eitaa logo
ساکنین پلاک "8"
209 دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
6.8هزار ویدیو
104 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ این آقا روح‌الله همان حرف‌های امام حسین را می‌زند! 🔻 همیشه آرزو داشتم کاش می‌توانستم (ع) را یاری کنم. وقتی می‌نشستم توی روضه، گریه می‌کردم و می‌گفتم: «آقاجان! چرا ما تو اون دوره نبودیم تا جونمون رو فدا کنیم؟!» گاهی این فکرها توی خانه هم رهایم نمی‌کرد. یک روز انگار کسی سقلمه بزند به پهلویم، از خودم پرسیدم اشرف‌سادات! این همه حسین حسین می‌کنی، تو که هنوز امتحانی پس ندادی! از کجا معلوم تا کجا و کِی پای خدا بایستی؟ خیلی‌ها با امام حسین بودند، هم می‌خواندند ولی وقتی از جانشان ترسیدند، امام را تنها گذاشتند. چطور این‌قدر به خودت مطمئنی که مدام وسط روضه مشت می‌کوبی به سینه و می‌گویی حسین جان! من و بچه‌هایم فدای شما! با خودم زمزمه کردم اشرف‌سادات حالا نوبه‌ی توست. این تو و این میدان برای جهاد. مگر نمی‌خواستی برای خدا، دینش را کمک کنی؟ بسم‌الله. نمی‌بینی این شاه پدرنابیامرز خون مردم را توی شیشه کرده و این‌همه به دین خدا دهن‌کجی می‌کند؟ امام حسین نیست، درست؛ ولی این همان حرف‌های امام را می‌زند. پس پا سفت کن در راهش... 📚 از کتاب 📖 صفحات ۹۲ و ۹۳ 📗 @pellake8
✳️ آرزو داشت تا جایی که می‌شود شبیه امامش باشد 🔻 سرش را آورد بالا و این‌بار با التماس و بغض خیره شد توی چشم‌هایم و گفت: «مامان جان! می‌دونید داریم تا شهادت. دلم می‌خواد طوری شهید بشم که احتیاج به غسل نداشته باشم؛ مثل بدنم بمونه روی زمین، زیر آفتاب. دعا می‌کنی برام؟» 🔸 نمی‌فهمیدم این بچه کجاها را می‌دید. غافلگیر شده بودم. من فوق فوقش دعا می‌کردم پسرم با شهادت عاقبت‌به‌خیر بشود اما پسرم، فقط آن را نمی‌خواست؛ آرزو داشت تا آنجا که می‌شود، شبیه باشد. 📚 از کتاب | روایت زندگی اشرف‌سادات منتظری، مادر شهید محمد معماریان 📖 صفحات ۱۹۰ و ۱۹۱ ❤️ 📗 @pellake8
✳️ قبله‌شناس 🔻 ...با سلام آخر نمازش دوباره هوشیار شدم. خوف کردم نمازم قضا شود ولی حبیب که دوباره ایستاد به نماز، یک دم راحت گرفتم... داشت می‌خواند... با خودم گفتم پس نمازشب‌خوان هم هست! بیشتر ازش خوشم آمد. انگار حبیب در چشمم پررنگ می‌شد و مهرش در دلم جان می‌گرفت. 🔺 فردایش از مادرم پرسیدم: «خیلی فرق می‌کند شوهر آدم باشد یا نه؟» عزیز یک نگاهی به آقاجان انداخت و گفت: «خیلی. زیاد توفیر دارد مردت را وقت اذان ببینی.» 📚 از کتاب | روایت زندگی اشرف‌سادات منتظری، مادر شهید محمد معماریان 📖 ص ۴۲ 📗 @pellake8
✳️ من هم بناست بمیرم... 🔻 شروع به تکاندن عبای خاکی‌اش کرد، من که از حرف‌زدن با او لذت می‌بردم، پرسیدم: «کجا بودی که عبایت این‌قدر خاکی است؟» - وادی السلام. - آن‌جا مُرده داری؟ - نه. - بی‌کاری؟ - نه. - برای چه رفته بودی؟ کمی مکث کرد و گفت: «استادم در تبریز، دستور داده است که دست‌کم هفته‌ای یک بار به مقبره‌ها بروم.» - که چه شود؟ - که یادم بیاید من هم بناست بمیرم. 📚 از کتاب 📖 صفحات ۴۰ و ۴۱ 👤 @pellake8ُُُُ
✳️ چقدر کتاب‌ها را در همین نیم‌ساعت‌ها می‌توان خواند! 🔻 افرادی که کار روزانه دارند- اداری، کاسب، روستایی، کشاورز و امثال این‌ها- اگر مثلا شب یا بین روز به خانه می‌آیند، بخشی از زمان را، ولو نیم ساعت، برای بگذارند. چقدر کتاب‌ها را در همین نیم‌ساعت‌ها می‌توان خواند. بنده خودم دوره‌های بیست‌وچندجلدی کتاب‌ها را در همین فاصله‌های ده دقیقه، بیست دقیقه، یک ربع ساعت خوانده‌ام!... این بایستی یک سیره و سنت رایجی بین مردم ما بشود که را بخوانند و به بچه‌هایشان یاد بدهند. خانم‌ها در خانه‌ها کتاب بخوانند و معلومات را فرابگیرند. 👤 🎙 مصاحبه با خبرنگار صداوسیما پس از بازدید از ششمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران | ۱۳۷۲/۰۲/۱۲ 📕 📗 💪 @pellake8
مذهب بدون موضع؟! 🔻 یاد گرفته‌ام و اعتقاد دارم که « بدون » به‌غایت درست و مستقیم که برود، به ترکستان می‌رسد! نمی‌شود به مفاهیمی چون و باور داشته باشی و به پیرامون خودت بمانی. 📚 از کتاب 👤 📗 #⃣ 📌 : «هرکس از دستش کاری برای نصرت اسلام و نظام بر می‌آید حرام است که سکوت کند و کاری نکند.» (دی‌ماه ۱۳۹۶)؛ راوی: آیت‌الله شب‌زنده‌دار ‼️ پ.ن: هر میزان مردم نسبت به خود حساس‌تر شوند و کنند این ماجرا زودتر تمام می‌شود. هرکس هر میزان می‌تواند باید روشنگری کند. همه مسؤولیم. همه رسانه‌ایم. همه پیامیم. فراموش نکنیم تا آخرین نفری که در حلقه ذهنی تروریست‌های وطنی گرفتار است این ادامه دارد. @pellake8
✳️ مثل کوه! 🔻 «المؤمنُ کالْجَبَلِ الرّاسِخِ لا تُحَرِّکهُ الْعَواصِفُ.» در باب گفته‌اند: مانند است که هیچ باد تندی قدرت ندارد او را از جا حرکت بدهد. آن بادهای تند چیست؟ یک نفر را از جا تکان می‌دهد، دیگری را از جا تکان می‌دهد: 💠 «وَمِنَ النّاسِ مَنْ یعْبُدُ اللهَ عَلی حَرْفٍ فَانْ اصابَهُ خَیرٌ اطْمَأنَّ بِهِ وَ انْ اصابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلی وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیا وَالْاخِرَةَ.» (حج، ۱۱) ‼️ قرآن می‌گوید بعضی از مردم راه و را تا وقتی می‌روند که هم در آن راه تأمین بشود، همین قدر که ضرر ببینند به آن پشت می‌کنند. این‌ها ایمان نیست! 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۷۰ 📕 📗 @pellake8
✳️ این آقا روح‌الله همان حرف‌های امام حسین را می‌زند... 🔻 همیشه آرزو داشتم کاش می‌توانستم «امام حسین (ع)» را یاری کنم. وقتی می‌نشستم توی روضه، گریه می‌کردم و می‌گفتم: «آقاجان! چرا ما تو اون دوره نبودیم تا جونمون رو فدا کنیم؟!» گاهی این فکرها توی خانه هم رهایم نمی‌کرد. یک روز انگار کسی سقلمه بزند به پهلویم، از خودم پرسیدم اشرف‌سادات! این همه حسین حسین می‌کنی، تو که هنوز امتحانی پس ندادی! از کجا معلوم تا کجا و کِی پای «دین» خدا بایستی؟ خیلی‌ها با امام حسین بودند، «نماز» هم می‌خواندند ولی وقتی از جانشان ترسیدند، امام را تنها گذاشتند. چطور این‌قدر به خودت مطمئنی که مدام وسط روضه مشت می‌کوبی به سینه و می‌گویی حسین جان! من و بچه‌هایم فدای شما! با خودم زمزمه کردم اشرف‌سادات حالا نوبۀ توست. این تو و این میدان برای جهاد. مگر نمی‌خواستی برای خدا، دینش را کمک کنی؟ بسم‌الله. نمی‌بینی این شاه پدرنابیامرز خون مردم را توی شیشه کرده و این‌همه به دین خدا دهن‌کجی می‌کند؟ امام حسین نیست، درست؛ ولی این «آقا روح‌الله» همان حرف‌های امام را می‌زند. پس پا سفت کن در راهش... 📚 از کتاب | روایت زندگی اشرف‌سادات منتظری، مادر 📖 صفحات ۹۲ و ۹۳ 📗
✳️ کسی که با کتاب‌ها آرام گیرد، هیچ آرامشی را از دست نداده است. 👤 امیرالمؤمنین علی علیه السلام پ.ن: همین الان در مسیر محل کار☺️