eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
3.6هزار ویدیو
39 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
عباس جان، درس نور و روشنایی ما فرزندان انقلابی هستیم که نور پروازت روشنگر را شبهایمان خواهد بود نوری که هرگز بی فروغ نمی ماند و راهی که هرگز پایانی نخواهد داشت. ۱۵ مرداد، سالروز خلبان سرلشکر @parastohae_ashegh313
🌌🤲✨ ✨🤲✨ بنده به عنوان مسئول حفاظت قرارگاه رعد، به سربازان نگهبان دستور داده بودم تا شبها پس از خاموشی، برای ورود و خروج به قرارگاه، ایستِ شبانه بدهند. یکی از شب‌ها نگهبان پاس دو، که نوبت پاسداری اش از ساعت دو الی چهار صبح بود سراسیمه مرا از خواب بیدار کرد و گفت: در ضلع جنوبی قرارگاه شخصی هست که فکر می‌کنم برایش مشکلی پیش آمده. پرسیدم: مگر چه کار می کند؟ گفت: او خودش را روی خاک‌ها انداخته و پیوسته گریه می‌کند. من بی درنگ لباس پوشیدم و همراه سرباز به طرف محلی که او نشان می‌داد رفتم. به او گفتم که تو همین جا بمان. سپس آهسته به طرف صدا نزدیک شدم. صدا به نظرم آشنا آمد. نزدیکتر که رفتم او را شناختم. تیمسار بابایی، فرمانده قرارگاه بود. او به بیابان خشک پناه برده بود و در دل شب آنچنان غرق در مناجات و راز و نیاز به درگاه خداوند بود، که به اطراف خود توجهی نداشت. من به خودم اجازه ندادم که خلوت او را برهم بزنم. ❣ ✍پرواز تا بی نهایت، ص233 @parastohae_ashegh313
💌 زمانی که در قرارگاه رعد بودیم بنابر ضرورت های پروازی و موقعیت های ویژه جنگی شهید بابایی دستور دادند تا برای خلبانان شکاری غذای مخصوص پخته شود، ولی خودشون با توجه به اینکه بیشترین پروازهای جنگی را انجام می دادند از غذای مخصوص خلبانان استفاده نمی کردند و همان غذای معمولی را می خوردند.  در پاسخ به اعتراض ما در مورد این که گفته بودیم چرا شما از غذای خلبانان استفاده نمی کنید، گفتند : -یک فرمانده باید حتما از غذایی که همگان استفاده  می کنند بخورد تا آن سربازی که در خط مقدم است نگوید غذای من با فرمانده ام فرق دارد. ❤️ ❤️ @parastohae_ashegh313
**@parastohae_ashegh313** 🌸قهر بودیم😒 در حال نماز خواندن بود… نمازش که تموم شد نشسته بودم و توجهی به همسرم نداشتم … کتاب شعرش را برداشت وبا یک لحن دلنشین شروع کرد به خواندن… 🧕ولی من باز باهاش قهر بودم! کتاب را گذاشت کنار… به من نگاه کرد و گفت: ♡“غزل تمام”…نمازش تمام…دنیا مات سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد…♡ 🌸باز هم بهش نگاه نکردم…. 🌸اینبار پرسید:عاشقمی؟؟؟ سکوت کردم…. گفت: عاشقم گرنیستی لطفی بکن نفرت بورز…. بی تفاوت بودنت هرلحظه آبم می کند… ❣دوباره با لبخند پرسید:عاشقمــــــی مگه نه؟؟؟؟؟❣❣❣ 🌸گفتم:نـــــــه گفت:”تو نه می گویی و پیداست می گوید دلت آری…” “که این سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری…”♡♡ زدم زیر خنده….و روبروش نشستم…. 💓💓دیگر نتوانستم به ایشان نگویم که وجودش چقدر آرامش بخشه… بهش نگاه کردم و از ته دل گفتم… خداروشکر که هستی….💓💓 🎙راوی: همسر شهید بابایی @parastohae_ashegh313
🍀 نمازش را بسیار با آرامش و خشوع می خواند. در بعضی وقتها که فراغت بیشتری داشت 🌱 آیه « ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» را هفت بار با چشمانی اشکبار تکرار می کرد. او همیشه نمازش را در اول وقت می خواند و ما را نیز به نماز اول وقت تشویق می کرد. @parastohae_ashegh313
بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ❤️خاطرات عاشقان خدا 💢 بالاخره سقوط هواپیما را مهار می کند.ولی، جوابی نمیشنود . نگاه بغض نشسته اش روی عباس خشک میشود و سیل اشک بر چشمانش جاری میشود ... 💔چقدر درد اور است رفیق چندین و چند ساله ات مقابل چشمان به باران نشسته ات تو را برای همیشه ترک کند 🔰تیمسار عباس بابایی , بزرگ مردی که در مکتب پرورش یافت . ♦️ مجاهدی که زهد و تقوایش بسان دریایی خروشان بود و هر لحظه از زندگانیش موج ها در برداشت. مرد وارسته ای که اقیانوس وجودش عشق و از خودگذشتگی و کرامت بود، سربازی که دلاور میدان جنگ بود و مبارزی سترگ با نفس اماره ی خویش. از آن زمان که خود را شناخت کوشید تا جز در جهت خشنودی حق تعالی گام برندارد و سربازیش برای رفیق ازلی‌اش به‌نحو احسنت انجام دهد . به راستی او گمنام، اما آشنای همه بود. ●تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۲۹ ●تاریخ شهادت : ۱۵ مرداد۱۳۶۶ ●مزار شهید :گلزار شهدا قزوین ✨سلام بر شهدای گمنام 🌹روزتون روشن به نگاه شهدا اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج @parastohae_ashegh313
🌐 عباس بابایی ! نامش که به گوش آسمان می خورد، از داغ شهادتش، بغض می کند . ابرها به یاد شجاعتش می بارند.ستاره ها به یاد پروازهای موفقش می درخشند و ماه به یاد ماه بودنش، حسادت می کند. زمین از تواضعش می گوید و بندگان روی زمین از شوق پروازش. اما امثال من که کتاب زندگی اش را میخوانیم ، جز کلمه "بزرگ مرد" چیزی به ذهنمان نمی آید. . 🔰 عباس برای ادامه تحصیل به سرزمین امریکا پا گذاشت اما سر بر خاک گذاشته و در سجده هایش برای معبود دعا می کرد سربلند شود در آزمون خدمت به سرزمین ایران. . 🕊 خلبان قصه در آسمان خدا اوج می گرفت و حواسش به بندگان زمینی بود.برای رضای خدا، خدمت کرد و فرشته نجات شد برای درماندگان و محتاجان. . 💯 سابقه ۳۰۰۰ ساعت پروازش نشان می دهد که خودش نفر اول بوده برای عملیات.نه نظارت کرد و نه پشت میز نشست.حتی از سفر مکه اش گذشت تا امنیت را برقرار کند .نگران خلیج فارس بود و کشتی هایی که از آن می گذرند. خطی از وصیت نامه اش درس بزرگی است برای همه. 《" به انقلاب خیلی بدهکاریم"》 . ⁉️ این روزها جای خالی بابایی ها به شدت حس می شود.آنان که خالصانه و صادقانه کار کردند ، خون شهدا و آرمان های انقلاب خط قرمزشان بود.() ⛔️ راستی چقدر به انقلاب بدهکاریم؟کسی حواسش به خط قرمزها هست؟ . ✍نویسنده: طاهره بنائی منتظر . . تاریخ تولد: ۱۴ آذر ۱۳۲۹ تاریخ شهادت : ۱۵ مرداد۱۳۶۶ مزار شهید :گلزار شهدا قزوین. اللهم عجل لولیک الفرج @parastohae_ashegh313
13.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"کبوتران مهاجر" 🌹سالروز شهادت خلبان نسال_الله_منازل_الشهدا الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @parastohae_ashegh313
🟤 دوری از فرهنگ غـرب 🏾 در سال ‌١٣٤٩، برای گذراندن دورهٔ خلبانی به آمریکا رفت. طبق مقررات دانشکده می بایست به مدت دو ماه با یکی از دانشجویان آمریکایی هم اتاق می‌شد. آمریکایی‌ها در ظاهر هدف از این برنامه را پیشرفت دانشجویان در روند فراگیری زبان انگلیسی عنوان می‌کردند اما واقعیت چیز دیگری بود. 🏽 چون عباس در همان شرایط تمام واجبات دینی خود را انجام می‌داد و از بی‌بند و باری موجود در جامعهٔ آمریکا بیزار بود. هم اتاقی او در گزارشی که از ویژگی‌ها و روحیات عباس نوشته، یادآور می‌شود که بابایی در برخوردها، نسبت به آداب و هنجارهای اجتماعی بی‌تفاوت است. 🏼 از رفتار او بر می‌آید که نسبت به فرهنگ غرب دارای موضع منفی است و شدیداً به فرهنگ سنّتی ایران پایبند است. سرلشکر خلبان شادی ارواح طیبه شهدا صلوات الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فرَجَهُمْ الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَـــرَج •┈•🍀•✾🌼✾•🍀•┈• ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @parastohae_ashegh313
🔰 "سرلشکر خلبان عباس بابایی" 🔸عباس بابایی، در سال ۱۳۲۹ ش در قزوین به دنیا آمد و در سال ۱۳۴۸ به دانشکده خلبانی نیروی هوایی راه یافت. او قبل و بعداز فرماندهی پایگاه هوایی اصفهان، رشادت‌‌های فراوانی در دفاع از آرمان‌های انقلاب و دفع تجاوزات دشمن از خود نشان داد. ♦️ عباس بابایی پس از ۳۰۰۰ ساعت پرواز و 60 مأموریت جنگی موفق، در صبح روز ۱۵ مرداد سال ۱۳۶۶، مصادف با روز عید قربان، به منظور شناسایی منطقه و تعیین راهکار صحیح اجرای عملیات، با یک فروند هواپیمای اف–۵ وارد آسمان عراق شد. ♨️ بابایی در آن زمان معاون عملیاتی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود. او پس از اتمام مأموریت، به هنگام بازگشت، در منطقه عملیاتی سردشت مورد هدف شلیک تیربار ضدهوایی قرار گرفت. 💢 بابایی که در کابین عقب حضور داشت، از ناحیه گلو مورد اصابت تیرها قرار گرفت و به شهادت رسید. او هنگام شهادت ۳۷ سال داشت. پیکر او در گلزار شهدا قزوین به خاک سپرده شد. اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج ──┅═ঊ🇮🇷ঈ🌹ঊ🇮🇷ঈ═┅── @parastohae_ashegh313
❗️ شهید بابایی توی آمریکا هم پپسی نمی‌خورد؛ چون... 🚫 عباس وقتی آمریکا بود، هیچ‌وقت نوشابه‌ی پپسی نمی‌خورد. چند بار بهش گفتم: برام نوشابه‌ی پپسی بخر، اما نمی‌خرید و به جاش نوشابه با مارک دیگه می‌گرفت. یکبار اعتراض‌کردم و گفتم: این نوشابه‌ها که تفاوت قیمت ندارند، چرا نوشابه‌ پپسی نمی‌خری؟ عباس‌گفت: چون کارخانۀ‌ پپسی مالِ اسرائیلی‌هاست... 🏷خاطره‌ای از زندگی خلبان شهید عباس بابایی 📚منبع: کتاب پرواز تا بی‌نهایت ، صفحه ۳۷ 📎 📎 📎 اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج @parastohae_ashegh313
0⃣1⃣ 🕊مواسات در سیره شهید *⃣ اگر مهمان با دعوت آمده بود، سفارش می کرد فقط یک نوع غذا درست کنم و اگر ناخوانده هم بود، می گفت هر چه که خودمان داریم، باهم می خوریم حتی اگر نان و ماست باشد. یک شب مهمان داشتیم رفت بیرون تا میوه بخرد. برگشتنی دیدم که سیب ها کوچک و پلاسیده خریده بود. گفتم: عباس! این ها چیست که خریده ای؟ با چه رویی اینها را جلوی مهمان بگذاریم. ⏺ می گفت: بالام جان! چه فرقی می کند، پوستش را بکنی همه شان شکل هم اند. دیده بود که پیرمردی بساط کرده و کسی سیب هایش را نمی خرد.. همه را خریده بود. یادشهداباصلوات اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج @parastohae_ashegh313