کتابخانهی خیابان نوزدهمـ
-;
امشب، یکم زیادی استرس دارم. فردا برام یه روز مهمه؛ چون اولین باره که قراره با همچین حسی رو به رو شم و به اصطلاح قراره قورباغهای که سالیان سالیان باهاش اذیت بودم، قورت بدم. این چندوقت به خودم دقت کردم و دیدم پسر، من چقدر از لفظ«میترسم» استفاده کردم، چقدر بیشتر شک کردم و تردید داشتم. و حالم بهم خورد از این شخصیتی که دارم سمتش میرم.
اینکه اینقدر این ترم فشار روم بود که الان بیشتر و بیشتر اون حس شکست رو دارم درک میکنم.
[خوبه که کیمسابو هست تا تونست این تلنگر رو بهم بزنه و با سیلی من رو برگردونه].
برای من، فردا، یه روز مهمه؛ فقط شروع ترم چهار نیست. من این ترم باخت دادم. در عین اینکه اذیتم میکنه ولی خوشحالم چون این باخت و شکست رو طبق فرمایش یه عزیزی، مثل یه نیرو محرکه میدونم که من رو به سمت اونچه که داره دیوونهم میکنه تا به دستش بیارم، سوق بده.
فردا آدمهایی رو میبینم که توی رویای من زندگی میکنن. آدمهایی که بسیار حسابشدهتر و دقیقتر عمل کردن، بسیار بیشتر زحمت کشیدن، بسیار بیشتر مطالعه کردن و عرق و اشک ریختن. فردا آدمهایی رو میبینم که تونستن، که تونستن و از پسش بر اومدن. فردا آدمهایی رو میبینم که اون پرتویی از خداوند روی آیینههای وجودیشون تایبیده که خیلی زیاد توانمندشون کرده.
پسر، فردا روز من نیست، ولی میخوام یاد بگیرم که نترسم و فقط سرم رو توی اون سالنامهای که همهی جزوههام توشه، فرو نکنم. میخوام اون ترس و اورثینک کردن رو فردا توی سطل زبالهای بریزم و بسوزونم و وقتی میگم انجامش میدم، یعنی انجامش میدم.
فردا روز من نیست، ولی فردا، من خودم خواهم بود. فردا خودم خواهم بود تا یادم بمونه اون چیزی که همیشه خواستم اشتباه بوده و حالا انگار اون عینکی که همیشه گمان میکردم-به غلط- تمیز شده و روی چشمم قرار داره، یه عینک تار شده بوده که من بین گرد و غبارهای نشستهی روش، یه جهان دیگه رو میدیدم.
فردا، یکم بیشتر ایرپاد رو توی گوشم خواهم گذاشت. فردا اندکی بیشتر حواسم رو به تختهای میدم که جدیدا برای دیدنش چشمهام اذیت میشه. فردا، فردا... فردای من امروزه. همین الانی که دارم از نوشتن این کلمهها، حس امید رو برای خودم زنده میکنم، چون هنوز نیاز دارم که بتونم لبخند بزنم و "کار خودم رو درست انجام بدم".
به قولی" ادامه میدیم، تهش یه چیزی میشه دیگه، تو ادامه بده حالا".
1403/11/22
#Song
#روشنترین_رنگ_لحظهها
#ریوجی
#عبور_از_روز
8.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
Like the sunshine, u always make me smile, that kind of which are combined with tranquility.
#Eye_catching
#Tranquility
The Verve - Bitter Sweet Symphony.mp3
14.6M
خیلی خیلی خیلی زیاد دوستش دارم، از اونها که برای ساعتها متوالی بدون لحظهای فوت وقت، میتونم بهش گوش کنم و متلذذ شم.
لذت ببرید ازش.
#Song
هدایت شده از Motivation🇵🇸
منظورت چیه که چیکار کنیم؟ رو به جلو پیش میریم.
این تنها جهتیه که خدا بهمون داده.
#hope
#peace
#aesthetic
#Reminder
گرچه چون موج مرا شوق ز خود رستن بود
موج موج دل من تشنهی پیوستن بود
یک دم آرام ندیدم دل خود را همه عمر
بس که هر لحظه به صد حادثه آبستن بود
خواستم از تو به غیر از تو نخواهم اما
خواستنها همه موقوف توانستن بود
کاش از روز ازل هیچ نمی دانستم
که هبوط ابدم از پی دانستن بود
چشم تا باز کنم فرصت دیدار گذشت
همهی طول سفر یک چمدان بستن بود
#قیصر_امین_پور
#خاکستر_کوچه_های_ذهن
تولدت مبارک سید، ان شاءالله که نخهای زندگیت دود نشن🧡.
1403/11/25
#عبور_از_روز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
The rythm is like when u talk.
#Tuneful
Naughty Boy, Sam Smith - La La La.mp3
9M
I'm turning up the volume when u speak
'Cause if my heart can't stop it
I find a way to block it, I go
La la.
#Song
جام دريا از شراب بوسهی خورشيد لبريز است،
جنگل شب تا سحر تن شسته در باران،
خيال انگيز!
ما به قدرِ جامِ چشمان خود، از افسون اين خمخانه سرمستيم
در من اين احساس:
مهر میورزيم،
پس هستيم!
#فریدون_مشیری
#قهوه_های_آرام