eitaa logo
پرتو اشراق
781 دنبال‌کننده
26.1هزار عکس
14.5هزار ویدیو
60 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🌟 کراماتی از حضرت (علیه السلام) - {٢} ⁉ آیا این مرد پیامبر است؟ 📚 (ره) از به سند خود از نقل می کند كه گفت: 🌴 «در بودم، عصر خلافت (نهمين خليفه عبّاسى) بود. ⚔ سپاه او به فرماندهى يكى از سرلشكران تُرك، براى سركوبى شورشيان اعراب، به مدينه وارد شده بودند. 🌹 روزى امام هادى (عليه السّلام) به اطرافيان فرمود: 🔅«برويم تا از نزديك، لشكركشى اين مرد ترك را ببينيم... 🏇🏇🏇 با هم رفتيم و در كنار عبور لشكر ايستاديم. 👨🏻 مردى از در نزد ما عبور می كرد. ⚜ امام هادى (عليه السّلام) با او به ، صحبت كرد. 🏇 آن مرد ترك، از اسبش پياده شد و سم مركب امام هادى عليه السّلام را بوسيد! 👳🏻 من آن مرد ترك را سوگند دادم و به او گفتم: «اين مرد (امام) به تو چه گفت؟» [كه اين گونه شيفته او شدى؟] 👨🏻 مرد ترك گفت: آيا اين آقا، پيامبر است؟ 👳🏻 گفتم: نه!! 👨🏻 گفت: او مرا به نامى صدا زد كه در كودكى در شهرهاى ترك، مرا با آن نام می خواندند، و تا اين ساعت هيچ‏كس از آن اطّلاع نداشت». 📘 منبع: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم، شیخ عباس قمی، ص ۴٢٨. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
🌟 کراماتی از حضرت (علیه السلام) - {۵} 5️⃣ 🦅 احترام پرندگان به امام هادي (عليه السلام) ⚜️ مي‌گويد: 🏛️ تالار آفتابگيري درست کرده بود که پنجره‌هاي مشبک داشت و داخل آن پرندگان خوش آواز را رها ساخته بود. 🤝🏼 روزهايي که سران حکومت براي سلام رسمي و تبريک نزد او مي‌آمدند، متوکل درون همين تالار مي‌نشست اما بر اثر سر و صداي پرندگان، نه حرف ديگران را مي‌شنيد و نه ديگران حرفش را مي‌شنيدند!! 🌹فقط وقتي که امام هادي (عليه السلام) وارد مي‌شدند تمام پرندگان ساکت و آرام مي‌شدند و تا وقتي امام هادي از آنجا خارج نمي‌شد سر و صدايي شنيده نمي‌شد. (۱) ⚜️🔅⚜️🔅⚜️ 🧠 آگاهي امام هادي (عليه السلام) از سؤال ذهني اصحاب! ⚜️ مي‌گويد: 🌴 همراه امام هادي عليه السلام در يکي از کوچه ‌هاي مدينه راه مي‌رفتم. 👌🏻خواستم از امام هادي (عليه السلام) مسأله‌اي بپرسم اما قبل از اين که سوالم را مطرح کنم، امام به من فرمود: 🔅«ما در جاي شلوغي هستيم و مردم در رفت‌ و آمدند. اکنون زمان خوبي براي سوال ‌کردن نيست.» (۲) ⚜️🔅⚜️🔅⚜️ ⚰️ امام هادي (عليه السلام) و پيشگويي مرگ جوان غافل ⚜ پسر مي‌گويد: 🌤️ روزي امام هادي (عليه السلام) به مجلس وليمه يکي از فرزندان دعوت شد. 🏛️ همراه امام وارد مجلس شديم. حاضران با ديدن امام به احترامش سکوت کردند. 🗣️ ولي جواني در اين مجلس حضور داشت که احترام امام هادي را نگه نداشت و در مجلس به خنده و حرف‌ هاي ياوه مشغول بود. 🌹 در اين هنگام حضرت هادي (عليه السلام) رو به او کرد و فرمود: 🔅«در خنده زياده‌روي مي‌کني و از ياد خدا غافل هستي، در حالي که سه روز بعد در قبرستان خواهي بود!» ⏳جوان ساکت شد و چيزي نگفت. ما روزها را شمارش کرديم، دقيقا پس از سه روز از دنيا رفت و همان روز به خاک سپرده شد. (۳) ⚜️🔅⚜️🔅⚜️ 🌟 امام هادي (عليه السلام) و تبديل خاک به طلا 👳🏻‍♂️ مي‌گويد: 🏰 يک سال پيش از سفر ، براي وداع با امام هادي (عليه السلام) وارد شهر شدم. امام مرا تا بيرون شهر بدرقه کرد. ⭕ آنگاه از مرکب خويش پياده شد و روي زمين با دست خود دايره‌اي کشيد و فرمود: 🔅«اي عمو، آنچه را در اين دايره هست براي مخارج و هزينه سفر حج‌ات بردار!!» 🌟 همين که دست بر خاک گذاشتم، شمشي به وزن دويست مثقال از طلا به دستم آمد. (۴) ⚜️🔅⚜️🔅⚜️ 👁️ امام هادي (عليه السلام) و شِفاي نابينا 👌🏻 مي‌گويد: 🧔🏻با چشمان خود ديدم که کوري را نزد امام هادي (عليه السلام) را آوردند و امام، او را بينا کرد. 🕊️ و نيز ديدم که با گِل، پرنده‌اي درست کرد و در آن دميد، و پرنده جان گرفت و به پرواز در آمد. ✋🏻 به امام گفتم: «ميان شما و (عليه السلام) تفاوتي نيست!» 🌹 امام فرمود: 🔅«اَنَا مِنهُ و هُوَ مِنِّي»؛ 🔅من از او هستم و او از من است. (۵) 📚 پي‌نوشت‌ها: ۱. بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۱۴۸، ح ۳۴. ۲. بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۷۶. ۳. بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۸۱، ح ۵۷. ۴- بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۷۲، ح ۵۲. ۵. بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۱۸۵ / شماره ۶۳ از کتاب عيون المعجزات. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🤲🏻 شکر نعمت 👳🏻‍♂️ گوید: در تنگنای سختی از زندگی گرفتار شدم، به حضور (علیه السلام) رفتم، وقتی در محضر او نشستم فرمود: ☝🏻ای اباهاشم درباره کدام نعمتی که خداوند به تو داده است می توان شکر گذار او باشی؟ 👳🏻‍♂️ من ساکت ماندم و ندانستم چه بگویم! 🌹 حضرت فرمود: ☝🏻خداوند ایمان را روزی تو کرد و به وسیله آن بدنت را از آتش دوزخ مصون کرد و عافیت و سلامتی را نصیب تو گردانید و تو را بر اطاعتش یاری نمود و به تو قناعت بخشید و از اینکه خوار و بی آبرو گردی حفظ کرد. ✋🏻 ای اباهاشم من در آغاز این نعمت ها را به تو یاد آوری کردم چرا که گمان بردم می خواهی از آن کسی که آن نعمت ها را به تو بخشیده است شکایت کنی و من دستور دادم صد دینار به تو بپردازد آن را دریافت کن. (۱) 📚 پی نوشت: ۱. نگاهی برزندگی چهارده معصوم (انوارالهیه) نور دوازدهم، تالیف شیخ عباس قمی. 📕 قصه های تربیتی چهارده معصوم، محمد رضا اکبری. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq