فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕑 💠🌹💠 #بـہـجٺ_خـــوبـان
🎬 #ببینید
🏴 زیارت #امام_رضا (علیه السلام)، اَفضل از حج
🌷 به مناسبت #شهادت حضرت ثامن الحجج (علیه السلام)
❓سؤال: آقا، مشهد میروم.
☑ جواب: [لبخندی میزنند و سری تکان میدهند] شاید افضل از حج باشد.
❓سؤال: نماز «واعَدنا» سورۀ توحید هم دارد؟
☑ جواب: بهتر است [توحید هم خوانده شود].
❓سؤال: یک چیزی گم کردهام، خیلی برایم مهم است.
☑ جواب: «اَصْبَحْتُ فِی اَمانِ الله، اَمْسَیْتُ فِی جَوارِ الله» [را] تکرار کنید.
🌐 @partoweshraq
🕓 💠🚻💠 #مشاوره_خانواده
🔺با ماده مخدری معروف به « #دستمال» آشنا شوید و مراقب باشید، مخصوصاً دختران جوان!
⚠جنس آن شبیه کاغذ خشک کن یا پارچه است و اثرات توهم زایی و تخریب آن ٢٠ تا ٨٠ برابر #حشیش است.
🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید
✋🏻 درخواست #دختر_معلول از #امام_رضا(ع)
🌹 به امام رضا(ع) بگو من شفا نمیخوام...
🎤 #صابر_خراسانی
🌐 @partoweshraq
🌐 @partoweshraq
#کرامات
پرتو اشراق
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار #جان_شیعه_اهل_سنت؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد 🔗
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار
#جان_شیعه_اهل_سنت؛
💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان
✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🔗 قسمت سیصد و ششم
👌🏻هر چند نتوانسته بودم مادر شوم، اما به همان هشت ماهی که کودکی را در جانم پرورش داده و طعم تلخ مرگ فرزندم را چشیده بودم، بیش از همه دلم برای مادر حضرت علی اصغر (علیهالسلام) آتش گرفته بود که میدانستم پَر پَر زدن پاره تن یک مادر چه داغی به دلش میگذارد و خوش به سعادت حضرت رباب (علیهاالسلام) که این مصیبت سخت و سنگین را در راه خدا صبورانه تحمل کرده بود و شاید همین احساس همدردیام با این بانوی بزرگوار بود که دلم را به دنیایی دیگر بُرد و آهسته مجیدم را صدا زدم:
❓مجید! اگه من خدا رو به حق حضرت علیاصغر (علیهالسلام) قسم بدم، دوباره به من بچه میده؟ یعنی میشه من دوباره مادر بشم؟
✋🏻که باور کرده بودم خدا بندگان عزیزی دارد که به حرمت ایشان، گره از کار ما میگشاید و حالا چشم امیدم به دستان کوچک حضرت علیاصغر (علیهالسلام) بود تا به شفاعت کریمانهاش، دامن مرا بار دیگر به قدمهای کودکی سبز کند!
👁 در برابر لحن معصومانه و تمنای عاجزانهام، نگاهش لرزید و با لحنی لبریز ایمان پاسخ داد:
- «انشاءالله...» و من دیگر جرأت نکردم قدمی فراتر بروم که شاید هنوز هم نمیتوانستم همچون شیعیان، در میدان شفاعت اولیای الهی جانانه یکه تازی کنم که تنها آرزویش از دلم گذشت و دیگر چیزی به زبان نیاوردم.
📲 چیزی به اذان ظهر نمانده و مشغول تهیه نهار بودم که موبایل مجید به صدا در آمد.
🏻از پاسخ سلام و احوالپرسیاش فهمیدم عبدالله است و همچنانکه پیاز را در روغن تفت میدادم، گوش میکشیدم تا ببینم با مجید چه کاری دارد، ولی صدای مجید هر لحظه آهستهتر میشد و دیگر نمیفهمیدم چه میگوید که با دلواپسی غذا را رها کرده و از آشپزخانه بیرون آمدم.
🚪مجید کلافه دور اتاق میچرخید و با کلماتی کوتاه، پاسخ صحبتهای طولانی عبدالله را میداد که بلاخره خداحافظی کرد و من بلافاصله پرسیدم:
❓چی شده؟
🏻به سمتم که چرخید، رنگ از صورتش پریده بود و لبهایش جرأت تکان خوردن نداشت.
💓 قلبم سخت به تپش افتاد و با صدایی بلند، اوج اضطرابم را نشانش دادم:
❓چی شده مجید؟ چرا حرف نمیزنی؟
🚪🛋 موبایلش را روی مبل انداخت و میخواست خونسردیاش را حفظ کند که با لحنی گرفته تکرار کرد:
🏻چیزی نشده...
🛋 در برابر نگاه وحشتزدهام روی مبل نشست و با صدایی که از شدت ناراحتی خَش افتاده بود، آغاز کرد:
🏻عبدالله بود، گفت یکی از بچههای نیرو انتظامی که از زمان سربازی باهاش رفیق بوده، یه خبری از ابراهیم بهش داده...
💔 و تا نام ابراهیم را شنیدم، بند دلم پاره شد و پیش از آنکه چیزی بپرسم، خودش خبر داد:
- ابراهیم رو موقع ورود به ایران تو مرز ترکیه گرفتن، مثل اینکه میخواسته قاچاقی وارد کشور بشه، الانم بازداشته. عبدالله زنگ زده بود که خبر بده داره میره اونجا، ببینه چه شده.
🚪🛋 دیگر نتوانستم سرِ پا بایستم که روی مبل نشستم و با صدایی که از ترس به لکنت افتاده بود، پرسیدم:
⁉ ابراهیم که رفته بود قطر، ترکیه چی کار میکرده؟!
🏻و مجید هم از چیزی خبر نداشت که نفس بلندی کشید و پاسخ داد:
- نمیدونم. عبدالله هم گیج بود، تازه برای امشب بلیط گرفته بود که بره اونجا ببینه چه خبره...
🏻و هنوز حرفش به آخر نرسیده، با دستپاچگی سؤال کردم:
⁉ حالا چی میشه؟ زندانیاش میکنن؟!
🏻از روی تأسف سری تکان داد و گفت:
- نمیدونم الهه جان! بلاخره میخواسته غیر قانونی وارد کشور بشه.
👁 و میدید رنگ از صورتم پریده و دستانم آشکارا میلرزد که مستقیم نگاهم کرد و با حالتی مردانه نهیب زد:
❓آروم باش الهه! چرا انقدر هول کردی؟ چیزی نشده! خدا رو شکر که بلاخره یه خبری ازش شد. حداقل الان میدونیم زنده اس و تو کشور خودمونه!
🏻 زبانم بند آمده و نمیتوانستم چیزی بگویم که از آنچه میترسیدم به سر برادرم آمد؛ به طمع پول و به فریب پدر راهی قطر شد و زندگیاش را چه ساده تباه کرد و باز دل نگران لعیا و برادرزاده عزیزم بودم که با پریشانی پرسیدم:
❓لعیا هم خبر داره؟
🏻و مجید با ناراحتی پاسخ داد:
- نه! عبدالله هم خیلی تأکید کرد که لعیا چیزی نفهمه تا تکلیف ابراهیم مشخص شه!!
🚨🔰 لینک #قسمت_اول برای دوستانی که تازه وارد کانال شدند:
🔗 eitaa.com/partoweshraq/8
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید...
▶🆔: @partoweshraq
پرتو اشراق
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار #جان_شیعه_اهل_سنت؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد 🔗
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار
#جان_شیعه_اهل_سنت؛
💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان
✒ نویسنده: فاطمه ولینژاد
🔗 قسمت سیصد و هفتم
🚪گوشه اتاق روی زمین چمباته زده و سرم را به دیوار گذاشته بودم که دیگر کاری جز این از دستم بر نمیآمد.
‼نه میتوانستم عزاداری کنم که داشتن چنین پدری مایه شرمم بود، نه میتوانستم روی غلیان غمم سرپوش بگذارم که به هر حال پدرم را از دست داده و حالا حقیقتاً یتیم شده بودم!!
🏻مات و مبهوت اخبار هولناکی که از میان دو لب خشک و سفید عبدالله شنیده بودم، از صبح لب به چیزی نزده و حتی قطره اشکی هم نریخته و تنها به نقطهای نامعلوم خیره شده بودم.
🇮🇶✊🏻🇸🇾 در روزگاری که مردم عراق و سوریه برای دفاع از کشورشان در برابر خونآشامهای تکفیری قیام کرده و حتی مسلمانانی از ایران و لبنان و افغانستان به حمایت از مقدسات اسلامی رهسپار مناطق جنگ با داعش و دیگر گروههای تروریستی شده بودند، پدر من به هوای هوس عشقی شیطانی و برادرم به طمع روزی صد دلار، عازم سوریه شده و به بهانه مزدوری برای این حیوانات درنده، دنیا و آخرت خودشان را تباه کرده بودند!!!
🔥 هر چند نه ابراهیم به دستمزد آدمکشیاش رسیده و نه پدر بهرهای از این عشوهگریهای نوریه بُرده بود؛ ابراهیم اعتراف کرده بود که نوریه سر به فرمان کثیف جهاد نکاح سپرده و همچنانکه در عقد پدر بوده، خودش را در اختیار دیگر تروریستها قرار میداده و وقتی پدر پیرم از اینهمه تنفروشیاش به ستوه آمده و اعتراض میکند، به جرم مخالفت با فتوای مفتیهای تکفیری، کشته شده و اگر غلط نکنم یکسر به جهنم رفته است!!!
🚚 ابراهیم هم که با چشم خودش شاهد اینهمه جنایات وحشتناک بوده، از اردوگاه تکفیریها میگریزد و شاید خدا به لعیا و دختر خردسالش رحم کرده بوده که جانش را نگرفته بودند که خودش اعتراف کرده هر کس قصد خروج از گروه را میکرده، اعدام میشده و معجزهای میشود که برادر من خودش را به ترکیه رسانده و از آنجا قصد بازگشت به وطن را داشته که در مرز بازداشت میشود.
💔 لعیا هم به گمانم دیگر تمایلی به ادامه زندگی با ابراهیم نداشت که وقتی فهمید شوهرش چه کرده، دیگر حرفی نزد و لابد رفت تا تقاضای طلاقش را بدهد.
👨🏻 بیچاره عبدالله به چه حالی از این خونه بیرون رفت که حتی توان دلداری دادن به من هم برایش نمانده بود و رفت تا شاید در خلوتی مردانه، اینهمه درد و مصیبت را فریاد بزند.
🏻حالا من مانده بودم و جان پدرم که چه ساده از دستش رفت و زندگی برادرم که چه راحت فنا شد و اینها همه غیر از سرمایه زندگی و یک عمر قناعت ورزیهای مادرم بود که به چنگ برادران نوریه به تاراج رفت؛ ابراهیم خبر داده بود نوریه تمام پول حاصل از فروش نخلستانها و خانه قدیمیمان را برای قتل عام مسلمانان بیگناه سوریه، در جیب تروریستها ریخته و خرج ریختن خون مُشتی زن و بچه بیدفاع کرده است.
💓 دلم میسوخت که پدرم با همه کج خلقیها و خودسریهایش، یک مسلمان مقید بود و در هم بستری با زنی شیطان صفت، نه فقط سرمایه سالها زحمت که به همه داشتههایش چوب حراج زد و با ننگ مسلمان کُشی از این دنیا رفت!
💓 جگرم آتش میگرفت که ابراهیم با همه نیش و کنایههای زبان تلخ و دل پُر حرص و طمعش، مرد زندگی بود و در هم کاسه شدن با مزدوران دشمنان اسلام، زندگی و همسر و دخترش را از دست داد و هنوز هم نمیدانستم چه سرنوشتی انتظارش را میکشد که تازه باید مکافات جنایتهایش را پس میداد.
🚨🔰 لینک #قسمت_اول برای دوستانی که تازه وارد کانال شدند:
🔗 eitaa.com/partoweshraq/8
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید...
▶🆔: @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕕 💠🌷💠 #سـیـره_شـہـداء
🎬 #ببینید
💔 خبر شهادتش را دو هفته پیش به رفیقش داده بود!
🌷 شهید #سید_نور_خدا_موسوی:
▪به من در شب #شهادت جدم رسول الله مژده بهشت را داده اند...!
🎙همسر شهید
🌐 @partoweshraq
e31123132428abbfbb70a1790f40d09a970999f2.mp3
7.66M
🎧 #بشنوید | #شور زیبا و دلنشین
🎼 زدم آقا باز به شما رو، دلم رو کردم آب و جارو...
🎤 کربلایی #مهدی_رسولی
🌷 تقديم به روح پرفتوح جانباز شهید نیروی انتظامی #سید_نور_خدا_موسوی
💚 #شب_جمعه، شب زیارتی ارباب بی کفن
🌐 @partoweshraq
⚜ #نکات_ناب_استاد_انصاریان
🌹امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند:
▪پارهٔ وجود من در سرزمین توس دفن میشود و کسی که او را از هر کجا «عارفاً بحقه» زیارت کند، یعنی او را امام بداند و به امامت او اعتقاد داشته باشد، بدنش بر آتش جهنم حرام میشود.
🌐 @partoweshraq
💚 #حسین_جانم
🌹 «مادرت» خواست اگر مُزدِ عزا را بدهید
🌙 « #شب_جمعه» است به ما «کرب و بلا» را بدهید
🌙 پیرُهن هایِ عزا دستِ تو باشد خوب است...
🌹 به اماناتِ حرم، مشکیِ ما را بدهید
🌐 @partoweshraq
#شعر
🌺 حلول ماه #ربیع_الاول بر تمامی عاشقان ائمه طاهرین (ع) مبارک باد.
🌐 @partoweshraq
🗓 📚⏳ #فرازی_از_تاریخ
🌌 در شب اول #ربیع_الاول، ۱۳ سال پس از بعثت چه اتفاقی افتاد؟
🕝🕖🕜 ...در چنین شبی، #پیامبر_اکرم (صلی الله علیه و آله) از شر کفار از مکه به مدینه #هجرت نمودند.
🌌 در آن شب آقا و مولایمان #امیرالمؤمنین (علیه السلام) جان نثاری فرموده به جای رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در بستر ایشان خوابیدند... (۱)
📖 به این مناسبت آیهء ۲۰۷ سورهء بقره در شأن علی بن ابی طالب (علیهماالسلام) نازل شد (۲):
🔅«وَ مِنَ النّاسِ مَن يَشري نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِ الله والله رئؤفٌ بِالعِبادِ»:
🔅از مردم کسی هست که جان خویش را در راه رضایت خداوند می فروشد و خدا بر بندگان مهربان است.
⚜ غزالی از علمای اهل تسنن در کتابش (۳) آورده:
🔅در شبی که امیرالمؤمنین به جای پیامبر خوابید، به #جبرئیل و #میکائیل خطاب رسید که من بین شما دو نفر برادری قرار دادم و عمر یکی از شما را بیش از دیگری قرار دادم، کدامیک از شما #ایثار می کند که #عمر_طولانی از آنِ دیگری باشد؟
⏳هر دو عمر طولانی را برگزیدند!
🌍 خطاب آمد: به زمین نگاه کنید و ببینید که چگونه علے حیات خود را به برادرش پیامبر ایثار نموده و به جای او خوابیده و جان خود را فدای جان او نموده است؛ به زمین بروید و او را از دشمنان حفظ کنید.
⚜⚜ آنان آمدند و جبرئیل بالای سر امیرالمؤمنین و میکائیل سمت پاهای آن حضرت نشست و ندا کرد:
🔅تبریک بر چون تویی ای علی بن ابیطالب، خداوند در جمع ملائکه به تو مباهات فرمود. (۴)
📖 اینجا بود که آیهء شریفه نازل شد.
👌🏻لازم به ذکر است پیامبر (صلی الله علیه و آله)، ۱۳ سال پس از #بعثت به مدینه #هجرت فرمودند و خود ایشان دستور « #تاریخ_هجری_قمری» را وضع نمودند؛ و در زمان عمَر، حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام آن را به تفصیل بیان نموده و تقویم هجری قمری اسلامی، از هجرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) قرار داده شد و نسبت وضع تاریخ قمری به دیگران اشتباه است. (۵)
1⃣ بحارالأنوار، ۱۱۵/۱۹.
2⃣ مستدرک حاکم، ۴/۳؛ اسدالغابه ۲۵/۴؛ تاریخ دمشق ۶۷/۴۲؛ ج آخر المطالب ۲۱۷/۱؛ ینابیع الموده ۲۷۳/۱؛ تفسیر کبیر ۲۰۴/۵؛ شواهد التنزيل ۱۲۳/۱ ؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۲۶۲/۱۳؛ الصحیح من السيرة ۳۳/۴ ؛... (همه از مدارک اهل تسنن).
3⃣ احیاء العلوم، کتاب هفتم، در بحث ایثار نفس.
4⃣ شواهد التنزيل ۱۲۳/۱؛ جواهر المطالب ۲۱۷/۱؛ کفایة الطالب ص۲۳۹؛ ینابیع الموده ۲۷۴/۱؛ تذکرة الخواص ص ۴۰؛ اسدالغابة ۲۴/۴؛ تاریخ یعقوبی ۳۸/۲؛ و ...(همه از مدارک اهل تسنن)
5⃣ بحارالانوار، ۳۵۰/۵۵؛ تاریخ طبری ۱۱۰/۲.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
🕥 💠📢💠 #منـبر؛ رسـانـہ شیعـہ
🎧 #بشنوید | #موعظه
🔥 توطئه شورای #سقیفه بعد از #شهادت #پیامبر_اکرم (صلے الله علیه و آله)
🎙حجت الاسلام #پیشنمازی
🌐 @partoweshraq
4_5972033230587561305.mp3
5.2M
🕥 💠📢💠 #منـبر؛ رسـانـہ شیعـہ
🎧 #بشنوید | #موعظه
🔥 توطئه شورای #سقیفه بعد از #شهادت #پیامبر_اکرم (صلے الله علیه و آله)
🎙حجت الاسلام #پیشنمازی
🌐 @partoweshraq
🌹 #سواد_زندگی
💭 به زندگي فکر کن! ولي براي زندگي غصه نخور.
👁 ديدن حقيقت است، ولي درست ديدن، فضليت.
💰 ادب خرجي ندارد، ولي همه چيز را مي خرد.
🌅 با شروع هر صبح فکر کن تازه بدنيا آمدي، مهربان باش و دوست بدار و عاشق باش... شايد فردايي نباشد، شايد فردايي باشد اما عزيزی نباشد...
👣 یادمان باشد، با شکستن پای دیگران ما بهتر راه نخواهیم رفت!
💔 یادمان باشد، با شکستن دل دیگران ما خوشبخت تر نمی شویم!
💧کاش بدانیم اگر دلیل اشک کسی شویم دیگر با او طرف نیستیم، با خدای او طرف هستیم.
🌐 @partoweshraq
💠🌹💠 ٺشـــرفــــــ👣ــــــاٺ
⚠ عاقبت آزارِ منتظران!!
مردی از اهل سنّت سامره، که نام او مصطفی الحمود بود، از خادمان حرم بود که کاری جز اذیت و آزار زائران و گرفتن مال آنها با هر حُقه ای، نداشت و اکثر اوقات در سرداب مقدس بود، در آن مکان کوچک که پشت قسمت ناصر عباسی است و اغلب زیارات مربوط را حفظ داشت و هر کس داخل میشد در آن مکان شریف و شروع می کرد انجام زیارت، او که از خباثت چیزی کم نداشت، آن شخص زائر را از حالت زیارت و حضور قلب می انداخت و مدام زائر را متوجه توهینها و مزخرفات خود می نمود!!
🌌 شبی در خواب، حضرت حجت علیه السلام را دید که به او می فرماید:
🔅تا کی زائران مرا می آزاری و نمی گذاری زیارت بخوانند؟
تو را چه به مداخله در این کار؟
بگذار ایشان را (راحت باشند) و آنچه می گویند.
👂سپس بیدار شد در حالتی که هر دو گوشش را خداوند کَر نمود پس از آن دیگر چیزی نشنید و زائران از (شرّ) او راحت شدند و این چنین بود تا آنکه فوت کرد.
📙 کتاب نجم الثاقب، ۴۷۳.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#پندها
#تشرفات
#کرامات
#داستان_کوتاه
4_5983122303569887945.mp3
12.44M
🎧 #بشنوید
📜 شرح #زیارت_اربعین - جلسه ششم
🎙 استاد #رائفی_پور
🗓 ۶ آبان ٩٧ - مسیر پیاده روی #اربعین، موکب مصاف، عمود ١٠٧٠
📥 حجم: ١٢ مگابایت
🌐 @partoweshraq
🌐 @partoweshraq
☀ مادرم کرده سفارش که بگو اول ماه
☀ بابی انت و امی یا اباعبدالله (ع)
🌹السَلامُ عَلَیک یا اباعبداللَه
🌸 سلام صبح آدینه بخیر، حلول ماه #ربیع_الاول، ماه ولادت پیامبر اعظم (ص) مبارک باد.
🌐 @partoweshraq
#شعر
💠❓📚 ✍🏻💠 #پــرســمــان
❓آیا پایان #ماه_صفر و آغاز ماه #ربیع_الاول شادی و تبریک دارد که امروزه این شادی و تبریک گفتن مرسوم است؟
✅ پاسخ:
📗 در کتاب مفاتیح نوین، اثر فقیه ارجمند، مکارم شیرازی چنین آمده است:
🔅«ماه ربیع الاول گرچه آغاز آن آمیخته با خاطره غم انگیز و اندوهبار شهادت امام حسن عسکری علیه السلام است، ولی از آنجا که میلاد مبارک حضرت ختمی مرتبت رسول گرامی اسلام مطابق روایت معروف در هفدهم این ماه و طبق روایت غیر معروف در دوازدهم آن واقع شده است و میلاد امام صادق نیز در هفدهم این ماه است، ماه شادی و جشن و سرور است، از آنجا که هجرت پیامبر اکرم که سرچشمه دگرگونی عمیق در جهان اسلام و عزت و شوکت مسلمین شد، و همچنین داستان لیله المبیت در شب اول این ماه واقع گردید... در مجموع از ماههای پربرکت و پر خاطره است که سزاوار است همه علاقه مندان مکتب اهل بیت (علیهم السلام) آن را ارج نهند و گرامی بدارند».
📗 کلیات مفاتیح نوین، ص ۶١۴.
🌙البته در در ایام پایانی ماه صفر روایتی از پیامبر گرامی منتشر می شود که فرموده اند:
🔅هر کس مرا به خروج ماه صفر بشارت دهد از بهشتیان خواهد بود.
📚 روایت مذکور مورد نقل شیخ صدوق در دو کتاب علل الشرایع و معانی الاخبار قرار گرفته است اما در معنای آن تحریف صورت گرفته است.
🔰داستان از این قرار است که طبق نقل ابن عباس:
🔅«روزی پیامبر(ص) در مسجد قبا با اصحاب خود نشسته بود، به آنان فرمود، نخستین فردی که اکنون بر شما وارد می شود، از بهشتیان است، برخی افراد چون این سخن را شنیدند بیرون رفتند تا شتابان بازگردند و به سبب این خبر از بهشتیان شوند، پیامبر(ص) این را فهمید و به آنان که مانده بودند فرمود: اکنون چند نفر بر شما در می آیند که هر یک از دیگری سبقت می جویند، از میان آنان هر کس به من بشارت دهد که ماه آذار تمام می شود، اهل بهشت است، پس آن گروه بازگشتند و وارد شدند و ابوذر نیز با آنان بود، پیامبر به آنان فرمود ما در کدام ماه رومی هستیم؟
ابوذر پاسخ داد: ای پیامبر خدا آذار تمام شد، پیامبر فرمود: ای ابوذر این را می دانستم اما دوست داشتم که امت من بدانند تو بهشتی...».
📙 معانی الاخبار، ص ٢٠۴.
📚 علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۷۵.
👌🏻روشن می شود که بیان پیامبر(ص) یک حکم کلی و عام برای بشارت به ماه آذار نمی باشد، بلکه تنها برای بیان بهشتی بودن ابوذر، مسأله مربوط به بشارت دادن به ماه آذار را مطرح نمودند.
🌙 نکته مهمتر آنکه ماه آذار چنان که در روایت به آن تصریح شد، از ماه های رومی می باشد، در حالی که ماه صفر از ماه های قمری است و این دو ارتباطی با هم ندارند.
⚜ علامه مجلسی می نویسد:
🔅«ماه های رومی بر اساس حرکت خورشید شکل گرفته است و تعداد آنها دوازده ماه می باشد به این ترتیب؛ تشرین اول ، تشرین آخر، کانون اول، کانون آخر، شباط، آذار، نیسان، ایار، حزیران، تموز، آب، ایلول».
📘 زادالمعاد، ص ۳۳۲.
🌙 البته در لسان عده ای از علما از ایام ابتدایی ماه ربیع به عنوان دهه محسنیه، یاد می شود و در ایام مذکور به حزن و سوگواری برای مصائب وارده به اهل بیت نبوی پس از شهادت پیامبر گرامی و کشته شدن حضرت محسن می پردازند.
🏴 بی شک گریه و عزاداری کردن برای مصائب اهل بیت (علیهم السلام) زمان خاصی ندارد و در تمام ایام مستحب است، اما آنچه امروزه از آن به عنوان دهه محسنیه یاد می شود و مردم در ایام مذکور مجبور به عزاداری و نهی از هتک حرمت ایام مذکور می شوند، نزد ما موجه نمی باشد.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7