پرتو اشراق
🌹التفات به زوّار حسینی
🌷 به مناسبت #شب_جمعه، شب زیارتی ارباب بی کفن
🗝️ آقای #سید_عبدالرسول_خادم در همین سفر اخیر تشرف حقیر در #کربلا (۱۴ رجب ۸۸) نقل کرد از مرحوم #سید_عبدالحسین_کلید_دار حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) پدر کلید دار فعلی که آن مرحوم اهل فضل و از خوبان بود.
🕌 شبی در حرم مطهر می بیند عربی پا برهنه خون آلود، پای خونین و کثیف خود را به ضریح زده و عرض حال می کند.
👳🏻♂️ آن مرحوم او را نهیب می دهد و بالأخره امر می کند که او را از حرم بیرون نمایند، در حال بیرون رفتن گفت:
✋🏻 #یا_حسین (علیه السلام) من گمان می کردم این خانه توست معلوم شد خانه دیگری است!
🕌 همان شب آن مرحوم در خواب می بیند آن حضرت روی منبر در صحن مقدس تشریف دارند در حالی که ارواح مؤمنین در خدمت هستند حضرت از خدام خود شکایت می کند.
👳🏻♂️ کلید دار می ایستد و عرض می کند یا جداه! مگر چه خلاف ادبی از ما صادر شده؟
🌹 می فرماید امشب عزیزترین مهمانهای مرا از حرم من با زجر بیرون کردی و من از تو راضی نیستم و خدا هم از تو راضی نیست مگر اینکه او را راضی کنی!
👳🏻♂️✋🏻 عرض کرد یا جدا! او را نمی شناسم و نمی دانم کجاست؟
🌹فرمود: الآن در خان حسن پاشا (نزدیک خیمه گاه) خوابیده و به حرم ما هم خواهد آمد و او را با ما کاری بود که انجام دادیم و آن شفای فرزند مفلوج اوست و فردا با قبیله اش می آیند آنها را استقبال کن!
👥👳🏻♂️👥 چون بیدار می شود با چند نفر از خدام می رود و آن غریب را در همانجایی که فرموده بودند می یابد، دستش را می بوسد و با احترام به خانه خود می آورد و از او به خوبی پذیرایی می نماید.
👦🏻 فردا هم به اتفاق سی نفر از خدام به استقبال می رود چون مقداری راه می رود می بیند جمعی هوسه کنان (شادی کنان) می آیند و آن بچه مفولجی که شفا یافته همراه آورده اند و به اتفاق به حرم مطهر مشرف می شوند.
📗 منبع: شهید #آیت_الله_دستغیب (ره)؛ داستانهای شگفت، ص ۱۲۵.
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
#کرامات
#امام_حسین
#داستان_کوتاه
#حـلقـہ_عشـاق
#سـیـره_اهـل_بیـٺ