eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.3هزار دنبال‌کننده
35هزار عکس
16.3هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ 🔶اينجا قرارگاه لشکر يکم از است. 🔶 لبيک گويان به آماده ي جهادي بزرگ مي باشند و راهيان طريق نور، جان باخته و شيداي دوست، هر لحظه براي نبرد و رويارويي با دشمن بعثي آماده مي شوند، روحشان آزاد از همه ي علايق و مي شود تنها را مي خوانند وصيتنامه هاي خون رنگشان را مي نويسند. 🔶 هايشان را  مي خوانندو شعارهاي سرد زمان را در گرمي به ، به شعور تبديل مي کنند. 🔶 بارها آن ها را فرامي خواند، از ، ، ، و براي آن ها سخن مي گويد. 🔶بارها اتمام حجت مي کند، که فردا هر کس در اين راه قدم بگذارد خواهد شد. 🔶 همه فرياد برمي آورند حاضريم چون و شويم. 🔶کوله بار و بر پشت و سلاح بر دست با قلبي مملو از شور و شوق مجنون وار همه چيز را رها کرده به آنچه جز اوست پشت پا مي زنند. 🔶 اينجا جان ياران را صلا مي دهد. جان نثاران را مي خواند. 🔶هنگامي که لشکر شب خيمه سياهش را بر سر روز مي گستراند و تاريخ جمعه ۱۳۶۲/۱۲/۳ را نشان مي داد بعد از حدود ۲۰ساعت حرکت با قايق بر روي آب هاي هور، با (ص) براي تصرف و تأمين جزاير مجنون و بخشي از هورالهويزه شروع مي شود. 🔶بعد از گذشتن چند روز از عمليات عزيزان رزمنده گردان پشتيباني در سکوت شب از پل پيروزي عبور مي کنند. 🔶(عج) در ترکيبي سازمان يافته به نام گردان (عج) و گروهان (ص) به مي رسند و شبانه با قلبي آرام و مطمئن و با زمزمه ي در دل، سنگرها را محکم مي کنند. 🔶 سر از پا نمي شناسد. دشمن از سه طرف احاطه دارد نبردي بي امان و نفس گير در حال شکل گيري است. 🔶آنچه مي بيني است و که توانسته نيروهاي خودي را در اين تنگنا ماندگاري ببخشد چندين بار خط نيروهاي خودي توسط تانک هاي دشمن شکسته مي شود، اما مقاومت سرسختانه بچه هاي رزمنده تانک ها را به عقب مي راند که و جزاير مجنون فرمان است. 🔶پس از يک ماه مقاومت دليرانه براي حفظ و نگهداري جزاير مجنون، خورشيد روز شنبه ۱۳۶۳/۱/۵ در ميان آتشبار سنگين پاتک از افق رنگ سربرمي آورد. 🔶احساس   مي کني که فرشتگان از آسمان به سلام آمده اند. 🔶همه ي عزيزان جز تعدادي که ديده-بانند در سنگر با آماده سازي تجهيزات منتظر مي باشند، صداي هلي کوپترهاي عراقي که يا نيروجابجا مي کردند يا مهمات حمل مي نمودند، در مسير جاده ي بصره شنيده مي شد. 🔶موشک هاي آرپي جي و رگبار تيربارها به مقابله پاتک دشمن پرداخته اند. 🔶ساعتي از درگيري گذشته است. گلوله هاي خمپاره۶۰ چون باران مي بارد. 🔶يکي از   گلوله هاي به نحوي به خاکريز برخورد کرده که تعدادي از ترکش هايش به سر و گردن هادي شفيعي اصابت مي کند. 🔶ترکش هاي زيادي نيز از پشت سر از بالا تا پايين بدن را سوراخ سوراخ مي کند و در حالي که يک ترکش بزرگ به نخاع او برخورد کرده وارد شکم او مي شود. 🔶 از درد به خود مي پيچد لحظه اي خود را فراموش مي کند نگران همرزم عزيزش هادي شفيعي مي باشد و سراغ او را مي گيرد. 🔶نمي داند که هادي لحظاتي پيش به رسيده است. 🔶 امدادگران سريع و به سختي را به عقب حمل مي کنند. 🔶اما در انتهاي جزيره به معبود خويش مي پيوندد. 🔶 که عاشق بود        دلداده ي کوي آشنــا بوددر قـافله تا عقــب نماند ياريگر و مرد جبهه ها بود غروب غمبار ۱۳۶۳/۱/۶ در حالي که هاله اي از غم بر چهره ي شهر نشسته جسم مطهر عباس از ديار غربت کربلاي ايران مي رسد. 🔶همسرش هم در محل نيست که از او استقبال کند. 🔶امشب همسر در خوف و رجا به سر مي برد. 🔶از به دنيا آمدن فرزند نورسيده خشنود است و از دوري نگران. 🔶وابستگان دسته دسته به ملاقات مادر و زينب کوچک آمده اند و اين در حالي است که هم گريه هاي خود را از او پنهان مي کنند، هم قدم نورسيده را به او تبريک مي گويند. و باد. ─┅═ঊঈ🕊🕊🕊ঊঈ═┅─ "" اللَّهمَّ ﷺ صَل ِّﷺ عَلَى ﷺ مُحمَّـدٍﷺ وآل ﷺ ِمُحَمَّد
•﷽• °حجابـ🎀 ٺحمیلے نیسـ⛔️ـٺ ° عشق و علاقہ شخصیہ😌 °حجابے کہ امروز °بہ اجبار👊 پـدر👨💼 #حفظ °فردا بہ اجبارِ دوسٺٺ👩💼 ⭕️ #ڪشـف می‼ 📮| #مدافع_چ
خواهر بخدا گری مثل سراب است خواهر بخدا زن  حجاب است با فسق وفجور و هوس و عشوه گری ها بین تو و مداوم است خواهر بخدا روز قیامت شده نزدیک خواهر بخدا روز دگر روز حساب است آن روزکه دست و سر وپایت شده ناطق لب ها و زبانت همه الکن ز جواب است آن روزکه دوزخ شده بخشی ز عذابت شرم از رخ زینب بخدا کل عذاب است خواهر بخدا مشکی توست زیبا و پر از نور و پر از بوی گلاب است فاطمه همرنگ شدن هنرهاست با فاطمه همرنگ شدن ثواب است https://eitaa.com/piyroo
🔸صبح موقع بیرون آمدن از خانه🏡 #مامان مثل هر روز تا پشت در ورودی آمد. کلی هم سفارش کرد که #مراقب خودت باش. من این بدرقه کردن های مامان را خیلی دوست دارم❤️ 🔹مسیر راه مدرسه🏘 درست از جلوی پایگاه #بسیجی رد می شد که مامان عضو فعال آن بود👌 یاد روزهایی افتادم که کوچک تر بودم، اگر کاری پیش می آمد، می رفتم جلوی در، صدایم را کمی #مردانه تر می کردم و می گفتم: #یاالله. می شه خانم افراز رو صدا کنید. 🔸گاهی خانم ساسانی یا خانم نظری جلوی در🚪 می آمدند، به خاطر شناختی که اخلاق من داشتند، #شوخی می کردند، می گفتند: این صدای مردونه چیه⁉️ تو که هنوز #کوچیکی، یاالله برای چی می گی؟ 🔹از همان بچگی خیلی روی ارتباط با #نامحرم حساس بودم💥حالا هم بزرگتر شدم، حساسیتم #بیشتر شده. همیشه از خدا می خواهم, کمک کند که این اخلاقم را #حفظ کنم🙏 📚 #رفیق_مثل_رسول #شهید_رسول_خلیلی 🌹🍃🌹🍃 #افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
💢 #اقا_مجید شبیه خیلی از جوونهای هم سن و سال خودش بود.اما تو یک شب، یک لحظه، جوری #اهل_بیت خریدنش که
🌷 🔰مجید از کودکی دوست داشت داشته باشد تا همبازی و شریک شیطنت‌ هایش باشد☺️؛ ⚡️اما خدا در ۶ سالگی به او یک داد. «مجید خیلی داداش دوست داشت. به بچه‌هایی هم که برادر داشتند خیلی می‌کرد و می‌گفت چرا من برادر ندارم🙁. 🔰دختر دومم «عطیه» نهم مهرماه به دنیا آمد. نمی‌دانست دختر است و علیرضا صدایش می‌کرد😄. ما هم به خاطر مجید صدایش می‌ کردیم ؛ اما نمی‌شد⭕️ که اسم پسر روی بچه بماند. 🔰شاید باورتان نشود. مجید وقتی فهمید بچه است. دیگر مدرسه نرفت❌. همیشه هم به شوخی می‌گفت «عطیه» تو را از آوردند. ولی خیلی باهم جور بودند حتی گاهی صدایش می‌زد. 🔰آخرش هم‌کلاس اول نخواند🚫. مجبور شدیم سال بعد دوباره او را بفرستیم. بشدت به من وابسته💞 بود. طوری که از اول دبستان تا پایان اول با او به مدرسه رفتم و در حیاط می‌نشستم تا درس بخواند 🔰اما از سال بعد گفتم مجید من واقعاً می‌کشم به مدرسه بیایم. همین شد که دیگر مدرسه را هم گذاشت و ؛ ⚡️اما ذهنش خیلی خوب بود👌. هیچ شماره‌ای درگوشی📱 ذخیره نکرده بود. شماره هرکی را می‌خواست از می‌گرفت.» https://eitaa.com/piyroo
🦋🌸🍃❤️🌾☔️ 🌸🍃🌼🌾💦 🍃❤️🌾☔️ 🌼🌾💦 🌾☔️ 💦 دوباره به رفت و در عملیات آزادسازی و مناطق اطراف آن مشارکت کرد. مرتضی حسین پور و پس از عملیات را برعهده گرفت وی پیش از آن فرمانده اطلاعات این قرارگاه بود. بعد از نیروهای جبهه مقاومت در منطقه مرزی در مجاورت استان‌های عراق و و سوریه، نیروهای ، با پشتیبانی اطلاعاتی نیروهای آمریکایی، با اطلاع از اینکه توان یکی از پایگاه‌های جبهه مقاومت در حال است، را به اصلی کتائب سیدالشهدا و دو مقر تاکتیکی شروع کردند. فرمانده عملیات حیدریون موجب حمله داعش و پایگاه‌ها شد. به مرتضی حسین‌پور حین فرماندهی نیروها، موجب شدنش شد. او پس از نیروهای داعشی به ، منتقل، اما به دلیل شدید و ورود خون به ، به رسید. https://eitaa.com/piyroo 💦 🌾☔️ 🌼🌾💦 🍃❤️🌾☔️ 🌸🍃🌼🌾💦 🦋🌸🍃❤️🌾☔️
🔹دستمال کوچیک جیبی داشت که تو همه مراسم #عزاداری ائمه، گریه هاشو با اون پاک میکرد و میگفت: این اشکها و این دستمال روز قیامت برام #شهادت میدن. 🔸ارادت خاصی به اربابش #امام_حسین (علیه السلام) و حضرت عبا( علیه السلام) داشت. تاکید بسیار زیادی بر خوندن "زیارت عاشورا" با ذکر صد لعن وسلام داشت. 🔹میگفت امکان نداره شما با اخلاص کامل #زیارت_عاشورا بخونی و ارباب نظر نکنه. 🔰 #حفظ_قرآن 🌷شهید عباس آسمیه تاکید بسیار زیاد بر #حفظ و قرائت قرآن "بامعنی" و همچنین احادیث نبوی داشت و واین در حالی بود که خود نیز احادیث را بصورت کتبی یادداشت و همچنین بصورت صوتی و با صدای خودش ضبط میکرد #شهید_عباس_آسمیه🌷 #شهید_جاویدالاثر_مدافع_حرم https://eitaa.com/piyroo
🔹دستمال کوچیک جیبی داشت که تو همه مراسم ائمه، گریه هاشو😭 با اون پاک میکرد و میگفت: این اشکها و این دستمال روز قیامت برام میدن. 🔸ارادت خاصی به اربابش (علیه السلام) و حضرت عبا( علیه السلام)♥️ داشت. تاکید بسیار زیادی بر خوندن "زیارت عاشورا" با ذکر صد لعن وسلام داشت. 🔹میگفت امکان نداره شما با اخلاص👌 کامل بخونی و ارباب نظر نکنه. 🔰 🌷شهید عباس آسمیه تاکید بسیار زیاد بر و قرائت قرآن "بامعنی" و همچنین احادیث نبوی داشت و واین در حالی بود که خود نیز احادیث را بصورت کتبی یادداشت و همچنین بصورت صوتی و با صدای خودش ضبط📻 میکرد 🌷 🏴 https://eitaa.com/piyroo
📚 ⛅️ 7⃣7⃣ 💢پدرم فداى آنکه عمود خیمه اش شکسته شد.پدرم فداى آنکه غمگین در گذشت.پدرم فداى آنکه تشنه جان سپرد. پدرم فداى آنکه محاسنش غرق خون شد.پدرم فداى آنکه جدش محمد مصطفاست، جدش فرستاده خداست . راستى حسین! این سؤال تو را چه پاسخ گفتند وقتى که پرسیدى : _✨فبم تستحلون دمى ؟(44)راستى، از خون على اصغر حتى به زمین نچکید...میان دست و بدن عباس ، افتاده بود؟ آب نخورد، حتى وقتى که آب شد. 🖤راستى رقیه به حسین چه گفت، رقیه با حسین چه کرد که حسین به او پروانه 🦋رفتن داد؟از همه سخت تر وداع بود.... وداع با حسین. وداع با جهان، وداع با جان ، وداع با هر چه که دوست داشتنى است.زینب ! زینب ! زینب!تو را به خدا خودت را کن. کار تو هنوز به اتمام است. تو تازه باید را از مدینه رسول الله به تمام منتشر کنى.... تو باید را نگه دارى. 💢و اصلا مگر نه مرجعیت آشکار، پس از حسین با توست ؟ مگر نه باید باید در پرده بماند تا نسل امامت شود؟پس تو از این پس، مردمى، پرسشهاى مردمى ، مشکلات مردمى و پرچم مردمى و میان حق و باطل مردمى. با دستهاى توست... که از دوش به قامت منتقل مى شود.... پس گریه نکن زینت ! خودت را حفظ کن زینب!اکنون آرام آرام به نزدیک مى شوى... و که درمدینه چشم انتظار توست، از آنچه تاکنون بر دوش خود، حمل کرده اى ، کمتر نیست. 🖤پرده کجاوه را کنار مى زنى... و از پشت پرده هاى اشک به راه ، نگاه مى کنى . چیزى تا مدینه نمانده است. سواد مدینه که از دور پیدا مى شود، فرمان مى دهى که همگان از مرکبها پیاده شوند:_✨به احترام حرم رسول الله از محملها فرود بیایید! همه پیاده مى شوند.... .... https://eitaa.com/piyroo