eitaa logo
《راز پلاک سوخته》
130 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
68 فایل
■کانال #راز_پلاک_سوخته صحیفه #شهید_مدافع_حرم_مهدی_طهماسبی است برگرفته از خاطرات،سبک زندگی و... فرهنگنامه ای از #مربی_شهید که در آسمان دمشق،مشق شهادت کرد ودر دفاع از حریم آل الله #پیکرش_سوخت و با #پلاکی_سوخته برگشت.
مشاهده در ایتا
دانلود
● ۴۹ همسر شهید عبدالرضا مجیری می گوید: عبدالرضا در رشته تکنسین اتاق عمل تحصیل می کرد. عشق به شهادت او را به سمت دانشکده افسری کشاند. در جشن فارغ التحصیلی، خدمت حضرت آقا می رسد و از ایشان درخواست می کند که برایش دعا کنند تا شهید شود. وقتی این ماجرا را برایم گفت، حس کردم با این علاقه شدید به شهادت، حیف است که شهید نشود. در طول سال های زندگی مشترک با عبدالرضا، یاد گرفته بودم که آدم به خاطر کسی که خیلی دوستش دارد، می تواند از  علایق خود دست بکشد. من چون خیلی دوستش داشتم، همیشه از خدا می خواستم که او به آرزویش برسد. عبدالرضا زیاد به ماموریت می رفت و هر بار قبل از اعزام، امید به شهادت داشت و از خدا شهادت را طلب می کرد. در یکی از ماموریت ها تیر به پایش اصابت کرد، اما خدا تقدیر دیگری برای عبدالرضا رقم زده بود. همیشه از رفتن به سوریه خیلی حرف می زد. زمانی که تعدادی از بچه های گردان صابرین به سوریه اعزام شدند و عبدالرضا انتخاب نشد، حسابی به هم ریخت و بی قراری می کرد. یک روز در آبان ۱۳۹۴ که به خانه آمد، خیلی خوشحال بود و گفت: انگار قسمتم سوریه است.   حساب و کتاب هایش را درست کرد و آماده رفتن شد. اعزامش به شنبه موکول شد. عادت داشت عصر جمعه ها زیارت آل یس بخواند. نشستم پشت سرش که مثل همیشه با هم زیارت را بخوانیم. حس کردم این زیارت، آخرین زیارتی است که با هم می خوانیم. موبایلم را آوردم و بدون اینکه خودش متوجه شود، صدایش را ضبط کردم.  قبل از اعزام، یک کاغذ و خودکار برداشت و شروع به نوشتن کرد: من لیاقت شهادت ندارم، اما اگر خدا این توفیق را به من داد، روی سنگ قبرم بنویسید: سرباز اسلام و مدافع ولایت فقیه، و هر جایی هم خواستید من را دفن کنید! بدنم لرزید. حس کردم این رفتن با همه رفتن هایش تفاوت دارد. عبدالرضا را به خدا سپردم. شک نداشتم که شهید می شود. صبح روز چهارشنبه ۴ آذر، قرآن را باز کردم تا طبق روال، جزء خوانی ام را ادامه بدهم. اولین آیه ای که باید می خواندم این بود: کسانی را که در راه خدا شهید می شوند، مرده نپندارید. آن ها زنده اند و نزد خدا روزی می خوردند. آیه بعدی: انا لله و انا الیه راجعون بود. آیه بعدی هم بشارت به صابران بود. به دلم الهام شد که خداوند دارد خبر شهادت عبدالرضا را به من می دهد. بیست روز بیشتر از حضورش در سوریه نگذشته بود که رفقای شهیدش صدایش زدند. در بخشی از وصیت نامه اش نوشته بود: از خداوند می خواهم نشانی از پهلوی شکسته حضرت زهرا (س) در بدنم بگذارد! تیری دیوار بتونی را سوراخ می کند و به شکم عبدالرضا اصابت می کند. همان طور که خودش، در وصیت نامه از خدا خواسته بود که ا‌ثری از پهلوی شکسته حضرت زهرا (س) داشته باشد، تیری که از شکمش وارد شده بود، پهلو یش را می شکافد و او آسمانی می شود. https://eitaa.com/alishirazi_ir
10.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* 🕊کبوتر عاشق مسجدسلیمان🕊 هشتم آذر مصادف است با سالگرد شهادت شهید والامقام سردار زمان محمودی که در سال۱۳۶۰ در منطقه بستان عملیات طریق القدس آسمانی شد. آرامگاه این شهید عزیز در گلزار شهدای کلگه مسجدسلیمان زیارتگاه عاشقان است. روحش شاد و نام و یادش گرامی باد. 🌷نثار ارواح طیبه شهدا علی الخصوص شهید منظور صلوات🌷 ┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🕊 (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای🇮🇷 @shohada_masjedsoleiman🇵🇸
در اواسط بهار سال ۱۳۵۹ به مرکز آموزش دعوت و مشغول به کار شد. او برای ورزیده شدن نیروهای آموزشی آنها را با تجهیزات نظامی پیاده میان تپه ماهورها به پیاده روی شبانه یا روزانه می برد. شهید محمودی در آموزش دادن ، به آنها بسیار سخت می گرفت و بعد از اتمام آموزش همه را جمع می کرد و از همه آنها دلجویی می کرد و به آنها می گفت که من قصد آزار شما را نداشتم بلکه این تمرینات سخت برای ورزیده شدن شما بود چون رزمنده در جبهه بایستی ورزیده باشد تا بتواند به خوبی دفاع یا حمله کند. تپه ماهورهای مرکز آموزش سپاه پاسداران مسجد سلیمان، روز قیامت شهادت خواهند داد که این شهید عزیز برای قوی کردن بنیه نظامی نیروهای آموزشی اعزام به آن مرکز آموزش چه شب های سرد زمستانی و در گرمای تابستان، چه زحمت های طاقت فرسایی کشید و چه سختی هایی را متحمل شد. 🎙راوی:سید حسین هاشمپور 📚منبع:کتاب راست قامتان زمان ┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🕊 (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای🇮🇷 @shohada_masjedsoleiman🇵🇸
☀️بسم رب الشهدا و الصدیقین☀️ 🕊پاره ای از خصوصیات اخلاقی سردار شهید زمان محمودی🕊 🌷شهید محمودی اهل صله رحم و سرکشی به همسایه و خصوصاً بعد از برگشت از جبهه بود. به فامیل خود نیز سرکشی میکرد و صله رحم انجام می داد، حتی به فامیل هایی که در روستای دور از دسترس در سوسن از حوالی ایذه بودند، با وجود جاده های شنی و خاکی آن موقع حتی برای کسانی که وسیله نقلیه شخصی هم داشتند رفت و آمد مشکل بود به آنها هم سرکشی میکرد 🌷رفتاری متین و بردبار داشت و آرام و شمرده سخن می گفت روحیه عزت نفس داشت و خواهش های بی جا نمی کرد خنده هایش، هم غالباً لبخند بود. در پاسخ به سخنان دیگران با مکث و تعقل سخن می گفت با اینکه نشستن در خانه سازمانی که به نوعی استفاده از بیت المال بود و به لحاظ زحمات شبانه روزیش او را مستحق این استفاده میکرد ولی استفاده از آن را هم خوش نداشت یک روز که با هم در جبهه فیاضیه ،آبادان ،گونیهای سنگر را پر از خاک می کردیم گفت اگر از جبهه سالم برگشتم با گونی سنگر هم شده یک خانه درست میکنم و در خانه سازمانی نمی نشینم او جبهه رفتن خود را و حتی بنا بر آنچه که در وصیت نامه اش هم مذکور است شهادتش را جهت کسب رضای خدا و بدست آوردن توفیق شهادت می دانست و در این مسیر هیچ توقع مادی را مطرح نکرد. 🌷 به کارش خیلی اهمیت می داد. یک بار که از همان محل دروازه ورودی شهر که فعلاً در نزدیکی دانشگاه آزاد اسلامی مسجد سلیمان است به مرخصی رفته بود در برگشت وسیله نقلیه ای نبود که با آن تا محل خدمتش بیاید ولی او از محله نفتون تا دروازه ،شهر شبانه تنها و پیاده آمد. نزدیک ساعت یک یا دو نیمه شب به آنجا رسید، با اینکه اگر شب هم نمی آمد کسی به او ایرادی نمی گرفت ولی به خاطر حساسیت محل خدمت و اینکه می خواست شب بر امورات نگهبان های مسلح زیر مجموعه خود، نظارت داشته باشد، خود را به محل کار رساند. 🕊 (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای🇮🇷 @shohada_masjedsoleiman🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نماز،سفـــرِ آسمـــان است، و سفــر آسمان را باید با دل بــروی پایــی نمی‌خواهــد ... در حال خواندن نماز✨ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای🇮🇷 @shohada_masjedsoleiman🇵🇸
*┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄* 🕊کبوتر عاشق مسجدسلیمان🕊 ⚘️شهید علیرضا دهقانی فرزند اسد الله دهقانی، متولد ۱۳۴۱ در ۷ کیلومتری اصفهان در محلی بنام چمپیر بدنیا آمد و ۱۵ روزه بود که به همراه پدر و مادرش به مسجد سلیمان آمدند. ⚘️ بعد از انقلاب به خدمت سپاه درآمد و به خاطر فعالیتهای انقلابیش و همکاری با سپاه چندین بار از طرف گروهکهای پیکار و منافقین تهدید به مرگ شد ولی دست از مبارزه برنداشت. ⚘️شهید علیرضا دهقانی قبل از شهادت با کیاست خاص خود توانست در مسجد جامع نمره یک منافقی را که نقشه انفجار در چند مکان مهم را در ته قوطی کبریتی جاسازی کرده بود، شناسایی و او را دستگیر و تحویل سپاه پاسداران بدهد. ⚘️ در تاریخ ۱۳۶۰/۹/۸ در بستان در عملیات طریق القدس ساعت ۴ بعد از ظهر با دوستان و همرزمانش به محاصره تانکها در آمدند و تا آخرین گلوله مبارزه کردند و بالاخره با گلوله مسلسل کالیبر ۵۰ تانک به شرف شهادت رسید. ⚘️مزار شهید در قطعه شهدای کلگه مسجد سلیمان در کنار برادر طلبه شهیدش غلامرضا دهقانی است. 🌷نثار ارواح طیبه شهدا علی الخصوص شهید منظور صلوات🌷 ┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🕊 (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای🇮🇷 @shohada_masjedsoleiman🇵🇸
📸 یک روز قبل از عملیات طریق القدس گردان‌ امام محمد باقر(ع) بچه های مسجدسلیمان اکثرا شهید شدند🖤 شهیدان : 🕊، 🕊، 🕊 ، 🕊 ، 🕊 و... (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای🇮🇷 @shohada_masjedsoleiman🇵🇸
° 🥀مراسم سالگرد شهدای طریق القدس مسجد جامع نمره یک مسجدسلیمان (عج) ♡ شـــهــــ مسـجدسـلیمان ـــــدای🇮🇷 @shohada_masjedsoleiman🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنجشنبه که میاد علاوه بر اینکه روز زیارت مولای غریب و بی‌کفنه، یادمون میاره عزیزایی داشتیم که فکر نمی‌کردیم یه روزی نباشن، کسانی که رفتن و فقط خاطراتشون برامون باقی مونده و سنگای مزاری که اسمای نازنینشون روشون حک شده... یه چیز دیگه‌ای رو هم متذکر میشه و اون اینه که بيشتر قدر عزيزامونو بدونيم؛ چون فرصت بيش از اونی که فكرشو می‌كنيم كوتاهه... نثار ارواح مطهر و نورانی شهدا و همه‌ی درگذشتگان بویژه ذوالقربیٰ و ذوالحقوقینِ خودمون و بالاخص پدران و مادرانی که آسمونی شدن، بخونیم فاتحه و صلوات... روحشون شاد و قرین رحمت الهی... برای نصرت رزمندگانِ مجاهدِ جبهه‌ی مقاومت بر کفرجهانی به سرکردگی امریکا و رژیم اشغالگر قدس و همچنین آرامش و سلامتی مردم مظلوم فلسطین و بخصوص غزه‌ی مقاوم دعا کنیم... الّلهُمَّ ؏جِّل‌ لِوَلیِّڪَ الفَرَج وَ النَصْر... التماس دعا