eitaa logo
معاونت علمی مدرسه علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام
199 دنبال‌کننده
237 عکس
60 ویدیو
68 فایل
ارتباط با مدیر کانال @M_v_110
مشاهده در ایتا
دانلود
«شرح شافيه ابن حاجب» تاليف رضى الدين محمد بن حسن استرآبادى نحوى (۶۸۶ ق)، شرحى است بر كتاب «شافيه» ابن حاجب كه به زبان عربى و در اواخر قرن هفتم قمرى، نوشته شده است. در انتهاى كتاب، اثر ديگرى با عنوان «شرح شواهد ابن حاجب»، اثر عبدالقادر بغدادى (متوفى ۱۰۹۳ ق) صاحب كتاب«خزانة الادب» آمده است. اثر حاضر كه در چهار جلد تنظيم شده، بدين صورت است كه ابتدا قسمتى از عبارات ابن حاجب در پرانتز آمده و به دنبال آن، شرح رضى الدين آورده شده است. شارح كتاب كوشيده است مطالب اصلى را با مثال‏ها و شواهد متعدد شرح و تفسير نمايد. برخى از مباحث كلى كتاب، عبارتند از: صحيح و معتل؛ افعال ثلاثى، رباعى و خماسى؛ احكام تصغير؛ احكام منسوب؛ جمع مكسر؛ تخفيف همزه؛ احكام اعلال؛ احكام ادغام؛ ابدال و مبحث حروف. پاورقى‏ها كه از طرف محققين كتاب، آقايان محمد نور الحسن، محمد الزفزاف و محمد محيى الدين عبد الحميد مى‏باشد، به شرح مبهمات كتاب و توضيح بعضى از واژگان اختصاص يافته است. فهارس هر جلد، در ابتداى همان جلد آمده است. اين فهارس، عبارتند از: فهرست موضوعات، اعلام، كلمات لغوى و شواهد وارد شده در هر جزء و امثالى كه در شرح و تعليقات ذكر شده است. جزء دوم كتاب، شرح شواهد كتاب شافيه ابن حاجب، اثر ابن حسن جاربردى است كه شامل ابياتى در شرح كتاب شافيه مى‏باشد. آقاى رضى الدين اين شرح را در جزء دوم كتاب، بنابر درخواست بعضى از افاضل و دوستان خود، اضافه نموده است كه شامل ۵۲ بيت مى‏باشد. @pajohesh110 @howzehpajohesh
ahfeh001.pdf
6.81M
تاليف رضى الدين محمد بن حسن استرآبادى نحوى ( ۶۸۶ ق) مع شرح شواهده [تالیف عبدالقادر البغدادی صاحب خزانه الادب م: 1093ه]، ج1 [القسم الاول - الجزء الاول] @pajohesh110 @howzehpajohesh
ahfeh002.pdf
8.35M
تاليف رضى الدين محمد بن حسن استرآبادى نحوى ( ۶۸۶ ق) مع شرح شواهده [تالیف عبدالقادر البغدادی صاحب خزانه الادب م: 1093ه]، ج2 [القسم الاول - الجزء الثانی] @pajohesh110 @howzehpajohesh
ahfeh003.pdf
7.31M
تاليف رضى الدين محمد بن حسن استرآبادى نحوى ( ۶۸۶ ق) مع شرح شواهده [تالیف عبدالقادر البغدادی صاحب خزانه الادب م: 1093ه]، ج3 [القسم الاول - الجزء الثالث] @pajohesh110 @howzehpajohesh
ahfeh004.pdf
9.53M
تاليف رضى الدين محمد بن حسن استرآبادى نحوى ( ۶۸۶ ق) مع شرح شواهده [تالیف عبدالقادر البغدادی صاحب خزانه الادب م: 1093ه]، ج4 [القسم الثانی وهو خاص بشرح الشواهد] @pajohesh110 @howzehpajohesh
💠 سلسله نشست‌های علمی مدرسه امام علی بن ابی طالب علیه السلام🔻 ✅ چیستی، ضرورت و چگونگی مهارت‌ورزی در ادبیات عرب و نقش تحقیق در مهارت‌ورزی (در راستای ضرورت تدوین برنامه‌‎های پژوهشی متناسب با سطح یک حوزه) ✍️ خلاصه نشست علمی: تسلط بر ادبیات عرب سه مرحله دارد: فراگیری، کارورزی و مهارت‌ورزی. 🔧 ادبیات عرب از جمله مواد آموزشیِ ابزاری و کاربردی در حوزه علمیه محسوب می‌شود، بنابراین "آموزش ادبیات عرب" نباید در فراگیری قواعد صرفی و نحوی خلاصه شود، بلکه علاوه بر فراگیری قواعد، نیازمند کارورزی و مهارت‌ورزی نیز می‌باشد. برای توضیح بیشتر، این مرحلِ سه گانه را کمی توضیح می‌دهم: 1. فراگیری ادبیات عرب، یعنی فراگرفتن آموزه‌های ادبی به همراه مثال و حل تمرین. (فراگیری باید به گونه‌ای باشد که فراگیر، بعد از فراگیری متن آموزشی، برای حل پرسش‌هایی که در مراحل بعد برای او پیش می‌آید، توان مراجعه به آن متنِ آموزشی و کتاب‌های هم‌طراز آن را داشته باشد) 2. کارورزی ادبیات عرب، یعنی تطبیق حداکثری آموزه‌های ادبی بر متون منتخب که از آن با عنوان تجزیه و ترکیب یاد می‌کنیم. 3. مهارت‌ورزی ادبیات عرب، یعنی مواجهه کنجکاوانه با هر متن عربی، این مواجهه به هنگام قرائت روزانه قرآن و حدیث و حتی به هنگام خواندن متون آموزشی عربی یا هر متن عربی‌ای، رخ می‌دهد. در این مواجهه علامت سوال‌هایی برای شخص در رابطه با ساختار کلمه یا در رابطه با نقش کلمه به وجود می‌آید که پاسخ به آن‌ها نیازمند مراجعه به کتاب‌های ادبی است. ♦️ تفاوت مرحله کارورزی با مرحله مهارت‌ورزی: تفاوت فراگیری با کارورزی و مهارت‌ورزی که روشن است و برای توضیح بیشتر عرض می‌کنم که فراگیری، مبتنی بر متن آموزشی یا داده‌های مشتمل بر قواعد ادبیات عرب است، اما تفاوت مرحله کارورزی با مهارت‌ورزی در این است که در مرحله کارورزی، تطبیق حداکثری رخ می‌دهد ولی در مرحله مهارت‌ورزی تطبیق حداقلی. به بیان دیگر در کارورزی از صدر تا ذیلِ متنِ منتخب پایش می‌شود و نقش و ساختار تمام کلمات مورد واکاوی قرار می‌گیرد و از بررسی حتی یک حرف غفلت نمی‌شود، اما در مهارت‌ورزی فقط پرسشی که در ذهن شخص شکل گرفته و از عهده آن برنیامده مورد واکاوی قرار می‌گیرد. 🔹 شباهت مرحله کارورزی با مرحله مهارت‌ورزی: در هر دو مرحله، شخص نیاز به مراجعه دارد تا پرسش‌های مربوط به نقش و ساختار کلمه را پاسخ دهد. مراجعه نیز خود نیازمند مهارت است و در هر مراجعه‌ای به تجربیات و مهارت‌های شخص افزوده می‌گردد. 🔸مهارت مراجعه: 1. یک کتاب لغت، یک کتاب صرفی و یک کتاب نحوی به عنوان کتاب بالینی انتخاب شود تا چالش‌های مربوط به نقش یا ساختار کلمه در کوتاه‌ترین زمان ممکن پیگیری شود. 2. در فرصت‌های کوتاه زمانی، برای استاد یا دوستانمان عبارت بخوانیم تا مورد پرسش قرار بگیریم و مواردی که گمان می‌کنیم بلدیم رفع اشکال شود. (مبارزه با جهل مرکب). 3. هر از چندگاهی نتیجه مراجعه خود را به هم بحث و استاد ارایه کنیم تا بر اهمیت پرسش و نیز خطای احتمالی در پاسخ، واقف شویم. 🌱تحقیق؛ جوهره اصلی مهارت‌ورزی حلِّ پرسش‌های بوجود آمده در مرحله کارورزی و مهارت‌ورزی نیازمند تحقیق و نوعی ژرف‌نگری در کتاب‌های بالینی (که در مهارت مراجعه بیان شد) و منابعِ اصلیِ ادبیات عرب است که یا در حوزه پرده‌برداری از نقش کلمه است یا در حوزه پرده‌برداری از ساختار کلمه. 📝 این قبیل تحقیقات، تحقیقات کاربردی محسوب می‌شوند و برخی از آن‌ها قابلیت ارایه به شکل مقاله علمی دارند. آدرس ارتباط مستقیم با مسئول پژوهش🌺 @M_v_110 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ╔═🦋🌸════╗ @pajohesh110 ╚════🌼🦋═╝
❓تفاوت ترتیب ذکری با ترتیب معنوی در فاء عاطفه ✍️ یکی از حروف پرکاربرد در ادبیات عرب فاءِ عاطفه است. 📌 عطف بوسیله فاء، لفظی و معنوی است، مانند: عیسی در "أکتفی الیوم بالحدیث عن محمد فعیسی"، که هم در لفظ از محمد تبعیت کرده و هم در معنا در جایگاه آن قرار دارد. 👌 ترتیب بین معطوف و معطوف‌علیه در موارد عطف بوسیله فاء عاطفه، یا فقط در کلام است که به آن "ترتیب ذکری" گفته می‌شود و یا ترتیبی واقعی است که به آن "ترتیب معنوی" گفته می‌شود. ✅ "ترتیب معنوی"، مانند ترتیب بین زید و عمرو در ایستادن، که اول زید ایستاده و سپس عمرو و در کلام هم همین ترتیب مراعات شده است: "قام زید فعمرو" ✅ "ترتیب ذکری" که در آن ترتیب زمانی لحاظ نشده است، بر سه قسم است: 1️⃣ بین معطوف و معطوف‌علیه تقدم و تأخّر زمانی بوده و به دلیل تبعیت از کلام سابق، لحاظ نشده، مانند: "أکتفی الیوم بالحدیث عن محمد فعیسی" که کلام سابق آن عبارت است از: "حدثنا عن بعض الانبیاء؛ کآدم، ومحمد وعیسی، ونوح، وموسی(علیهم‌السلام)". 2️⃣ بین معطوف و معطوف‌علیه تقدم و تاخر زمانی نیست و اساسا تفاوت بین آن دو به اجمال و تفصیل است، مانند: "یسألک اهل الکتاب أن تنزل علیهم کتابا من السماء فقد سألوا موسی أکبر من ذلک فقالوا أرنا الله جهرة". 3️⃣ غرض از عطف، صرفا خبردادن از چیزهای فراوان، افزودن بر معلومات و معطوفات است، بدون ملاحظه تقدم و تاخر زمانی بین معطوفات، مانند: "هذا عالم فأبوه، فجده..." . @M_v_110 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ╔═🦋🌸════╗ @pajohesh110 ╚════🌼🦋
فایده داشتن، تنها مسوِّغ ابتدا به نکره❗️ ✍️ اصل در مبتدا این است که معرفه باشد، زیرا فقط در صورت شناخته‌شدن می‌توان بر آن حکم نمود، اما در مواردی نکره نیز مبتدا واقع می‌شود! 🤔 نحویون در تفسیر این پدیده (مبتدا واقع‌شدن نکره) دو گونه سخن گفته‌اند؛ برخی از مسوغات سخن رانده‌اند و برخی دیگر مفید فایده بودن را در توجیه این رخداد کافی دانسته‌اند. 👌 محمد مهدی گنجی طلبه ورودی سال 1399 حوزه علمیه امام علی بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام سخن این دوطیف از نحوین را در این زمینه نقل و بررسی نموده است. در ادامه خلاصه‌ای از تحقیق وی ارایه می‌شود🔻 @M_v_110 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ╔═🦋🌸════╗ @pajohesh110 ╚════🌼🦋
معاونت علمی مدرسه علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام
فایده داشتن، تنها مسوِّغ ابتدا به نکره❗️ ✍️ اصل در مبتدا این است که معرفه باشد، زیرا فقط در صورت شن
فایده داشتن، تنها مسوِّغ ابتدا به نکره❗️ ♦️محقق: محمد مهدی گنجی ✍️ اصل در مبتدا این است که معرفه باشد، زیرا فقط در صورت شناخته‌شدن می‌توان بر آن حکم نمود، اما در مواردی نکره نیز مبتدا واقع می‌شود! 🤔 نحویون در تفسیر این پدیده (مبتدا واقع‌شدن نکره) دو گونه سخن گفته‌اند؛ برخی از مسوغات سخن رانده‌اند و برخی دیگر مفید فایده بودن را در توجیه این رخداد کافی دانسته‌اند. سخن این دوطیف از نحوین را به ترتیب به همراه بررسی هرکدام از نظر می‌گذرانیم: 1️⃣ نظریه اول: ابتدا به نکره فقط با وجود مسوغ (مجوِّز) ممکن است، مانند رجل در مثال "فی الدار رجل" که با وجود نکره بودن، مبتدا واقع شده است و مسوغ مبتدا واقع شدنش مقدم شدن جار و مجرور بر آن می‌باشد. کمیت و کیفیت مسوغات در کتاب‌های مختلف نحوی متفاوت گزارش شده است (در کتاب هدایه 6 مورد و در البهجة المرضیة 13 مورد گزارش شده است و ابن عقیل نیز در شرح خود بر الفیه ابن مالک مسوغات را تا 28 مورد نام برده است) 😇 بررسی: در مواردی بدون هیچ یک از مسوغاتی که در کتاب‌های نحوی آمده، نکره مبتدا واقع شده است، مانند: ثمرة در مثال: "ثمرة خیر من جرادة" و وجوهٌ در مثال: "وجوه یومئذناضرة"، بنابراین این دیدگاه که ابتدا به نکره، فقط با وجود مسوغ، جایز باشد، قابل پذیرش نیست! و شاید از همین روست که سیوطی بعد از ارایه گزارش خود از مسوغات، می‌گوید: وقد توجد افادة دون شی مماذکر: شجرة سجدت. 2️⃣ نظریه دوم: "سعید بن المبارک البغدادی" معروف به ابن‌الدهان، متوفای 569 ه.ق در موصل، بنابر گزارش رضی الدین استرآبادی، بر این باور است که ابتدای به نکره در صورتی جایز است که مفیدِ فایده باشد و در این صورت از هر نکره‌ای می‌توان خبر داد، وذلک لان الغرض من الکلام افادة المخاطب فاذاحصلت جاز الحکم. 😇 بررسی نظریه دوم و نتیجه بحث: با توجه به مثال‌هایی که در نقض نظریه اول آمد می‌توان درستی نظریه دوم را تصدیق نمود علاوه بر اینکه صرفِ وجود مسوِّغ، نمی‌تواند مجوِّزی برای ابتدا به نکره باشد مگر اینکه در این رخداد، فایده‌ای برای کلام حاصل آید، البته نباید این واقعیت را از نظر دور داشت که مسوغات در موارد افاده می‌باشند و هرکدام نشانه‌ای برای مفید بودن کلام هستند، اگرچه که موارد مفید بودن کلام محصور در مسوغات نمی‌باشد. @M_v_110 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ╔═🦋🌸════╗ @pajohesh110 ╚════🌼🦋
🤔نگرشی جدید در إعراب و بِناء (فعل مضارع؛ مبنی یا معرب؟) 👌علی حسن‌زاده بر این باور است که بر خلاف نگرش رایج در مُعرَب بودن فعل مضارع، فعل مضارع مبنی است! ✅ یکی از نتایج مبنی دانستن فعل مضارع، یکپارچه سازی فعل، در صفت بناء و عدم نیاز به توجیه اعراب در فعل مضارع در میان دیگر افعال است. ✅ از دیگر نتایج این نظریه، تحول در سبب بناءِ اسم است که بر این اساس علاوه بر شباهت رساندن اسم به حرف، می‌توانیم شباهت رساندن اسم به فعل را نیز سبب بناء بدانیم. ✍️ وی در مقاله‌ای که در آینده إن شاء الله ارایه خواهد کرد به تفصیل به نظریه‌پردازی در این زمینه خواهد پرداخت و در ابتدا اصطلاحات دخیل در بحث را بیان کرده و در فصل اول نظریه رایج را مطرح می‌کند و در فصل دوم نظریه رایج را به نقد کشیده و به نظریه پردازی می‌پردازد و در فصل سوم نتایج نظریه جدید خود را ارایه خواهد نمود. 🔻 ساختار پیشنهادی برای نگارش مقاله: • مقدمه‌ای در اصطلاحات مرتبط با بحث • فصل اول: نظریه رایج در اعراب و بناء • فصل دوم: نظریه‌ای جدید در اعراب و بناء • فصل سوم: نتایج نظریه بناء در فعل مضارع @M_v_110 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ╔═🦋🌸════╗ @pajohesh110 ╚════🌼🦋
به زودی... ویژه برگزیدگان مراحل مقدماتی @M_v_110 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• گروه پژوهشی ادبیات عرب ╔═🦋🌸════╗ @pajohesh110 ╚════🌼🦋
در روز اول از مرحله مقدماتی چهارگروه به رقابت پرداختند. 🏃‍♂آقایان نظری و زهرایی، بعد از رقابتی تنگاتنگ، به فینال راه یافتند.🏃‍ ⏳مرحله مقدماتی: ❎دوشنبه، ساعت: ۱۰ صبح ✅سه‌شنبه، ساعت: ۱۰ صبح ✅چهارشنبه، ساعت: ۱۰ صبح 🏆فینال: ✅پنجشنبه، ساعت: ۹ صبح @M_v_110 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• گروه پژوهشی ادبیات عرب ╔═🦋🌸════╗ @pajohesh110 ╚════🌼🦋
📸در روز دوم از مرحله مقدماتی چهارگروه به رقابت پرداختند. 🏃‍♂️آقایان انصاری و کمالی، بعد از رقابتی تنگاتنگ، به فینال راه یافتند.🏃‍♂️‍ ⏳مرحله مقدماتی: ❎دوشنبه، ساعت: ۱۰ صبح ❎سه‌شنبه، ساعت: ۱۰ صبح ✅چهارشنبه، ساعت: ۱۰ صبح 🏆فینال: ✅پنجشنبه، ساعت: ۹ صبح @M_v_110 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• گروه پژوهشی ادبیات عرب ╔═🦋🌸════╗ @pajohesh110 ╚════🌼🦋
📸در روز سوم از مرحله مقدماتی چهارگروه به رقابت پرداختند. 🏃‍♂️گروه علامه طباطبایی‌ره (آقایان لنگری و سجادگلدوست) و سید مرتضی‌ره (کمالی و مهدی گلدوست)، بعد از رقابتی تنگاتنگ، به فینال راه یافتند.🏃‍♂️‍ ⏳مرحله مقدماتی: ❎دوشنبه، ساعت: ۱۰ صبح ❎سه‌شنبه، ساعت: ۱۰ صبح ❎چهارشنبه، ساعت: ۱۰ صبح 🏆فینال: ✅پنجشنبه ۱۸ آذر مقارن با ایام ولادت حضرت زینب سلام‌الله‌علیها، ساعت: ۹ صبح @M_v_110 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• گروه پژوهشی ادبیات عرب ╔═🦋🌸════╗ @pajohesh110 ╚════🌼🦋
📸مرحله نهایی امروز پنجشنبه ۱۸ آذر مقارن با ایام با برکت ولادت حضرت زینب سلام‌الله‌علیها، برگزار گردید. 🏆از چهار گروه برترِ راه‌یافته به مرحله پایانی گروه علامه طباطبایی‌ره (آقایان: لنگری و سجادگلدوست) بیشترین امتیاز را کسب نمود. @M_v_110 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• گروه پژوهشی ادبیات عرب ╔═🦋🌸════╗ @pajohesh110 ╚════🌼🦋
🤔مبتدا؛ معلوم یا معرفه؟ 👌محمد جواد طحانی بر این باور است که بر خلاف نگرش رایج، اصل در مبتدا، معلوم بودن است و نظریه رایج مبنی بر اینکه "اصل در مبتدا معرفه‌بودن است مگر در نکره مخصصه"، مورد نقض می‌باشد. 🔹از دیدگاه او موارد نقض اصل معرفه بودن مبتدا، آنقدر زیاد است که قابل چشم‌پوشی نیست و نمی‌توان از آن‌همه، به خلاف اصل تعبیر نمود افزون بر آنکه در آیاتی از قرآن کریم نیز نکره غیر مخصصه مبتدا واقع شده است! ✅ در بررسی مسوغات ابتدا به نکره نیز موارد متعددی مشاهده می‌شود که نمی‌توان تخصیص در آن‌ها را پذیرفت و بنابر تصریح نحوییون، معلوم بودن مبتداست که مجوز ابتدائیت برای آن شده است. ♨️با دقت بیشتر می‌توان دریافت که معلوم‌تر بودن مبتدا نسبت به خبر موجب تمایز نقش این دو عنصر کلامی می‌باشد حتی در مواردی که خبر معرفه باشد و مبتدا نکره! اما مبتدای نکره، برای مخاطب معلوم‌تر باشد. بنابراین ملاک در ابتدائیت معلوم‌تر بودن است. براساس این نظریه به حالت مخاطب و غرض کلام نیز توجه شده است. مثال1: ابتدا به نکره معلوم، اما بدون مسوغ: وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ مثال2: معرفه خبر واقع شده و نکره مبتدا واقع شده است، بنابر قرائت ابن عامر: أَ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُمْ آيَةٌ أَنْ يَعْلَمَهُ عُلَماءُ بَني‏ إِسْرائيلَ 🔻 ساختار پیشنهادی برای نگارش مقاله را در پست بعدی مشاهده نمایید. @M_v_110 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ╔═🦋🌸════╗ @pajohesh110 ╚════🌼🦋
🤔مبتدا؛ معلوم یا معرفه؟ 👌محمد جواد طحانی بر این باور است که بر خلاف نگرش رایج، اصل در مبتدا، معلوم بودن است و نظریه رایج مبنی بر اینکه "اصل در مبتدا معرفه‌بودن است مگر در نکره مخصصه"، مورد نقض می‌باشد. ♦️ با نظریه وی در پست قبلی آشنا شدید و اینک گامهایی که برای ارایه این نظریه در قالب مقاله باید طی نمود را از نظر می‌گذرانیم. 🔻 ساختار پیشنهادی برای نگارش مقاله: 🔹مقدمه‌ای در اصطلاحات مرتبط با بحث 🔸فصل اول: نظریه رایج در رابطه با مبتدا (اصل معرفه‌بودن) 🔹فصل دوم: موارد نقض نظریه رایج 🔸فصل سوم: نظریه‌ای جدید در رابطه با مبتدا (اصل معلوم‌تر بودن برای مخاطب) 🔹فصل چهارم: نتایج نظریه جدید و تفاوت‌های کاربردی آن با نظریه رایج @M_v_110 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ╔═🦋🌸════╗ @pajohesh110 ╚════🌼🦋
🤔نگرشی جدید در إعراب و بِناء (فعل مضارع؛ مبنی یا معرب؟) 👌علی حسن‌زاده بر این باور است که بر خلاف نگرش رایج در مُعرَب‌بودن فعل مضارع، فعل مضارع مبنی است! ✅ یکی از نتایجِ مبنی دانستن فعل مضارع، یکپارچه‌سازی فعل، در صفت بناء و عدم نیاز به توجیه اعراب در فعل مضارع در میان دیگر افعال است. ✅ از دیگر نتایج این نظریه، تحول در سبب بناءِ اسم است که بر این اساس علاوه بر شباهت رساندن اسم به حرف، می‌توانیم شباهت رساندن اسم به فعل را نیز سبب بناء بدانیم. ✍️ وی در مقاله‌ای که در آینده إن شاء الله ارایه خواهد کرد به تفصیل به نظریه‌پردازی در این زمینه خواهد پرداخت و در ابتدا اصطلاحات دخیل در بحث را بیان کرده و در فصل اول نظریه رایج را مطرح می‌کند و در فصل دوم نظریه رایج را به نقد کشیده و به نظریه‌پردازی می‌پردازد و در فصل سوم نتایج نظریه جدید خود را ارایه خواهد نمود. 🔻 ساختار پیشنهادی برای نگارش مقاله: • مقدمه‌ای در اصطلاحات مرتبط با بحث • فصل اول: نظریه رایج در اعراب و بناء • فصل دوم: نظریه‌ای جدید در اعراب و بناء • فصل سوم: نتایج نظریه بناء در فعل مضارع @M_v_110 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ╔═🦋🌸════╗ @pajohesh110 ╚════🌼🦋
فایده داشتن، تنها مسوِّغ ابتدا به نکره❗️ ✍️ اصل در مبتدا این است که معرفه باشد، زیرا فقط در صورت شناخته‌شدن می‌توان بر آن حکم نمود، اما در مواردی، نکره نیز مبتدا واقع می‌شود! 🤔 نحویون در تفسیر این پدیده (مبتدا واقع‌شدن نکره) دو گونه سخن گفته‌اند؛ برخی از مسوغات سخن رانده‌اند و برخی دیگر مفید فایده بودن را در توجیه این رخداد کافی دانسته‌اند. 👌 محمد مهدی گنجی طلبه ورودی سال 1399 حوزه علمیه امام علی بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام سخن این دوطیف از نحویون را در این زمینه نقل و بررسی نموده است. در ادامه خلاصه‌ای از تحقیق وی ارایه می‌شود🔻 @M_v_110 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ╔═🦋🌸════╗ @pajohesh110 ╚════🌼🦋
معاونت علمی مدرسه علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام
فایده داشتن، تنها مسوِّغ ابتدا به نکره❗️ ✍️ اصل در مبتدا این است که معرفه باشد، زیرا فقط در صورت شن
فایده داشتن، تنها مسوِّغ ابتدا به نکره❗️ ♦️محقق: محمد مهدی گنجی ✍️ اصل در مبتدا این است که معرفه باشد، زیرا فقط در صورت شناخته‌شدن می‌توان بر آن حکم نمود، اما در مواردی نکره نیز مبتدا واقع می‌شود! 🤔 نحویون در تفسیر این پدیده (مبتدا واقع‌شدن نکره) دو گونه سخن گفته‌اند؛ برخی از مسوغات سخن رانده‌اند و برخی دیگر مفید فایده بودن را در توجیه این رخداد کافی دانسته‌اند. سخن این دوطیف از نحویون را به ترتیب به همراه بررسی هرکدام از نظر می‌گذرانیم: 1️⃣ نظریه اول: ابتدا به نکره فقط با وجود مسوغ (مجوِّز) ممکن است، مانند رجل در مثال "فی الدار رجل" که با وجود نکره بودن، مبتدا واقع شده است و مسوغ مبتدا واقع شدنش مقدم شدن جار و مجرور بر آن می‌باشد. کمیت و کیفیت مسوغات در کتاب‌های مختلف نحوی متفاوت گزارش شده است (در کتاب هدایه 6 مورد و در البهجة المرضیة 13 مورد گزارش شده است و ابن عقیل نیز در شرح خود بر الفیه ابن مالک مسوغات را تا 28 مورد نام برده است) 😇 بررسی: در مواردی بدون هیچ یک از مسوغاتی که در کتاب‌های نحوی آمده، نکره مبتدا واقع شده است، مانند: ثمرة در مثال: "ثمرة خیر من جرادة" و وجوهٌ در مثال: "وجوه یومئذناضرة"، بنابراین این دیدگاه که ابتدا به نکره، فقط با وجود مسوغ، جایز باشد، قابل پذیرش نیست! و شاید از همین روست که سیوطی بعد از ارایه گزارش خود از مسوغات، می‌گوید: وقد توجد افادة دون شی مماذکر: شجرة سجدت. 2️⃣ نظریه دوم: "سعید بن المبارک البغدادی" معروف به ابن‌الدهان، متوفای 569 ه.ق در موصل، بنابر گزارش رضی الدین استرآبادی، بر این باور است که ابتدای به نکره در صورتی جایز است که مفیدِ فایده باشد و در این صورت از هر نکره‌ای می‌توان خبر داد، وذلک لان الغرض من الکلام افادة المخاطب فاذاحصلت جاز الحکم. 😇 بررسی نظریه دوم و نتیجه بحث: با توجه به مثال‌هایی که در نقض نظریه اول آمد می‌توان درستی نظریه دوم را تصدیق نمود علاوه بر اینکه صرفِ وجود مسوِّغ، نمی‌تواند مجوِّزی برای ابتدا به نکره باشد مگر اینکه در این رخداد، فایده‌ای برای کلام حاصل آید، البته نباید این واقعیت را از نظر دور داشت که مسوغات در موارد افاده می‌باشند و هرکدام نشانه‌ای برای مفید بودن کلام هستند، اگرچه که موارد مفید بودن کلام محصور در مسوغات نمی‌باشد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ╔═🦋🌸════╗ @pajohesh110 ╚════🌼🦋
♦️ چالش نقش‌پذیری جمله ✍️ علی جعفری بر این باور است که دیدگاه رایج مبنی بر نقش‌ناپذیری جمله و اصالت عدم اعراب در جمله درست نیست و نیز آنچه در توجیه اعراب محلی جملاتی مانند جمله حال، خبر و مانند آن‌دو گفته شده است صحیح نیست. 👌 سؤال کلیدی که فکر او را به خود مشغول داشته این است که مَصَبِّ توارد معنا که به عنوان مقتضیِ اعراب به عنوان پیش فرض مورد قبول همگان است، چیست؟ 🔸 او در پاسخ به این سؤال ابتدا جمله را به طرفین إسناد و خود إسناد تحلیل نموده و بر این باور است که جمله چیزی بیش از این نیست! بنابراین یا طرفین إسناد که هر کدام معنایی اسمی هستند باید مصب توارد معنا باشند یا خود إسناد که معنایی حرفی است. او در ادامه مدعی شده است که معانی اسمی در جمله، هر کدام به تنهایی بی ربط از هم هستند و نمی‌توانند نماینده جمله باشند و ناگزیر این إسناد و معنای حرفی است که باید مصبِّ توارد معنا باشد. 👈 چالش اعراب‌پذیری معنای حرفی [چالش مقتضیِ اعراب در معنای حرفی] معنای حرفی از زاویه دید نحویون صلاحیت برای پذیرش معانی مختلف را ندارد، زیرا معنایی غیر مستقل است و حلول جمله در محل مفرد که در توجیه اعراب‌پذیری جمله گفته شده است این اشکال را برطرف نمی‌کند، مگر اینکه قائل به دگردیسی معنای حرفی بعد از استعمال شویم و بگوییم که معنای حرفی بعد از استعمال نسبت به پذیرش معانی مختلف لابشرط است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ╔═🦋🌸════╗ @pajohesh110 ╚════🌼🦋
ضمیر.pdf
660.4K
نقشه جامع انواع ضمیر با تشکر از برادر احمدی •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ╔═🦋🌸════╗ @pajohesh110 ╚════🌼🦋