eitaa logo
پندهای سعادت
2.4هزار دنبال‌کننده
353 عکس
75 ویدیو
38 فایل
🔰در محضر حضرت استاد شب زنده دار«دام ظله» 👤 ارتباط : @hadiszekr 🌐 تارنما: Www.Feghahat.ir کانال دروس حضرت استاد: https://eitaa.com/feghahat_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰توصیه‎های پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله» به امیرالمؤمنین «علیه السلام» ❇️شاخصه های مهم رشد معرفتی ✅اهتمام به حفظ چهل حدیث 💠 حضرت استاد "دام ظله": روایات فراوانی داریم که در آن‎ها تحریض زیادی بر حفظ چهل حدیث شده است که هم انسان آن چهل حدیث را در خودش پیاده کند و هم آن را برای امت حفظ کند. یکی از طرق حفظ این است که انسان این گفته‌ها را با بیان، توضیح، تبیین، تبلیغ و ترویج به مردم منتقل کند، یا این‎که بنویسد. ثمره‎ی این کار چیست؟ اوّل ثمره‎اش را عرض می‎کنم. در پایان این حدیث شریف این‎طور آمده است: «فَهَذِهِ أَرْبَعُونَ حَدِيثاً مَنِ‏ اسْتَقَامَ‏ عَلَيْهَا وَ حَفِظَهَا عَنِّي مِنْ أُمَّتِي»؛ کسی که بر این چهل حدیث (سخن) استقامت داشته باشد؛ یعنی خودش در راه تحلّی به این‎ها شکیبایی و استقامت بورزد تا بتواند آن‎ها را در خودش پیاده کند. تعبیر «مِنْ أُمَّتِي» یعنی شرط این‎که این آثار را داشته باشد، این است که از امّتم باشد. اگر خارج از امت، کسی این‌ کارها را انجام بدهد، فایده‌ای ندارد. «دَخَلَ الْجَنَّةَ بِرَحْمَةِ اللَّهِ». این چه وعد بسیار بزرگی است. اخبار مَن بَلغ علی المعروف و المشهور، شامل این حدیث هم می‌شود. «وَ كَانَ مِنْ أَفْضَلِ النَّاسِ وَ أَحَبِّهِمْ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بَعْدَ النَّبِيِّينَ وَ الْوَصِيِّينَ وَ حَشَرَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَعَ‏ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقا». چه آینده‌ی درخشان و امیدبخشی در انتظار اوست. از این بالاتر بعید است کسی آرزویی داشته باشد. اما خود روایت را توضیح دهیم. «عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ الْفَضْلِ الْهَاشِمِيِّ وَ إِسْمَاعِيلَ بْنِ أَبِي زِيَادٍ جَمِيعاً عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ علیهم السلام قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله أَوْصَى إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي‎طَالِبٍ علیهما السلام وَ كَانَ فِيمَا أَوْصَى بِهِ أَنْ قَالَ لَهُ يَا عَلِيُّ مَنْ حَفِظَ مِنْ أُمَّتِي أَرْبَعِينَ حَدِيثاً يَطْلُبُ بِذَلِكَ وَجْهَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ حَشَرَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَعَ‏ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً. فَقَالَ عَلِيٌّ علیه السلام يَا رَسُولَ اللَّهِ أَخْبِرْنِي مَا هَذِهِ الْأَحَادِيثُ». این یک برنامه‌ی خوب است، هم برای تبلیغ انسان که در این مکتب خودسازی کند و هم این‎ که این‎ها ،موضوعات تبلیغ و ارشادش باشد. این مطالبی که رسول خدا «صلّی الله علیه و آیه» به حسب این حدیث فرموده‌اند، سه دسته‌اند: یک دسته حلال و حرام الهی، یک دسته معارف‌ و یک دسته اخلاقیات‌ هستند. «نفَقَالَ أَنْ تُؤْمِنَ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ تَعْبُدَهُ وَ لَا تَعْبُدَ غَيْرَهُ وَ تُقِيمَ الصَّلَاةَ بِوُضُوءٍ سَابِغٍ فِي مَوَاقِيتِهَا وَ لَا تُؤَخِّرَهَا فَإِنَّ فِي تَأْخِيرِهَا مِنْ غَيْرِ عِلَّةٍ غَضَبَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ». این مواقیت، همان وقت موسّع و واجب نماز است که نباید از آن تأخیر انداخت. من این قسمت فقهی‌اش را با سرعت عرض می کنم. «وَ تُؤَدِّيَ الزَّكَاةَ وَ تَصُومَ شَهْرَ رَمَضَانَ وَ تَحُجَّ الْبَيْتَ إِذَا كَانَ لَكَ مَالٌ وَ كُنْتَ مُسْتَطِيعاً وَ أَنْ لَا تَعُقَّ وَالِدَيْكَ». نافرمانی از پدر، ترک شفقت و مهربانی به ایشان، ترک احسان و استخفاف به ایشان، معنای عقوق والدین است. همچنین گفته شده: اصلُ العُقُوقِ، القطعُ، یُقال عقُّ الرحم کمال یُقال قطعُها. حالا این کار فقها است که بالاخره عقوق والدین اگر به معنای اول باشد که دامنه‌اش وسیع‌تر است. اگر به معنای دوم باشد، نباید قطع ارتباط کند. به هر حال، محققانی مثل محقق خویی «ره» همان موارد ایذاء را فتوا داده‌اند. این هم یک امر فقهی است، ولی خیلی مهم است. احترام به والد و والده، هم در اسلام مهم شمرده شده است و هم در موفقیت انسان نقش اساسی دارد. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 87-85 🔗 @pand_saadat
🔰توصیه‎های پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله» به امیرالمؤمنین «علیه السلام» ❇️شاخصه های مهم رشد معرفتی ✅حکایت خواندنی از مرحوم علامه‌ی طباطبایی «رحمه الله علیه» 💠 حضرت استاد "دام ظله": والد ما(رحمه الله علیه) از مرحوم علامه‌ طباطبایی شنیدند و برای ما نقل کردند که مرحوم علامه فرمودند که برادرشان مرحوم آسیدحسن الهی(رضوان‎الله‎علیه) برای او نامه‌ای نوشتند که یک نفر برای خواندن فلسفه پیش من آمده که احضار ارواح می‌کند. ایشان گفته است که من می‌خواستم فلسفه بخوانم؛ روح ارسطو را احضار کردم و به ایشان گفتم چه کتابی بخوانم و و در محضر چه کسی بخوانم؟ گفتند: اسفار، پیش آقای سید حسن الهی. آقا سید حسن الهی هم مرد زرنگی بوده و خود مرحوم آقای طباطبایی جاهایی فرمودند که آدم چیز فهمی بود. خود آقا سید حسن الهی فرموده بود که من مشکلات کتب فلسفی را توسط همین آقا از اصحاب آن کتب می‌پرسیدم. مثلاً مشکلات کتب ابن‎سینا را به او می‌گفتم؛ او را احضار می‌کرد، سؤال می‌کردم و جواب می‌گرفتم؛ اگر چه خود این واسطه نمی‌فهمید جواب چیست، ولی من استفاده می‌کردم. ایشان واسطه‌ی ما بود. بعد برای مرحوم علامه طباطبایی نوشته بود که ما توسط همین آقا پدرمان را احضار کردیم و پدر از شما ناراضی بودند و وجه عدم رضایت این بود که می‌فرمودند که این محمد حسین، من را در ثواب تفسیر المیزان شریک نکرده، از این جهت از شما ناراضی بود. علامه طباطبایی «ره» فرموده بودند: من که ایشان را شریک نکردم، برای این بود که اصلاً ارزشی برای این عملم نزد خدا قائل نبودم که بخواهم پدرم را شریک کنم. حالا ببینید بیست سال طول کشیده است و چقدر در نوشتن و اتمام آن اهتمام داشتند. از مرحوم آقای قدوسی ـ که داماد مرحوم آقای طباطبایی بودند ـ شنیدم که وقتی مرحوم علامه ورقه‎های تفسیر را برای چاپ به ما می‎دادند، نقطه‎های کلمات تفسیر المیزان را نمی‌گذاشتند؛ می‌فرمودند که حساب کردم که هر صفحه‌ای را اگر نقطه بگذارم، سه دقیقه بیشتر طول می‌کشد. حالا با این همه وقتی که گذاشته بودند، می‌فرمایند من برای این عمل ارزشی قائل نیستم؛ برخلاف برخی از ماها که تا یک مقدار کاری انجام می‌دهیم، فکر می‌کنیم چه شد و چقدر عالم را تحت تأثیر قرار داد. اما یک نفر که یک خدمت عظیم قرآنی انجام داده، مثل تفسیر المیزان ـ تفسیری که از روز اولی که منتشر شد، تفسیر مورد اعتنایی شد و در عالم اسلام صدا کرد ـ می‌گوید من برای این عمل ارزشی قائل نیستم. علامه می‎فرمایند: وقتی که این نامه آمد، عرض کردم: خدایا! اگر برای نوشتن این تفسیر به من ثوابی می‌دهی، پدرم را هم در آن شریک کردم. حالا شاید والده‎شان را هم شریک کرده باشند. نامه‌ی بعدی را که اخوی ایشان فرستاده بود، نوشته بود که بله، پدر از شما راضی شدند. این واقعاً مطلب مهمی است که انسان این‎جور به امر پدرش اهتمام داشته باشد. دعای آن‎ها بدون شک در موفقیت انسان بسیار مؤثر است. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 89-87 🔗 @pand_saadat
🔰توصیه‎های پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله» به امیرالمؤمنین «علیه السلام» ❇️شاخصه های مهم رشد معرفتی ✅ایثار برای خدمت به پدر 💠 حضرت استاد "دام ظله": یکی از جهات موفقیت رهبر معظم انقلاب «حفظه الله» همین است که خودشان هم بعضاً‌ ذکر کرده‎اند. زمانی که ایشان در قم بودند، وقتی پدر بزرگوارشان به خاطر ناراحتی چشم ایشان را احضار می‌کند، می‌فرمایند که سنگ پرش من در آن موقع یا قم یا نجف بود، اما وقتی با کسی مشورت می‌کنند، می‌گوید که اگر پدرت به شما می‌گوید بیا، باید بروی و ایشان هم به مشهد بر می‎گردند. از این رو خداوند این عزت و این موفقیت را نصیب ایشان کرد. وقتی که کسی این‎طور روی صفا و صدق عمل می‌کند، خدای متعال این‎جور دستگیری می‌کند و به او عظمت می‌دهد: «إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً». اما ادامه‎ی روایت: «وَ لَا تَأْكُلَ مَالَ الْيَتِيمِ ظُلْماً وَ لَا تَأْكُلَ الرِّبَا وَ لَا تَشْرَبَ الْخَمْرَ وَ لَا شَيْئاً مِنَ الْأَشْرِبَةِ الْمُسْكِرَةِ وَ لَا تَزْنِيَ وَ لَا تَلُوطَ وَ لَا تَمْشِيَ بِالنَّمِيمَةِ وَ لَا تَحْلِفَ بِاللَّهِ كَاذِباً وَ لَا تَسْرِقَ وَ لَا تَشْهَدَ شَهَادَةَ الزُّورِ لِأَحَدٍ قَرِيباً كَانَ أَوْ بَعِيداً». این مسائل که خیلی روشن است. معمولاً کسی که طلبه است، این‎ها را رعایت می‌کند. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 89 🔗 @pand_saadat
پندهای سعادت
🔰توصیه‎های پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله» به امیرالمؤمنین «علیه السلام» ❇️شاخصه های مهم رشد معر
🔰توصیه‎های پیامبر اکرم «صلّی الله علیه و آله» به امیرالمؤمنین «علیه السلام» ❇️شاخصه های مهم رشد معرفتی ✅نقد پذیری 💠 حضرت استاد "دام ظله": «وَ أَنْ تَقْبَلَ الْحَقَّ مِمَّنْ جَاءَ بِهِ صَغِيراً كَانَ أَوْ كَبِيراً». این هم خیلی مهم است. در بحث‌ها و مباحثه‌ها و درس گفتن‌ها، کسی حرفی را زده و خیلی هم روی آن مانور داده و مطالبی را مطرح کرده است، بعد حالا کسی اشکالی درستی می‌کند. اگراین شخص تربیت شده باشد، به‎راحتی می پذیرد. یکی از خصوصیات مرحوم آقای شیخ مرتضی حائری همین بود و خود مرحوم علامه طباطبایی هم همین‎طور بودند. «وَ أَنْ لَا‎تَرْكَنَ إِلَى ظَالِمٍ وَ إِنْ كَانَ حَمِيماً قَرِيباً»؛ ظالم اگر‎چه خویشاوندی نزدیکی با انسان داشته باشد، اما رکون به او نباید بشود. «وَ أَنْ لَا‎تَعْمَلَ بِالْهَوَى»؛ روی هوا و هوس عمل نکند. «وَ لَا‎تَقْذِفَ الْمُحْصَنَةَ وَ لَا تُرَائِيَ فَإِنَّ أَيْسَرَ الرِّيَاءِ شِرْكٌ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ». کمترین ریاها شرک به خداست. معلوم می‌شود که شخص ریاکار روی غیرخداوند حساب باز می‌کند که می‎خواهد عملش را به آن‎ها نشان بدهد. «وَ أَنْ لَا‌تَقُولَ لِقَصِيرٍ يَا قَصِيرُ وَ لَا لِطَوِيلٍ يَا طَوِيلُ تُرِيدُ بِذَلِكَ عَيْبَهُ». ممکن است کسی یک نقص خلقتی دارد که حالا کوتاه قد یا خیلی بلند قد است و از حد متعارف خارج است. حالا به قصد تعییب او و عیب گرفتن از او و اظهار عیب او، می‌گویی که یا قصیر یا طویل. خیلی وقت‌ها در شوخی‌ها هم این‎طوری هست که انسان گاهی با یک گروهی دوست و رفیق است، ولی متوجه نیست روی رفاقت ممکن است در جمع عیب او را بگوید که تو فلان صفت یا عیب را داری و حال آن‎که او دوست ندارد گفته بشود؛ حتی گاهی فرزند انسان هم همین‎طور است و مثلا نسبت به یک چیزی حساس است و دوست ندارد که گفته بشود. مثلاً نمره‌ی مدرسه‌اش کم شده است، حالا والدینش جلوی همه به او بگویند که فلانی نمره‌هایش کم شده است، برای این‎که عیب او را آشکار کنند. «وَ أَنْ لَاتَسْخَرَ مِنْ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ». معنای «مِنْ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ» این است که انسان حق ندارد حتی فاسقین و منافقین و کفار را مسخره کند. «وَ أَنْ تَصْبِرَ عَلَى الْبَلَاءِ وَ الْمُصِيبَةِ وَ أَنْ تَشْكُرَ نِعَمَ اللَّهِ الَّتِي أَنْعَمَ بِهَا عَلَيْكَ وَ أَنْ لَا‎تَأْمَنَ عِقَابَ اللَّهِ عَلَى ذَنْبٍ تُصِيبُهُ» امن از عقاب خدا نداشته باشد؛ یعنی که خودش را در حاشیه‌ی أمن از عذاب الهی ببیند که خیلی خطرناک است؛ حتی وقتی توبه می‌کند. «وَ أَنْ لَا‎تَقْنَطَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ». انسان هیچ‎گاه نباید از رحمت خدا در هیچ سنی از سنین و هیچ وقتی از اوقات مأیوس باشد؛ ولو گناهکار باشد. رحمت الهی واسع است. او رحمان و رحیم است. و بندگان را خلق کرده است برای این‎که به مقامات عالیه برسند. خداوند به هر بهانه‎ای که شده دستگیری می‌کند و انسان باید صادق باشد. «وَ أَنْ تَتُوبَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ ذُنُوبِكَ فَإِنَّ التَّائِبَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ». ببینید این روایت همه‌اش خطاب است. تَتوب، تُصلی؛ یعنی خودت اول عمل بکن. حفظ این موارد برای همین؛ است یعنی اول در خودت پیاده کنی، نه فقط به مردم بگویی؛ یعنی این چهل تا را در خودت پیاده کنی. وقتی انسان چهل تا حدیث را مثل این حدیث که صغریاتش هم بیان شده است، در خودش پیاده می‌کند، گویا این زمینه برای تحلی به بقیه‎ی احکام، اخلاقیات و معارف در او پیدا می‎شود و آن‎ها هم به واسطه‌ی این‎ها اکتساب می‌شوند. این سرمایه‌ای می‎شود که بقیه‎ی صفات خوب هم بیایند. «وَ أَنْ لَا‎تُصِرَّ عَلَى الذُّنُوبِ مَعَ الِاسْتِغْفَارِ فَتَكُونَ كَالْمُسْتَهْزِئِ بِاللَّهِ وَ آيَاتِهِ وَ رُسُلِهِ‏». خدای نکرده انسان یک حالتی داشته باشد که یک گناهی انجام می‌دهد، مرتباً استغفار می‌کند، ولی دوباره‌ انجام می‌دهد و مرتکب می‎شود و می‌گوید که باز استغفار می‌کنیم. این مثل کسی است که خدای متعال و آیات و رُسُل الهی را مسخره می‎کند. خداوند ان‎شاءلله همه‎ی ما را عامل به این فرمایش‎های نورانی قرار دهد. ▫️منبع: کتاب پندهای سعادت جلد یک ص 92-90 🔗 @pand_saadat