
🟣همراهان ارجمند، ضمن درخواست از شما گرامییان به جهت صرفهجوئی در مصارف آب و برق و مصرف بهینه از این منابع
لطفا چنانچه قسمتهای قبلی این بخش را نخواندهاید
پستهای دوشب پیش را حتما بازدید کنید.
ضمنا جوانان و نوجوانان مالواجردی در هر جائی سکونت دارند با خواندن مطالب کانال و نشان دادن ویدئوهای پابرج
به پدربزرگها و مادربزرگها و بزرگان فامیل
از بهترین هدایا نزد ایشان بهحساب میآید.
#درفضایمجازیباکانالخودتان
#پابرجمالواجردهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡🚰سرگذشت #آبآشامیدنی اهالی روستای تاریخی مالواجرد
✍ نوشتهی : حجتالهحاجمختار
3⃣ #قسمتسوم
🌾کشاورزان به همراه سبوی آب #چاشتونه که حاوی نون و ماستپوست بود، به صحرا میبردند و حدود ساعت ده صبح که میشد همگی زیر سایه درخت یا داخل گمبهای در نزدیکی محل کارشان جمع میشدند و علاوه بر گپ و گفتگوئی که میکردند، چاشتونه هم میخوردند و خستگی از تن به در کرده تا سر حال به کار ادامه دهند.
🌞بعد از خوردن چاشتونه
#سبوها بود که بالا میرفت و دهانه اونها مماس بر لب و دهان رعیت خسته قرار میگرفت و آب #گوارای خنڪ که کمی شور بود از حلقوم کشاورز پائین میرفت
🔸در انتها ذکر :
#سلامبرلبعطشان
#حسینعليهالسلام
از لسان کشاورزان جاری میشد و بعد از آن میگفتند :
بر دل سیاه یزید لعنت باد
🌻علاوه بر کوزههائی که توسط کشاورزان به صحرا آورده میشد
⚱درون هر گمبه #خمرهی بزرگی بود که توسط بعضی افراد خاص که به آنها #میراب میگفتند هنگام نیمه شب #آبگیری میشد و چون در چهار طرف گمبه دروازه بود بنابر این جریان هوا از هر سمت که بود آب خمره ها را خنڪ میکرد
💫پائین هر خمره یکی دو سله شکسته
🌟 #سله :
به جای لیوان استفاده میشد که معمولا کوزه های کوچڪ که میشکست قسمت انتهائی آن را #سله میگفتند
کنار خمرهها قرار داشت و رهگذر با استفاده از سله
آن را داخل خمره از آب پر کرده و نوش جان میکرد
🍀 در صحرای برزاب دو گمبهی بزرگ بود :
💫گمبهبرزاب
💫گمبهسردابه
🎗همچنین گمبهچی حاجحسین حاجعلی
🍀در صحراهای اندی بالا، اندی پائین، آبسئر و محلهده
هم گمبههای بزرگی وجود داشت که خوشبختانه آثار آنها پابرجاست و تنها گمبه #سردابه از بین رفته است
👈 ادامه سرگذشت فرداشب... #درفضایمجازیباکانالخودتان
#پابرجمالواجردهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡⚫️ضمن عرض تسلیت شهادت دردانهی سیدالشهدا
#حضرترقیهسلاماللهعلیها
بخشدیگری از مطالب سرگذشت #آبآشامیدنی اهالی روستای تاریخی مالواجرد
✍ نوشتهی : حجتالهحاجمختار
را با مقدمهی ذیل تقدیم حضورتان مینمائیم
🟣مخاطبان گرامی آنچه پیرامون آبآشامیدنی اهالی آبادی
تا اواسط دههی شصت را به رشته تحریر در آوردهام نقلقول نیست و دقیقا از
💯 #مشاهدات اینجانب حجتاله صادقی حاجمختار بوده و تمامی موارد آبآشامیدنی اهالیزادگاهم در پست ذیل تا پایان که روزهای آینده جانمائی میشود را با تمام وجود درک کرده و چشیدهام.
#درفضایمجازیباکانالخودتان
#پابرجمالواجردهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡🚰سرگذشت #آبآشامیدنی اهالی روستای تاریخی مالواجرد
✍ نوشتهی : حجتالهحاجمختار
4⃣ #قسمتچهارم
🌐روزگار قدیم هر صحرا حداقل یگ گمبه داشت و تمامی گمبهها دارای
#سنگآب یا
#خمرهای بزرگ یا کوچک برای آبآشامیدنی کشاورزان و رهگذران بودند.
🔰تعدادی از گمبهها که بهنام اشخاص میباشد
(مثل گمبهقورچی)
#واقف یا
#بناکنندهی آن جهت تعمیرات و نگهداری گمبه از املاڪ خود #وقف آن بنا نموده است.
❇️ گمبههائی که بهنام اشخاص نبوده و با نام صحرا و جنبه عمومیت دارند
افراد خیّر برای پرداخت دستمزد
#آبگیریخمره بخشی از املاڪ خود را وقف کردهاند مثل:
گمبهبرزآب که مرحومعبدالسمیع ولد حاجمحمدحسین مالواجردی پنجقفیزوچارک از املاک خود را در سنهی ۱۲۹۱ قمری وقف آبخمرهیگمبهبرزآب کردهاند.
🟡 یکے از #مشغلههای اغلب ما بچّهها در دههی ۵۰
#چوپانی و #گوسفندچرانی بود پدرم (حاجمختارحاجمحمدجابر)
همانند اغلب کشاورزان روستا در اواخر بهار پنجشش تا بَرِچی (بچّهیگوسفند) میگرفت.
🔹 #تعطیلات تابستانی که شروع میشد و چنانچه کار خاصّی مثل خرمن خردکردن و...
در صحرا باتمام رسیده بود و کارهای سنگین که از دست ما بچهها بر نمیآمد،
آن گوسفندان را روزانه در دو نوبت برای چَرا به صحرا میبردیم
1⃣نوبتاول :
صبح زود تا حدود یڪ ساعت مانده به اذان ظهر
2⃣نوبتدوم :
ساعت حدود ۱۶:۰۰ تا نزدیڪ اذان مغرب
✍ ما بچّهها که کوزهی آب بههمراه نداشتیم و با گمبهها هم فاصله داشتیم
👈برای رفع #تشنگی نمیتوانستیم گوسفندان را رها کرده به گمبه مراجعه کنیم ناگزیر بهدنبال :
1⃣ #جویآب یا
2⃣ #آبباقیمانده از عبور آب چشمه که شبقبل در آن مسیر(جوقیاجوی) جریان داشته
3⃣ یا آبی که در پشت " پچواره " از جوی نفوذ کرده بود،
میخوردیم
✳️ #پچواره :
دریچه یا همان مجرائی است که آب را به لِته هدایت میکند.
آب پشت پچواره بخاطر گذر از شن و ماسه روی سنگ پچواره #تسويه میشد که اولاً صاف و زلال بود و ثانیاً بخاطر سایهای که حاصل آن لِته بر آب انداخته بود خنڪ و گوارا بود که از آن میخوردیم
👈ادامهی مطلب فرداشب
#درفضایمجازیباکانالخودتان
#پابرجمالواجردهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡🚰سرگذشت #آبآشامیدنی اهالی روستای تاریخی مالواجرد
✍ نوشتهی : حجتالهحاجمختار
🟣مخاطبان گرامی ضمن تشکر از همراهیتان و توصیه به مصرف بهینه از آب
شما را به خواندن پستهای قبلی درباره آبشرب اهالی دارالمومنین مالواجرد
یادآور میشوم آنچه پیرامون آبآشامیدنی مردمان زادگاهم تا اواخر دههی شصت نوشتهام
✅دقیقا از مشاهدات شخصی خودم بوده و تمام موارد آبشرب را با تمام وجود درک کرده و چشیدهام
#درفضایمجازیباکانالخودتان
#پابرجمالواجردهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡🚰سرگذشت #آبآشامیدنی اهالی روستای تاریخی مالواجرد
✍ نوشتهی : حجتالهحاجمختار
5⃣ #قسمتپنجم
روستای تاریخی مالواجرد در دامنه رشتهکوه دملاح واقع شده بههمین دلیل مسطح نبوده و از جهات مختلف دارای شيب ملایمی هست
🌾اراضی زراعی و زمینهای کشاورزی آبادی هم بهجز بخشی از صحرای محلهده
ناهموار و دارای زهکش هست
🥀 #زهکش :
ابتدا اطراف زمین کشاورزی را به عرض حدود ۵۰ سانت و به عمق حدود یکونیممتر گودبرداری میکنند تا در فاصله ذکر شده به خاک سفت و سخت برسند بطوریکه کندن آن براحتی انجام نشده بوسیلهی کلنگ کنده شود
👈سپس دیواره کانال را با سنگهائی که از #کوهسار شمال روستا میآوردند در ابعاد ۳۰ سانت دوطرف و روی آن را سنگچین میکردند.
این کانالها در اطراف زمین به همدیگر وصل میشد و در ادامه به کانال زمینهای بعدی و همینطور به سمت حاشيهی زمینهای کشاورزی با شیبی که دارند، میرفت
👈روے #سنگچین را تا سطح زمین خاکریزی میکردند بطوریکه در ظاهر اثری از کانال دیده نمیشد و جزو زمین کشاورزی بهحساب میآمد
✍ کانالها #نم و رطوب زمین را پساز آبیاری را #جمعآوری و به خارج از زمینهای کشاورزی هدایت میکرد.
👈 به آبهائی که توسط زهکشها از زمین زراعی خارج میشد "پضاب" یا فضاب میگفتند.
کشاورزان پضابها را در مکانهائی که بهصورت استخر بود و به آنها "سلخ" میگفتند
برای آبیاری زمینهای حاشيهی صحراها که از آبچشمه بهرهمند نبوده و به آن خرابه میگفتند جمعآوری کرده و در خرابهها کشت و کار میکردند.
👈 ادامه مطلب شنبه هفته آینده
#درفضایمجازیباکانالخودتان
#پابرجمالواجردهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡🚰سرگذشت #آبآشامیدنی اهالی روستای تاریخی مالواجرد
✍ نوشتهی : حجتالهحاجمختار
🟣همراهان ارجمندی که طی هفته گذشته مشغله کاری داشتهاند و پستهای این بخش را نخواندهاند
پیشنهاد میکنیم پنج قسمت قبلی که شبهای گذشته در کانال جانمائی شده است را بخوانند.
#درفضایمجازیباکانالخودتان
#پابرجمالواجردهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡🚰سرگذشت #آبآشامیدنی اهالی روستای تاریخی مالواجرد
✍ نوشتهی : حجتالهحاجمختار
6⃣ #قسمتششم
🌾در مسیر " کوچه خرابلر " چند فضاب وجود داشت که در زمان آبسالی (سالی که بارندگی خوب و بهاندازه باشد)
دائما ً جاری بودند معروفترین آنها فضاب
" گمیچیحیدر " بود که به جوق اندیبالا ریخته و از آنجا با فضاب بخشی از زمینهای کشاورزی غرب صحرای اندیبالا جمع میشد و نهایتا سر از صحرای "بوسنجر" در میآورد
بخشی از زمینهای بیآب صحرای اندیپائین را "بوسنجر" گویند
اضافهی فضاب کل صحراهای مالورد در انتهای صحرای اندیپائین جاری بود و از آنجا بهطرف شرق و نهایتا به معدن نمڪ میرفت در جادّه قدیم "پیراسماعیل" به #آبغازغازی معروف بود
فضابها بخاطر جاری بودن در عمق زمین نسبت به آب چشمه شورتر اما خنڪ بودند
بیان این مطالب بهاین دلیل است که :
در دههی پنجاه جای شما خالی بود بعضی وقتها نداشتن کوزهی آب و عدم دسترسی به خمره آب گمبهها
تشنگی در فصل گرما امثال بنده و دیگران را ناچار به خوردن آب همین فضابها میکرد
پاچهی شلوار را بالا زده و وارد جوی یا ناکش میشدیم و با دوکف دست آب جاری از #گمیچیحیدر را پُر کرده و بالا میآوردیم
آب سرد و گوارا که شور و گاهی مزهی تلخی داشت نوش جان میکردیم شوری آب فضاب عطش و تشنگی را زیاد میکرد که با خوردن چند کف دست سيراب میشدیم و آن آب شور چقدر گوارا بود و میچسبید
گاهی اوقات برای چاشتونه ماست چکيده با خود بهصحرا میبردیم و با آب فضاب خنڪ دوغ درست میکردیم که البته خوشمزه هم میشد
از فضاب گمیچیحیدر بگذریم و دوباره برگردیم به خانهها ...
👈ادامه مطلب فرداشب...
#درفضایمجازیباکانالخودتان
#پابرجمالواجردهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡🚰سرگذشت #آبآشامیدنی اهالی روستای تاریخی مالواجرد
✍ نوشتهی : حجتالهحاجمختار
7⃣ #قسمتهفتم
👇وارد دالونچی خونهی پدر بزرگم ⚜مرحوم
#حاجحسینیوسف که شدم
👇دیدم خالهام
⚜مرحومه
#رقیهحاجحسینیوسف
با دست عاجز و ناتوانش نشسته و درب سبو درست میکند خالهام در کودکی تشنج کرده بود و دست چپ و پای چپش از مچّ لمس (فلج) شده بود بطوریکه
#لنگلنگان راه میرفت و با دست راست کارهایش را انجام میداد.
👈 و بعد از تشنج از همان دوران کودکی بعضی وقتها #غش هم میکرد
🔰خالهام اغلب اوقات #طاهر و با #وضو بود
مشکلات جسمی حاصل از تشنج باعث شده بود تا کارهای روزمرهی او با دیگران متفاوت باشد.
💠آن مرحومه جهت #طهارت و گرفتن وضو به صورت ارتماسی به حوض مرحومحاجقاسم که در نزدیکی خانهشان
(خانهی پدربزرگم) واقع بود میرفت.
🌐سرانجام اوایل اردیبهشت سال ۱۳۷۲ خورشیدی
#رقیهحاجحسینیوسف
👈که برای طهارت و وضوگرفتن به حوض حاجقاسم رفته بود
😢ناگهان #غشکرده و درون حوض میافتد و لحظاتی بعد داخل آب کمعمق حوض غرق شده
#بهرحمتالهیمیرود
💠مادر بزرگم مرحومهمغفوره سکینهمحمدعلیملاحسن متوجهی غیبت طولانی خالهام میشود او که میدانست برای تجدید وضو به حوض حاجقاسم رفته است بلافاصله به آنجا میرود و
😢 #پیکر بیجان خالهام را در وسط حوض میبیند که
#آسمانی شده بود.
💠 #روحشانشاديادشانگرامیباد
🙏از شما همراهان ارجمند درخواست میکنم
#نثار ارواح اموات خودتان
و ارواح خانوادهی پدربزرگم فاتحهای قرائت فرمائید
💠اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم
👈بگذریم...
ساعت دو بعداز ظهر بود درب خانهی پدر بزرگم زیر دالان نسبتا بزرگے بود
👈که یکسر آن جلوی خانهی مرحوم #رضاحسینباقر
و مرحوم #مصطفیمرتضی
و سر دیگر دالان جلوی درب خانهی مرحوم #حسنشمر و مرحوم #حاجغلامرضااسماعیلزینل بود.
از این خانهها تنها اثری از خانه حسنشمر در کنار عمارت امیرصدرا باقیمانده است.
💫مسیر آن دالان را هر روز #جاروب و سپس #آبپاشی میکردند تا موقع ظهر یکی و دو نوبت این کار را هر کدام از همسایهها انجام میدادند
🌺آبپاشی باعث میشد زمانیکه همسایهها در سکوهای دوطرف دالان مینشستند :
۱. از بوی خوش کاهگل و هوای خنڪ آنجا لذت ببرند
۲. جریان نسیم خنک بهدلیل نداشتن گرد و غبار لذتبخش بود
✍خلاصه به خالهام که در حال دوختن درب سبو با پارچههای اضافه بود سلام کردم و گوشه دالونچی شون نشستم،
دیدم که داخل پاشنهی درب مابین دالونچی و اتاقشون دوسهتا #سبو گذاشتهاند.
👈 به این بخش از خانههایقدیمی #دستکچی میگفتند
جنس سبو یا کوزه از سفال (سله) است آب کوزه از سله عبور کرده و بهسطح بیرونی آن نفوذ میکند و تا تمام شدن آب
👈سطح خارجی کوزه نمناڪ است آب روی کوزه تبخیر میشود و برای تبخیر شدن نیاز به جذب گرما دارد و گرما را از آب داخل کوزه میگیرد
بدینترتیب آب کوزه خنڪ میشود جریان هوا به تبخیر شدن آب کمک میکند
👈روزگار قدیم #سبوهایآب را در مکانهائی میگذاشتند که جریان هوا آب کوزهها را سریعتر خنڪ کند
👈ادامه فرداشب
#درفضایمجازیباکانالخودتان
#پابرجمالواجردهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd
📡🚰سرگذشت #آبآشامیدنی اهالی روستای تاریخی مالواجرد
✍ نوشتهی : حجتالهحاجمختار
8⃣ #قسمتهشتم
👈... یادش بخیر دهههای پنجاه و شصت👇
🍁پائیز و زمستان آن روزگار که در پی هم از راه میرسید
⛈ بارشهای باران و برف خوبی به همراه داشتند و حاصل آن بارشها
#آبشیرینی بود که نصیب ما بچّهها میشد
🌧معمولا جاهائی که زمین سفت و محکمی داشت مثل؛
#جاخرمنهای بخش شمالی ارگ تاریخی روستا
👈که درحالحاضر اکثرا خانههای مسکونی مالواجردیهای مقیم تهران در آن جاخرمنها بنا شده است یا زمینهای اطراف
#گمبهآببالا که آنجا هم به منازل مسکونی تبدیل شده مثل :
خانهی
#حاجحسینسکینهتقی
خانهی
#حاجابراهیمشازده
خانهی
#مرحومحاجمحمداسماعیل
🌧آب باران در قسمتهای ناهموار آن زمینها جمع میشد
🌏 آن روزگار شرایط آب و هوا و اکو سیستم منطقهی ما نسبت به سالهای اخیر متفاوت بود و بلاد جرقویه از بارندگیهای قابل توجهای در فصل سرما برخوردار بود و معمولا تا چند روز
#آبباران در ناهمواریهای زمین وجود داشت
💫ما بچّهها کف دستهای مان را زمین میگذاشتیم و دهانمان را به سطح آب نزدیڪ کرده
مانند چارپایان آب میخوردیم که البته آبشیرین و خنڪ گوارای وجودمان میشد
🌧 #چایبرفی هم طعم و مزهی خاص خودش را داشت
آه.آه... یادش بخیر
در همین خانهی سرچشمه و صبح زمستانی
با صدای مادرم که میگفت :
بچهها !
وخیزی ببینی چه برفی اومده...(vakhizi): از جا بلند شوید
✍وقتی سرم را از زیر لحاف بیرون میآوردم و از پشت پنجرهی بخار گرفتهی ناشی از
بخاری که از دهانهی کتری متوسطی که روی چراغ علاءالدین بيرون میزد حیاط خانه را تماشا میکردم که پُر از برف شده بود؛
نمیدانی چه لذتی میبردم و البته این خوشحالی برای تمام اهالی روستا در چنین شرایطی بوجود میآمد
❄️زمستانهای آن دوران بارش نسبتا خوب برف در چند نوبت سهم روستای مالواجرد
از سامانههای بارشی فصل سرما در آن روزگار بود
اهالی به اولین بارش برف برای درست کردن چایبرفی اعتنائی نمیکردند و معتقد بودند هر کسی از برفاول هر سال به هر نحوی بخورد مریض میشود
بارش نوبت دوم برف به بعد
مادرم کتری بزرگی که داشتیم از برفسفید کنار دیوار حیاط پُر میکرد و کنار منقل کرسی یا شومینه گلی اتاق میگذاشت تا برف داخل کتری آب میشد و پس از جوشآمدن در قوری چای دم میکرد.
✍نمیدانی چه لذتی داشت #خوردنچایبرفی
و
#تماشایبارشبرف
از
#پشتشیشهیدربهایچوبیاتاق
👈ادامه فرداشب...
#درفضایمجازیباکانالخودتان
#پابرجمالواجردهمراهباشید
📡 #مجموعهفرهنگیهنریپابرج
@paborjemalvajerd