پرتو اشراق
🍵 نوشيدن آب رحيل و آخرين نماز امام عسکری (علیه السلام)
🕯 گزارشی از آخرین لحظات حضور امام زمان در کنار پدر
📚 مرحوم شيخ طوسى و برخى ديگر از بزرگان، به نقل از قول اسماعيل بن علىّ - معروف به ابوسهل نوبختى - بعد از بيان تاريخ ميلاد حضرت مهدى موعود (صلوات اللّه عليه) و اشاره به نام مبارك و نيز اسم مادر آن حضرت، حكايت كنند:
🛌 در آن روزهائى كه #امام_حسن_عسكرى (عليه السلام) در بستر بيمارى قرار گرفته بود - كه در همان مريضى هم به شهادت نائل آمد - به ملاقات و ديدار حضرت رفتم.
👳🏼♂ پس از آن كه لحظه اى در كنار بستر آن امام مظلوم با حالت غم و اندوه نشستم و به جمال مبارك حضرتش مى نگريستم.
🛌 ناگاه ديدم حضرت، خادم خود را (كه به نام عقيد معروف و نيز سياه چهره بود) صدا كرد و به او فرمود:
▪️«اى عقيد! مقدارى آب - به همراه داروى مصطكى - بجوشان و بگذار سرد شود».
🍵 همين كه آب، جوشانيده و سرد شد، ظرف آب را خدمت امام حسن عسكرى عليه السلام آورد تا بياشامد.
🛌 موقعى كه حضرت ظرف آب را با دست هاى مبارك خود گرفت، لرزه و رعشه بر دست هاى حضرت عارض شد، به طورى كه ظرف آب بر دندان هاى حضرت مى خورد و نمى توانست بياشامد.
🍵 آب را روى زمين نهاد و به خادم خويش فرمود:
▪️«اى عقيد! داخل آن اتاق برو، آن جا كودكى خردسالى را مى بينى كه در حال سجده و عبادت مى باشد، بگو نزد من بيايد».
🚪خادمِ حضرت گفت: چون داخل اتاقى كه امام (عليه السلام) اشاره نمود، رفتم كودكى را در حال سجده مشاهده كردم كه انگشت سبّابه خود را به سوى آسمان بلند نموده است، بر او سلام كردم، پس نماز و سجده خود را خلاصه و كوتاه نمود.
✋🏾 پس به محضر ايشان عرض كردم: مولايم فرمود نزد ايشان برويم...
🦋 در همين لحظه، صقيل مادر آن فرزند عزيز آمد و دست كودك را گرفت و پيش پدرش برد.
👳🏼♂ ابوسهل نوبختى گويد: هنگامى كه كودك - كه بسيار زيبا و همچون ماه نورانى بود - نزد پدر آمد، سلام كرد و همين كه چشم پدر به فرزند خود افتاد، گريست و به او فرمود:
🛌 اى پسرم! تو سيّد و بزرگ خانواده ما هستى، من به سوى پروردگار خود رحلت مى نمايم، مقدارى از آن آب مصطكى را با دست خود بر دهانم بگذار.
🍵 چون مقدارى از آن آب مصطكى را تناول نمود، فرمود:
🛌 مرا كمك كنيد تا نماز به جا آورم، پس آن كودك حوله اى را كه در كنار پدر بود، روى دامان امام عليه السلام انداخت و سپس پدرش را وضوء داد.
🤲🏻 و چون حضرت ابومحمّد، امام عسكرى (عليه السلام) نماز را با آن حال مريضى انجام داد، خطاب به فرزند خويش نمود و فرمود:
☝️🏻«اى فرزندم! تو را بشارت باد، كه تو صاحب الزّمان و مهدى اين امّت هستى، تو حجّت و خليفه خدا بر روى زمين مى باشى، تو وصىّ من و نيز خاتم ائمّه و اهل بيت عصمت و طهارت خواهى بود.
و جدّت، پيغمبر خدا (صلى الله عليه و آله) تو را هم نام خود معرّفى نموده است.
👳🏼♂ راوى در پايان سخن افزود:
🛌 در همين لحظات حضرت امام حسن عسكرى (عليه السلام) به وسيله آن سمّ و زهرى كه توسّط معتصم به او خورانيده شده بود رحلت نمود و به شهادت رسيد. (۱)
📚 پی نوشت:
۱- كتاب الغيبة شيخ طوسى، ص ۲۷۱، ح ۲۳۷، بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۶، ح ۱۴.
📗 چهل داستان و چهل حديث از امام حسن عسكرى عليه السلام، عبداللّه صالحى
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#شهادت_امام_حسن_عسکری
#داستانک_مهدوی
#تشرفات
#روایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید | #کلیپ_نوشت
🤲🏻 این نسخه گرهگشاست...
🎙 حجت الاسلام #عالی
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#امام_حسن_عسکری علیه السلام
#حضرت_نرجس سلام الله علیها
#توسلات_مهدوی
پرتو اشراق
🌟 سخنانى تكان دهنده در كودكى!
📚 بسيارى از تاريخ نويسان آورده اند:
👳🏼♂ روزى يكى از بزرگان شهر سامراء به نام بهلول از محلّى عبور مى كرد، بچّه هائى را ديد كه مشغول بازى هستند و حضرت ابومحمّد حسن بن علىّ عسكرى عليه السلام را ديد - در حالى كه كودكى خردسال بود - كنارى ايستاده و گريه مى كند!!
💭 بهلول گمان كرد كه چون اين كودك، اسباب بازى ندارد، نگاه به بچّه ها مى نمايد و با حسرت گريه مى كند؛ به همين جهت جلو آمد و اظهار داشت: اى فرزندم! ناراحت مباش و گريه نكن، من هر نوع اسباب بازى كه بخواهى، برايت تهيّه مى كنم!!
🌹حضرت در همان موقعيّت و با همان زبان كودكى لب به سخن گشود و بهلول را مخاطب قرار داد و اظهار نمود:
❓«اى كم عقل! مگر ما انسان ها براى سرگرمى و بازى آفريده شده ايم، كه با من اين چنين سخن مى گوئى؟»
👳🏼♂✋🏻 بهلول سؤال كرد: پس براى چه چيزهائى آفريده شده ايم؟!
🌹حضرت عليه السلام در پاسخ به او فرمود:
🔅«ما بندگان خدا، براى فراگيرى دانش و معرفت و سپس عبادت و ستايش پروردگار متعال آفريده شده ايم».
👳🏼♂بهلول گفت: اين مطلب را از كجا و چگونه آموخته اى؟! و آيا براى اثبات آن دليلى دارى؟
🌹حضرت فرمود:
📖 «از خداوند سبحان و از گفتار حكيمانه او آموخته ام، آن جائى كه مى فرمايد:
🔅«أفَحَسِبْتُمْ أنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ أنَّكُمْ إلَيْنا لا تُرْجَعُونَ» (۱)
🔅«آيا شما انسان ها گمان كرده ايد كه شما را بيهوده و بدون هدف آفريده ام، و نيز گمان مى كنيد براى بررسى اعمال و گفتار به سوى ما بازگشت نمى كنيد!؟»
👳🏼♂✋🏻 سپس بهلول با آن موقعيّت و شخصيّتى كه داشت از آن كودك عظيم القدر تقاضاى موعظه و نصيحت نمود.
🌹حضرت در ابتداء چند شعرى حكمت آميز را سرود؛ و بعد از آن بهلول را مخاطب خود قرار داد و فرمود:
🪵 «اى بهلول! عاقل باش، من در كنار مادرم بودم، او را ديدم كه مى خواست براى پختن غذا چند قطعه هيزم ضخيم را زير اُجاق روشن كند؛ ولى آن ها روشن نمى شد تا آن كه مقدارى هيزم باريك و كوچك را روشن كرد و سپس آن هيزم هاى بزرگ و ضخيم به وسيله آن ها روشن گرديد.
🔅و گريه من از اين جهت است كه مبادا ما جزئى از آن هيزم هاى كوچك و ريز دوزخيان قرار گيريم».
👳🏼♂با بيان چنين مطالبى، بهلول ساكت ماند و ديگر حرفى نزد. (۲)
📚 پی نوشت ها:
۱- سوره مؤمنون، آيه ۱۱۵.
۲- إحقاق الحقّ، ج ۱۹، ص ۶۲۰، صواعق المحرقه، ص ۲۰۵، نورالابصار، ص ۱۶۶.
📗چهل داستان و چهل حديث، از امام حسن عسكرى عليه السلام، عبداللّه صالحى
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#روایت
#داستان_کوتاه
#سـیـره_اهـل_بیـٺ
#امام_حسن_عسکری
⚜ #امام_حسن_عسکری علیه السلام:
🔅«نيكويى صورت، زيبايى ظاهر
و نيكويى خرد، زيبايى باطن است».
🔅«حسْنُ اَلصُّورَةِ جَمَالٌ ظَاهِرٌ
وَ حُسْنُ اَلْعَقْلِ جَمَالٌ بَاطِنٌ».
📚 بحار الأنوار، ج ۷۵، ص ۳۷۹.
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#حدیث
🔗 افتاده بود زندان.
شکنجهها امانش را بریده بود.
💭 به خودش گفت:
بگذار نامه بنویسم برای امام،
هم برای آزادیام دعا کند،
هم از آقا پول بخواهم.
📜 نامه نوشت.
اما خجالت کشید پول بخواهد.
📜 خیلی زود جواب نامه به دستش رسید:
☀️ ظهر امروز، نمازت را در خانهات خواهی خواند!
🌟 همان شد که امام فرموده بود.
آزادش کردند.
📜💰به خانه که رسید نامهای دید، همراه صد دینار طلا.
نامه را باز کرد.
دستخط امام عسکری علیهالسلام بود:
🔅«هر وقت نیازی داشتی از من خجالت نکش!»
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج ۱، ص ۵۰۸.
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#روایت
#کرامات
#امام_حسن_عسکری علیه السلام
⚜ #امام_حسن_عسکری علیه السلام فرمودند:
🔅«بخدا سوگند او (حضرت مهدی علیه السلام) آنچنان غيبتى خواهد داشت كه در آن دوران هيچ كس از هلاكت رهايى نمىيابد، مگر کسانی که خداوند آنها را بر اعتقاد به امامت وی ثابت قدم نگه دارد و به دعا برای تعجیل فرج توفیقشان دهد».
🔅...وَ اللَّهِ لَیَغِیبَنَّ غَیْبَةً لَا یَنْجُو فِیهَا مِنَ الْهَلَکَةِ إِلَّا مَنْ ثَبَّتَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَ وَفَّقَهُ فِیهَا لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِیلِ فَرَجِهِ».
📚 کمال الدین، ج ۲، ص ۳۸۴.
📚 بحار الانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۱۲.
🤲🏻 تنها راه نجات از گرفتاریهای آخرالزمان، دعای زیاد و مداوم برای تعجیل در ظهور منجی عالم بشریت، حضرت ولیعصر علیه السلام است.
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#حدیث
#امام_زمان
#روایات_مــهـــدوے
🏳 هراس جباران از حضرت قائم (عج)
✋🏻 أبومحمّد بن شاذان - که رحمت بر او باد - گفت: أبوعبداللّه بن حُسَيْن بن سَعدِ کاتب (رض) برايِ ما نقل کرد که: أبومحمّد (يعني: #امام_حسن_عسکری) - عليه السّلام - فرمود:
⚔ «بَني أُمَيّه وبَني عبّاس به دو علّت شمشير بر ما نهاده اند:
🔆 يکي آنکه مي دانستند ايشان را در خلافت حقّي نيست و بيم داشته اند ما آن را اِدِّعا کنيم و در جايگاهِ أصلي اش قرار گيرد.
🔆 دوم آنکه ايشان از أخبارِ مُتَواتِر دانسته بودند که نابوديِ فرمانروائيِ جَبّاران و ظالمان بر دستِ قائِمِ ما است وشَک نداشتند که خود از جَبّاران و ظالمان اند.
🩸پس به قتلِ أهلِ بَيتِ رسولِ خدا - صلّي اللّه عليه وآله - و نابود ساختنِ نسلِ آن حضرت بکوشيدند و از اين طريق مي خواستند يا مانعِ تولّدِ قائِم - عليه السّلام - شوند و يا او را به قتل آورَند.
🔅پس خداوند نپذيرفت که تا نورِ خود را - هر چند مُشرِکان خوش ندارَند - به تمامت نرسانده است، برايِ هيچ يک از ايشان از کارِ خويش پرده برگيرد». (۱) و (۲)
📚 پی نوشت ها:
۱. إثبات الهداة ۷ : ۱۳۹، ح ۶۸۵ (؛ ونگر: گزيده کفاية المهتدي؛ و: کشف الحقّ، خاتون آبادي، ط. ميرصابري، ص ۵۲ و ۵۳).
۲. (يعني مبالغه در کشتن أهل بيت رسول خدا - صلّي اللّه عليه وآله - مي نمودند، به اميد آنکه شايد آن حضرت به وجود نيايد، يا اگر به وجود آمده باشد کشته شود، تا مُلک و پادشاهي از دست ايشان بدر نرود) (کشف الحقّ، ط. ميرصابري، ص ۵۳).
📗 اندوخته خداوند، هادى نجفى
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#روایت
#امام_زمان
#داستانک_مهدوی
پرتو اشراق
🦋 حضور نيازمندان بیگانه و غیر مسلمان در محضر امام حسن عسكرى (ع)
🧔🏻♂ محمد بن على مى گويد: تهى دست شديم زندگى بر ما خيلى سخت شد، پدرم به من گفت:
👳🏼♂ برويم نزد امام عسکرى عليه السلام مى گويند مرد بخشنده است!
🧔🏻♂ گفتم: او را مى شناسى؟
👳🏼♂ پدرم گفت: نه او را مى شناسم و نه تا به حال وى را ديده ام.
🧔🏻♂👳🏼♂ با هم به سوى خانه آن حضرت حركت كرديم، پدرم در بين راه به من گفت:
+ پانصد درهم نيازمنديم كاش امام مى داد، دويست درهم براى خريد لباس، دويست درهم براى خريد آرد و صد درهمش را براى مخارج ديگر زندگى مى رسانيم.
🧔🏻♂ محمد بن على مى گويد: من با خود گفتم:
💭 اى كاش سيصد درهم نيز به من بدهد كه صد درهم براى خريد يك درازگوش و صد درهم براى مخارج و صد درهم نيز براى خريد لباس باشد، تا به جبل (قسمتهاى كوهستانى غرب ايران تا همدان و قزوين) بروم.
🌴 هنگامى كه به خانه امام عليه السلام رسيديم غلام آن حضرت بيرون آمد و گفت:
🧔🏽 على بن ابراهيم و پسرش وارد شوند.
🧔🏻♂👳🏼♂ چون وارد شديم و سلام كرديم امام عليه السلام به پدرم فرمود:
🌹اى على! چرا تاكنون نزد ما نيامدى؟
✋🏻 پدرم گفت: سرورم! خجالت مى كشيدم با اين وضع شما را ديدار كنم!
🧔🏽 چون از محضر امام بيرون آمديم، غلام آن حضرت به دنبال ما آمد و يك كيسه پول به پدرم داد و گفت:
💰اين پانصد درهم است! دويست درهم براى خريد لباس، دويست درهم براى خريد آرد و صد درهم براى ساير مخارج!!
💰آنگاه كيسه ديگرى به من داد و گفت: اين سيصد درهم است! با صد درهم آن درازگوش بخر! و با صد درهم آن لباس تهيه كن! و صد درهمش براى مخارج ديگر تو باشد.
🧔🏽 سپس گفت: به ايران نرو بلكه به سورا (شهرى در عراق يا محلى در بغداد بوده) برو محمد بن على نيز به سورا رفت و در آنجا با زنى ازدواج نمود و روزانه چهار هزار دينار درآمد داشت.
🔥 متاسفانه در عقيده واقفی مذهب باقی ماند. (يعنى هفت امامى است و عقيده دارد موسى بن جعفر عليه السلام نمرده و او امام قائم است!!!) (۱)
👈🏻 محمد بن ابراهيم گويد: به او گفتم: واى بر تو! مگر دليلى روشنتر از اين میخواهى بر امامت امام عسکری علیه السلام؟!
🧔🏻♂ او گفت: اين امریست كه بدان عادت كردهايم، (يعنى كيش و مذهب خانوادگى ماست!!!)
📚 پی نوشت:
۱. بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۲۷۸.
📔 داستانهاى بحارالانوار، جلد سوم، محمود ناصرى
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#امام_حسن_عسکری
#سیـره_اهـل_بیـٺ
#داستان_کوتاه
#کرامات
#روایت
7.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ببینید | #کاغذوتا
🌍 سازمان فوق سرّی امام حسن عسکری علیهالسلام
▪️امامت #امام_حسن_عسکری علیهالسلام، مدت کوتاه ۶ سالهای پس از شهادت پدر بزرگوارشان بود.
▪️دورهای سخت که جاسوسی، حکومت نظامی و فشار بیامان بر ایشان وجود داشت و امام برای حفظ امنیت شیعیان تصمیم به تاسیس یک سازمان امنیتی و سرّی گرفتند.
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
🔺 #اینفوگرافیک
🌹 راهکارهای زندگی موفق در احادیث امام حسن عسکری (علیه السلام)
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#امام_حسن_عسکری
#سبک_زندگی
📜 فرازی از سفارشهای امام عسکری علیهالسلام به شیعیان:
🔅زیاد به یاد خدا باشید
🔅زیاد به یاد مرگ باشید
🔅زیاد قرآن بخوانید
🔅و زیاد صلوات بفرستید که هر صلوات ده حسنه دارد. به این سفارشها ملزم باشید.
🔅«أَكْثِرُوا ذِكْرَ اللَّهِ وَ ذِكْرَ الْمَوْتِ وَ تِلَاوَةَ الْقُرْآنِ وَ الصَّلَاةَ عَلَى النَّبِيِّ ص فَإِنَّ الصَّلَاةَ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ عَشْرُ حَسَنَاتٍ احْفَظُوا مَا وَصَّيْتُكُمْ بِه».
📔 تحف العقول، ص ۴۸۷.
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#حدیث
#امام_حسن_عسکری
💚 لزوم احترام به سادات
👤 «حسین»، یکی نوادگان اهل بیت (ع)، مرتکب گناهی بزرگ بود.
🌴 او روزی نزد احمد بن اسحاق، رفت تا یکی از مشکلاتی که داشت را بگوید، اما احمد بن اسحاق که از گناه حسین باخبر بود، راهش نداد و او را از خانهی خود راند!!
🐪🐫 در همان سال، احمد پس از حج، به سامرا رسيد و اجازه خواست تا خدمت #امام_حسن_عسکری (ع) برسد، ولی امام (ع) به او اجازه ورود ندادند.
💔 احمد که از شیعیان اهل بیت (ع) بود، بسيار گريه کرد، تا اینکه امام (ع) به او اجازه دادند و به محض ورود، به او فرمودند:
❓ای احمد، چرا پسرعموی ما را راه ندادی؟
✋🏻 احمد گفت: به خدا قسم! او را رد نکردم مگر به سبب گناه او!!
🌹امام (ع) فرمودند: «راست میگويی؛ اما چارهای نيست جز آنکه به سادات احترام بگذاری...».
🐪🐫 بعد از آن سفر، احمد بن اسحاق نزد حسین رفت و داستان ديدارش با امام عسکری (ع) را بيان کرد؛
👤 حسين که با شنیدن این سخن امام (ع)، از گناه خود پشیمان شده بود، توبه کرد و از گناه خود دست برداشت.
📗 آیینه کمال، ص ۲۲۸.
🤳🏻 این داستان رو بفرست برای سادات دوست داشتنی و گلی که میشناسی.
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#روایت
#داستان_کوتاه
#سیـره_اهـل_بیـٺ