برای لحظه‌هایی از ظهرهای منتهی به پاییز، دقیقا همان زمانی که خورشید از شیشه‌های پنجره، بر روی فرش سایه انداخته و از میان سایه‌ها، پرزهای هوا را می‌توان لمس کرد. #Song

«ای کاش تو اینجا بودی، در حقیقت من اینجا هیچکس را ندارم، هیچ کس جز ترس و تشویش!» #کافکا

It just felt like being in an anime. #Tuneful

Autumn has begun. 1403/07/01 #به_قوهٔ_ثانیه‌ها #Song

صبح بخیر از این زاویه. #University #Small_hint

مبر پای قمار عشق ای دل، باز هستت را ندارم بیش از این تاب تماشای شکستت را مشو مبهوت گیسویی که سر رفته است از ایوان که ویران می‌کند این نقش ایوان، پای بستت را همیشه گریه راه التیام زخمهایت نیست کدامین آب خواهد شست داغ پشت دستت را؟ تو خار چشم بودی قلعه‌ی یک عمر پا برجا که حالا شهر دارد جشن می‌گیرد نشستت را تو دل بستی به معشوقی که خود معشوق‌ها دارد رها کن ای دل غافل خدای بت پرستت را #حسین_زحمتکش #خاکستر_کوچه_های_ذهن

و سلام بر پاییز.

واقعا تلخ بود و دردناک. پر از حس همدردی برای همه‌ی آن‌هایی که عزیز از دست داده‌اند، هستیم. #به_قوهٔ_ثانیه‌ها #بیش_از_این_باران_های_بی‌امان

بخشی از ارائه پروفسور میرزاخانی در دانشگاه آکسفورد. حس می‌کنم، ما هیچ‌گاه متوجه درک عمیق او از هندسه و ظرفیتی که ایشان ایجاد کرده بود، نخواهیم شد. به تعبیری، شاید تا حتی دهه‌های دیگر نیز، قادر به درک کارهای عظیمش در ریاضیات نخواهیم بود. #University #Jfyi #Fact_time

یک روز می‌آیی که من دیگر دچارت نیستم از صبر ویرانم ولی چشم‌انتظارت نیستم یک روز می‌آیی که من نه عقل دارم نه جنون نه شک به چیزی نه یقین، مست و خمارت نیستم شب‌زنده‌داری می‌کنی تا صبح زاری می‌کنی تو بی‌قراری می‌کنی، من بی‌قرارت نیستم پاییز تو سر می‌رسد قدری زمستانی و بعد گل می‌دهی ، نو می‌شوی ، من در بهارت نیستم زنگارها را شسته‌ام دور از کدورت‌های دور آیینه‌ای رو به توام‌، اما کنارت نیستم دور دلم دیوار نیست، انکار من دشوار نیست اصلا منی در کار نیست‌، امنم حصارت نیستم #افشین_یداللهی #خاکستر_کوچه_های_ذهن

Is there any? #Tuneful

”من از نهایت شب حرف می‌زدم” اما تو بوی تازه‌ترین آفتاب می‌دادی:)! #علیرضا_حکمتی #سبزینه_های_خیال