eitaa logo
بنیاد بین المللی غدیر قزوین
2.6هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.6هزار ویدیو
179 فایل
﷽ 💠کانال بنیاد بین المللی غدیر استان قزوین ویژه اطلاع رسانی ⁦✍️⁩ #مسابقات_ملی_کتابخوانی⁦ ⁦✍️⁩ #کلاس_های_نهج_البلاغه ⁦✍️⁩ #اخبار_غدیری_و_بازتاب_خبری به دوستداران خدمت به مکتب اهل بیت(ع) ارتباط با ادمین و مسئول تبادل و تبلیغات https://eitaa.com/Hosein7174
مشاهده در ایتا
دانلود
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷شروع‌خطبه ۲۲[و من خطبة له عليه‌السلام حين بلغه خبر الناكثين ببيعته] : أَلاَ وَ إِنَّ اَلشَّيْطَانَ قَدْ ذَمَّرَ حِزْبَهُ وَ اِسْتَجْلَبَ جَلَبَهُ لِيَعُودَ اَلْجَوْرُ إِلَى أَوْطَانِهِ وَ يَرْجِعَ اَلْبَاطِلُ إِلَى نِصَابِهِ آگاه باشيد، كه همانا شيطان حزب و يارانش را بسيج كرده و سپاه خود را از هر سو فراهم آورده است، تا بار ديگر ستم را به جاى خود نشاند و باطل به جايگاه خويش پايدار شود. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮اين خطبه، ناظر به آتش افروزان جنگ جمل، يعنى طلحه و زبير[لعنة‌الله‌علیهم‌] و ياران آنها است. آن دو كه هواى حكومت در سر داشتند و حضرت على(عليه السّلام) را آماده واگذارى بعضى از مناصب مهم حكومتى به خودشان نديدند، تحت تأثير هواى نفس و وسوسه‌هاى شيطانى، بيعت خود را با امیرالمؤمنین على(عليه السّلام) شكستند و گروهى از مردم را پيرامون خود جمع كردند و همسر پيامبر، عايشه[لعنة‌الله‌علیه] را هم با خود همراه نمودند و به عنوان خون‌خواهى عثمان، قيام كردند و «بصره» را - كه به جهاتى، براى اين كار آمادگى داشت - به عنوان مركز توطئه‌هاى خود برگزيدند. امام(عليه السّلام) در نخستين فراز اين خطبه، به اين توطئه، اشاره كرده مى‌فرمايد: آگاه باشيد! شيطان، حزب خود را بسيج كرده و سپاهش را گرد آورده است تا بار ديگر، ظلم و ستم به وطنش باز گردد و باطل، به جايگاه نخستينش رسد»! اين سخن، اشاره به حركت‌هاى آشوب طلبانه‌اى است كه بعد از قتل عثمان[لعنة‌الله‌علیه] و بيعت مردم با امیرالمؤمنین على(عليه السّلام) روى داد. و منظور از حزب شيطان، همان كسانى هستند كه در عصر عثمان[لعنة‌الله‌علیه] به سوء استفاده از بيت المال و سلطه بر پست‌هاى حسّاس كشور اسلامى دست زده بودند و در انتظار خلافت و مقامات ديگر، بعد از عثمان[لعنة‌الله‌علیه]، روز شمارى مى‌كردند. امام(عليه السّلام) در اين گفتار پر معنا، هشدار مى‌دهد كه توطئه‌هاى شيطانى در حال شكل گرفتن است و هدف همۀ آنها اين است كه بار ديگر حيف و ميل در بيت المال و جور و ستم در سرزمين اسلام ظاهر و آشكار گردد و امام(عليه السّلام) را از اصلاح جامعۀ اسلامى و مرهم نهادن بر زخم‌هايى كه در دوران عثمان[لعنة‌الله‌علیه] بر پيكر اسلام و مسلمانان وارد شد، باز دارند. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۲[و من خطبة له عليه‌السلام حين بلغه خبر الناكثين ببيعته] : وَ اَللَّهِ مَا أَنْكَرُوا عَلَيَّ مُنْكَراً وَ لاَ جَعَلُوا بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ نَصِفاً سوگند به خدا! ناكثين هيچ گناهى از من سراغ ندارند و انصاف را بين من و خودشان رعايت نكردند! 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮حضرت سپس در ادامۀ اين سخن، اين حقيقت را روشن مى‌سازد كه آنها هيچ دليلى براى مخالفت‌هاى خود ندارند و تابع هيچ منطق روشنى نيستند: «به خدا سوگند! آنها هيچ كار خلاف و منكرى از من سراغ ندارند، و انصاف را، ميان من و خود، حاكم نكرده‌اند. در اين جمله، امام(عليه السّلام) اشاره به طلحه و زبير[لعنة‌الله‌علیهم‌] و گروه پيمان شكنان (ناكثين) مى‌كند و به طور سربسته، به بهانۀ واهى آنها اشاره مى‌فرمايد؛ بهانۀ آنها، قتل عثمان[لعنة‌الله‌علیه] بود. حضرت، در جمله‌هاى بعد، به طور مشروح‌تر بيانات بسيار كوبنده‌اى دربارۀ آنان فرموده است. آرى، تمام كتاب‌هاى تاريخى گواهى مى‌دهد كه قتل عثمان[لعنة‌الله‌علیه]، چيزى نبود كه به امام(عليه السّلام) نسبت داده شود، بلكه كسى كه بيش از همه براى خاموش كردن فتنه در ميان مسلمانان، تلاش و كوشش كرد، امام(عليه السّلام) بود. پيمان شكنان، در اين قضاوت‌هاى عجولانۀ خود، هرگز راه انصاف را پيش نگرفتند، بلكه به دروغ و تهمت‌هاى آشكار متوسّل گشتند. البته اين رفتار، هنگامى كه پاى منافع نامشروع شخصى به ميان آيد، غير منتظره نيست و در عصر خود، نمونه‌هاى آن را فراوان مشاهده مى‌كنيم كه سردمداران سياست‌هاى جور و ظلم در جهان، از هيچ دروغ و تهمتى براى رسيدن به منافع نامشروع خويش ابا ندارند! 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۲[و من خطبة له عليه‌السلام حين بلغه خبر الناكثين ببيعته] : وَ إِنَّهُمْ لَيَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَكُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَكُوهُ آنها حقّى را مى‌طلبند كه خود ترك كردند و انتقام خونى را مى‌خواهند كه خود ريختند! 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮امام(عليه السّلام) در اين فراز از خطبه‌اش، آن چه را در فراز قبل، به صورت سربسته گفته بود شرح مى‌دهد و با دلايلى كوبنده، پيمان شكنان و آتش افروزان جنگ در ميان مسلمانان را محكوم مى‌كند. در اين بخش از سخنش، به دستاويز اصلى طلحه و زبير[لعنة‌الله‌علیهم‌] و همراهان آنها - يعنى مسألۀ خون خواهى عثمان[لعنة‌الله‌علیه] - اشاره كرده، مى‌فرمايد: «آنها، حقّى را از من مطالبه مى‌كنند كه خود، آن را ترك گفته‌اند و انتقام خونى را مى‌طلبند كه خود، آن را ريخته‌اند». مورّخ معروف، طبرى، در تاريخ خود، از يكى از ياران عثمان[لعنة‌الله‌علیه] نقل مى‌كند كه هنگامى كه (مردم شورشى) عثمان[لعنة‌الله‌علیه] را محاصره كردند، على(عليه السّلام) در خيبر بود. زمانى كه بازگشت، عثمان[لعنة‌الله‌علیه] به سراغ حضرت فرستاد و او را به خانۀ خود دعوت كرد. امام(عليه السّلام) وارد بر او شد. عثمان[لعنة‌الله‌علیه]، بعد از حمد و ثناى الهى، اظهار داشت: «من، حقوقى بر تو دارم: حقّ‌ اسلام و حقّ‌ اخوت و برادرى و حق خويشاوندى، و اگر اين حقوق هم نباشد، قبل از اسلام، نيز با هم رابطه و پيمان داشتيم.» على(عليه السّلام) سخنان او را تصديق كرد و خارج شد و به سراغ خانۀ طلحه[لعنة‌الله‌علیه] آمد. آنجا از افراد گوناگون، پر بود. امام(عليه السّلام) به او فرمودند: «اى طلحه! اين چه سر و صدايى است كه به راه انداخته‌اى‌؟». طلحه[لعنة‌الله‌علیه] گفت: «حالا اين سخن را مى‌گويى كه كار از كار گذشته و شرّ و فساد فزونى گرفته‌؟!» على(عليه السّلام) كه سخنان خود را در او مؤثّر نيافت، از نزد او بازگشت و به سراغ بيت المال رفت، فرمود: «در آن را بگشاييد!» اما كليد پيدا نشد، لذا فرمود: «در را بشكنيد!» در را شكستند، فرمود: «اموال بيت المال را بيرون بياوريد!» بيرون آوردند و شروع كرد به تقسيم كردن آن در ميان مردم. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۲[و من خطبة له عليه‌السلام حين بلغه خبر الناكثين ببيعته] : فَلَئِنْ كُنْتُ شَرِيكَهُمْ فِيهِ فَإِنَّ لَهُمْ لَنَصِيبَهُمْ مِنْهُ، وَ لَئِنْ كَانُوا وَلُوهُ دُونِي فَمَا اَلتَّبِعَةُ إِلاَّ عِنْدَهُمْ، وَ إِنَّ أَعْظَمَ حُجَّتِهِمْ لَعَلَى أَنْفُسِهِمْ اگر شريك آنها بودم، پس آنها نيز در اين خونريزى سهم دارند، و اگر تنها خودشان خون عثمان را ريختند پس كيفر مخصوص آنهاست. مهم‌ترين دليل آنها به زيان خودشان است. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮اين كلام امام (ع)، براى اتمام حجّت آورده شده است. توضيح آن اين است كه (ناكثين) در قتل عثمان[لعنة‌الله‌علیه] شركت داشتند و هر كس كه در قتل عثمان[لعنة‌الله‌علیه] شركت كرده، يا به كمك ديگران بوده است يا بدون كمك ديگران. و به هر حال آنها نمى‌توانند از ديگران قصاص خون را مطالبه كنند. طبق نظر آنها بر فرض كه من شريك آنها در قتل عثمان[لعنة‌الله‌علیه] باشم باز هم آنها خود شريك قتل‌اند، پس بر آنها لازم است كه خود را تسليم صاحبان خون كنند. و اگر آنها بدون شركت من عثمان[لعنة‌الله‌علیه] را به قتل رسانده‌اند فقط آنها متّهم به قتل هستند و قصاص خون از آنها مطالبه مى‌شود و اگر آنها مى‌خواهند عدالت را برپا سازند بايد خود را مؤاخذه كنند. اين جملۀ امام (ع) توضيح ديگرى براى اتمام حجّت است، يعنى عدالتى كه آنها مى‌پندارند طرفدار آن هستند شايسته است كه اوّل دربارۀ خود اجرا كنند. كناره‌گيريى كه من به هنگام قتل عثمان[لعنة‌الله‌علیه] انجام دادم بر سبيل كوتاهى در وظيفۀ دينى نبود كه موجب معذرت خواهى و تبرّى من شود. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۲[و من خطبة له عليه‌السلام حين بلغه خبر الناكثين ببيعته] : يَرْتَضِعُونَ أُمّاً قَدْ فَطَمَتْ وَ يُحْيُونَ بِدْعَةً قَدْ أُمِيتَتْ مى‌خواهند از پستان مادرى شير بدوشند كه خشكيده، و بدعتى را زنده مى‌كنند كه مدّت‌ها است مرده. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮آن گاه، از انگيزۀ اصلى آنها پرده برداشته، مى‌فرمايد كه: مطلب اصلى، چيز ديگرى است. آنها، مايل بودند اوضاع زمان عثمان[لعنة‌الله‌علیه] ادامه مى‌يافت و براى اين گروه، امتيازاتى در بيت المال قرار داده مى‌شد، ولى آن دوران گذشت و ديگر باز نمى‌گردد: «آنها، مى‌خواهند از مادرى شير بنوشند كه شيرش را بريده و بدعتى را زنده كنند كه مدت‌ها است مرده است؛ در تفسير اين جمله، احتمالات ديگرى نيز داده شده است، از جمله اين كه منظور از «مادرى كه شير خود را قطع كرده» همان سنّت‌هاى جاهلى و بدعت‌ها و تعصّب‌هايى است كه قبل از اسلام وجود داشته كه براى رسيدن به حكومت و يا حمايت از گروه خاصّى، به هر وسيلۀ غير اخلاقى متوسّل مى‌شدند. اميرمؤمنان على(عليه السّلام) در اين جمله مى‌گويد: «كه آن دوران گذشت و شير آن مادر قطع شد و ديگر جاى توسّل به بهانه‌هاى واهى و دروغين براى رسيدن به خواسته‌هاى نامشروع نيست. اين تفسير، مناسب جملۀ دوم است كه مى‌گويد: «آنها مى‌خواهند بدعت مرده‌اى را زنده كنند.» و نه جملۀ نخست و هر دو جمله را به يك معنا دانستن، خلاف ظاهر لفظ است. بعضى نيز گفته‌اند كه: منظور اين است كه با ادعاى خون‌خواهى عثمان[لعنة‌الله‌علیه]، در حقيقت، مى‌خواهند خاطرۀ حكومت او را زنده كنند، با اين كه اين مدّعيان خون‌خواهى، خود، از كسانى بودند كه ضد عثمان[لعنة‌الله‌علیه] قيام كردند و سبب قتل او شدند. به اين ترتيب، مى‌خواهند از مادرى كه شيرش را بريده، بار ديگر شير بنوشند. البته، جمع ميان همۀ اين معانى نيز ممكن است، هر چند معناى نخست مناسب‌تر به نظر مى‌رسد. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۲[و من خطبة له عليه‌السلام حين بلغه خبر الناكثين ببيعته] : يَا خَيْبَةَ اَلدَّاعِي، مَنْ دَعَا وَ إِلاَمَ أُجِيبَ و چه دعوت كننده‌اى!؟ و چه اجابت كنندگانى‌؟! 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮حضرت، در ادامۀ اين سخن، اشاره به نتيجۀ كار اين گروه و تركيب جمعيّت آنها كرده و با تعبير جالبى، چنين مى‌فرمايد: «اى نوميدى! به سراغ اين دعوت كننده بيا! راستى چه كسى دعوت مى‌كند و مردم (ناآگاه) چه دعوتى را اجابت مى‌كنند؟! اين تعبير، در واقع، پيش بينى نتيجۀ، جنگ جمل از سوى امام(عليه السّلام) است. حضرت، عاقبت آنها را، نوميدى و شكست اعلام مى‌كند، عاقبت فرصت طلبانى، كه خود از بانيان قتل عثمان[لعنة‌الله‌علیه] بوده‌اند، سپس به خون خواهى او برخاسته و در ميان صفوف مسلمانان تفرقه افكنده‌اند و گروهى، چشم و گوش بسته، به دنبال آنها افتاده و خود را در دنيا و آخرت گرفتار زيانكارى و رسوايى كرده‌اند. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۲[و من خطبة له عليه‌السلام حين بلغه خبر الناكثين ببيعته] : وَ إِنِّي لَرَاضٍ بِحُجَّةِ اَللَّهِ عَلَيْهِمْ وَ عِلْمِهِ فِيهِمْ همانا من به كتاب خدا و فرمانش دربارۀ ناكثين خشنودم. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮حضرت، در ادامۀ اين سخن مى‌فرمايد: من به حجّت الهى و علم او در بارۀ اين گروه راضى‌ام (و حاكم ميان من و آنها، خدا است). ممكن است كه منظور از حجّت الهى، همان دستورى باشد كه دربارۀ ياغيان و متجاوزان در قرآن مجيد آمده است كه مى‌فرمايد: «وَ إِنْ‌ طٰائِفَتٰانِ‌ مِنَ‌ اَلْمُؤْمِنِينَ‌ اِقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمٰا فَإِنْ‌ بَغَتْ‌ إِحْدٰاهُمٰا عَلَى اَلْأُخْرىٰ‌ فَقٰاتِلُوا اَلَّتِي تَبْغِي حَتّٰى تَفِيءَ‌ إِلىٰ‌ أَمْرِ اَللّٰهِ‌». هرگاه، دو گروه از مؤمنان، با هم به نزاع پردازند، آنها را آشتى دهيد و اگر يكى از آن دو به ديگرى تجاوز كند، با گروه متجاوز پيكار كنيد تا به فرمان خدا بازگردد. جملۀ «علمه فيهم» ممكن است اشاره به حديث مشهورى باشد كه پيامبر اكرم(صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) دربارۀ على(عليه السّلام) فرمودند: «قاتل النّاكثين و القاسطين و المارقين،» او، با ناكثين و قاسطين و مارقين، پيكار خواهد كرد». هنگامى كه امّ‌ سلمه، دربارۀ اين سه گروه سؤال مى‌كند، پيامبر(صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) ناكثين را به پيمان شكنان جمل، و قاسطين را به لشكريان شام، و مارقين را به اصحاب نهروان، تفسير مى‌فرمايد. روشن است كسى كه راضى به رضاى خدا و آگاه از آيندۀ اين گونه حوادث دردناك و شكست و نوميدى دشمنان باشد، روح او، مملو از رضايت و خشنودى و آرامش خواهد بود. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۲[و من خطبة له عليه‌السلام حين بلغه خبر الناكثين ببيعته] : فَإِنْ أَبَوْا أَعْطَيْتُهُمْ حَدَّ اَلسَّيْفِ وَ كَفَى بِهِ شَافِياً مِنَ اَلْبَاطِلِ وَ نَاصِراً لِلْحَقِّ امّا اگر از آن سرباز زدند با شمشير تيز پاسخ آنها را خواهم داد، كه براى درمان باطل و يارى دادن حق كافى است. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮در بخش گذشتۀ اين خطبه امام(عليه السّلام) تكيه بر استدلال منطقى فرموده و آنها را با بيانى روشن و قاطع، اندرز مى‌دهد تا به اشتباه خويش پى برند و از راه شيطان، باز گردند و به بيعتى كه با امام داشته‌اند، وفادار مانده، دست از آتش افروزى و جنگ بردارند. در اين بخش - كه آخرين بخش اين خطبه است - به آنها هشدار مى‌دهد كه اگر گوش به حرف حساب ندهند، با زبان شمشير، با آنها سخن خواهد گفت، همان شمشيرى كه پاسخ زورگويان و هوا پرستان خود محور است. مى‌فرمايد: اگر آنها از پذيرفتن حق سرباز زنند، لبۀ تيز شمشير را به آنها مى‌بخشم. ‮همان شمشيرى كه بهترين درمان باطل (در برابر زورگويان منطق نشناس) و يار و ياور حق (در برابر ستمگران خودكامه) است، اين كه مى‌گويند پيامبر اسلام(صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) در يك دست خود قرآن را گرفته و در دست ديگر شمشير را، بيان يك واقعيّت مسلّم در حكومت‌هاى الهى است. آنها بايد قبل از هر چيز، به مسائل منطقى روى آرند و براى اصلاح فرهنگ جوامع فاسد بكوشند و تا آنجا كه در توان دارند، با اندرز و نصيحت و دلايل روشن عقلانى، خطا كاران را از اشتباه بيرون آورند، ولى بديهى است كه هميشه، گروهى وجود دارند كه پرده‌هاى خودخواهى و هوا پرستى، عقل و وجدان آنها را پوشانده و چيزى جز زبان شمشير را درك نمى‌كنند. رهبران حكومت‌هاى الهى، در برابر اين گونه افراد، متوسّل به زور مى‌شوند و تكيه بر قدرت مى‌كنند و قاطعانه، آنها را درهم مى‌كوبند و اين، آخرين دارو براى درمان بيمارى فكرى و اخلاقى اين گونه افراد است، إنّ‌ آخر الدّواء الكىّ‌، آخرين دواى زخم‌هاى غير قابل علاج، داغ كردن و سوزاندن است. در واقع، جملۀ «شافيا من الباطل» و جملۀ «ناصرا للحقّ‌» لازم و ملزوم هم‌اند، چرا كه درمان باطل، سبب يارى حق و يارى حق، سبب فرو نشستن باطل است 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۲[و من خطبة له عليه‌السلام حين بلغه خبر الناكثين ببيعته] : وَ مِنَ اَلْعَجَبِ بَعْثُهُمْ إِلَيَّ أَنْ أَبْرُزَ لِلطِّعَانِ وَ أَنْ أَصْبِرَ لِلْجِلاَدِ شگفتا! از من خواستند به ميدان نبرد آيم و برابر نيزه‌هاى آنان قرار گيرم و ضربت‌هاى شمشير آنها را تحمّل كنم! 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮حضرت، در ادامۀ اين سخن مى‌افزايد: «عجيب است كه آنها به من اعلان جنگ داده‌اند و از من خواسته‌اند كه در برابر نيزه‌هاى آنان حاضر شوم و در برابر شمشيرهايشان شكيبا باشم!» (با آن كه آنها به خوبى از موقعيت من در جنگ‌هاى اسلامى آگاه‌اند و ضرب شست مرا ديده‌اند كه چگونه در برابر نيرومندترين مردان جنگى دشمنان اسلام، ايستادگى كرده‌ام) اين تعبير، به خوبى نشان مى‌دهد كه گروه پيمان شكنان جنگ جمل، آغازگران آتش افروزى جنگ بوده‌اند، چرا كه به امام(عليه السّلام) اعلان جنگ كرده‌اند و بى‌شرمانه، حضرتش را تهديد به نيزه و شمشير كرده‌اند. ابن ابى الحديد، از مورّخ معروف، ابو مخنف نقل مى‌كند كه هنگامى كه فرستادگان على(عليه السّلام) از نزد طلحه و زبير و عايشه بازگشتند، حامل پيام اعلان جنگ بودند. به هر حال اين تهديد نشان مى‌دهد كه تا چه حد آتش افروزان جنگ جمل، از واقعيت‌ها، بيگانه بودند و رسيدن به مقام، آن چنان چشم و گوش آنها را بسته بود، كه واقعيت روشنى مانند شجاعت و جنگجويى على(عليه السّلام) را - كه بارها، در غزوات اسلامى، با چشم خود مشاهده كرده بودند - به فراموشى سپردند. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۲[و من خطبة له عليه‌السلام حين بلغه خبر الناكثين ببيعته] : هَبِلَتْهُمُ اَلْهَبُولُ، لَقَدْ كُنْتُ وَ مَا أُهَدَّدُ بِالْحَرْبِ، وَ لاَ أُرْهَبُ بِالضَّرْبِ، وَ إِنِّي لَعَلَى يَقِينٍ مِنْ رَبِّي، وَ غَيْرِ شُبْهَةٍ مِنْ دِينِي گريه كنندگان بر آنها بگريند! تا كنون كسى مرا از جنگ نترسانده، و از ضربت شمشير نهراسانده است، من به پروردگار خويش يقين داشته، و در دين خود شك و ترديدى ندارم. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮حضرت، در ادامۀ اين سخن، همان مطلب را با ذكر دليل روشنى تعقيب مى‌كند، مى‌فرمايد: «مادران در سوگشان، به عزا بنشينند! من، كسى نبودم كه به نبرد تهديد شوم يا از شمشير و نيزه مرا بترسانند! چرا كه من، به پروردگار خويش، ايمان و يقين دارم و در دين و آئين خود، كمترين شك و ترديدى ندارم. جملۀ «هبلتهم الهبول» - با توجه به اين كه مفهوم هبل، به عزاى فرزند نشستن است - اشاره به اين است كه شما، ارزش زنده ماندن را نداريد و بايد بميريد و مادران‌تان به عزايتان بنشينند كه اين چنين در قضاوت و تدبير خود، گرفتار خطاها و اشتباهات روشن هستيد. شبيه اين جمله در ادبيات عرب، عبارت «ثكلتهم الثّواكل» است كه آن نيز به همين معنا است. به هر حال، امام(عليه السّلام) در اين جمله‌هاى حساب شده و پر معنا نخست، به سابقۀ زندگى خود اشاره مى‌كند و به كنايه مى‌گويد كه حتّى مشركان عرب مرا به خوبى مى‌شناختند و هرگز كسى در دوران زندگانى‌ام مرا به جنگ و مبارزه تهديد نكرد، حال، شما كه اين همه با من بوده‌ايد و ادّعاى مسلمانى داريد، چرا تهديد مى‌كنيد؟! اشارۀ ديگر حضرت به اين است كه كسى، از جنگ مى‌ترسد كه از مرگ و شهادت بترسد و كسى از مرگ و شهادت مى‌ترسد، كه يقين قاطع به پروردگار نداشته باشد و در مسيرى كه مى‌پيمايد گرفتار شكّ‌ و شبهه گردد، زيرا، آن كس كه به مسير خود ايمان دارد و صاحب يقين و اعتقاد راسخ است، مى‌داند كه در جنگ با دشمنان حق، هرگز شكستى نيست، بلكه يا پيروزى بر دشمن است و يا شهادت و انجام وظيفه و شتافتن به جوار قرب پروردگار و بهره‌مندى از حيات ابدى و جاويدان. و اين، همان «إِحْدَى اَلْحُسْنَيَيْنِ‌» - يكى از دو نيكى - است كه در آيۀ شريفۀ ۵۲ از سورۀ توبه آمده است! «قُلْ‌ هَلْ‌ تَرَبَّصُونَ‌ بِنٰا إِلاّٰ إِحْدَى اَلْحُسْنَيَيْنِ‌» ، بگو: «آيا در بارۀ ما، جز يكى از دو نيكويى (پيروزى يا شهادت) را انتظار داريد!» گروهى از مفسّران نهج البلاغه، معتقدند كه جملۀ «فإنّي لعلى يقين من ربّي» و جملۀ «و غير شبهة من ديني» ، يك مفهوم را مى‌رساند و تأكيدِ هم است، ولى حق اين است كه اين دو جمله، از قبيل بيان عام بعد از خاص و ناظر به دو مفهوم است. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" ✨بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷شروع خطبه ۲۳[و من خطبة له عليه‌السلام و تشتمل على تهذيب الفقراء بالزهد و تأديب الأغنياء بالشفقة] : تهذيب الفقراء أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَلْأَمْرَ يَنْزِلُ مِنَ اَلسَّمَاءِ إِلَى اَلْأَرْضِ كَقَطَرَاتِ اَلْمَطَرِ إِلَى كُلِّ نَفْسٍ بِمَا قُسِمَ لَهَا مِنْ زِيَادَةٍ أَوْ نُقْصَانٍ پس از ستايش پروردگار، بدانيد كه تقديرهاى الهى چون قطرات باران از آسمان به سوى انسانها فرود مى‌آيد، و بهرۀ هر كسى، كم يا زياد به او مى‌رسد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮در اين خطبه، امام(عليه السّلام) اشاره به مسألۀ مهمّى مى‌كند كه تأثير عميقى در تهذيب نفوس و آرامش فرد و جامعه دارد و آن اين است كه بى شك، زندگى اجتماعى بشر، منشأ بركات عظيمى است، به طورى كه مى‌توان گفت قسمت عمدۀ پيروزى‌هاى مهمى كه در مسائل علمى و صنعتى و اجتماعى و غير آن، نصيب انسان‌ها شده، در پرتو همين زندگى اجتماعى است. در كنار اين بركات، مشكلات مهمّى نيز وجود دارد كه اگر حل نشود، ممكن است تمام آثار مثبت را بر باد دهد. از جمله اين كه در ميان انسان‌ها، به هر دليل، تفاوت‌هايى از نظر استعداد و شرايط جسمى و روحى و فردى و اجتماعى وجود دارد و همين‌ها منشأ تفاوت‌هاى زيادى در امكانات مادى و مالى مى‌گردد. اين جا است كه افراد عقب مانده، گرفتار واكنش‌هاى گوناگون منفى مى‌شوند و يا سعى مى‌كنند كه خود را به آب و آتش بزنند و از حلال و حرام چشم بپوشند و در مسابقه‌اى كه پايانش معلوم نيست، با افراد پيشرو در جهات مادى، شركت كنند و يا به كلّى مأيوس شده و دست از فعّاليت بردارند و به انزوا كشيده شوند و يا آتش حسد، در دل آنها زبانه بكشد و نسبت به گروه نخست گرفتار كينه و انتقام جويى شوند. از سوى ديگر، گروهى كه بهرۀ زيادى دارند، آنها نيز ممكن است به خود بينى و خود بزرگ نگرى و كبر و غرور و طغيان و مفاسد عظيم ديگرى كه با كمى دقّت آشكار مى‌گردد، مبتلا شوند. در آيات و روايات اسلامى، براى پيشگيرى از اين مفاسد، همگان را به يك واقعيت توجه داده‌اند و آن اين كه تمام اين كم و زيادها، مطابق با برنامۀ حكيمانه‌اى است كه از سوى خداوند بزرگ براى بندگانش تنظيم شده و چيز بى‌حسابى نيست. ممكن است كه اسرار اين تقسيم‌بندى، بر ما بندگان، در بسيارى از موارد مكتوم باشد، ولى همين كه بدانيم خداوند حكيم و رحمان و رحيم، آن را تنظيم كرده و راضى به آن شويم، چهرۀ مسائل به كلّى، عوض مى‌شود و آرامش عميقى، روح و جسم ما را فرا مى‌گيرد و تمام آن عواقب منفى و نامطلوب، از بين مى‌رود. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir
"بسم‌الله الرّحمن الرّحيم" بیا باهم نهج‌البلاغه بخوانیم✨ 🔷خطبه ۲۳[و من خطبة له عليه‌السلام و تشتمل على تهذيب الفقراء بالزهد و تأديب الأغنياء بالشفقة] : فَإِنْ رَأَى أَحَدُكُمْ لِأَخِيهِ غَفِيرَةً فِي أَهْلٍ أَوْ مَالٍ أَوْ نَفْسٍ فَلاَ تَكُونَنَّ لَهُ فِتْنَةً پس اگر يكى از شما براى برادر خود، برترى در مال و همسر و نيروى بدنى مشاهده كند، مبادا فريب خورد و حسادت كند. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🔶شرح: ‮حضرت، سپس در يك نتيجه گيرى روشن، چنين مى‌فرمايد: «بنا بر اين، هرگاه يكى از شما، براى برادر خود، نوعى برترى در همسر و فرزند و مال يا جسم و جان ببيند، نبايد نسبت به او، موجب فتنه گردد» (و سبب حسد و كينه و عداوت و يا يأس و سوء ظن به پروردگار شود). غفيرة، با توجه به اين كه از مادۀ «غفر» به معناى «پوشاندن» گرفته شده - و به همين دليل، به موهايى كه پشت سر يا گوش را مى‌پوشاند، «غفيرة» مى‌گويند و بر عفو الهى كه گناهان را مى‌پوشاند، غفران اطلاق مى‌شود - ممكن است بيانگر اين نكته باشد كه اموال و ثروت‌هاى جهان، معمولا غافل كننده است و حتّى عيوب خود انسان را از نظرش مى‌پوشاند، هر چند در اينجا، غفيرة را، معمولا به معناى مال زياد و فراوان گفته‌اند. ضمنا، بايد توجه داشت كه فتنه، در اين جا به معناى امتحان نيست، هر چند در بسيارى از موارد، به اين معنا آمده، بلكه منظور، چيزى است كه مايۀ فريب و فساد گردد و آن، واكنش‌ها و صفات منفى است كه در بسيارى از افراد تهيدست، در مقابل صاحبان مال و ثروت پيدا مى‌شود، مانند كينه‌توزى و حسد و عداوت و نفرت. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🍂🍂🍂🍂🍂 https://eitaa.com/qa_alghadir