پرتو اشراق
🌟 معجزه ای از پیامبر (ص) در راه هجرت به مدینه
⛺ هنگامی که #پیامبر (ص) ناگزیر شد و از مکه به سوی مدینه، #هجرت کرد، در مسیر راه، به چادری از چادرنشینان که صاحبش «ام معبد خزاعی» بود رسید.
🏜️ خواست از او مقداری گوشت یا شیر خریداری کند، ولی بر اثر خشکسالی نه گوشتی بود نه شیری!!
🐑 پیامبر (ص) به یک گوسفند نگاه کرد، و از #ام_معبد اجازه خواست تا از شیران آن بهره مند شود.
🧕🏽 ام معبد، اجازه داد و گفت: اگر آن گوسفند شیر می داشت، هم ما از آن بهره مند می شدیم و هم شما، ولی متأسفانه شیر ندارد.
🤲🏻 پیامبر (ص) به پستان گوسفند دست کشید و #دعا کرد که خداوند آن را پر از شیر کند، ناگهان شیر از پستان آن گوسفند جاری شد، به طوری که پیامبر (ص) و همه خانواده ام معبد از آن خوردند و سیر شدند، سپس پیامبر (ص) از آن شیر دوشید و ظرفها را پر کرد، و به این ترتیب از پیامبر (ص) یک #معجزه آشکار در آنجا سرزد و سپس آن حضرت از آنجا رفت.
👳🏽♂️ ابو معبد (شوهر ام معبد) از بیابان آمد، در ظرفها شیر فراوان دید، بسیار تعجب کرد و پرسید:
⁉️ این همه شیر از کجا آمده؟! با توجه به اینکه حتی یک قطره شیر برای پسرانش وجود نداشت.
🧕🏽ام معبد گفت: مردی شریف و مبارک و بلند مقام و زیبا چهره از اینجا عبور کرد و این برکات از او است!!
👳🏽♂️ ابومعبد گفت: این مرد، حتماً بزرگترین مرد #قریش است، و سوگند یاد کرد که اگر او را ببیند، به او ایمان بیاورد، و از پیروان نزدیک او گردد. (۱)
📚 پی نوشت:
۱. کحل البصر، چاپ بیروت، ص ۷۸.
📕 داستانهای شنیدنی از چهارده معصوم (علیهم السلام)، محمد محمدی اشتهاردی.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#روایت
#کرامات
#داستان_کوتاه
#سـیـره_اهـل_بیـٺ